![]() |
آموزش گرامر
گرامر
.::. زمانهاي حال: زمان حال ساده زمان حال استمراري زمانهاي گذشته: زمان گذشته ساده زمان گذشته استمراري زمانهاي آينده: زمانهاي مربوط به آينده زمانهاي کامل: زمان حال کامل زمان گذشته کامل حروف تعريف: حرف تعريف نامعين (نکره) حرف تعريف معين (معرفه) جملات شرطي افعال مجهول نقل قول مستقيم و غير مستقيم ضماير (فاعلي، مفعولي، ملکي، انعکاسي و ...) اسمها (قابل شمارش، غير قابل شمارش، جمع و ...) افعال کمکی (معین) صفات قيدها ضمايم پرسشي (isn't it? etc.) فهرست افعال نامنظم با معني فارسي |
آموزش گرامر
زمان حال استمراري
ساختار coming doing going taking 'm am I 're are you we they 's is he she it کاربرد 1- براي بيان عملي که هماکنون جريان دارد: She is watching the TV. He is working at the moment. 2- براي بيان عملي يا موقعيتي که در حال حاضر در حال وقوع ميباشد، اما الزاماً در همين زمان صحبت کردن در حال رخ دادن نيست: I'm reading an exciting book. (توجه داشته باشيد که مثلاً در جمله اول، شخص گوينده ممکن است در همين لحظه مشغول مطالعه کتاب باشد و يا اينکه ممکن است منظورش اين باشد که مدتي است مشغول مطالعه کتاب است ولي هنوز تمام نشده است.) He is learning Arabic. 3- براي بيان قراري تعيين شده در آينده: I am meeting him at the park. 4- براي بيان كار يا شرايطي موقتي: I'm living in a small flat now, but I'm trying to find a better one. (در حال حاضر در يک آپارتمان کوچک زندگي ميکنم، اما دارم سعي ميکنم يک بهترش را پيدا کنم) نكاتي در مورد هجي (افعال ing دار) 1- افعالي که به يک e ختم ميشوند، آن e حذف ميشود: come, coming take, taking write, writing ولي در مورد افعالي که به ee ختم ميشوند، اين قاعده صدق نميکند: agree, agreeing see, seeing 2- در افعال يک بخشي (يک هجايي) که داراي يک حرف صدادار و يک حرف بيصدا ميباشند، حرف بيصداي آخر تکرار ميشود: running, stopping, getting ولي چنانچه حرف بيصداي آخر y يا w باشد، تکرار نميشود: showing, enjoying |
آموزش گرامر
زمان گذشته ساده
ساختار (last week) (yesterday) worked I, we, you, he, she, ... played heard منفي work... play... hear... didn't did not I, we, you, he, she, ... پرسشي work...? play...? hear...? I, we, you, he, she, ... Did کاربرد گذشته ساده در موارد زير کاربرد دارد: 1- براي بيان کاري که در گذشته و زمان مشخصي به پايان رسيده است: We met last week. 2- براي بیان کارهايي که پشت سرهم در يک ماجرا يا داستان ميآيندHe left yesterday. I walked into my room and sat down. Suddenly I heard a noise coming from outside. I got up and went towards the window... 3- براي بيان عادت يا شرايطي در گذشته: When he was a child, they lived in a cottage in the jungle. Every day he walked in the jungle to.... نکاتي در مورد هجي (verb + ed) 1- هنگاميکه فعلي به e ختم ميشود، فقط d اضافه ميکنيم: loved, hated, used 2- افعال يک هجايي (يک بخشي) که به ترتيب شامل يک حرف صدادار و يک حرف بيصدا ميباشند، حرف بيصداي آخر تکرار ميشود: stopped, planned, robbed ولي اگر دو حرف صدادار وجود داشته باشد، حرف بيصداي آخر تکرار نميشود: looked, cooked, seated اگر حرف بيصداي آخر y يا w باشد نيز تکرار نميشود: played, rowed, showed |
رزیتا خانم....
من توی اونیکی تاپیکتونم پست زدم ببیین پست بالا رو نقل قول:
شما قبل از ارسال یه بار مشاهده رو بزنین یا اگه ارسال میکنین مشکلی میبینین بعد ویرایش بنزنی... بعدا این پستهای خودم رو پاک میککنم |
آموزش گرامر
زمان گذشته استمراري
ساختار جملات پرسشي: eating? playing? talking? I, he, she, it was wasn't you, we, they were weren't جملات مثبت و منفي: walking playing fishing was wasn't I, he, she, it were weren't you, we, they کاربرد از زمان گذشته استمراري بيشتر براي بيان کارهايي استفاده ميشود که در گذشته اتفاق افتاده و مدتي ادامه داشتهاند ولي حدود زماني آنها به طور دقيق مشخص يا مهم نيست. در اغلب موارد گذشته استمراري همراه با گذشته ساده بکار ميرود. در چنين حالتي، گذشته استمراري بر کارها و فعاليتهاي طولانيتر (در پسزمينه) دلالت ميکند، در حالي که گذشته ساده بر کارها و فعاليتهايي دلالت ميکند که در ميانه کارهاي طولانيتر واقع شدهاند. بطور کلي «گذشته استمراري» در موارد زير بکار ميرود: 1- براي بيان کاري که قبل از زمان خاصي در گذشته آغاز شده و احتمالاً پس از آن نيز ادامه داشته است: 'What were you doing at 6.00?' 'I was having breakfast.' (.ساعت 6 چکار ميکرديد؟ داشتم صبحانه ميخوردم) 2- براي بیان کار يا فعاليتي در گذشته که به وسيله چيزي قطع شده باشد: The phone rang when I was watching TV. (.وقتي داشتم تلويزيون تماشا ميکردم، تلفن زنگ زد) While I was driving home, my car broke down. (.هنگاميکه داشتم به خانه بر ميگشتم، ماشينم خراب شد) 3- براي بيان کار يا فعاليتي به پايان نرسيده در زمان گذشته (در مقايسه با گذشته ساده که کارهاي کامل شده را بيان ميکند): I was reading a book during the flight. (I didn't finish it) but: I read a book during the flight. (I finished it) |
آموزش گرامر
زمانهاي مربوط به آينده
در زبان انگليسي براي بيان زمان آينده از افعال و حالتهاي مختلفي استفاده ميشود که آنها را به ترتيب اهميت در زير ميبينيد: 1. will + verb 2. be + going to + verb 3. Present Progressive (حال استمراری) 4. will + be + verb-ing و فرمهاي ديگر 1- will + verb از فعل کمکي will براي نشان دادن آينده در جهتهاي زير استفاده ميشود: الف- پيشبيني: براي توصيف چيزي که ميدانيم، يا انتظار داريم که اتفاق بيفتد: <It will be rainy tomorrow. (فردا هوا باراني خواهد بود) You will be sick if you eat all those sweets. (اگر همه آن شيرينيها را بخوري مريض ميشوي) ب- بيان تصميمي كه درست در همان لحظه گرفته شده است:< >I will answer the phone. (من تلفن را جواب ميدهم) I'll see you tomorrow. bye! (فردا ميبينمت.خداحافظ) 2- be + going to + verb الف- از اين ساختار براي بيان برنامهها و تصميماتي که از قبل گرفته شدهاند، استفاده ميشود: We're going to paint this room blue. (ما ميخواهيم اين اتاق را آبي بزنيم) I'm going to be a doctor. (ميخواهم يک دکتر بشوم) ب- همچنين از اين ساختار ميتوان براي بيان يک پيشگويي، مخصوصاً وقتي که براساس مدرکي در زمان حال باشد، استفاده نمود. She's going to have a baby. (Because she's pregnant) (او قرار است كه يك بچه بدنيا بياورد) It's going to rain. (It's cloudy) (ميخواهد باران ببارد) بعضي اوقات تفاوتي بين will و be going to براي يك پيشبيني وجود ندارد. http://www.zabanamoozan.com/images/table/careful.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images/t...areful-leg.gif براي بيان تصميمي که از قبل گرفته شده است از ساختـار be going to و بيان تصميمي که درست در همان لحظه گرفته شده است از will استفاده ميکنيم. 3- حال استمراري (Present Progressive) از حال استمراري براي بيان يک برنامه يا يک قرار بين افراد در آينده استفاده ميشود و معمولاً به آينده نزديک اشاره دارد: >I'm meeting my friend this evening. (امروز بعدازظهر دوستم را ملاقات ميکنم) They are driving to Scotland at the weekend. (آنها آخر هفته به اسکاتلند ميروند) گاهي اوقات تفاوتي نميکند که براي بيان يک برنامه يا قرار از حال استمراري و يا از ساختار be going to استفاده شود، به عنوان مثال: We're going to see a play tonight. or:We're seeing a play tonight. 4- راههاي ديگر بيان آينده راههاي ديگري نيز براي صحبت درباره آينده وجود دارد، به عنوان مثال: a) Will + be + verb-ing Next week I'll be talking about how to use a microscope. (هفته آينده درباره نحوه استفاده از ميکروسکوپ صحبت خواهم کرد) b) Be + to + verb Iranian president is to visit Russia. (رئيس جمهور ايران از روسيه بازديد ميکند) c) Be + about + to + verb The mayor is about to announce the result of election. (شهردار به زودي نتايج انتخابات را اعلام خواهد کرد) |
آموزش گرامر
زمان حال كامل
ساختار جملات مثبت و منفي: past participle (قسمت سوم فعل) have ('ve) have not (haven't) I, you, we, they has ('s) has not (hasn't) he, she, it جملات پرسشي: past participle (قسمت سوم فعل)? I, you, we, they have he, she, it has چند مثال: We've been to Paris. He hasn't lived in Paris.Have you met him yet? کاربرد 1- براي بيان عملي که در گذشته آغاز شده و همچنان ادامه دارد: http://www.zabanamoozan.com/images/a...rsnt_prfct.gif I have studied English since 1990.(از سال 1990 به مطالعه انگليسي پرداختهام) She's lived in Tehran for 10 years.(او به مدت 10 سال در تهران زندگي کرده است) How long have you lived in Tehran?(چه مدتي در تهران زندگي کردهايد؟) I've lived in Tehran all my life.(همه عمرم را در تهران زندگي کردهام) http://www.zabanamoozan.com/images/table/a-note.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images/t...-notes-leg.gif توجه داشته باشيد که در زمان حال کامل، غالباً از اصطلاحات زماني خاصي مانند since و for استفاده ميشود. forنشان دهنده دورهاي از زمان است که تا کنون ادامه داشته است، ولي since با مقطعي از زمان به کار ميرود و به معني «از آن زمان تا کنون» ميباشد: seven o'clock since a year I have been here for 1980two months Septemberthree hours last weekten minutes 2- براي بیان تجربهاي که در زماني در زندگي شخصي اتفاق افتاده است. در واقع اين عمل در گذشته روي داده و به پايان رسيده است، اما آثار آن هنوز محسوس است. اين که اين عمل يا تجربه چه موقعي روي داده، مهم نيست: I have never been to England. (من هرگز به انگلستان نرفتهام) She has had several operations up to now.(تا کنون چندين عمل جراحي داشته است) He's written a lot of short stories.(او داستانهاي کوتاه زيادي نوشته است) 3- براي بيان عملي که در گذشته نزديک اتفاق افتاده ولي اثر آن در زمان حال مشاهده ميشود. در اين حالت از yet، already، still و just بسياراستفاده ميکنيم: http://www.zabanamoozan.com/images/table/careful.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images/t...areful-leg.gif از already بيشتر در جملات مثبت و از yet بيشتر در جملات منفي و پرسشي استفاده ميشود. I've just had a sandwich. (من تازه يک ساندويچ خوردهام) I've already seen the movie. (اين فيلم را قبلاً ديدهام) The bus hasn't arrived yet. (اتوبوس هنوز نرسيده است) I still haven't finished my homework.(هنوز تکاليفم را تمام نکردهام) |
آموزش گرامر
زمان گذشته كامل
ساختار جملات مثبت و منفي: past participle (قسمت سوم فعل) had ('d) had not (hadn't) I, you, we, they he, she, it جملات پرسشي: past participle (قسمت سوم فعل)? I, you, we, they he, she, it had hadn't کاربرد ما از زمان گذشته کامل استفاده ميکنيم تا نشان دهيم عملي پيش از عمل ديگري در گذشته اتفاق افتاده است (گذشته در گذشته). در واقع گذشته کامل معادل گذشتهی زمان حال کامل است. (با گذشته ساده مقايسه کنيد) به مقايسه بين زمانهاي حال کامل و گذشته کامل توجه کنيد: * We weren't hungry. We'd just had dinner. * I didn't know who he was. I'd never seen him before. * We aren't hungry. We've just had dinner. * Who is that man? I've never seen him before. چند مثال ديگر از زمان گذشته کامل: It was the first time he had ever seen a tiger. When I arrived at the cinema, the film had already begun. She didn't want to go to the theatre with the others because she'd seen the play before. مقايسه بين گذشته كامل و گذشته ساده به تفاوت ميان جملات زير دقت کنيد: When I arrived home, my wife went out. but: When I arrived home, my wife had gone out. |
آموزش گرامر
http://www.zabanamoozan.com/images/spacer.gif
http://www.zabanamoozan.com/images/spacer.gif حرف تعريف نامعين (Indefinite article) حرف تعريف نامعين شامل a و an ميباشد. حرف تعريف a قبل از يك حرف بيصدا بکار ميرود: a car, a man, a bus, a house حرف تعريف an قبل از يک حرف صدادار (a,e,i,o,u) بکار ميرود: an apple, an actor, an animal, an old man http://www.zabanamoozan.com/images/table/some-notes.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images/t...-notes-leg.gif 1- در کلماتي مانند honest، hour، honour و ... حرف h تلفظ نميشود (غير ملفوظ)، بنابراين همراه با آنها حرف تعريف an مورد استفاده قرار ميگيرد: an hour, an honourable man 2- كلماتي مانند useful، unit، university، union،Europeanو ... با اينکه با حروف صدادار شروع ميشوند، ولي حرف اوليه آنها مانند «you» تلفظ ميشود. بنابراين آنها با حرف تعريف a مورد استفاده قرار ميگيرند: a university, a useful book a يا an تنها قبل از اسامي مفرد قابل شمارش ميآيند: a book, a happy boy, a famous actor براي اسامي جمع، بجاي a يا an، يا از some استفاده ميکنيم و يا اصلاً هيچ کلمهاي را بکار نميبريم: <It's a cat. It's a dog. And it's a monkey. but: These are all animals. a horse, some horses موارد کاربرد حروف تعريف نامعين (a يا an) 1- هنگاميکه براي اولين بار به کسي يا چيزي اشاره ميکنيم از a يا an استفاده ميکنيم. اما وقتي که به همان چيز دوباره اشاره ميشود، بايد از the استفاده کرد: I bought a new shirt yesterday. But my wife thinks the shirt doesn't fit me. (ديروز يک پيراهن نو خريدم. ولي همسرم فکر ميکند که آن پيراهن اندازه من نيست.) Once I had a really big dog. But the dog wasn't very useful, so I gave the dog to a friend. (زماني يک سگ خيلي بزرگ داشتم. اما آن سگ خيلي مفيد نبود، براي همين سگ را به يک دوست دادم.ا) 2- وقتي كه به يك چيز مفرد اشاره ميشود از a يا an استفاده ميکنيم. در اين حالت همان معني one يا «يک» را ميدهد (در مقايسه با three، two و ...): I'd like an apple and two oranges. Yesterday I bought three pencils and a notebook. 3- در اصطلاحات عددي خاص: a half يک دوم a thirdيک سوم an eighthيک هشتم a coupleيک جفت a dozenيک دوجين a hundredصدتا a thousandهزارتا a millionيک ميليون 4- هنگام اشاره به يک عنصر خاص از يک گروه يا طبقه:
Are you an engineer? الف. همراه با اسامي شغلها:She's a doctor. My father is a teacher. ب. همراه با مليتها و مذاهب: I'm an Iranian. You are a Chinese. She is a Catholic. 5- همراه با کلمات و اصطلاحات مربوط به مقدار و کميت: a few (of) a lot (of) a little (of) a (great) deal (of) a bit (of) a number (of) 6- همراه با اسامي مفرد قابل شمارش و پيش از کلمات what و such: <What a beautiful day! (چه روز زيبايي!) What a strange friend you have! (عجب دوست عجيبي داري!) Such a pity! (چه حيف شد!) |
آموزش گرامر
حرف تعريف معين (Definite article)
حرف تعريف معين شامل the ميباشد که همواره پيش از اسامي مفرد و جمع، يا پيش از اسامي قابل شمارش و غيرقابل شمارش به يک صورت بکار ميرود. در جدول زير به تفاوت بين the و a دقت کنيد: غير قابل شمارش قابل شمارش جمع قابل شمارش مفرد the water the cats the cat معين water cats a cat نامعين موارد کاربرد حرف تعريف معين (the) 1- وقتي که قبلاً به چيزي اشاره کرده باشيم: We saw a strange bird at the zoo. The bird was blue! (پرنده عجيبي در باغ وحش ديديم. آن پرنده آبي بود!) 2- وقتي كه هم گوينده و هم شنونده ميدانند که درباره چه صحبت ميشود، حتي اگر قبلاً به آن اشارهاي نشده باشد: 'Where's the dog? 'It's in the garden.' (سگ (يا سگه) کجاست؟ در باغچه است.) 3- وقتي که به چيزهايي اشاره ميکنيم که ميدانيم تنها يکي از آن وجود دارد: the sun, the earth, the moon, the sky, the stars, the sea, the South Pole 4- قبل از اسمي که به واسطه کلماتي که بعد از آن ميآيند شناخته ميشود: http://www.zabanamoozan.com/images/a...ticle-crtn.gif < The hotel where I stayed was excellent. (هتلي که در آن اقامت داشتم عالي بود.) < The man sitting over there is my husband. (مردي که آنجا نشسته است شوهر من است.) The car that I bought last week has broken down. (ماشيني که هفته قبل خريدم خراب شده است.) 5- قبل از صفات عالي، اعداد ترتيبي، only و same: the highest mountain, the first time, the last chapter, the same colour, the only child 6- همراه با صفات براي اشاره به يک گروه يا طبقه از مردم: the young (جوانان) the old (پيران) the poor (فقرا) the unemployed (بيکاران) the English(انگليسيها) the Japanese (ژاپنيها) http://www.zabanamoozan.com/images/table/careful.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images/t...areful-leg.gif تنها برخي از اسامي ملتها داراي يک صفت مانند English و Spanish هستند. براي بقيه ملتها از يک اسم که به -s ختم ميشود، استفاده ميکنيم، مانند the Indians و the Iranians. 7- به همراه برخي از اسامي جغرافيايي مانند رشته کوهها، مجمعالجزايرها، درياها، اوقيانوسها، رودخانهها و ...: theAndes رشته کوههاي آند the Indian Oceanاوقيانوس هند the Persian Gulfخليج فارس the Canary Islandsجزاير قناري theRed Seaدرياي سرخ the Suez Canalکانال سوئز the(River) Thamesرودخانه تامز theSahara (Desert)صحراي آفريقا |
آموزش گرامر
حذف حرف تعريف معين (the)http://www.zabanamoozan.com/images/articles3/THE.gif
در موارد زير حرف تعريف the مورد استفاده قرار نميگيرد: 1- به همراه اسم افراد: Ann, James, Brian Jackson ولي آنجا که اسامي افراد بصورت جمع ميآيد از the استفاده ميکنيم: the Johnson's خانواده جانسون, the Smiths خانواده اسميت 2- قبل از اسم مکانها، البته به جز مواردي که در بالا به آنها اشاره شد. به عنوان مثال: Asia, Africa, Europe, North America قارهها Brazil, Japan, Pakistan کشورها Sicily, Bermuda, Kish جزيرهها (و نه مجمعالجزايرها) London, Tehran, Cairo شهرها Everest, Alborz, Kilimanjaro کوهها (و نه رشتهکوهها) http://www.zabanamoozan.com/images/table/a-note.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images/t...-notes-leg.gif تنها در مورد اسم کشورهايي که مفرد باشند the حذف ميشود. پيش از اسم کشورهايي که حالت جمع دارند از the استفاده ميکنيم: the United States, the Netherlands, the United Arab Emirates همچنين اگر بخواهيم در اسامي کشورها از کلماتي از قبيل Republic، Kingdom و غيره استفاده کنيم باز هم بايد the را بکار ببريم: the Czech Republic, the United Kingdom 3- به همراه اسم زبانها: Farsi, English, French, Arabic 4- به همراه اسم وعدههاي غذايي مانند صبحانه و ...: breakfast, dinner, lunch 5- در مورد جاهايي مانند bed، sea، work، prison، court، hospital، church، school و ... اگر منظور ما کلي باشد، در اينصورت از the استفاده نميشود:
|
آموزش گرامر
جملات شرطي
جملات شرطي شامل دو قسمت ميباشند: يکي عبارت شرطي و ديگري عبارت اصلي. عبارتي که حاوي if باشد را عبارت شرطي و عبارت ديگر را عبارت اصلي ميناميم. رويدادي که در عبارت اصلي توصيف ميشود بستگي به شرطي دارد که در عبارت شرطي بيان ميشود. we will get wet. If it rains this evening, عبارت اصلي عبارت شرطي عبارت شرطي ميتواند در انتهاي جمله نيز بيايد، ولي در اين صورت علامت ويرگول (,) حذف ميشود: if you press this button. The door opens عبارت شرطي عبارت اصلي به طور کلي سه نوع جمله شرطي وجود دارد: جملات شرطي نوع اول جملات شرطي نوع دومجملات شرطي نوع سوم جملات شرطي نوع اول از جملات شرطي نوع اول براي بيان يک شرط (يا موقعيت) ممکن و يک نتيجه محتمل در آينده استفاده ميشود. ifحال سادهwill/won'tمصدر بدون to if I work hard, I will pass my exams. If I find your watch, I will tell you. (.اگر ساعت شما را پيدا کنم به شما خواهم گفت) If we leave now, we'll catch the 10.30 train. (اگر حالا حرکت کنيم به قطار ساعت 10:30 ميرسيم) <If I see him, I'll tell him the news. (.اگر او را ببينم خبرها را به او خواهم گفت)You'll get wet if you don't take an umbrella. (.اگر چتر نبري خيس خواهي شد) http://www.zabanamoozan.com/images/table/note.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images/t...-notes-leg.gif علاوه بر will ميتوان از should ،must ،can ،might ،may و غيره نيز استفاده کرد که در اين صورت معني آن کمي فرق خواهد کرد: <If you pull the cat's tail, it may scratch you. (اگر دم گربه را بکشي ممکن است تو را چنگ بزند ) You should eat less rice if you want to lose weight. (اگر ميخواهي وزن کم کني بايد کمتر برنج بخوري) جملات شرطي نوع دوم از جملات شرطي نوع دوم براي بيان يک شرط يا موقعيت غير واقعي يا غير ممکن و نتيجه محتمل آن در زمان حال يا آينده بکار ميرود. در واقع در اين نوع جملات حال يا آيندهاي متفاوت را تصور ميکنيم. ifگذشته سادهwould ('d) would not (wouldn't)مصدر بدون to if I had more money, I would ('d) buy a new car. if you lived in England, you would ('d) soon learn English. چند مثال ديگر:<If he needed any money, I'd lend it to him. (But he doesn't need it) (اگر به پول احتياج داشت به او قرض ميدادم) <If I had more time, I'd help you. (اگر وقت بيشتري داشتم به شما کمک ميکردم) <If I were* a rich man, I'd buy an expensive car. (اگر ثروتمند بودم يک ماشين گرانقيمت ميخريدم)
http://www.zabanamoozan.com/images/table/careful.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images/t...areful-leg.gif * در اين نوع جملات، اغلب بجاي was از were استفاده ميشود:
جملات شرطي نوع سوم از اين نوع جملات شرطي براي تصور گذشتهاي غير ممکن استفاده ميشود. در واقع در اين نوع جملات، گوينده آرزوي يک گذشته متفاوت را دارد. (ولي به هر حال گذشتهها گذشته!) if + گذشته کامل + would have + قسمت سوم فعل (p.p.) + .... <If I'd seen you, I would have said hello. (اگر تو را ديده بودم، سلام ميدادم) <If he had driven more carefully, he wouldn't have been injured. (اگر با دقت بيشتري رانندگي کرده بود، مجروح نميشد) <>If I had known you were in hospital, I would have gone to visit you. (اگر ميدانستم شما در بيمارستان بستري بوديد ميآمدم و شما را ملاقات ميکردم)
http://www.zabanamoozan.com/images/table/some-notes.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images/t...-notes-leg.gif 1- در اين نوع جملات ميتوان بجاي would از could يا might هم استفاده کرد: If the weather hadn't been so bad, we could/might have gone out. 2- از would فقط ميتوان در عبارت اصلي استفاده کرد و در عبارت شرطي نبايد آن را به کار برد: If I had seen you, I would have said hello. (not : 'If I would have seen you') |
آموزش گرامر
افعال مجهول (the passive voice)
در جملات معلوم (active)، فاعل به عامل يا کننده عمل فعل دلالت دارد. در واقع ما از افعال معلوم براي بيان اينکه فاعل چه کاري را انجام دهد استفاده ميکنيم. به اين مثالها توجه کنيد: <The dog chased the cat. (سگ گربه را دنبال کرد) My father built this house in 1960. (پدرم اين خانه را در سال 1960 ساخت) ولي جملات مجهول (passive) به ما اين اجازه را ميدهند که کسي يا چيزي را که کننده يا انجام دهنده عملي نيست (غير عامل) در جاي فاعل قرار دهيم. در واقع از افعال مجهول براي بيان اينکه چه عملي بر روي فاعل اتفاق ميافتد، استفاده ميشود: http://www.zabanamoozan.com/images/a...s3/passive.gif <The cat was chased by the dog. (گربه توسط سگ دنبال شد) This house was built in 1960. (اين خانه در سال 1960 ساخته شد) هنگام استفاده از حالت مجهول، توجه داشته باشيد که در اغلب موارد اينکه چه کسي يا چه چيزي عمل را انجام ميدهد نا معلوم يا بياهميت است. مثلاً در جمله زير اينکه چه کسي اتاق را تميز ميکند براي گوينده اهميتي ندارد: This room is cleaned every day. (اين اتاق هر روز تميز ميشود) ولي اگر بخواهيم بيان کنيم که چه کسي (يا چه چيزي) آن عمل را انجام داده است، در اين صورت بايد از حرف اضافه by استفاده کنيم: http://www.zabanamoozan.com/images/a...sive_crtn2.gif <This house was built by my father.(اين خانه توسط پدرم ساخته شد) This picture was painted by a great painter. (اين نقاشي توسط يک نقاش بزرگ کشيده شده ) |
َآموزش گرامر
ساختار
بطور کلي براي ساخت صيغه مجهول فعل معلوم، فعل to be را به همان زمان فعل معلوم ميآوريم و اسم مفعول همان فعل را به آن ميافزاييم:معلوم: Somebody cleans this room every day. مجهول: This room is cleaned every day. معلوم: He bought this car last week. مجهول: This car was bought last week. در جدول زير ميتوانيد فهرست افعال معلوم و معادل مجهول آنها را ملاحظه کنيد: زمان معلوم مجهول حال ساده keeps نگه ميدارد is kept نگهداري ميشود حال استمراري is keeping دارد نگه ميدارد is being kept در حال نگهداري شدن است گذشته ساده kept نگه داشت was kept نگهداري شد گذشته استمراري was keeping داشت نگه ميداشت was being kept در حال نگهداري شدن بود حال کامل has kept نگه داشته است has been kept نگهداري شده است گذشته کامل had kept نگه داشته بود had been kept نگهداري شده بود آينده will keep نگه خواهد داشت will be kept نگهداري خواهد شد شرطي would keep نگه ميداشت would be kept نگهداري ميشد شرطي کامل would have kept نگه داشته بودند would have been kept نگهداري شده بود مصدر to keep نگه داشتن to be kept نگهداري شدن مصدر حال کامل to have kept نگه داشتن to have been kept نگهداري شدن وجه مصدري اسم مصدر keeping نگهداري being kept نگهداري شدن منبع جدول: کتاب آموزش و خودآموز گرامر انگليسي آکسفورد، ترجمه حسن اشرفالکتابي |
آموزش گرامر
نقل قول Reported speech
هنگاميکه ميخواهيم گفتههاي شخص ديگري را نقل کنيم، ميتوانيم از دو حالت مختلف استفاده کنيم: 1- ميتوانيم گفتههاي شخص مورد نظر را عيناً (واو به واو) تکرار کنيم (نقل قول مستقيم): She said, 'It is raining.' و يا ميتوانيم از نقل قول غير مستقيم استفاده کنيم: She said that it was raining. در مثال زير به تغييرات ايجاد شده خوب دقت کنيد: http://www.zabanamoozan.com/images/a...ted-speech.gif http://www.zabanamoozan.com/images/table/some-notes.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images/t...-notes-leg.gif 1- در نقل قول غير مستقيم هميشه ميتوانيم that را حذف کنيم :I told her (that) I wasn't hungry . He said (that) he was feeling ill. 2- پس از tell حتماً بايد نام شخص مخاطب (اسم يا ضمير) ذکر شود ولي پس از say چيزي نميآيد :He told her that ... He said that ... |
آموزش گرامر
جدول تغييرات از نقل قول مستقيم به غيرمستقيم
در نقل قول غيرمستقيم، فعل اصلي جمله معمولاً زمان گذشته است و نيز افعال موجود در بقيه جمله هم بايد به زمان گذشته تبديل شوند. اين تغييرات به شرح زيرند: مثال غير مستقيم → مستقيم 'I love you,' he said. → He told her that he loved her. گذشته ساده حال ساده → 'I'm talking on the phone,' she said. → She said that she was talking on the phone. گذشته استمراريحال استمراري →He said, 'The rain has stopped'. → He said that the rain had stopped. گذشته کاملحال کامل →He said, 'I've been reading for 3 hours.' → He said that he had been reading for 3 hours. گذشته کامل استمراريحال کامل استمراري →He said, 'I met him in the theatre.' →He said he had met him in the theatre. گذشته کاملگذشته ساده →'I was driving carefully,' he told the police. →He told the police he had been driving carefully. گذشته کامل استمراريگذشته استمراري → http://www.zabanamoozan.com/images/table/some-notes.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images/t...-notes-leg.gif 1- اگر در جمله نقل قول مستقيم از گذشته کامل استفاده شده باشد، در جمله نقل قول غيرمستقيم تغييري ايجاد نميشود: Tom said, 'when I arrived, she had gone.' → Tom said when he had arrived, she had gone. 2- هميشه مجبور نيستيم كه فعل را در جمله نقل قول غيرمستقيم تغيير دهيم. اگر ما چيزي را نقل قول کنيم که همچنان صحيح ميباشد، ديگر نيازي به تغيير فعل (از زمان حال به گذشته) نيست. مثلاً: 'He loves ice-cream,' his mother said. → His mother said that he loves (or loved) ice-cream. (he still loves ice-cream) در مثال بالا پر واضح است که او (he) همچنان به بستني علاقمند است و دليلي ندارد اين علاقمندی تغيير کرده باشد. افعال کمکي وجهي در نقل قول غيرمستقيم در نقل قول غيرمستقيم افعال کمکي وجهي may ،can ،will و shall به might، could، would و should تبديل ميشوند. يعني: نقل قول غيرمستقيم WOULD, COULD, MIGHT, SHOULD تبديل ميشود به → نقل قول مستقيم will, can, MAY, SHALL مثال: http://www.zabanamoozan.com/images/a...orted_crtn.gif 'I will sell my car,' he told me. He told me that he would sell his car. 'I can help you,' he said. He said he could help me. 'The teacher may be ill,' he said. He said that the teacher might be ill. ولي افعال كمكي used to، ought to و must در جملات نقل قول غيرمستقيم تغييري نميکنند: I told her that I used to smoke twenty a day. تغييرات لازم ديگر در نقل قول غيرمستقيم در نقل قول غيرمستقيم علاوه بر تغييراتي که در افعال صورت ميگيرد، در بعضي ديگر از اقسام کلمه، از جمله قيدها نيز تغييراتي ايجاد ميشود که در جدول زير بعضي از آنها را ميبينيد: غيرمستقيم مستقيم→ that this those these there here then now that day today the previous day / the day before yesterday the next day / the following day tomorrow the following week / year ... next week / year ... the previous week / year ... last week / year ... چند مثال:<'I like it here,' he said. He said that he liked it there. He said, 'We'll visit the factory tomorrow.' He said that he would visit the factory the next day |
آموزش گرامر
قيدها
از قيدها براي اضافه کـردن اطلاعاتي بـه يک عبارت استفاده ميشود. همچنين قيدها ميتوانند به يک کلمه ديگر از جمله به يک صفت يـا قيد ديگر نيز اطلاعاتي اضـافه کننـد کـه در ايـن صورت معرف (modifier) ناميده ميشوند. انواع قيد قيود اقسام مختلفي دارند که در اينجا به پنج نوع متداول آنها اشاره ميشود: 1- قيد حالت: well, how, quickly, slowly, hard, fast, angrily, ...http://www.zabanamoozan.com/images/snail.gifThe children are playing happily.(بچهها دارند با خوشحالي بازي ميکنند) Snails crawl very slowly. (حلزونها خیلی به آرامی میخزند) 2- قيد مکان: up, down, there, here, above, below, near, ... How long have you been waiting here? (شما چه مدتي اينجا منتظر بودهايد؟) 3- قيد زمان: today, yet, still, recently, soon, now, then, ... You can stay with us until then. (تا آن موقع ميتوانيد با ما بمانيد) 4- قيد مقدار: very, too, so, quite, much, rather, ... They are not really my parents. آنها واقعاً والدين من نيستند) 5- قيد تکرار: twice, sometimes, often, always, never, ... Sometimes I write to him. http://www.zabanamoozan.com/images/pen.gif (گاهي به او نامه مينويسم) |
آموزش گرامر
جاي قيدها
سه جا يا مکان اصلي براي قيدها وجود دارد: 1- در ابتداي عبارت (قبل از فاعل) (ابتدايي) قيدفاعلعبارت فعلي+ ...Sometimesshearriveslate. 2- در ميانه جمله (مياني): الف) بعد از اولين فعل معين: فاعلاولين فعل معينقيدبقيه عبارت فعلي+ ...Shehasalwaysarrivedlate. ب) پس از فعل be: فاعلBEقيد+ ...Sheisalwayslate. ج) اگر فعل معيني وجود ندارد، قبل از فعل مسندي (قابل صرف): فاعلقيدفعل مسندي+ ...Shesometimesarriveslate. 3- در انتهاي عبارت (پاياني): فاعلعبارت فعلي+...قيدShearriveslatesometimes. در جدول زير متداولترين مکان قيدها در جملات نشان داده شده است: نوع قيدمکان قيدمثالحالتپاياني He never drives fast. مکانپايانيWe can stay there.زمانپايانيI'll see you tomorrow.مقدارميانيThis book is rather boring.تکرارميانيI have never seen him before. http://www.zabanamoozan.com/images/table/a-note.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images/t...-notes-leg.gif گاهي اوقات ممکن است بيش از يک نوع قيد در انتهاي جمله ظاهر شود. در اين صورت معمولاً ترتيب قرارگيري آنها در جمله بدين صورت خواهد بود: 1- قيد حالت 2- قيد مکان 3- قيد زمان مثال:You are driving too fast today. (به ترتيب قيود حالت و زمان) Sit quietly here. (به ترتيب قيود حالت و مکان) |
آموزش گرامر
ساختار قيد
از لحاظ فرم و ساختار ميتوان قيدها را به سه دسته طبقه بندي کرد: 1- قيدهايي که با اضافه کردن ly به يک صفت ساخته ميشوند، مانند: slow → slowly brave → bravely quick → quickly 2- قيدهايي که همان ساختار صفات را دارا هستند، يعني هم ميتوانند به صورت قيد به کار روند و هم به صورت صفت. برخي از مهمترين آنها عبارتند از: just, well, right, far, forward, early, hard, straight, pretty, little, fast, late, left, backward, deep, direct, near, wrong 3- قيودي که اصلاً ارتباطي با صفات ندارند. مانند: so, now, very, there, here, too, as, quite |
آموزش گرامر
چند نکته املايي
گفتيم که بسياري از قيدها با اضافه شدن ly به يک صفت ساخته ميشوند. اما هميشه به اين سادگي نيست: 1- y در انتهاي کلمه به i تبديل ميشود: gay → gaily 2- e در انتهاي کلمه همچنان باقي ميماند: strange → strangely ولي چند استثنا وجود دارد: true → truly due → duly whole → wholly 3- در صفاتي که به able يا ible ختم ميشوند، e در انتهاي کلمه حذف ميشود و y جاي آن را ميگيرد: probable → probably possible → possibly 4- صفاتي که به يک حرف با صدا و يک L ختم ميشوند، طبق روش معمول ly ميگيرند: actual → actuallygeneral → generally |
آموزش گرامر
ضماير (فاعلي، مفعولي، ملکي، انعکاسي و...)
ضمير کلمهاي دستوري يا گرامري است که جانشين يک اسم يا عبارت اسمي ميشود. ضميرها انواع مختلفي دارند که مهمترين آنها عبارتند از: ضماير فاعلي، مفعولي، ملکي، انعکاسي، اشارهاي، نامعين، نسبي و سؤالي که از اين ميان ضماير فاعلي، مفعولي ملکي و انعکاسي جزو ضماير شخصي به حساب ميآيند. ضماير فاعلي ضماير مفعولي ضماير ملكي و صفات ملكي ضماير انعكاسيضماير ديگر ضماير فاعلي جمع مفرد weI اول شخص youyou دوم شخص theyhe, she, it سوم شخص http://www.zabanamoozan.com/images/table/some-notes.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images/t...-notes-leg.gif 1- همه ضماير شخصي (فاعلي، مفعولي و...) به استثناء it در مورد انسان به کار گرفته ميشوند. (they هم ميتواند به انسان و هم به اشياء اشاره کند.) 2- ضمير I هميشه بصورت بزرگ نوشته ميشود، حتي اگر در وسط يک جمله بکار گرفته شود:
ضماير مفعولي فاعلمفعولI me you you he him she her it it we us they them اگر چه اين ضماير را ضماير مفعولي ميناميم، اما آنها به جز در جاي مفعول در هر جاي ديگري هم ميتوانند قرار بگيرند، مثلاً بعد از فعل يا بعد از يک حرف اضافه: <Our teacher was angry with us. (معلممان از دست ما عصباني بود.) <Give me a ring tomorrow. (فردا به من زنگ بزن.) <When he comes in, please tell him I phoned. (هر وقت آمد، لطفاً به او بگوييد که من زنگ زدم.) <I'm older than you. (من از تو بزرگترم.) 'I'm hungry.' 'Me too.' («من گرسنهام.» «من هم همينطور.») http://www.zabanamoozan.com/images/table/note.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images/t...-notes-leg.gif هنگاميکه از ضماير شخصي به همراه and استفاده ميکنيم، مؤدبانهتر اين است که ضماير I و we را بعد از اسامي و ضماير ديگر بکار ببريم: you and I, my father and I, them and us همچنين you را بايد قبل از اسامي و ضماير ديگر به کار برد: you and your wife, you and her |
آموزش گرامر
ملكي و صفات ملكي
ضماير ملكي و صفات ملكي نشان ميدهند که چه چيزي به چه کسي تعلق دارد. (I)(you) (he)(she)(it)(we)(they)صفات ملکي myyourhisheritsourtheirضماير ملکي mineyourshishers-ourstheirs توجه داشته باشيد که صفات ملکي هميشه قبل از يک اسم ميآيند (به همين دليل صفت ناميده ميشوند) ولي ضمير ملکي جانشين صفت ملکي+اسم ميشود و ميتواند به تنهايي به عنوان فاعل، مفعول و ... قرار بگيرد (به همين دليل ضمير ناميده ميشود). چند مثال:<This is my book. (اين كتاب من است.) This book is mine. (اين کتاب مال من است.) <This is her purse. (اين کيف اوست.) This is hers.(اين مال اوست.)
کلماتي که به -self و -selves ختم ميشوند ضماير انعکاسي ناميده ميشوند و عبارتند از: جمع (-selves) ourselves خودمانyourselves خودتانthemselves خودشان مفرد (-self) myself خودمyourself خودتhimself خودش (مذکر) herself خودش (مؤنث) itself خودش (اشياء) توجه داشته باشيد که در ضماير انعکاسي عمل به فاعل جمله برميگردد و در واقع مفعول همان فاعل است: He cut himself(خودش را زخمي کرد.) <You should be ashamed of yourself.(بايد از خودت خجالت بکشي.) <Help yourselves. (از خودتان پذيرايي کنيد. ) We blame ourselves. (ما خودمان را مقصر ميدانيم.) استفاده از ضماير انعکاسي براي تأکيد از ضماير انعکاسي ميتوان براي تأکيد روي يک اسم، ضمير يا عبارت اسمي استفاده کرد که در اين حالت بعد از آنها در جمله قرار ميگيرند: I can do it myself. (من خودم ميتوانم اين کار را انجام دهم.) <We can repair the roof ourselves. (ما ميتوانيم خودمان سقف را تعمير کنيم.) The film itself wasn't very good but I liked the music. (خود فيلم خيلي خوب نبود ولي از موسيقي آن خوشم آمد.) |
آموزش گرامر
ضماير ديگر
1- ضماير اشارهاي، شامل: these، that، this و those. مثال:
مثال:
مثال:
مثال:
مثال:
|
خانم رزیتااااااا :102::102:
امروز چندمین باره که بهتون در این مورد پست میدم که کمی بیشتر دقت کنین توی ارسال هاتون به خاطر یه مشکل مشترک که در همه نوشته های اخیرتون هست و میتونین اصلاحش کنین نقل قول:
باید حذف بشه ... توی نوشته های قبلیتونم این مشکلات رخ داده طبیعیه پیش میاد اما ! خب باید اصلاح بشه.. اما شما حتی جواب تذکرات من رو هم ندادیو.... |
ای بابا من اون موقع که شما تذکر دادید احتمالا دیگه نبودم سریع چند پست زدم و رفتم حالا ساعت سه نیمه شبه اومدم و دارم اصلاحشون میکنم
|
آموزش گرامر
اسمها
اسمها گستردهترين اقسام کلمات را تشکيل ميدهند. بطور کلي در زبان انگليسي ميتوان اسامي را در دو دسته طبقهبندي کرد: اسامي قابل شمارش و اسامي غير قابل شمارش: اسامي قابل شمارش آن دسته از اسامي هستند که ميتوانند شمرده شوند. اين بدين معني است که ميتواند بيش از يکي از آنها وجود داشته باشد. اسامي غير قابل شمارش اسامي هستند که قابل شمردن نيستند (مانند water يا آب). اين اسامي تنها بصورت مفرد بکار ميروند و حالت جمع ندارند. چند مثال 1- اسامي قابل شمارش: جمع مفرد the boys the boy some answers an answer those cars that car 2- اسامي غير قابل شمارش: paper, wood, coal, silk, wool, cottonبسياري از مواد و مصالح gold, iron, silver, steelفلزات fish, fruit, sugar, meat, cheese, breadمواد غذايي water, oil, milk, tea, air, steam, oxygenمايعات و گازها money, music, noise, land, hair, ice, snow چيزهاي ديگر |
آموزش گرامر
ويژگيهاي اسامي قابل شمارش و غير قابل شمارش
اسمهاي قابل شمارش: 1- ميتوانند به دنبال an، a يا one بيايند. 2- ميتوانند به دنبال these، few، many و those بيايند. 3- ميتوانند به دنبال يک عدد (مثلاً two ،three و ...) بيايند. مثال: غير قابل شمارش قابل شمارش (not: ... a good work.) I have a good job. (not: ... Those foods.) Those meals were delicious.(not: ... two breads.) I bought two loaves. اسمهاي غير قابل شمارش: 1- نميتوانند با حروف تعريف نامعين (a و an) بکار روند، بلکه بايد با some مورد استفاده قرار بگيرند. 2- ميتوانند به دنبال much و little بيايند. 3- به راحتي ميتوانند به دنبال اصطلاحاتي از قبيل most of the، all of the، all the و half the بيايند. مثال: قابل شمارش غير قابل شمارش (not: ... made of trees.) It's made of wood. (not: ... too much vehicle.) There's too much traffic.(not: ... all the table.) I sold all the furniture. http://www.zabanamoozan.com/images/table/some-notes.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images/t...-notes-leg.gif 1- ميتـوان بسيـاري از اسمهاي غير قابل شمارش را بـا استفـاده از بعضي کلمات و عبارات، به قابل شمارش تبديل کرد. از جمله ميتوان به a piece of ، a bit of ، a little bit of، pieces of و bits of اشاره کرد: I bought a piece of furniture at the market. I want to give you two bits of advice. 2- لغت news مانند يک اسم جمع به نظر ميرسد، ولي در حقيقت يک اسم مفرد غير قابل شمارش است: There is no important news in the newspapers. |
آموزش گرامر
جمع
بيشتر اسمها قابل شمارش هستند و ميتوانند به صورت جمع درآيند. معمولاً براي اينکه يک اسم مفرد به صورت جمع درآيد، يک -s به انتهاي آن اضافه ميکنيم: cat, cats face, faces boy, boys ولي آن دسته از اسامي که به ch، x، z، s يا sh ختم ميشوند، -es ميگيرند: bus, buses box, boxes brush, brushes watch, watches در ضمن اسمهايي کـه به يک حرف بيصدا و y ختم ميشوند، y را حذف کرده و به جاي آن ies ميگذاريم: baby, babies country, countries fly, flies try, tries اسامي جمع بيقاعده 1- بعضي از اسمها را با تغيير حروف صدادار آنها، به حالت جمع در ميآوريم: مفرد →جمع man→ menمرد(ها)woman→ womenزن(ها)mouse→ miceموش(ها)foot→ feetپا(ها)tooth→ teethدندان(ها)goose→ geeseغاز(ها) 2- بسياري از اسمهايي که به -f يا -fe ختم ميشوند، هنگام جمع اين -f يا -fe به -ves تبديل ميشود: calf→calvesگوساله(ها) half→ halvesنيمه(ها)knife→ knivesچاقو(ها)leaf→ leavesبرگ(ها)life→ livesجان(ها)loaf→ loavesقرص(هاي) نانshelf→ shelvesقفسه(ها)thief→ thievesدزد(ها)wife→ wivesهمسر(ها)wolf→ wolvesگرگ(ها) 3- اسم بعضي از حيوانات در حالت جمع هيچ تغييري نميکند: deer آهو(ها) sheep گوسفند(ها) fish ماهي(ها) و نيز آن دسته از اسامي مليتها که به -ese يا -ss ختم ميشوند: a Chinese يک چيني →two Chineseدو چينيone Swissيک سوييسي→ some Swissچند سوييسي همچنيـن آن دسته از اسامي که بـه اعداد و مقياسها اشـاره ميکننـد، هنگاميکه بعد از يک عدد و ... واقع ميشوند: two hundred three dozen 4- بسياري از اسمهايي که ريشه خارجي دارند (مثلاً لاتين، فرانسه يا يوناني)، گاهي حالت جمع خود را حفظ ميکنند: cactus→ cacti/cactuses octopus→octopi/octopusessyllabus→ syllabi/syllabusesalga→ algaelarva→ larvaenebula→ nebulaeindex→ indices/indexesanalysis→ analysesthesis→ thesesphenomenon→ phenomena |
آموزش گرامر
ملكي
اسمها داراي يك حالت ملكي ميباشند كه در آن به اسمهاي مفرد (و نيز اسامي جمعي كه به s ختم نميشوند) 's و به اسامي جمع -' (يک آپاستروف) اضافه ميشود: my daughter's room اتاق دخترم my daughters' room اتاق دخترهايم men's clothes لباسهاي مردانه your friend's new car ماشين جديد دوستتان the boy's teacher معلم آن پسر the students' hostel خوابگاه دانشجويان حالت ملکي را اغلب به صورت ديگري هم ميتوان بيان کرد: (قاعده: X's Y= the Y of X) my daughters'room = the room of my daughters the ship's side = the side of the ship اما بهتر است آنجا که صحبت از انسان، گروههاي انساني (مانند دولتها، کميتهها، هيئتها و...)، کشورها، حيوانات و... به ميان ميآيد از همان ساختار X's Y استفاده شود |
آموزش گرامر
افعال کمکی (معین)
افعال کمکی یا معین (auxiliary verbs) معمولاً قبل از یک فعل دیگر (فعل اصلی) در جمله قرار میگیرند و کارشان کمک به فعل اصلی جمله در تشکیل عبارات فعلی میباشد. افعال کمکی را میتوان به دو دسته تقسیم نمود: افعال کمکی اصلی be, have, do افعال کمکی وجهیmust ought to used to shall should may might can could will would ویژگیهای افعال کمکی الف) افعال کمکی اصلی حالت سوم شخص مفرد (-s form)، گذشته ساده و اسم مفعول (قسمت سوم فعل) آنها نامنظم (بی قاعده) است: past participlepast tense-s form ب) افعال کمکی وجهی be: have: do: been had done was / were had did is has does 1http://www.zabanamoozan.com/images/articles3/piano.GIF- در حالت سوم شخص مفرد (بر خلاف افعال معمولی) -s نمیگیرند: She can play the piano quite well. (not: She cans ...) He must work harder. (not: He musts ...) 2- در جملات پرسشی و منفی، از فعل کمکی دیگری استفاده نمیکنند: What would you buy if you won the lottery? (not: What did you would buy ...) 3- هیچگاه to بعد از آنها قرار نمیگیرد (به استثنای ought to و used to): You should phone the police immediately. (not: you should to phone ...) 4- هیچگاه -ed یا -ing نمیگیرند: musting, musted 5- هیچگاه با همدیگر به کار برده نمیشوند: I might could wash the car. قابلیت های مختلف افعال کمکی 1- برای منفی کردن یک جمله کافی است پس از فعل کمکی، not اضافه کنید و یا از حالت مخفف آن استفاده کنید: She will come → She will not (won't) come. 2- برای پرسشی کردن یک جمله، فعل کمکی را قبل از فاعل جمله قرار دهید: She will come → Will she come? 3- گاهی میتوان فعل اصلی پس از فعل کمکی را حذف کرد به شرط آنکه معنی آن (با توجه به شرایط) واضح باشد: 'Will she come tonight?' 'No, she can't.' (='she can't come.') 'I've never been to China. Have you?' |
آموزش گرامر
صفات
صفات کلماتي هستند که کيفيت و چگونگي افراد، اشياء، مکانها و ... را بيان ميکنند. صفت تنها يک حالت دارد؛ يعني اينکه با اسم مفرد يا جمع، مذکر يا مؤنث بطور يکسان بکار ميرود: a young man/woman young men/women اما تنها موارد استثناء، صفات this و that ميباشند که پيش از اسامي جمع به these و those تبديل ميشوند: this book - those books, that boy - those boys مکان صفات صفتها ميتوانند در موقعيتها و جاهاي مختلفي در يک جمله ظاهر شوند که در زير به مهمترين اين موقعيتها اشاره ميشود: 1- قبل از يک اسم: a good man, an old car, the green carpet گاهي بيش از يک صفت، اسمي را توصيف ميکنند: a good young man, the beautiful green carpet 2- پس از فعل be: You are beautiful. She is fat. The bus is late. بجز فعل be، افعال ديگري نيز مانند seem، look، become و stay ميتوانند قبل از صفت قرار بگيرند: It looks interesting. (جالب به نظر ميرسد.) It is becoming sunny. (هوا دارد آفتابي ميشود.) 3- پس از the، که در اين صورت کلمه اصلي يک عبارت اسمي محسوب ميشود: the young جوانان the old پيران the dead مردگان the English انگليسيها (براي کسب اطلاعات بيشتر به موارد کاربرد حرف تعريف معين (the) مراجعه کنيد.) 4-بعد از برخي افعال، يک صفت ميتواند به دنبال مفعول بيايد: صفت مفعول فعل فاعل secret.her pastkeptShemad.meis drivingThe noiselucky.myselfconsiderIangry.himmadeHer behaviour |
آموزش گرامر
ترتيب صفات
ميدانيم که صفتها معمولاً قبل از اسم ميآيند، اما اگر بيش از يک صفت اسمي را توصيف کنند، در اينصورت صفتها معمولاً به ترتيب خاصي قرار ميگيرند. هر چند ترتيب قرار گيري صفتها پيش از يک اسم هميشه ثابت نيست، اما جدول زير به شما کمک ميکند تا نحوهی جاگيري کلي آنها را ياد بگيريد: 6 جنس 5 مليت 4 رنگ 3 سن 2 اندازه 1 بيان عقيده يا احساس flower yellow beautifulanurse Indian young handsomethattableswooden big thosecat Persianwhiteold http://www.zabanamoozan.com/images/white_top.jpghttp://www.zabanamoozan.com/images/spacer.gif صفات تفضيلي و عالي بيشتر صفتها ميتوانند هر دو حالت تفضيلي (با افزودن -er يا more) و عالي (با افزودن -est يا most) را داشته باشند. در ادامه نحوه ساخت هر دو حالت را خواهيد آموخت. تفضيلي عالي large بزرگ larger بزرگترthe largest بزرگترينtall بلند taller بلندترthe tallest بلندترينbeautiful زيبا more beautiful زيباترthe most beautiful زيباترين 1- نحوه ساخت صفات تفضيلي: الف- با افزودن -er به انتهاي صفات يک هجايي: old, older bright, brighter ب- با افزودن more به ابتداي صفات چند هجايي: difficult, more difficult interesting, more interesting 2- نحوه ساخت صفات عالي: الف- با افزودن -est به انتهاي صفات يک هجايي old, oldest bright, brightest ب- با افزودن the most به ابتداي صفات چند هجايي: difficult, the most difficult interesting, the most interesting |
آموزش گرامر
صفات نامنظم
تفضيلي عالي good better the best bad worsethe worst far further the furthest little less the least many more the most much more the most old older/elder the oldest/eldest چند نکته املايي 1- صفاتي که به y ختم ميشوند، حتي اگر چند هجايي باشند نيز از همان قواعدي استفاده ميکنند که براي صفات يک هجايي بکار ميروند، اما بايد توجه داشته باشيد که در اينصورت موقع اضافه کردن er و est، اy به i تبديل ميشود: pretty, prettier, prettiest happy, happier, happiest funny, funnier, funniest 2- هنگام اضافه کردن er يا est به انتهاي صفات يک هجايي که داراي يک حرف با صدا هستند و به يک حرف بيصدا ختم ميشوند (مانند big)، حرف بيصداي آخر تکرار ميشود: big, bigger, biggest sad, sadder, saddest hot, hotter, hottest fat, fatter fattest ولي اگـر صفتي داراي بيش از يـک حرف صدادار بود، در ايـن صـورت حرف بيصداي آخر تکـرار نميشود: great, greater, greatest 3- صفاتي که به e ختم ميشوند، هنگام اضافه کردن er يا est، اe خود را از دست ميدهند: blue, bluer, bluest large, larger, largest strange, stranger, strangest |
آموزش گرامر
مقايسه
1- صفت قياسي همتراز: براي مقايسه افراد، مکانها، اشياء و ...، وقتيکه هيچ تفاوتي ميان آنها وجود نداشته باشد از ساختارهاي زير استفاده ميکنيم: as + صفت + as مثبت: not as + صفت + as not so + صفت + as منفي: I'm as happy as you. (من به اندازه تو خوشحال هستم.) Farhad is almost as tall as his father. (فرهاد تقريباً به بلندي پدرش است.) Our house is not as expensive as your house. (خانه ما به گراني خانه شما نيست.) A cheetah is not so dangerous as a lion.(يوزپلنگ به اندازه شير خطرناک نيست.) 2- صفت قياسي تفضيلي: براي مقايسه دو شخص، دو چيز و ... از صفت تفضيلي به همراه کلمه than استفاده ميشود: http://www.zabanamoozan.com/images/tall.GIF She looks younger than my mother. (از مادرم جوانتر به نظر ميرسد.) I think writing is easier than speaking. (گمان ميکنم نوشتن از صحبت کردن راحتتر است.) The man on the right is taller than the man on the left. (مرد سمت راستی از مرد سمت چپی بلندتر است.) 2- صفت قياسي عالي: براي مقايسه بيش از دو شخص يا دو چيز از صفت عالي استفاده ميشود: He's the oldest teacher in our school. (او مسن ترين معلم مدرسه ماست.) It must be the most expensive car in the world. (اين بايد گرانترين اتومبيل جهان باشد.) |
آموزش گرامر
پرسشي (Question Tags)
ضمايم پرسشي پرسشهاي کوتاهي هستند که به انتهاي يک جمله (در انگليسي محاورهاي) افزوده ميشوند. به جملات زير دقت کنيد: You are a teacher, aren't you? (شما يك معلم هستيد، اينطور نيست؟) Farhad works hard, doesn't he?(فرهاد سخت کار ميکند، اينطور نيست؟) در مثالهاي بالا aren't you و doesn't he ضمايم پرسشي هستند. قواعد ساختن ضمايم پرسشي 1- ضمايم پرسشي از دو کلمه ساخته ميشوند: يک ضمير فاعلي پس از يک فعل کمکي: جمله اصلي + ضميمه پرسشيTom is a student, isn't he? فعل کمکي ضمير فاعلي 2- فاعل آن با فاعل جمله اصلي مطابقت ميکند: Jim plays football, doesn't he? The students will be arriving soon, won't they? 3- فعل کمکي آن با فعل کمکي جمله اصلي مطابقت ميکند، با اين تفاوت که: الف- اگر جمله اصلي مثبت باشد، «ضميمه پرسشي» منفي، و اگر جمله اصلي منفي باشد «ضميمه پرسشي» مثبت خواهد بود. It wasn't an interesting film, was it? They will finish their job, won't they? You wouldn't tell anyone, would you? ب- اگر هيچ نوع فعل کمکي در جمله اصلي وجود نداشت از does، do و يا did (با توجه به زمان جمله) استفاده ميکنيم: She plays the piano, doesn't she? You look well today, don't you? You sold your car, didn't you? |
آموزش گرامر
افعال بيقاعده (نامنظم)
در جدول زير مهمترين و رايجترين افعال بيقاعده به همراه معني آنها آورده شده است. بديهي است تعداد افعال ياد شده بيشتر از اين مقدار است، اما چون يادگيري آنها براي زبانآموزان چندان الزامي نيست، از ذکر آنها خودداري شده است. مصدر گذشته سادهاسم مفعول معاني اصلي arise arose arisen برخاستن، بلند شدن، رخ دادن awake awoke awoken بيدار کردن، بيدار شدن be was, were been بودن، وجود داشتن beat beat beaten زدن، شکست دادن become became become شدن، درخور بودن begin began begun آغاز کردن، آغاز شدن bend bent bent خم کردن، خم شدن bet bet bet شرط بستن bid bid bid پيشنهاد دادن bite bit bitten گاز گرفتن blow blew blown دميدن، وزيدن break broke broken شکستن، قطع کردن bring brought brought آوردن، موجب شدن broadcast broadcast broadcast منتشر کردن، اشاعه دادن build built built ساختن، بنا کردن burn burned/burnt burned/burnt سوختن، سوزاندن buy bought bought خريدن catch caught caught گرفتن، بدست آوردن choose chose chosen انتخاب کردن، گزيدن come came come آمدن، رسيدن cost cost cost ارزيدن، ارزش داشتن cut cut cut بريدن، زدن، چيدن dealdealtdealtمعامله کردن، رفتار کردنdig dug dug کندن، حفر کردن، کاوش کردن do did done انجام دادن، (عمل) کردن draw drew drawn کشيدن، ترسيم کردن dream dreamed/dreamt dreamed/dreamt خواب ديدن، رويا ديدن drink drank drunk آشاميدن drive drove driven راندن، بردن eat ate eaten خوردن fall fell fallen افتادن، پايين آمدن feel felt felt احساس کردن، لمس کردن fight fought fought جنگ کردن، نزاع کردن find found found پيدا کردن fly flew flown پرواز کردن forget forgot forgotten فراموش کردن forgive forgave forgiven بخشيدن، عفو کردن freeze froze frozen منجمد شدن، يخ بستن get got gotten گرفتن، بدست آوردن give gave given بخشيدن، دادن (به) go went gone رفتن، رهسپار شدن grow grew grown رشد کردن، بزرگ شدن، روئيدن hang hung hung آويختن، آويزان کردن، به دار آويختن have had had داشتن hear heard heard شنيدن hide hid hidden پنهان کردن، پنهان شدن hit hit hit زدن، خوردن به hold held held نگهداشتن، گرفتن hurt hurt hurt آزردن، آسيب زدن (به) keep kept kept نگاه داشتن، محافظت کردن know knew known دانستن lay laid laid گذاشتن، نهادن، نصب کردن lead led led رهبري کردن، بردن، هدايت کردن learn learned/learnt learned/learnt آموختن، ياد گرفتن leave left left ترک کردن، واگذاردن lend lent lent وام دادن، قرض دادن let let let گذاشتن، اجازه دادن lie lay lain دراز کشيدن lose lost lost گم کردن، از دست دادن make made made درست کردن، ساختن mean meant meant معني دادن meet met met ملاقات کردن، مواجه شدن (با) pay paid paid پرداختن، پول (چيزي را) دادن put put put گذاشتن read /ri:d/ read /red/ read /red/ خواندن ride rode ridden سوار شدن، سواري کردن ring rang rung زنگ زدن rise rose risen برخواستن، بالا رفتن، طلوع کردن run ran run دويدن، روان شدن، گريختن say said said گفتن see saw seen ديدن sell sold sold فروختن، به فروش رفتن send sent sent فرستادن shootshot shotتير يا گلوله زدن (به)، تيراندازي کردنshow showed showed/shown نشان دادن shut shut shut بستن، بسته شدن sing sang sung (آواز) خواندن sink sank sunk غرق شدن sit sat sat نشستن، نشاندن sleep slept slept خوابيدن speak spoke spoken صحبت کردن، حرف زدن spend spent spent خرج کردن stand stood stood ايستادن، تحمل کردن swim swam swum شنا کردن take took taken گرفتن، بردن، خوردن برداشتن teach taught taught آموختن، ياد دادن tear tore torn پاره کردن، پاره شدن tell told told گفتن think thought thought فکر کردن، گمان کردن throw threw thrown پرت کردن، انداختن understand understood understood فهميدن wake woke woken بيدار کردن، بيدار شدن wear wore worn پوشيدن، بر تن داشتن win won won پيروز شدن، بردن write wrote written نوشتن |
با تشکر از شما خانم رزیتا ..
این زیر تالار زبانهای خارجی همین الان ایجاد شد داغ داغه ! مطالب پیشین رو هم الان منتقل کردم به اینجا.... این تاپیک هم مهم شد که بالای تالار بمونه ... شمام زحمت بکشین 2 تا کار رو که الان به ذهنم میرسه رعایت کنین.... یکی اینکه روی زیبایی نوشته ها و رنگ و لعاب و فونت و سایز و نظم اونها کار کنین... و اینکه این مطالب به نظر میرسه از یه منبع جمع اوری شده بهتره برای حفظ خق کپی رایت و احترام به اون عزیزان حدالمقدور از این به بعد ذکر نام و ادرس اونها رو بکنید و در قبلی ها اگه امکان داره در بعضیهاش لینک و نام اونها رو بذارین ممنون |
برای این تاپیک برنامه ها دارم!
|
اکنون ساعت 07:10 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)