پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   معرفی کتاب شقایقهای تشنه.... (http://p30city.net/showthread.php?t=4843)

SonBol 10-25-2007 04:18 PM

معرفی کتاب شقایقهای تشنه....
 
بعد تو دلم میخواد سر به بیابون بذارم
روز اول به تو گفتم بی تو آروم ندارم
توی این غربت تیره دلم آروم نمیگیره
دل عاشقم نباشی به خدا بی تو میمیره
میخوای اشکامو ببینی سرمو بذار رو شونت
مرد تنهای شب من ببرم به آشیونت
تو نگفتی سفری هست که باید بری به زودی
دل بیچاره خسته تا ابد باید بسوزی
مگه عاشقی گناهه واسه دلهای مرده
عزیزم تا به همیشه دل تو دلم رو برده
بعد تو قلب شکستم غزل وداعو خونده
مهربونم به سلامت اگه فرصتی نمونده
مینا

SonBol 10-25-2007 04:19 PM

تو سکوت غصه هام بازم ترانه میخونم
به یاد روزای بی تو عاشقانه میخونم
پشت این حصار غربت مرگ من چه بی صدا شد
چشای بارونی تنها سهم من از عشق ما شد
میدونم که دلربایی ولی حالا بیصدایی
میدونم کهخ زنده میشم دوباره اگر بیایی
میدونی دوست دارم من میدونم دوسم داری تو
من نصیب تو نمیشم ای خدا باید بری تو
دل من خیلی کوچیکه که توی اون جا بگیری
عزیزم خدانگهدار نمیخوام دردو ببینی

SonBol 10-25-2007 04:20 PM

خداي من جگرم سوخت دل نميفهمد
زمانه سيل به چشمم فروخت دل نميفهمد
نگاه سرد غزلهاي عاشق شعرم
به خاك پاي تو ام دوخت دل نميفهمد

SonBol 10-25-2007 04:20 PM

صداي هق هق من باز در هوا پيچيد
كه تكيه گاه نفسهاي من كجا رفته است
تو را به عشق قسم لحظه اي بمان با من
تمام دلخوشي من به ناكجا رفته است!

SonBol 10-25-2007 04:22 PM

تو يه معناي قشنگي واسه خنديدن چشمام
تو سرابي واسه لبهام تو بيابون غزلهام
نگو كه ميخواي بري تو دل من راضي نميشه
اي بهانه نوشتن تو بمون تا به هميشه
ته چشماي قشنگت تا خدا ستاره داره
هديه رفتن تو اينه يه قلب پاره پاره
پولك ناز تنت رو دست كي ميخواي بدي تو
به خدا دلم ميگيره وقتي كه بخواي بري تو
تو.ي بن بست سكوتت چي بگم كه لال لالم
دلرباي نازنينم بي تو من شكسته بالم

SonBol 10-25-2007 04:23 PM

آه ای آشنا کجا رفتی
عشق را کلبه ای سرایی هست
سفره دختران چشم مرا
عاقبت لقمه حیایی است
در صدایم که شرح خاطره هاست
باز ته مانده صفایی هست
می سرایم تو را غزل به غزل
با تو در تو نای من نوایی هست
در غروب غریب این غربت
بر سرم سایه خدایی هست...

SonBol 10-25-2007 04:23 PM

به كي بگم كه چشم من اشك و رها نميكنه
دلواپسي چنگشو از دلم جدا نميكنه
فرصت ديدار تو تا اوج غريبي با منه
يه لحظه بي تو بودنم مثال ماه و سالمه
خنده هاي زوريه من براي دلخوش شدنه
وگرنه آتيش تبم نشون سركش شدنه
خداي من به كي بگم طاقت دوري ندارم
بين تموم آدما منم كه شوري ندارم

SonBol 10-25-2007 04:24 PM

ای لحظه های خسته تکرار بشنوید
در فرصتی که آمده یکبار بشنوید
فریادهایمان همگی زنده زنده سوخت
خاکستری بجاست شرربار بشنوید
ای قلبهای از همه جا راندمان سکوت
تا مرگ می رویم به ناچار بشنوید
ای چشمهای منتظر این راه آخر است
در آخرین دقایق دیدار بشنوید
نامردمان سکوت شما هم بهانه بود
از در که می روید ز دیوار بشنوید
باور کنید درد بزرگیست کم شدن
از انتهای منفی بردار بشنوید
از چشمهای شاعرمان شعر میچکد
سیلی روانه است ز پندار بشنوید

SonBol 10-25-2007 04:25 PM

ای مسافر غریبه منو با خودت ببر
تو و این همه صداقت من و قلب در به در
پای تو راهی نداره جز سیاهیه دلم
همه خواهش من اینه که باورت بشم
ای ترانه بهاری تو خزون روز من
همه ی سبزی من تو دشت بی باغ و چمن
خوب میدونی اگه رفتی خونه ویرونه میشه
مرغ احساس وجودم بی تو دیوونه میشه
بذار عاشقی کنم کنار تو تا به سحر
بیا و دست منو بگیر و با خودت ببر

SonBol 10-25-2007 04:26 PM

تقدیم به دلربایی که هنوز دلم در دستانش اسیر است.
دلربای مهربونم چرا بیگانه شدی
جغد شوم روی بام دل ویرانه شدی
خنده های تلخ من سکوت دل بریدنه
گریه های بی صدام فرصت بی تو بودنه
اگه صد بارم بگی که دیگه دوستم نداری
بازم از خدا میخوام برام شقایق بیاری
تنها یادگار من همین گل شقایقه
اگه پر پر بشه بازم میدونی که عاشقه
تو میدونی میمونم حتی اگه نخوای منو
پا میذاری رو دلم میخوای بری میگم نرو

SonBol 10-25-2007 04:27 PM

توی فصل بی کسی یه همنفس پیدا نشد
ابرای تیره از آسمون دل جدا نشد
منم و سکوت و خواهش تویی و یه موج نور
من و التماس و بغض و لحظه تلخ عبور
چه قدر آسوده گذشتی گفتی دوستت ندارم
روی هر چی خاطرات عشقمون پا میذارم
برو اما دنبالت تا اونور دنیا میام
با دل شکسته و گریه ی بی صدا میام

SonBol 10-25-2007 04:28 PM

برای گفتن تو شعر من ترانه شده است
تمام واژه حسم چه بی بهانه شده است
غزل غزل تب عشقی به برگ دفتر دل
شبم به شوق وصالت پر از ستاره شده است
میان این همه تشویش در حریم خطر
نوای عاشقیت نغمه شبانه شده است
به حرمت نفست ای نسیم بارانی
مسیر بین من و غم چه بی کرانه شده است
به چشمهای پر از التماس من بنگر
ز اشک دوری تو چشم من خزانه شده است
چگونه دست دلت را به دست من دادی
کزین هجوم محبت جهان خرابه شده است

SonBol 10-25-2007 04:29 PM

عشق من با تو پر از شقایقم
با تو فریاد میزنم که عاشقم
عشق من دوباره زنده میشوم
با نگاهت تر و تازه میشوم
عزیزم یه وقت نری تنها بشم
بی تو باز مثل غریبه ها میشم

SonBol 10-25-2007 04:30 PM

دیگه آخره خطه باید به فکر چاره شم
تو میدونی نمیخوام در به درو آواره شم
حرفای قشنگیرو برات گذاشتم یادگار
سر قبر من فقط گل شقایقو بیار
تو میگفتی که صلاحه منو و تو ما نشویم
نمیخواستی عزیزم دل رو به دریا بزنیم
دیگه وقتی نمیبینم دیگه جونی ندارم
تو ستاره شبامی بی تو نوری ندارم
غیر این شبای حسرت که نفس بریدنه
همه ی سهم دلم سکوت غم خریدنه
بیا و برای یکبار تو چشام نگاه بکن
ذره ذره ی دلم رو با نگات جدا بکن
این دم آخری دارم تو تب تو میسوزم
بیا میخوام دستای مهربونت رو ببوسم
دستمو بگیر نمیخوام تک و تنها بمیرم
میدونی هر جا باشم به یاد تو جون میگیرم
حتی زیر خاک سردم که باشم داد میزنم
مهربونم تا ابد دوست دارم دوست دارم

SonBol 10-25-2007 04:34 PM

تو میدونی نفس من بی تو خوشبختی سرابه
بی تو نقشه های قلبم همگی نقش بر آبه
دستای مردونتو باز بذار رو سرم بمونه
عزیزم خدا میدونه زندگیم بی تو خرابه
دیگه حرمتی نمونده واسه ی قلبای عاشق
بی تو روزام بی تو شبهام همگی رنگ حبابه
تو بمون که بی تو تنها و غریب و بیکسم من
نگو رویای قشنگ بودنت فقط یه خوابه

SonBol 10-25-2007 04:35 PM

رفتي ولي فضاي دلم تنگ ميشود
باور نميکنم که دلت سنگ ميشود
اي آشناي دير رسيده کجا روي
پاي ترانه در پي تو لنگ ميشود
در اين سکوت ممتد و تاريک بيکسي
بين من و تو فاصله فرسنگ ميشود
وقتي تو هم به خاطره ام فکر ميکني
غمنامه تو روي گلو چنگ ميشود
اي دلبري که دل به تو دادم چه ميکني
اينگونه بين من و خودم جنگ ميشود
عاشق نبوده اي که بداني ز رفتنت
از فرط تشنگي همه بيرنگ ميشود
در آرزوي داشتنت دلرباي من
تا آخرين نفس دل من تنگ ميشود

SonBol 10-25-2007 04:37 PM

نگو که از بخت بدت هوای دل ابری شده
یه وقت نگی که زندگی پر از غم و سختی شده
یه روز میام به دیدنت با یه بغل اقاقیا
تو رو به خدا کاری بکن یا من میام یا تو بیا

SonBol 10-25-2007 04:42 PM

دوست دارم بروم
دوست دارم ز چمن تا بر آب
تا افق های سپید الفت
تا هیاهوی نسیم
تا صدای خورشید
گام تا گام قدم بر دارم
......
دوست دارم بروم
تیغها خنجر گل
برگها پهنه خواب
ساقه ها پای غزل
......
دوست دارم بروم
بروم تا سخن آغاز کنم
سخن از مرغ سحر
سخن از عشق و شرر
سخن از مرد خطر
سخن از کوه و کمر
......
دوست دارم بروم
آه میدانم من
شب نوایی دارد
دل ندا میدهدم
غم دوایی دارد
.....
دوست دارم بروم
دوست دارم دم میخانه عشق
انتظاری دگر آغاز کنم
دوست دارم که به بازار هنر
حجره ای باز کنم
حجره ای پر ز محبت شادی
عشق و دلداری و امید و صفا
دوست دارم بروم.......


SonBol 10-25-2007 04:43 PM

خاکم به سر شده است که بی بال و پر شدم
ای دل تو هم بنال که از اشک تر شدم
دیروز زنده بودم و امروز مرده ام
نقشی به روی تابلوی پشت در شدم
بالای یک مغازه که امید میفروخت
یک خانه داشتم که ز آن در به در شدم
این مرثیه است بهر دلم می سرایمش
من قهرمان قصه ای پر درد سر شدم
با قدرت تمام چه آهی کشید دل
آن لحظه ای که از خبری با خبر شدم
با این همه نشانه دو دل مانده ام هنوز
باور نمیکنم که دگر بی پدر شدم....

SonBol 10-25-2007 04:48 PM

آنطرفها که دلم ساز غزل را میزد
حرفها توی گلو یکسره در جا میزد
گریه اما دگر از حوصله خارج شده بود
که در این معرکه دل حرف معما میزد
دست تقدیر در این کهنه کتاب دیرین
رمز خوشبختی ما را دو سه خط جا میزد
بوی سوز دلمان هفت جهان را پر کرد
و عجب بود کسی یکسره سرنا میزد!
دیشب انگار تمام در و دیوار و زمین
هر یکی سینه برای غم فردا میزد
و همین ثانیه ها بود که هی می آمد
سنگ بر شیشه عمر دل مینا میزد

SonBol 10-25-2007 04:49 PM

جاده یعنی یک شب بی انتها
در عبور فصل بی نام و نشان
یعنی از دل باز هم باید گریخت
وای از دل کو ندارد همزبان

SonBol 10-25-2007 04:50 PM

دل را چرا کسی به اسیری نمیبرد؟
زین اشک چشم عاشق و شیدای ماهتاب
----------------------------------------------
همیشه درد دلم را برای تو گفتم
غبار کهنه غم را به دست تو شستم

SonBol 10-25-2007 04:51 PM

یارب انگار دلم گم شده است
هدف خنجر مردم شده است
----------------------------------------

وقتی صدای خنده تو قطع میشود
گویی تمام سبزی این باغ میرود
----------------------------------------
میسرایم جز این چاره ای نیست
من تو را دوست دارم وجودم


SonBol 10-25-2007 05:05 PM

خانه آنجاست دلم شاد شود
نفسم از قفس آزاد شود...

SonBol 11-08-2007 09:21 PM

دوباره با صدای تو به عمق راز می روم
به منتهای عاشقی به صد نیاز می روم
نگاه مهربان تو مرا به خلسه می برد
ز هیبت شکوه توست که سر فراز می روم
تو ای همه امید من چگونه خنده می کنی
که محفل شبانه را بدون ساز می روم
من آن شقایقم که با خیلی روی ناز تو
میان دشت خاطره به روی باز می روم
دمیده روح زندگی به آسمان دیده ام
ز گرمی وجود تو پی گداز می روم
صدا بزن مرا ببر به عمق بی کرانه ها
دوباره با صدای تو به عمق راز می روم

SonBol 11-08-2007 09:22 PM

تو دنیای سیاهی که سر تا پاش دروغه
عاقبت انتظار چشمای بی فروغه
ما آدما غریبیم حتی تو قلب خونه
قناری از خستگی تو جوی خون می خونه
دیوار پشت چشما دیگه شکسته حالا
اشکای بی پناهی دریا شدن خدایا
تا کی باید دستامون گلا رو پر پر کنن
حرفای نامردا رو مردما باور کنن...

slawter 12-11-2007 05:23 PM

البته جا داره از مشوقت که بنده هستم تشکر ویژه بکنی

SonBol 12-11-2007 05:51 PM

مرسی واقعا تو همیشه به شعرای من توجه داشتی نمیشه ندید گرفت:)

SonBol 12-13-2007 08:11 AM

تو ای سکوت شیشه ای در این شب همیشگی
به داد این دلم برس که تکه تکه می شود
برای قطره ای غزل تمام حس باورم
پی سیاهی قلم چه خود سرانه می رود

تو ای نماز آخرم مرا به انتها ببر
که اوج افتخار من ز سجده باز می دمد
طلوع اولین من به الفتی نظاره کن
که هیبت وجود تو دل شبانه می درد

تو ای صلابت سخن زبان این ترانه را
بکش به دام ثانیه که عاشقانه می رمد
من و سکوت و ثانیه , تو و طلوع و قافیه
برای گریه کردنم به من بهانه می دهد

slawter 12-22-2007 04:41 PM

دیوان خواهریه من یوهوووووووووووووووووووووووووو

SonBol 01-10-2008 10:57 AM

مظهر ثنا
قربان آن قد رعنایت ای حسین
کاین درد جانگداز تو آتش زند مرا
در گوشه ای از این دل ویرانه ام غمی است
گریان نشسته ام به خدا جان من در آ
شعرم به نام پاک تو خونین شده است باز
از بطن حادثه سفری سوی من نما
آقای من شفاعت این بنده را کنید
بس روز و شب ز شر گنه می کنم دعا
دستان زخمی قلمم یاوری کنید
دیگر توان ندارم از این شرح غصه ها
بر تکه تکه ی بدنت بوسه می زنم
ای روح سربلندی و ای مظهر ثنا
آقا بیا به سوگ نشستند عاشقان
گویند بوی خون تو میداد کربلا

behnam3638 01-11-2008 04:01 AM

شرمنده از اینکه بین شعرات پست دادم سنبل جان :65:

راستش من چندین بار به خود سنبل جان گفتم و باز هم میگم: به نظر من شعراش واقعا ارزش اینو دارن که تبدیل به یک مجموعه بشن :41::41::41::41::41:

امیدوارم هر چه زودتر سنبل جان این کارو انجام بدن :102::102::102::102:

SonBol 02-16-2008 04:26 PM

شقایق پر پر

وقت است در کشاکش عصیان موجها

طوفان به پا نمایم و کاری دگر کنم

باید ز درد حادثه یکروز ناگهان
تنپوش رزم پوشم و من هم خطر کنم

کافیست سسیتی و ماندن به سوگ خویش
از راز عاشقی همه را با خبر کنم

من هم به حرمت اشک ستاره ها
یک شب به شعر و قافیه شیرین سحر کنم

در شهر ما اگر که گناه است عاشقی
ماندن صلاح نیست که باید سفر کنم

افسون من همین شقایق پر پر شده است باز
چشمی به راه مانده و چشمی که تر کنم

شاید خدا نخواست که تقدیر کج شود
لختی درنگ باید و سستی به در کنم

در سایه نگاه کسی خانه ساختم
باید که تا ابد به غلامیش سر کنم

SonBol 02-16-2008 04:28 PM

آوای شقایق



سهم صدای عاشق یک آسمان ستارست
تندیس مهربانی بی دوست پاره پاره است




قلبی پر از شقایق با عشق می گدازد
هر کس که گفت زنده است بی عشق. حرف یاوه است




جام ترانه دستم در کوچه های مستی
یاری که بی وفا شد ملزوم صد گلایه است




آیینه ای سپید است نقش و نگار ذهنم
احساس شعر و شاعر محتاج یک اشاره است



دلداده خدا باش تا عشق را بدانی
کان دل که بی خدا شد از پایه بی بهانه است

az hanooze entezar 04-21-2008 08:40 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط SonBol 2561 (پست 1836)
تقدیم به دلربایی که هنوز دلم در دستانش اسیر است.
دلربای مهربونم چرا بیگانه شدی
جغد شوم روی بام دل ویرانه شدی
خنده های تلخ من سکوت دل بریدنه
گریه های بی صدام فرصت بی تو بودنه
اگه صد بارم بگی که دیگه دوستم نداری
بازم از خدا میخوام برام شقایق بیاری
تنها یادگار من همین گل شقایقه
اگه پر پر بشه بازم میدونی که عاشقه
تو میدونی میمونم حتی اگه نخوای منو
پا میذاری رو دلم میخوای بری میگم نرو



:53:آسمانِ هستی‌ات آبی‌ترين!:53:

امیر عباس انصاری 04-22-2008 02:49 AM

**شعرهای شخصی من **
 
نقل قول:

نوشته اصلی توسط az hanooze entezar (پست 14159)
:53:آسمانِ هستی‌ات آبی‌ترين!:53:

آسمان هستی ات آبی ترین
رازهای مستی ات نامی ترین
صدهزاران دانه نشکفته شعر
در جوار جوی دل خاکی ترین


(یه تکه شاید شعر که با تک مضراب تشویقی استاد برای تشویق مکمل مینا خانم عزیز هدیه می کنم):o
خانم سنبل گرامی...:53: همیشه و همواره و همه جا سبز و پاینده باشی:41:
جناب بداغی...:) شما نیز هکذا:53::53:

SonBol 04-27-2008 05:24 PM

نقاب خنده

آواره ها را با نقاب خنده بردند
سهم دل ما را به غم آکنده بردند

وقتی که رو در روی غمهامان نشستیم
گرد و غبار حرفمان ناگفته بردند

از عمق چشمان غزل بیتی صدا زد
آنرا به زور آتش دزدانه بردند

خون شقایق بر در و دیوار پاشید
وقتی نفس را روی صدها شانه بردند

SonBol 07-09-2008 11:27 PM

معرفی کتاب شقایقهای تشنه....
 
سلام دوستان:53:
باالاخره دلنوشته های من به چاپ رسید و یادگاری هست که برای بعد از من باقی میمونه..........
شعرهای ناقابل من در مجموعه شعری به نام شقایق های تشنه چاپ شد و الان به بازار اومده.
البته از طریق نت هم من اقدام به فروش کتاب کردم.
و اگه کسی مایل به خرید اون باشه توی همین تاپیک درخواست بده و با نامه آدرس و نشونی کامل رو بهم بده تا براش پست کنم.
شماره حساب هم میدم اگه استقبالی شد.....
قیمت کتاب 1000 تومن هست که با احتساب هزینه پست بیشتر از 2000 نمیشه.
تا حالا به چندین شهر پست کردم که الان به دست دوستان گلم رسیده. ناقابله........:o
کاش میتونستم همشو هدیه بدم.....

Maad 07-10-2008 12:01 AM

معرفی و فروش کتاب شقایقهای تشنه
 

درود

تبریک میگم
خیلی خوشحالم که در کنار دوستانی اهل قلم و خوش ذوق مثل شما هستم
براتون در تمام مراحل زندگی آرزوی موفقیت و شادکامی میکنم



امیر عباس انصاری 07-10-2008 12:07 AM

معرفی کتاب شقایقهای تشنه....
 
نقل قول:

نوشته اصلی توسط SonBol 2561 (پست 27772)
سلام دوستان:53:
باالاخره دلنوشته های من به چاپ رسید و یادگاری هست که برای بعد از من باقی میمونه..........
شعرهای ناقابل من در مجموعه شعری به نام شقایق های تشنه چاپ شد و الان به بازار اومده.
البته از طریق نت هم من اقدام به فروش کتاب کردم.
و اگه کسی مایل به خرید اون باشه توی همین تاپیک درخواست بده و با نامه آدرس و نشونی کامل رو بهم بده تا براش پست کنم.
شماره حساب هم میدم اگه استقبالی شد.....
قیمت کتاب 1000 تومن هست که با احتساب هزینه پست بیشتر از 2000 نمیشه.
تا حالا به چندین شهر پست کردم که الان به دست دوستان گلم رسیده. ناقابله........:o
کاش میتونستم همشو هدیه بدم.....

سلام و عرض ادب:53::53:
بسیار بسیار تبریک میگم مینا خانم:53::53::53::53:
چرا که نه
این تازه اولشه باید باز هم و بازهم ادامه داشته باشه;)
گاهی برای زنده ماندن حرکت لازم است ، حتی در سنگلاخهای سخت و کوههای یخی و راههای دشوار

من اولین مشتری از این فروم هستم فقط چند روز وقت میخوام تا کارام جمع و جور بشه
شایدم چندتا خواستم همراه با امضای نویسنده محترم و زحمتکش و شاعر توانای این اثر
پاینده باشین مینا خانم گرانمایه:53::53:
[IMG]****************************/85.gif[/IMG] [IMG]****************************/85.gif[/IMG] [IMG]****************************/226.gif[/IMG] [IMG]****************************/226.gif[/IMG] [IMG]****************************/227.gif[/IMG] [IMG]****************************/227.gif[/IMG] [IMG]****************************/177.gif[/IMG] [IMG]****************************/177.gif[/IMG]
دم آبجی بزرگه فروم گرم و آتشین بادا [IMG]****************************/281.gif[/IMG] [IMG]****************************/281.gif[/IMG] [IMG]****************************/281.gif[/IMG] [IMG]****************************/281.gif[/IMG]


اکنون ساعت 08:38 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)