پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   ادبیات طنز (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=54)
-   -   کاریکلماتور (http://p30city.net/showthread.php?t=2803)

abadani 11-01-2009 03:45 PM

باد فرياد مي کشيد و کوه تکرار مي کرد
خورشيد را که راندند زمين روسياه شد
سحر سحر جادوي شب را باطل کرد
دلم را تسخير کن تا از بند او آزاد شوم

abadani 11-03-2009 08:41 AM

مرا غرق نگاه کرد
گل غم حاصل جمع شبنم چهره و خاک پاي اوست
گل غم خار ندارد به راحتي بدست مي آيد
سرنوشتش را طوفان رقم زد
آب دربست در اختيار يخ بود
بخار هم به کهکشان خانه اش راه ندارد

ساقي 11-25-2009 01:34 PM


اسپند دود می کنم که چشمم ، کسی را نخورد ...


ساقي 11-25-2009 01:36 PM

كسي كه خود را به نور ماه راضي كند ، نور خورشيد كورش خواهد كرد....

ساقي 11-25-2009 01:41 PM

پرنده غمگين آوازي مي خواند كه شكوفه شاداب بهاري به ياد گل پرپر شده مي افتد ...

abadani 11-25-2009 02:59 PM

سحر که وزید شب را باد برد

ساقي 11-25-2009 07:59 PM

پرنده در واپسين دم حيات زمستان ، روي درخت عريان با شكوفه بهاري وعدهء ديدار دارد .

abadani 11-27-2009 11:06 AM

خشم باد ردای او را سفت تر کرد (هرکی فهمید یعنی چی)

ساقي 12-30-2009 03:19 PM

آينه يك تنه در مقابل همه ايستادگي مي كند.

ساقي 12-30-2009 03:21 PM

دو آيينه از ديدن يکديگر نفرت دارند.


اکنون ساعت 06:41 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)