من نه عاشق هستم و نه محتاج نگاهی
که بلغزد بر من
من خودم هستم و یک حس غریب
که به صد عشق و هوس می ارزد !!

من نه عاشقم و نه دلداده به گیسوی بلند
و نه آلوده به افکار پلید
من به دنبال نگاهی هستم
که مرا از پس دیوانگی میفهمد !!

خیلی وقت است فراموش کرده ام

کدام یک را سخت تر می کشم:

رنج

انتظار یا

نفس را...!

مگر دل من بت بود
که خدا تو را برای
شکستنش فرستاد

عجب خیاط ماهری است دنیا.....

دل هیچکس را برای ما تنگ ندوخت.....

از دشمنی تا دوستی یک لبخند
از جدایی تا پیوند یک فدم

برای یاد گرفتن آنچه می خواستم بدانم

احتیاج به پیری داشتم،

اکنون برای خوب به پا کردن آنچه که می دانم

احتیاج به جوانی دارم....

حرف ها نیز حرمتی دارند.

گاه باید بخاطر آنها هم شده

سکوت کرد....

زن پهلوانی است که دلیرترین مردان را
در سخت ترین اوقات خشم ، آرام میکند ...!

مــــــــــــرگ انســـان زمــــانـــی اســت کـــه :

نـــه شـــب بهــانــه ای بـــرای خـــوابـیــــدن دارد !

و نـــه صـــبح دلیلی بـــرای بیـــــدار شــــدن ... !!

هر چقدر که بعضی آدما رو بیشتر میشناسی

تنهاییت دلچسب تر میشه......

کسانی که در جاده عشق ماندن عاشقتر از کسانی هستند

که چند بار این راه را طی کرده اند

دروغ بگو تا باورت کنند

آب زیر کاه باش تا بهت اعتماد کنند

بی غیرت باش تا آزادی را حس کنند

خیانت هایشان را نبین تا آرام باشند

کذب بگو تا عاشقت شوند

هرچه نداری بگو دارم ، هرچه دارن بگو بهترینش را دارم

اگر ساده ای، اگر راست گویی، اگر با وفایی، اگر با غیرتی!!!

اگر یک رنگی .....همیشه تنهایی

بزرگترین اشتباهی که ما آدما در رابطه هامون می کنیم .
نیمه می شنویم ، یک چهارم می فهمیم ، فکر نمی کنیم ، دو برابر واکنش نشون میدیم

نه کوه به کوه می رسه، نه آدم به آدم

حقتون رو همون موقع که دم دستتون هست بگیرن....

میدانی شاید من در سایه یک توهم زندگی میکنم و یک حجب و حیای راز گونه
اما بدان ، رازی دارم و ذوقی که تو در لذت اولین قاچ لیمو شیرین احساس میکنی
حسی شبیه باز کردن دستان کودکی از هم برای این که تو در آغوشش بگیری
و نگاهی از خواهش
گرمای دستان دوستی که از سالهای دور او میشناختی
ذوق من فریاد زدنی نیست ، در رفتارم پنهان است
اگر اهل ذوق باشی آن را پیدا میکنی
خشک نیستم جنسم از آهن نیست از پوست و گوشت و خونم ، من هم مثل تو تشنه ی محبتم و یک نگاه دوستانه یک کوچولو عشق یک کوچولو .... ، اما .......... دلم نا امید و ناراحت و زخمی شده
و اعتماد از آن دل کنده بریده ، فقط نفس میکشم ، زنده ام شاید هم مرده
گاهی گوشه ی دیوار یا روی مبل ، موقع خواب ناگهان دلم میگیرد
چقدر محبت گران شده ! چقدر کمیاب شده ، شاید این را هم باید از چین وارد کنیم
دردناکتر ادامه این مسیر هست مثل بمب ساعتی است
من ناظر پیشینیان خود بودم هر روز ، انتخاب بین سیم آبی یا قرمز بود
یک روز منفجر میشد و یک روز خنثی
رفیق دلم ساحلی از آرامش میخواهد میفهمی ؟، میخواهم بنشینم جوراب هایم را دربیاورم و پابرهنه بدون ترس در دریای محبتت آب بازی کنم
بدون این که واهمه ای داشته باشم نکند .........................
دریا میخواهم نه جوب ، نه رودخانه ، نه برکه به کمتر از دریا راضی نیستم
تو دریای من باش رفیق ، تا من قایقی بسازم
آنوقت من هم از احساسم به تو میگویم
همه تنهاییم هم ارزانی تمام بیوفایی های آنهایی که هرگز تاب خوشبختی نداشتند

تاب هم می آورم، عادت هم می کنم، اشکم هم خشک می شود..
روزهای تکراری هم سپری می شود، اما تازه می فهمم که من همانم بدون هیچ تغییری..
سکانسهای سناریوی زندگیست که پلان به پلان ضبط می شود..
عجب بازیگری ام من.. حتی خودم خودم را نشناختم..!!

دنیای مجازی شلوغ ترین سرزمین تنهایی است....با همه کس هستی و با

هیچ کی نیستی.....

با هیچ می آیی

با هیچ می میری

چه چیزی از دست میدهی؟

هیچ...

بسیاری از مشکلات در دنیا محو می شد اگر.....رو در روی همدیگر حرف

میزدیم.....نه پشت سر یکدیگر!!!!...

در سرزمینی که نام قبرستان هایش"بهشت" است معلوم میشود که مردمانشان در چه جهنمی زندگی میکنند....

راز پيشــــرفت، در آغــاز كـــردن است.
راز آغـــاز كــــردن در آن است كه وظايـــف سخت و پيچيده خـود را به وظايــف كوچكـــی كه قـابل مديـــريت كــــردن باشند، بشكنيد و سپس از اوليـن آنهــا آغـــاز كنيـــد.
" مـــــارک تــــوایــــن "

میگن: خدا آدمایی رو که خیلی دوست داره زیاد امتحان میکنه!!!!

اینطور که من حساب کردم حس میکنم که " خدا دیوونه" منه......!!!!