پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر و ادبیات (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=49)
-   -   نامه ای برای تو (http://p30city.net/showthread.php?t=13140)

amir ahmadi 09-11-2009 11:30 PM

نامه ای برای تو
 
کاش میدانستم که کجا دل به ظهور تو ارام وقرار خواهد یافت وبه کدام سرزمین اقامت داری تابستان کم کم دارد تمام میشود چند روز دیگر هم مدرسه ها باز میشوند.تابستان امسال ما به شهرهای زیادی رفتیم همه جا زیبا بود اما راستش بدون تو انگاریک چیزی کم بود.انگار جای تو توی همه شان خالی بود ولی می دانم یک روز تو می ایی وهمه دورت جمع میشویم مگویند توی ان شهر هیچ کس هیچ غم وغصه ای ندارد انجا سرزمین ارامش است [شهر ارزوها

amir ahmadi 01-17-2012 02:03 AM

سلام.
برایت از چه بنویسم از کجا بگویم هر چه را هم من برایت نگویم تو می دانی
من سخت به تو محتاجم یاریم کن
تو همیشه با منی و من از تو دورم چرا تو مرا می بینی و من چشمهایم نمی بیند
واقعا کافی است که فقط تو ببینی.

amir ahmadi 01-20-2012 09:48 AM

سلام .
اخرین باری که با خود خلوت کردم را به یاد ندارم.
کارهای دنیا انچنان مرا به خود مشغول داشته که اگر هم
لحظه ای برایم بماند ترجیح می دهم ان را به خواب بگذرانم
شاید توانی بگیرم که دوباره از سر گیرم افعال روز مره را
چه عادت کردام به جد به این بازیچه ها
این بازیچه ها شده اند همه زندگی من ،امال و ارزوهای من،هدف من.
کاش دوباره زندگی را اغاز کنم و برای خویش خلوت بیشتری دست و پا کنم.


amir ahmadi 01-20-2012 11:47 AM

سلام.
دعایی کن از برای کسی که فراموش کرده است افرینشش را
همه وقت خوشش به این است که سیگاری بگیراند
دودش را حلقه کند و به اسمان پاک بفرستد
انگار با پاکی بیگانه شده است
تا هوای پاکیزه ای، باران خورده ای، نمناکی ،دل انگیزی می بیند.
تازه هوس می کند سیگاری بگیراند
انگار همه جا می خواهد به جنگ پاکی ها برود
شاید هم می خواهد انتقام ناپاکی خودش را
از هر چه پاکی است بگیرد.
دعایم کن .


amir ahmadi 01-20-2012 01:08 PM

سلام.
بعضی از اوقات هست که ادم دلش هوای چیزی می کند که خودش هم نمی داند چیست
بدون هیچ پیش زمینه ای دلش میگیرد
یه مرتبه یاد گذشته تمام وجودش را پر می کند
غم سنگینی روی دلش می نشیند.
این حالات روزهای جمعه بیشتر خودش را نشان می دهد.
وای به اینکه جمعه ای باشد که کاری هم نداشته باشی.
تنها هم باشی
انوقت اگر خودت را به جایی نرسانی و از این محیط خارج نشوی
معلوم نیست تا کجا بری.
ولی بعد که تموم میشه دلت براش تنگ میشه.
چی هست ادمی .برای دلتنگی هم دلتنگ میشه.

amir ahmadi 01-20-2012 08:19 PM

سلام.
در این روزها سخت به تو محتاجم ،روزهای سختی است
زمانه تنهایی .در هر جمعی که باشی هم تو تنهایی و هم
همه کسانی که با تو هستند .
در کنار همند ولی تنهای تنهایند
انگار روز قیامت شده که همه از هم فرار می کنند.
دستی برای فشردن نمی یابی .
اگر دستی هم به سویت دراز شود نه اینکه می خواهد دست تو را بفشارد
بل تمنای خیسی دست تو را دارد
که از تری دست تو نمی در پوستش احساس کند.

amir ahmadi 01-20-2012 08:27 PM

سلام .
دلگیری و دلتنگی خاص روزهای بی تو بودن است
کاش در امدنت تعجیل می کردی ،تو خوب می دانی تنهایی یعنی چه
چون با گوشت و پوست خود ان را احساس می کنی
وقتی یاری نباشدو اگر هم باشد هزینه ای برای دوستی پرداخت نمی کند
دوستی می خواهد بی هزینه
نمی داند دوستی بی هزینه پایداری ندارد.
تنهایی ما بسیار تلخ تر از تنهایی توست،چون تو امیدی داری، پشتوانه ای داری
که جای همه تنهایت را پر می کند
من چه کنم که در تنهایی هیچ رقیبی ندارم.

amir ahmadi 01-20-2012 09:50 PM

سلام .
نام و یاد تو به دلم فرحی می دهد که هیچ می، توان تقابل با ان ندارد
یاد تو دلم را زنده می کند ،احساس می کنم پشتوانه ای قوی دارم
غم از دلم می رود با حضور یاد پاک تو
دلم زنده می شود ،غمها از دلم پر می کشد
و روحم به پرواز در می اید وقتی که بوی عطر حضور یاد تو در جانم افشانده می شود
تورا به جانت که از جان دوستر دارم دعایم را اجابت کن
و مرا هم گاهی به یاد اور و مونس تنهاییهایم باش.

amir ahmadi 01-25-2012 10:32 AM

سلام.
دلتنگیهایم را پایانی نیست.
کاش من هم در زمانی متولد می شدم که وجود پاک تو را از نزدیک
مشاهده می کردم.و همه غمهایم را با یک لبخند تو به باد فراموشی می سپردم.
تو می دانی تنهایی یعنی چه ولی جانم به فدایت تنهایی تو با تنهایی من
تفاوتش از اسمان تا زمین است
تنهایی تو سراسر نور است و تنهایی من سراسر تاریکی.
گاهی نوری از دور سوسو می کند که یادم نرود که نوری هم هست
و همه چیز تاریک و همه جا تاریکی نیست.
جانان من زیباترین لحظه زمانی است که رخ زیبای تورا از نزدیک
مشاهده کنم.
نیازمند یک نگاه پر مهر تو هستم ،کاش مرا محروم نمی کردی
مهربان من.

amir ahmadi 01-27-2012 04:10 AM

سلام.
می خواهم کمکم کنی شب را به صبح می رسانم به این امید که نیم نگاهی از طرف تو
به سویم سرازیر شود و کوچکی خویش را باور کنم .
ای بزرگ من دعایم کن شاید در این وقت شب من هم به ان رسم که در ارزویش هستم
ای تو که آبروی همه آبرو دارانی یادی هم از من بی آبرو کن شاید با نگاه شما
من هم صاحب ابرویی شوم
ای جان من بسته به جانت دعایم کن من هم تورا بشناسم ،تو را عاشق شوم
تو را یاد بگیرم و در جانم جایی برایت نشان کنم
ای دوستدار همه مرا نیز دوست بدار.شاید من هم کسی را دوست بدارم.

amir ahmadi 01-29-2012 07:53 PM

سلام.
هر روز دعایت می کنم نه اینکه تو به دعای من نیازمندی نه تو به دعای من نیازمند نیستی
برای این دعا می کنم که دل خودم را تسلی دهم .
هر وقت تو را دعا می کنم احساس خوبی به من دست می دهد ،دلم گرم می شود
و احساس می کنم پشتم محکم است .ای که ارزوی من ،ای که ارزوی من .
کاشکی تو هم برای من دعایی می کردی ،چون دعای من هذیانی بیش نیست.
ولی دعای تو عین عمل است .هر دعایی که برای من سفارش دهی اجابتش همسایه دعا است.
نه همسایه بلکه خود دعاست .
اصلا دعای تو و اجابتش چنان درهم عجین هستند که قابل تشخیص نیست.
چون دعا همان و استجابتش از طرف دوست همان.

amir ahmadi 01-30-2012 12:54 AM

سلام.
می دانم که نمی توانم خود را لایق دیدار تو بدانم .انقدر دست و پای خود را بسته ام
که توان حرکت به سوی تو را ندارم
اقای من خیلی به کمکت نیازمندم ،یاریم کن که سخت به یاری تو نیازمندم
اخه نمی شود به سراغ شماها امد و درخواست کمک نکرد .
نمی شود که خود را بی نیاز از مرحمت شما نشان داد.
یاریم کن.

mohammad.90 01-30-2012 01:04 AM

کجایی
 
یعنی الان کجای دنیایی؟
الان...دقیقا همین الان...
همیشه بهت حسودیم میشد عشق من...
از بچگی...
همیشه وقتی خیلی دلتنگ میشدم می رفتم تو کمد لای لباسا گریه می کردم به خدا میگفتم که چرا مث تو نیستم؟
همیشه حتی الان...
گاهی که یه جاهایی ناغافل می دیدمت از پشت سرت میدویدم تا بهت برسم اما تو میرفتی...
حسرت اینو داشتم که یه بار بغلت کنم... بیایی پیشم...تو چشای قشنگ و معصومت خیره شم
اما تو...
می دیدم که خیلی ها هستن که تو رو دارن اما فقط من انگار نمیتونستم داشته باشمت...
می دونم هیچ وقت اینا رو نمیخونی...
همه مسخرم میکنن که انقد تورو دوس دارم و برام مهمی...
فقط مامانم بود که وقتی تورو می دیدید مث من ذوق میکرد...
یه شب داداشم تورو برام آورد.
تا صبح نخوابیدم...
اما فقط تو بغل مامانم آروم بودی...
برام مهم نبود فقط دوس داشتم پیشم باشی نمیخواستم بری
اما تو صبحش رفتی...
پنجره باز بود و تو....
هیچ وقت فکرشم نمیکردم که صبر کنی من بیدار شم و بیام نگاهت کنم
اما تو رو درخت روبروی اطاقم تا اذان صبح فرداش نشستی...
منو کشتی...
گریه کردم تا رفتی...
می دونستی که بال ندارم بیام دنبالت...............

mohammad.90 01-30-2012 01:06 AM

حیف
 
سلام...
بازم خسته و دل زده از همه اومدم سراغت...
اما این بار نه می خوام از دلم بگم و نه از خودم...
نمی خوام بگم که چقدر غصه دارم...
نمی خوام درباره هیچ کدوم از اینا حرف بزنم....
می خوام از خودت بگم...
می خوام بگم که چقدر مهربونی....
همیشه هستی.....
اما من هیچ وقت بنده ی خوبی نبودم....
همیشه کمکم کردی....
ولی همیشه به خودم مغرور بودم که خودم این راهو پیدا کردم...
تو مسیر زندگی تو راهمو روشن می کردی.... تو فانوس شبام بودی....
تو دستمو گرفتی،تو کمکم کردی تا دوباره بایستم...
ولی حیف....
حیف....

حیف....

حیف که بنده ی خوبی نبودم...
حیف که عزیز ترین و با ارزش ترین چیز زندگیم رو نادیده گرفتم....
تو بودی...
مثل همیشه مهربون....
اما من چشمامو بسته بودم...
گاهی فکر می کنم لیاقت خوبی هاتو ندارم...
اما تو ارحم الراحمینی...
وقتی به این جمله فکر می کنم،بدنم می لرزه...
وقتی فکر می کنم تو چقدر مهربونی...
ولی من...
نمی تونم بگم چه حالی پیدا می کنم...
فقط می تونم ازت بخوام که کمکم کنی....
خدایا جز تو کسی برام نمونده...
کمکم کن....

فرگل 01-30-2012 09:01 AM

اي که دور از تو چون ، مرغ پر شکسته ام
بي تو در باغ غم ، منتظر نشسته ام

مي نويسم امشب از صفاي دل
نامه اي پر آرزو براي تو
که به ديدنم بيا
دور از اين بهانه ها

تو طنين شعر عاشقانه اي
همچو روح شادي زمانه اي
تو بيا که بشکفد
به لبم ترانه اي

...

چه شود گر بدهي جواب نامه ي مرا
بنويسي دو سه جمله با کلام بي ريا
که در آنجا ز خيال من نمي شوي رها
پس از اين هم نپري به عشق ديگري تو را


مي نويسم امشب از صفاي دل
نامه اي پر آرزو براي تو
که به ديدنم بيا
دور از اين بهانه ها

تو طنين شعر عاشقانه اي
همچو روح شادي زمانه اي
تو بيا که بشکفد
به لبم ترانه اي

000000استاد شجريان

amir ahmadi 02-02-2012 10:08 PM

سلام.
اقای من تو خود خوب می دانی که من هیچ کمکی نمی توانم برای تو داشته باشم
گر چه از جان و دل خواهانم که لا اقل یک کار کوچکی برایت انجام دهم.
ای عزیز خدا و جان و روح من تو که می توانی مرا یاری کنی.
پس به حرمت همه خوبیهایت یاریم کنم که سخت به یاریت نیازمندم.
تو خود خوب می دانی که من غیر از شما نه کسی دارم و نه می خواهم داشته باشم.
پس بر من منت گذار یاریم کن ای بالاتر از همه .ای که خورشید در برابرت بی فروغ است
نوری بر دلم بتابان.

amir ahmadi 02-05-2012 01:48 AM

سلام.
امشب دوباره روی به تو کرده ام ای مولای من
چه می شود که تو هم روی مهربان نورانیت را به طرف من کمی مایل کنی
ای که ذاتت نور است ،روشناییت کاش شامل حال من هم می شد.
ای از بین برنده تاریکیها .بتابان بر من ان نور خدایت را
مولای من بیا و مرحمتی کن ،به خدا که با همه وجود به یاریت نیازمندم.
یاریم کن ای نازنین خدا.


amir ahmadi 02-19-2012 09:28 PM

سلام.
ای اقای من ،جان من،فریاد من،همه ارزوهای من.
یادم کن ،یادی از شوق ،یادی از دوست داشتن،یادی از ناتوانیم ویاریگریت.
بیا ای دوست انسان ،ای دلسوز انسانیت،ای که غم ما می خوری که چقدر نمی دانیم.
چقدر نمی خواهیم،چقدر پریشانیم،چقدر به خود ظلم می کنیم.
کاش دعایی می فرمودی برای دانستنم که بدانم که بفهمم که ببینم.

amir ahmadi 02-20-2012 11:38 AM

سلام.
چقدر دوست دارم دوست داشتن تو را.
تو خوب می دانی و نیک می دانی که من کجای کارم ،بر سر کدام دوراهی به فکر رفته ام
کاش غصه مرا نمی خوردی،کاش برای من برای هدایت من پنهان نمی شدی
اخر کدام تاریکی است که این همه از نور ترسان است که قصد تو را کرده
کاش نور تو را می دیدیم با همین چشم سر شاید دلمان ارام می گرفت.

amir ahmadi 02-20-2012 08:29 PM

سلام.
پیر شدیم اقا .
جوونامون پیر شدند اقا ،پیرامون مردند ،کودکامون جوان شدند،
نمی دانم ایا کسانی از ما هم همراه خیل سپاهت هستند یا نه.

mohammad.90 02-20-2012 08:48 PM


برای همه وقت هایی که مرا به خنده واداشتی.

برای همه وقت هایی که به حرف هایم گوش دادی.

برای همه وقت هایی که به من جرات و شهامت دادی.

برای همه وقت هایی که مرا در آغوش گرفتی.

برای همه وقت هایی که با من شریک شدی.

برای همه وقت هایی که با من به گردش آمدی.

برای همه وقت هایی که خواستی در کنارم باشی.

برای همه وقت هایی که به من اعتماد کردی.

برای همه وقت هایی که مرا تحسین کردی.

برای همه وقت هایی که باعث راحتی و آسایش من بودی.

برای همه وقت هایی که گفتی "دوستت دارم"

برای همه وقت هایی که در فکر من بودی.

برای همه وقت هایی که برایم شادی آوردی.

برای همه وقت هایی که به تو احتیاج داشتم و تو با من بودی.

برای همه وقت هایی که دلتنگم بودی.

برای همه وقت هایی که به من دلداری دادی.

برای همه وقت هایی که در چشمانم نگریستی و صدای قلبم را شنیدی.


donya elahi 02-20-2012 09:14 PM

من از قصه زندگی ام نمی ترسم
من از بی تو بودن به یاد تو زیستن و تنها از خاطرات گذشته تغذیه کردن می ترسم.
ای بهار زندگی ام
اکنون که قلبم مالا مال از غم زندگیست
اکنون که باهایم توان راه رفتن ندارد
برگرد
باز هم به من ببخش احساس دوست داشتن جاودانه را
باز هم آغوش گرمت را به سویم بگشا
باز هم شانه هایت را مرحمی برایم قرار بده.
بگزار در آغوشت آرامش را به دست آورم
بدان که قلب من هم شکسته
بدان که روحم از همه دردها خسته شده.

amir ahmadi 02-24-2012 12:15 AM

سلام.
همه می گویند که ما منتظریم ،دعا می خوانند ،گریه می کنند،به جاهایی که نشانی ازتو
هست سر می زنند.ولی شنیده ام که شما گفته اید که اینها منتظر واقعی من نیستند
هر کس صدای من می زند برای یکی از مشکلاتش مرا صدا می زند .
من می گویم خوب اقای من مگر غیر شما توی این دنیا کسی دیگه ای داریم که با او درددل
کنیم از غمهامون بگیم ارام بشیم .اقا جان مگر شما سنگ صبور ما نیستید ،اخه چه کسی مثل شما به حرفهای ما گوش می دهد و صبورانه ما را نوازش می کند.اقا جان خداوند شما
را برای جان دادن به ما باقی گذاشته است من می دانم شما خانواده رسول الله انقدر
خداوندبه شما بزرگواری عطا کرده است که از این خودخواستن ما هم می گذرید و به
روی ما نمی اورید که فلانی این صدا زدنت به خاطر من نیست و به خودت فکر می کنی.

bigbang 02-24-2012 01:07 AM

سلام حضرت مهدی (عج)
من امشب برای دردودل این نامه را برای شما نمینویسم
سالها از غیبت شما میگذرد سالها تعلل ما یادآوری خیانت های و مسائلی از این دست ایجاد تغییر و زمینه ظهور شما را فراهم نکرده
ولی اگر حضرت مهدی (عج) الان من میترسم ظهور کنید آری !
میترسم وقتی ظهور کردید من در دسته دشمنان شما باشم !
زمانهای آنقدر بی ایمانی در وجودم لبریز میشود که پیش خودم میگویم چرا خدا تا به حال من را زنده نگه داشته هست .
حضرت مهدی (عج) من نمازهایم رو خوب نمیخوانم ، گاهی اوقات قضا میشود از زمانش میگذرد
سنگینی دروغ گفتن برای من سبک شده ! انگار اصلاً دروغ گفتن گناه نیست
شبها بیخواب هستم تا صبح به جای با خدا بودن و خواندن یک صفحه فقط یک صفحه قرآن مطالب دیگری را مطالعه میکنم
من اصلاً شما را نمیشناسم ! من هیچ شناختی نسبت به شما ندارم و تصور میکنم اگر روزی بمیرم به مرگ جاهلیت مرده ام
مسلمانی من عمیق نیست سطحی است اعتقاداتم سطحی است
حتی بعد از گفتن این جملات با وجود این که فرصت برای انجام یک کار مثبت برایم فراهم هست آن را انجام نمیدهم
حقیقتش را بخواهی دروغ گفته ام اگر بگویم دوستت دارم ! چون اگر دوستت داشتم کاری برایت میکردم برای ظهورت دعایی میخواندم
امشب شب جمعه هست و من متحیرم چرا اصلاً به فکر شما نیستم
چرا از شما یادی نمیکنم >؟
شما امام زنده و حی و حاضر هستید در حالی که ما از وجو شما غافلیم
در عجبم از خودم و از همه ما مردم چه دعایی برای ظهور میکنیم !
مگر ما تغییری کردیم مگر چیزی عوض شده ، چه چیزی عوض شده /؟
بگذار حقیقتش را بگویم امام عزیز من بی عرضه ام از مغز استخوان بی عرضه ام به وعده هایی که میدهم نمیتوانم عمل کنم
چون سستی در وجودم رشد کرده ، ساده بگویم لذت دنیا در دلم هست
امام عزیز باور کن سخت است دنیا را کنار گذاشتن سخت است برای تو جنگیدن سخت است معتقد بودن در حالی که من میدانم اگر حرکتی کنیم تو ما را کمک میکنی
و مضحک این که ما همان یک قدم را هم برنمیداریم !
من بیشتر از این که متعجب باشم که چرا ظهور نمیکنی از این متعجب هستم که برای که میخواهی ظهور کنی مثلاً آدمی مثل من چه جایگاهی در دستگاه تو دارد ؟
امام عزیز من نمیتوانم بگویم توبه چون مطمئن هستم دوباره میشکنم !
تو میگویی چه کار کنم ؟
امشب من دعا برای ظهورت میکنم و البته مطمئنم دعای من به منزله دعوت کوفیان از حسین بن علی (ع) است !
با چه آبرویی آخر من پیش تو دعا کنم ؟ مگر من پیش تو آبرو هم دارم ؟ چرا باید امیدوار باشم که نگاهم میکنی ؟ آیا من لایق و شایسته نگاه تو هستم ؟
راهی بگذار پیش رویم راهی که اگر نه به اختیار لااقل به جبر خود خواسته مرا آدم کند !
من منتظر واقعی نیستم اما شما امام من هستی
شما صاحب اختیارید

رزیتا 03-08-2012 11:18 PM

چوپان قصه ی ما دروغگو نبود
او تنها بود و از فرط تنهایی فریاد گرگ آمد سر می داد
افسوس کسی تنهاییش را درک نکرد
همه در پی گرگ بودند و در این میان
فقط گرگ فهمید که چوپان تنهاست..!

mohammad.90 03-09-2012 02:30 AM

كوچه‌های دلتنگی رنگ آسمان دارد در فضایی از نور است حجم کهکشان دارد جا برای عاشقها جا برای تنهایی جا برای من ، تو ، ما ، فوج زائران دارد روی بوم دیوارش نقش انتظاری هست رنگ آن زاشک و آه خط بی کران دارد هر غروب جمعه دل تکیه می زند آنجا از غم فراق او دیده خون فشان دارد بر پلاک این کوچه من نوشته ام با عشق یارغایب از چشمم قلب مهربان دارد کرده نیّتی قلبم میزبان شود اینجا تا بیاید آن یارم، شوق میهمان دارد مرهمی اگر خواهی پا به کوچه ام بگذار کوچه های دلتنگی ، صاحب الزمان دارد

رزیتا 03-09-2012 11:46 AM

ای دوست

برایت آرزو می کنم:

بهترینهایی را
که هیچ کس برای من آرزو نکرد..

mohammad.90 03-09-2012 12:19 PM

من روز خویش را



با آفتاب روی تو کز مشرق خیال دمیده است



آغاز میکنم



آن لحظه ها که مات



در انزوای خویش یا در میان جمع خاموش مینشینم



موسیقی نگاه تو را گوش میکنم



گاهی میان مردم در ازدحام شهر



غیر از تو



هرچه هست فراموش میکنم

امیر عباس انصاری 03-09-2012 01:49 PM

من به درد خويش عادت کرده ام
من به غم عرض ارادت کرده ام

اتهام کفر بر من بسته اند
چون به تنهايي،عبادت کرده ام

من به ياراني کز اينجا رفته اند
فاش مي گويم حسادت کرده ام

لاله اي در کنج گلدان ديده ام
باز هم ميل شهادت کرده ام

شور مستي رفته بود از خاطرم
آه اي مي،باز يادت کرده ام

رزیتا 03-09-2012 10:58 PM

عقابها در اوج بی نظیرند و در سقوط باشکوه

غم قفس به کنار..

آنچه عقاب را پیر می کند، پرواز زاغهای بی سرو پاست
آنها که هرگز ارزش اوج را ندارند!

mohammad.90 03-09-2012 11:08 PM

غربت آن نیست که تنها باشی، فارغ از فتنه ی فردا باشی

غربت آن است که چون قطره ی آب، در پی دریا باشی

غربت آن است که مثل من و دل، در میان همه کس یکه و تنها باشی

رزیتا 03-16-2012 10:55 PM

سال 90 داره تموم میشه
عمرمون همینطور داره میگذره
یادت باشه زندگی کوتاهه
صادقانه عاشق باش
از ته دل بخند
و هیچوقت از چیزی که باعث خنده تو میشه متأسف نباش
بدیهارو ببخش
به آینده امیدوار باش
هرگز از یاد خدا غافل نشو


amir ahmadi 03-27-2012 03:04 AM

سلام.
از چه بگویم ،اصلا چیزی برای گفتن ندارم.شنیدی که ادم با خودش هزار جمله درست می کند که وقتی یارش دید با او در میان بگذارد.
ولی همین که نزدیک او رسید اصلا خودش را هم فراموش می کند تا چه رسد که بخواهد جمله ای بگوید.
ای اقای من ،ای مولای من ،وقتی با خودم هستم انقدر حرف دارم ولی به محض اینکه می خوا هم کلامی با شما بگویم زبانم به لکنت می افتد و همه چیز فراموش می کنم.
خدا تو را برای ما نگه دارد فکر نمی کنم نیازمند تر از من کسی باشد ای مهربان من که به خدا کشته یک دعای شما هستم.

mohammad.90 04-15-2012 03:51 PM

خدا تنها روزنه امیدی است
که هیچگاه بسته نمی شود
تنها کسی است که با دهان بسته هم
می توان صدایش کرد
و با پای شکسته هم می توان به سراغش رفت
تنها خریداری است که اجناس شکسته را
بهتر بر می دارد و بیشتر میخرد
او تنها سلطانی است که با بخشیدن
آرام می گیرد نه با تنبیه . . .

mohammad.90 04-15-2012 03:54 PM

خدا انجاست....


به دنبال خدا نگرد خدا در بیابان های خالی از انسان نیست


خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست


به دنبالش نگرد


خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست


خدا در قلبی است که برای تو می تپد


خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد


donya elahi 04-28-2012 08:14 PM

خدا تنها روزنه ی امیدی است که هیچگاه بسته نمیشود.....
تنها کسی است که میتوان با دهان بسته هم صدایش کرد
با پای شکسته هم سراغش رفت
تنها خریداری است که اجناس شکسته را بهتر برمیدارد
تنها کسی است که وقتی همه رفتند میماند
... وقتی همه پشت کردند آغوش میگشاید
وقتی تنها شدی محرمت میشود
و...
تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام میشود
نه........
با تنبیه کردن
ای خــــــــــــــــــــــدا
دوســـــــــــــــت دارم
خیـــــــــــــلی

افسون 13 06-20-2012 04:54 PM

در مهربانی ِ نگاهت
ذوب می شود یخ احساسم
با تو
می توان آسود
در انتهای راهی که به بن بست رسیده است
و بالا رفت
از دیوار روزمرگی ها
و نترسید
از آنچه پشت دیوار است !

amir ahmadi 11-07-2012 08:26 PM

یار من
یوسف نیا اینجا کسی یعقوب نیست


لحظه ای چشمانشان از دوریت مرطوب نیست

ای گل زیبای من از غربتت اشکی نریز

نازنین اینجا خدا هم پیششان محبوب نیست

گرچه در هر جمعه، ای زیبا،دعایت میکنند

بهترینم،این دعاها جنسشان مرغوب نیست


اکنون ساعت 11:02 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)