![]() |
بانک مقالات مهندسی عمران
بانک مقالات مهندسی عمران
تميز كردن نماي ساختمان ...... در تميز كردن نماي ساختمان نكاتي را بايد رعايت كرد كه به شرح زير مي باشد : 1- به طور مسلم ، در مواقع بنايي روي سطوح ديوارهاي آجري ، سنگهاي نما ، اندودهاي سيماني و اندودهاي شيميايي ملات پاشيده مي شود كه قبل از سكني گزيدن در ساختمان بايد اين ملاتها از سطح نما گرفته شود. 2- شوره سفيد رنگ در آجرهايي ديده مي شود كه در اثر مكش آب و يا جذب رطوبت ، نمكهاي موجود در گل پخته را به شكل كپك بر سطح آجركاري ساختمان نمايان مي سازند. ابتدا به علت ناچيز بودن آن را جارو مي زنيم . چنانچه شوره زياد باشد ، آن را چند بار با آب و جارو مي شوييم . اگر با شستن برطرف نشد ، با اسيد رقيق و برس سيمي ، شوره هاي حاصله را از نما پاك مي كنيم. 3- در شهرهاي بزرگ صنعتي ، سطوح تمامي بناهايي كه در كنار كارخانه ها قرار دارند ، ممكن است دوده بگيرد . چنانچه دوده چرب نباشد ، با جارو و گردگيري مي توان آن را تميز كرد. اما اگر دوده چرب باشد ، به نسبت غلظت چربي آن از اسيدهاي رقيق تا غليظ استفاده مي كنيم كه پس از مصرف ، فورا بايد سطح نما را با آب بشوييم . قابل توجه اينكه استفاده از اسيد غليظ بايد به اندازه اي باشد كه سطح آجركاري و يا سنگهاي آهكي دچار فرسودگي و خوردگي نشود. 4- زنگ فلزات مانند آهن و مس بر سطح نما اثرات ناهنجاري مي گذارد. 5- رشد خزه ها نيز بر ديوار نما اشكالاتي ايجاد مي كند و بايد زدوده شوند ؛ زيرا ريشه هاي فرعي در بند آجركاري كه ملات خاكي دارد ، اثر مي كند و باعث لقي و جا به جايي آجرها مي شود . همچنين حشرات و باكتريها لابه لاي شاخه ها و برگهاي خزه ها لانه مي كنند و زندگي انسان را دچار مخاطره مي سازند. 6- شوره بر اثر رطوبت موضعي مانند تركيدگي لوله در خاك و ديوار پيش مي آيد و نما را نا زيبا مي سازد كه رفع نقايص آن را در بالا شرح دادم. 7- پاشيدگي قير يا آسفالت در سطح ديوار و نما به هنگام كار كه نحوه برطرف كردن آن ذكر خواهد شد. 8- رنگهاي روغني مانند نقاشيها و شعار نويسي ديواري . 9- دوده قهويه اي و سياه كه از دودكش بخاريها بوجود مي آيد. 10 – نماهاي رنگ آميزي شده كه بر اثر مرور زمان ، لكه لكه و يا بي رنگ مي شوند و در اين حالت ، بايد دوباره رنگ آميزي شوند. در ادامه به طور كامل موارد ذكر شده را توضيح خواهم داد ..... روش تمز كردن نماي ساختمان : 1- زماني كه جرمه روي نما ناچيز و سطحي است ، مي توانيم روي آن آب بپاشيم و هنگام حركت آب از بالا به طرف پايين ، با سنباده غير سيمي يا مويي و در مواردي سنگساب دستي سطح را سايش دهيم . سپس با آب گرفتن جرمها ، نما را تميز كنيم. 2- اگر جرم روي نما زياد باشد ، يا نما به رنگ روغني آغشته باشد و يا مورد ديوارنويسي واقع شده باشد ، براي تميز كردن آن ، از روش تميز كردن مكانيكي و وزش ماسه اي با فشار دستگاه استفاده مي كنيم . در اين روش ، بايد فشار ماسه اي بحدي باشد كه نما دچار خلل و فرجهاي ريز نكند. معمولا اين روش براي نماهايي مفيد است كه مصالح سخت دارند ؛ مانند سنگ كاريهاي تزئيني . در اين دستگاه ، چهار نوع شلنگ با قطرهاي مختلف وجود دارد كه از آنها براي زدودن جرم استفاده مي شود. لازم به ذكر است كه نوع ماسه هاي به كاررفته در اين عمل بايد غير سيليسي باشد تا براي كارگران زيان آور نباشد و همين طور غبارهايي را كه از ماسه به وجود مي آيد ، پس از پايان كار با آب مي شوييم و تميز مي كنيم . بديهي است كه پاشيدن آب ممكن است از درزها به قسمتهاي داخلي ساختمان اثر كند . در آخر نيز توجه گردد كه برسهاي مكانيكي كه با چرخش و حركت دوراني سطح را تميز مي كنند بايد با دقت انجام شوند تا اولا امواجي در سطح نما بوجود نيايد و ثانيا گرد حاصله براي كارگران زيان آور نباشد. تميز كردن نما با مواد شيميايي : برخي از مواد شيميايي و نمكها مي توانند در نما هاي سنگي ، آجري و نما با مصالح ديگر ، خسارت كلي وارد آورند و باعث تخريب آنها و يا به وجود آمدن لكه و حفره هايي در سطوح شوند كه بين آنها به موارد زير اشاره مي كنم : 1- اسيد رقيق فلوئوريدريك : اين اسيد را به مقدار 10% با آب مخلوط مي كنيم و با قلم ، چكته و يا فرچه بر سطحي كه قبلا با آب خيس شده است ، مي ماليم . سپس با برس چرمي سايش مي دهيم و بلافاصله با آب مي شوييم. 2- اسيد فسفريك : براي پاك كردن زنگ آهن ، محلول اسيد فوق را با سمپاش و يا برس به سطحي كه قبلا خيس كرده ايم ، ميزنيم و با برس نرم ديگري بر كحل آن مي كشيم و بلافاصله آن را با آب شستشو مي ئهيم . اين اسيدها سطح شيشه را مي خورند و دچار يخزدگي مي كنند . به اين ترتيب ، جلاي سنگهاي نما در كنار پنجره و يا نماسازي رو كار از بين مي رود . در ضمن ، تخته هاي زير پايي را فاسد و در بعضي موارد سوراخ مي كنند . پاشيدن شدن اسيد مذكور بر دست و بدن سبب سوختگي شديد مي شود. 3- تمز كردن بوسيله بخار آب : با دستگاه ، آب گرم و بخار را بر سطح كار مي پاشيم . برخي از موارد سطح نما در بخار آب حل و شسته مي شود ؛ اما استفاده از اين روش از لحاظ اقتصادي مقرون به صرفه نيست . در آخر نيز نكته اي را بنده يادآوري مي كنم كه قبل از استفاده از مواد شيميايي جهت تميز كردن كل نما ، سطح كوچكي را به طور آزمايشي تميز مي كنيم و پس از اطمينان از اينكه اشكالي پيش نخواهد آمد ، نما را پاك خواهيم كرد. در مواردي ، استفاده از آب تنها ، سبب انتقال نمكها از دل كار بر سطح كار مي شود كه در اين صورت ، سطح كار دائم شوره مي زند. تمز كردن دوده از نما با شستشو : 1- لكه هايي را كه از دوده بخاري حاصل مي شود ، مي توان با آب گرم و مواد كف كننده ، بويژه صابون شست. 2- چنانچه دوده چرب باشد ، دو تا سه بار شستشو با آب و صابون ، تميز مي شود. 3- چنانچه دوده بسيار چرب باشد ، مي توان از گل " مهل" يا " تالك" و يا " تري كلروراتيلن" خميري تهيه كرد و بر سطح لكه گذاشت و پس از خشك شدن ، سطح مذكور را با برس تراشيد و چربي غليظ را از آن گرفت. و بايد دقت شود كه اين عمل در هواي آزاد انجام شود تا خطر تنفسي براي كارگران پيش نيايد. لازم به ذكر است كه گرفتگي در دودكشهاي داخلي مانند آبگرمكن و بخاري به علت سطوح غير صيقلي آنهاست . دود در خلل و فرجهاي آنها و بويژه در لوله هاي سيماني نشست و پس از مدتي دودكش را مسدود مي كند . معمولا از پشت بام ، سنگ كيلو را با طنابي محكم به درون سوراخ دودكش مي بنديم و بعد بالا و پايين مي كشيم . با اين عمل ، دوده ها از سوراخ آن بيرون مي ريزد . اگر پارچه زبري نيز اطراف وزنه ببنديم ، جداره دودكش بمراتب بهتر پاك مي شود. در بازار ايران نيز وسيله موجود مي باشد كه مجموعه اي از فنرها و وزنه است كه براي تميز كردن دودكش ها مورد استفاده قرار مي گيرد. پاك كردن اثرات قير و قطران از روي نماي ساختمان : 1- لكه هاي قير و قطران را مي توان تراشيد و اثرات باقي مانده آن را با خميري كه از تركيب " تالك" و يا " گل مهل" حلالي همچون " تولوئن " و يا " تري كلروراتيلن " و يا " جوهرهاي معدني" به دست مي آيد ، پاك نمود. پس از خشك شدن خمير ، آن را با برس از سطح نما مي تراشيم . به طور مسلم ، چون اين مواد شيميايي است ، كاركردن با آنها با احتياط و دقت لازم انجام شود . 2- هنگام صبح كه هوا خنك است ، با احتياط كامل مي توان با ضربه نوك كاردك ، قير را از سطح كار تراشيد. 3- مي توانيم پارافين را روي محلي كه قير به صورت مذاب و لكه بر سطح آجركاري نشسته است ، بكشيم و لكه ها را پاك كنيم. 4- لوله هاي بخاريهايي كه گالوانيزه نيستند ، در اثر آب باران و برف ، زنگ آبه قهوه اي رنگي در سطح نما ايجاد مي كنند كه با آغشته سازي محل به محلول پارافين ، لكه ها از بين خواهند رفت . 5- اثرات موجود از لكه هاي قهوه اي منگنز را نيز با يك واحد " پراكسيد هيدروژن " و يك واحد " اسيد استيك " كه در چهار واحد آب حل مي كنيم ، مي توانيم از بين ببريم. 6- در تماس چربيهاي مرطوب با نما ، رنگهاي خاكستري و قهوه اي كه از صمغ چوب و يا مازوت خارج مي شود ، بر سطح نما اثر مي كند. براي پاك كردن آنها ، محلول اسيد " اكزوليك " را در چهار واحد آبگرم و داغ حل مي كنيم. سطح رنگي را با محلول به دست آمده آغشته مي كنيم و با مالش برس سيمي ، نگها را از بين مي بريم . باز هم و باز هم يادآوري مي كنم كه چون مواد مصرفي ، شيميايي هستند بايد اين كارها را با وسايل كامل ايمني و توجه خاص به اصول صحيح انجام داد. |
همه چيز در مورد پيدايش ترك در ساختمان
افت پي بر اثر عواملي همچون رطوبت و فشارهاي وارده از طبقات ، بي مقاومتي خاك و عملكردهاي آن پيش مي آيد . همچنين نوع مصالح مصرفي و اجراي غيرفني ، سبب نشستهاي پي مي شود . در مجموع ، بر اثر حركات زمين ، اسكلت بنا حركت مي كند و شكستهاي مختلف كه شامل تركهاي عميق و يا معمولي و در مواردي به شكل مويي است ، نمايان مي شود. موقعيت ترك : تركهاي عميق : اين تركها گاهي به طور دائمي به وجود مي آيد و دليل آن نشست مرتب پي است كه در اين صورت ، بودن ساكنان در ساختمان خطرناك است. تركهاي ثابت : معمولا پس از نشست پي ، تحرك ساختمان كم مي شود. اين پديده بر اثر قطع رطوبت و فشرده شدن سطح زير پيش مي ايد. در نتيجه ، شكست و افت ديوارها و اسكلت بنا نيز متوقف ، و حالت ترك ثابت مي شود. موي تركهاي معمولي : اين تركها در اثر افتهاي كوچك در اسكلت بنا و به واسطه نيروها و در مواردي به علت نوع مصالح اندود به وجود مي ايند. رطوبت ، انقباض و انبساط حاصله در مقابل خشك شدن سطوح مرطوب ، باعث ايجاد تركهاي مويي مي شود. حالتهاي ترك : ترك را به شكلهاي مختلف مي توان آزمايش كرد. نوع خطرناك و بدون خطر آنها را به شكلهاي زير مي توان شناسايي كرد: الف) بند دوقسمت ديوار را كه بر اثر تركهاي عميق از يكديگر جدا شده اند ، با گچ دستي طوري كف كش مي كنيم كه ملات فقط دو قسمت جدا شده را پوشش دهد ؛ يعني در تركها نفوذ نكند پس از خودگيري و خشك شدن ملات گچ ، چنانچه از ديوار جدا شود ، اسكلت در حال نشست و افت كامل است كه بايد در مورد آن با احتياط رفتار كرد. ب) در موارد ذكر شده در بالا ، مي توان روي ترك دو قسمت جدا شده ديوار را نوار كاغذي از جنس كاهي نازك به ابعاد 30*3 سانتيمتر به شكل ضربدر (*) با پونز نصب كرد. چنانچه كاغذ پاره شود ، شكست و نشست در ساختمان بسيار خطرناك مي باشد. در اين صورت ، ساختمان بايد از سكنه خالي شود. ج) در نشستهاي خطرناك ، كلاف پنجره بر اثر نيروي فشار ، اهرم و دفرمه مي شود . به علت بالا بودن ضريب شكنندگي ، شيشه پنجره ها ترك مي خورند و مي شكنند. د) در افتهاي مداوم پي و مواقع سكوت ، صداهاي "تك تك " كه حاصل ترك مصالح و بويژه اجركاري است ، شنيده مي شود. روش تعمير تركها : همانطور كه گفتيم ، بر اثر نشست ، تركهايي به وجود مي آيد كه برخي از آنها مويين و ريز هسنتد . با خالي كردن اطراف آنها و با " كشته كشي " و كشيدن پنبه آب روي سطوح تركهاي مويين آنها گرفته و آماده نقاشي مي شوند. تركهاي نيمه عميق : بر اثر حركت پذيري سقف توفال كه از انقباض و انبساط رطوبت و حرارت حاصل مي شوند . تركهايي به وجود مي آيد . اين تركها را با نوك كاردك و ماله خالي مي كنيم و پس از " آماده كشي " و پرداخت كشته و پنبه زني ، تركها را مي گيريم و آماده نقاشي ميكنيم. تركهاي عميق : اطراف ترك را با تيشه مي تراشيم و سپس درز آن را كاملا خالي مي كنيم. كاربردن گچ دستي و كف كش كردن ، درون ترك را پر و سطح آن را با گچ آماده صاف مي كنيم . سپس با گچ كشته و پنبه اب ، سوح آن را كاملا پرداخت و آماده نقاشي مي كنيم. توجه شود : چون سطح كشته كشي در بعد بيشتري انجام مي شود تا خطر كپ كردن به وجود نيايد ، بابد اصولي را به كاربرد تا سطح ترك از اطراف به شكل پخ از گچكاري و اندود برداشته شود تا عمق ترك در سطحي عريض پيوند شود. به اين عمل اصطلاحا " پرداخت كردن ، كشته و همسطح كردن با زمينه در گچكاري قديمي " مي گويند. ترك در تقاطع ديوار : ديوارها بر اثر نداشتن پيوند با هشت گير ترك مي خورند . در مواقعي نشست و شكست ديوارها ، تركها كاملا باز و رويت مي شوند . در بعضي موارد ، اين تركها بسيار عميق هستند ؛ به طوري كه مي توان دست را در درون آنها حركت داد . در اين حالت ، چنين عمل مي كنيم : 1- سطح ترك را از دو طرف كاملا با تيشه مي تراشيم ، و پس از جارو ، سطوح آن را كاملا مرطوب مي كنيم . 2- چنانچه لازم باشد ، كنارهاي ترك را با قلم و چكش چند سانتيمتر بازتر مي كنيم تا نشست گچ با عمق بيشتري انجام شود. 3- ملات گچ تيزون را شلاقي در درون ترك مي كوبيم تا سطح ترك كاملا پر شود. 4- پس از پر كردن ترك به شكل سرتاسري و كف كش كردن گچ تيزون ، اندود گچ و خاك را اجرا مي كنيم. 5- در صورت نياز ، ترك را شمشه گيري مي كنيم تا در سطح گچكاري يكنواختي به وجود آيد. 6- با گچ آماده و سپس گچ كشته ، سطح اندود را " سفيدكاري" مي كنيم و با پنبه آب زدن براي پرداخت ، گچكاري را خاتمه مي دهيم. توجه شود: چنانچه در محل تقاطع ديوار ديوار ابزار گرد زده شود ، يعني ماهيچه به وجود آيد ، ترك مجددي پيش نخواهد آمد . ترك در نعل درگاه : به علتهاي زير ، نعل درگاه و سوح زير آن مي شكنند : الف) در اثر نشست ستون زير نعل درگاه ، به علت اهرم شدن آن ، برش افقي به وجود آيد. ب) برشهاي عمودي به خاطر وجود پيوند و اثر نيروهاي فشاري در امتداد تير نعل درگاه و برشهاي طولي بعد از مقدار گير نعل درگاه به وجود مي آيد كه در هر دو حالت ، جداره تركها را مي تراشيم ، باز مي كنيم و سپس گرد آن را مي گيريم . بهد ، محل مرطوب شده را با اصطلاحا گچ تيزون ( زودگير) پر مي كنيم و زمينه را با كشته كشي آماده مي سازيم و سپس تركها را به ترتيب ترميم و تعمير مي كنيم. پيوند در تركهاي عميق : چنانچه ترك عميق باشد ، رجهاي بريده شده را از دو طرف به اندازه يك نيمه ، خالي مي كنيم و با به كاربردن ملات مرغوب و اجرهاي راسته مقاوم ، سطح ترك را در عزض ديوار با رعايت پيوند ، كامل مي گيريم و سپس مبادرت به اندودكاري مي كنيم. در اين صورت ، اثر ترك كلي محو مي شود. در بعضي موارد ترك به حدي است كه از بيرون نور و اشيا قابل رويت مي شود . به طور مسلم ، اين ترك و شكست و نشست از پي شروع مي شود و تا بالاترين قسمت ساختمان ادامه مي يابد كه براي تعمير ان ، به اينصورت عمل مي كنيم : مسير ترك را در كفسازي دنبال مي كنيم و با برداشتن كفسازي به پي مي رسيم . تعمير از پي شروع مي شود . پاز كرسي چيني ، جداره ترك را جهت به وجود آوردن پيوند خالي مي كنيم . پس از بنايي ترك مذكور ، در عمق ديوار اندود و سفيدكاري انجام مي دهيم. رفع ترك اطراف ستونهاي فلزي : در اجراي اسكلت فلزي كنار ستون فلزي ، هر 60 سانتيمتر ، ميلگرد با برگشت به صورت l خوابيده به نام علمي كيليبس به معناي گيره ، چفت و بست ، پهلو گرفتن و سفت كردن است . آهنگر اسكلت ساز آن را اصطلاحا كلمس مي گويد . حدودا به قطر نمره 16 ميليمتر و به طول 50 سانتيمتر و برگشت ( گونيا زاويه 90 درجه ) حدود 12 سانتيمتر پاجوش به قطر كافي اتصال مي شود. اين اجرا ديوار آجري را با ستون فلزي به طور اصولي پيوند و اتصال مي دهد. اجراي اصولي اين روش يه اين شرح است كه كيليپس زا به دو ستون مقابل و در راستاي يكديگر جوش مي دهيم . سپس ، با ميلگرد راستاي هم قطر و با رعايت اورلپ به دو كيليپس جوش مي دهيم . توجه گردد كه چنانچه فاصله دو ستون فلزي مقابل از 3 متر بيشتر باشد ، بايد از وجود وادار ، فلزي مانند سپري جهت نصب بين دو ستون استفاده كنيم. سپس ، كيليپس گذاري بين ستونها و وادار را در راستاي يكديگر انجام دهيم . بهد هم سفتكاري ديوار را اجرا كنيم. باز هم توجه گردد كه چنانچه فاصله تير زيرين و تير فوقاني در قاب ، مرتفع و بيشتر از ارتفاع 3 متر باشد ، بايد از وجود تير فرعي غير باربري مانند نبشي استفاده كنيم . به طور مسلم ، اتصال تير فرعي با وادار و اجراي كليپس گذاري در مجموعه ذكر شده ، سفتكاري را با اسكلت فلزي كاملا درگير مي سازد. با اين روش اولا وجود تركها در موقع نشست از بين خواهد رفت ؛ ثانيا در مقابل زلزله و تحركات زمين ، ديوارهاي ساختمان و به خصوص ديوارهاي خارجي نگهداري مي شوند كه از براي تعمير چنين عمل مي كنيم : 1- سطح اندود رويه ، آستر روي ستون و دو ديوار متصل به ستون فلزي را به عرض 100 سانتيمتر و در شرايط محدود حتي به عرضي كمتر ، جمع اوري مي كنيم . 2- به فاصله و ارتفاع هر 60 سانتيمتر از ذدو ديوار ، كناره ستون را در يك رج افقي به اندازه 50 سانتيمتر خالي مي كنيم. 3- عمل كليپس گذاري را در دو رج خالي شده با ستون فلزي از ميلگرد حداقل نمره 16 با جوش مطمئن و كافي انجام مي دهيم. 4- محل خالي را با ملات مرغوب و آجر نيم لايي آبخور به طور اصولي انجام مي دهيم تا شكاف گرفته شود. 5- پس از جارو زدن سطح تراشيده شده و آب پاشيدن به ان ، ميخ سر كج را به فاصله هر 25 سانتيمتر طوري مي كوبيم كه 5/1 سانتيمتر با سطح ستون و سفتكاري فاصله داشته باشد. 6- توري گالوانيزه به عرض 80 سانتيمتر را توسط سيم آرماتور بندي با قلاب مطمئن و محكم به ميخهاي سركج مي بنديم . 7- اندود آستر را طوري انجام مي دهيم كه توري در وسط ملات قرار گيرد و اندود را مسلح سازد. 8- پس از آستر ، عمل سفيدكاري و لكه گيري و سپس رنگ و روغن را انجام مي دهيم. با اين روشهايي كه در بالا توضيح دادم چنانچه نشست به وجود آيد ، ديگر ترك در كناره ستون فلزي به وجود نخواهد آمد. |
مزاياي سقف تيرچه بلوك
در زير مهمترين ويژگيهاای اين نوع سقف در مقايسه با سقف تيرآهن – طاق ضربی و دال بتنی يکپارچه آمده است: 1) به علت مصرف بلوک تو خالی و حذف بتن ناحيه کششی در مصرف بتن صرفه جويی می شود. 2) به علت توليد تيرچه و بلوک در کارخانه نيروی انسانی کمتری مورد نياز است . 3) وزن تيرچه ها کم است به طوريکه توسط کارگران قابل نصب است و در طبقات کم نياز به جرثقيل نيست . 4) به علت پيش ساخته بودن تيرچه و بلوک نصب سقف بسيار آسان و سريع خواهد بود . 5) قالب بندی زير سقف فقط به شمع بندی و نصب چهار تراش در فاصله های معين جهت تامين تکيه گاههای موقت تيرچه ها محدود میشود . 6) به طور يکپارچه بتن ريزی می شود و بتن کمتری نسبت به سقفهای بتن آرمه معمولی مورد نياز است . 7) مقاومت سقف اجرا شده با تيرچه بلوک در برابر نيروهای افقی ( باد – زلزله ) بسيار خوب است . 8) به علت تو خالی بودن بلوک سقف عايق حرارتی و صوتی خوبی است . 9) به علت مسطح بودن زير سقف در مقايسه با طاق ضربی ضخامت نازک کاری به حداقل می رسد و بار مرده سقف کمتر می شود . 10) با توجه به مصرف كم فولاد از نظر اقتصادي مناسب است . |
نکات اجرایی ساختمان سازی
1. براي اندازه گيري عمليات خاكي در متره و برآورد از واحد متر مكعب استفاده مي شود. 2. آجر خطائي ، آجري است كه در اندازهاي 5×25×25 سانتيمتر در ساختمانهاي قديمي براي فرش كف حياط و غيره بكار مي رفت. 3. چنانچه لازم باشد در امتداد ديواري با ارتفاع زياد كه در حال ساختن آن هستيم بعدا ديوار ديگري ساخته شود بايد لاريز انجام دهيم. 4. هرگاه ابتدا و انتهاي يك ديوار در طول ديوار ديگري بهم متصل شود ، به آن ديوار در تلاقي گفته مي شود. 5. در ساختمانهاي مسكوني (بدون زيرزمين)روي پي را معمولا بين 30 تا 50 سانتي متر از سطح زمين بالاتر مي سازند كه نام اين ديوار كرسي چيني است. 6. قوس دسته سبدي داراي زيبايي خاصي بوده و در كارهاي معماري سنتي استفاده مي شود. 7. حداقل ارتفاع سرگير در پله 2 متر مي باشد. 8. ويژگيهاي سقف چوبي :الف)قبلا عمل كلافكشي روي ديوار انجام مي گيرد ب)عمل تراز كردن سقف در كلاف گذاري انجام مي شود ج)فاصله دو تير از 50 سانتيمتر تجاوز نمي كند د)تيرها حتي الامكان هم قطر هستند. 9. گچ بلانشه كندگير بوده ولي داراي مقاومت زياد مانند سيمان سفيد است. 10. به سيمان سفيد رنگ معدني اكسيد كرم اضافه مي كنند تا سيمان سبز به دست آيد. 11. سنگ جگري رنگ كه سخت ، مقاوم و داراي رگه هاي سفيد و در سنندج و خرم آباد فراوان است. 12. دستگاه كمپكتور ، دستگاهي است كه فقط سطوح را ويبره مي كند ، زير كار را آماده و سطح را زير سازي مي كند. 13. عمل نصب صفحات فلزي (بيس پليتها) در زمان 48 ساعت بعد از بتن ريزي صورت مي گيرد. 14. زماني كه خاك (زمين) بسيار نرم بوده و مقاومت آن كمتر از يك كيلوگرم بر سانتيمتر مربع باشد از فونداسيون پي صفحه اي استفاده مي گردد. 15. قطر دايره بتون خميري ، بر روي صفحه مخصوص آزمايش آب بتون ، حدود 30 تا 35 سانتيمتر مي باشد. 16. حدود درجه حرارت ذوب شدن خاك آجر نسوز 1600 درجه مي باشد. 17. نام آجري كه از ضخامت نصف شده باشد ، آجر نيم لايي ناميده مي شود. 18. نام ديوارهاي جداكننده و تقسيم پارتيشن نام دارد. 19. عمل برداشتن خاك كف اطاق و ريختن و كوبيدن سنگ شكسته بجاي آن را بلوكاژ مي گويند. 20. زمين غير قابل تراكم هوموسي ناميده مي شود. 21. عمق پي هاي خارجي يك ساختمان در مناطق باران خيز حداقل 50 سانتيمتر است. 22. نام فضاي موجود بين دو رديف پله چشم ناميده مي شود. 23. در سقف هاي چوبي حداكثر فاصله دو تير 50 سانتيمتر است. 24. سيمان نوع اول براي ديوارها و فونداسيونهاي معمولي استفاده ميگردد. 25. اكسيد آهن را براي تهيه سيمان قرمز رنگ ، با كلينگر سيمان سفيد آسياب مي كنند. 26. نام ديگر لوله هاي سياه بدون درز مانسمان نام دارد. 27. سريعترين و عملي ترين وسيله اجراي اتصالات ساختمان ،پلها و نظاير جوش مي باشد. 28. حاقل درجه حرارت براي بتن ريزي 10 درجه مي باشد. 29. ضخامت اندود سقف با ملات گچ و خاك بايد بين 1 تا 2 سانتيمتر باشد. 30. اندود زير قيروگوني ، ماسه سيمان است. 31. چنانچه گودبرداري از سطح زمين همسايه پائين تر باشد ، حداكثر فاصله شمعها 5/2 متر مي باشد. 32. در پي كني هاي كم عمق در زمين هاي ماسه اي حدود زاويه شيب 30 تا 37 درصد مي باشد. 33. براي ايجاد مقاومت مناسب در طاق ضريس حداقل خيز قوس بايد 3 سانتيمتر باشد. 34. لوله هاي مانسمان سياه و بدون درز ، گاز رساني 35. در بتون ريزي ديوارها و سقفها ، صفحات قالبي فلزي مناسب ترند. 36. از اسكديپر براي خاكبرداري ، حمل ، تخليه و پخش مواد خاكي استفاده مي گردد. 37. اتصال ستون به فونداسيون به وسيله ستكا انجام مي گيرد. 38. براي لوله كشي فاضلاب يهتر است از لوله چدني استفاده گردد. 39. پر كردن دو يا سه لانه از تيرآهن لانه زنبوري در محل تكيه گاهها جهت ازدياد مقاومت برشي است. 40. بهترين و با استفاده ترين اتصالات در اسكلت فلزي از نظر استحكام و يك پارچگي اتصالات با جوش است. 41. ارتفاع كف داربست جهت اجراي طاق ضربي تا زير تيرآهن سقف برابر است با قدبنا+پنج سانتيمتر. 42. در ساختمانهاي مسكوني كوچك (يك يا دو طبقه) قطر داخلي لوله هاي گالوانيزه براي آب رساني بايد 2/1 اينچ باشد. 43. وجود سولفات سديم،پتاسيم و منيزيم محلول در آب پس از تركيب با آلومينات كلسيم و سنگ آهك موجود در سيمان سبب كم شدن مقاومت بتون مي گردد. 44. زمان نصب صفحات بيس پليت معمولا بايد 48 ساعت پس از بتون ريزي فونداسيون انجام شود. 45. براي ساخت بادبند بهتر است از نبشي ، تسمه ، ناوداني و ميلگرد استفاده گردد. 46. هدف از شناژبندي كلاف نمودن پي هاي بنا به يكديگر و مقاومت در برابر زلزله مي باشد. 47. سقفهاي كاذب معمولا حدود 30 تا 50 سانتيمتر پايين تر از سقف اصلي قرار مي گيرد. 48. قلاب انتهايي در ميلگردهاي يك پوتربتوني براي عامل پيوند بيشتر آرماتور در بتون مي باشد. 49. حد فاصل بين كف پنجره تا كف اطاق را دست انداز پنجره ميگويند. 50. در ساخت كفراژ ستونها ، قالب اصلي ستون بوسيله چوب چهارتراش مهار مي گردد. 51. طول پله عبارت است از جمع كف پله هاي حساب شده با احتساب يك كف پله بيشتر. 52. آجر جوش بيشتر در فونداسيون مورد استفاده قرار مي گيرد. 53. اثر زنگ زدگي در آهن با افزايش قليايت در فلز نسبت مستقيم دارد. 54. از امتيازات آجر لعابي صاف بودن سطوح آن ، زيبايي نما ، جلوگيري از نفوز آب مي باشد. 55. در كوره هاي آجرپزي بين خشتها صفحه كاغذي قرار مي دهند. 56. بهترين نمونه قطعات كششي ضلع تحتاني خرپاها مي باشد. 57. تيرهاي بتن آرمه، خاموتها(كمربندها) نيروي برشي را خنثي مي كنند. 58. چسبندگي بتون و فولاد بستگي به اينكه آرماتورهاي داخل بتون زنگ زده نباشد. 59. شيره يا كف بتون زماني رو مي زند كه توسط ويبره كردن هواي آزاد داخل بتون از آن خارج شده باشد. 60. آلوئك در اثر وجود دانه هاي سنگ آهن در خشت خام در آجرها پديدار مي گردد. 61. خشك كردن چوب به معني گرفتن شيره آن است. 62. لغاز به معني پيش آمدگي قسمتي از ديوار. 63. مقدار كربن در چدن بيشتر از سرب است. 64. لوله هاي آب توسط آهك خيلي زود پوسيده مي شود. 65. آجر سفيد و بهمني در نماي ساختمان بيشترين كاربرد را دارد. 66. آجر خوب آجري است كه در موقع ضربه زدن صداي زنگ بدهد. 67. لاريز يعني ادامه بعدي ديوار بصورت پله پله اتمام پذيرد. 68. كرم بندي هميشه قيل از شروع اندود كاري گچ و خاك انجام مي گيرد. 69. براي خم كردن ميلگرد تا قطر 12 ميليمتر از آچار استفاده مي گردد. 70. اسپريس يعني پاشيدن ماسه و سيمان روان و شل روي ديوار بتوني. 71. براي ديرگيري گچ ساختماني از پودر آهك شكفته استفاده مي گردد. 72. مشتو يعني ايجاد سوراخهائي در سطح خارجي ديوارها جهت ساختن داربست. 73. بتون معمولا پس از 28 روز حداكثر مقاومت خود را به دست مي آورد. 74. پيوند هلندي از اختلاط پيوندهاي كله راسته و بلوكي شكل مي گيرد. 75. وجود بند برشي در پيوند مقاومت ديوار را ضعيف مي كند. 76. كاملترين پيوند از نظر مقاومت در مقابل بارهاي فشاري وارده پيوند بلوكي مي باشد. 77. قپان كردن در اصطلاح يعني شاقولي نمودن نبش ديواره. 78. خط تراز در ساختمان براي اندازه برداريهاي بعدي و مكرر در ساختمان است. 79. ضخامت و قطر كرسي چيني در ساختمانها بيشتر از ديوارهاست. 80. پارتيشن ميتواند از جنس چوب ، پلاستيك و فايبرگلاس باشد. 81. از ديوارهاي محافظ براي تحمل بارهاي افقي و مايل استفاده مي شود. 82. ملات باتارد از مصالح ماسه ، سيمان و آهك ساخته مي شود. 83. مقدار عمق سطوح فونداسيونها از زمين طبيعي در همه مناطق يكسان نيست. 84. ملات ساروج از مصالح آهك ، خاكستر ، خاك رس ، لوئي و ماسه بادي ساخته مي شود. 85. ملات در ديوار چيني ساختمان حكم چسب را دارد. 86. ملات آبي اگر بعد از ساخته شدن از آب دور نگهداشته شود فاسد مي گردد. 87. در مجاورت عايقكاري (قيروگوني)از ملات ماسه سيمان استفاده مي شود. 88. براي ساخت ملات باتارد آب + سيمان 250+آهك 150+ ماسه 89. پيه دارو تركيبي از مصالح آهك ، خاك رس ، پنبه و پيه آب شده 90. ابعاد سرندهاي پايه دار 1 تا 5/1 عرض و طول 5/1 تا 2 متر . 91. معمولا براي كرم بندي ديوارهاي داخلي ساختمان(اطاقها) از ملات گچ و خاك استفاده مي شود. 92. طرز تهيه گچ دستي يا گچ تيز عبارت است از مقداري آب + گچ بااضافه مقداري سريش. 93. وجود نمك در ملات كاه گل موجب ميشود كه در آن گياه سبز نشود. 94. هنگام خودگيري حجم گچ 1 تا 5/1 درصد اضافه مي شود. 95. گچ كشته يعني گچ الك شده ورزداده + آب. 96. اندودهاي شيميايي در سال 1948 كشف شد كه تركيب آن پرليت ، پنبه نسوز مواد رنگي و ميكا مي باشد كه بعد از 8 ساعت خشك ميشوند و بعد از دو تا سه هفته استحكام نهايي را پيدا مي كنند و در مقابل گرما ، سرما و صدا عايق بسيار خوبي هستند. 97. سراميك بهترين عايق صوتي است ، زيرا سلولهاي هوايي بسته اي دارد كه ضخامت آن 6 تا 10 ميليمتر است. 98. آكوسيت نيز عايق خوبي براي صداست. 99. اندازه سرندهاي چشم بلبلي 5 ميليمتر است. 100. سرند سوراخ درشت به سرند ميليمتري مشهور است. 101. اندودهاي هوايي يعني اندودي كه در مقابل هوا خودگيري خود را انجام مي دهند. 102. تركيب اندود تگرگي يا ماهوئي پودر سفيد سنگ + سيمان رنگي +آب (در حالت شل) مي باشد. 103. وقتي با سنگ سمباده و آب روكار سيماني را مي شويند تا سنگهاي الوان خود را نشان دهند به اصطلاح آب ساب شده مي گويند. 104. كار شيشه گذاري در آب ساب و شسته انجام مي گيرد. 105. فرق اندود سقف با ديئار در فضاهاي بسته (مانند اطاق) اين است كه اندود سقف سبك و ديوارها معمولي مي باشد. 106. مهمترين عامل استفاده از اندود در سقف هاي چوبي محافظت از آتش سوزي مي باشد. 107. سقفهايي با تيرآهن معمولي طاق ضربي و بتني مسلح در درجه حرارت 400 تا 500 درجه تغيير شكل پيدا مي كنند. 108. ضخامت اندود گچ و خاك حدودا 2 سانتيمتر است. 109. توفال تخته 30 تا 40 سانتيمتري كه تراشيده و سبك است. 110. علت ترك اندود در سقفهاي چوبي افت تيرهاست. 111. سقف كاذب در مقابل گرما ، سرما ، رطوبت و صدا عايق خوبي به حساب مي آيد. 112. در زير سازي سقف جهت اجراي اندود در كنار دريا از ني بافته شده بيشتر استفاده مس شود. 113. توري گالوانيزه در نگهداري پشم شيشه در سقفهاي سبك ، سطح ديوارهاي قيراندود و سطح تيرآهنهاي سقف كاربرد دارد. 114. مصرف ميلگرد جهت اجراي زير سازي سقفهاي كاذب 9 عدد در هر متر مربع مي باشد. 115. موارد اصلي استفاده از سقفهاي كاذب بيشتر به منضور كم كردن ارتفاع ، عبور كانالها و لوله ها و زيبايي آن مي باشد كه شبكه آن حتما بايد تراز باشد. 116. بهتر است در سقفهاي بتوني ميله هاي نگهدارنده سقف كاذب قبل از بتون ريزي كار گذاشته شود. 117. در سقفهاي كاذب مرتبط با هواي آزاد(مانند بالكن) اندود گچ + موي گوساله و آهك استفاده مي شود. 118. شالوده در ساختمان يعني پي و فونداسيون. 119. ابعاد پي معمولا به وزن بنا و نيروي وارده ، نوع خاك و مقاومت زمين بستگي دارد. 120. در نما سازي سنگ ، معمولا ريشه سنگ حداقل 10 سانتيمتر باشد. 121. در فشارهاي كم براي ساخت فونداسيونهاي سنگي از ملات شفته آهك استفاده مي شود و براي ساخت فونداسيونهايي كه تحت بارهاي عظيم قرار مي گيرند از ملات ماسه سيمان استفاده مي شود. 122. در ساختمان فونداسيونهاي سنگي پر كردن سنگهاي شكسته را ميان ملات اصطلاحا پر كردن غوطه اي مي نامند. 123. پخش بار در فونداسيون سنگي تحت زاويه 45 درجه انجام مي گيرد. 124. در ساختمانهاي آجري يك طبقه براي احداث فونداسيون اگر از شفته آهكي استفاده شود اقتصادي تر است. 125. در پي هاي شفته اي براي ساختمانهاي يك تا سه طبقه 100 تا 150 كيلو گرم آهك در هر متر مكعب لازم است. 126. اصطلاح دو نم در شفته ريزي يعني تبخير آب و جذب در خاك. 127. معولا سنگ مصنوعي به بتن اطلاق مي شود. 128. زاويه پخش بار فنداسيون بتني نسبت به كناره ها در حدود 30 تا 45 درجه مي باشد. 129. بتن مكر براي پر كردن حجمها و مستوي كردن سطوح كاربرد دارد. 130. مهمترين عمل ويبراتور دانه بندي مي باشد. 131. معمولا بارگذاري در قطعات بتني بجز تاوه ها پس از هفت روز مجاز مي باشد. 132. از پي منفرد بيشتر در زمينهاي مقاوم استفاده مي شود. 133. بتون مسلح يعني بتن با فولاد. 134. از نظر شكل قالبندي براي فونداسيونها قالب مربع و مسطيل مقرون به سرفه مس باشد. 135. پي هاي نواري در عرض ديوارها و زير ستونها بكار مي رود و در صورتيكه فاصله پي ها كم باشد و با ديوار همسايه تلاقي نمايد پي نواري بيشترين كاربرد را دارد. 136. در آسمان خراشها ، معمولا از پي ژنرال فونداسيون استفاده مي شود و وقتي از اين نوع پي در سطحي بيش از سطح زير بنا استفاده شود زمين مقاوم و بارهاي وارده بيش از تحمل زمين است. 137. هرگا فاصله پي ها از هم كم بوده يا همديگر را بپوشند يا يك از پي ها در كنار زمين همسايه قرار گيرد از پي هاي مشترك استفاده مي شود. 138. اصطلاح ژوئن درز انبساط است. 139. ميتوان به جاي دو پي با بار مخالف از پي ذوزنقه اي استفاده كرد. 140. بهترين و مناسب ترين نوع پي در مناطق زلزله خيز پي راديه ژنرال است. 141. در اجراي شناژبندي جهت اتصال به فونداسيون معمولا شناژها از بالا و پايين همسطح هستند. 142. در كفراژبندي پي چهارگوش از نظر سرعت و اجرا اقتصادي تر است. 143. در عايق بندي از گوني استفاده مي كنيم ،زيرا از جابجايي قير جلوگيري مي كند و حكم آرماتور را دارد كه در پشت بام از جلو ناودان به بعد پهن مي شودكه در 2 لايه گوني انجام مي گيردكه گوني ها در لايه بعدي نسبت به لايه قبل با زاويه 90 درجه برروي هم قرار مي گيرند. 144. زير قيروگوني از اندود ملات ماسه سيمان استفاده مي شود كه بعضي از مهندسان در زير قير اندود ملات ماسه آهك استفاده مي كنند كه در اينصورت قيروگوني فاسد مي شود. 145. از قلوه سنگ (ماكادام) در طبقه هم كف مي توانيم بجاي عايق كاري استفاده كنيم كه ضخامت آن حدود 40-30 سانتيمتر خواهد بود. 146. اگر در عايقكاري ، قير بيش از حد معمول مصرف شود باعث مي شود قير در تابستان جابجا شود. 147. عايقكاري قيروگوني مي بايست از سر جانپناه حدودا 20 سانتيمتر پايينتر شروع شود و قيروگونيي كه روي جانپناه كشيده مي شود براي جلوگيري از نفوذ بارش با زاويه است. 148. سطح فونداسيون به اين دليل عايق مي شود كه از مكش آب توسط ملات ديوار چيني ها به بالا جلوگيري ميكند. 149. در عايقكاري عمودي روي ديوارهاي آجري بهتر است كه از اندود ماسه سيمان استفاده شود. 150. اصطلاح زهكشي يعني جمع كردن و هدايت آب ،كه فاصله آبروها در زهكشي بايد به حدي باشد كه به پي ها نفوذ نكند. 151. اگر توسط سفال زه كشي كنيم بايد حتما درز قطعات را با ملات پركنيم. 152. حداقل شيب لوله هاي زه كشي به سمت خوضچه 2 تا 4 درصد مي باشد. 153. حداقل شيب لوله هاي فاضلاب 2 درصد است. 154. براي جلوگيري از ورود بو به داخل ساختمان ، شترگلو را نصب مي كنند. 155. عليترين نوع لوله كشي فاضلاب از نوع چدني مي باشد كه با اين وجود در اكثر ساختمانها از لوله هاي سيماني استفاده مي شود كه ضعف اين لوله ها شكست در برابر فشارهاي ساختمان مي باشد. 156. سنگ چيني به سبك حصيري رجدار بيشتر در ديوار و نما سازي استفاده مي شود. 157. ضخامت سنگهاي كف پله و روي دست انداز پنجره 5/4 سانتيمتر مي باشد. 158. جهت اتصال سنگهاي نما به ديوار استفاده از ملات ماسه سيمان و قلاب مناسبتر مي باشد كه جنس قلابها از آهن گالوانيزه مي باشد. 159. سنگ مسني معمولا در روي و كنار كرسي چيني نصب مي شود و زواياي اين سنگ در نماسازي حتما بايستي گونياي كامل باشد. 160. در نما سازي طول سنگ تا 5 برابر ارتفاع آن مي تواند باشد. 161. معمولا 30 درصد از سنگهاي نما بايستي با ديوار پيوند داشته باشند كه حداقل گير سنگهاي نما سازي در داخل ديوار 10 سانتيمتر است. 162. در بنائي دودكشها باستي از مخلوطي از اجزاء آجر استفاده شود. 163. در علم ساختمان دانستن موقيعت محلي ، استقامت زمين ، مصالح موجود ، وضعيت آب و هوايي منطقه براي طراحي ساختمان الزامي مي باشد. 164. در طراحي ساختمان ابتدا استقامت زمين نسبت به ساير عوامل الويت دارد و لازم به ذكر مقاومت خاكهاي دستي همواره با زمين طبيعي جهت احداث بنا هرگز قابل بارگذاري نيست. 165. زمينهاي ماسهاي فقط بار يك طبقه از ساختمان را مي تواند تحمل كند. 166. هنگام تبخير آب از زير پي هاي ساختمان وضعيت رانش صورت مي گيرد. 167. زميني كه از شنهاي ريز و درشت و خاك تشكيل شده دج ناميده مي شود كه مقاومت فشاري زمينهاي دج 10-5/4 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع مي باشد. 168. مطالعات بر روي خاك باعث مي گردد وضع فونداسيون ، ابعاد و شكل آن بتوانيم طراحي كنيم. 169. در صحرا براي آزمايش خاك از چكش و اسيد رقيق استفاده مي گردد. 170. سيسموگراف همان لرزه نگار است. 171. خاكي كه برنگ سياه قهوه اي باشد مقاومتش بسيار عالي است كه نفوذ آب در آنها كم و به سختي انجام مي گيرد. 172. سنداژيا گمانه زني همان ميله زدن در خاك و برداشت خاك از زمين مي باشد. 173. اوگر همان لوله حفاري است. 174. خاك چرب به رنگ سبز تيره و داراي سيليكات آلومينيوم آبدار است. 175. معيار چسبندگي خاك اين است درصد دانه هاي آن كوچكتر از 002/0 ميليمتر باشد. 176. اصطلاحا خاك مرغوب زد نامگذاري مي شود. 177. براي جلوگيري از ريزش بدنه و ادامه پي كني و همين طور جلوگيري از نشست احتمالي ساختمان همسايه و واژگوني آن و جلوگيري از خطرات جاني بايد ديوار همسايه را تنگ بست كه تحت زاويه 45 درجه انجام مي گيرد. 178. ديوار اطراف محل آسانسور معمولا ازمصالح بتون آرمه مي سازند. 179. پي سازي كف آسانسور معمولا 40/1 متر پايين تر از كفسازي است. 180. قديمي ترين وسيله ارتباط دو اختلاف سطح بواسطه شيب را اصطلاحا رامپ مي گويند كه حداكثر شيب مجاز آن 12 درصد مي باشد كه ات 5/2 درصد آن را ميتوان افزايش داد. 181. براي ساختن پله گردان بيشتر از مصالح بتون آرمه و آهن استفاده مي شود. 182. پله معلق همان پله يكسر گيردار است. 183. پله آزاد در ورودي ساختمان به حياط يا هال و نهار خوري استفاده مي شود. 184. پله هاي خارجي ساختمان حتي الامكان مي بايست آجدار باشد. 185. به فضاي موجود بين دو رديف پله چشم پله مي گويند. 186. فواصل پروفيل هاي جان پناه پله 12-7 سانتيمتر مي باشد. 187. شاخكهاي فلزي جتنپناه بهتر است كه از پهلو به تير آهن پله متصل شود. 188. سرگير يا حدفاصل بين دو رديف پله كه رويهم واقع مي شوند حداقل 2 متر مي باشد. 189. طول پله مساوي است با تعداد كف پله منهاي يك كف پله. 190. پيشاني پله به سنگ ارتفاع پله اطلاق مي شود. 191. براي جلوگيري از سرخوردن در پله لب پله ها را شيار و اجدار مي سازند و گاهي اوقات لاستيك مي كوبند 192. اتصال پله هاي بالا رونده به دال بتني (پاگرد) يه روي دال بتني متصل مي شوند ولي پله هاي پايين رونده در دال بتني بايستي به مقابل دال بتني وصل شوند. 193. اجراي جانپناه پله معمولا با مصالح چوبي زياتر مي باشد. 194. پله هايي كه مونتاژ مي شوند به پله هاي حلزوني معروف هستند. 195. از نظر ايمني اجراي پله فرار با مصالح بتني مناسبتر است. 196. تيرهاي پوشش دهنده بين دو ستون (روي پنجره ها و درب ها ) نعل درگاه نام دارد كه انتقال بار توسط آن يكنواخت و غي يكنواخت است. 197. گره سازي در چهار چوبهاي درب و پنجره و دكوراسيون بكار مي رود. 198. تحمل فشار توسط بتن و تحمل كشش توسط فولاد را به اصطلاح همگن بودن بتن و فولاد مي نامند. 199. بالشتك بتوني در زيرسري تيرآهن هاي سقف مصرف مي شود كه جنس آن مي تواند فلزي ، بتوني زير سري و بتوني مسلح باشد. 200. در اجراي تير ريزي سقف با تيرآهن ، مصرف بالشتك كلاف بتني و پليت مناسبتر است. 201. بالشتك هاي منفرد زيرسري ، حداقل ريشه اش از آكس تير ريزي سقف 25 سانتيمتر است. 202. اجراي مهار تير ريزي سقف با ميلگرد معمول تر مي باشد. 203. براي تراز كردن تير ريزي سقف بايد بوسيله سيمان همه در يك افق ترازي قرار گيرد. 204. طاق ضربي از نظر ضخامت به سه دسته تقسيم مي شودكه معمول ترين آن نيم آجره مي باشد كه مهمترين عامل مقاومت در طاق ضربي خيز قوس مناسب است. 205. در زمستان پس از دوغاب ريزي طاق ضربي ، بلافاصله بايستي كف سازي كامل روي سقف انجام شود. 206. اگر هوا باراني باشد پس از اتمام طاق ضربي نبايد دوغاب ريخت. 207. سقفهاي بتني قابليت فرم(شكل) گيري بهتري دارند. 208. وظيفه انسجام و انتقال نيروها در سقفهاي بتني بعهده آرماتور مي باشد. 209. اودكادر سقف هاي بتني به منظور خنثي كردن نيروي برشي بكار مي رود. 210. بطور نسبي عمل بتون ريزي بين دو تكيه گاه مي بايست حداكثر طي يك روز عملي شود. 211. از ويژگي هاي سقفهاي مجوف سبكي آن است كه در اين سقف ها آرماتور گذاري بصورت خرپا مي باشد. 212. تفاوت سقف هاي پيش فشرده با سقف هاي مجوف سفالي كشيده شدن آرماتورها مي باشد. 213. حداقل زمان بريدن ميلگردها در سقفهاي پيش تنيده معمولا 7 روز مي باشد. 214. نيروي كششي ذخيره شده در آرماتور سقفهاي پيش تنيده عامل خنثي كننده نيروي فشاري است. 215. در سقفهاي مجوف هنگامي از تيرهاي دوبل استفاده مي شود كه دهانه و طول تير زياد باشد. 216. قبل از ريختن پوشش بتون در اجراي تيرچه بلوكها ابتدا مي بايست سطح تيرچه و بلوك مرطوب شود. 217. اصطلاحا ميش گذاري در بتن مسلح آرماتورهاي شبكه نمره كم اطلاق مي گردد. 218. حداكثر فاصله دو تير در سقفهاي چوبي 50 سانتيمتر مي باشد. 219. معمولا زمان باز كردن قالبهاي مقعر در سقف هاي بتوني 5 روز مي باشد. 220. استفاده از قالبندي مقعر بتني در سقفهاي اسكلت فلزي و بتني معمولتر است. 221. كابلهاي برق در سقفهاي مقعر داخل لوله هاي فولادي تعبيه مي شود. 222. در ساختمان هايي كه بيشتر مورد تهديد آتش سوزي بهتر است نوع بنا بتني باشد. 223. در كارخانه هاي صنعتي معمولا از سقف اسپيس دكس استفاده مي شود. 224. اصطلاحا مفهوم سرسرا همان سقف نورگير است. 225. در شيشه خورهاي نورگير سقف براي فضاهاي وسيع از سپري استفاده ميشود زيرا از خمش در طول جلوگيري مي كند. 226. مهمترين مزيت سقفهاي كاذب آكوستيك بر ساقفهاي كاذب عايق در برابر صدا مي باشد. 227. مهمترين مزيت سقفهاي كاذب آلومينيومي عدم اكسيداسيون آن مي باشد. 228. روش جلوگيري از زنگ زدگي آرماتور در بتن اين است كه جرم آن را مي گيريم و داخل بتن قرار مي دهيم. 229. اتصال سقف كاذب در راستاي ديوارها باعث پيش گيري از جابجايي سقف و تركهاي موئين خواهد شد. 230. قرنيز يكطرفه آب را به يك سمت منتقل مي كند و هنگامي از قرنيز دو طرفه هنگامي استفاده مي شود كه دو طرف ديوار آزاد باشد. 231. قرنيز حتما بايد آبچكان داشته باشد كه آبچكان شياره زير قرنيز مي باشد. 232. قرنيزي كه توسط آجر چيده مي شود هره چيني مي نامند. 233. قرنيز پاي ديوارهاي داخلي به منظور جلوگيري از مكش آب توسط گچ و … و جلوگيري از ضربه ها و خراشها استفاده مي شود و حتما بايد آبچكان داشته باشد. |
مراحل ساخت فنداسيون ساختمان هاي اسكلت فلزي
نكات اجرايي زير سازي پي : فرض كنيد يك پروژه اسكلت فلزي را بخواهيم به اجرا در آوريم ، مراحل اوليه اجرايي شامل ساخت پي مناسب است كه در كليه پروژه ها تقريبا يكسان اجرا مي شود ، اما قبل از شرح مختصر مراحل ساخت پي ، بايد توجه داشت كه ابتدا نقسه فنداسيون را روي زمين پياده كرد و براي پياده كردن دقيق آن بايستي جزئيات لازم در نقشه مشخص گرديده باشد. از جمله سازه به شكل يك شيكه متشكل از محورهاي عمود بر هم تقسيم شده باشد و موقعيت محورهاي مزبور نسبت به محورها يا نقاط مشخصي نظير محور جاده ، بر زمين بر ساختمان مجاور و غيره تعيين شده باشد.( معمولا محورهاي يك امتداد با اعداد 3،2،1و... شماره گذاري مي شوند و محورهاي امتداد ديگر با حروف c-b-a و ... مشخص مي گردند. همچنين بايد توجه داشت ستونها و فنداسيونهايي را كه وضعيت مشابهي از نظر بار وارد شده دارند ، با علامت يكسان نشان مي دهند : ستون را با حرف c و فنداسيون را با حرف f نشان ميدهند . ترسيم مقاطع و نوشتن رقوم زير فنداسيون ، رقوم روي فنداسيون ، ارتفاع قسمت هاي محتلف پي ، مشخصات بتن مگر ، مشخصات بتن ، نوع و قطر كلي كه براي بريدن ميلگرد ها مورد نياز است بايد در نقشه مشخص باشد. قبل از پياده كردن نقشه روي زمين اگر زمين ناهموار بود يا داراي گياهان و درختان باشد ، بايد نقاط مرتفع ناترازي كه مورد نظر است برداشته شود و محوطه از كليه گياهان و ريشه ها پاك گردد.سپس شمال جغرافيايي نقشه را با جهت شمال جغرافيايي محلي كه قرار است پروژه در آن اجرا شود منطبق مي كنيم ( به اين كار توجيه نقشه مي گويند) پس از اين كار ، يكي از محورها را (محور طولي يا عرضي ) كه موقيعت آن روي نقشه مشخص شده است ، بر روي زمين ، حداقل با دو ميخ در ابتدا و انتها ، پياده مي كنيم كه به اين امتداد محور مبنا گفته مي شود ؛ حال ساير محورهاي طولي و عرضي را از روي محور مبنا مشخص مي كنيم ( بوسيله ميخ چوبي يا فلزي روي زمين ) كه با دوربين تئودوليت و براي كارهاي كوچك با ريسمان كار و متر و گونيا و شاغول اجرا مي شود. حال اگر بخواهيم محل فنداسيون را خاكبرداري كنيم به ارتفاع خاكبرداري احتياج داريم كه حتي اگر زمين داراي پستي و بلندي جزئي باشد نقطه اي كه بصورت مبنا (b.m) بايد در محوطه كارگاه مشخص شود ( اين نقطه بوسيله بتن و ميلگرد در نقطه اي كه دور از آسيب باشد ساخته مي شود). نكات فني و اجرايي مربوط به خاكبرداري: داشتن اطلاعات اوليه از زمين و نوع خاك از قبيل : مقاومت فشاري نوع خاك بويژه از نظر ريزشي بودن ، وضعيت آب زير زميني ، عمق يخبندان و ساير ويژگيهاي فيزيكي خاك كه با آزمايش از خاك آن محل مشخص مي شود ، بسيار ضروري است. در خاكبرداري پي هنگام اجرا زير زمين ممكن است جداره ريزش كند يا اينكه زير پي مجاور خالي شود كه با وسايل مختلفي بايد شمع بندي و حفاظت جداره صورت گيرد ؛ به طوري كه مقاومت كافي در برابر بارهاي وارده داشته باشد يكي از راه حلهاي جلوگيري از ريزش خاك و پي ساختمان مجاور، اجراي جز به جز است كه ابتدا محل فنداسيون ستونها اجرا شود و در مرحله بعدي ، پس از حفاري تدريجي ، اجزاي ديگر ديوار سازي انجام گيرد. نكات فني و اجرايي مربوط به خاكريزي و زير سازي فنداسيون : چاههاي متروكه با شفته مناسب پر مي شوند و در صورت برخورد محل با قنات متروكه ، بايد از پي مركب يا پي تخت استفاده كرد يا روي قنات را با دال بتن محافظ پوشاند. از خاكهاي نباتي براي خاكريزي نبايد استفاده كرد . ضخامت قشرهاي خاكريز براي انجام تراكم 15 تا 20 سانتيمتر است . براي انجام تراكم بايد مقداري آب به خاك اضافه كنيم و با غلتكهاي مناسب آن را متراكم نمايي ، البته خاكريزي و تراكم فقط براي محوطه سازي و كف سازي است و خاكريزي زير فنداسيون مجاز نمي باشد. در برخي موارد ، براي حفظ زير بتن مگر ، ناچار به زير سازي فنداسيون هستيم ، اما ممكن است ضخامت زير سازي كم باشد ( حدود 30 سانتيمتر ) در اين صورت مي توان با افزايش ضخامت بتن مگر زير سازي را انجام داد و در صورت زياد بودن ارتفاع زير سازي ، مي توان با حفظ اصول فني لاشه چيني سنگ با ملات ماسه سيمان انجام داد. بتن مگر چيست؟ بتن با عيار كم سيمان زير فنداسيون كه بتن نظافت نيز ناميده مي شود معمولا به ضخامت 10 تا 15 سانتيمتر و از هر طرف 10 تا 15 سانتيمتر بزرگتر از خود فنداسيون ريخته ميشود. قالب بندي فنداسيون چگونه است؟ قالب بندي بايد از تخته سالم بدون گره به ضخامت حداقل 5 . 2 سانتيمتر يا ورقه هاي فلزي صاف يا از قالب آجري (تيغه 11 سانتيمتري آجري يا 22 با اندود ماسه سيمان براي جلوگيري از خروج شيره بتن ) صورت گيرد. لازم به يادآوري است كه پي هاي عادي مي توان با قرار دادن ورقه پلاستيكي ( نايلون) در جداره خاكبرداري از آن به عنوان قالب استفاده كرد. تذكر: در آرماتور بندي فاصله ميله گردها تا سطح آزاد بتن در مورد فنداسيون نبايد از 4 سانتيمتر كمتر باشد. منبع : جزوه آقای مهندس غضنفری |
چگونگي اجراء و نصب پيچهاي مهاري ( بولت) و صفحه كف ستوني (Baseplate)
ابتدا دلايل استفاده از صفحه كف ستوني و بولت را توضيح مي دهم : ستونهاي يك ساختمان اسكلت فلزي ، نقش انتقال دهنده بارهاي وارد شده را به فنداسيون (به صورت نيروي فشاري ، كششي ، برشي يا لنگر خمشي) به عهده دارند. در اين ميان ، ستون فلزي با صفحه اي فلزي كه از يك سو با ستون و از سوي ديگر با بتن درگير شده است روي فنداسيون قرار مي گيرد. توجه به اينكه ستون فلزي به علت مقاومت بسيار زياد تنشهاي بزرگي را تحمل مي كند و بتن قابليت تحمل اين تنشها را ندارد ؛ بنابراين صفحه ستون واسطه اي است كه ضمن افزايش سطح تماس ستون با پي ، سبب مي گردد توزيع نيروهاي ستون در خد قابل تحمل براي بتن باشد. كار اتصال صفحه زير ستوني با بتن بوسيله ميله مهار (بولت Bolt) صورت مي گيرد و براي ايجاد اتصال ، انتهاي آن را خم مي كنيم و مقدار طول بولت را محاسبه تعيين مي كند. تعداد بولت ها بسته به نوع كار از دو عدد به بالا تغيير مي كند ، حداقل قطر اين ميله هاي مهاري ميلگرد نمره 20 است ؛ در حالي كه صفحه تنها فشار را تحمل مي كنر ، بولت نقش عمده اي ندارد و تنها پايه را در محل خود ثابت نگه مي دارد . نكته مهم هنگام نصب ستون بر روي صفحه تقسيم فشار اين است كه حتما انتهاي ستون سنگ خورده و صاف باشد تا تمام نقاط مقطع ستون بر روي صفحه بيس پليت بنشيند و عمل انتقال نيرو بخوبي انجام پذيرد . از آنجا كه علاوه بر فشار ، لنگر نيز بر صفحه زير ستوني وارد مي شود ، طول بولت بايد به اندازه اي باشد كه كشش وارد شده را تحمل نمايد كه اين امر با محاسبه تعيين خواهد شد. انواع اتصال ستون به شالوده : جزئيات اتصال ستون فلزي به شالوده بتني به نيروي موجود در پاي ستون بستگي دارد . در ستون با انتهاي مفصلي فقط نيروي فشاري و برشي از ستون به شالوده منتقل مي شوند. اگر بخواهيم لنگر خمشي را نيز به شالوده منتقل نماييم ، در ان صورت ، نياز به طرح اتصال مناسب براي اين كار خواهيم داشت كه اتصال گيردار خوانده مي شود. روش نصب پيچهاي مهاري : به طور كلي ، دو روش براي نصب پيچهاي مهاري وجود دارد : الف) نصب پيچهاي مهاري در موقع بتن ريزي شالوده ها : در اين روش ، پيچها را در محلهاي تعيين شده قرار مي دهند و موقيعت آنها را به وسيله مناسبي تثبيت مي كنند ؛ سپس اطرافشان را با بتن مي پوشانند . روشهاي گوناگوني براي تثبيت پيچهاي مهاري در محل خود وجود دارد كه صورت زير توضيح خواهم داد : روش اول : ابتدا بوسيله صفحه اي نازك مشابه با ورق كف ستوني كه شابلن يا الگو ناميده مي شود . قسمت فوقاني بولت و قسمت پايين را بوسيله نبشي به يكديگر مي بنديم تا مجموعه اي بدون تغيير شكل به دست آيد ؛ آن گاه محورهاي طولي و عرضي صفحه الگو را با مداد رنگي ( گچ و يا رنگ) مشخص مي كنيم ؛ سپس بوسيله ريسمان كار يا دوربيت تئودوليت با ميخهاي كنترول محور كلي فنداسيون را در جهتهاي طولي و عرضي به دست مي آوريم و به كمك شخصي با تجربه در موقيعت مناسب آن قرار مي دهيم. ( محور طولي و عرضي صفحه شابلن بر محور طولي و عرضي كلي فنداسيون منطبق مي شود و در ارتفاع صحيح و به صورت كاملا تراز نصب مي گردد.) سپس به وسيله قطعات آرماتور آن را به ميلگردهاي شبكه آرماتور فنداسيون يا به قطعات ورقي (كه در بتن قرارداده اند ) جوش (منتاژ) داده مي شود ؛ به گونه اي كه هنگام بتن ريزي ، صفحه از جاي خود حركتي نداشته باشد. بايد دقت داشته باشيم كه در موقع بتن ريزي ، هوا در زير صفحه شابلن ، محبوس نسود . براي اين منظور ، معمولا سوراخ بزرگي در وسط شابلن تعبيه مي كنند كه وقتي بتن از اطراف زير صفحه را پر مي كند ، هوا از راه سوراخ خارج گردد و با بيرون زدن بتن از وسط صفحه ، از پر شدن كامل زير آن اطمينان حاصل شود. روش دوم : صفحه تقسيم فشار پيش از بتن ريزي پي به طور دقيق در محل خود قرار مي گيرد و بوسيله آن بولت ها در جاي خود ثابت مي شوند . پس از بتن ريزي ، صفحه را از جاي خود خارج مي كنند و در كارگاه به طور مستقيم به پاي ستون متصل مي نمايند و پس از نصب ستون به همراه صفحه مهذه ها را محكم مي بندند. در اين حالت ، هر صفحه اي بايد كاملا علامت گذاري شود تا هنگام نصب اشتباهي رخ ندهد. روش سوم : صفحه را قدري بالاتر از محل اصلي خود نگه مي دارند تا محل ميله هاي مهار به طور دقيق تعيين شود ؛ سپس ميله مهارها را ثابت مي كنند و عمل بتن ريزي را انجام مي دهند ؛ در حالي كه صفحه هنوز در جاي خود ثابت است . پس از پايان يافتن بتن ريزي صفحه را در تراز مورد نظر نگه مي دارند . اين عمل را مي توان به وسيله مهره هاي فلزي در زير صفحه اي كه ميله مهارها از درون آنها عبور كرده اند با پيچتندن و تنظيم آنها تا تراز لازم انجام داد. سپس فاصله هاي بين دو صفحه و روي بتن پي با ملات ماسه شسته و سيمان به نسبت يك حجم سيمان به دو حجم ماسه كاملا پر مي گردد يا از ماسه سيمان نرم (گروت) استفاده مي گردد. ب) نصب پيچهاي مهاري پس از بتن ريزي شالوده : در اين روش ، در محل پيچهاي مهاري به وسيله قالب در داخل بتن فضاي خالي ايجاد مي كنند كه اين قالب جعبه ناميده مي شود . ميلگردي در بتن قرار مي دهيم ، پس از گرفتن و سخت شدن بتن شالوده ، جعبه را از محل خود خارج مي كنيم ؛ سپس پيچ مهاري را در محل خود درگير با آرماتور قرار مي دهيم و تنظيم مي كنيم و اطراف آن را با بتن ريزدانه ( با حفظ اصول بتن ريزي) پر مي كنيم . لازم به يادآوري است جعبه اي كه براي ايجاد فضاي خالي لازم براي نصب پيچ مهاري به كار مي رود ، بايد چنان طرح ريزي و ساخته شده باشد كه به سادگي و در حد امكان ، بدون ضربه زدن ، شكستن و خرد كردن از داخل بتن خارج شود. براي اين منظور مي توان از جعبه هايي كه قطعات آنها به صورت كام و زبانه متصل مي شوند يا از جعبه هاي لولايي و ساير اقسام جعبه ها استفاده كرد . در مواردي كه از پيچهاي مهاري با قلاب انتهايي و ركاب يا از پيچهاي مهاري با انتهاي كلنگي استفاده مي شود . براي سزعت بخشيدن به كار ، از جعبه هاي ساخته شده يا ورقهاي فولادي كه در درون بتن باقي مي مانند ، استفاده مي شود . بايد توجه داشت كه اين شيوه كار بيشتر براي فنداسيون ماشين آلات صنعتي در كارخانجات كاربرد دارند . لازم به ذكر است در بعضي مواقع براي اتصال كف ستون به شالوده ، به جاي پيچهاي مهاري از ميلگردها يا تسمه هايي استفاده مي كنند كه به ورق كف ستون جوش داده مي شوند كه به اين صورت مي باشد كه معمولا در موقع بتن ريزي ، مجموع ورق كف ستونها و مهارها را در شالوده كار مي گذارند ، پس از گرفتن و سخت شدن بتن ، ستون را روي ورق كف ستون قرار مي دهند و جوشكاري مي كنند. محافظت كف ستونها و پيچهاي مهاري ( مهره و حديده ): كف ستون ها از جمله قطعات ساختماني هستند كه اغلب در معرض اثر شديد رطوبت قرار دارند و بايد به نحو مطلوب حفاظت شوند . در ساختمانهاي معمولي و به طور كلي در ساختمانهايي كه پس از پايان يافتن كار اسكلت فلزي ديگر نيازي به بازديد و تنظيم كف ستونها نيست ، اطراف كف ستون را با بتن پر مي كنند و در صورتي كه قبل از بتن ريزي سطوح فولادي خوب تميز شده و كا جوش يا زغال جوش برداشته شده باشد ، بتن به فولاد مي چسبد و آن را كاملا محافظت مي كند . در بعضي ديگر از ساختمانها ، كف ستونها را نظير ساير قطعات به وسيله رنگ محافظت مي كنند . در ساختمانهاي صنعتي كه امكان باز كردن و نصب مجدد آنها وجود دارد ، با مواد قيري مخلوط با ماسه نرم از كف ستون ها حفاظت مي شود ؛ همچنين براي تميز ماندن حديدهاي پيچهاي مهاري و دوري از آسيب ديدگي بايد قبل از بتن ريزي فنداسيون ، قسمت حديدها به وسيله پلاستيك يا گوني يا سيم مناسب بسته شده ، پوشش مناسب صورت گيرد . منبع : مهندس غضنفری |
جزئيات و نكات اجرايي ستونها به صورت مختصر
تعريف ستون فلزي : ستون عضوي است كه معمولا به صورت عمودي در ساختمان نصب مي شود و يارهاي كف ناشي از طبقات به وسيله تير و شاهتير به آن منتقل مي گردد و سپس به به زمين انتقال مي يابد. شكل ستونها : شكل سطح مقطع ستونها معمولا به مقدار و وضعيت بار وارد شده بستگي دارد. براي ساختن ستونهاي فلزي از انواع پروفيلها و ورقها استفاده مي شود.عموما ستونها از لحاظ شكل ظاهري به دو گروه تقسيم مي شوند: 1- نيمرخ (پروفيل) نورد شده شامل انواع تيرآهنها و قوطيها : بهترين پروفيل نورد شده براي ستون ، تيرآهن با پهن يا قوطيهاي مربع شكل است؛ زيرا از نظر مقاومت بهتر از مقاطع ديگر عمل مي كند.ضمن اينكه در بيشتر مواقع عمل اتصالات تيرها به راحتي روي آنها انجام مي گيرد. 2- مقاطع مركب : هرگاه سطح مقطع و مشخصات يك نيمرخ (پروفيل ) به تنهايي براي ايستايي ( تحمل بار وارد شده و لنگر احتمالي ) يك ستون كافي نباشد ، از اتصال چند پروفيل به يكديگر ، ستون مناسب آن (مقاطع مركب ) ساخته مي شود. چگونگي ساخت ستون (مقاطع مركب): ستونها ممكن است بر حسب نياز با تركيب و اتصالات متنوع از انواع پروفيلهاي مختلف ساخته شوند ، اما رايجترين اتصال براي ساخت ستونها سه نوع است : 1- اتصال دو پروفيل به يكديگر به طريقه دوبله كردن : ابتدا دو تيرآهن را در كنار يكديگر و بر روي سطح صاف به هم چسبيده گردند ؛ سپس دو سر و وسط ستون را جوش داده و ستون برگردانده شده و مانند قبل جوشكاري صورت مي گيرد ؛ آن گاه ستون معكوس و در قسمت وسط ، جوشكاري مي شود . همين كار را در سوي ديگر ستون انجام مي دهند و به ترتيب جوشكاري ادامه مي يابد تا جوش مورد نياز ستون تامين گردد. اين شيوه جوشكاري براي جلوگيري از پيچش ستون در اثر حرارت زياد جوشكازي ممتد مي باشد . در صورتيكه در سرتاسز ستون به جوش نيازي نباشد ، دست كم جوشها بايد به اين ترتيب اجرا گردد : الف) حداكثر فاصله بين طولهاي جوش در طول ستون به صورت غير ممتد از 60 سانتيمتر تجاوز نكند. ب) طول جوش ابتدايي و انتهايي ستون بايد برابر بزرگترين عرض مقطع باشد و به طور يكسره انجام گيرد. ج) طول موثر هر قطعه از جوش منقطع نبايد از 4 برابر بعد جوش يا 40 ميليمتر كمتر باشد. د) تماس ميان بدنه دو پروفيل نبايد از يك شكاف 5/1 ميليمتري بيشتر ، اما از 6 ميليمتر كمتر باسد ؛ ضمنا بررسيهاي فني نشان دهد مه مساحت كافي براي تماس وجود ندارد ؛ در آن صورت ، اين بادخور بايد با مصالح پر كننده مناسب شامل تيغه هاي فولادي با ضخامت ثابت پر شود. 2- اتصال دو پروفيل با يك ورق سراسري روي بالها : در مقاطع مركبي كه ورق اتصال بر روي دو نيمرخ متصل مي شود تا مقاطع مركب تشكيل بدهد ؛ فاصله جوشهاي مقطع (غير ممتد) كه ورق را به نيمرخها متصل مي كند ، نبايد از 30 سانتيمتر بيشتر شود . اندازه حداكثر فاصله فوق الذكر در مورد فولاد معمولي به صورت t22 كه t در آن ضخامت ورق است در مي آيد. 3- اتصال دو پروفيل با بستهاي فلزي (تسمه) : متداولترين نوع ستون در ايران ستونهاي مركبي است كه دو تيرآهن به فاصله معين از يكديگر قرار مي گيرد و قيدهاي افقي يا چپ و راست اين دو نيمرخ را به هم متصل مي كند ؛ البته بستهاي چپ و راست كه شكلهاي مثلثي را به وجود مي آورند ، داراي مقاومت بهتري نسبت به قيدهاي موازي مي باشند.در مورد اينگونه ستونها ، بويژه ستون با قيد موازي مسائل زير را بايستي رعايت كرد : الف) ابعاد بست (وصله ) افقي ستون كمتر از اين مقادير نباشد: L : طول وصله حداقل به فاصله مركز تا مركز دو نيمرخ باشد . B : عرض وصله از 42 درصد طول آن كمتر نباشد . T : ضخامت وصله از 35/1 طول آن كمتر نباشد. ب) در اطراف كليه وصله ها و در سطح تماس با بال نيمرخها عمل جوشكاري انجام گيرد (مجموع طول خط جوش در هر طرف صفحه نبايد از طول صفحه كمتر شود) . ج) فاصله قيدها و ابعاد آن بر اساس محاسبات فني تعيين مي شود. د) در قسمت انتهايي ستون ، بايد حتما از ورق با طول حداقل برابر عرض ستون استفاده كرد تا علاوه بر تقويت پايه ، محل مناسبي براي اتصال بادبندها به ستون به وجود آيد. ه) در محل اتصال تير يا پل به ستون لازم است قبلا ورق تقويتي به ابعاد كافي روي بالهاي ستون جوش شده باشد. روش نصب نبشي بر روي كف ستونها (بيس پليت) براي استقرار ستون هنگام محاسبه ابعاد كف ستونها بايد حداقل فاصله ميله مهاري از لبه كف ستون و محل جاگذاري نبشي با ضخامت جوش لازم براي نگه داشتن ستون ، همچنين ضخامت پليت انتهايي ستون و ابعاد ستون را با دقت بررسي كرد ؛ سپس با توجه به موارد ياد شده ، به نصب نبشي و استقرار ستون به اين صورت اقدام نمود . بر روي بيس پليت ها محل كف ستون و محل آكس را كنترل مي كنيم ؛ سپس نبشيهاي اتصال را به صورت عمود بر هم بر روي بيس پليت جوش داده ، آنگاه ستون را مستقر و اقدام به نصب دگر نبشيهاي لازم كرده و آنها را به بيس پليت جوش مي دهيم . از مزاياي عمود بر هم بودن دو نبشي روي بيس پليت علاوه بر سرعت عمل و استقرار بهتر به علت تماس مستقيم ستون به بال نبشي ، اتصال جوشكاري به گونه اي درست تر و اصولي تر صورت مي گيرد . روشن است كه قبل از جوشكاري بايد ستونها را هم محور و قائم نموده و عمود بودن در دو جهت كنترل گردد . پس از نصب ستونها با توجه به ارتفاع ستون و آزاد بودن سر ستون ممكن است تا زمان نصب پلها ، ستونها در اثر شدت باد و وزن خود حركتهايي داشته باشند كه احتمالا تاثير نا مطلوب و ايجاد ضعف در جوشكاري و اتصالات كف ستونها خواهد داشت . به اين سبب ، بايد پس از نصب ، فورا به مهاربندي موقت ستونها به وسيله ميلگرد يا نبشي بصورت ضربدري اقدام كرد. طويل كردن ستونها : سازهاي فلزي را اغلب در چندين طبقه احداث مي كنند ، طول پروفيلها براي ساخت ستون محدود است . با در نظر گرفتن بار وارده و دهانه بين ستونها و نحوه قرار گرفتن ستونهاي كناري ، مقاطع مختلفي براي ساخت ستونها به دست مي ايد. ممكن است در هر طبقه ، ابعاد مقطع ستون با طبقه ديگر تفاوت داشته باشد ؛ بنابراين ، بايد اتصال مقاطع با ابعاد مختلف براي طويل كردن با دقت زيادي انجام شود . محل مناسب براي وصله ستونها به هنگام طويل كردن آنها حداقل در ازتفاع 45 تا 60 سانتي متر بالاتر از كف هر طبقه يا 6/1 ارتفاع طبقه مي باشد. اين ارتفاع اندازه حداقلي است كه از نظر دسترسي به محل اجراي جوش و نصب اتصالات مورد نياز براي ادامه ستون يا اتصال بادبند لازم است. نحوه طويل كردن ستونها : ابتدا سطح تماس دو ستون را به خوبي گونيا مي كنند و با سنگ زدن صاف مي نمايند تا كاملا در تماس با يكديگر يا صفحه وصله قرار گيرد . در صورتي كه پروفيل دو ستون يكسان نباسد ، بايد اختلاف دو نمره ستون را با گذاردن صفحات لقمه (هم سو كننده) بر ستون فوقاني را پر نمود ؛ سپس صفحه وصله را نصب كرد و جوش لازم لازم را انجام داد . اگر ابعاد مقطع دو نيمرخ كه به يكديگر متصل مي شوند ، تفاوت زياد داشته باشند ، به طوري كه قسمت بزرگي از سطح آن دو در تماس با يكديگر قرار نگيرد ، در اين صورت بايد يك صفحه تقسيم فشار افقي بين دو نيمرخ به كار برد . اين صفحه معمولا بايد ضخيم انتخاب شود تا بتواند بدون تغيير شكل زياد ، عمل تقسيم فشار را انجام دهد. كليه ابعاد و ضخامت صفحه و مقدار جوش لازم را بايد طبق محاسبه و بر اساس نقشه هاي اجرايي انجام داد. ستونها با مقاطع دايره اي : معمولا مقاطع لوله اي (دايره اي ) از قطر 2 تا 12 اينچ براي ستونها بيشتر مورد استفاده قرار مي گيرند. مقطع لوله در مواقعي كه بوسيله اتصال جوش باشد ، آسانتر به كار مي رود . كاربرد لوله بيشتر در پايه هاي بعضي منابع هوايي ، دكلهاي مختلف و خرپاهاي سبك است . اين مقطعها به طور كلي مقاومترند ، براي اينكه ممان انرسي انها در تمام جهات يكسان است . با تغيير ضخامت مقاطع لوله اي مي توان اينرسي هاي مختلف را به دست آورد. انحراف مجاز پس از نصب ستون : همان طور كه گفتم ، ستونها بايد كاملا شاغول بوده و علاوه بر آن ، از محور كلي كه در نقشه آكس بندي مشخص شده است ، نبايد انحرافي بيش از آنچه در آيين نامه ها تعيين سده داشته باشد. در اين جدول ميزان انحراف مجاز ستونها در نگام نصب ، مشخص گرديده است : قطعه ساختماني حداكثر انحراف ستون با ارتفاع h انحراف موقعيت مكاني محور ستون از محور انتخاب شده آن در سطح اتكاي ستون .................................................. .............. 5 - + انحراف محور ستون در انتهاي فوقاني آن از خط شاغول................. 25- + <=1000/H انحراف از خط شاغول در اثر خم شدن ستون (شكم دادن)............... 15- + <=1000/H |
شرح مختصري از شاهتيرها و تيرهاي پوششي
شاهتيرها ( پلها) : شاهتيرها عضوهاي فلزي افقي اصلي هستند كه با اتصالات لازم به ستونها متصل مي شوند و به وسيله آنها بار طبقات به ستونها انتقال مي يابد. شاهتيرهاي فلزي ممكن است به صورتهاي زير به كار روند : الف) تيرهاي معمولي بصورت تك يا دوبله ب ) تيرآهن بال پهن ج ) تيرآهن معمولي با ورق تقويتي روي بالها و يا بال و جان د ) پلهاي لانه زنبوري از تيرآهن معمولي يا تيرهاي بال پهن كه بصورت مفصل در همين مجموعه توضيح خواهم داد. ه ) تير ورق (گيردار) تركيب تيرآهن معمولي با ورق يا تيرآهن بال پهن با ورق و يا از تركيب ورقها درست مي شود و ) خرپاها ساخت پلها و شاهتيرها : هرگاه در شاهتيرهاي فلزي به جاي تير تكي از تيرهاي دوبله استفاده شود ، بايد دو تير در محل بالها به يكديگر به گونه اي مطلوب اتصال داشته باشند . چنانچه پلها (شاهتيرها ) براي لنگر خمشي موجود كفاف ندهد ، آنها را با اضافه كردن تسمه يا ورق تقويت مي نمايند . در مورد ورق تقويتي در تيرهاي معمولي بايد نكات زير را رعايت كرد : 1 ) حداكثر ضخامت ورق تقويتي 8/0 ضخامت بال تير باشد . 2 ) ورقهاي تقويتي به طول كامل با بالها تماس و اتصال داشته باشد. 3 ) ضخامت جوش 75/0 ضخامت ورق باشد. 4 ) ورق تقويتي از هر دو طرف و در قسمت عرض نيز جوش گردد. پلهاي مركب : در بارهاي سنگين و احتمالا دهانه زياد كه پروفيل استاندارد موجود در بازار كافي يا اقتصادي نباشد ، همچنين مقطع نير لانه زنبوري كه با تسمه يا ورق تقويت شده است ، براي بار وارد شده و دهانه خمش كافي نباشد ، از تيرهاي مركب استفاده مي شود كه تير مركب در چندين حالت استفاده مي شود : 1 ) تير مركبي كه از بريدن پروفيلهاي معمولي ايراني از وسط جان تير و اتصال صفحه و ورق مناسب به دو قسمت بريده شده ساخته مي شود . اين روش براي پروفيلهاي نمره 20 به بالا اقتصادي خواهد بود . 2 ) تير مركبي كه از سه صفحه ( قطعات تقويتي ) تشكيل مي شود. در اين حالت ، در پروفيلهاي معمولي از فولاد جان تير نسبت به فولاد بالها براي مقابله با خمش چندان استفاده نمي شود ، بلكه سعي مي گردد ، حتي المكان ، جان تير را نازكتر و ارتفاع آن را زياد كنند. اتصالات ساده تير به ستون و شاهتير : اين اتصالات بر دو نوع است : 1 ) اتصال با جفت نبشي جان : معمولا دو عدد نبشي را در كارخانه به جان تير جوش مي دهند . جوشهاي بين نبشي و ستون يا شاهتير را در كارگاه در روي كار انجام مي دهند . معمولا نبشيهاي اتصال را به اندازه 10 تا 12 ميليمتر از انتهاي جان تير فاصله آزاد مي گذارند تا اگر تير در حدود رواداريهاي مجاز بلند باشد ، بدون بريدن سر آن و تنها با جابه جا كردن نبشي آن را نصب كنند. 2 ) اتصال با نبشي نشيمن : اين نوع اتصال را در عكس العملهاي نسبتا كوچك تا حدود 15 تن به كار مي برند . نبشي نشيمن عمل نصب و تنظيم تير را آسان مي كند . اين نبشي را معمولا قبلا در كارخانه يا پاي كار در ارتفاع لازم به ستون جوش مي دهند و بعد تير روي آن سوار و به آن جوش مي شود . در اين اتصال ، نبشي كمكي ديگري در بالاي تير نصب و جوش مي شود كه در محاسبه در مقابل عكس العملهاي تكيه گاه به حساب نمي آيد و عمل آن تنها ثابت كردن تير در محل خود و تامين تكيه گاه عرضي و جلوگيري از غلتيدن آن است . سعي مي شود كه اتصال با نبشي نشيمن تا حد امكان انعطاف پذير باشد تا از آزادي دوران تير در تكيه گاه جلوگيري نشود و در حقيقت ، اتصال ساده و مفصلي باشد تا در تكيه گاه ايجاد لنگر نكند . معمولا عرض نشيمن گاه نبايد از 5/7 سانتيمتر كمتر باشد . در آيين نامه aisc عرض استاندارد را 10 سانتيمتر براي نشيمن انتخابكرده اند . براي اين منظور نبشي فوقاني را با ابعاد ظريف و فقط دو لبه انتهايي بالها آن را ( در امتداد عرض بال تير ) جوش مي دهند . لازم به ذكر است كه وقتي عكس العمل زيادتر از حد تحمل نبشي گردد ، مي توان از نبشي تقويت شده با مقطع t استفاده كرد . ضخامت صفحه نشيمن گاه در حدود ضخامت بال تير انتخاب مي شود . استفاده از صفحات تقويت كننده زير يك نشيمن به صورت مستطيلي يا مثلثي استفاده مي گردد . اتصال چند پل در يك محل به ستون : مواقعي كه با توجه به پوشش سقف به نصب پل در دو جهت عمود بر هم در محل ستون مي شود ، يك پل به بالهاي ستون و پل ديگر به جان ستون متصل خواهد شد ؛ در نتيجه ، ستون از دو جهت تحت تاثير بار قرار خواهد گرفت كه بايد با توجه به بار وارد شده و دهانه پل ، همچنين تعيين نوع گيرداري پلها در محل ستون اقدامات لازم براي اتصال صحيح و مطلوب به عمل آيد . اگر برخورد پل در خارج از ستون باشد ، بايد آن ناحيه را از نظر نيروي خارج از مركز ، همچنين نحوه اتصال صحيح و اصولي به ستون به دقت بررسي و كنترول كرد. روش نصب پلها در طبقات : محل نصب پلها در اسكلت فلزي بسيار مهم است ، زيرا پلها تحمل كننده بار سقف از طريق تيرها هستند . با توجه به مقدار بار وارد شده و دهانه ، ارتفاع آنها مشخص مي شود و معمولا از ضخامت سقف و ارتفاع تيرها بيشتر است ؛ بنابراين ، با توجه به نقشه هاي معماري و تقسيم فضاها ، پلها بايد در جايي طراحي و نصب شوند كه به علت ارتفاع زياد ايجاد اشكال در كف نكنند و سعي شود به صورت آويز در سقف مشخص نباشد ، به اين دليل ، معمولا پلها در زير ديوارهاي جدا كننده بين فضاها مصب مي شوند كه علاوه بر بار وارد شده بايد وزن ديوارهاي جدا كننده بر روي آنها در محاسبه منظور شود. روش اتصال پل به پل : اتصال دو پل كه داراي ارتفاع هستند ، به روش زبانه كردن آنها انجام مي گيرد كه اين روش از نظر اتصالات بهتر است . در صورت امكان پل با دهانه بزرگتر در داخل پل با دهانه كوچكتر زبانه مي شود . نصب ورق اتصال در جان و روي بال پل كوچكتر براي برش ضروري است . در اين حالت ، به علت كوتاه بودن دهانه ، لنگر خمشي كمتري ايجاد شده در نتيجه ، نمره با سطح مقطع پلها كاهش مي يابد تير پوشش : نوع پوشش سقف در طبقات اسكلت فلزي با توجه به كاربرد ساختمان تعيين مي شود كه معمولا سقفهاي بتن آرمه يا طاق ضربي مورد استفاده قرار مي گيرند . معمولا تيرآهن پوشش از پروفيلهاي ipe و inp استفاده مي شود . فاصله تيرها بين 65/0 تا 10/1 متر و طول را حداكثر تا 5 متر در نظر مي گيرند . البته خيز بايد مورد توجه باشد. اتصال تير پوشش به پل به وسيله نبشي : معمول در اتصال تير پوشش به پل از حالت جوش و نبشي استفاده مي شود . هر چه بتوانيم محل اتصال را تا حدودي گيردار به وجود آوريم ، لرزش در تير پوشش كمتر خواهد بود و مساله خيز به نحو مطلوبتري حل خواهد شد ؛ البته اگر طبق محاسبات نحوه اتصال نيم گيردار انجام دهيم ، در مصرف پروفيل صرفه جويي خواهد شد. مهار كردن تيرهاي پوشش : تيرهاي پوشش را علاوه بر اتصال درست به تكيه گاه ، بايستي از نظر حركات جانبي و پيچش ، كمانش قطري ، لهيدگي مورد كنترول قرار داد و آنها را مهار كرد . در اسكلت فلزي معمولا تيرهاي پوشش را با گذاردن ميلگرد ها بصورت ضربدري و جوش به بال تير آهن و اتصال به قسمتهاي پوشش تكيه گاه اسكلت را مهار كرده و بادبند افقي تشكيل مي شود. در دهانه كناري از ميلگرد هاي افقي كه مانع رانش دهانه ابتدايي و انتهايي مي شود، استفاده مي كنند. لقمه ها و پركننده ها : طبق آيين نامه سازهاي جوشي ، پركننده (لقمه) با ضخامت 6 ميليمتر و يا بيشتر بايد به اندازه كافي از لبه هاي ورق وصله بيرون باشد تا به قطعه اي كه به آن نصب مي شود ف به حد كافي جوش داده شود . به طوري كه بتواند نيروي ورق وصله را كه به ورق پركننده وارد مي شود ، منتقل نمايد . لبه هاي پركننده هايي كه ضخامت آنها از 6 ميليمتر كمتر است ، بايد با لبه هاي ورق وصله هم باد باشند . در اين حالت ، اندازه جوش بايد مساوي مجموع اندازه جوش لازم براي حمل نيروي وصله به اضافه ضخامت ورق پركننده در نظر گرفته شود. روش اجراي طويل كردن تيرها : ابتدا در محل مناسب دو تيرآهن در امتداد يكديگر قرار داده مي شوند . براي جوشكاري كامل بين دو تيرآهن در هر يك از پروفيلها درز با پخ مناسب ايجاد مي شود ؛ سپس به جوشكاري با نفوذ لازم اقدام مي گردد ؛ آن گاه سطح جوش را سنگ مي زنند و بلافاصله با پليت درز را مي پوشانند و اطراف آن را جوش كامل مي دهند . اندازه وصله اتصال و طول جوش لازم بايد محاسبه شود . بهترين محل مناسب ورق براي طويل كردن ناحيه نقطه عطف لنگر خمشي و تلاش برشي است و بايد از اتصال ورق در ناحيه برش ( نزديك تكيه گاه ) و لنگر ماكزيمم (وسط دهانه ) پرهيز كرد . در صورت اجبار ، بايد علاوه بر جان تيرآهن بالها را به نحوه مطلوب با ورق اتصال جوشكاري كرد . چگونگي اتصال كنسولهاي غير ممتد : در سيستم اسكلت فلزي ، پيش آمدگي ( كنسول) كه در اصطلاح بالكن ناميده مي شود ، به دو شيوه اجرا مي گردد : يكي پيش آمدگي ممتد كه پلها از ستون عبور مي كنند و كنسول لازم به دست مي آيد ؛ ديگر اينكه كنسول به صورت غير ممتد باسد ، اتصالات بايد نسبت به طول كنسول و مقدار بار وارده طراحي شود و نحوه قرار گيري آن به ستون مد نظر باشد . چون كنسول در محل تكيه گاه ممان منفي دارد و بايد آن را با گذاشتن ورق مطابق اتصالات صلب ، همچنين در صورت لزوم اضافه كردن لچكي به ورق بالا اتصال صحيح به ستون اجرا شود . كليه ابعاد و اندازه اتصالات و تقويت كننده ها بايد طبق محاسبه صورت گيرد. |
نكات اجرايي ساختمانهاي اسكلت بتني و فلزي
۱- مقاومت طراحي يك مقطع از يك قطعه سازه اي با تقسيم مقاومت مشخصه بر ضرايب ايمني جزئي براي مقاومت ها محاسبه مي شود. 2- عاملهاي موثر بر سازه ساختمان ها كه بايد در طراحي در نظر گرفته شوند شامل بارهاي مرده و زنده، بار باد و نيروي ناشي از زلزله و برخي عاملهاي ديگر مي باشد. 3- منظور از يتن رده c50 بتني با 50 مگا پاسكال مقاومت مشخصه است. 4- اگر قرار باشد براي يك تير ساده تحت بار گسترده يكنواخت يك درز اجرايي ( سطح واريز ) پيش بيني شود بايد اين درز در ثلث وسط طول تير قرار گيرد. 5- تعيين نسبت اختلاط بر اساس تجربه و بدون مطالعه آزمايشگاهي براي رده بتن 12 و پايين تر قابل اجراست. 6- حداكثر دماي بتن ريزي در هواي گرم براي بتن 30 درجه سانتيگراد مي باشد. 7- شرايط محيطي ضعيف براي بتن ريزي يعني محيط خشك با رطوبت كمتر از 50% و حافضت نشده. 8- براي مقابله با سولفات ها ، سيمان سرباره اي و سيمان نوع 5 توصيه مي گردد. 9- در مناطق ساحلي به منظور افزايش پايايي بتن حداقل مقدار سيمان 360 كيلوگرم در متر مكعب و حداكثر نسبت آب به سيمان براي بتن در معرض محيط 4/0 مي باشد. 10-ضرائب تركيب بارها براي ملحوظ نمودن احتمال كمتر همزماني تعداد بيشتري از عاملها در نظر گرفته مي شود. 11-منظور از ظرائب باربري يك قطعه بتن آرمه ، مقاومت محاسبه شده قطعه بر مبناي ابعاد مقاطع آن و مقاومت هاي محاسباتي است. 12-آزمايش خم كردن و باز كردن خم براي ميلگردهاي سرد اصلاح شده الزامي مي باشد. 13-قالب برداري و برچيدن پايه هاي زير طره ها از انتهاي آزاد صورت مي گيرد. 14-مقاومت فشاري متوسط لازم در طرح اختلاط بتن با اعمال ظرايبي از انحراف معيار و مقادير ثابتي بر مقاومت مشخصه بدست مي آيد. 15-در خصوص مقابله با املاح كلر ، سيمان نوع 2 در مقابل محيط هايي با املاح سولفات و كلر بهتر از انواع ديگر سيمان پرتلند عمل مي كند. 16-براي كنتر دماي بتن در بتن ريزي در هواي گرم حداكثر دماي سيمان 70 درجه سانتيگراد و حداكثر دماي بتن هنگام ريختن 30 درجه سانتيگراد توصيه مي گردد. 17-سيماني كه در آن فشردگي انبار پديد آمده است مي توان پس از پودر كردن كلوخها آن را مصرف نمود. 18-تواتر نمونه برداري از بتن بايد حداقل يك نمونه بتن از هر رده بتن در روز و حداقل 6 نمونه از كل سازه باشد. 19-در صورتي ، روش عمل آوردن و مراقبت رضايت بخش تلقي مي شود كه مقاومت فشاري نمونه هاي كارگاهي در هر سني ، حداقل 85% مقاومت نظير نمونه هاي عمل آمده در آزمايشگاه باشد. 20-از هر رده بتن در هر روز كار ، حداقل برداشت يك نمونه الزاميست. 21-مناسبترين جا براي سطوح واريز بتن جايي است كه تلاشها بويژه نيروي برشي كمترين مقدار را داشته باشند. 22-منظور از عمل آوردن بتن يعني مرطوب نگهداشتن بتن به مدت كافي ، جلوگيري از اثر سوء عوامل خارجي و بسته به مورد ، تسريح گرفتن و سخت شدن به كمك حرارت. 23-برچيدن پايه هاي اطمينان زماني مجاز است كه مقاومت بتن به مقاومت 28 روزه مورد نظر رسيده باشد. 24-نمونه هاي آگاهي به منظور اطلاع از كيفيت بتن در موعدهاي خاص تهيه مي گردند. 25-در ساخت بتن براي پي هاي حجيم بهتر است لز سيمان تراس و يا سيمان نوع 2 استفاده نمود. 26-پيش تنيدگي را مي توان ذخيره نمودن تنشهاي فشاري در بتن قيل از بارگذاري نهايي ناميد. 27-ماكزيمم توليد برش در وسط ديوار حاصل مي گردد. 28-نقشه هايي كه براي قسمت هاي خاص و حساس سازه با استفاده از نقشه هاي اجرايي تهيه مي شوند را نقشه هاي كارگاهي مي نامند. 29-در بتن هايي كه در معرض آب زيرزميني قرار دارند اصلا نبايد از سيمان پرتلند تيپ 5 استفاده نمود. 30-مهندس ناظر مي تواند براي حصول اطمينان از كيفيت مصالح مصرفي ، انجام هر آزمايشي را درخواست نمايد. 31-وقتيكه بارهاي سرويس به يك تير بتن آرمه وارد مي شوند ، لنگر حداكثر ايجاد شده در تير بيشتر از لنگر ترك دهندگي بتن تير است. 32- از ميلگردهاي فولادي از هر 50 تن و كسر آن از هر قطر و هر نوع فولاد حداقل 3 نمونه بايد نمونه گيري كرد. 33-آبهاي حاوي سولفاتها و كلريدها ، نظير آب دريا و برخي چاه ها ، با اين شرط كه يون سولفات از 1000 و يون كلريد از 500 مشخص ، ستون طراحي مي گردد. 34-طراحي ستونهاي بتني تحت خمش دو محوري معمولا با تبديل دو ممان در دو جهت و يك ممان و با خروج از مركزيت مشخص ، ستون طراحي مي گردد. 35-مقدار كل سولفات در مخلوط بتن نبايد از 5 % وزن سيمان بر حسب SO3 تجاوز نكند. 36-منظور از مقاومت مشخصه فولاد مقداري است كه حداكثر 5% مقادير نمونه هاي اندازه گيري شده براي تسليم ، كمتر از آن باشد. 37- تغيير شكل زياد ، ترك خوردگي بيش از حد و لرزش يك سازه بتن آرمه نشان دهنده يك حالت حدي بهره برداري است. 38-در حالت حدي بهره برداري بارها ، سربارها و ساير عوامل مشخصه ( بدون ضريب ) و در حالت حدي نهايي ، بارها و ساير عاملهاي محاسباتي ( ضريب دار) ملاك عمل قرار مي گيرند. 39-اگر پس از مصرف بتن در بنا ، آزمايش آزمونه هاي عمل آمده در آزمايشگاه حاكي از عدم تنطباق بتن بر رده مورد نظر باشد ، بايد بر اساس آئين نامه بتن ايران تدابيري براي حصول اطمينان از ظرفيت باربري سازه اتخاذ نمود. 40-براي تيرها با دهانه بيش از 5 متر پايه هاي اطمينان الزامي است. 41-سيمان آهني يا فروسيمان مصالحي متشكل از ملات سيمان و شبكه هاي فولادي و يا قطعات ريز فولادي مي باشد . 42- مقدار حداقل ميلگردهاي اصلي ( طولي) در ستون هاي بتن آرمه برابر يك درصد سطح مقطع ستون است . 43-در سيستم هاي دال دو طرفه بتني ، با كاهش سختي خمشي ستون ها ، ممان مثبت افزايش و ممان منفي كاهش مي يابد. 44-افزايش مقاومت فشاري بتن در يك تير بتن آرمه باعث افزايش تغيير شكل تير در هنگام گسيختگي مي شود. 45-خيز بلند مدت يك تير بتن آرمه 2 تا 3 برابر خيز اوليه آن است . 46-مقاطع بتن آرمه را بايد طوري طراحي نمود كه گسيختگي خمشي قبل از گسيختگي برشي اتفاق بيفتد. 47-براي تامين پيوستگي بيشتر در محل سطوح واريز ( درزهاي اجرايي ) علاوه بر آماده كردن سطح بتن قبلي سطح واريز را با قشري از ملات سيمان و ماسه نرم به ضخامت 2 تا 3 ميليمتر پوشانده و در بتني كه بلافاصله در كنار آن ريخته ميشود ميزان سنگدانه درشت را كم كرد . 48-در مناطق مرطوب مي توان حداكثر 12 پاكت سيمان به شرط ارتفاع كل كمتر از 8/1 متر نباشد روي هم قرار داد. 49-در بتن ريزي در مناطق گرم جهت جلوگيري از تبخير بالا بايد از وزش باد بر بتن جلوگيري به عمل آورد ، براي كاهش دماي بتن از قطعات خرد شده يخ نيز مي توان استفاده نمود و محيط بتن ريزي را حتي الامكان خنك كرد. 50-براي افزايش مقاومت در برابر زلزله در تيرهاي قابهاي بتن آرمه حداكثر فاصله مجاز خاموت هاي تير در محل تكيه گاه كمتر از قسمت هاي ديگر تير است. 51-در مورد خاموت هاي ستونهاي قابهاي بتن آرمه مقاوم در برابر زلزله لازم است كه فاصله خاموت ها در نزديكي اتصال به تير كمتر از ساير قسمت هاي آن باشد. 52-در صورت نياز به وصله آرماتورهاي اصلي ستون براي مقاومت بهتر در مقابل زلزله بهتر است كه محل وصله ها در نيمه مياني ستون باشد. 53-ديوار برشي مضاعف از نظر مقاومت در برابر زلزله : الف) بعلت قابليت جذب انرژي در تيرهاي اتصال و گسيخته شدن اين تيرها ( بجاي خود ديوار) براي مقابله با زلزله بهتر از ديوارهاي تكي عمل مي كنند. ب) با تعبيه شبكه هاي ميلگرد ضربدري در محل تيرهاي اتصال راندمان آن ها بيشتر مي شود. 54-اعضاي مرزي در ديوار برشي قسمت هاي انتهاي ديوار كه با مقطع افزايش يافته بوده و سلح به ميلگردهاي طولي محصور در خاموت مي باشند ، براي كل نيروي محوري وارده به ديوار و زوج نيروهاي محوري فشاري و كششي ناشي از كل لنگر وارده بر ديوار بايد طراحي گردند. 55-پارامتر نسبت آب به سيمان مهمترين علمل در مقاومت فشاري بتن است. 56-هدف از استفاده بتن مگر (نظافت) هموار نمودن سطح زير بتن اصلي ، جلوگيري از جذب آب و سيمان مخلوط بتن و جلوگيري از آسيب رساندن مواد زيان آور خاك به ميلگردها است. 57-مناسبترين روش نصب سنگ پلاك بدنه هاي ساختمان بصورت خشك با بستهاي فلزي روي پشت بند متصل به سازه مي باشد. 58-اختلاف بين مقاطع فشرده و غير فشرده اين است كه نسبت پهناي آزاد به ضخامت در عناصر فشاري مقاطع فشرده كوچكتر از مقدار نظير در عناصر فشرده است. 59-در حالت حدي نهايي لغزش ضريب ايمني جزئي برابر 85/0 روي بار مرده بايد اعمال شود. 60-در تركيب بارها در طراحي گاه بزرگترين تلاش حاصل از تركيب بار مرده و سربار ملاك طرح مقطع قرار مي گيرد. 61-اتصالات فلزي كه نيروي محاسبه شده اي را تحمل مي كنند بايد تحمل 3 تن نيرو را داشته باشند. 62-يكي از حالات كمانش جان در تيرهاي لانه زنبوري ، كمانش جانبي – پيچشي جان مي باشد. 63-در وصله ستونها اگر سطح انتهايي دو قطعه كاملا صاف و تنظيم شده باشد و انتقال نيرو از طريق تماس مستقيم انجام شود ، وصله بايد بتواند برابر 50 درصد مقاومت عضو متصل شونده را تحمل كند. 64-در وصله بال تيرها مقدار جوش در هر طرف طرف مقطع بايد براي تامين مقاومتي كه مقدارش حداقل 5/1 برابر نيروي موجود در قطعه وصله شده است ، كافي باشد. 65-به منظور استفاده از تير لانه زنبوري تحت اثر بارهاي متناوب تكرار شئنده و تحت اثر بارهاي ناشي از زلزله برش ماشيني و برش اتوماتيك شعله اي با كيفيت مناسب مجاز است. 66-در يك ستون با تيرآهن دوبله و قيدهاي موازي ، قيدها براي نيروي برشي ستون محاسبه مي شوند. 67-براي كاهش ضخامت يك صفحه زير ستون تعبيه سخت كننده حدفاصل ستون الزاميست. 68-وصله ستونها بر اساس نيروي محوري محوري ستونهاي دو طرف وصله وصله و نيز بر اساس درصدي از مقاومت كوچكترين مقطع ستون دو طرف وصله بايستي طراحي شوند. 69-پديده لهيدگي جان تير در زير بارهاي متمركز قسمتي از جان تير كه تحت اثر نيروي متمركز فشاري قرار ميگيرد دچار تسليم مي شود. 70- در صورتيكه از پيچ هاي معمولي و يا پيچ هاي پر مقاومت در حالت اتصال غير اصطكاكي مشترك با جوش استفاده مي شود ، فرض صحيح اينست كه كل تنش در اتصال را جوش به تنهايي تحمل كند. 71-در يك اتصال جوش حداكثر بعد جوش گوشه به ضخامت صفحه اي كه جوش روي لبه آن انجام مي گيرد بستگي دارد. 72-عمليات ايجاد انحنا در يك عضو فولادي و يا از بين بردن آنها به كاربردن روشهاي گرم كردن موضعي با حداكثر حرارت 650 درجه سانتي گراد. 73-ميزان پيش خيز ، ميزان خيز منفي قبل از ساخت را گويند و براي تيرها و خرپاها لازم مي باشد. 74-در طراحي تير واسط در سيستم مهاربندي واگرا ، سخت كننده هاي جان به منظور تامين شكل پذيري با سيلان برشي به فواصل حدود 25 برابر ضخامت جان در طول تير واسط قرار داده مي شوند و ولي از ورق مضاعف چسبنده به جان نمي توان براي تقويت جان به اين منظور استفاده نمود. 75-در سيستم هاي مهاربندي واگرا ، جهت افزايش شكل پذيري ، ارجح است كه تير واسط در برش مقدم بر خمش به سيلان برسد ( جاري شود ) 76- جهت جذب انرژي زلزله و كاهش نيروهاي وارده بر ساختمان بهتر است كه اسكلت ساختمان بصورت قاب فضائي خمشي همراه بادبند در هر دو جهت ساخته شود. 77-در قابهاي صلب خمشي ، تير و ستون در نقطه اتصال به يك اندازه دوران مي كنند. 78-در قابها با اتصال خورجيني قابها قابليت نيروي جانبي را ندارند. 79-قيد افقي ستونهاي دوبله بايد 2 درصد نيروي فشاري ستون را تحمل كنند. 80-دو ستون به هم چسبيده در مقايسه با دو ستون كه با قيد افقي متصل شده اند ، دو ستوني كه با قيد افقي متصل شده اند قابليت تحمل نيروي فشاري بيشتري را دارند. 81-بست مورب ستونهاي دوبله بصورت فشاري طراحي مي شوند. 82-در تيرهاي لانه زنبوري ورق جان براي پوشاندن سوراخ و جلوگيري از خمش و كمانش توام قسمتهاي بالا و پايين سوراخ بكار مي رود. 83-در تيرهاي لانه زنبوري اگر بتن داخل سوراخها نفوذ كند ضرفيت باربري تير افزايش مي يابد . 84-در مورد طاق ضربي مي توان گفت كه در زلزله هاي كوچك مي توان آن را ديافراگم انعطاف پذير بحساب آورد و در زلزله هاي بزرگ احتمال خرابي آن مي رود. 85-در ساختماني با ارتفاع 70 متر اتصال ستونهاي فلزي بهمديگر اتصال جوشي يا اتصال با پيچهاي پر مقاومت تنيده است. 86-در مورد قابهاي صلب خمشي شكل پذير كمانش اعضا منجر به كاهش ميزان انرژي جذب شده مي گردد و به خصوص تحت اثر بارهاي دوره اي (سيكليك) ناشي از زلزله ، مقاومت كمانش اعضاء ممكن است كاهش يابد. لذا بايد در طراحي جلوگيري از بروز كمانش كلي يا موضعي نيز منظور شود. ۸۷- پي عبارتست از مجموعه بخش هائي از سازه و خاك كه انتقال بار بين سازه و زمين از طريق آن صورت مي پذيرد. ۸۸- مسؤليت اجراي صحيح عمليات مربوط به شناسايي خاك پي و به كارگيري لوازم و دستگاه هاي مناسب براي اين كار بر عهده حفار است. ۸۹- بررسي هاي ژئوتكنيكي ، ارائه داده هاي مربوط به رفتار خاك كه در طراحي و ساخت بناها لازم مي آيد و همينطور اثرات بنا بر محيط اطراف را نيز بررسي مي كند. ۹۰- اگر از اثرات ناشي از گروه شمع صرفه نظر شود حداقل تا عمق 28 متر بايد حفاري گردد. ۹۱- در مورد بخش ها يا عدسي هاي كف گودبرداري كه داراي قابليت تراكم بيشتر نسبت به ساير نقاط مي باشد بايد بهسازي شود و يا با خاك متراكم يا بتن ، جاگزين گردد. ۹۲- پي عميق عبارتست از : عمق آن بيش از 6 برابر كمترين بعد پي باشد و از 3 متر كمتر نباشد. ۹۳- بتن شالوده هاي نواري در خشكي كه فقط آرماتور كلاف دارند بايد عيار حداقل 250 كيلوگرم سيمان در مترمكعب را دارا باشد. ۹۴- تعداد گمانه هاي حفاري تابعي است از : 1- ناهمگني زمين در اعماق 2- گستردگي محيط ژثوتكنيكي 3- حساسيت سازه هاي مورد احداث نسبت به نشست هاي نامساوي. ۹۵- شالوده هاي منفرد كه نزديك هم بوده و به يكديگر پيوسته مي باشند مي توانند بصورت پي مركب در نظر گرفته شوند. ۹۶-طي بررسي هاي ژئوتكنيكي : 1- انواع خاكهاي موجود در محل شناسايي شود 2- لايه هاي مختلف خاك زمين شناسايي مي شوند 3- آب هاي زيرزميني مورد مطالعه قرار مي گيرند. ۹۷-در يك آزمايش گمانه زني ، تعداد گمانه ها به حساسيت سازه هاي مورد احداث نسبت به نشست غير متقارن ، نا همگني زمين در عمق و گستردگي محيط ژئوتكنيكي تحت پوشش بستگي دارد. ۹۸-هنگام آبكشي و تخليه گودها ، احتمال تخريب شيرواني گود و بالا آمدن كف گود در اثر فشار آب وجود دارد. ۹۹-براي بتن شالوده هاي بتن آرمه ، حداقل عيار در خشكي 300 و در آب 400 كيلوگرم سيمان در مترمكعب بتن است. 100- از نظر انتقال بارهاي سازه به زمين پي هاي ويژه نسبت به پي هاي ديگر متفاوت مي باشد. 101- جهت جلوگيري از تاثير عوامل جوي بر ديواره گودبرداري خاك هاي قابل تورم مي توان روي قسمت هاي گودبرداري شده توسط ملات ماسه سيمان پوشانده شود. 102- در گود برداري بايد پايداري يناهاي موجود در مجاورت گود ، پايداري كف و پايداري جداره گود توجه گردد. 103- در طراحي يك پي بايد ظرفيت باربري خاك و نشست پي كنترول شود. 104- رخنمون هاي سنگي و پي هاي قديمي در كف گود برداري كه بصورت ناحيه اي در نزديك پي نواري و يا گسترده قرار مي گيرند موجب تمركز تنش در زير پي خواهد شد. 105- حداقل ضخامت و عيار بتن پاكيزگي ( مگر ) در شالوده هاي بتن آرمه بترتيب 5 سانتيمتر و 150 كيلوگرم سيمان در مترمكعب بتن است. 106- افزايش ابعتد پي سطحي ، در افزايش ظرفيت باربري ، موثرتر از كاهش ميزان نشست زير پي مي باشد. 107- با زيادتر شدن تراكم نسبي خاكهاي ماسه اي ، نوع گسيختگي در زير پي ها به اين ترتيب عوض مي گردند : برش پانچ-برش موضعي – برش كلي . 108- بتن ريزي در مجاورت آب مستلزم خشكاندن كف گود است. 109- حداقل ژرفاي شناسايي در يك پي شمعي گروهي به ميزان بيشتر از 7 برابر قطر شمع ، پائين تر از نوك شمع هاست. 110- نقش اصلي شناژ در پي جلوگيري از جابجايي پي هاست. 111- دو پي ، با عرض هاي متفاوت ، فشار يكساني را به زمين منتقل مي كنند . ميزان نشست در زير آنها ، در زير پي با عرض كوچكتر كمتر است. 112- ضخامت پي بر اساس برش تعيين مي گردد. 113- تفاوت عمده پي هاي سطحي و پي هاي عميق در نحوه انتقال بار به زمين مي باشد. 114- براي مقابله با نيروي قائم كششي در پي سيستم اجرائي مناسب ، اجراي عميق تر پي است. 115- عمق مطالعات ژئوتكنيكي براي يك ساختمان 2 تا 3 برابر عرض پي را در بر مي گيرد. 116- مناسبترين و اقتصادي ترين نوع سيستم پي سازي روي بسترهاي نرم و شل براي ساختمانهاي زير 5 طبقه بهسازي خاك بستر با سيمان و آهك و خاكريز مي باشد. 117- كيسون همان پايه عميق پي مي باشد. 118- محدوديت نشست كل مجاز يك پي راديه (گسترده) در كارهاي ساختماني مقدار قطعي و معيني دارد ولي معمولا بين 10-5 سانتيمتر برحسب نوع ساختمان متفاوت است. 119- پائين بردن آب زير زميني از سطح زمين باعث افزايش ميزان باربري و نشست يك پي مي گردد. 120- عمق پي هاي عميق نسبت به ابعاد آنها حداقل 6 برابر كوچكترين بعد افقي است كه انواع آنها شامل شمعها و ديواركها و ديوارهاي جداكننده مي باشد. 121- در هنگام بررسي ژئوتكنيكي بستر شالوده ها اثرات حضور آب را بايد از جنبه هاي ميزان نفوذپذيري خاكها در نظر گرفت. 122- پديده آبگونگي ( روانگرايي ) در خاكهاي ماسه اي اشباع احتمال وقوع بيشتري دارد و حداكثر شتاب زمين و عمق لايه خاك مورد نظر و فشار وارده بر خاك باعث رخداد اين پديده مي گردد. 123- نقش اصلي كلاف هاي افقي پي هاي منفرد مقابله با حركت نسبي پي هاي منفرد در جهت افقي مي باشد. 124- در يك پي منفرد تحت بار مركزي ، وجود لنگر سبب كاهش ظرفيت باربري پي مي شود. 125- براي مواجه با واژگوني پي هاي كناري ساختمان استفاده از پي هاي نواري ( مركب ) توصيه مي گردد. 126- در خاكهايي كه پتانسيل آبگونگي دارند استفاده از پي هاي گسترده ( راديه ژنرال ) مناسب تر است. 127- براي احداث پي در زمين هاي شيبدار خاكبرداري و هم تراز كردن پي هاي الزاميست. 128- ساخت و ساز در مناطق داراي پتانسيل شديد داراي مخاطرات ژنوتكنيكي زلزله اجتناب پذير است. 129- در مناطق زلزله خيز داراي خاكهاي ريزدانه چسبنده سست ، عمق بناهاي كوتاه مناسبترند چون داراي پريود طبيعي كوتاهتري هستند. 130- زهكشي جهت تثبيت نقاطي كه داراي پتانسيل لغزش است مناسبتر مي باشد. 131- نيروي افقي ناشي از زلزله موجب افزايش تنش وارد از طرف سازه به خاك پي و همچنين موجب كاهش ظرفيت باربري خاك و فشارهاي غير يكسان از طرف سازه بر خاك مي گردد. 132- حركت لرزه اي تابع پارامترهاي منبع لرزه ، مسير لرزه و شرايط موضعي ساختگاه است. 133- انرژي آزاد شده از منبع لرزه تابع مكانيزم شكست گسله و طول گسلش است. 134- بزرگي يك زمين لرزه تابه انرژي آزاد شده از منبع زمين لرزه است. 135- در تحليل اثر آبرفت در انتشار امواج پارامترهايي مانند ظرفيت برشي خاك ، ستبراي آبرفت و ميرايي خاك تاثير عمده اي دارند. 136- جهت جلوگيري از پديده روانگرايي در خاكي كه استعداد آن را دارد ، در ساخت و ساز يايد لايه روتنگراشدني را با روشهاي خاصي متراكم نمود يا از اعمال بار به آن لايه خوداري نمود. 137- كنترول نشست در طراحي پي ها پس از تحليل با استفاده از ظرفيت باربري بايد حتما انجام گيرد. 138- با در نظر گرفتن بارگذاري، زلزله در خاكهاي ماسه اي اشباع ظرفيت باربري نمايي كاهش مي يابد. 139- يكپارچگي پي و اسكلت ساختمان موجب بالارفتن مقاومت ساختمان در برابر آثار سوء ناشي از روانگرايي مي گردد. 140- در مناطقي كه احتمال وقوع روانگرايي ( آبگونگي ) وجود دارد استفاده از پي هاي گسترده الزاميست. 141- در مناطق داراي پتانسيل روانگرايي ، ساختمان چوبي مناسبتر است. 142- مناطقي بيشتر داراي پتانسيل روانگرايي هستند كه داراي ماسه هاي سست باشند. 143- در مناطق زلزله خيز بايستي براي طراحي ديوار حائل بايد فشار خاك وارد بر ديوار حائل را افزايش داد و محل اثر نيرو را نيز متناسبا تغيير داد. 144- در اثر زلزله پايداري ترانشه ها كاهش پيدا مي كند. 145- روانگري كامل هنگامي است كه مقاومت نزديك به صفر گردد. 146- ماسه بادي بهترين پتانسيل روانگرايي را دارد. 147- پتانسيل روانگرايي با مقدار ضربه نفوذ استاندارد اندازه گيري مي شود. 148- پديده آبگونگي در خاكهايي كه در اثر برش ، حجم آنها كم مي گردد اتفاق مي افتد. 149- در اثر زلزله ممكن است فشار بين پي و خاك ، بعضي از پي هاي اضافه و برخي ديگر كم گردد. 150- بهتر است در پي هاي مستطيلي خروج از مركزيت در ثلث وسط باشد. 151- براي اصلاح خاك داراي پتانسيل روانگري استفاده از روش تحكيم و تراكم خاك مناسبتر است. 152- در اثر بالا آمدن سطح آب در زير پي هاي خاك شني مقاومت تقريبا نصف مي گردد. 153- براي پي سوله ها يا دهانه هاي نه زياد ، شناژ بعلت نسبت لاغري شناژ در فشار مناسب نيست. 154- ايجاد پاشنه در كنار پي ها براي افزودن مقاومت برشي مي باشد. 155- در خاكهايي با پتانسيل روانگري سرعت موج برشي حدود 250 نتر بر ثانيه مي باشد. 156- تحكيم ديناميكي در خاك ماسه پوك مناسبتر است. 157- پيش بارگذاري توام با چاههاي زهكشي در خاك رس مناسبتر است. 158- در ميعان سازه بيشتر بداخل خاك فرو رفته و مي چرخد. 159- بزرگي يك زلزله بطول گسله اش ارتباط ندارد. 160- در صورتيكه ميزان رس خاك ماسه اي بيشتر باشد ، پتانسيل روانگري كمتر مي شود. 161- در روانگرايي هنگام زلزله فشار آب در نوسان پي افزايش مي يابد. 162- براي بارهائي كه در پي كوتاه مدت افزايش ديناميكي دارند مانند زلزله ، مقاومت مجاز حدود 30% افزايش مي يابد. 163- بر طبق آئين نامه 2800 در ساختمانهايي با مصالح بنائي غير مسلح كلاف افقي بايد در زير همه ديوارها و در محل همه سقف ها باشد. 164- ساختمانهاي آجري غير مسلح كه تراز روي بام آنها از زمين مجاور بيش از 8 متر نباشد تا 2 طبقه به اضافه يك زير زمين مجاز به ساخت مي باشند. 165- اتصال نما سازي كه با آجر سه سانتيمتر ضخامت انجام مي گيرد به اين شكل اجرا مي شود كه بدنه ساختمان در داخل ديوارهاي اصلي قبلا مفتولهايي گذارده شود و در موقع نما سازي سر آزاد اين مفتولها در داخل ديوار نما قرار گيرد. 166- از نظر آئين نامه شماره 2800 تعداد محدوديتي در تعداد طبقات ساختمانهايي با مصالح بنائي مسلح نداريم. 167- در يك ساختمان 20 طبقه بايد از عناصر قاب صلب و ديوار برشي براي تحمل نيروهاي جانبي استفاده نمود. 168- اختلاف بين قاب خمشي و قاب ساده در اين است كه تعداد اتصالات تير به ستون در قاب خمشي قابليت انتقال لنگر را دارا مي باشند ، در حاليكه در قاب ساده اين قابليت وجود ندارد. 169- پيش بيني قاب با اتصالات مقاوم خمشي ، در حالتي كه تعداد طبقات بيش از 14 طبقه و يا ارتفاع ساختمان بيشتر از 50 متر باشد ضروري مي باشد. 170- ضريب زلزله C در هيچ حال نبايد از 10 درصد شتاب مبناي طرح كمتر اختيار گردد. 171- حداقل ضريب اطمينان در مقابل واژگوني در اثر زلزله برابر 75/1 مي باشد. 172- حداقل ضريب زلزله استاتيكي يك سازه برابر 02/0 مي باشد. 173- حداقل ضريب زلزله قطعه الحاق به ساختمان برابر 84/0 مي باشد. 174- حداكثر ضريب زلزله استاتيكي براي يك سازه برابر 336/0 مي باشد. 175- نقش اصلي ميلگردهاي افقي در ديوارهاي آجري مسلح ، تقويت مقاومت برشي مي باشد. 176- در ساختمانهاي كوتاهتر از 15 طبقه سيستم مقاوم در مقابل بار جانبي زلزله مي تواند بادبند يا ديوار برشي باشد. 177- در مورد ساختمانهايي تا 5 طبقه يا كوتاهتر از 18 متر ارتفاع در صورتيكه فاصله بين مركز جرم طبقات بالاتر نسبت به مركز صلبيت هر طبقه زيرين آن ميزان 5 درصد بعد ساختمان در آن طبقه در امتداد عمود بر نيروي جانبي باشد محاسبه ساختمان در برابر لنگر پيچشي الزامي نيست. 178- نيروي جانبي در ساختمانهايي با عناصر مقاوم مختلط شامل ديوارهاي برشي ، بادبندها و قابهاي خمشي بايد بين اين عناصر به نسبت صلبيت آنها تقسيم گردد و هر طبقه براي بار مربوطه طراحي گردد. 179- در روش تحليل شبه ديناميكي توزيع نيروي برشي پايه در ارتفاع ساختمان براي هر مود نوسان منحصرا به وزن آن طبقه بستگي دارد. 180- در ساختمانهايي با ديوار باربر، طول ديوار باربر بين دو پشت بند حداكثر 30 برابر ضخامت آن مي باشد. 181- بادبندهاي موجود در يك ساختمان با اسكلت فلزي مي توانند از طبقه اي به طبقه ديگر تغيير موقيعت دهانه در داخل يك قاب مشخص داشته باشند. 182- درزهاي انقطاع لزومي ندارند در شالوده ساختمان ادامه يابند. 183- مقاومترين سيستم سازه اي براي مقاومت در برابر زلزله سيستم تركيبي قاب خمشي و ديوارهاي برشي است. 184- درز انقطاع بين دو ساختمان 5 طبقه مي تواند از روي پي به بالا بصورت ، با عرض ثابت ايجاد و با مصالح ضعيف پر شود. 185- براي محاسبه نيروي زلزله بام هاي مسطح و ساختمان هاي مسكوني فقط 20% بار زنده در نظر گرفته مي شود. 186- براي عملكرد بهتر ساختمانهايي با مصالح بنائي در مقابل زلزله مجموع طول بازشوها در هر ديوار باربر از نصف طول آن ديوار بيشتر نباشد. 187- براي رفتار مطلوب تر ساختمان ها در برابر زلزله عناصر بار بر قائم ( ستونها ) ديرتر از تيرها دچار خرابي گردند. 188- براي بهبود رفتار لرزه اي ساختمانها بهتر است طرح معماري ساختمان ، بر اساس پلان حتي الامكان ساده و متقارن در هر امتداد ارائه گردد. 189- در مورد ديوارهاي غيرباربر و تيغه ها اگر ارتفاع اين ديوارها از تراز كف مجاور بيشتر از 5/3 متر باشد ، تعبيه كلاف هاي افقي و قائم الزاميست. 190- در صورتيكه بر خلاف نقشه هاي اجرايي ، كليه ديوارهاي خارجي و داخلي ساختماني را با حفظ ضخامت و مقاومت از نوع سبكتر اجرا كنيم وزن ساختمان كم مي شود و تنش هاي زير پي كاهش مي يابد و زمان تناوب نيز كاسته و ضريب زلزله افزليش مي يابد. 191- گيردار بودن تكيه گاه هاي تير سبب افزايش مقاومت خمشي و كاهش تغيير شكل نيرو مي شود. 192- از نظر ضوابط زلزله سقف كاذب ترجيحا بايد با مصالح سبك ساخته شود و با اتصال مناسب به اسكلت يا كلاف بندي ساختمان متصل گردد. 193- حداقل ضخامت بتن پوششي روي ميلگردهاي طولي كلاف قائم برابر است با 5/2 سانتيمتر. 194- كلاف بندي قائم در ساختمانهايي با مصالح بنائي جهت كليه ساختمانهاي دو طبقه و ساختمانهايي يك طبقه با اهميت زياد الزاميست. 195- براي بارگذاري ، هر چه درجه نامعيني يك سازه بتن آرمه بيشتر باشد ، قابليت جذب انرژي آن بيشتر است. 196- در يك سقف تيرچه بلوك ، بتن ريزي روي تيرچه بلوكها با 5 سانتيمتر بتن با ميلگرد نمره 8 در هر 30 سانتيمتر عمود بر تيرچه ها انجام مي گيرد. 197- ضريب رفتار ساختمانهاي آجري مسلح 4 مي باشد. 198- حداكثر فاصله مجاز كلاف هاي قائم 5 متر مي باشد. 199- براي تسليح يك ديوار برشي آجري وجود ميلگرد قائم ضروري است. 200- در ديوارهاي آجري مسلح ، ميلگردهاي قائم تا داخل شناژ افقي پي ادامه مي يابند با حفظ طول 201- متداولترين حالت شكست ميانقابهاي آجري بهنگام زلزله ، علاوه بر ايجاد تركهاي ضربدري ، احتمال مي رود كنج هاي ديوار نيز خرد شود. 202- استفاده از فولادهاي ساختماني با تنش هاي تسليم بسيار بالا در ساختمان هاي ضد زلزله به هيچوجه نوصيه نمي گردد. 203- هر چه ضريب رفتار يك ساختمان بيشتر باشد آن ساختمان قابليت جذب انرژي بيشتري را دارد. 204- استفاده از ديوارهاي برشي بتني در داخل قاب خورجيني فلزي ، براي مقابله با نيروي زلزله ، در صورتيكه قاب با ديوار بصورت مناسبي متصل گردد مجاز است. 205- در تحليل يك قاب فضائي خمشي نيروهاي زلزله هر طبقه در مركز جرم آن طبقه مي باشد. 206- سقفي كه به مانند يك ديافراگم صلب عمل مي نمايد ، باعث مي شود كه نيرو هاي زلزله به نسبت صلبيت اعضاي مقاوم تقسيم شوند. 207- از نظر عملكرد سقف بعنوان يك ديافراگم صلب ، سقف تيرچه بلوك از طاق ضربي بهتر است. 208- سختي يك سازه به مشخصات خود سازه بستگي دارد. 209- احداث طره اي بيش از 1 متر ممنوع مي باشد. 210- در سازه هايي كه مركب از قاب خمشي و بادبند هستند ، نيروي زلزله به نسبت سختي بين قاب و بادبند تقسيم مي شود. 211- توزيع نيروي زلزله ابتدا بطور قائم و آنگاه بطور افقي انجام مي گيرد. |
نكات اجرائي ساختمان سازي ( پخش دوم نازك كاري )
قير وگوني اگر خاكهاي مجاور ديوارهاي زيرزمين مرطوب باشد روي ماسه سيمان را سه قشر قير وگوني مي كشند .در اين محل بيشتر از قير 70×60 استفاده مي نمايند.در موقع قير و گوني كردن بايد دقت شود كه به هيچ وجه منفذ يا سوراخي خالي نموده ودر همه لايه ها قير ،كليه سطح را بپوشاند وبهتر است در همين مرحله قير وگوني تا روي كرسي چيني ديوار زيرزمين يكسره پيدا كند در كليه مراحل بايد به وسيله قير وكليه سطح ديوار پوشانيده شده باشد اگر خاك اطراف زياد مرطوب نباشد يك لايه قير وگوني كافي است (دو قشر و يك لايه گوني) لايه هاي مختلف ديوار اتاقها : 1- ديوار سازي(آجر كاري با آجر سفالي و ملات ماسه سيمان) 2- شمشه گيري 3- گچ و خاك 4- سفيد كار كشته كشي 5- سنگ قرنيز شمشه گيري پس از ديوار چيني با توجه اينكه ديوارهاي خالي را به صورت سفالي (آجر چيني با آجر سفالي بدون شمشه ملات )مي چينند ودقت اين نوع ديوار چيني از لحاظ شاقول بودن و تراز بودن زياد است .به وسيله شمشه گيري ديوار را در سطح قرار مي دهند و يا به اصطلاح كارگري ديوار را در يك باد قرار ميدهند وآن بدينگونه است كه ابتدا با چشم بلند ترين نقطه ديوار را معين مي كنند (البته در سطح نما )و با گچ وماله نقطه صافي را در آن محل ايجاد مي نمايند وبعد اين نقطه را با شاقول به پايين منتقل كرده وسطحي كوچكي نيز هم باد آن با گچ و خاك پايين ديوار ايجاد مي نمايند آنگاه در گوشه ديگر ديوار نقطه را انتخاب كرده وباز با گچ وخاك نقطه صافي را درآن ايجاد مي نمايند. حال سه نقطه داريم كه طبق اصول هندسي در آن مي توان سطحي ومرور داد و حال به وسيله ريسمان كه بين دو نقطه مي كشند به فاصله يك متر و به يك متر زير ريسمان نقاطي با گچ وخاك وماله ايجاد كرده به طوري كه كليه اين نقاط هم باد ريسمان باشد بعد به وسيله شاقول اين نقاط را به پايين ديوار منتقل مي كنند آنگاه شمشه صافي را انتخاب كرده و به دو نقطه هم سطح و در امتداد يك شاقول متكي مي نمايند و با گچ وخاك پشت آن را پر نموده و بدين وسيله روي ديوار خطي به پهناي ، چند سانتيمتر و به طول ديوار ايجاد مي نمايند واين عمل را هر يك متر و به يك متر ويا قدري كمتر تكرارمي كنند. به اين كار شمشه گيري مي گويند و آنگاه بين اين خطوط را با گچ وخاك پر كرده و بدين وسيله گچ و خاك كردن اطاق را تكميل مي نمايند .در مورد سيمان كاري هم همين كار را انجام ميدهند ولي به جاي گچ وخاك از ملات ماسه سيمان استفاده مي نمايند . گچ وخاك خاك رس را الك كرده وبا گچ مخلوط مي نمايند. نسبت اين مخلوط در اصطلاح بنائي به قدرت گچ ويا زود گيري آن بستگي دارد .هر قدر گچ زود گير تر باشد به خاك بيشتري نياز دارد ومعمولا نسبت تقريبي اين مخلوط پنجاه در صد مي باشد . پس از مخلوط نمودن گچ وخاك، در ظرفهاي كوچكي كه به آن استامبولي مي گويند قدري آب ريخته و آنگاه اين مخلوط را روي آب مي پاشند تا بدينوسيله كليه دانه هاي گچ در تماس با آب باشد آنگاه آن را مخلوط كرده تا به صورت خميري يكنواخت در آيد و بعد فاصله ي بين شمشه گيري را كه قبلا توضيح داده شده به وسيله آن پر مي نمايند. علت مصرف خاك در گچ وخاك اين است كه هم ملات ارزانتر تمام مي شود وهم ملات دير گير تري بدست مي دهد و پلاستيك تراز ملات گچ مي باشد. سفيد كاري بعد از اتمام گچ وخاك وخشك شدن آن اقدام به سفيد كاري مي كنند . به علت زود گير بودن ملات گچ آن را مانند گچ وخاك به مقدار كم در استامبولي مي باشد. در موقع ساختن ملات گچ بايد پودر گچ را توي آبي كه در استامبولي مي ريزند بپاشند تا تمام ذرات گچ در مجاورت آب قرار گرفته و تر بشود .آنگاه آن را با ماله روي كاه گل و يا گچ خاك مي مالند به طوري كه سطح كاملا صاف و يكنواختي ايجاد شود . كشته كشي به علت زود گير بودن گچ نمي توان سطح آن را پرداختي وصاف نمود .بدين علت بعد از سفيد كاري و قبل از آنكه ملات گچ خشك شود روي آن را يك ورقه كشته به ضخامت چند دهم ميليمتر مي كشند و با ماله خوب پرداخت مي كنند تا سطحي كاملا صاف و آماده نقاشي به دست آيد. كشته ملات گچي است كه ديگر سخت نمي شود (خشك شدن با سخت شدن اشتباه نشود)و آن را بدين طريق تهيه مي نمايند كه ابتدا پودر گچ را از الك بسيار ريزي گذرانيده و آنگاه آن را مانند تهيه ملات گچ معمولي توي آب مي پاشند و بوسيله هم زدن ملات با دست مانع سخت شدن آن مي شوند و عمل همزدن آن تا 10 الي 15 دقيقه ادامه داده تا گچ حداكثر ازدياد حجم خود را بدست آورد .اين ملات كاملا يكنواخت بوده و هرگز سخت نمي گردد بلكه در اثر تبخير سطحي خشك مي شود .گچ ساختماني به رنگ سفيد بوده و روي آن را مي توان نقاشي نمود.بوسيله گچ روي ديوار و سقف ساختمان گل وبته ونقشهاي زيباي ديگري مي سازند كه به اين هنر به طور كلي گچ بري مي گويند . سنگ قرنيز با توجه به اين كه گچ در مقابل رطو بت مقا وم نبو ده و به سرعت فاسد مي شود، براي جلو گيري از رسيدن رطوبت به ديوار گچ كاري شده در موقع شستن كف ،دور اطاقها را به ارتفاع 10سانتيمتر يك سنگ پلاك كار ميگذارند كه به آن اصطلاح قرنيز ميگويند .براي قرنيز ميتوان از سنگهاي مختلفي مانند سنگ تراورتن ،باغ ابريشم و يا سنگ مرمر وغيره استفاده نمود .اگر در موقع كار گذاشتن اين سنگ دقت شود كه هم سطح گچ ديوار نصب گردد بهتر است زيرا اگر جلوتر از گچ عقب تر از گچ كاري نصب شود ودر نتيجه گچ تيزي پيدا خواهد كرد كه در اثر مرور زمان لب پريده شده ومنظره زشتي پيدا خواهد نمود .بهتر است از زيبايي در محل برخورد سنگ قرنيز وگچ فرو رفتگي كوچكي كه با آن چفت مي گويند در گچ ايجاد نمود .براي آنكه سنگ قرنيز هم باد گچ وخاك نصب شود بايد اولًا دقت نمود كه گچ وخاك ديوارها به 10 ـ15 سانتيمتر ختم گردد در ثاني در صورت لزوم بايد چند سانتيمتر از ديوار را در محل برخورد با كف تراشيد تا جاي براي كلفتي سنگ قرنيز وملات پشت آن ايجاد گردد.كلفتي سنگ قرنيز معمولا يك سانتيمتر است . موزائيك در ايران موزائيك به قطعه سيمان گفته مي شود كه به ابعاد 10 *10 و20 *20 و25* 25و 30* 30و 40 * 40و 50 *50 يافت مي شود وكف اطاقها را با آن فرش مي كنند. اين قطعه را معمولا در دو لايه آستر و رويه مي ريزند و بعد آن را با دستگاه هاي مخصوص پرس مي كنند و بعد چند روزي آن را در هواي آزاد گذاشته و آبپاشي مي نمايند تا در مجاورت رطوبت سيمان سخت گشته و قابل استفاده شود .آستر موزلئيك را كم سيمان تر و رويه آن را پر سيمان تر مي گيرند .قست رويه گاهي ساده وگاهي نقش دار تهيه مي شود . انتخاب نوع موزائيك وطريقه نصب آن بر حسب كف پوش روي آن متفاوت مي باشد . چنانچه فرش موزائيك آخرين لايه كف سازي باشد موزائيك را از نوع مرغوبتر مينمايد.اگر بخواهيم روي موزائيك را با موكت ويا پار كت و يا مصالح ديگر مفروش بنمائيم از موزائيك ارزانتر و يا حتي كاشي ساده سيماني استفاده مينمائيم اگر كف پوش آخر پاركت باشد بايد خطوط فرش موزائيك در امتداد يك ديگر واقع نشود مانند شكل، ياد آور مي گردد كه اگر بخواهيم طبقه هم كف را با پاركت مفروش نماييم حتما در زير فرش موزائيك بايد از قشر قير وگوني استفاده نمائيم. در محلهليي كه رفت وآمد زياد تر مي باشد يا اگر بخواهيم سطح زيباتري به وجود بياوريم براي فرش كردن اطاقها از سنگهاي پلاك به ابعاد ورنگ وشكل هاي مختلف استفاده مي نمائيم. سرويسها حمام- توالت- روشوئي- آشپزخانه قسمت هاي فوق كه از مهمترين مكانهاي ساختمان است از لحاظ اجراي ساختماني مخصوصا در مورد قير وگوني داراي يك نوع ديتيل مي باشد فقط ممكن است ازلحاظ عمران (ابعاد محلها )ويا تاسيسات ونوع لوله كشي باهم متفاوت باشند .كف ديوارهاي سرويسها داراي ديتلهاي جداگانه مي باشند لايه هاي كف سرويسها از پايين به بالا بعد از بتن به شرح زير است . 1- بتن سبك براي شيب بندي ، 2- يك لا يه ماسه سيمان ، 3-قير وگوني ، 4-فرش قير و گوني سرويس ها : قير وگوني سرويسها بهتر است در دو مرحله انجام شود. مرحله اول ديوارها، مرحله دوم كف نظر به اينكه معمولا كاشي كاري سرويسها را قبل از فرش كف انجام مي دهند چنانچه قير وگوني كف نيز همزمان با قير وگوني ديوارها انجام شود در موقع كاشي كاري وعبور ومرور كارگران از روي كف ناچار قير وگوني آسيب ديده و سوراخ مي شود ودر نتيجه در موقع فرش كف دوباره اين قير وگوني با دو لايه گوني تجديد شود .براي جلوگيري از اين دوباره كاري بهتر است ابتدا ديوارها را قير وگوني نموده وحداكثر اين قير وگوني را تا 10 سانتيمتر روي كف ادامه دهيم وبعد از اجراي كاشي كاري و بلافاصله قبل از فرش كف نسبت به قير وگوني كف اقدام نموده وفورا فرش كف را شروع نمائيم بهتر است قير وگوني كف سرويسها در دو لايه گوني و سه لايه قير انجام شود وبعد از اجراءحتما به وسيله آب بستن در محل از غير قابل نفوذ بودن آن مطمئن شويم .اگر قير وگوني كف را همان طوري كه در بالا اشاره شد بعد از كاشي كاري ديوار انجام مي دهيم بايد حتما قير وگوني كف زير قير وگوني قبلي كه از ديوار رويد كف آورده ايم قرار گيرد و بايد حتما به وسيله قير داغ اين دو لايه به همديگر بچسبد . در موقع قير وگوني كف بايد دقت شود تا حمل كف شور كاملا آب بندي شده ودر صورت امكان اين قير وگوني داخل لوله كف شور قرار گيرد كه در اين صورت مي بايد لوله كف شور به اندازه كافي بزرگ مي باشد تا هم قير وگوني وهمكف شور را در خود جا دهد. فرش كف : چنانچه كف داراي شيب باشد يعني اگر در كف سرويس كف شور كار گذاشته باشد محل سرويس را بايد با كف پوشهائي كه ابعادآن كوچكتر باشد فرش نمائيم . اين ابعاد بستگي به بزرگي وكوچكي سرويس دارد زيرا با قطعات بزرگ مثلاً 30 *30 نمي توان شيبهاي لازم را در مكانهاي كوچك اجراء نمود .ولي چنانچه كف سرويس داراي شيب نباشد مي توان براي فرش آن از هر اندازه كف پوش استفاده نمود مانند سراميك،موزائيك ،سنگ،كاشيهاي مخصوص كف،اين نوع كاشيها بايداولاً مقاوم بوده و در ثاني ليز نباشد. لايه هاي ديوارهاي سرويسها از خارج به داخل 1-ديوار 2-قشر ماسه سيمان زيرقير وگوني 3-قير وگوني 4-توري سيمي 5-كاشي لعابي وملات آن كاشي وملات آن : كاشي قطعهاي است لعابي به ابعاد 10 * 10يا15 * 15 يا20 * 20وياديگر ضخامت آن در حدود 6 ميليمتر الي يك سانتيمتر مي باشد.كاشي بر حسب لعاب روي آن به رنگهاي سفيد و يا الوان به بازار مي آيد.كاشي ازدو لايه تشكيل شده است.لايه زيرين كاشي از جنس خاك رس مي باشد كه پس از تعيين درصد نا خالصي هاي آن و اضافه نمودن مواد لازم آن را قالب گيري نموده و پس ااز خشك كردن آن را به كوره مي برند.در اين مرحله پختن قطعه كاملا انجام نمي شود آن را به صورت نيم پخت از كوره خارج مي نما يند به اين قطعه اصطلا حا پخت بيسكوئيتي ويا بيسكوئيت ميگو يند سپس لايه دوم را كه مواد زودگيري به نام لعاب است روي آن مي باشند ودوباره آن را به كوره برده در اين مرحله لعاب ذوب شده و كليه رويه كاشي را مي پو شاند وسطحي صاف صيقلي و غير قابل نفوذ ايجاد مي نمايد.چنانچه لايه زيرين و روئي كاشي داراي ضرايب انبساط متفاوت باشد در اثر تغيير درجه حرارت روي لعاب كاشي تركهائي ايجاد مي شود كه خيلي بد منظره و نازيباست . لعابي كه روي كاشي مي دهند انواع مختلف دارد مانند لعابهاي نمكي يا لعابهاي رنگي مانند سنگ آهن منگنزدار و يا اكسيد آهن آبدار. اين مواد رنگي را بر روي سفال كاشي مي پاشند بعد آن رادر كوره برده حرارت مي دهند و لعاب به صورت قشر صيقلي شيشه در آمده و تمام سطح آجر را به طور يكنواخت مي پو شاند . صنعت كاشي از قديم الايام در ايران متداول بوده و از دوران صفويه كاشي كارهاي جالبي در اصفهان به يادگار مانده است . براي نصب كاشي ابتدا زير كاشي را در كف به وسيله گچ يا ماسه تراز مي نمايند و بعد كاشي را به حال تراز وشاقول نصب نموده و موقتا با قطعه اي از گل رس تعادل آن را حفظ مي نمايند بعد دوغ آب پر از سيماني با ماسه نرم ساخته وآهسته آهسته پشت آن را در دو يا سه مرحله پر مي نمايند اگر يك مرحله پر نمايند اگر در يك مرحله پشت كاشي را با دوغاب سيماني پر كنند ممكن است در اثر وزن دوغاب كاشي از جاي خود كنده شده و يا شاقول و تراز بودن خارج شود پشت يك رج كاشي با دوغاب سيمان پر شد رج بعد را روي آن مي گذراند وبعد از اتمام كار در زهاي آن با ملاتي كه از لحاظ رنگ با كاشي هماهنگ باشد بند كشي مي نمايند معمولا از لحاظ زيبايي ارتفاع كاشي كاري را تا زير سقف ادامه مي دهند ولي حداقل ارتفاع كاشي در حمام ها به واسطه وجود دوش تا180 سانتيمتر و در آشپزخانه تا 150 سانتيمتر (چند رج بالاتر از ظرف شوئي ) و در توالت ها تا 60 سانتيمتر و اگر در توالت دست شوئي وجود داشته باشد ارتفاع كاشي در آن قسمت 90 سانتيمتر بايد باشد. سقف كاذب : سقف كاذب سقفي است كه در زير سقف اصلي ساختمان ساخته مي شود و به سقف اصلي آويزان است . سقف كاذب را به علل مختلف مي سازند مثلا در ساختمانهاي بتوني كه ضخامت شاه تيرها ودالهاي روي آن متفاوت است و اين اختلاف ارتفاع از پايين بد منظره مي باشد به وسيله ساختن سقف كاذب اين نازيباي را مي پوشانند و يا در محل ساختن خرپا كه به واسطه وجود دهانه هاي بزرگ ساخته مي شود ضخامت خرپا را در فاصله سقف كاذب تا سقف اصلي گم ميكنند .گاهي اوقات نيز براي سالنهاي سخنراني ويا سينما ويا تئاتر كه احتياج به نور و صداي مخصوص دارند اقدام به ايجاد سقف كاذبي كه نور و يا پخش صداي مورد لزوم را تامين نمايد مي نمايند. معمولا از فاصله بين سقف كاذب و سقف اصلي كه ممكن است تا حدود 80 سانتيمتر هم باشد لوله هاي آب گرم وآب سرد يا شوفاژ و همچنين كانالهاي حرارتي يا لوله هاي فاضلاب آب را عبور مي دهند. نما: رعايت نكات زير نما سازي الزامي است : نما بايد با سطح زير كار اتصال كافي داشته باشدتاهنگام بروز زلزلهخطر جدا شدن وفروريختن آن وجود نداشته باشد . نما بايد قابليت تحمل شرايط اقليمي خاص هر منطقه را داشته باشد. نما بايد به گونه اي انتخاب واجرا شود كه بروز اشكالاتي در آن (مانند ترك خوردگي ) موجب آسيب ديدن سطح زير كار بويژه اجزاي سازه اي شود . از اجزاي نمادهاي مجزا قبل از تكميل سطح زير كار پرهيز شود . از به كار بردن قطعات سنگين در نما پرهيز شود. عايقكاري رطوبتي: اجراي عايقكاري در موارد زير لازم است: الف) بامهاي تخت ،شيبدار:قوسي وگنبدها ب) اوانگاها وايوانها ج) كفها(در تماس با زمين نمناك وكف سرويسها وآشپز خانه د) شالوده ها(در تماس با زمين نمناك ) ه) ديوارها زير زمين وديوارهاي در تماس با آب و) ساير قسمتها از قبيل كف پنجره هاي در تماس با محيط اطراف ،در پوش وديوار جان پناه، دود كشها، بدنه وكف استخرها و منابع آب، نماهايي كه در معرض بوران قرار دارند. هنگام اجراي عايقكاري با قير و گوني قير اندود انجام مي شود بايد موارد زير را رعايت شود: 1- عايقكاري به هنگام بارندگي مجاز نيست. 2- عايقكاري بر روي سطوح مرطوب مجاز نيست.3- عايقكاري جامد را تا هنگامي كه گرم و روانند بايد مصرف كرد. 4 - دماي قير هاي مورد مصرف نبايد بيش از 177+ درجه سلسيوس باشد . 5- راه رفتن روي سطوح عايقكاري شده بايد با احتياط وبا استفاده با كفشهاي بدون ميخ انجام شود. 6- مصرف ميخ براي محكم كردن لايه هاي عايقكاري مجاز نيست. 7- لايه هاي عايق بايد از هر طرف 10 سانتيمتر همپوشاني داشته وبه قير مناسب كاملا به هم چسبانده شوند در همپوشاني لايه ها بايد لايه هاي رويي در سمتي قرار گيرند كه مطابق شيب بندي انجام شده آب از روي آنها به سمت لايه ريزي سرازير گردد.8- هنگامي كه عايقكاري در بيش از يك لايه انجام مي شود ، لايه هاي متوالي عايق بايد عمود بر هم قرار گيرند. 9- سطوح عايقكاري شده بايد پس از تكميل لايه محافظي پوشانده شوند. 10- عايقكاري با عايقهاي رطوبتي آماده ، مطابق روشهاي توصيه شده توسط سازندگان انجام شود ، در هر حال بايد به تاييد دستگاه نظارت برسد. 11- ايجاد زير سازي مناسب براي انجام عايقكاري ضروري است . باز شوها وتقويت كننده هاي اطراف آنها: رعايت موارد زير در مورد اندازه و محل باز شوها الزامي است: - مجموع سطح باز شوها در هر ديوار بار بر از يك سوم سطح آن ديوار بيشتر نباشد. - مجموع طول باز شوها در هر ديوار باربر از يك دوم طول ديوار بيشتر نباشد. - فاصله اولين باز شوها در هر ديوار باربر از بر خارجي ساختمان (از انتهاي ديوار) كمتر از ارتفاع باز شو به كمتر از 75 سانتيمتر نباشد ، مگر آنكه در طرفين باز شو كلاف قائم (از كف تا سقف ) قرار داده شود. - فاصله دو باز شو نبايد از دو سوم ارتفاع كوچكترين باز شوي طرفين خود و همچنين از مجموع طول آن دو باز شو كمتر باشد . در غير اين صورت جزر بين دو باز شو جزئي از باز شو منظور مي شود ونبايد آن را به عنوان ديوار برابر به حساب آورد. - نعل در گاه روي باز شوهاي مجاور بايد به صورت يكسره با دها نه اي برابر مجموع طول باز شوها به اضافه جزر بين آنها و رعايت نكات بند 80-1-3-6-9 باشد . - هيچ يك از ابعاد باز شوها از 2.5 متر بيشتر نباشد . در غير اين صورت بايد طرفين باز شو را با تعبيه كلافهاي قائم كه به كلافهاي افقي متصل مي شوند ، تقويت شود. نعل درگاه : براي نصب در گاهها رعايت شرايط زير الزامي است: طول نشيمن نعل در گاه بر روي ديوار در هر طرف بايد حداقل 30 سانتيمتر باشد. در صورت استفاده از كلافهاي قائم در اطراف باز شوها، نعل در گاه بايد به نحو مناسبي به آنها متصل شوند . عرض نعل درگاه بايد مساوي ضخامت ديوار باشد. براي مشاهده بخش اول كه شامل نكات ساختمان سازي تا مرحله سفت كاري ، به آرشيو فروردين مراجعه كنيد با تشكر از مهندس صادق لطفعليان |
مشخصات فني عمومي كار هاي ساختماني
بطور كلي تمام كارها بايد با رعايت اصول فني انجام گيرد . مشخصات تعيين شده در اين دفترچه به منظور ارائه نكات فني لازم الاجرا در كارگاههاي ساختماني بوده وچنانچه مشخصات فني خصوصي پروژه هاي اجرايي مغاير با مفاد مندرج در اين دفتر چه باشد . مشخصات فني خصوصي اولويت داشته و اجرا كننده موظف به اجراي آن مي باشد . بطور خلاصه دفترچه مشخصات فني و عمومي حاضر راهنمائي براي كليه امور كه به تفضيل در پروژه مورد نظر ذكر نشده است مي باشد و هيچ اجرا كننده اي نمي تواند به استناد مندرجات اين دفترچه از مسئوليت حسن انجام كار خويش بكاهد . سطح ايستايي منظور از سطح ايستايي ، سطح طبيعي آب زير زميني منطقه اي با توجه به نوسانات فصلي مي باشد . تاب زمين منظور از تاب زمين حداكثر فشار قابل تحمل زمين بدون در نظر گرفتن ضريب اطمينان مي باشد . تاب مجار زمين منظور از تاب مجاز زمين حداكثر فشار قابل تحمل زمين با در نظر گرفتن ضريب اطمينان مي باشد . وزن مخصوص ظاهري وزن مخصوص ظاهري عبارت است از وزن واحد حجم قضائي بار وارده منظور از بار وارده بر آيند كليه نيروهاي وارده مي باشد . آماده كردن كارگاه تخريب ساختمانهاي موجود و قديمي ( غير از آثار باستاني ) كه تخريب آنها به منظور احداث ساختمانهاي مورد پيمان ضروري است بايد قبل از خراب كردن اندازه گيري و صورت مجلس گردد . قبل از شروع به تخريب ابنيه و تاسيسات زائد بايد سرويسها و انشعابات مربوط به آن مانند آب ، فاضلاب ، برق ، تلفن ، سوخت و غيره قطع و بنحو اطمينان بخشي مسدود گردد . لوله هاي آتش نشاني نبايد بدون اطلاع و اجازه مقامات صلاحيتدار قطع شود . مصالح قابل استفاده حاصل از تخريب حتي الامكان بايد جمع اوري و دسته بندي شدهو سپس در محل مناسبي انبارگردد . قبل از تنظيم صورت مجلس و صدور دستور كار ، تخريب هيچ ساختماني مجاز نمي باشد در حين تخريب بايد مرتبا آبپاشي صورت گيرد و احتياطات لازم به منظور جلوگيري از ايجاد گردوغبار انجام شود . هنگام تخريب وهمچنين حين اجراي عمليات ساختماني علاوه بر رعايت مقررات ودستورات شهرداري و وزارت كار بايد ديواري موقت به منظور مجزا كردن محيط كارگاه از محوطه اطراف و تامين ايمني عابرين ساخته شود . نقاط نشانه ومبدا به منظور تعيين حجم عمليات و اجراي صحيح كار بايد به تعداي كافي نقاط نشانه و مبدا تعيين گردد نقاط اصلي نشانه ومبدا بايد روي پايه هاي بتني و بارنگ روغني مشخص و شماره گذاري شوند. سطح مقطع فوقاني پايه هاي بتني حداقل 10*10 سانتيمتر و ارتفاع آن حداقل بايد 70 سانتيمتر باشد و پس از نصف حدود 20 سانتيمتر از آن بالا از سطح زمين طبيعي قرار گيرد . تسطيح محوطه : در صورتي كه زمين تحويل شده براي ساختمان سنگلاخ بوده ويا داراي ناهمواريهاي زياد باشد كه مانع انجام عمليات ساختماني شود بايد محوطه كارگاه تا تراز مورد نظر پاك و هموار گردد . مصرف سنگهاي حاصله از اين عمليات در ساختمان به شرطي مجاز است كه بصورت قابل استفاده در آمده باشد . چنانچه زمي تحويل شده براي ساختمان آب خيز بوده واجراي كار در آن بدون زهكشي مقدور نباشد ، بايد نسبت به زهكشي كليه زمينهايي كه در آن بنا احداث مي گردد اقدام شود . ساختمانهاي موقت براي انجام امور اداري و دفتري ضروري است بطور موقت اطاق يا اطاقهايي به وسعت لازم در محوطه كارگاه و با مجاورت آن تهيه و ساخته شود و همچنين تاسيسات روشنايي وحرارتي و بهداشتي و در صورت امكان وسائل ارتباطي براي كارمندان و كارگران تامين شود به منظور نگهداري و حفاظت مصالحي كه ممكن است در هواي آزاد فاسد شده و يا آسيب ببيند لازم است انبارهايي با وسعت مناسب با احتياجات كارگاه بندهاي زير انجام شود . الف – عمق گود برداري ترانشه در نقاط زمين بايد به طوري باشد كه لوله و كابل دقيقا در ترازهاي داده شده در نقشه قرار گيرد . ب – گودبرداري ترانشه بايد به نحوي صورت گيرد كه داراي عرض كافي براي اتصال لوله ها در داخل تراشه باشد . پ – كندن تراشه ابتدا بايد تا 15 سانتيمتر عمق نهايي انجام شود و بقيه گود برداري توسط دست ودرست قبل از ريختن بتن كف و با ماسه و يا قرار دادن لوله ها صورت گيرد . ت – كف ترانشه ها بايد به دقت طبق نقشه تنظيم شود به نحوي كه تكيه گاه يكنواختي باي كابل و لوله در تمام طول ايجاد گردد مگر در نقاطي كه براي سهولت اتصال گود برداري زيادتري لازم است . هنگاميكه ايجاد ترانشه در زمين سنگي انجام مي شود بايد به منظور تنظيم كف ترانشه قشري از ماسه نرم به ضخامت حداقل 10 سانتيمتر در كف ترانشه زير لوله با كابل ريخته شود . خاكريز خاكريزي داخل تراشه پر كردن ترانشه نبايد قبل از بازرسي و آزمايش و يا كابلهاي داخل آن انجام پذيرد . ترانشه بايد ابتدا تا ارتفاع 15 سانتيمتري روي لوله با ماسه پر شود و سپس خاكريزي داخل آن قشر به قشر طبق نقشه و مشخصات به آرامي انجام شود . از ريختن خاك از ارتفاع زياد بايد خود داري گردد كوبيدن قشر هاي خاكريزي ( به استثناي ماسه روي لوله ) بايد به وسيله مناسبي طبق نظر دستگاه نظارت انجام گيرد . خاكريزي داخل اطاق و ياكف پياده رو و يا پشت پي تا تراز مورد نظر بايد در قشرهاي حداكثر 30 سانيمتري انجام و پس از آبپاشي با وسيله دستي يا موتوري به خوبي كوبيده شود ولي در د رمورد كف انبارها ، يا سالنهايي كه ماشينهاي سنگين در آن رفت و آمد مي كنندبايد با غلطك موتوري تا حد تراكم لازم انجام شود . از ريختن خاكهاي نامناسب مانند خاك زراعتي ، لجن ، ماسه بادي وغيره در خاكريزي ها بايد خود داري شود . پي سازي كليات قبل از اقدام به پي سازي ساختمان بايداطمينان حاصل گردد كه در طرح و محاسبات نكات زير رعايت شده باشد : الف – نشست زمين بر اثر تغيير سطح ايستايي ب – نشست زمين ناشي از حركت ولغزش كلي در زمينهاي ناپايدار پ – نشست ناشي از ناپايداري زمين بر اثر گود برداري خاكهاي مجاور و حفر چاه . ت – نشست ناشي از ارتعاشات احتمالي كه از تاسيسات خود ساختمان با ابنيه مجاور آن ممكن است ايجاد شود . تعيين تاب فشاري زمين : براي روشن كردن وضع زمين در عمق ، بايد چاه هاي آزمايشي ايجاد گردد اين چاهها بايد به عمق لازم و به تعداد كافي احداث گردد و تغييرات نوع خاك طبقات مختلف زمين بلافاصله مورد مطالعه قرار گيرد و نمونه هاي كافي جهت بررسي دقيق به آزمايشگاه فرستاده شود . براي بررسي و تعيين تاب فشاري زمين در مورد خاكهاي چسبنده نمونه هاي دست نخورده جهت آزمايشگاه لازم تهيه مي گردد و براي خاكهاي غير چسبنده آزمايشهاي تعيين دانه بندي و تعيين وزن مخصوص خاك و آزمايش بوسيله دستگاه ضربه دار در مح لانجام مي گيرد در حين گمانه زني بايد تعيين كرد كه آيا زمين محل ساختمان خاك دستي است يا طبيعي و تشخيص اين امر حين عمليات خاكبرداري با مشاهده مواد متشكله جدا محل خاكبرداري و وجود سوراخها ومواد خارجي ( نظير آجر ، چوب ، زباله و غيره ) مشخص مي شود . به منظور تعيين تاب مجاز زمين مي توان از تجربيات محلي مشروط بر آن كه كافي بوده باشد استفاده كرد . ابعاد پي ساختمانهاي ساخته شده قرينه اي براي تعيين تاب مجاز زمين خواهد بود . هنگامي كه نتايج تجربي در دسترس نباشد و از طرف تعيين تاب مجاز زمين با توجه به اهميت ساختمان مورد نياز نباشد ، مي توان تاب مجاز را با تعيين نوع خاك توسط متخصص با استفاده از جدول شماره 2-19 ايران تعيين نمود . قراردادن پي ساختمان روي خاكريزهايي كه داراي مقدار قابل توجهي مواد رسي بوده ويا به خوبي متراكم نشده باشد صحيح نبوده و بايد از آن خود داري كرد در صورتي كه پي سازي در اين نوع زمين به عللي اجباري باشد ، بايد نوع و جنس زمين مورد مطالعه و آزمايش قرار گرفته و سپس نسبت به پي سازي متناسب با اين نوع زمين اقدام گردد . لغزش زمين : از احداث ساختمان روي شيبهاي ناپايدار و همچنين زمينهاي كه داراي لغزش كلي مي باشند بايد خود داري نمود ، زيرا جلوگيري از لغزش اين نوع زمينها تقريبا غير ممكن است و اين گونه زمينها غالبا با مطالعات زمين شناسي قابل تشخيص مي باشند . چنانچه احداث ساختمان در اينگونه زمينه ضرورت داشته باشد بايد تدابيري لازم پيش بيني شود تا حركات لفزشي زمين موجب بروز خرابي در ساختمان نگردد . بتن و بتن آرمه مصالح سيمان سيمان پرتلند مورد مصرف در بتن بايد مطابق ويژگيهاي استانداردهاي زير باشد : الف – سيمان پرتلند، قسمت دوم تعيين و يژگيها، شماره 389 ايران . ب – سيمان پرتلند ، قسمت دوم تعيين نرمي ، شماره 390 ايران . پ – سيمان پرتلند قسمت سوم تعيين انبساط ، شماره 391 ايران . ت – سيمان پرتلند ، قسمت چهارم تعيين زمان گيرش ، شماره 392 ايران . ث – سيمان پرتلند ، قسمت پنجم تعيين تاب فشاري و تاب خمشي شماره 393 ايران . ج سيمان پرتلند ،قسمت سوم تعيين ئيدارتاسيون ، شماره 394 ايران سيمان مصرفي بايد فاسد نبوده ودركيسه هاي سالم و يا قمرنهاي مخصوص سيمان تحويل و در سيلو ويا محلي محفوظ از بارندگي و رطوبت نگهداري شود. سيماني كه بواسطه عدم دقت در نگهداري و يا هر علت ديگر فاسد شده باشد بايد فورا از محوطه كارگاه خارج شود . مدت سفت شدن سيمان پرتلند خالص در شرايط متعارف جوي بايد از 45 دقيقه زودتر و سفت شدن نهايي آن از 12 ساعت ديرتر نباشد در انبار كردن كيسه هاي سيمان بايد مراقبت شود كه كيسه هاي سيمان طبقات تحتاني تحت فشار زياد كيسه هايي كه روي آن قرار گرفته است واقع نشود در نقاط خشك قرار دادن كيسه ها روي يك ديگر نبايد از رده رديف و در نقاط مرطوب حداكثر از 4 رديف بيشتر باشد . محل نگهداري سيمان بايد كاملا خشك باشد تا رطوبت به آن نفوذ ننمايد . شن وماسه شن وماسه بايد از سنگهاي سخت مانند گرانيت ، سيليس و غيره ، باشد . بكار بردن ماسه هاي شيستي يا آهكي سست ممنوع است . ويژگيهاي شن وماسه مصرفي بايد مطابق با استاندارد هاي زير باشد : الف – استاندارد شن براي بتن وبتن مسلح شماره 302 ايران . ب – استاندارد مصالح سنگي ريز دانه براي بتن و بتن مسلح شماره 300 ايران . مصالح سنگي بتن را مي توان از شن وماسه طبيعي و رود خانه اي تهيه نمود . به جز موارد زير كه در آن صورت بايد مصالح شكسته مصرف گردد : در مواردي كه بكار بردن مصالح شكسته طبق نقشه و مشخصات و يا دستور دستگاه نظارت خواسته شده باشد . هر گاه مصالح طبيعي و يا رودخانه اي طبق مشخصات نبود ه و يا مقاومت مورد نياز را دارد . در صورتي كه بتن از نوع مارك 350 و يا بالاتر باشد . چنانچه مخلوط دانه بندي شده با ويژگيهاي استاندارد مطابقت نكند ولي بتن ساخته شده با آن داراي مشخصات مورد لزوم از قبيل تاب ، وزن مخصوص و غيره باشد ، دستگاه نظارت مي تواند با مصرف بتن مزبور موافقت نمايد . شن وماسه بايد تميز بوده ودانه هاي آن پهن و نازك و يا دراز نباشد . مقامت سنگهايي كه باري تهيه شن وماسه شكسته مورد استفاده قرار مي گيرند نبايد داراي مقاومت فشار كمتر از 300 كيلوگرم بر سانيتمتر مربع باشد . دانه بندي ماسه بايد طبق اصول فني باشد .ماسه اي كه براي كارهاي بتن مسلح بكار مي روند نود وپنج درصد آن بايد از الك 76/4 ميليمتر عبور كند و تمام دانه هاي ماسه بايد از سرندي كه قطر سوراخهاي آن 5/9 ميليمتر است عبور نمايد . دانه بندي ماسه براي بتن و بتن مسلح بايد طبق جدول (4 -1-2 الف ) باشد . جدول شماره ( 4-1-2 – الف ) اندازه الكهاي استاندارد درصد رد شده از الكهاي استاندارد 9500 ميگرن 4760 ميگرن 2380 ميگرن 1190 ميگرن 595 ميگرن 297 ميگرن 149 ميگرن 100 95 تا 100 80 تا 100 50 تا 85 25 تا 60 10 تا 30 2تا 10 باقيمانده مصالح بين هر دو الك متوالي جدول فوق نبايد بيش از 45 درصد وزن كل نمونه باشد . حداكثر لاي و ذرات ريز در ماسه نبايد از مقادير زير تجاوز نمايد : الف – در ماسه طبيعي و يا ماسه بدست آمده از شن طبيعي 3% حجم ب – در ماسه تهيه شده از سنگ شكسته 10% حجم براي كنترل ارقام فوق بايد آزمايش زير در محل انجام گيرد : در يك استوانه شيشه اي مدرج به گنجايش 200 سانتيمتر مكعب مقدار 100 سانتيمتر مكعب ماسه ريخته و سپس آب تميز به آن اضافه كنيد تا مجموع حجم 150 سانتيمتر مكعب برسد ، بعد آنرا بشدت تكان داده و براي سه ساعت به حال خود باقي گذاريد . پس از سه ساعت ارتفاع ذرات ريز كه بر روي ماسه ته نشين شده و بخوبي از آن متمايز است از روي درجات خوانده مي شود و برحسب درصد ارتفاع ماسه دراستوانه محاسبه مي گردد در صد رسد ولاي ذرات ريز كه بدين ترتيب بدست مي آيد نبايد از مقادير مشخص شده در بالا تجاوز نمايد . مصرف شن وماسه اي كه از خرد كردن سنگهاي مرغوب و سخت در كارخانه بدست مي آيد مشروط بر آنكه ابعاد دانه هاي آنها در جدول دانه بندي فوق قرار گرفته باشند ، نسبت به شن وماسه طبيعي ارجحيت دارد . شن وماسه بصورت حجمي و يا وزني با پيمانه ها ويا ترازوهائي كه بدين منظور تهيه شده اند اندازه گيري مي شوند . مقدار شن وماسه مصرفي در بتن جدولي كه بعدا خواهد آمد مشخص شده است . ابعاد شن مصرفي براي بتن بايد طوري باشد كه 90 درصد دانه هاي آن بر روي الك 76/4 ميليمتري باقي بماند . دانه بندي شن نبايد از حدود مشخص شده در جدول شماره ( 4-1-2- ب ) تجاوز نمايد . اندازه الك طبق استاندارد شماره 295 ايران خواهد بود . انبار كردن شن وماسه بايد به نحوي باشد كه موارد خارجي وزيان آور به آنها نفوذ نكنند . مصالح سنگي بايد بر حسب اندازه دانه ها تهيه و در محلهاي مختلف انباشته شوند . مصالح درشت دانه ( شن ) بايد حداقل دردو اندازه جداگانه تهيه وانباشته گردد . مصالحي كه دانه بندي آنها حدودا بين 76-4 تا 1/38 ميلي متر است بايد از مرز دانه هاي 05/19 ميليمتري و مصالحي كه دانه بندي آنها بين 76/4 تا 8/50 يا 5/64 ميليمتر است بايد از مرز دانه هاي 4/25 ميليمتري به دو گروه تقسيم گردند . آب آب مصرفي بتن بايد تميز و عاري از روغن و اسيد و قليائي ها واملاح و مواد قندي و آلي و يا مواد ديگر يكه براي بتن وفولاد زيانبخش است ، باشد . منبع تامين آب بايد به تائيد دستگاه نظارت برسد . آب مورد مصرف بايد در مخازني نگهداري شوند كه از آلودگي با مواد مضر محافظت گردد : حداكثر مقدار مواد خارجي موجود در آب بشرح زير است : الف – حداكثر مواد اسيدي موجود در آب بايد به اندازه اي باشد كه 10 ميليمتر مكعب سود سوز آور سي نرمال بتواند يك سانتيمتر مكعب آب را خنثي كند . ب - حداكثر مواد قليايي موجود در آببايد به اندازه اي باشد كه 50 ميليمتر مكعب اسدي كلريدريك دسي نرمال بتواند يك سانتيمتر مكعب آب را خنثي كند . پ – درصد مواد موجود در آب نبايد از مقادير زير تجاوز كند : مواد آلي – دو دهم در هزار مواد معدني – سه در هزار مواد قليائي – يك درهزار سولفاتها – نيم در هزا ر در حالتي كه كيفيت آب مصرفي مورد ترديد باشد در صورتي مي توان از آن استفاده نمود كه تاب فشاري بتن نمونه ساخته شده با اين آب حداقل 90 درصد تاب فشاري بتن نمونه ساخته شده با آب مقطر باشد . بطور كلي مصرف آبهاي آشاميدني تصفيه شده براي ساختن بتن بلامانع است . |
پيدايش ترك در ساختمان
افت پي بر اثر عواملي همچون رطوبت و فشارهاي وارده از طبقات ، بي مقاومتي خاك و عملكردهاي آن پيش مي آيد . همچنين نوع مصالح مصرفي و اجراي غيرفني ، سبب نشستهاي پي مي شود . در مجموع ، بر اثر حركات زمين ، اسكلت بنا حركت مي كند و شكستهاي مختلف كه شامل تركهاي عميق و يا معمولي و در مواردي به شكل مويي است ، نمايان مي شود. موقعيت ترك : تركهاي عميق : اين تركها گاهي به طور دائمي به وجود مي آيد و دليل آن نشست مرتب پي است كه در اين صورت ، بودن ساكنان در ساختمان خطرناك است. تركهاي ثابت : معمولا پس از نشست پي ، تحرك ساختمان كم مي شود. اين پديده بر اثر قطع رطوبت و فشرده شدن سطح زير پيش مي ايد. در نتيجه ، شكست و افت ديوارها و اسكلت بنا نيز متوقف ، و حالت ترك ثابت مي شود. موي تركهاي معمولي : اين تركها در اثر افتهاي كوچك در اسكلت بنا و به واسطه نيروها و در مواردي به علت نوع مصالح اندود به وجود مي ايند. رطوبت ، انقباض و انبساط حاصله در مقابل خشك شدن سطوح مرطوب ، باعث ايجاد تركهاي مويي مي شود. حالتهاي ترك : ترك را به شكلهاي مختلف مي توان آزمايش كرد. نوع خطرناك و بدون خطر آنها را به شكلهاي زير مي توان شناسايي كرد: الف) بند دوقسمت ديوار را كه بر اثر تركهاي عميق از يكديگر جدا شده اند ، با گچ دستي طوري كف كش مي كنيم كه ملات فقط دو قسمت جدا شده را پوشش دهد ؛ يعني در تركها نفوذ نكند پس از خودگيري و خشك شدن ملات گچ ، چنانچه از ديوار جدا شود ، اسكلت در حال نشست و افت كامل است كه بايد در مورد آن با احتياط رفتار كرد. ب) در موارد ذكر شده در بالا ، مي توان روي ترك دو قسمت جدا شده ديوار را نوار كاغذي از جنس كاهي نازك به ابعاد 30*3 سانتيمتر به شكل ضربدر (*) با پونز نصب كرد. چنانچه كاغذ پاره شود ، شكست و نشست در ساختمان بسيار خطرناك مي باشد. در اين صورت ، ساختمان بايد از سكنه خالي شود. ج) در نشستهاي خطرناك ، كلاف پنجره بر اثر نيروي فشار ، اهرم و دفرمه مي شود . به علت بالا بودن ضريب شكنندگي ، شيشه پنجره ها ترك مي خورند و مي شكنند. د) در افتهاي مداوم پي و مواقع سكوت ، صداهاي "تك تك " كه حاصل ترك مصالح و بويژه اجركاري است ، شنيده مي شود. روش تعمير تركها : همانطور كه گفتيم ، بر اثر نشست ، تركهايي به وجود مي آيد كه برخي از آنها مويين و ريز هسنتد . با خالي كردن اطراف آنها و با " كشته كشي " و كشيدن پنبه آب روي سطوح تركهاي مويين آنها گرفته و آماده نقاشي مي شوند. تركهاي نيمه عميق : بر اثر حركت پذيري سقف توفال كه از انقباض و انبساط رطوبت و حرارت حاصل مي شوند . تركهايي به وجود مي آيد . اين تركها را با نوك كاردك و ماله خالي مي كنيم و پس از " آماده كشي " و پرداخت كشته و پنبه زني ، تركها را مي گيريم و آماده نقاشي ميكنيم. تركهاي عميق : اطراف ترك را با تيشه مي تراشيم و سپس درز آن را كاملا خالي مي كنيم. كاربردن گچ دستي و كف كش كردن ، درون ترك را پر و سطح آن را با گچ آماده صاف مي كنيم . سپس با گچ كشته و پنبه اب ، سوح آن را كاملا پرداخت و آماده نقاشي مي كنيم. توجه شود : چون سطح كشته كشي در بعد بيشتري انجام مي شود تا خطر كپ كردن به وجود نيايد ، بابد اصولي را به كاربرد تا سطح ترك از اطراف به شكل پخ از گچكاري و اندود برداشته شود تا عمق ترك در سطحي عريض پيوند شود. به اين عمل اصطلاحا " پرداخت كردن ، كشته و همسطح كردن با زمينه در گچكاري قديمي " مي گويند. ترك در تقاطع ديوار : ديوارها بر اثر نداشتن پيوند با هشت گير ترك مي خورند . در مواقعي نشست و شكست ديوارها ، تركها كاملا باز و رويت مي شوند . در بعضي موارد ، اين تركها بسيار عميق هستند ؛ به طوري كه مي توان دست را در درون آنها حركت داد . در اين حالت ، چنين عمل مي كنيم : 1- سطح ترك را از دو طرف كاملا با تيشه مي تراشيم ، و پس از جارو ، سطوح آن را كاملا مرطوب مي كنيم . 2- چنانچه لازم باشد ، كنارهاي ترك را با قلم و چكش چند سانتيمتر بازتر مي كنيم تا نشست گچ با عمق بيشتري انجام شود. 3- ملات گچ تيزون را شلاقي در درون ترك مي كوبيم تا سطح ترك كاملا پر شود. 4- پس از پر كردن ترك به شكل سرتاسري و كف كش كردن گچ تيزون ، اندود گچ و خاك را اجرا مي كنيم. 5- در صورت نياز ، ترك را شمشه گيري مي كنيم تا در سطح گچكاري يكنواختي به وجود آيد. 6- با گچ آماده و سپس گچ كشته ، سطح اندود را " سفيدكاري" مي كنيم و با پنبه آب زدن براي پرداخت ، گچكاري را خاتمه مي دهيم. توجه شود: چنانچه در محل تقاطع ديوار ديوار ابزار گرد زده شود ، يعني ماهيچه به وجود آيد ، ترك مجددي پيش نخواهد آمد . ترك در نعل درگاه : به علتهاي زير ، نعل درگاه و سوح زير آن مي شكنند : الف) در اثر نشست ستون زير نعل درگاه ، به علت اهرم شدن آن ، برش افقي به وجود آيد. ب) برشهاي عمودي به خاطر وجود پيوند و اثر نيروهاي فشاري در امتداد تير نعل درگاه و برشهاي طولي بعد از مقدار گير نعل درگاه به وجود مي آيد كه در هر دو حالت ، جداره تركها را مي تراشيم ، باز مي كنيم و سپس گرد آن را مي گيريم . بهد ، محل مرطوب شده را با اصطلاحا گچ تيزون ( زودگير) پر مي كنيم و زمينه را با كشته كشي آماده مي سازيم و سپس تركها را به ترتيب ترميم و تعمير مي كنيم. پيوند در تركهاي عميق : چنانچه ترك عميق باشد ، رجهاي بريده شده را از دو طرف به اندازه يك نيمه ، خالي مي كنيم و با به كاربردن ملات مرغوب و اجرهاي راسته مقاوم ، سطح ترك را در عزض ديوار با رعايت پيوند ، كامل مي گيريم و سپس مبادرت به اندودكاري مي كنيم. در اين صورت ، اثر ترك كلي محو مي شود. در بعضي موارد ترك به حدي است كه از بيرون نور و اشيا قابل رويت مي شود . به طور مسلم ، اين ترك و شكست و نشست از پي شروع مي شود و تا بالاترين قسمت ساختمان ادامه مي يابد كه براي تعمير ان ، به اينصورت عمل مي كنيم : مسير ترك را در كفسازي دنبال مي كنيم و با برداشتن كفسازي به پي مي رسيم . تعمير از پي شروع مي شود . پاز كرسي چيني ، جداره ترك را جهت به وجود آوردن پيوند خالي مي كنيم . پس از بنايي ترك مذكور ، در عمق ديوار اندود و سفيدكاري انجام مي دهيم. رفع ترك اطراف ستونهاي فلزي : در اجراي اسكلت فلزي كنار ستون فلزي ، هر 60 سانتيمتر ، ميلگرد با برگشت به صورت l خوابيده به نام علمي كيليبس به معناي گيره ، چفت و بست ، پهلو گرفتن و سفت كردن است . آهنگر اسكلت ساز آن را اصطلاحا كلمس مي گويد . حدودا به قطر نمره 16 ميليمتر و به طول 50 سانتيمتر و برگشت ( گونيا زاويه 90 درجه ) حدود 12 سانتيمتر پاجوش به قطر كافي اتصال مي شود. اين اجرا ديوار آجري را با ستون فلزي به طور اصولي پيوند و اتصال مي دهد. اجراي اصولي اين روش يه اين شرح است كه كيليپس زا به دو ستون مقابل و در راستاي يكديگر جوش مي دهيم . سپس ، با ميلگرد راستاي هم قطر و با رعايت اورلپ به دو كيليپس جوش مي دهيم . توجه گردد كه چنانچه فاصله دو ستون فلزي مقابل از 3 متر بيشتر باشد ، بايد از وجود وادار ، فلزي مانند سپري جهت نصب بين دو ستون استفاده كنيم. سپس ، كيليپس گذاري بين ستونها و وادار را در راستاي يكديگر انجام دهيم . بهد هم سفتكاري ديوار را اجرا كنيم. باز هم توجه گردد كه چنانچه فاصله تير زيرين و تير فوقاني در قاب ، مرتفع و بيشتر از ارتفاع 3 متر باشد ، بايد از وجود تير فرعي غير باربري مانند نبشي استفاده كنيم . به طور مسلم ، اتصال تير فرعي با وادار و اجراي كليپس گذاري در مجموعه ذكر شده ، سفتكاري را با اسكلت فلزي كاملا درگير مي سازد. با اين روش اولا وجود تركها در موقع نشست از بين خواهد رفت ؛ ثانيا در مقابل زلزله و تحركات زمين ، ديوارهاي ساختمان و به خصوص ديوارهاي خارجي نگهداري مي شوند كه از براي تعمير چنين عمل مي كنيم : 1- سطح اندود رويه ، آستر روي ستون و دو ديوار متصل به ستون فلزي را به عرض 100 سانتيمتر و در شرايط محدود حتي به عرضي كمتر ، جمع اوري مي كنيم . 2- به فاصله و ارتفاع هر 60 سانتيمتر از ذدو ديوار ، كناره ستون را در يك رج افقي به اندازه 50 سانتيمتر خالي مي كنيم. 3- عمل كليپس گذاري را در دو رج خالي شده با ستون فلزي از ميلگرد حداقل نمره 16 با جوش مطمئن و كافي انجام مي دهيم. 4- محل خالي را با ملات مرغوب و آجر نيم لايي آبخور به طور اصولي انجام مي دهيم تا شكاف گرفته شود. 5- پس از جارو زدن سطح تراشيده شده و آب پاشيدن به ان ، ميخ سر كج را به فاصله هر 25 سانتيمتر طوري مي كوبيم كه 5/1 سانتيمتر با سطح ستون و سفتكاري فاصله داشته باشد. 6- توري گالوانيزه به عرض 80 سانتيمتر را توسط سيم آرماتور بندي با قلاب مطمئن و محكم به ميخهاي سركج مي بنديم . 7- اندود آستر را طوري انجام مي دهيم كه توري در وسط ملات قرار گيرد و اندود را مسلح سازد. 8- پس از آستر ، عمل سفيدكاري و لكه گيري و سپس رنگ و روغن را انجام مي دهيم. با اين روشهايي كه در بالا توضيح دادم چنانچه نشست به وجود آيد ، ديگر ترك در كناره ستون فلزي به وجود نخواهد آمد. |
آنچه باید در ساختن خانه ها بدانیم
مقاومت هر سازه در برابر زلزله به دو عامل اساسي بستگي دارد: يكي نوع ساخت سازه و به كارگيري اصول و قوانين مهندسي در طراحي و اجراي آن و ديگري بزرگي و قدرت زلزله در سالهاي اخير از طريق رسانه هاي گروهي هر چند وقت يك بار خبري در مورد روش هاي ابداعي مهندسان سازه براي مقاوم سازي ساختمان ها يا ساخت سازه هاي مقاوم در برابر زلزله شنيده مي شود؛ شيوه هايي مثل قرار دادن ساختمان روي بلوك هاي لغزشي، حفر كانال هاي بسيار بزرگ در اطراف فونداسيون ها (پي ها)، معلق كردن ساختمان از زنجير(!)، آويزان كردن پاندول هاي بزرگ از سقف و.... نكته قابل تامل در مورد اين راهكارها، تقريبا غير عملي بودن آنها با توجه به وضعيت ساخت وساز در كشوري مثل ايران آنهم در مقياس وسيع است. البته نه تنها در ايران بلكه در اكثر كشورها اين كار تا حدود زيادي نشدني است و اگر هم قابليت اجرايي داشته باشند بسيار هزينه بر بوده، براي تمام ساختمان ها قابليت اجرايي ندارند. در كنار اين روش ها، كارهايي مثل استفاده از جدا سازها، ميرا كننده ها و جذب كننده هاي انرژي (قرار دادن فنرهاي پلاستيكي ويژه يك يا چند لايه در پي ساختمان) براي كاهش خسارات و تلفات، عملي تر به نظر مي رسد. با توجه به توضيحات فوق، در حال حاضر بهترين راه حل يافتن شيوه هايي براي بهبود روند ساختمان سازي كنوني است. يعني با تغييراتي چند در روش هاي اجرايي و صد البته با انجام كارها بر اساس ضوابط و آئين نامه ها از ابتدا تا اتمام كار اجرايي پروژه ها، مي توان به نتايج بسيار بهتري دست يافت. مقاومت هر سازه در برابر زلزله به دو عامل اساسي بستگي دارد: يكي نوع ساخت سازه و به كارگيري اصول و قوانين مهندسي در طراحي و اجراي آن و ديگري بزرگي و قدرت زلزله. نوع، كميت و كيفيت مصالح از اين ديدگاه ساختمان ها به طور كلي به چهار دسته ساختمان هاي فولادي، بتني، ساختمان هاي با مصالح بنايي (آجري) و ساختمان هاي چوبي تقسيم مي شوند. با توجه به كاربرد بيشتر و به روز بودن ساخت سازه هاي بتني و فولادي در عصر حاضر، قوانين موجود در زمينه ساخت اين دو نوع سازه را بيشتر مورد بحث و بررسي قرار مي دهيم. سازه هاي بتني و فولادي اگر براساس اصول مهندسي و ضوابط و آئين نامه هاي اجرايي موجود ساخته شوند، تفاوت آنچناني از نظر مقاومتي با هم ندارند. با يادآوري اين نكته كه، فولاد در برابر حرارت و مواد شيميايي نسبت به بتن مقاومت كمتري دارد (آتش سوزي و ذوب شدن، زنگ زدگي، پوسيدگي و...). در زلزله هر چه اعضاي سازه شكل پذيرتر و انعطاف پذيرتر باشند، خسارات مالي و جاني وارده كمتر خواهدبود. براي اين كار بهتر است از فولاد كم كربن، جوش پذير و داراي شكل پذيري بالا استفاده شود. البته صرفا فولادي بودن يك سازه تضميني بر مقاومت آن در برابر زمين لرزه نيست. به عنوان مثال برج 20 طبقه Pinot Suarez كه يك برج فولادي بود در زلزله سال 1985 مكزيكوسيتي، كاملا فرو ريخت. بنابراين مقاومت بالاي سازه هاي فولادي مستلزم اجراي اتصالات و جوش ها و ساير مولفه هاي اجرايي آنها، به طور كاملا علمي و فني و بر اساس آئين نامه هاي ملي و بين المللي موجود است. باد بندها در ساختمان هاي فولادي، بادبندها بعد از تير و ستون و در موقع زلزله و باد حتي مي توان گفت بيش از آنها داراي اهميتند و عامل بسيار مهمي براي مقاومت در برابر زلزله و بارهاي جانبي ديگرهستند. انواع باد بندهاي هم مركز و خارج از مركز، به اشكال مختلف vو v معكوس و ضربدري (X) مورد استفاده قرار مي گيرند. بادبندهاي X براي مقابله با باد كاربردي ترند تا در برابر زلزله و در برابر بارهاي متناوب از شكل پذيري كمتري برخوردارند، زيرا كه در اين نوع بادبندها در هنگام وارد شدن نيروهاي جانبي، همواره يك عضو مورب آن در كشش و ديگري در فشار است و اين باعث شكست آني يا اصطلاحا شكست ترد مي شود . طراحي و اجراي بادبندها بايد با نهايت دقت و بر اساس اصول و قوانين مهندسي خصوصا در مورد محل قرارگيري خود بادبندها، نوع و اندازه پروفيل مصرفي، مقدار و نوع و طول جوش ها، نوع درز جوش و... صورت گيرد. تير و ستون هاي بتني بتن مسلح بتني است كه در آن براي مقاومت و شكل پذيري بيشتر در قديم از مواد و اليافي طبيعي مثل موي اسب، بز و در عصر حاضر از فولاد (اكثرا ميلگرد يا سيم هاي ضخيم و...) يا از الياف مصنوعي استفاده مي شود. در اجراي اين نوع اعضا رعايت نكات زير الزامي است: بكار بردن ميزان آرماتور در حد مورد نياز طبق نقشه نه بيشتر و نه كمتر، فاصله گذاري مناسب بين آرماتورها، عدم استفاده از ميلگردها و مسلح كننده هاي زنگ زده و آغشته با گرد و خاك يا هر ماده ديگر، برس كشيدن آرماتورها قبل از بتن ريزي و تميز كردن آنها، استفاده از بتن با عيار (مثلا بتن با عيار 350 يعني بتني كه در هر متر مكعب آن كه در حدود 4/2 تن وزن دارد ميزان سيمان مصرفي 350 كيلوگرم است) سيمان خواسته شده طبق نقشه اجرايي، رعايت زمانبندي بتن ريزي، استفاده از سيمان با تيپ بندي متناسب با شرايط محيطي محل احداث سازه و نيز متناسب بامقاومت خواسته شده، استفاده از سنگدانه ها (شن و ماسه )با دانه بندي مناسب و درصد اختلاط صحيح و نهايتا استفاده از آب مناسب بتن ريزي. زيرا هر آبي كه املاح آن از حد طبيعي بيشتر يا كمتر باشد براي بتن ريزي مناسب نيست و بتن ساخته شده با آن مقاومت مطلوب را نخواهد داشت. بهترين آب براي ساخت بتن، آب آشاميدني و قابل شرب است. يك بتن ايده آل بتن مصالحي است متشكل از سنگدانه (شن وماسه حدودا 70 درصد) و مابقي آب و سيمان است. بتن بعد از 28 روز به حدود 90 درصد از مقاومت نهايي خود مي رسد و هر آن به مقاومت آن افزوده مي شود تا به مقاومت كامل خود برسد. براي دستيابي به يك بتن ايده آل بايد نسبت آب به سيمان مناسب بوده، دانه بندي استاندارد و مقاومت و سختي كافي سنگدانه ها (شن وماسه) و مخلوط كردن آنها با نسبت هاي تعيين شده نيز بايد بر اساس دستور العمل هاي موجود باشد. استفاده از نوع سيمان (تيپ 1،۲، ۳، 4،۵، ضد سولفات) متناسب با شرايط محيطي و مقاومت مورد نياز مهمترين عامل در كيفيت بتن است، متراكم كردن كامل و هواگيري بتن در هنگام بتن ريزي به كمك لرزاندن بتن در مدت زمان معين براي خروج آب و حباب اضافي بتن و جلوگيري از تخلل (حفره حفره شدن) بتن و در نتيجه كاهش مقاومت آن بعد از گيرش بتن نتيجه اي بي نقص را به همراه خواهد داشت. شكل هندسي نقشه ساختمان يك سازه مقاوم در برابر زلزله داراي نقشه ساده، متقارن وبدون كشيدگي در سطح(پلان) و ارتفاع (نما و مقاطع عرضي) است؛ چنين سازه اي داراي توزيع مقاومت يكنواخت و پيوسته بوده، در برابر زلزله مقاوم تر است. هرچه نقشه يك ساختمان ساده تر باشد، باعث قدرت بيشتر مهندسان در درك رفتار لرزه اي سازه از يك طرف و از جهت ديگركسب اطلاعات بيشتري از رفتار ديناميكي (حركتي) اتصالات آن مي شود. بهترين شكل پلان به صورت مربع يا اشكال منظم هندسي نزديك به آن (مثلا مستطيلي) است. نقشه هاي دايره اي هم مناسبند. نقشه هايي كه شماي كلي آنها بصورت (L - صليبي - U - H -T) هستند، نامناسب بوده، محاسبات اين سازه ها كه داراي نقشه هاي كشيده هستند، پيچيده تر از ديگر ساختمان هاست ..و حتما باید از درز زلزله استفاده شود ارتفاع ساختمان نسبت ارتفاع (h ) به عرض (b) ساختمان نبايد از 4 تجاوز كند. اگر اين نسبت بين 4 تا 6 باشد حالت بحراني داشته، هر چه اين نسبت بيشتر شود احتمال واژگوني و از جا كنده شدن ساختمان وجود دارد. حتي الامكان بايد سعي شود كه تمام طبقات داراي ارتفاع يكسان و يكنواخت بوده و در ساختمان طبقات با ارتفاع غير معمول كوتاه يا بلند نداشته باشيم. پرهيز از داشتن تراز هاي دو قسمتي در ساختمان و ساخت باز شوها در ديافراگم ها (منظور از ديافراگم صفحه اي است فرضي كه نقاط مقاوم را به هم متصل مي كند تا به صورت يكپارچه عمل كرده و در برابر نيروها مقاومت كنند. عمده ترين ديافراگم ها در ساختمان ها سقف طبقات هستند كه باعث عملكرد همزمان و هم جهت تير ها و ستون ها و به طور كلي عمل كردن همزمان تمام اجزاي طبقه و نهايتا كل سازه مي شوند) نيز امري ضروري است. شرايط زمين محل احداث اگر ناگزير به ساخت در يك زمين با نقشه نامنظم باشيم، با ايجاد درز انقطاع (جدا كننده) با عرض مناسب پلان را به شكل هاي منظم هندسي تقسيم مي كنيم تا هم اجرا راحت و اصولي تر باشد و هم از ضربه زدن ساختمان هاي مجاور به همديگر در هنگام زلزله جلوگيري شود. دوري از احداث سازه روي سطوح شيب دار يا تپه ها، از مواردي است كه مي تواند ما را به ساخت سازه اي مقاوم رهنمون شود. البته ساخت وساز در اينگونه مكان ها هم ضوابط خاص خود را دارد ؛ از جمله قرار دادن عناصر مقاوم مركز سختي در پايين شيب. پي سازي اجراي فونداسيون ساختمان بايد به طور كاملا فني و دقيق روي زمين با مقاومت كافي و كنترل شده، باخاك كاملا متراكم و داراي دانه بندي و جنس مطلوب باشد، تا احيانا مسئله نشست و لغزش در پي رخ ندهد. به جرات مي توان گفت كه خرابي در فونداسيون ساختمان ها، همواره به سبب گسيختگي خاك زير آن صورت مي گيرد و واژگوني در اثر بلندشدن پي بندرت پيش مي آيد.در انتها، شايان ذكر اينكه، اگرچه ممكن است براي مالكان ،پيمانكاران ، سازندگان و شركت هاي بيمه از نظر هزينه هاي اجرايي، تفاوت چنداني بين فروريختن كامل يا آسيب ديدگي جزئي سازه وجود نداشته باشد كه منجر به عدم كارايي آن شده كه نياز به تخريب كامل و جايگزيني داشته باشد، ولي براي ساكنان ساختمان ها اين تفاوت بسيار حياتي و در واقع مرز بين زندگي و مرگ است. بنابراين، رعايت نكات فوق هر چندكه نتواند مانع آسيب ديدگي جزئي ساختمان ها شود ولي، اگر از تخريب صد در صد آنها جلوگيري كند، در اين صورت بازهم در كارمان موفق بوده ايم و تا حدودي به اهدافمان رسيده ايم.... ولي مسلم بدانيد كه، در پيش گرفتن مسير رعايت قوانين و مقررات و بندهاي آئين نامه هاي اجرايي به يك جا ختم مي شود و آن جايي است كه با ساخت سازه هاي مقاوم در برابر زمين لرزه و ساير نيروهاي خارجي و داخلي وارد بر ساختمان ها، تلفات و خسارات جاني و مالي، تا حد بسيار زيادي كاهش پيدا خواهد كرد...، اميد آن داريم كه چنين شود. |
گرمايش از كف
آشنايي با سيستمهاي گرمايش از كف با افزايش روز افزون جمعيت و همچنين كاهش منابع انرژي، مصرف بهينه انرژي امري بديهي مي باشد. در اين راستا نقش سيستم هاي گرمايشي بهينه ساختمان ها و مجتمع هاي مسكوني در كنترل و بهينه سازي مصرف انرژي مهم وقابل تامل مي باشد. سيستم حرارتي گرمايش از كف كه انتقال حرارت به صورت تشعشعي (تابشي) سهم زيادي در فرآيند گرمايشي آن دارد، درمقايسه با ساير سيستمهاي حرارتي نه تنها در صرفه جويي و بهينه سازي مصرف انرژي بلكه در مقوله رفاه و آسايش ساكنان ساختمان ها داراي نقاط قوت بسياري مي باشد. در سالهاي اخير، سيستم گرمايشي از كف در كشورهاي اروپائي و آمريكا بسيار متداول شده است و دليل اين گسترش روزافزون بهينه بودن مصرف انرژي، توزيع يكسان گرما در تمامي سطح و فضا و دوري از مشكلات موجود در ساير روش ها ، به عنوان مثال سياه شدن ديوارها، گرفتگي و پوسيدگي لوله ها و… مي باشد. استفاده از روش گرمايش از كف جهت گرمايش محل سكونت از ديرباز به طرق مختلف انجام مي گرفته است. بطوريكه رومي ها زير كف را كانال كشي كرده و هواي گرم را از آن عبور مي دادند و كره اي ها دود حاصل از سوخت را قبل از اينكه از دودكش عبور كند از زير كف انتقال مي دادند. در سال 1940 نيز فردي بنام سام لويت براي اين منظور لوله هاي آب گرم را در زير كف قرار داد. دركشور ايران نيز درمناطق كوهستاني و سردسير ازجمله آذربايجان اين روش مورد استفاده قرار مي گرفته، كه بيشترين مورد استفاده آن درحمام ها بود. به طور كلي سه نوع روش گرمايش از كف موجود است: 1-گرمايش با هواي گرم 2-گرمايش با جريان الكتريسيته 3-گرمايش با آب گرم به دليل اينكه هوا نمي تواند گرماي زيادي را درخود نگاه دارد روش هواي گرم در موارد مسكوني چندان به صرفه نيست و روش الكتريكي نيز فقط زماني مقرون به صرفه است كه قيمت انرژي الكتريكي كم باشد.درمقايسه با دو روش ذكر شده، سيستم گرمايش با آب گرم ( هيدروليك) مقرون به صرفه تر و خوشايندتر مي باشد. بدين خاطر سالهاي متوالي در سراسر دنيا مورد استفاده قرار گرفته است. روش گرمايش از كف به عنوان راحت ترين، سالم ترين وطبيعي ترين روش براي گرمايش شناخته شده است. همانطور كه افراد دريك روز سرد زمستاني توسط تشعشع خورشيد احساس گرما مي نمايند دراين روش نيز گرما را بوسيله انتقال حرارت تشعشعي(تابشي) از كف دريافت مي كنند و يقيناً احساس آسايش بيشتري خواهند نمود. در اين سيستم گرمايشي معمولاً دماي آب گرم موجود در لوله هاي كف خواب بين 30 تا60 درجه سانتي گراد مي باشد كه درمقايسه با ساير روشهاي موجود، كه دماي آب بين 54 تا 71 درجه سانتي گراد است، 20 تا40 درصد در مصرف انرژي صرفه جوئي مي شود. در ساختمان هائي كه داراي سقف بلند مي باشند استفاده از سيستم گرمايش از كف باعث كاهش مصرف انرژي و صرفه جوئي در مصرف سوخت مي شود، به اين خاطر كه در ساير روشها (مانند رادياتور و بخاري) هواي گرم در اثر كاهش چگالي سبك شده و به سمت سقف مي رود و اولين جائي را كه گرم مي كند سقف مي باشد (اين موضوع به طور واضح درسمت چپ شكل زير مشخص مي باشد). به علت بالا بودن دماي هوا در كنار سقف ميزان انتقال حرارت آن به سقف از هرجاي ديگر بيشتر است و اين عامل باعث اتلاف مقدار زيادي انرژي مي شود. درروش گرمايش از كف ابتدا قسمت پائين كه مورد نياز ساكنين است گرم مي شود وهوا با دماي كمتري به سقف مي رسد، كه اين يكي از مزاياي اصلي اين سيستم مي باشد. يكي ديگر از مزاياي استفاده از روش گرمايش از كف كه امروزه بسيار مورد توجه واقع مي شود آسايش و راحتي افراد مي باشد، به طوريكه آسايش و راحتي فرد در محل سكونتش بدون اينكه از هر بابت داراي محدوديت باشد فراهم مي شود. در نظر بگيريد كه بدن شما در يك اتاق بگونه اي گرم شود كه شما در هنگام استراحت هيچگونه هواي گرمي را استنشاق نكنيد وتنفس شما بسيار ملايم صورت گيرد، اين بهترين روش گرم كردن در يك آپارتمان و يا يك منطقه صنعتي است. همه اعضاي بدن شما بخصوص پا كه بيشترين فاصله را با قلب دارد هميشه گرم خواهد ماند و اين براي انسان بسيار مطلوب خواهد بود. همانگونه كه قبلاً اشاره شد در گرمايش بوسيله رادياتور يا بخاري دماي قسمت پائين اتاق سردتر از بالاي آن مي باشد كه اين حالت براي كودكان كه داراي اندام كوچكي هستند ناخوشايند است، بطوريكه افزايش البسه آنها براي جلوگيري ازبيماري، آزادي كودكانه آنها را محدود مي كند. سيستم گرمايش از كف برخلاف رادياتور كه هواي محل سكونت را به دليل گرماي بيش ازحد خشك مي كند،رطوبت را درحد متعادل نگه مي دارد. همانطور كه مي دانيد بيشتر افراد از كثيف شدن ديوارها و محيط زندگي در اثر استفاده ازمنابع گرمايي همچون بخاري و رادياتور احساس نارضايتي مي كنند. از آنجا كه درسيستم گرمايش از كف جريان هوا به آرامي از پايين به بالا مي باشد بنابراين ديوار ها پاكيزه مي مانند. همين امر در مورد افرادي كه داراي آلرژي (حساسيت) هستند بسيار مورد اهميت است زيرا كه محيط زندگي عاري ازهرگونه محرك خواهد شد. استفاده از اين سيستم در مكانهايي همچون آشپزخانه و حمام كه كف آنها معمولاً خيس و مرطوب است مناسب بوده و باعث خشك شدن كف مي شود. مسئله مهم ديگر اينكه در اين روش رطوبت زمين كه دربعضي ازمنازل منجر به بروز بيماريهاي مفصلي مي شود از بين رفته و باعث كاهش درد بيماران مبتلا به ناراحتي هايي از قبيل رماتيسم خواهد شد. همچنين از رطوبت ديوارها و كپك زدن آن كه شكل خوشايندي ندارد جلوگيري مي شود و ديگر اينكه در اين سيستم جايي براي رشد و تكثير حشرات موزي وجود ندارد. يكي ديگر از فوايد سيستم گرمايش از كف اين است كه ديگر فضاي منزل يا محل كار توسط دستگاههاي رادياتور و بخاري اشغال نمي شود و به همين منظور آزادي بيشتري در تغيير دكوراسيون محل زندگي خواهيد داشت. شايد به نظر آيد كه به هنگام نصب سيستم كف خواب ديگر نمي توانيد پوشش مورد علاقه تان را براي كف انتخاب كنيد! ولي اين طور نيست. مطمئن باشيد كه شما مي توانيد براي پوشش كف منزل خود از هر نوع مصالحي ازجمله سنگ، سراميك، كاشي پاركت چوب وفرش نيز استفاده كنيد بدون اينكه تأثيري درگرماي مطلوب محيط شما بگذارد. يكي ديگر از مزاياي استفاده از سيستم گرمايش از كف در روشهاي ذوب برف مي باشد بطوريكه از اين روش براي ذوب يخ يا برف موجود در پياده روها، لنگرگاههاي بارگيري، جاده ها، ورودي ساختمانها و بيمارستانها، باند فرود هواپيما و زمينهاي ورزشي از جمله زمين فوتبال وغيره كه دسترسي آسان و سريع به محل الزامي است مي توان استفاده كرد. بطوريكه اين روش علاوه بركاهش هزينه هاي برف روبي و نمك پاشي، در حفظ ساختار موارد گفته شده بسيار موثر خواهد بود. |
ربات «چاپگر ساختمان» طی 24 ساعت بدون دخالت انسان200 متر مربع ساختمان بنا میکند
سیستم رباتیک ابداعی دکتر « بهرخ خوشنویس »، استاد ایرانی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در بین 4300 طرح رباتیک ابتکاری که از سوی داوران جایزه ملی ابتکارات (National Invention Prize) آمریکا مورد بررسی قرار گرفتهاند، به همراه 24 طرح دیگر به مرحله نهایی این رقابت فشرده علمی راه یافت. http://static.flickr.com/65/159922513_b4cf0fbe11_o.jpgدکتر « بهرخ خوشنویس » رباتی را طراحی کرده و ساخته است که میتواند در مدت 24 ساعت ساختمانی به مساحت 200 متر مربع را بدون دخالت هرگونه نیروی انسانی از پایه بنا کند و به زعم دانشمندان، صنعت ساختمانسازی جهان را در آستانه انقلابی نوین قرار داده است. این اختراع استثنائی به همراه سایر ابتکارات رباتیک راه یافته به مرحله نهایی این رقابت مهم علمی موسوم به Modern Marvels Invent Now ® Challenge، تا دهم اردیبهشت ماه جاری در موزه علوم و صنایع آمریکا در کالیفرنیا به نمایش گذاشته شده است. این نمایشگاه پیش از این در مرکز علوم کالیفرنیا (California Science Center) برپا شده بود. هیأت داوران که شامل مخترعان، کارشناسان تکنولوژیست و متخصصان رشتههای مختلف داوری این مسابقه را برعهده دارند. برگزارکنندگان این رقابت نوآورانه در حوزه فنآوری، راهیافتگان به مرحله نهایی مسابقه را طراحان مبتکری خواندهاند که با پافشاری بر طرحهای خاص خود همچون گذشتگانی نظیر « بن فرانکلین » و « توماس ادیسون » به دنبال ایجاد تغییرات شگرف در شیوه زندگی مردم هستند. خوشنویس خود از این فناوری به عنوان بزرگترین دستاورد بشری در زمینه ساختوساز پس از احداث دیوار بزرگ چین یاد میکند؛ البته شاید بهتر باشد، نظر گزارشگر نشریه آلمانی «اشپیگل» را بپذیریم که واژه «ساختن» تعبیر چندان مناسبی برای توصیف تکنیک ابداعی نیست، زیرا کاری که ماشین خوشنویس میکند، هیچ شباهتی با آنچه امروزه در محل کار ساختمان میگذرد، ندارد. ماشین ساخته شده، 550 سال پس از اختراع صنعت چاپ کتاب، آغاز عصر چاپ «خانه» را نوید میدهد. دکتر خوشنویس اظهار کرد که هدف نهایی این تحقیقات، دستیابی به توان ساخت خانهای به مساحت 200 متر مربع، طی مدت یک روز، بدون دخالت هرگونه نیروی انسانی است که امیدوار است طی یک سال آینده به این هدف دست یابد. در همین خصوص « جیمز مور » رییس مدرسه USC Viterbi School Daniel J. Epstein در سازمان مهندسی سیستمها و صنایع آمریکا (Department of Industrial and Systems Engineering) از پرفسور خوشنویس به عنوان ادیسون این دپارتمان یاد کرد و گفت: « پرفسور خوشنویس به جای آنکه تنها با پرسهزدن به دور برخی نظریهها و برهانها خود را راضی کند، درک تکنولوژیکی پالایش یافته، صبر و حتی خطا و پایداری مافوق انسانی را با یکدیگر ترکیب میکند تا به تحولی پس از تحول دیگر نایل شود. » وی در ادامه گفت: « اختراع پروفسور خوشنویس از نوع اختراعات ابتکاری است و جذبه ذاتی دارد زیرا این ابتکار به همه مردم شانسی برای لذت بردن از تجربههای خیالانگیز میدهد. » پروفسور خوشنویس که در حال حاضر در خصوص این اختراع ابتکاری با موسسه Viterbi School's Information Sciences Institute همکاری دارد، با اشاره به اعلام آمادگی یکی از موسسات تحقیقات معماری کالیفرنیا در ساخت یک سازه خشتی با استفاده از این تکنیک به ایسنا گفت: نمونه آزمایشگاهی کوچک این ربات میتواند به تنهایی و بدون دخالت هرگونه عامل خارجی یک قطعه دیوار کاملا صاف با ابعاد 30×150 سانتیمتر و به ضخامت 30 سانتیمتر تولید کند و هیچ دلیلی وجود ندارد که نمونه بزرگتر این ربات نتواند سازههایی با مقیاس خانههای موجود ایجاد کند. نکته جالب توجه، اعطای جایزه 25 هزار دلاری به برنده این رقابت جالب توجه رباتیک است. در جریان برگزاری این نمایشگاه بازدیدکنندگان این شانس را دارند تا به آثار برگزیده از دید خود رأی دهند. نحوه عملکرد ربات به این صورت است که ابتدا بتن مخصوص خود را که میتواند ترکیب مایعی از گچ، خشت، بتن معمولی، پلاستیک یا حتی ذرات چوب با ترکیبی چسبنده باشد، به صورت خمیری مایع در میآورد؛ سپس براساس فرمان رایانه، این خمیر را از طریق دریچه نازل خود در نقاط تعیین شده قرار میدهد. این لایه بتنی به سرعت سخت میشود و بدین ترتیب ساختمان لایه به لایه بالا میآید. در این پروسه، ابتدا سطوح خارجی شکل میگیرد و سپس داخل آنها پر میشود. به بیان دیگر ابتدا محیط شکل هندسی چاپ شده و سپس بخش داخل آن با بتن انباشته میشود. محلهای مربوط به کابلها و کانالها نیز خالی میماند. ربات ابداعی قادر است تمام اجسام سه بعدی را با هر شکل دلخواه از جمله مکعبها، جعبهها، بطریها، سیلندرها، حلقهها یا دیسکها ایجاد کند. البته ربات همان چیزی را میسازد که آرشیتکت قبلاً در برنامه رایانهیی ساختمان (CAD) طراحی کرده است. این فرآیند جدید تلاشی جاهطلبانه است تا فرآیندی همچون ساخت یک خانه بسیار کوتاهتر و راحتتر شود. از جمله حامیان این جایزه مجله معتبر تایم (TIME)، اداره علامت تجاری و انحصاری آمریکا (United States Patent and Trademark Office)، جامعه آمریکایی مهندسان شهری، شرکت DeLorme Publishing، انجمن Intellectual Property Owners Association آمریکا و جامعه Licensing Executives Society هستند. |
دیوارهای شیشه ای دو جداره؛ راهی بسوی استفاده بهینه از انرژی
امروزه توجه بسیاری از کارشناسان به سوی مسائل مربوط به رفاه و آسایش شهروندان و همچنین کاهش هزینه های پرداختی انرژی معطوف شده است. در این راه اخیرا در اروپا دیوار هایی ساخته می شود که از جنس شیشه است. این دیوارها دوجداره هستند. این دیواره ها به گونه ای ساخته شده اند که هوا در فضای مابین دو شیشه جریان پویا دارد. ساخت این دیوارها مهر تاییدی بر ساخت دیوارهای نوین در معماری امروز است. دیوارهای حائل دوجداره نسل جدیدی از سیستم های گرماساز، تهویه هوا و سرماساز است که سیستم تعدیل کننده دما را که تا پیش از این در بخش مرکزی درونی خانه نصب می شد امروزه به پیرامون خانه انتقال داده است. http://www.shirazcity.org/m_planning.../images/18.jpgفرضیه ساخت این دیوار ها بسیار آسان بوده و با توجه به سیستم های تهویه هوا که قبلا رایج بوده و ناکارآمد نشان داده است؛ معماران و مهندسین را به فکر واداشته است که بر روی مسائل مربوط به کنترل حرارتی متمرکز شوند. این طرح مشابه "پنجره های مونتیسلو" که توسط "توماس جفرسون" طراحی شده است می باشد؛ بدین ترتیب که هوا تمیز و تازه به سطح پایینی آورده می شوند و پس از جذب آلودگی ها و گرما به بلا می رود. مهم ترین تحول تکنیکی که این تولیدات پدید می آورند این است که این سیستم ها همگام با الگوهای معماری نوین بصورت کنترل و نظارت اتوماسیون پیش می رود. این کنترل ها احتمالا جوابگوی نیاز بشر امروز خواهد بود. کارشناسان اینطور برآورد کرده اند که این قبیل دیوارها نقش تولید دوباره انرژی را بر عهده دارند و به واژه "فرانمایی زیست محیطی" معنا می بخشد. سیستم این دیوارها به نحوی است که تمام ابعاد مثبت زیست محیطی را در خود دارد. http://www.shirazcity.org/m_planning.../images/19.jpgسازندگان این دیوارها متخصصانی از کشور آلمان بوده اند که هدف اصلی آنها حفاظت از محیط زیست بوده است. در این دیوارها برای کنترل نور خورشید یک ورقه آلمینیومی سوراخدار با عرض 30 سانتی متر در فضای بین دو لایه شیشه ای دیوار قرار داده می شود. سوراخ های این ورقه آلمینیومی برای این است که بدون نیاز به نور زیاد و همچنین با حداقل نور خورشید بتوان از داخل نمای بیرون را دید. سایه سوراخ های موجود در این ورقه آلمینیومی بر روی بخش انتهایی ساختمان که از این دیوار ها در آن استفاده نمی شود، می افتد. بنابراین در هر دو قسمت انعکاس نور خورشید باعث پدید آمدن گرمای مضاعف در ساختمان نمی شود. در بین دو جدار شیشه ای هوا جریان دارد و همین امر باعث کنترل انتقال حرارتی می شود. ورقه آلمینیومی دو لایه متفاوت هوا را از هم جدا می کند. لایه بیرونی توسط نور خوشید گرم می شود و به بالا می رود و از سمت سمت پشت بام از بین دوجدار خارج می شود و هوای پاک و تمیز وارد می شود. |
روش های اجرای یک پروژه ساختمانی - قسمت اول
تجهيز كا رگاه شامل موارد زير است : 1.احداث دفتر كارگاه شامل قسمت اداري و قسمت دفتر فني كارگاه . 2.تامين آب ، برق ، تلفن و اياب و ذهاب داخل كارگاه . 3.محصور كردن كارگاه (حفاظت ايمني و فيزيكي) 4.تامين محل سكونت پرسنل و محل غذا خوري و سرويس هاي بهداشتي 5. احداث انبار ها 6. ايجاد تعميرگاه آهنگري قسمت مونتاژ و .... 7.نصب ماشين آلات از قبيل سانترال بتن، سنگ شكن و دستگاه هاي بالا بر پيمانكار بنا به تجربه خود مي تواند در اين مرحله جهت احداث ، از قسمت هاي كارگاه ، مثل دفاتر كار و ... ابتدا پاره اي از ساختمانهاي پروژه مثل نگهباني و يا امثال آن را ساخته و در آن مستقر شود و بعداً با كمي تغييرات اين قسمت ها را همراه با كل كار تحويل دهد و يا در محل مناسب ساختمانهايي ساخته و بعد از اتمام كار آنرا به فروش رساند،نحوه قرار گيري اجزاء مختلف كارگاه مي تواند در پيشرفت كار بسيار مفيد با شد ، في المثل نزديك بودن انبار چوب و آرماتور كارگاه و قالب بندي و يا مركز بتن با ساختمانهاي اصلي و نيز تسلط و ديد داشتن دفتر كارگاه وبر محوطه پروژه حائز اهميت مي با شند . پياده كردن ساختمانها : معمولاً نقشه برداري زمين كارگاه مي بايست قبل از اجراي كار و هنگام تهيه طرح توسط مشاور انجام مي شود ولي عموماً بجهت عدم اطمينان پيمانكار از نقشه مذبور راساً توسط گروه نقشه برداري خود نقشه تاكئومتري زمين كارگاه را قبل از هر گونه دخل و تصرف درآن بعنوان زمين اوليه با دقت لازم برداشت كرده و به تصويب دستگاه نظارت مي رساند . اين نقشه شامل خطوط تراز ، محدوده زمين ، عوارض و اطلاعات لازم موجود مي با شد . در صورت لزوم پروفيل هاي لازم بصورت شبكه شطرنجي در محدوده زمين برداشت شده و همچنين رقوم ها و مختصات مبنا در نقاط مبناي اصلي معين و نقشه برداري شده و بصورت نقاط بتني و ثابتي تثبيت مي شوند (بنچ مارك) علاوه بر تهيه نقشه زمين كارگاه در ابتداي كار ، هنگام شروع عمليات پي كني و خاكبرداري هر ساختمان و يا هر قسمت از كار به منظور امكان اندازه گيري دقيق كار بطوردقيقتري رقوم محلهاي مذكور برداشت و صورت مجلس مي شود . در صورتي كه مهندس مشاور رقوم مبناي ساختمانها (كف تمام شده) را بر حسب خط زمين موجود در نقشه ها ذكر نكرده باشد با توجه به صورت جلسه برداشت زمين محل گود برداري رقوم كف تمام شده و هم چنين رقوم كف پي نسبت به رقوم هاي زمين مذكور توسط ناظر تعيين و همراه جدولي كه ارتفاع كرسي چيني و يا بتن پركننده زير پي (تا كف مقاوم ) را تعين مي كند ، به صورت دستور كار به پيمانكار ابلاغ مي كند ،در صورت وجود اختلاف رقوم زياد در محيط پي كني ممكن است پي كني را به صورت پلكاني انجام داد كه دستور كار مناسب داده خواهد شد . پس از انجام مراحل نقشه برداري فوق لازم است نقشه پي كني و نيز محور هاي اصلي ساختمان بر روي زمين پياده شود . معمولاً نقشه برداري (پياده كردن نقشه ساختماني )در دو يا سه مرحله صورت مي گيرد : مرحله اول : در ابتدا پي كني است كه محور هاي اصلي پياده شده و ميخ هاي شاهد كوبيده مي شوند و در اطراف پي فقط گچ ريزي مي شود تا پي كني صورت گيرد . مرحه دوم : پس از پي كني از نتيجه عمليات فوق فقط ميخ هاي شاهد باقي ميمانند كه به وسيله آنها مجدداً محور هاي ساختمان پياده شده و بتن مگر اجرا مي شود . مرحله سوم : پس از اجراي فونداسيون جهت نصب ستون و اجراي ديوارها نيز مجدداً نقشه برداري دقيق صورت مي گيرد. نقشه برداري ساختمان بنا به اهميت آن با دقت هاي مختلف توسط متر و ريسمان و موزائيك يا دوربين تئودوليت و... صورت مي گيرد . |
زهکشی چيست و چگونه ؟
زهکشی آب جاری یا آبی که از چشمهها خارج میشود، نباید از روی یک ناحیه ناپایدار حرکت کند. وجود آب در سطح دامنه ، علاوه بر نقش فرسایشی ، به راحتی میتواند به داخل دامنه نفوذ کرده و به سرعت بر ناپایداری آن بیافزاید. دور نمودن آب از سطح دامنه و جلوگیری از نفوذ آن ، مخصوصا در مورد دامنههایی که بطور بالقوه ناپایدارند، از مهمترین روشهای مهندسی دستیابی به پایداری است. انواع روکشهای زهکشی آبهای سطحی شبکه زهکشی بسطی برای آن که آب به داخل دامنه نفوذ نکند باید ترتیبی داد تا هرچه زودتر سطح دامنه را ترک کند.احداث آبروهای مناسب در سطح دامنه ، یا در روی پلکانها ، یکی از مهمترین تمهیدات در این مورد است. این آبروها باید ضمن دارا بودن گنجایش و شیب کافی ، بسترشان نیز غیر قابل نفوذ باشد. برای جلوگیری از تخریب و پر شدن این جویها در طول زمان ، میتوان آنها را با قطعات سنگ پر نمود. این روش در مورد دامنههای خاکی یا دامنههای متشکل از سنگهای تجزیه شده ، مفید واقع میشود و میتواند علاوه بر پیشگیری ، در مراحل اولیه حرکت دامنه نیز نقش ترمیمی داشته باشد. نقش مهم دیگر شبکه زهکشی سطحی جلوگیری از فرسایش سطح دامنه توسط آبهای جاری است. مسدود کردن شکافها ترکها و شکافهای سطحی محلهای مناسبی را برای نفوذ آب به داخل دامنه فراهم میکند. وجود این شکافها ، مخصوصا در مراحل آغازین توسعه یک ناپایداری جدید ، مشکل آفرین تر میشود. پر کردن این شکافها توسط مواد غیر قابل نفوذی مثل رس ، بتن یا مواد نفتی میتواند تا حدود زیادی از انباشته شدن آب و نفوذ آن به داخل دامنه جلوگیری کند. این روش هم در مورد دامنههای خاکی و هم سنگی قابل اجراست و میتواند هم در پیشگیری بکار رود و هم در مراحل اولیه ایجاد یک زمین لغره ، پیشرفت آن را کند یا متوقف نماید. غیر قابل نفوذ کردن بخش دامنه یکی از رایج ترین روشهای غیر قابل نفوذ کردن سطح زمین ، پاشیدن مواد نفتی (مالج) به سطح دامنه است. مالج به انواعی از مواد نفتی سنگین مایع اطلاق میشود که معمولا جزء محصولات زاید پالایشگاه یا کارخانههای پتروشیمی است. این روش ضمن جلوگیری از نفوذ آب به داخل دامنه ، با چسباندن ذرات خاک به یکدیگر ، سطح دامنه را در برابر آثار فرسایشی باد و تا حدی آب جاری محفوظ نگاه میدارد. انواع روشهای زهکشی آبهای داخل دامنه با وجود کوششی که برای جلوگیری از نفوذ آب به داخل دامنه صورت میگیرد باز هم ممکن است قسمتی از آبها از سطح دامنه نفوذ از محلی دورتر توسط آب زیرزمینی به داخل دامنه حمل شود. این آبها قبل از هر چیز با افزودن به وزن نیروهای رانشی را زیاد میکنند. زهکشی ثقلی افقی ایجاد زهکشهای تقریبا افقی میتواند نقش موثری در کاهش فشار آب داخل دامنههای سنگی و خاکی داشته باشد. از این رو میتوان از این روش هم برای پیشگیری از حرکت و هم جلوگیری از تحرک یک زمین لغزه در حال تشکیل استفاده کرد. به این منظور در بخشهای پایینی دامنه افقی ، با شیب ناچیزی به سمت خارج برای ایجاد جریان ثقلی آب، حفر میشود. گالریهای زهکش حفر نقب یا گالریهای زهکش در دامنههای سنگی و خاکی ، مخصوصا در جاهایی که زهکشی عمیق بخشهای داخلی دامنه مورد نظر است، مفید واقع میشود. چنین گالریهایی میتوانند هم نقش پیش گیرنده داشته و هم در مراحل اولیه حرکت دامنه جهت جلوگیری از حرکات بیشتر آن بکار روند. کارایی گالریهای زهکش را میتوان با حفر گمانههای شعاعی از داخل گالری افزایش داد. زهکش ثقلی قایم این نوع زهکشی بیش از همه برای تخلیه آب سفرههای معلق که بر روی یک بخش غیر قابل نفوذ تشکیل شده و در زیر آن لایههای نفوذپذیر و بازکشی آزاد وجود دارد، بکار برده میشود. پمپاژ حفر چاههای عمیق و پمپاژ آنها میتواند بطور موقت در بهبود وضعیت دامنه ناپایدار موثر باشد. این روش عمدتا در مورد دامنههای سنگی بکار میرود. زهکشهای فشار شکن حفر چاه ، چاهک یا خندق (تراشه) در پای دامنه ، برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار آب و بالا راندگیهای ناشی از آن در بخشهای مجاور پای دامنه ، اغلب مفید واقع میشود. این روش منحصرا در مورد دامنههای خاکی و معمولا در مجاورت دامنه پایاب سدهای خاکی ایجاد میشود. خندق در بالای خاکریز این روش ، در مورد دامنههای خاکی حفاری شده و یا خاکریزها ، مخصوصا خاکریزهایی که در دامنه ایجاد میشود، به کارگرفته میشود و علاوه بر پیشگیری از تفرش میتواند در مراحل اولیه ناپایداری نقش ترمیمی نیز داشته باشد. زهکش ورقهای این روش ، همان گونه که از نام آن پیداست، به صورت یک لایه زهکش عمل میکند. در خاکریزها ، مخصوصا خاکریزهایی که در دامنه ایجاد میشود، وجود لایهای از مواد نفوذپذیر در زیر خاکریز ، ضمن زهکشی آبهای محلی دامنه و داخل خاکریز ، از افزایش بیش از حد فشار آب در خاکریز ، جلوگیری به عمل میآورد. الکترواسمز این روش عمدتا در دامنههای خاکی که از لای درست شده باشند بکار گرفته میشود و ضمن تسهیل تخلیه آب بر مقاومت خاک میافزاید. به این منظور الکترودهایی را در عمقی که مایلیم آب آن تخلیه شود، قرار میدهیم و جریان مستقیم به آنها وصل میکنیم. جریان باعث میگردد که آب بین ذرهای از قطب مثبت به سمت قطب منفی حرکت کرده و در آنجا توسط پمپاژ به خارج هدایت شود. مواد شیمیایی مواد شمیایی عمدتا در مورد دامنههای خاکی رسی بکار گرفته شده و وظیفه اصلی آنها بالا بردن مقاومت رسوبهاست. این روش میتواند به عنوان پیشگیری ، یا در مراحل اولیه ناپایداری ، به منظور تصحیح و ترمیم بکار رود |
سقف کامپوزیت کرومیت
سقف کرومیت اولین سیستم سقف بدون شمع بندی در ایران در این سیستم از تیرچه های فولادی با جان باز در ترکیب با بتن، که از یک نبشی در بال فوقانی و یک تسمه در بال تحتانی و نیز یک میلگرد خم شده درجان استفاده می شود . برای پر کردن فضای خالی بین تیرچه ها از قالب های ثابت مانند بلوک های سیمانی،پلی استایرن،طاق ضربی،قالب های موقت فولادی(کامپوزیت) و یا هر پر کننده سبک استفاده می شود.فاصله بین تیرچه ها از 73 تا 100 سانتی مترمتغیر است و بتن روی سقف از 4 تا 10 سانتی مترضخامت دارد.تیرچه ها خود ایستا بوده و نیاز به شمع بندی نداردتیرچه ها به نحوی طراحی شده که به تنهایی وزن بتن خیس وعوامل اجرایی را تحمل می کند . مزایای سقف کرومیت عدم نیاز به شمع بندی به دلیل اینکه خود تیرچه ها به تنهایی (قبل از گرفتن بتن) وزن بتن خیس وعوامل اجرایی را تحمل می کند . سرعت و سهولت اجرا که در آن 48 ساعت بعد از بتن ریزی روی سقف قابل رفت و آمد و بارگذاری سبک بوده و به نسبت سیستم های مشابه آسانتر و با سرعت بیشتری انجام می شود . امکان اجرای همزمان چند سقف به دلیل عدم وجود شمع بندی می توان عملیات بتن ریزی را بر روی چند سقف به صورت هم زمان انجام داد . یکپارچگی سقف و اسکلت به علت جوش شدن تیرچه ها به اسکلت پس از گرفتن بتن ،سقف و اسکلت یکپارچه شده و می تواند مانند یک دیافراگم صلب عمل کند. امکان حذف کش ها به علت یکپارچگی سقف و اسکلت می توان کش ها(اعضای غیر باربر)را حذف کرد و علاوه بر صرفه جویی در مصرف فولاد باعث یکنواختی زیر سقف می شود .در سقف های تیرچه بلوک معمولی به علت عدم امکان اتصال مکانیکی بین تیرچه های بتنی و پل های فلزی،فرض بر این است که هماهنگی تغیر مکان جانبی قابها به وسیله کش ها تامین گردد . کاهش مصرف بتن و وزن کمتر سقف به علت فاصله زیاد تیرچه ها از مصرف بتن حدود 20 % کاسته می شود و در نهایت سقف سبک تر می گردد. یکنواختی زیر سقف و مصرف گچ و خاک کمتر پایین بودن تنش در بتن امکان طراحی و اجرای سقف با دهنه هاو باربری خاص تا کنون سقف با دهنه 5/12 متر و سقف با شدت 7 تن بر متر مربع اجرا و به تایید رسیده . حذف رد فولاد زیر سقفبه علت پایین بودن سطح بلوک از تیرچه ها پوشش گچ و خاک زیر تیر چه ها نسبت به نقاط دیگر بیشتر است و باعث کاهش جذب ذرات معلق می گردد. سهولت اجرای داکت( بازشو) به علت فاصله زیاد زیاد تیرچه ها از هم برای عبور لوله های تاسیساتی و... نیاز به قطع کردن تیرچه ها نمی باشد. اجرای این سقف بر روی اسکلت های فولادی،بتنی و دیوارهای باربر امکانپذیر می باشد. در این سقف با استفاده ازقالب های فلزی فضاهای خالی بین تیرچه ها قالب بندی شده و نهایتأ با حذف قالب ها پس از بتن ریزی،سقفی سبک در اختیار خواهیم داشت .ضمنأ در این سیستم به علت غرق شدن کامل جان تیرچه ها در بتن لرزش کمتری را در مقایسه با سیستم های مشلبه کامپزیت(دال بتنی روی پروفیل های شکل)مشاهده می کنیم. |
ساخت و سازهاي عجيب شهر تهران
نوشته شده مهندس زهره فريدوني / كارشناس مهندسي عمران چه كسي به داد شهروندان ميرسد؟ http://www.sandcmag.com/images/stori...r%20tehran.jpg آيا چند ميلگرد زنگ زده فلك زده كه با معجوني از ماسه و چيزهاي ديگر و احياناً كمي سيمان محصور شده يا چند تيرآهن و تيرورق زنگ زده و كج و كله كه با ناز و نوازش به هم مثلاً جوش شدهاند، ميتوانند زلزله را مهار كنند. مسلماً ! مگر آنكه زلزلهاي كه به تور اين ساختمانهاي ساخت و پاختي ميخورد مرام بگذارد و كمي با ملاحظه ما را تكان بدهد و به قول معروف هواي ما را داشته باشد. شايد! http://www.sandcmag.com/images/stori...0beton%201.jpg يكي از دوستان ما كه به تازگي براي صدور خدمات فني و مهندسي به ونزوئلا سفري داشته، ميگويد: در آنجا هوا هميشه معتدل است و مردمان آنجا در كشورشان برف نديدهاند. در اين صورت طبيعي است كه ترجمه شعر زمستان مهدي اخوان ثالث در آن ديار خريداري نداشته باشد. بايد همين طور باشد. احساس سرما در آن ديار حس فراموش شده و فانتزي است كه فقط ميتوانند آن را تصور كنند. براي همين است كه واژه لباس زمستاني براي مردماني كه برف نديدهاند واژه نامانوس است. ولي اينجا ايران است و جاي جاي اين سرزمين همواره با اشاره زلزلههاي بزرگ و كوچك ويران شده است. دور نيست زماني كه “بم” لرزيد و خاموش شد. همه ميدانيم كه هر لحظه ممكن است شهر و ديار ما بلرزد و واي ... ميخواستم بگويم خدا به ما رحم كند. اما به راستي چگونه بايد به بندگاني كمك كرد كه خودشان تمايلي به گرفتن كمك ندارند. هزاران دليل و برهان روشن را ميبينند، اما باز به وقت عمل به دستورات، بيحوصلگي به خرج ميدهند. دوستان، زلزله در كشور ما پديدهاي مانند برف زمستاني است، حتماً ميآيد. بايد براي گذر از آن آماده باشيم. خصوصيت ويژهاي كه زلزله را از ساير بلاياي طبيعي متمايز ميكند اين است كه زلزله مهماني است ناخوانده، چموش و گستاخ كه هر آن ممكن است بيدعوت هوس كند زيرپاي ما كمي حركات موزون انجام دهد. زلزله موجودي شيطان و بيرحم است. بيرحم از اين بابت كه در مواجه با بناهاي ساخته بشر به هزاران حسن موجود در بنا اعتنايي ندارد. دنبال كوچكترين نقطه ضعف ساختمان ميگردد. سريعاً آن را پيدا ميكند و كار را تمام ميكند. بناهاي خوش تيپ و بد ذات در مقابل زلزله محكوم به فنا هستند. زلزله با هزاران حلقه محكم و كلفت زنجير، كاري ندارد. تنها كافي است يكي از حلقههاي زنجير، مقاومت كافي را نداشته باشد. در اين صورت زنجير از محل حلقه ضعيف پاره ميشود. زلزله مقصر و غير مقصر، مسئول و غيرمسئول، دوست و دشمن نميشناسد، وقتي بيايد همه را با خود به سفرهاي دور و دراز ميبرد. اي كساني كه مايل هستيد با تور زلزله بعدي سفر كنيد. كافي است يكي از خانههاي بساز و بفروشي شهر ما را براي سكونت انتخاب كنيد و منتظر حركت زمين باشيد! گول چند ميلگرد فلك زده و چند دانه شن و ماسه و سيمان درهم آميخته لوطي و چند تير آهن و تير ورق تق و لق را نخوريد. هم ولايتيها، تو را به خدا مواظب خود باشيد و از مسئولان بخواهيد به شما كمك كنند. اگر كاستي در ساخت و ساز شهري ديد، تذكر بدهيد. به خاطر خانوادههايتان، كودكانتان، جوانانتان نسبت به آنچه در اطراف شما به نام ساختمانهاي مقاوم داراي اسكلت بتني و فلزي ميگذرد حساس باشيد. ساخت و ساز مدرن اگر با وقت و مسئوليت سازندگي همراه نباشد ذرهاي ارزش ندارد. ساخت و ساز بايد بدست مجريان ذيصلاح و صاحب صلاحيت صورت بگيرد و شما هم معيارهايي براي تميز دادن بناي خوب از بناي بد داشته باشيد. خانمها، آقايان، ملاك ساختمان مقاوم، داشتن آيفون تصويري نيست! زلزله با شما شوخي ندارد. در زدن و زنگ زدن هم بلد نيست. بازيگوشي ميكند و ميلرزد و ميترساند. نماي بيروني ساختمان در جاي خود داراي اهميت است دما از ديدگاه مقاومت در برابر زلزله جايگاهي ندارد حتي يك نماي سنگين يا شيشهاي ميتواند باعث آسيبهاي مضاعف جاني در هنگام وقوع زلزله باشد. ترديدي نيست كه ساخت و سازها بايد به دست مجريان ذيصلاح صورت بگيرد. مجرياني كه هم صلاحيت تحصيلي و حرفهاي و هم وجدان كاري و اجتماعي داشته باشند و در همه حال فرض كنند كه فلان بنا را براي اين ميسازند كه خودشان در آن سكونت كنند و اجراي ساختمانهاي شهري را محلي براي شيرين كاري و زرنگي نبينند. عاشق باشند، عاشق سوختن و ساختن، عاشق انديشه و حيات. گه بيلم در كف و گاهي قلم/يعني كه من /اي وطن با بيل خود /يا كه قلم / ميسازمت. تا اينجاي بحث اگر با من هم عقيدهايد، قدمتان روي چشم. اما اگر بيان اين بحثها را در شرايط اجتماعي و اقتصادي فعلي مردم نوعي زيادهخواهي و اضافه گويي ميدانيد، به سلامت ... روي سخن من با كساني است كه در هر شرايطي ميخواهند درست عمل كنند. خوب بسازند و عاقبت به خير باشند. روي سخنم با سازندگان فهيم جامعه است. در گزارشي كه به نقل از يك مقام شهري در روزنامه سرمايه چاپ شده بود، آمده بود در شهر تهران بيش از 30 هزار بناي ناتمام مسكوني موجود است. ساختمانهايي كه اسكلتهاي نيمه كاره اشان به هزاران دليل از سوي سازندگانشان رها شدهاند و منتظرند تا ببينند صاحب ايشان كي دوباره پول و حال و حوصله ادامه كار را دارد. آسيبهايي كه در مرحله توقفهاي پيشبيني نشده به ساختمان نيمهكاره ميرسد، گاه غيرقابل جبران است. شما هم حتماً اسكلتهاي نيمه كار پوسيده را ديدهايد. حالت زار و رنجور و زنگ زده تيرآهنها و ميگلردها و بتنهاي خورد شده پيام روشن و ناخوشي براي ما دارند. به عكسهاي ساختمان بتني كه در يكي از محلههاي گرانقيمت شهر ما در منطقه 6 وجود دارد نگاه كنيد. ميلگردهاي كج و زنگ زده، بتنهاي خرد شدهاي كه توان تحمل بار وزن خود را ندارند. چه رسد به تحمل زلزلهاي چموش و بازيگوش. اما مسالهاي كه نميتوان به سادگي از آن گذشت جهل مركبي است كه در اجراي اين ساختمان بتني به كار رفته است. http://www.sandcmag.com/images/stori...unibetoon2.jpg ناسازنده اين بنا همچون يك جاني خطرناك با پتك و چكش به جان دو ستون طبقه اول ساختمان افتاده و هر دو ستون را تقريباً تخريب كرده است. ميدانيد چرا؟ احتمالاً يا نميدانسته يا نميخواسته آرماتورهاي انتظار براي اجراي تير پله را بگذارد. حالا كه قالبهاي ستون را باز كرده براي اجراي تير پيشاني پله دست به اين ابتكار خطرناك زده است. مسلماً با اين روش اجرا يا بهتر بگويم با اين روش افتضاح پله اين ساختمان هيچگونه مسئوليتي در قبال زلزله نخواهد داشت. خلاص ! . . . . . . http://www.sandcmag.com/images/stori...unibetoon3.jpg http://www.sandcmag.com/images/stori...tehran%206.jpg وضعيت ستونهاي ديگر هم از اين بهتر نيست. يكي از ستونها در انبوهي از اشغال احاطه شده و گرماي آتش زبالهها را تجربه كرده است. ستون آتش گرفته هم هرچه غيرت و تعصب داشته در گرماي آتش باخته و ديگر ناي دست و پنجه نرم كردن با زلزله را ندارد! . . . . . . . . . . . . . . . http://www.sandcmag.com/images/stori...20iran%205.jpg ناسازنده با يكي از ستونها كمي مهربان بوده و يك بار دستي به صورت اين ستون كشيده و با ملات ماسه و سيمان قسمتهاي تخريب شده به ستون را تعمير نموده، ستون وصله و پينهاي هم نميتواند وامدار زلزله باشد! . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . http://www.sandcmag.com/images/stori...i%20beton4.jpg گويا ميگلردهاي انتظاري كه از اين ستون سر برآوردهاند با هم نميسازند و هر يك به سمتي متمايل شدهاند. در نگاه اول شايد بتوان بينظمي بعدي حاصل از آرايش چند ميلگرد را يك اثر هنري ناميد. عنوان اثر “ چه كسي ميتواند اين چند ميلگرد را به طور تصادفي در كنار هم قرار دهد؟” خالق اثر برنده “ناسازنده” بازنده مسابقه “مردم و زلزله” . . . . . اين ساختمان در مجموع حدود 20 ستون دارد و ما شش ستون فانتزي را از ديدگاه مقاومت در برابر زلزله رد كرديم. يادتان است، جرم زنجير محكمي كه در كشش پاره شد اين بود كه تنها يك حلقه زنجير ضعيف بود. اين همه حلقه ضعيف در يك مرحله از اجراي يك ساختمان ! اگر قصد خود كشي داريم. راههاي ديگري براي اين كار وجود دارد. http://www.sandcmag.com/images/stori...ucture%207.jpg اما سخني با شهردار تهران، به عنوان متولي نظارت بر ساخت و ساز شهري. آقاي شهردار، من به عنوان شهروند اين شهر از شما شكايت دارم. چرا به داد شهروندان نميرسيد؟ مدتها است به خاطر نبستن كمربند ايمني در پشت ترافيك جريمه ميشوم، مدت ها است به خاطر جلوگيري از آلوده شدن هوا اگر بخواهيم وارد محدوده طرح ترافيك بشوم بايد پول بدهم و طرح بخرم. از اعمال ضوابط و ايجاد محدوديت گلهاي ندارم. از برخورد دو گانهاي كه با شهروندان صورت ميگيرد، آزرده خاطرم. آقاي شهردار، هر آنچه شما از يك شهروند انتظار داريد ما بايد انجام دهيم. اگر اطاعت نكنيم جريمه ميشويم و اما آنجا كه پاي حقوق شهروندي ما به ميان ميآيد، بايد دائم حقوقمان را به شما متذكر شويم. لطف كردهايد و شماره 137 را به عنوان سامانه ارتباطي شهروندان با شهرداري تهران راهاندازي كردهايد. آقاي شهردار مجموع پانصد و بيست و سه هزار و سيصد و هفتاد و دو تماس كه در شش ماه اول سال 85 با سامانه 137 شهرداري گرفته شده نشان از بحراني به نام انبوه مطالبات جمعيت 5/7 ميليوني شهروندان تهران از مديران شهري دارد. من به آينده خوش بينم اما از دوگانگي در هراسم. كافي است چند كيسه خاك بيرون خانه بگذاريد. سريعاً زنگ خانهتان توسط ماموران شهرداري به صدا در ميآيد.اگر با ادبيات ايشان آشنا نباشيد روزگارتان سياه ميشود! اما عدهاي ميتوانند در روز روشن تمام مقررات ساخت و ساز را ناديده بگيرند و براي ما خانههاي پوشالي بسازند. كاش در كنار اين همه پليسي كه برگ جريمه به دست جلوي آلودگي محيط زيست را ميگيرند ما صاحب پليس ساختمان هم بوديم. آقاي شهردار راهاندازي پليس ساختمان با همكاري سازمان نظام مهندسي و ساير نهادهاي ذيربط مي تواند نقطه عطفي در ارتقاء كيفيت ساخت و سازها باشد. |
بلوك هاي يونوليتي پلي استايرن Polistiren
بلوك هاي يونوليتي «پلي استايرن» مدتي است كه براي ساختمان سازي در تهران و در آپارتمان هاي بلند به دليل سبكي و كم هزينه بودن مورد استقبال انبوه سازان (بساز بفروش هاي سابق) قرار گرفته است. اين بلوك ها در دو نوع «قابل اشتعال» و «غير قابل اشتعال» در بازار عرضه مي شوند. وزن هر قطعه بلوك سيماني كه در ساختمان سازي به كار مي رود، 15 كيلوگرم است، در حالي كه وزن بلوك هاي يونوليتي بسيار ناچيز است و تا اندازه بسيار زيادي موجب پايين آوردن وزن ساختمان مي شود. با وجود پوشش نسوزي كه زير و روي اين بلوك را محصور كرده است، در صورت آتش سوزي در ساختمان، اين بلوك ها تنها تا 20 دقيقه تاب مقاومت در برابر حرارت را دارند. ايمني اماكن مسكوني در برابر حريق و حادثه از جمله مواردي است كه بايد از نظر ايمني شهري مورد توجه قرار گيرد. در ايمني يك ساختمان موارد زيادي نقش دارد كه مي توان به مصالح به كار رفته در آن به عنوان يكي از مهم ترين موارد اشاره كرد. معاون امور عملياتي سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني تهران در اين باره مي گويد: بسياري از مهندسين معمار بلوك هاي يونوليتي «پلي استايرن» را به خاطر مقاوم بودن در برابر زلزله، عايق بندي و افت صدا در ساختمان سازي به كار مي برند و اين يونوليت ها به دليل كم حجم بودن و هزينه پايين در قسمت هاي مختلف ساختمان و به خصوص در كف سقف ها به كار برده مي شوند. ولي مواد شيميايي به كار رفته در اين بلوك ها غير استاندارد و بسيار زيان آور است. گويا سازمان آتش نشاني، غيراستاندارد و خطرناك بودن اين بلوك ها را طي مكاتباتي به وزارت مسكن و مركز تحقيقات مسكن اعلام كرد تا جلوي كاربرد و استفاده آن در ساختمان سازي گرفته شود. ولي طي دو سال اخير شاهد خسارات مالي و جاني ناشي از استفاده از اين بلوك ها بوده ايم. بلوك هاي «پلي استايرن» به دليل سبكي وزن خود، وزن نهايي ساختمان را كم مي كنند، به همين دليل در ساختمان سازي مورد استفاده قرار مي گيرند. بلوك هاي مذكور نقش باروري ندارند و به همين دليل در برابر زلزله ايمن هستند. اما اين بلوك ها، در برابر آتش به راحتي حجم خود را از دست مي دهند و تنها اشكال اين بلوك ها، كمي مقاومت در برابر حرارت و شعله وري آنها است. در صورتي كه از جنس مرغوب اين بلوك ها در ساختمان سازي استفاده شود، در برابر آتش مقاوم تر خواهند بود. ممنوع يا مجاز: سعيد بختياري عضو هيأت علمي «مركز تحقيقات ساختمان و مسكن» در خصوص كاربرد اين بلوك ها در ساختمان سازي به خبرنگار ايرنا، گفت: هنوز ما تجربه لازم و كافي در زمينه استاندارد بلوك هاي يونوليتي «پلي استايرن» نداريم و چون به نتيجه قطعي در اين زمينه نرسيده ايم، نمي توانيم ادعا كنيم كاربرد اين مصالح در تمامي ساختمان ها ممنوع و يا مجاز است و در حال حاضر استانداردها، ضوابط، تجهيزات و آزمايشگاه هاي مربوط به استاندارد كردن اين بلوك ها فراهم شده است. در ايران نه تنها اين نوع از مصالح ساختماني بلكه تعداد بي شماري از مصالح ساختماني مورد استفاده قرار مي گيرد كه از استانداردهاي اجباري برخوردار نيستند و همچنان در ساختمان سازي به كار مي روند. با توجه به بحران خيز بودن تهران در ساختمان سازي نبايد از بلوك هاي قابل اشتعال استفاده شود و نوع غيرقابل اشتعال اين بلوك ها نيز با رعايت ضوابط محدود شود تا از حريق هاي گسترده در ساختمان ها جلوگيري شود. همچنين انبار و نگهداري اين مواد به دليل واكنش هايي كه ممكن است داشته باشند، بسيار خطرناك است و تاكنون شاهد مواردي از حريق انبار اين بلوك ها بوده ايم. جالب اينكه اين بلوك ها برخلاف تصور و ذهنيت برخي از كارشناسان، به دليل يكپارچه نبودن در برابر ضربه كوبه اي اثرات مثبت ندارند و بر عكس در تقويت صدا اثرگذار خوبي هستند. ترديد در عايق بودن يك مقام مسئول در موسسه استاندارد نيز در خصوص وضعيت استاندارد بلوك هاي «پلي استايرن» گفت: تدوين استاندارد اين بلوك هاي ساختماني به دليل تاييد خطرناك و سمي بودن، در اولويت كاري برنامه هاي اين موسسه قرار گرفته است. او مي گويد: نشست ها و جلسات متعددي در خصوص بررسي اين موضوع تاكنون با حضور موسسه استاندارد، وزارت مسكن و وزارت صنايع در مركز تحقيقات وزارت مسكن برگزار شده است و در جلسه نهايي كه به همين منظور در اوايل خرداد ماه سال جاري در اين مركز تشكيل شد، تصميمات قطعي و نهايي در خصوص اجباري شدن استاندارد بلوك هاي «پلي استايرن» گرفته و اعلام شد. اين مقام مسئول در موسسه استاندارد افزود: در صورت اجباري شدن استاندارد اين بلوك ها، وزارت مسكن اخطار لازم را به كليه سازمان هاي درگير با كاربرد اين مصالح خواهد داد تا جلوي استفاده و كاربرد اين بلوك ها گرفته شود. مسئول گروه كارشناسان صوت مركز تحقيقات وزارت مسكن نيز در خصوص كاربرد بلوك هاي يونوليتي «پلي استايرن» در ساختمان با انگيزه كاهش و افت صدا مي گويد: اين بلوك ها نمي توانند تاثيري در كاهش صدا داشته باشند اگر چه در ساخت اين بلوك ها يونوليت به كار رفته است ولي تنها به اين دليل نمي تواند عايق صوت باشد و شاهديم كه به راحتي صدا را از خود عبور مي دهند. براي كاهش صوت به چگالي نياز است و بلوك هاي سيماني از چگالي بالايي برخوردار هستند. يونوليت جاذب صوتي بهتري نسبت به بتون است و عايق صوت برتري محسوب نمي شود و به همين دليل يونوليت به تنهايي تاثيري در افت صوت ندارد. به گفته كارشناسان تنها در صورتي كه بين ديوار دو جداره يونوليت به كار رود، افت صوتي افزايش مي يابد. همچنين عايق هاي حرارتي هم به تنهايي عايق صوت نيستند و در صورتي كه داخل سيستم قرار بگيرند، مي توانند موجب كاهش صوت شوند. |
استاندارد سازی آسانسور
"استاندارد سازی آسانسور" مهندس علی اصغر هوشمند، کارشناس مکانیک سیالات مهندس امیرحسین تمجیدی، کارشناس برق و الکترونیک مقدمه کلیه آسانسورهای نصب شده در کشور بر اساس مصوبه شورای استاندارد از تاریخ 1/1/82 (بر مبنای تاریخ صدور پروانه ساختمان) تحت پوشش استاندارد ملی ایران و دستورالعملهای آن قرار دارد. این موضوع به کلیه شهرداریهای ایران جهت لحاظ در صدور پروانه و پایان کار ابلاغ گردیده است. در این مقاله جهت آشنایی بیشتر مهندسین مشاور و ناظر، کلیاتی از استانداردهای موجود، ارائه می گردد تا در استانداردسازی آسانسور، مورد استفاده قرار بگیرد. کلیات موضوع در مبحث 15 مقررات ملی ساختمان و ضمائم آن و نیز در جزوه منتشره از موسسه استاندارد ملی- نصب آسانسور- شماره 1-6303 ، منتشره از موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران، درج گردیده است. نظر به اینکه متولی استانداردسازی آسانسور، در قانون، موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران تعیین گردیده، لذا این موسسه نیز وظایف خود را به دو شرکت تعیین صلاحیت شده در سطح کشور، واگذار نموده است. شرکت های مذکور پس از طی بازرسیها و مراحل قانونی تشکیل پرونده، در صورت مطابقت با استانداردهای موجود، تاییدیه لازم را صادر می نمایند. از جمله وظایف شرکت های مذکور، تعیین صلاحیت فروشندگان و نصابان آسانسور، از نظر فنی بوده و فروشندگان و نصابان اقدامات لازم را انجام داده از جمله مدارک خواسته شده در واحد بازرسی اینگونه شرکتها الزام آسانسور موظف به ارائه پروانه طراحی و مونتاژ از وزارت صنایع و معادن می باشند. کلیات آسانسور وسیله ای است دائمی که برای بالا و پایین بردن بین دو سطح و یا بیشتر، بکار می رود. این وسیله شامل کابین برای حمل مسافرین و یا بار بوده و در داخل ریل های راهنمای صلب بصورت عمود یا مورب، زاویه کمتر از 15 درجه نسبت به محور قائم، حرکت می کند. در حال حاضر یکی از مشکلات مهم ساختمان های بلند مرتبه، عدم پیش بینی فضای لازم برای آسانسور بوده و لازم است در ابتدای طراحی ساختمان این فضا متناسب با تعداد آسانسور، ظرفیت و سرعت مناسب، با توجه به ارتفاع ساختمان، جمعیت ساکن و کاربری ساختمان ها پیش بینی گردد. در غیر اینصورت، پس از اجرای ساختمان، معمولا افزایش فضای چاه آسانسور، بسیار مشکل و در اکثر موارد غیر ممکن می باشد. مطالب یاد شده را می توان به دو بخش عمده تقسیم کرد: قسمت اول: حداقل فضای لازم برای انتخاب تعداد، ظرفیت و سرعت آسانسور برای ساختمان های مسکونی بایستی در نظر گرفته شود. این حداقل ها بر مبنای زمان اسمی طول مسیر(40 ثانیه)، از استانداردهای بین المللی ایزو 4190 برگرفته شده است. بدیهی است تعیین دقیق آسانسورهای موردنیاز در ساختمان ها باید بر مبنای نمودارها و استانداردهای جهانی معتبر، توسط شرکت های متخصص انجام گیرد. قسمت دوم: شامل جداول اندازه های چاه و اتاقک(کابین) و موتورخانه با توجه به ظرفیت آسانسورها برای ساختمان های مسکونی، غیر مسکونی و بیمارستانها همینطور آسانسورهای خودروبر می باشد. لازم به ذکر است که در طراحی آسانسور و تعیین اندازه های چاه آن، تکیه بر استانداردهای معتبر جهانی، بخصوص استاندارد en81 بوده که مورد قبول اکثر کشورهای اروپایی است. این استانداردها در ایران در قالب استاندارد ملی ایران با جزئیات مربوطه تعریف شده است. راهنمای انتخاب آسانسور برای ساختمان های مسکونی
حداقل سرعت آسانسورهای مسافربر با توجه به ارتفاع ساختمان از کف پایین ترین تا کف بالاترین طبقه مطابق جدول زیر می باشد: 8 طبقه یا تا 23 متر طول مسیر حرکت حداقل سرعت 0.63 متر بر ثانیه 9 طبقه تا 12 طبقه یا تا 36.5 متر طول مسیر حرکت حداقل سرعت 1 متر بر ثانیه از 13 تا 20 طبقه یا تا 63 متر طول مسیر حرکت حداقل سرعت 1.6 متر بر ثانیه از 21 تا 25 طبقه یا تا 80 متر طول مسیر حرکت حداقل سرعت 2 متر بر ثانیه از 26 تا 30 طبقه یا تا 95 متر طول مسیر حرکت حداقل سرعت 2.5 متر بر ثانیه تبصره(1) موارد فوق الذکر راهنمای ساده ای برای تعیین حداقل سرعت مورد نیاز در طراحی و انتخاب آسانسور برای ساختمان های مسکونی می باشد. بدیهی است برای رسیدن به زمان انتظار مناسب، برای ساختمانهای بیشتر از 30 طبقه، برای ساختمان های غیر مسکونی(تجاری، اداری و غیره) و با ساختمان های با کاربری خاص، حتی برای انتخاب دقیق آسانسور جهت ساختمانهای مسکونی، لازم است بر مبنای استاندارد ملی ایران و استاندارد جهانی ایزو 4190 ، با توجه به سطح زیربنا و جمعیت ساکن در ساختمان، محاسبات ترافیکی، انتخاب تعداد آسانسور، ظرفیت، سرعت و سایر مشخصات آن تعیین گردد. مطالب فوق گذری اجمالی بر مقررات ملی می باشد. علاقه مندان می توانند جهت اطلاع بیشتر از آرشیو سازمان نظام مهندسی(استاندارد ملی- مبحث 15 مقررات ملی ساختمان) و یا با هیات تحریه فصلنامه طاق، کسب اطلاع نمایند. مراجع:
|
نما سازي
خارجي ترين قسمت ساختمان را نما سازي مي گويند . با توجه به اين كه نماي ساختمان در مقابل عوامل جوي شديد قرار دارد در انتخاب مصالح براي نماسازي بايد دقت شود تا نماي ساخته شده اولاً در مقابل جوي مقاوم بوده ودر ثاني زيباي لازم را داشته باشد و همچنين با نماي ساختمانهاي مجاور هم آهنگي داشته باشد . براي نماي ساختمان مي توان از مصالح مختلفي مانند آجر نما – انواع سيمان كاري – انواع سنگ - انواع دانه هاي سنگي رنگي با چسب هاي مخصوص يا انواع ورق هاي فلزي آلومينيوم و غيره استفاده مي شود . نماي آجري براي نماي آجري بايد از آجري كه براي نماسازي تهيه مي شود استفاده نموداين آجر ها به رنگهاي بهي - قرمز - ابلق در بازار يافت مي شود . براي نماهاي آجري بهتر است آجرها را قبل از مصرف تيشه داري نمود منظور از تيشه داري اين است كه اضلاع آجررا به وسيله تيشه يا ماشينهاي تراش مخصوصي كاملاً گونيا مي نمائيم براي پهن كردن ملات نماهاي آجري معمولاًاز شمشه ملات استفاده مي كنند . شمشه ملات وسيله اي است كه از تخته هايي به عرض 5/1 الي 2 سانتيمتر و طول آن در حدود 50 سانتيمتر است درست شده و در موقع پهن كردن ملات شمشه ملات را طوري روي ديوار قرار مي دهند كه يك ضلع آن روي ديوار در محل پهن كردن ملات در قسمت نما و ضلع ديگر آن متكي به نما قرار مي گيرد . آنگاه ملات را پشت آن پهن مينمايند كه در نتيجه هم ملات درحدود5/1الي 2 سانتيمتر از لب كار عقب تر خواهد بود كه از اين عقب بودن ملات براي بند كشي استفاده مي نمايند و هم ضخامت ملات در تمام قسمت ها يكنواخت خواهد شد . آجر ها بايد در تمام رگها با ريسمان و شاقول چيده شود . در موقع دوغاب دادن روي ديوار بايد كاملا توجه نمود كه دوغاب به قسمت نما ريخته نشود زيرا در اينصورت منظره ناخوشايندي بآن خواهد داد . ويا بطور كلي از ريختن دوغاب در نماسازي آجري بايد صرف نظر گردد. نماي سنگي براي نماهاي سنگي از انواع سنگهاي پلاك با رنگهاي مختلف و اندازه هاي مختلف استفاده مي نمايند مانند سنگ تراورتن – باغ ابريشم – مرمر و يا انواع سنگهاي قيچي كه داراي سطح ناصافي بوده ودر محل هائي كه از لحاظ معماري احتياج به قدري خشونت در سطح نما ميباشد مورد استفاده قرار مي گيرد . در سطح بعضي از سنگهاي نما خلل و فرجي موجود است كه اين سوراخ ها براي نصب بسيار مناسب هستند زيرا ملات ماسه و سيمان پشت سنگ بداخل اين سوراخ ها نفوذ نموده وماله جداشدن آن از نما مي گردد از جمله اين سنگها مي توان انواع سنگ هاي تراورتن نام برد . بعضي از سنگها مانند سنگهاي باغ ابريشم ويا مرمر يا مرمريت ويا انواع سنگهاي چيني داراي سطحي صيقلي بوده وبا توجه به اينكه سنگ خاصيت مكندگي چنداني ندارد به خوبي به نما نمي چسبد و ممكن اسن بعد از مدتي از نما جدا شده و سقوط نمايد براي جلوگيري از اين كار بايد از پشت آنها را بوسيله ميله هاي مخصوصي كه به آن اصطلاحاً اسكوب مي گويند يه ديوار محكم نمود اسكوب انواع مختلفي دارد . نماي سيماني نماي سيماني نيز انواع مختلفي دارد از قبيل تخته ماله – تگرگي – چكشي – سيمان شسته و غيره ... كه هر كدام با دانه هاي ماسه مختلف رنگي در محل ساخته ميشود . چنانچه سطح ها ي بزرگ باسيمان تخته ماله اندوده گردد بواسطه نشست هاي ساختمان ترك هاي موئي در آن ايجاد ميشود در موقع سيمان كاري ابتدا زير كار را با سيمان معمولي و ماسه مي پوشانند و به آن آستر مي گويند قبل از آستر كردن بايد تمام سطح ديوار شمشه گيري شود . آنگاه بايد بين شمشه ها را با ملات ماسه و سيمان پر نمود . در طول سيمان كاري و همچنين تا چند روز بعد از آن بايد حداقل روزي سه الي چهار بار ديوار سيمان كاري شده را بوسيله آب مرطوب نمود . در غير اين صورت ماسه سيمان مصرف شده بصورت پودر در آمده و با كوچكترين تماسي فرو خواهد ريخت . بايد توجه نمود كه كليه مصالحي كه باسيمان مصرف ميشود از جمله سيمان كاري نما بايد حداقل در حرارت هاي 4 الي 5 درجه بالاي صفر انجام شود تا از يخ زدن و فاسد شدن ملات جلو گيري شود . در كليه نماسازي ها بهتر است حداقل 30 سانتيمتر پائين تر از كار را در يك رگ سنگ رگي ويا سنگ پلاك كار گذاشته شود . زيرا اين قسمت از نما هميشه با زمين و در نتيجه با عوامل جوي در تماس بوده و بهتر است از مصالح بهتري كه در مقابل عوامل جوي مقاوم تر باشد استفاده نمود معمولا براي اين رديف سنگها از سنگهائي با رنگ تيره و سطح ناصاف استفاده ميكنند مانند سنگهاي دو تيشه و غيره. نماي گچي متداولترين نماهاي مورد استفاده در ايران همان است كه در صفحات پيش تو ضيح داده شده كه عبارت است از نماي آجري – سنگي – آجري ولي در بعضي مواقع از ساختمانها از نماي گچي نيز استفاده مي نمايند كه بوسيله گچبري و سر ستون سازي شكل زيبائي به نما مي دهند با توجه به اينكه گچ از مصالح است كه در مقابل آب مقاومت نمي نماييد بايد توجه نمود كه براي نما سازي از گچ مخصوص كه در مقابل آب مقاوم باشد استفاده نمايند . نماهاي ديگر گاهي اوقات براي نماسازي از مصالح ديگر از جمله ورق هاي آلومينيوم يا سراميك هاي رنگي و يا كاشي رنگي و غيره نيز استفاده مي نمايند . قوسها قبل از به كار گرفتن فولاد در امر ساختمان سازي ويا به طور كلي قبل از رواج صنعت فولاد كليه سقف ها ساختمانها مخصوصاً در ايران با چوب و يا با قوس پوشانيده مي شود ودر ممالكي كه مانند ايران داراي جنگلهاي فراوان نبوده اند از قوس بيشتر استفاده مي كردنند به طوري كه هنوز هم بعضي از ساختمانها را در يزد وكرمان وبم كه در ناحيه كويري قرار دارند به وسيله قوس مي پوشانند . بدين لحاظ در معماري اصيل ايراني استفاده از قوس هميشه رايج بوده و انواع قوسها به شكلهاي مختلف مورد استفاده معماران قديمي قرار مي گرفت كه از آنها براي سقف ها ومخصوصاً بالاي پنچره ها استفاده مي گرديد . تعريف قوس قوس عبارت است از قسمتي از يك يا چند دايره است كه كنار همديگر قرار گرفته و دهانه را مي پوشاند . انواع قوسهاي متداول در ايران به شرح زير است : 1- قوس نيم دايره ساده ترين ورايج ترين انواع قوسها قوس نيم دايره كامل مي باشدعلت رواج آن بدين علت است كه در اين قوسها نيروها سريع تر وبهتر به طور عمودي به ديوارهاي همال منتقل ميگردنند . قوسهاي نيم دايره كامل به وسيله شعاع قطر مشخص مي گردد. در مواقعي كه در اجرء قوسهاي نيم دايره از لحاظ ارتفاع و يا به علت ديكر مقدور نباشد مي توان قوسهارا با قسمتي از نيم دايره اجراءنمود . 2- قوس شاه عباسي اين نوع قوس با توجه به مفهوم عرفاني آن از رايج ترين قوسهاي ميباشد كه در بناهاي تاريخي ايران مخصوصاً بناهاي دوره صفويه مورد استفاده قرار گرفته است . اين نوع قوسها كه به اسامي شاخ بزي وياپنج وهفت ويا هشت قسمتي و غيره نيزرايج ميباشد معمولاً به وسيله دو شعاع و دو مركز رسم ميگردد وبر حسب خيز قوس داراي شعاع و مركزهاي متفاوت ميباشد . قوس چهارقسمتي دهانه قوس ab به چهار قسمت مساوي دهانه قوس ab به ده قسمت مساوي دهانه قوس به هشت قسمت مساوي قوس چهار قسمتي كوتاه قوس بيضي با دهانه و خيز دلخواه ژوئن يا درز انبساط با توجه به اينكه جنس خاك و نوع رگه ها و نوع قرار گرفتن دانه ها در يك قطعه زمين وسيع يكسان نيست و همچنين سطح آبهاي زير زميني نيز در يك منطقه وسيع متفاوت است ودرنتيجه نشست زمين دريك ساختمان بزرگ يكسان نيست وممكن است دراثر تفاوت نشست در ساختمان ها ترك ها و خرابي هاي ايجاد شود برا ي جلو گيري از اين مو ضوع در ساختمانهاي بزرگ كه ابعاد آن بيش از 30 متر است و يا ديوار سازي هاي بزرگ كه طول آن از چند صد متر متجاوز ميباشد. براي اينكه نشست ها ي متفاوت زمين به ساختمان آسيب نرساند در سراسر آن اقدام به ايجاد ژوئن مي نمايند فاصله ژوئن ها از يك ديگر بستگي به نوع زمين دارد و در حدود هر 20الي 30 متر ميباشد وآن به دين طريق است كه بريدگي سراسري در تمام قسمت هاي ديوار و يا هر سازه ديگر ايجاد مي نمايند بايد توجه نمود كه اين بريدگي بايد در كليه قسمتهاي ساختمان نيز اجرا شود حتي در مواقع بتن ريزي شناژ و يا شفته ريزي پي بهتر است به وسيله قطعه تخته در محل ژوئن از آميختن بتن يا شفته دو طرف ژوئن جلو گيري نمود. درز انبساط در بام ژوئن در محل ستون وپي نقطه اي ژوئن بايد در كليه قسمتهاي ساختمان كاملاً در يك مقطع باشند به واسطه وجود ژوئن در موقع زمينلرزه خرابي يك قسمت از ساختمان ممكن است به قسمتهاي ديگر آسيبي نرساند بر ايجاد خسارت بيشتر جلوگيري شود . در ساختمان هاي بلند كه در دو ارتفاع اجاء مي شود ويا دو ساختمان مجاور هم كه داراي ارتفاع متفاوت مي باشند ميبايد ژوئن ويا درز انبساط اجرا گردد پهناي آن درز ميبايد حداقل يك صدم ارتفاع ساختمان كوتاهتر باشد . زيرا در بازديدي كه ازمناطق زلزله زده به عمل آمد مشاهده گرديد كه در اين سازه ها بناي بلند تر وكوتاهتر به يكديگر پهلوزده وموجب تشديد خرابي گرديده است. چنانچه در محل ژوئن ستون فلزي يا بتني واقع شود بايد از دو ستون كاملاً مجزا استفاده گردد. با توجه به اينكه در اثر وجود ژوئن مشكل انقباض وانبساط ساختمان نيز حل ميگردد بايد اين درز به وسيله نمد ويا چوپ پنبه ويا مصالح ديگري كه در موقع انبساط جمع ميشود پر گردد خلاصه ژوئن بايد بامصالحي پر شود كه براي انبساط ساختمان توليد اشكال ننمايد . |
اصول اجرایی ساختمان
مقدمه باتوجه به تحولات قرن اخير كه در كليه علوم و فنون منجمله در صنعت ساختمان سازيايجاد گرديد و با توجه به رشد روز افزون جمعيت و احتياج جوامع بشري به مسكن بيشتر و در نتيجه احتياج به گسترش شهرها كارشناسان متوجه شدند كه اگر شهرها به طوري افقي گسترش يا به سرويسهاي شهري مانند آب برق تلفن گاز و به شهروندان با مشكل مواجه خواهد شد علاجاين درد گسترش شهرها به صورت عموميبود در نتيجه ساختمانهاي يك يا دو طبقه قرون18و19 به ساختمانهاي بلند قرن بيستم تبديل شد. رفته رفته مصالحي مانند آجر و آهك و ملاتها كم مقاومت منسوخ شد و مصالح مرغوبتري كه بتواند بارهاي فشاري و كششي بيشتري را تحمل نمايد مورد توجه قرار گرفت كه در راس آن سيمان بتن و انواع فولادميباشد كه روز به روز مراحل تكامل خود را طي نموده و هر لحضه در آزمايشگاههاي مهم دنيا در اثر آزمايشات شبانه روزي انواع مرغوب تر و كامل تري از آن ارائه ميگردد. الف ) بخش هاي مديريتي: اصول اجرائي ساختمان انجام طراحي براي اجرا و منظور از طرح و اجرا، ايجاد بنائي است كه بتواند وظائف مورد انتظار را به خوبي به انجام برساند. اجراي طرح عينيت بخشيدن به آن طرح مطابق نقشه ها و ساير مدارك اجرائي است، كه خود حاصل تفكر طراح يا طراحان هر بنا از لحظه تكوين فكرايجاد آن تا موقعي كه به دست بهره برداري كنندگان سپرده شود مراحلي را طي ميكند كه شامل برنامه ريزي، طرح و محاسبه، اجرا و نظارت بر اجرا،كنترل كيفيت، آغاز بهره برداري و خبر خوشي است تا پس از حصول اطمينان از قابليت بهره برداري آن، در اختيار بهره برداري كنندگان گذاشته شود. بسته به بزرگي و كوچكي طرح و ماهيت آن، اهميت هر يك از مراحل فوق متغير بوده و بنابه ضرورت ممكن است گستره يكي از مراحل بسيار محدود شده و حتي مرحلهاي با مراحل ديگر ادغام شود. هر يك ازاين مراحل بايد در چارچوب فني، اقتصادي، زيست محيطي، زيبائي شناسي، اجتماعي و حتي سياسي طي شود و چگونگياين مراحل درايمني،عملکرد آتي ( با ملحوظ داشتن خطوط هادي اداره كشور) آتي بنا و عمر مفيد آن موثرند. اما اثر مرحله اجرا و نظارت بر اجرا، بيش از هر مرحله است ديگري تجارب جهاني نشان ميدهند كه در حدود هفتاد درصد تمام عللي كه بروز كاستيها و تقليل عمر مفيد بناها را سبب ميشوند، از خطاهاياين مرحله سرچشمه ميگيرند لازم به توضيح است كه برخلاف عرف معمول، دراينجا از اجرا و نظارت بر اجرا به عنوان يك مرحله نام برده شده و اجرا و نظارت، دو مقوله جدا از هم در نظر گرفته نشدهاند . اين مسئله به منظور هماهنگي با يكي از دگرگونيهاي بنيادي صنعت ساختمان است كه با وارد شدن مفهوم از طرف سازنده در روند ساختن بناها به جاي مفهوم «كنترل كيفيت» «تضمين كيفيت» توسط دستگاه نظارت، در عمل بخش عمده وظائف دستگاه مجري و دستگاه نظارت، در هم ادغام شده است در واقع، به روال سنتي، دستگاه سازنده، بر حسب وظيفه، سعي ميكند طرحي را كه اجراي آن به او سپرده شده، بر مبناي نقشه ها و با رعايت مشخصات فني طرح بسازد. مسئوليت او به اجراي كار طبق نقشه و مشخصات، در زماني مشخص و معمولا ً با هزينهاي معين محدود است. روشهاي اجراي طرحهاي ساختماني و پيمانها اجراي طرحهاي ساختماني صدها جزئيات فني و ساختماني و روابط پيچيده چند جانبه بين صاحبكار كارفرما، مجري طرح، ناظر، پيمانكاران جزء ، سازندگان مصالح و لوازم و فروشندگان آنها، توليد كنندگان و اجاره دهندگان تجهيزات ، نيروي انساني، نهادهاي مديريت شهري و ادارات دولتي را شامل ميشود. روشهاي اجرا اجراي طرحهاي ساختماني ممكن است به يكي از صورتهاي زير انجام پذيرد: اماني: كه صاحبكار يا قائم مقام او، يعني كارفرما يا مجري طرح، رأسا ً عمليات اجرائي را مديريت ميكند و هزينه ها را ميپردازد صاحبكار: شخصي است حقيقي يا حقوقي كه طرح متعلق به او ميباشد. كار فرما يا مجري طرح: شخصي است حقيقي يا حقوقي كه صاحبكار تمام يا بخشي از اختيارات خود را براي اجرا به او تفويض كرده است. مديريت اجرا: كه صاحبكار شخص ديگري را به عنوان مدير اجرائي،از طرف خود مامور اجراي كار ميكند و تمام يا بخشي از اختيارات خود را به او تفويض مينمايد و با نظر او تحت كنترل خود، هزينه هاي اجرائي را با ملحوظ داشتن اضافه مبلغي براي مديريت، ميپردازد. مدير اجرائي: شخصي است حقيقي يا حقوقي كه سازماندهي عمليات اجرائي به عهده او واگذار ميگردد . كه صاحبكار يا كارفرما هر قسمت از كار را به پيمانكار مناسبي واگذار ميكند كه آن بخش از كار را با مشخصات معلوم و به قيد معلوم انجام دهد و خود، كار پيمانكاران جزء را هماهنگ ميكند. پيمانكار: شخصي است حقيقي يا حقوقي كه انجام خدمات مشخصي را تحت شرايط فني و مالي معين در مدت زماني معلوم، به عهده ميگيرد. پيمانكاري كامل: كه صاحبكار يا كارفرما، كل كار را به يك پيمانكار اصلي واگذار ميكند و پيمانكار مزبور با امكانات خود و يا با استفاده از پيمانكاران جزء كار را به انجامميرساند به عبارت ديگر كل كار را به مسئوليت خود، با مشخصات مورد نظر و به قيمت معلوم يا تحت شريط مالي مشخصي، به هر روشي كه صلاح بداند، انجام ميدهد. در كليه روشهاي فوق، فرض براين است كه طرح از پيش آماده شدهاي، براي اجرا وجود دارد . امروزه براي اجراي ساختمانها ابداع و به كار گرفته شدهاند كه اجازه ميدهند همزمان با تهيه طرح، كار اجرا نيز آغاز و پيش برده شود. از جملهاين روشها، روش اجراي سريع و روش طرح و ساخت يا طرح و اجرا را ميتوان نام برد. اشكال مختلف پيمانها جز در صورت اجراي اماني، در ساير حالات، براي روشن شدن حدود حقوق و تكاليف طرفين، پيمانهائي بين صاحبكار يا كارفرما از يك سو واجرا كنندگان كار از سوي ديگر بسته ميشوند. دراين پيمانها، حجم كار و مبلغ قرارداد، مدت اجرا و مشخصات فني، به عنوان اركان قرارداد مشخص ميشوند. پيمانهاي اجرائي اشكال مختلف دارند كه متداولترين آنها به شرح زيرند: «پيمانهاي سرجمع» «گلوبال يا لام سام» دراين پيمانها، پيمانكار بازاي اجراي طرح موضوع قرارداد، در مدت زمان معلوم، مبلغ مشخصي را دريافت ميدارد معمولا ً هماهنگ با درصد پيشرفت كار، در موعدهاي معين، بخشي از مبلغ قرارداد به پيمانكار پرداخت ميگردد. « پيمانهاي مبتني بر فهرست آحاديه » دراين پيمانها، براي واخد هر يك از اقلام كار، كه با مشخصاتي معين انجام داده شود، قيمت واحدي مورد توافق قرارميگيرد، احجام اقلام كار برآورد و برمبناي آحاد بها، قيمت كل عمليات و مبلغ قرارداد تعيين ميگردد كه بازاي آن، پيمانكار طرح را در مدتي معين اجرا نمايد. پرداخت به پيمانكار، متناسب با پيشرفت كار، بر اساس صور توضعيتهاي ماهيانه صورت ميگيرد هر صور توضعيت حاوي احجام كارهاي انجام شده تا تاريخ تنظيم آن ميباشد كه براساس آن احجام و آحاد بها، قيمت كار انجام شده تا آن تاريخ محاسبه و پس از كسر پرداختهاي قبلي و ساير كسورات مقرر، مابقي آن به پيمانكار پرداخت ميگردد. پرداخته و در مواعد مقرر « پيمانهاي در صد هزينه » دراين پيمانها، پيمانكار هزينه هاي اجرائي آن را باضافه درصدي كه پيشاپيش مورد توافق قرار گرفته، از كارفرما دريافت ميكند پيمانكار به ازاي دريافتاين درصد، متعهد ميشود كه كار را در مدت زمان مشخصي و با مشخصات تعيين شده در قرار داد به اتمام برساند. محاسبه هزينه كارهاي انجام شده ممكن است به روشهاي مختلف صورت پذيرد دراين پيمانها، اغلب سقفي براي هزينه هاي كل طرح تعيين ميشود كه اگر پيمانكار، اچراي طرح را با هزينهاي كمتر از آن به پايان برساند بخشي از مبلغ صرفه جوئي شده را به عنوان جايزه دريافت ميدارد و اگر طرح را با هزينهاي بالاتر از سقف تعيين شده تمام كند، جريمهاي به او تعلق ميگيرد و يا حداقل، به مبلغ اضافه شده، درصدي تعلق نميگيرد و چيزي به پيمانکار پرداخت نميشود. علاوه بر پيمانهاي فوق، كه متداولترين پيمانهاي اجرائي ميباشند، اشكالي ديگر از پيمان نيز وجود دارند كه با اختلافهائي كم يا بيش، شبيه به پيمانهاي مزبور ميباشند. گام نخست، آشنايي با كميت و كيفيت طرح و ويژگيهاي آن اجراي هر طرح با آشنائي سازنده با آن طرح آغاز ميشود براي اجراي هر طرحي، معمولاً آنچه طراح در ذهن خود خلق كرده است، از طريق نقشه ها و ساير مدارك اجرائي به سازنده انتقال داده ميشود. لذا اجرا كننده علاوه بر داشتن آشنائي قبلي با استانداردها، آئين نامه ها، ضوابط و مقررات عموميساختماني بايد قبل از هر چيز با مطالعه دقيق نقشه ها، دفترچه مشخصات فني عمومي، دفترچه مشخصات فني خصوصي، دستورالعملهاي اجرائي، يادآوريهاي فني، برآورد و فهرست مقادير و ساير مدارك اجرائي، بطور همه جانبه دريابد كه چه بنائي را با چه مشخصاتي و با رعايت چه معيارهائي ميخواهد اجرا نمايد و حجم كار چقدر استبه عبارت ديگر سازنده بايد با كم و كيف كار آشنا شود و ضمن اطلاع از احجام اقلام كار، از مجموعه مورد احداث، تجسم فضايي دقيقي بدست آورد. دراين مرحله از كار، سازنده بايد كامل بودن نقشه و ساير مدارك اجرائي را ارزيابي و از قابل اجرا بودن طرح اطمينان حاصل نمايد و هيچ ابهاميرا از نظر دور ندارد، بويژه بايد هر گونه تناقض و ناسازگاري را كه بين مدارك مختلف اجرائي احساس مينمايد، با طراح در ميان گذاشته و از او بخواهد كه مدارك اجرائي را تكميل كرده و از آنها رفع ابهام كند بطوري كه در هيچ مورد امكان تفسيرهاي مختلف باقي نماند همچنين دراين مرحله، اگر سازنده نظري در مورد جرح و تعديل طرح براي هماهنگ كردن آن با امكانات و توانائيهاي خود يا روش اجراي مشخصي دارد، ميتواند پيشنهادهاي خود را به طراح ارائه دهد زمان كوتاهي كه براي طياين مرحله صرف ميشود، از اتلاف وقتهاي بعدي، كه اغلب با توقف سازمان اجرائي و صرف هزينه هاي غير لازم همراهند، جلوگيري مينمايد. گام دوم،آشنائي با محل اجراي طرح پس از آشنائي با طرح، سازنده بايد طي بازديد يا بازديدهائي، با محل اجراي طرح آشنا شده و محدوديت ها و امكانات موجود در محل را ارزيابي كند. دراين مرحله، سازنده بايد از طريق مشاهدات، مذاكرات، پرس و جو از افراد محلي، مطالعه مدارك و گزارشهاي موجود، با عوارض سطحي، توپوگرافي، شرايط تحت الارضي، شرايط محيطي، اقليم و آب و هواي محل اجراي طرح، راههاي دسترسي به محل، امكانات دستيابي به مصالح، تجهيزات و نيروي انساني در محل و بطور خلاصه تمام امكانات تسهيل كننده و موانع و اشكالات بازدارنده و معارضهاي احتمالي، تا آنجا كه ميسر است، آشنا گردد. براي آشنايي با محيط كارگاه اجراي طرح، جمع آوري اطلاعات زير، بسيار مفيد خواهد بود درباره عوارض سطحي از قبيل طبيعت و ميزان محلهاي احتمالي پر شده با زباله، خاك دستي و محل قرار گرفتن و نوع رگه هاي سنگ احتمالي مسيرهاي عبور جريانهاي آب و احيانا ً گودالهاي آبگير در سطح كارگاه توپوگرافي، به عبارت ديگر تغييرات رقوم خاك در سطح کارگاه سازه هاي موجود در محل كارگاه و در مجاورت آن خاكريزهاي نزديك، خط ساحلي و عوارض مشابه آن راههاي دسترسي به كارگاه( راه آهن،اتومبيل،كشتي) درباره عوارض زير زميني از قبيل: مسير فاضلاب، قنات، تونل، زير زمين و يا ساير سازه هاي زير زميني خطوط لوله نفت و گاز و آب يا لوله هاي بخار و هواي فشرده و غيره، خطوط تلفن و تلگراف و كابلهاي زيرزمينيبرق. شالوده هاي موجود در محوطه كارگاه يا زمينهاي مجاور اطلاعات مربوط به گمانه هاو ساير اطلاعات از قبيل تاريخچه رفتارسازه هاي مجاور، نشستهاي خاك و غيره... گام سوم، تهيه برنامه زمانبندي اجرا پس ازاينكه مشخص گرديد چه بنائي در چه محلي بايد ساخته شود، سازنده بايد برنامه زمانبندي اجراي عمليات را تدوين نمايد بطوريكه در هر مقطع زماني، قدمهاي اجرائي كه بلافاصله پس از آن لحظه برداشته شوند مشخص باشند. داشتن چنين برنامهاي كه تكليف اجرا كنندگان را مشخص كرده باشد، ترديدهاي مزاحم و بازدارنده را حذف كرده،ايجاد تحرك نموده و از اتلاف وقت و انرژي جلوگيري ميكند. تهيه برنامه زمانبندي، عملا ً در يك فرآيند تجزيه، بررسي اجزا و تركيب اجزاي بررسي شده بنحوي مطلوب ومناسب با رعايت مسير بهينه، به شرح زير صورت ميپذيرد. ابتدا سياههاي از كليه عملياتي كه براي اجراي طرح لازمند، از تجهيز و راهاندازي كارگاه گرفته تا اتمام كار و برچيدن كارگاه، تدوين ميگردد. سپس متناسب با حجم کار و شرايط موجود عمليات به چند «عمل اصلي» يا «فعاليت اصلي»تقسيم ميشود. پس از مشخص شدن فعاليتها يا عملهاي اصلي، هر يك از آنها به تعدادي «عمليات جزء» يا «فعاليت جزء» تقسيم ميشوند. براي انجام هر واحد هر جزء عمل، مصالح، وسائل، تجهيزات، نيروي انساني، آهنگ انجام، زمان لازم و هزينه هاي انجام برآورد ميشوند و نيازهاي كل آن جزء عمل تعيين ميگردند. از تركيب آنچه براي انجام جزء عملها تعيين شده، نوع و مقدار كل مصالح، نوع و حجم وسائل، انواع تجهيزات، انواع نيروي انساني مورد نياز و زمان كل اشتغال هر نوع از تجهيزات و نيروي انساني و هزينه كل اجرا تعيين ميگردند. لازم به ذكر است كه حجم كل مصالح مورد نياز، از جمع كردن ساده مصالح لازم براي جزء عملها به دست ميآيد ولي تعداد ماشين آلات، ميزان تجهيزات و تعداد نيروي انساني را نميتوان از جمع كردن ساده ارقام تعيين شده براي هر جزء عمل بدست آورد زيرا ماشين آلات مورد نياز معمولا ً به صورت حاصلضرب «ماشين* ساعت» يا « ماشين* روز» و نيروي انساني لازم به صورت حاصلضرب « نفر* ماه» تعيين ميشوند و لذا، تعداد ماشين آلات و نيروي انساني تابع زمانند و بايد متناسب با مدت زمان اجرا، از طريق كارشناسي و مشخص كردن زمانهائي كه تعداد مورد نياز حداكثرو حداقل است، تعيين ميشوند. يا بالعكس اگر استفاده از تجهيزات، ماشين آلات و نيروي انساني معيني الزام آور باشد، بايد مدت زمان اجرا متناسب بااين امكانات تعيينشود. هزينه كل اجرا را هم نميتوان از جمع كردن ساده هزينه عملها محاسبه كرد زيرا سه عامل ماشين آلات، نيروي انساني و زمان بر هزينه هاي اجرائي اثر ميگذارند و بويژه بايد مسئله تأمين منابع مالي و حجم سرمايهاي كه بايد براي گردشكار كارگاه به كار گرفته شود، در محاسبه هزينه كل اجرا ملحوظ گردد. پيمانكاران با سابقه، هزينه هاي اجرائي را مستقيما ً براي هر عمل، بدون پرداختن به جزء عملها، محاسبه مينمايند پس از روشن شدن حجم مصالح مورد نياز، مبداء و منابع تهيه مصالح، چگونگي تهيه و تدارك آنها، وسيله و نحوه حمل به كارگاه، تحويل گرفتن، باراندازي، انبار كردن و نگهداري در كارگاه، نحوه و وسائل برداشت و مصرف در كارگاه و بالاخره چگونگي نمونه برداري و كنترل كيفيت مصالح در مواعد مقرر، مورد مطالعه قرار ميگيرند. بر اساس مطالعات انجام شده درباره مصالح، نيازهاي تجهيزاتي كنترل و حك و اصلاح گشته و امكانات و نحوه تأمين قطعات يدكي، سوخت، مصارف و لوازم آنها بررسي ميشوند. دراين مرحله، تهيه جدول برنامه ريزي ماشين آلات مورد نياز ميتواند به همه جانبه بودن مطالعه و تسهيل كار مطالعه كننده كمك نمايد. در جدول شماره1 ، برنامه ريزي ماشين آلات مورد نياز براي احداث يك كانال بتن آرمه، به عنوان مثال نشان داده شده است. بر اساس آخرين مطالعات در مورد مصالح و نيازهاي تجهيزاتي، نيازهاي به نيروي انساني تعيين گشته، منابع، امكانات، روشها و ضوابط تأمين نيروي انساني، اعم از ماهر، نيمه ماهر و غير ماهر، تبعات به كار گماردن آنان در كارگاه، شامل تأمين امكانات زيستي، بهداشتي، رفاهي و حتي در مورد طرحهائي كه اجراي آنها چند سال طول ميكشد، علاوه بر تأمين امكانات فوق براي خانواده ها، امكانات آموزشي براي فرزنداشان، در حالات مختلف دسترسي به امكانات شهري يا عدم دسترسي بهاين امكانات، مطالعه و ارزيابي ميشوند. دراين مرحله، تنظيم جدول طبقه بندي و تعداد كارگران مورد نياز در هر مقطع زماني، كمك مؤثري به امر برنامه ريزي خواهد كرد. جدول شماره 2، برنامه ريزي نيروي انساني لازم براي احداث كانال بتن آرمه فوق را نشان ميدهد. پس از مشخص شدن كل نيازهاي طرح و انجام مطالعات فوق، بسته به مورد، قدم بعدي براي تهيه برنامه زمانبندي، به شرح زير برداشته ميشود و مدت زمان اجرا تثبيت ميگردد. اگر زمان محدود باشد، سازنده از طريق مقايسه و واسنجي نيازها با آنچه در حال حاضر در اختيار دارد، كفايت يا عدم كفايت مقدورات خود را ارزيابي ميكند و در صورت لزوم، كمبودها را بر طرف مينمايد اگر زمان محدود نباشد، سازنده زمان تقريبي لازم براي اجراي كار با امكانات موجود خود را برآورد و معقول بودناين زمان را بررسي ميكند و اگر لازم باشد، تعادل منطقي را بين امكانات و مدت زمان اجرا بر قرار ميسازد. دراين مورد بايد توجه داشت كه امروزه زمان، پربهاترين اقلام مصرفي در كارگاه است و هنر يك مجري و سازنده خوب آن است كه با تأمين بموقع مصالح و به كار گرفتن وسائل، تجهيزات و نيروي انساني به مناسبترين نوع و مقدار، زمان لازم براي اجرا را كوتاه كرده و ازاين راه هزينه هاي اجرائي را كاهش دهد. و طرح را هر چه زودتر به بهره برداري برساند. توجه كنيد كه اگر يك كارخانه سيمان 3000 تني فقط يك روز زودتر به توليد برسد، بازاي آن يك روز، 3000 تن سيمان بيشتر توليد شده و ميليونها ريال ارزش افزوده خواهد گرديد. لازم به ياد آوري است همانطور كه در شكل شماره 1 نشان داده شده ، براي انجام عمليات اجرائي، يك محدوده مدت زمانهاي مناسب، واقع در حد فاصل يك زمان حداقل و يك زمان حداكثر وجود دارد، كه بازاي مدت زمانهاي واقع دراين محدوده ميتوان كار را با صرف هزينه و انرژي به سرانجام رسانيد ولي تقليل مدت زمان اجرا به كمتر از حداقل فوق يا طولاني تر شدن مدت زمان عمليات اجرائي از حداكثر مزبور، به افزايش تصاعدي هزينه هاي اجرائي منجر ميشوند. بديهي است كه با توجه به ملاحظات فوق بايد در مورد مدت زمان اجرا اتخاذ تصميم به عملايد و باايجاد تعادل بهينه بين مقدورات و مدت زمان اجرا، مدت زماني مناسب و معقول براي اجراي طرح تعيين و تثبيت شود. پس از تثبيت مدت زمان اجرا، با در اختيار داشتن كليه اطلاعات، طرح اوليه سازماندهي و گردشكار كارگاه، بااين هدف تهيه ميشود كه با به كار گرفتن اصول مهندسي و ابداع روشهاي اجرائي بهتر، بتوان با همسو كردن همه نيروها و با تأمين گردشكاري مناسب، بنحوي كه هيچ فعاليتي مزاحم فعاليتهاي ديگر نشود، با صرف حداقل مصالح، تجهيزات، انرژي و زمان، بيشترين نتيجه عملا ً ممكن را از ديدگاه كميو كيفي، به دست آورد. بر مبناي طرح سازماندهي تهيه شده با در نظر داشتن امكانات و محدوديت ها، در يك نظم منطقي و با رعايت تقدم و تأخر منطقي عملهاي مختلف و تقدم و تأخرهاي ناشي از ضرورتهاي اجرائي، كوشش ميشود با هماهنگ كردن فعاليتها بنحوي كه با هم تداخل زماني نداشته باشند، برنامه زمانبندي عمليات اجرائي طوري تهيه ميشود كه از امكانات، بيشترين استفاده به عملايد و اثر بازدارنده محدوديتها كمترين باشد و اگر تأميناين نقطه نظرها، تغيير، تكميل يا جرح و تعديلاتي را در طرح اوليه سازماندهي و گردشكار كارگاهايجاب نمايد، با اعمالاين تغييرات وجرح و تعديلات، برنامه زمانبندي نيز تكميل و حك و اصلاح ميگردد.اين رفت و برگشت از طرح سازماندهي به برنامه زمانبندي و از برنامه زمانبندي به طرح سازماندهي، تا جائي ادامه مييابد كه طرح مزبور، حالت نهايي و قطعي به خود بگيرد. در عمل ممكن است، در بدو امر فقط خطوط كلي اجرا و كليات سازمان اجرائي تعيين گردند و طرح سازماندهي نهائي بدستايد. با داشتن تصوير روشني از طرح سازماندهي نهائي و معمولا ً با رعايت مسير بحراني، برنامه زمانبندي اجرا چنان تأمين ميشود كه هر جزء عمل زماني انجام شود كه نتيجه حاصل از آن بيشترين باشد. مسير بحراني، عملها و جزء عملهايي را در بر ميگيرد كه هر تأخير در انجام هر يك از آنها، مستقيماً به تأخيري به هماناندازه در اتمام برنامه منجر ميشود. بديهي است كه برنامه تدوين شده بايد تمام عمليات اجرائي، از جمله استقرار و تجهيز كارگاه در شروع كار، گردشكار كارگاه در مدت اجرا و برچيدن كارگاه پس از اتمام عمليات اجرائي را دربرگيرد. با توجه به آنچه گذشت، از يك سو برنامه زمانبندي مبتني بر برآوردهاي مصالح، تجهيزات، نيروانساني، مدت زمان انجام و هزينه هاي انجام هر جزء عمل است كه مقولاتي احتمالي باشند و بسته به نوع و ماهيت كار و در عمل،اين عدم قطعيتها بر روند انجام كار اثر ميگذارند و اجازه نميدهند كه كار كاملا ً طبق برنامه اجرا شود از سوئي ديگر واضح است كه برنامه زمانبندي عمليات اجرائي تابع امكانات و محدوديتهاي موجود در موقع تهيه برنامه و مبتني بر اطلاعاتي است كه تا آن موقع در اختيار بودهاند.اين امكانات محدوديتها و اطلاعات، در طول مدت اجرا دچار تغيير و تحول ميشوند، لذا برنامه زمانبندي،انطباق خود را با وضع موجود از دست ميدهد، دراين صورت، براي احتراز از هر گونه اتلاف وقت و امكانات،لازم است برنامه مورد تجديد نظر قرار گرفته و با شرايط موجود هماهنگ گردد. براي تأمين اين منظور، بايد برنامه زمانبندي قابل انعطاف بوده و در آن امكان تجديد نظر و به روز آوردن در مواقع لزوم، پيش بيني شود. ارجح آن است كه در خود برنامه موعدهاي برنامه مقرر گردد. قدر مسلماين است كه براي تنظيم موفقيت آميز برنامه، كسي كهاين مسوؤليت مهم را به عهده ميگيرد بايد شناختي درست از ماهيت كار و وابستگي بين عملها و جزء عملهائي كه كل كار را تشكيل ميدهند، داشته باشد. برنامهاي كه بهاين ترتيب تدوين ميشود،گرچه گاهي مسائل تداراكاتي را هم در بر ميگيرد ولي اكثرا براياينكهاين برنامه با موفقيت به اجرا درايد، لازم است كه برنامه هاي مشروحه زير نيز به موازات آن تدوين و به موقع اجرا گذاشته شوند. برنامه زمانبندي تدارك مصالح و مصارف، كه گردشكار كارگاه را تنظيم كرده و اجازه نميدهد كه كار بدليل كمبود مصالح تنظيم شود. برنامه زمانبندي تأمين ماشين آلات و قطعات يدكي آنها، كه مديريت ماشين آلات را ميسر ساخته و از اتلاف زمان بدليل نبودن تجهيزات در كارگاه يا راكد ماندن سرمايه در كارگاه به صورت ماشين آلات و تجهيزات اضافه بر آنچه مورد نياز است، جلوگيري مينمايد. برنامه زمانبندي تأمين نيروي انساني، كه مديريت نيروي انساني، استخدام بموقع افراد لازم و خاتمه دادن به خدمات آنها در زمان مقرر را ميسر ميسازد. بويژهاين برنامه اجازه ميدهد كه به افراد شاغل، پيشاپيش اطلاع داده شود كه جوياي كار ديگري باشند. برنامه زمانبندي تأمين منابع مالي، كه مديريت سرمايه را ميسر ساخته و از زيانهاي پيش بيني نشده جلوگيري مينمايد. بديهي است كهاين برنامه ها مستقل از يكديگر و از برنامه زمانبندي اجرا نيستند و بايد در ارتباط كامل با يكديگر تنظيم و به موقع اجرا گذاشته شوند با تدوين برنامه، گام سوم اجرا به پايان ميرسد. گام چهارم، شروع عمليات اجرائي و كنترل و بهنگام كردن برنامه با برنامه زمانبندي تدوين شده، عمليات اجرائي شروع ميشوند. براي اجراي موفقيت آميز برنامه لازم است كار انجام شده بطور مستمر كنترل و با برنامه مقايسه و در صورت لزوم، برنامه بهنگام شود. اين كار مستلزم نميتواند گره از كار اجرا باز كند. تايج كنترلها بايد ثبت و پالايش شوند و بر اساس گزارشها و آمار تهيه شده از نتايج كنترلها، مسير كار اصلاح گردد. اگر كنترلها حاكي از پيشرفت كار بيش از ميزان پيش بيني شده در برنامه باشند، اجازه ميدهند كه با حك و اصلاح برنامه، مدت زمان كل اجراي طرح كاهش داده شود و اگر كنترلها نشان دهنده عقب ماندن اجرا از ميزان تعيين شده در برنامه باشند، هشداري خواهند بود كه سازنده را به جستجوي علل عقب ماندگي و رفع علل مزبور و در صورت لزوم جرح و تعديل برنامه واصلاح مسير، رهنمون ميشوند. بايد توجه داشت كه ضرورت ندارد كنترلها بسيار پيچيده و داراي دقت رياضي باشند و به اصطلاح مو را از ماست بكشند. كافي است در كنترلها اقلام اصلي در نظر گرفته شده و بتدريج با فراهم آمار در هر زمينه، تدفيق شوند ولي استمرار كنترلها و مرتب بودن پالايش آنها، لازمه بهره برداري صحيح از كنترل برنامه است. گام پنجم ، كنترل كيفيت مستمر « کنترکل کيفيت» بايد به عنوان يک« عمل اصلي» در برنامه ها گنجانده شود ساير عملهاي اصلي بطور مرتب پيگيري شود، براي نشان دادن جايگاه ويژه آن، كنترل كيفيت در چارچوب برنامه به عنوان گاميمستقلاين طرز تلقي اجازه ميدهد كه چه در حالت نظارت سنتي، كه كنترل كيفيت رسميتوسط شخص ثالث انجام ميشود، و چه در حالت اعمال نظارت توسط خود دستگاه سازنده به منظور تأمين كيفيت با يا بدون حضور شخص ثالث، بتوان كنترل كيفيت را، فارغ از ساير مسائل و مشكلات اجرائي، سازمان داد و به پيش برد. گام ششم ،ايمني،حفاظت و بهداشت كار آنچه درچارچوباين صنعت صورت ميگيرد به خاطر انسان و تأمين رفاه بيشتر اوست، عدم توجه بهايمني، بهداشت و حفاظت آنهائي كه مستقيما ً در كار اجرا مشاركت دارند و افراد ديگري كه ممكن است درحيطه اثر عمليات اجرائي قرار گرفته و از آن آسيب ببينند. يك اجرا كننده و سازنده خوب بايد كار خود را چنان سازماندهي كند كه خطري متوجه افراد دستاندركار اجرا و ساير افرادي كه با كارگاه در تماسند، نگردد. شرايط لازم براي اجراي موفقيت آميز طرح اجرا كنندگان طرحهاي ساختماني بايد توجه داشته باشند كه علاوه بر آنكه بخش قابل توجهي از ثروت ملي به صورت ساختمان از گردش خارج شده و«راكد ميماند» فضاهاي توليدي، خدماتي، آموزشي، بهداشتي و غيره نيز كه بدست آنان ساخته ميشوند، اگر بنحو مطلوب اجرا نشده، از پايائي كافي برخوردار نباشند و نتوانند وظائف خود را انجام دهند، اجتماع ضرر خواهد كرد. اجراي ساختمانها بنحو مطلوب و برخوردار بودن آنها از پايائي كافي، در گروي آن است كه برداشتن شش گام اصلي فوق با رعايت جميع جهات صورت پذيرد. براياينكهاين شش گام اصلي با موفقيت برداشته شوند و با مراعات همه جانبه شرايط كار و كارگاه، برنامهاي مناسب تهيه و طرح طبق مشخصات مورد نظر، با حداقل هزينه و حصول حداكثر نتيجه اجرا شود، اجرا كننده بايد شناخت كافي از مشخصات و همه عوامل مؤثر در كار داشته باشد . اين مسئله در مورد تمام بناها صادق است، هر چند كه بسته به حجم كار، نوع كار و ساير شرايط ممكن است برخي از گامها محدودتر يا گسترده تر باشند. مشخصات مورد نظر، علاوه بر نقشه ها، در دفترچه مشخصات فني عموميو دفترچه مشخصات فني خصوصي درج ميشوند. دراين مدارك، به استانداردهاي مصالح و فرآورده ها، استانداردهاي آزمايش و كنترل كيفيت مصالح و فرآورده ها ، آئين كاربردها، آئين نامه ها و و مقررات ملي ساختماني كشور اشاره ميشود. در پيمانهائي كه مبتني بر فهرست بها بسته ميشوند، بخشي از مشخصات در فهرست مزبور منعكس ميگردداين فهرست صراحت دارد كه بازاي انجام چه كاري و با چه مشخصاتي، چه پولي بايد به انجام دهنده پرداخت شود. به عبارت ديگر در فهرست آحاد بها، براي هر يك از اقلام كار، نوع مصالح، نحوه كاربرد و اجرا، مشخصات كار انجام شده و نحوهاندازه گيري كار انجام شده ارائه داده ميشوند.اين مدارك را بايد تمام دستاندركاران اجرا بشناسند و در موارد لازم از آنها استفاده كنند. مدارك رسميكه اجرا كنندگان بايد بشناسند مداركي كه براي شناخت مشخصات و ساير عوامل مؤثر در كار « در صنعت ساختمان» موجود و مورد استناد و استفاده مهندسان ساختمان ميباشند، صرفنظر از كتابها و نشرياتي كه اصول نظري و ديدگاههاي عملي در آنها تشريح گرديدهاند، شامل هفت نوع مدرك رسميبه شرح زيرند: § استانداردهاي مشخصات مصالح، مواد و فرآورده ها § استانداردهاي آزمايش و كنترل مشخصات § آئين كاربردها § دفترچه هاي مشخصات فني عموميو اجرائي § آئين نامه ها § مقررات ساختماني § دفترچه هاي فهرست آحاد بها منظور از« استانداردها» مدارك رسميمنتشر شده از طرف سازمانها ذي ربط كشور در مورد مشخصات مصالح و فرآورده ها و روشهاي كنترلاين مشخصات است. استانداردهاي مشخصات، بسته به مورد حاوي تمام يا بخشي از قيود و شرايط مربوط به ابعاد هندسي، مشخصات فيزيكي، شيميائي، مكانيكي و تكنولوژيكي مورد نظر مواد، مصنوعات و و توليدات و رواداريهاي آنها ميباشند دراستانداردهاي آزمايش و كنترل مشخصات، روشهاي آزمايش مواد، مصالح و فرآورده ها به منظور بررسي كميو كيفي مشخصات آنها و چگونگي ارزيابي و پذيرش مواد، مصالح و فرآورده ها بر مبناي نتايج حاصل از آزمايشها، شرح داده ميشوند منظور از«آئين كاربرها» مدارك رسميمربوط به روشهاي كاربرد مصالح، مواد و فرآورده ها و قيود فني است كه بايد در موقع كاربرد رعايت شوند. در صنايع ديگر «بجز صنعت ساختمان» عموما ً استانداردها براي تأمين قابليت كاربرد توليدات و كالاها كافي تلقي ميشوند. زيرا توليد كننده با رعايت استانداردها و اعلام انطباق توليدات خود با استاندارد مشخصي، تلويحا ً حداقل كيفيت مورد انتظار از آن را تضمين ميكند و مصرف كننده با علم و اطلاع ازاين تضمين تلويحي، متناسب با نيازهاي خود، كالاي مورد نظر را انتخاب مينمايد. در مواردي هم آئين كاربردها و وآئين نامه ها، به عنوان مكمل به كار برده ميشوند ولي دراين صنايع كمتر به مقررات و ضوابطي نظير مقررات ساختماني برخورد ميكنيم. از طريق هماهنگ كردن استانداردها در سطح جهاني، گستره توليد، عرضه و مصرف مواد و فرآورده ها وسعت مييابد و كار توليد كننده و مصرف كننده تسهيل ميشود. امروز مثلا ً مصرف كنندهايراني، به بركت وجود استانداردهاي بين المللي، بدون دغدغه خاطر، لامپ ساخت استراليا را براي نصب بر روي سرپيچ ژاپني خريداري مينمايد و مشكلي هم برايش پيش نميآيد. ] مفاهيم و واژههاي اوليه قرارداد: عبارتست از قرارداد كتبي يا شفاهي كه به موجب آن كارگر در قبال دريافت حق السعي كاري را براي مدت موقت يا غير موقت براي كارفرما انجام ميدهد. قرارداد كار علاوه بر مشخصات دقيق طرفين حاوي موارد زير است: الف) نوع كار يا حرفهاي كه كارگر به آن اشتغال دارد. ب) ساعات كار تعطيلات، مرخصيها ج) محل انجام كار د) تاريخ انعقاد قرارداد ه) مدت قرار داد و) موارد ديگر كارگر: كارگر در قانون كار كسي است كه به هر عنوان در مقابل(حق السعي) اعم از مزد، حقوق، سهل سود و ساير مزايا به درخواست كارفرما كار كند. كارفرما : شخصي است حقيقي(منظور يك نفر) يا حقوقي (منظور در غالب يك شركت) كه كارگر به درخواست و به حساب او در مقابل حق السعي كار ميكند. مديران، مسئولان و به طور عموم كليهي كساني كه عهدهدار ادارهي كارگاه هستند نماينده كارفرما محسوب نميشوند. كارفرما مسئول كليهي تعهداتي است كه نمايندگان مذكور در قبال كارگر به عهده ميگيرند. پيمانكار: شخص حقيقي يا حقوقي كه براي انجام كار طبق مقررات و شرايط مندرج در آئين نامه گواهينامه صلاحيت پيمانكاري دريافت كرده باشد. كارگاه: محلي است كه كارگر به درخواست كارفرما يا نماينده او در آنجا كار ميكند از قبيل مؤسسات، صنعتي، كشاورزي، معدني، ساختماني، و امثال آنها. كليهي تأسيساتي كه به اقتضاء كار متعلق به كارگاه هستند از قبيل نمازخانه، نهار خوري، تعاونيها، مراكز آموزشي، جزء كارگاه محسوب ميشوند. انواع ساختمان: الف) از لحاظ ـ مصالح مصرفي ب) از لحاظ ـ مصرف الف)از لحاظ مصالح مصرفي: 1- ساختمانهاي بتني: ساختمان بتني ساختماني است كه براي اسكلت اصلي آن از بتن آرمه استفاده شده باشد در ساختمانهاي بتني سقفها به وسيله دالهاي بتني پوشيده ميشود و يا از سقفهاي تيرچه بلوك و يا ساير سقفهاي پيشساخته استفاده ميشود و براي ديوارهاي جدا كننده از انواع آجر و يا تيغه گچي و يا چوب استفاده ميشود و ممكن است از ديوار بتن آرمه هم استفاده شود ساختمانهاي بتني داراي عمر طولاني، هزينه زياد ساخت، مقاومت در برابر آتشسوزي ميباشند. 2- ساختمانهاي فلزي: اسكلتاين نوع ساختمانها (پلها و ستونها) از پروفيلهاي فولادي بوده و اتصالات آن درايران معمولاً از جوش استفاده ميشود. سقفاين نوع ساختمانها به صورت تيرچه بلوك ، كمپوزيت و يا طاق ضربي ميباشد از ويژگيهاياين ساختمان ميتوان به زنگزدگي در برابر رطوبت، تغيير شكل در برابر آتش سوزي هاي شديد، اجراي اسكلت سريع صورت ميگيرد، فضاي كمتري اشغال ميكند. 3- ساختمانهاي آجري: ساختمانهايي كه تحمل بارهاي مرده و يا زنده به عهده ديوارهاي آجري باربري باشد، سقفاين ساختمانها از طاق ضربي و يا سقف تيرچه بلوك با استفاده از شناژهاي افقي روي ديوارهاي باربر و شناژهاي قائم حداقل در 4 گوشه ساختمان در حالت بتن مسلح استفاده ميشود ضخامت ديوارهاي باربر 35 سانتيمتر و ديوارهاي غير باربر 11 سانتيمتري و 5 سانتيمتري استفاده ميشود. 4 - ساختمانهاي خشتي و گلي: اين ساختمانها با گل و يا خشت ساخته ميشوند به علت ضعف مصالح مقاومت چنداني در برابر زلزله ندارند و به طور كلي بايد از احداث آنها خودداري گردد. ب) ساختمان از لحاظ كاربرد: ساختمانها از لحاظ كاربرد به انواع ساختمانهاي مسكوني، اداري، بيمارستانها، انبارها، مدارس و مكانهاي عموميمانند باشگاهها و ورزشگاهها و غيره تقسيم ميشوند. منابع و ماخذ: 1- نشريه شماره 55 سازمان مديريت و برنامهريزي. 2- نشريه 4311 سازمان مديريت و برنامه ريزي. 3- اجزاي ساختمان، تاليف مهندس سياوش كباري. |
اصول اجرایی ساختمان
مقدمه باتوجه به تحولات قرن اخير كه در كليه علوم و فنون منجمله در صنعت ساختمان سازيايجاد گرديد و با توجه به رشد روز افزون جمعيت و احتياج جوامع بشري به مسكن بيشتر و در نتيجه احتياج به گسترش شهرها كارشناسان متوجه شدند كه اگر شهرها به طوري افقي گسترش يا به سرويسهاي شهري مانند آب برق تلفن گاز و به شهروندان با مشكل مواجه خواهد شد علاجاين درد گسترش شهرها به صورت عموميبود در نتيجه ساختمانهاي يك يا دو طبقه قرون18و19 به ساختمانهاي بلند قرن بيستم تبديل شد. رفته رفته مصالحي مانند آجر و آهك و ملاتها كم مقاومت منسوخ شد و مصالح مرغوبتري كه بتواند بارهاي فشاري و كششي بيشتري را تحمل نمايد مورد توجه قرار گرفت كه در راس آن سيمان بتن و انواع فولادميباشد كه روز به روز مراحل تكامل خود را طي نموده و هر لحضه در آزمايشگاههاي مهم دنيا در اثر آزمايشات شبانه روزي انواع مرغوب تر و كامل تري از آن ارائه ميگردد. الف ) بخش هاي مديريتي: اصول اجرائي ساختمان انجام طراحي براي اجرا و منظور از طرح و اجرا، ايجاد بنائي است كه بتواند وظائف مورد انتظار را به خوبي به انجام برساند. اجراي طرح عينيت بخشيدن به آن طرح مطابق نقشه ها و ساير مدارك اجرائي است، كه خود حاصل تفكر طراح يا طراحان هر بنا از لحظه تكوين فكرايجاد آن تا موقعي كه به دست بهره برداري كنندگان سپرده شود مراحلي را طي ميكند كه شامل برنامه ريزي، طرح و محاسبه، اجرا و نظارت بر اجرا،كنترل كيفيت، آغاز بهره برداري و خبر خوشي است تا پس از حصول اطمينان از قابليت بهره برداري آن، در اختيار بهره برداري كنندگان گذاشته شود. بسته به بزرگي و كوچكي طرح و ماهيت آن، اهميت هر يك از مراحل فوق متغير بوده و بنابه ضرورت ممكن است گستره يكي از مراحل بسيار محدود شده و حتي مرحلهاي با مراحل ديگر ادغام شود. هر يك ازاين مراحل بايد در چارچوب فني، اقتصادي، زيست محيطي، زيبائي شناسي، اجتماعي و حتي سياسي طي شود و چگونگياين مراحل درايمني،عملکرد آتي ( با ملحوظ داشتن خطوط هادي اداره كشور) آتي بنا و عمر مفيد آن موثرند. اما اثر مرحله اجرا و نظارت بر اجرا، بيش از هر مرحله است ديگري تجارب جهاني نشان ميدهند كه در حدود هفتاد درصد تمام عللي كه بروز كاستيها و تقليل عمر مفيد بناها را سبب ميشوند، از خطاهاياين مرحله سرچشمه ميگيرند لازم به توضيح است كه برخلاف عرف معمول، دراينجا از اجرا و نظارت بر اجرا به عنوان يك مرحله نام برده شده و اجرا و نظارت، دو مقوله جدا از هم در نظر گرفته نشدهاند . اين مسئله به منظور هماهنگي با يكي از دگرگونيهاي بنيادي صنعت ساختمان است كه با وارد شدن مفهوم از طرف سازنده در روند ساختن بناها به جاي مفهوم «كنترل كيفيت» «تضمين كيفيت» توسط دستگاه نظارت، در عمل بخش عمده وظائف دستگاه مجري و دستگاه نظارت، در هم ادغام شده است در واقع، به روال سنتي، دستگاه سازنده، بر حسب وظيفه، سعي ميكند طرحي را كه اجراي آن به او سپرده شده، بر مبناي نقشه ها و با رعايت مشخصات فني طرح بسازد. مسئوليت او به اجراي كار طبق نقشه و مشخصات، در زماني مشخص و معمولا ً با هزينهاي معين محدود است. روشهاي اجراي طرحهاي ساختماني و پيمانها اجراي طرحهاي ساختماني صدها جزئيات فني و ساختماني و روابط پيچيده چند جانبه بين صاحبكار كارفرما، مجري طرح، ناظر، پيمانكاران جزء ، سازندگان مصالح و لوازم و فروشندگان آنها، توليد كنندگان و اجاره دهندگان تجهيزات ، نيروي انساني، نهادهاي مديريت شهري و ادارات دولتي را شامل ميشود. روشهاي اجرا اجراي طرحهاي ساختماني ممكن است به يكي از صورتهاي زير انجام پذيرد: اماني: كه صاحبكار يا قائم مقام او، يعني كارفرما يا مجري طرح، رأسا ً عمليات اجرائي را مديريت ميكند و هزينه ها را ميپردازد صاحبكار: شخصي است حقيقي يا حقوقي كه طرح متعلق به او ميباشد. كار فرما يا مجري طرح: شخصي است حقيقي يا حقوقي كه صاحبكار تمام يا بخشي از اختيارات خود را براي اجرا به او تفويض كرده است. مديريت اجرا: كه صاحبكار شخص ديگري را به عنوان مدير اجرائي،از طرف خود مامور اجراي كار ميكند و تمام يا بخشي از اختيارات خود را به او تفويض مينمايد و با نظر او تحت كنترل خود، هزينه هاي اجرائي را با ملحوظ داشتن اضافه مبلغي براي مديريت، ميپردازد. مدير اجرائي: شخصي است حقيقي يا حقوقي كه سازماندهي عمليات اجرائي به عهده او واگذار ميگردد . كه صاحبكار يا كارفرما هر قسمت از كار را به پيمانكار مناسبي واگذار ميكند كه آن بخش از كار را با مشخصات معلوم و به قيد معلوم انجام دهد و خود، كار پيمانكاران جزء را هماهنگ ميكند. پيمانكار: شخصي است حقيقي يا حقوقي كه انجام خدمات مشخصي را تحت شرايط فني و مالي معين در مدت زماني معلوم، به عهده ميگيرد. پيمانكاري كامل: كه صاحبكار يا كارفرما، كل كار را به يك پيمانكار اصلي واگذار ميكند و پيمانكار مزبور با امكانات خود و يا با استفاده از پيمانكاران جزء كار را به انجامميرساند به عبارت ديگر كل كار را به مسئوليت خود، با مشخصات مورد نظر و به قيمت معلوم يا تحت شريط مالي مشخصي، به هر روشي كه صلاح بداند، انجام ميدهد. در كليه روشهاي فوق، فرض براين است كه طرح از پيش آماده شدهاي، براي اجرا وجود دارد . امروزه براي اجراي ساختمانها ابداع و به كار گرفته شدهاند كه اجازه ميدهند همزمان با تهيه طرح، كار اجرا نيز آغاز و پيش برده شود. از جملهاين روشها، روش اجراي سريع و روش طرح و ساخت يا طرح و اجرا را ميتوان نام برد. اشكال مختلف پيمانها جز در صورت اجراي اماني، در ساير حالات، براي روشن شدن حدود حقوق و تكاليف طرفين، پيمانهائي بين صاحبكار يا كارفرما از يك سو واجرا كنندگان كار از سوي ديگر بسته ميشوند. دراين پيمانها، حجم كار و مبلغ قرارداد، مدت اجرا و مشخصات فني، به عنوان اركان قرارداد مشخص ميشوند. پيمانهاي اجرائي اشكال مختلف دارند كه متداولترين آنها به شرح زيرند: «پيمانهاي سرجمع» «گلوبال يا لام سام» دراين پيمانها، پيمانكار بازاي اجراي طرح موضوع قرارداد، در مدت زمان معلوم، مبلغ مشخصي را دريافت ميدارد معمولا ً هماهنگ با درصد پيشرفت كار، در موعدهاي معين، بخشي از مبلغ قرارداد به پيمانكار پرداخت ميگردد. « پيمانهاي مبتني بر فهرست آحاديه » دراين پيمانها، براي واخد هر يك از اقلام كار، كه با مشخصاتي معين انجام داده شود، قيمت واحدي مورد توافق قرارميگيرد، احجام اقلام كار برآورد و برمبناي آحاد بها، قيمت كل عمليات و مبلغ قرارداد تعيين ميگردد كه بازاي آن، پيمانكار طرح را در مدتي معين اجرا نمايد. پرداخت به پيمانكار، متناسب با پيشرفت كار، بر اساس صور توضعيتهاي ماهيانه صورت ميگيرد هر صور توضعيت حاوي احجام كارهاي انجام شده تا تاريخ تنظيم آن ميباشد كه براساس آن احجام و آحاد بها، قيمت كار انجام شده تا آن تاريخ محاسبه و پس از كسر پرداختهاي قبلي و ساير كسورات مقرر، مابقي آن به پيمانكار پرداخت ميگردد. پرداخته و در مواعد مقرر « پيمانهاي در صد هزينه » دراين پيمانها، پيمانكار هزينه هاي اجرائي آن را باضافه درصدي كه پيشاپيش مورد توافق قرار گرفته، از كارفرما دريافت ميكند پيمانكار به ازاي دريافتاين درصد، متعهد ميشود كه كار را در مدت زمان مشخصي و با مشخصات تعيين شده در قرار داد به اتمام برساند. محاسبه هزينه كارهاي انجام شده ممكن است به روشهاي مختلف صورت پذيرد دراين پيمانها، اغلب سقفي براي هزينه هاي كل طرح تعيين ميشود كه اگر پيمانكار، اچراي طرح را با هزينهاي كمتر از آن به پايان برساند بخشي از مبلغ صرفه جوئي شده را به عنوان جايزه دريافت ميدارد و اگر طرح را با هزينهاي بالاتر از سقف تعيين شده تمام كند، جريمهاي به او تعلق ميگيرد و يا حداقل، به مبلغ اضافه شده، درصدي تعلق نميگيرد و چيزي به پيمانکار پرداخت نميشود. علاوه بر پيمانهاي فوق، كه متداولترين پيمانهاي اجرائي ميباشند، اشكالي ديگر از پيمان نيز وجود دارند كه با اختلافهائي كم يا بيش، شبيه به پيمانهاي مزبور ميباشند. گام نخست، آشنايي با كميت و كيفيت طرح و ويژگيهاي آن اجراي هر طرح با آشنائي سازنده با آن طرح آغاز ميشود براي اجراي هر طرحي، معمولاً آنچه طراح در ذهن خود خلق كرده است، از طريق نقشه ها و ساير مدارك اجرائي به سازنده انتقال داده ميشود. لذا اجرا كننده علاوه بر داشتن آشنائي قبلي با استانداردها، آئين نامه ها، ضوابط و مقررات عموميساختماني بايد قبل از هر چيز با مطالعه دقيق نقشه ها، دفترچه مشخصات فني عمومي، دفترچه مشخصات فني خصوصي، دستورالعملهاي اجرائي، يادآوريهاي فني، برآورد و فهرست مقادير و ساير مدارك اجرائي، بطور همه جانبه دريابد كه چه بنائي را با چه مشخصاتي و با رعايت چه معيارهائي ميخواهد اجرا نمايد و حجم كار چقدر استبه عبارت ديگر سازنده بايد با كم و كيف كار آشنا شود و ضمن اطلاع از احجام اقلام كار، از مجموعه مورد احداث، تجسم فضايي دقيقي بدست آورد. دراين مرحله از كار، سازنده بايد كامل بودن نقشه و ساير مدارك اجرائي را ارزيابي و از قابل اجرا بودن طرح اطمينان حاصل نمايد و هيچ ابهاميرا از نظر دور ندارد، بويژه بايد هر گونه تناقض و ناسازگاري را كه بين مدارك مختلف اجرائي احساس مينمايد، با طراح در ميان گذاشته و از او بخواهد كه مدارك اجرائي را تكميل كرده و از آنها رفع ابهام كند بطوري كه در هيچ مورد امكان تفسيرهاي مختلف باقي نماند همچنين دراين مرحله، اگر سازنده نظري در مورد جرح و تعديل طرح براي هماهنگ كردن آن با امكانات و توانائيهاي خود يا روش اجراي مشخصي دارد، ميتواند پيشنهادهاي خود را به طراح ارائه دهد زمان كوتاهي كه براي طياين مرحله صرف ميشود، از اتلاف وقتهاي بعدي، كه اغلب با توقف سازمان اجرائي و صرف هزينه هاي غير لازم همراهند، جلوگيري مينمايد. گام دوم،آشنائي با محل اجراي طرح پس از آشنائي با طرح، سازنده بايد طي بازديد يا بازديدهائي، با محل اجراي طرح آشنا شده و محدوديت ها و امكانات موجود در محل را ارزيابي كند. دراين مرحله، سازنده بايد از طريق مشاهدات، مذاكرات، پرس و جو از افراد محلي، مطالعه مدارك و گزارشهاي موجود، با عوارض سطحي، توپوگرافي، شرايط تحت الارضي، شرايط محيطي، اقليم و آب و هواي محل اجراي طرح، راههاي دسترسي به محل، امكانات دستيابي به مصالح، تجهيزات و نيروي انساني در محل و بطور خلاصه تمام امكانات تسهيل كننده و موانع و اشكالات بازدارنده و معارضهاي احتمالي، تا آنجا كه ميسر است، آشنا گردد. براي آشنايي با محيط كارگاه اجراي طرح، جمع آوري اطلاعات زير، بسيار مفيد خواهد بود درباره عوارض سطحي از قبيل طبيعت و ميزان محلهاي احتمالي پر شده با زباله، خاك دستي و محل قرار گرفتن و نوع رگه هاي سنگ احتمالي مسيرهاي عبور جريانهاي آب و احيانا ً گودالهاي آبگير در سطح كارگاه توپوگرافي، به عبارت ديگر تغييرات رقوم خاك در سطح کارگاه سازه هاي موجود در محل كارگاه و در مجاورت آن خاكريزهاي نزديك، خط ساحلي و عوارض مشابه آن راههاي دسترسي به كارگاه( راه آهن،اتومبيل،كشتي) درباره عوارض زير زميني از قبيل: مسير فاضلاب، قنات، تونل، زير زمين و يا ساير سازه هاي زير زميني خطوط لوله نفت و گاز و آب يا لوله هاي بخار و هواي فشرده و غيره، خطوط تلفن و تلگراف و كابلهاي زيرزمينيبرق. شالوده هاي موجود در محوطه كارگاه يا زمينهاي مجاور اطلاعات مربوط به گمانه هاو ساير اطلاعات از قبيل تاريخچه رفتارسازه هاي مجاور، نشستهاي خاك و غيره... گام سوم، تهيه برنامه زمانبندي اجرا پس ازاينكه مشخص گرديد چه بنائي در چه محلي بايد ساخته شود، سازنده بايد برنامه زمانبندي اجراي عمليات را تدوين نمايد بطوريكه در هر مقطع زماني، قدمهاي اجرائي كه بلافاصله پس از آن لحظه برداشته شوند مشخص باشند. داشتن چنين برنامهاي كه تكليف اجرا كنندگان را مشخص كرده باشد، ترديدهاي مزاحم و بازدارنده را حذف كرده،ايجاد تحرك نموده و از اتلاف وقت و انرژي جلوگيري ميكند. تهيه برنامه زمانبندي، عملا ً در يك فرآيند تجزيه، بررسي اجزا و تركيب اجزاي بررسي شده بنحوي مطلوب ومناسب با رعايت مسير بهينه، به شرح زير صورت ميپذيرد. ابتدا سياههاي از كليه عملياتي كه براي اجراي طرح لازمند، از تجهيز و راهاندازي كارگاه گرفته تا اتمام كار و برچيدن كارگاه، تدوين ميگردد. سپس متناسب با حجم کار و شرايط موجود عمليات به چند «عمل اصلي» يا «فعاليت اصلي»تقسيم ميشود. پس از مشخص شدن فعاليتها يا عملهاي اصلي، هر يك از آنها به تعدادي «عمليات جزء» يا «فعاليت جزء» تقسيم ميشوند. براي انجام هر واحد هر جزء عمل، مصالح، وسائل، تجهيزات، نيروي انساني، آهنگ انجام، زمان لازم و هزينه هاي انجام برآورد ميشوند و نيازهاي كل آن جزء عمل تعيين ميگردند. از تركيب آنچه براي انجام جزء عملها تعيين شده، نوع و مقدار كل مصالح، نوع و حجم وسائل، انواع تجهيزات، انواع نيروي انساني مورد نياز و زمان كل اشتغال هر نوع از تجهيزات و نيروي انساني و هزينه كل اجرا تعيين ميگردند. لازم به ذكر است كه حجم كل مصالح مورد نياز، از جمع كردن ساده مصالح لازم براي جزء عملها به دست ميآيد ولي تعداد ماشين آلات، ميزان تجهيزات و تعداد نيروي انساني را نميتوان از جمع كردن ساده ارقام تعيين شده براي هر جزء عمل بدست آورد زيرا ماشين آلات مورد نياز معمولا ً به صورت حاصلضرب «ماشين* ساعت» يا « ماشين* روز» و نيروي انساني لازم به صورت حاصلضرب « نفر* ماه» تعيين ميشوند و لذا، تعداد ماشين آلات و نيروي انساني تابع زمانند و بايد متناسب با مدت زمان اجرا، از طريق كارشناسي و مشخص كردن زمانهائي كه تعداد مورد نياز حداكثرو حداقل است، تعيين ميشوند. يا بالعكس اگر استفاده از تجهيزات، ماشين آلات و نيروي انساني معيني الزام آور باشد، بايد مدت زمان اجرا متناسب بااين امكانات تعيينشود. هزينه كل اجرا را هم نميتوان از جمع كردن ساده هزينه عملها محاسبه كرد زيرا سه عامل ماشين آلات، نيروي انساني و زمان بر هزينه هاي اجرائي اثر ميگذارند و بويژه بايد مسئله تأمين منابع مالي و حجم سرمايهاي كه بايد براي گردشكار كارگاه به كار گرفته شود، در محاسبه هزينه كل اجرا ملحوظ گردد. پيمانكاران با سابقه، هزينه هاي اجرائي را مستقيما ً براي هر عمل، بدون پرداختن به جزء عملها، محاسبه مينمايند پس از روشن شدن حجم مصالح مورد نياز، مبداء و منابع تهيه مصالح، چگونگي تهيه و تدارك آنها، وسيله و نحوه حمل به كارگاه، تحويل گرفتن، باراندازي، انبار كردن و نگهداري در كارگاه، نحوه و وسائل برداشت و مصرف در كارگاه و بالاخره چگونگي نمونه برداري و كنترل كيفيت مصالح در مواعد مقرر، مورد مطالعه قرار ميگيرند. بر اساس مطالعات انجام شده درباره مصالح، نيازهاي تجهيزاتي كنترل و حك و اصلاح گشته و امكانات و نحوه تأمين قطعات يدكي، سوخت، مصارف و لوازم آنها بررسي ميشوند. دراين مرحله، تهيه جدول برنامه ريزي ماشين آلات مورد نياز ميتواند به همه جانبه بودن مطالعه و تسهيل كار مطالعه كننده كمك نمايد. در جدول شماره1 ، برنامه ريزي ماشين آلات مورد نياز براي احداث يك كانال بتن آرمه، به عنوان مثال نشان داده شده است. بر اساس آخرين مطالعات در مورد مصالح و نيازهاي تجهيزاتي، نيازهاي به نيروي انساني تعيين گشته، منابع، امكانات، روشها و ضوابط تأمين نيروي انساني، اعم از ماهر، نيمه ماهر و غير ماهر، تبعات به كار گماردن آنان در كارگاه، شامل تأمين امكانات زيستي، بهداشتي، رفاهي و حتي در مورد طرحهائي كه اجراي آنها چند سال طول ميكشد، علاوه بر تأمين امكانات فوق براي خانواده ها، امكانات آموزشي براي فرزنداشان، در حالات مختلف دسترسي به امكانات شهري يا عدم دسترسي بهاين امكانات، مطالعه و ارزيابي ميشوند. دراين مرحله، تنظيم جدول طبقه بندي و تعداد كارگران مورد نياز در هر مقطع زماني، كمك مؤثري به امر برنامه ريزي خواهد كرد. جدول شماره 2، برنامه ريزي نيروي انساني لازم براي احداث كانال بتن آرمه فوق را نشان ميدهد. پس از مشخص شدن كل نيازهاي طرح و انجام مطالعات فوق، بسته به مورد، قدم بعدي براي تهيه برنامه زمانبندي، به شرح زير برداشته ميشود و مدت زمان اجرا تثبيت ميگردد. اگر زمان محدود باشد، سازنده از طريق مقايسه و واسنجي نيازها با آنچه در حال حاضر در اختيار دارد، كفايت يا عدم كفايت مقدورات خود را ارزيابي ميكند و در صورت لزوم، كمبودها را بر طرف مينمايد اگر زمان محدود نباشد، سازنده زمان تقريبي لازم براي اجراي كار با امكانات موجود خود را برآورد و معقول بودناين زمان را بررسي ميكند و اگر لازم باشد، تعادل منطقي را بين امكانات و مدت زمان اجرا بر قرار ميسازد. دراين مورد بايد توجه داشت كه امروزه زمان، پربهاترين اقلام مصرفي در كارگاه است و هنر يك مجري و سازنده خوب آن است كه با تأمين بموقع مصالح و به كار گرفتن وسائل، تجهيزات و نيروي انساني به مناسبترين نوع و مقدار، زمان لازم براي اجرا را كوتاه كرده و ازاين راه هزينه هاي اجرائي را كاهش دهد. و طرح را هر چه زودتر به بهره برداري برساند. توجه كنيد كه اگر يك كارخانه سيمان 3000 تني فقط يك روز زودتر به توليد برسد، بازاي آن يك روز، 3000 تن سيمان بيشتر توليد شده و ميليونها ريال ارزش افزوده خواهد گرديد. لازم به ياد آوري است همانطور كه در شكل شماره 1 نشان داده شده ، براي انجام عمليات اجرائي، يك محدوده مدت زمانهاي مناسب، واقع در حد فاصل يك زمان حداقل و يك زمان حداكثر وجود دارد، كه بازاي مدت زمانهاي واقع دراين محدوده ميتوان كار را با صرف هزينه و انرژي به سرانجام رسانيد ولي تقليل مدت زمان اجرا به كمتر از حداقل فوق يا طولاني تر شدن مدت زمان عمليات اجرائي از حداكثر مزبور، به افزايش تصاعدي هزينه هاي اجرائي منجر ميشوند. بديهي است كه با توجه به ملاحظات فوق بايد در مورد مدت زمان اجرا اتخاذ تصميم به عملايد و باايجاد تعادل بهينه بين مقدورات و مدت زمان اجرا، مدت زماني مناسب و معقول براي اجراي طرح تعيين و تثبيت شود. پس از تثبيت مدت زمان اجرا، با در اختيار داشتن كليه اطلاعات، طرح اوليه سازماندهي و گردشكار كارگاه، بااين هدف تهيه ميشود كه با به كار گرفتن اصول مهندسي و ابداع روشهاي اجرائي بهتر، بتوان با همسو كردن همه نيروها و با تأمين گردشكاري مناسب، بنحوي كه هيچ فعاليتي مزاحم فعاليتهاي ديگر نشود، با صرف حداقل مصالح، تجهيزات، انرژي و زمان، بيشترين نتيجه عملا ً ممكن را از ديدگاه كميو كيفي، به دست آورد. بر مبناي طرح سازماندهي تهيه شده با در نظر داشتن امكانات و محدوديت ها، در يك نظم منطقي و با رعايت تقدم و تأخر منطقي عملهاي مختلف و تقدم و تأخرهاي ناشي از ضرورتهاي اجرائي، كوشش ميشود با هماهنگ كردن فعاليتها بنحوي كه با هم تداخل زماني نداشته باشند، برنامه زمانبندي عمليات اجرائي طوري تهيه ميشود كه از امكانات، بيشترين استفاده به عملايد و اثر بازدارنده محدوديتها كمترين باشد و اگر تأميناين نقطه نظرها، تغيير، تكميل يا جرح و تعديلاتي را در طرح اوليه سازماندهي و گردشكار كارگاهايجاب نمايد، با اعمالاين تغييرات وجرح و تعديلات، برنامه زمانبندي نيز تكميل و حك و اصلاح ميگردد.اين رفت و برگشت از طرح سازماندهي به برنامه زمانبندي و از برنامه زمانبندي به طرح سازماندهي، تا جائي ادامه مييابد كه طرح مزبور، حالت نهايي و قطعي به خود بگيرد. در عمل ممكن است، در بدو امر فقط خطوط كلي اجرا و كليات سازمان اجرائي تعيين گردند و طرح سازماندهي نهائي بدستايد. با داشتن تصوير روشني از طرح سازماندهي نهائي و معمولا ً با رعايت مسير بحراني، برنامه زمانبندي اجرا چنان تأمين ميشود كه هر جزء عمل زماني انجام شود كه نتيجه حاصل از آن بيشترين باشد. مسير بحراني، عملها و جزء عملهايي را در بر ميگيرد كه هر تأخير در انجام هر يك از آنها، مستقيماً به تأخيري به هماناندازه در اتمام برنامه منجر ميشود. بديهي است كه برنامه تدوين شده بايد تمام عمليات اجرائي، از جمله استقرار و تجهيز كارگاه در شروع كار، گردشكار كارگاه در مدت اجرا و برچيدن كارگاه پس از اتمام عمليات اجرائي را دربرگيرد. با توجه به آنچه گذشت، از يك سو برنامه زمانبندي مبتني بر برآوردهاي مصالح، تجهيزات، نيروانساني، مدت زمان انجام و هزينه هاي انجام هر جزء عمل است كه مقولاتي احتمالي باشند و بسته به نوع و ماهيت كار و در عمل،اين عدم قطعيتها بر روند انجام كار اثر ميگذارند و اجازه نميدهند كه كار كاملا ً طبق برنامه اجرا شود از سوئي ديگر واضح است كه برنامه زمانبندي عمليات اجرائي تابع امكانات و محدوديتهاي موجود در موقع تهيه برنامه و مبتني بر اطلاعاتي است كه تا آن موقع در اختيار بودهاند.اين امكانات محدوديتها و اطلاعات، در طول مدت اجرا دچار تغيير و تحول ميشوند، لذا برنامه زمانبندي،انطباق خود را با وضع موجود از دست ميدهد، دراين صورت، براي احتراز از هر گونه اتلاف وقت و امكانات،لازم است برنامه مورد تجديد نظر قرار گرفته و با شرايط موجود هماهنگ گردد. براي تأمين اين منظور، بايد برنامه زمانبندي قابل انعطاف بوده و در آن امكان تجديد نظر و به روز آوردن در مواقع لزوم، پيش بيني شود. ارجح آن است كه در خود برنامه موعدهاي برنامه مقرر گردد. قدر مسلماين است كه براي تنظيم موفقيت آميز برنامه، كسي كهاين مسوؤليت مهم را به عهده ميگيرد بايد شناختي درست از ماهيت كار و وابستگي بين عملها و جزء عملهائي كه كل كار را تشكيل ميدهند، داشته باشد. برنامهاي كه بهاين ترتيب تدوين ميشود،گرچه گاهي مسائل تداراكاتي را هم در بر ميگيرد ولي اكثرا براياينكهاين برنامه با موفقيت به اجرا درايد، لازم است كه برنامه هاي مشروحه زير نيز به موازات آن تدوين و به موقع اجرا گذاشته شوند. برنامه زمانبندي تدارك مصالح و مصارف، كه گردشكار كارگاه را تنظيم كرده و اجازه نميدهد كه كار بدليل كمبود مصالح تنظيم شود. برنامه زمانبندي تأمين ماشين آلات و قطعات يدكي آنها، كه مديريت ماشين آلات را ميسر ساخته و از اتلاف زمان بدليل نبودن تجهيزات در كارگاه يا راكد ماندن سرمايه در كارگاه به صورت ماشين آلات و تجهيزات اضافه بر آنچه مورد نياز است، جلوگيري مينمايد. برنامه زمانبندي تأمين نيروي انساني، كه مديريت نيروي انساني، استخدام بموقع افراد لازم و خاتمه دادن به خدمات آنها در زمان مقرر را ميسر ميسازد. بويژهاين برنامه اجازه ميدهد كه به افراد شاغل، پيشاپيش اطلاع داده شود كه جوياي كار ديگري باشند. برنامه زمانبندي تأمين منابع مالي، كه مديريت سرمايه را ميسر ساخته و از زيانهاي پيش بيني نشده جلوگيري مينمايد. بديهي است كهاين برنامه ها مستقل از يكديگر و از برنامه زمانبندي اجرا نيستند و بايد در ارتباط كامل با يكديگر تنظيم و به موقع اجرا گذاشته شوند با تدوين برنامه، گام سوم اجرا به پايان ميرسد. گام چهارم، شروع عمليات اجرائي و كنترل و بهنگام كردن برنامه با برنامه زمانبندي تدوين شده، عمليات اجرائي شروع ميشوند. براي اجراي موفقيت آميز برنامه لازم است كار انجام شده بطور مستمر كنترل و با برنامه مقايسه و در صورت لزوم، برنامه بهنگام شود. اين كار مستلزم نميتواند گره از كار اجرا باز كند. تايج كنترلها بايد ثبت و پالايش شوند و بر اساس گزارشها و آمار تهيه شده از نتايج كنترلها، مسير كار اصلاح گردد. اگر كنترلها حاكي از پيشرفت كار بيش از ميزان پيش بيني شده در برنامه باشند، اجازه ميدهند كه با حك و اصلاح برنامه، مدت زمان كل اجراي طرح كاهش داده شود و اگر كنترلها نشان دهنده عقب ماندن اجرا از ميزان تعيين شده در برنامه باشند، هشداري خواهند بود كه سازنده را به جستجوي علل عقب ماندگي و رفع علل مزبور و در صورت لزوم جرح و تعديل برنامه واصلاح مسير، رهنمون ميشوند. بايد توجه داشت كه ضرورت ندارد كنترلها بسيار پيچيده و داراي دقت رياضي باشند و به اصطلاح مو را از ماست بكشند. كافي است در كنترلها اقلام اصلي در نظر گرفته شده و بتدريج با فراهم آمار در هر زمينه، تدفيق شوند ولي استمرار كنترلها و مرتب بودن پالايش آنها، لازمه بهره برداري صحيح از كنترل برنامه است. گام پنجم ، كنترل كيفيت مستمر « کنترکل کيفيت» بايد به عنوان يک« عمل اصلي» در برنامه ها گنجانده شود ساير عملهاي اصلي بطور مرتب پيگيري شود، براي نشان دادن جايگاه ويژه آن، كنترل كيفيت در چارچوب برنامه به عنوان گاميمستقلاين طرز تلقي اجازه ميدهد كه چه در حالت نظارت سنتي، كه كنترل كيفيت رسميتوسط شخص ثالث انجام ميشود، و چه در حالت اعمال نظارت توسط خود دستگاه سازنده به منظور تأمين كيفيت با يا بدون حضور شخص ثالث، بتوان كنترل كيفيت را، فارغ از ساير مسائل و مشكلات اجرائي، سازمان داد و به پيش برد. گام ششم ،ايمني،حفاظت و بهداشت كار آنچه درچارچوباين صنعت صورت ميگيرد به خاطر انسان و تأمين رفاه بيشتر اوست، عدم توجه بهايمني، بهداشت و حفاظت آنهائي كه مستقيما ً در كار اجرا مشاركت دارند و افراد ديگري كه ممكن است درحيطه اثر عمليات اجرائي قرار گرفته و از آن آسيب ببينند. يك اجرا كننده و سازنده خوب بايد كار خود را چنان سازماندهي كند كه خطري متوجه افراد دستاندركار اجرا و ساير افرادي كه با كارگاه در تماسند، نگردد. شرايط لازم براي اجراي موفقيت آميز طرح اجرا كنندگان طرحهاي ساختماني بايد توجه داشته باشند كه علاوه بر آنكه بخش قابل توجهي از ثروت ملي به صورت ساختمان از گردش خارج شده و«راكد ميماند» فضاهاي توليدي، خدماتي، آموزشي، بهداشتي و غيره نيز كه بدست آنان ساخته ميشوند، اگر بنحو مطلوب اجرا نشده، از پايائي كافي برخوردار نباشند و نتوانند وظائف خود را انجام دهند، اجتماع ضرر خواهد كرد. اجراي ساختمانها بنحو مطلوب و برخوردار بودن آنها از پايائي كافي، در گروي آن است كه برداشتن شش گام اصلي فوق با رعايت جميع جهات صورت پذيرد. براياينكهاين شش گام اصلي با موفقيت برداشته شوند و با مراعات همه جانبه شرايط كار و كارگاه، برنامهاي مناسب تهيه و طرح طبق مشخصات مورد نظر، با حداقل هزينه و حصول حداكثر نتيجه اجرا شود، اجرا كننده بايد شناخت كافي از مشخصات و همه عوامل مؤثر در كار داشته باشد . اين مسئله در مورد تمام بناها صادق است، هر چند كه بسته به حجم كار، نوع كار و ساير شرايط ممكن است برخي از گامها محدودتر يا گسترده تر باشند. مشخصات مورد نظر، علاوه بر نقشه ها، در دفترچه مشخصات فني عموميو دفترچه مشخصات فني خصوصي درج ميشوند. دراين مدارك، به استانداردهاي مصالح و فرآورده ها، استانداردهاي آزمايش و كنترل كيفيت مصالح و فرآورده ها ، آئين كاربردها، آئين نامه ها و و مقررات ملي ساختماني كشور اشاره ميشود. در پيمانهائي كه مبتني بر فهرست بها بسته ميشوند، بخشي از مشخصات در فهرست مزبور منعكس ميگردداين فهرست صراحت دارد كه بازاي انجام چه كاري و با چه مشخصاتي، چه پولي بايد به انجام دهنده پرداخت شود. به عبارت ديگر در فهرست آحاد بها، براي هر يك از اقلام كار، نوع مصالح، نحوه كاربرد و اجرا، مشخصات كار انجام شده و نحوهاندازه گيري كار انجام شده ارائه داده ميشوند.اين مدارك را بايد تمام دستاندركاران اجرا بشناسند و در موارد لازم از آنها استفاده كنند. مدارك رسميكه اجرا كنندگان بايد بشناسند مداركي كه براي شناخت مشخصات و ساير عوامل مؤثر در كار « در صنعت ساختمان» موجود و مورد استناد و استفاده مهندسان ساختمان ميباشند، صرفنظر از كتابها و نشرياتي كه اصول نظري و ديدگاههاي عملي در آنها تشريح گرديدهاند، شامل هفت نوع مدرك رسميبه شرح زيرند: § استانداردهاي مشخصات مصالح، مواد و فرآورده ها § استانداردهاي آزمايش و كنترل مشخصات § آئين كاربردها § دفترچه هاي مشخصات فني عموميو اجرائي § آئين نامه ها § مقررات ساختماني § دفترچه هاي فهرست آحاد بها منظور از« استانداردها» مدارك رسميمنتشر شده از طرف سازمانها ذي ربط كشور در مورد مشخصات مصالح و فرآورده ها و روشهاي كنترلاين مشخصات است. استانداردهاي مشخصات، بسته به مورد حاوي تمام يا بخشي از قيود و شرايط مربوط به ابعاد هندسي، مشخصات فيزيكي، شيميائي، مكانيكي و تكنولوژيكي مورد نظر مواد، مصنوعات و و توليدات و رواداريهاي آنها ميباشند دراستانداردهاي آزمايش و كنترل مشخصات، روشهاي آزمايش مواد، مصالح و فرآورده ها به منظور بررسي كميو كيفي مشخصات آنها و چگونگي ارزيابي و پذيرش مواد، مصالح و فرآورده ها بر مبناي نتايج حاصل از آزمايشها، شرح داده ميشوند منظور از«آئين كاربرها» مدارك رسميمربوط به روشهاي كاربرد مصالح، مواد و فرآورده ها و قيود فني است كه بايد در موقع كاربرد رعايت شوند. در صنايع ديگر «بجز صنعت ساختمان» عموما ً استانداردها براي تأمين قابليت كاربرد توليدات و كالاها كافي تلقي ميشوند. زيرا توليد كننده با رعايت استانداردها و اعلام انطباق توليدات خود با استاندارد مشخصي، تلويحا ً حداقل كيفيت مورد انتظار از آن را تضمين ميكند و مصرف كننده با علم و اطلاع ازاين تضمين تلويحي، متناسب با نيازهاي خود، كالاي مورد نظر را انتخاب مينمايد. در مواردي هم آئين كاربردها و وآئين نامه ها، به عنوان مكمل به كار برده ميشوند ولي دراين صنايع كمتر به مقررات و ضوابطي نظير مقررات ساختماني برخورد ميكنيم. از طريق هماهنگ كردن استانداردها در سطح جهاني، گستره توليد، عرضه و مصرف مواد و فرآورده ها وسعت مييابد و كار توليد كننده و مصرف كننده تسهيل ميشود. امروز مثلا ً مصرف كنندهايراني، به بركت وجود استانداردهاي بين المللي، بدون دغدغه خاطر، لامپ ساخت استراليا را براي نصب بر روي سرپيچ ژاپني خريداري مينمايد و مشكلي هم برايش پيش نميآيد. ] مفاهيم و واژههاي اوليه قرارداد: عبارتست از قرارداد كتبي يا شفاهي كه به موجب آن كارگر در قبال دريافت حق السعي كاري را براي مدت موقت يا غير موقت براي كارفرما انجام ميدهد. قرارداد كار علاوه بر مشخصات دقيق طرفين حاوي موارد زير است: الف) نوع كار يا حرفهاي كه كارگر به آن اشتغال دارد. ب) ساعات كار تعطيلات، مرخصيها ج) محل انجام كار د) تاريخ انعقاد قرارداد ه) مدت قرار داد و) موارد ديگر كارگر: كارگر در قانون كار كسي است كه به هر عنوان در مقابل(حق السعي) اعم از مزد، حقوق، سهل سود و ساير مزايا به درخواست كارفرما كار كند. كارفرما : شخصي است حقيقي(منظور يك نفر) يا حقوقي (منظور در غالب يك شركت) كه كارگر به درخواست و به حساب او در مقابل حق السعي كار ميكند. مديران، مسئولان و به طور عموم كليهي كساني كه عهدهدار ادارهي كارگاه هستند نماينده كارفرما محسوب نميشوند. كارفرما مسئول كليهي تعهداتي است كه نمايندگان مذكور در قبال كارگر به عهده ميگيرند. پيمانكار: شخص حقيقي يا حقوقي كه براي انجام كار طبق مقررات و شرايط مندرج در آئين نامه گواهينامه صلاحيت پيمانكاري دريافت كرده باشد. كارگاه: محلي است كه كارگر به درخواست كارفرما يا نماينده او در آنجا كار ميكند از قبيل مؤسسات، صنعتي، كشاورزي، معدني، ساختماني، و امثال آنها. كليهي تأسيساتي كه به اقتضاء كار متعلق به كارگاه هستند از قبيل نمازخانه، نهار خوري، تعاونيها، مراكز آموزشي، جزء كارگاه محسوب ميشوند. انواع ساختمان: الف) از لحاظ ـ مصالح مصرفي ب) از لحاظ ـ مصرف الف)از لحاظ مصالح مصرفي: 1- ساختمانهاي بتني: ساختمان بتني ساختماني است كه براي اسكلت اصلي آن از بتن آرمه استفاده شده باشد در ساختمانهاي بتني سقفها به وسيله دالهاي بتني پوشيده ميشود و يا از سقفهاي تيرچه بلوك و يا ساير سقفهاي پيشساخته استفاده ميشود و براي ديوارهاي جدا كننده از انواع آجر و يا تيغه گچي و يا چوب استفاده ميشود و ممكن است از ديوار بتن آرمه هم استفاده شود ساختمانهاي بتني داراي عمر طولاني، هزينه زياد ساخت، مقاومت در برابر آتشسوزي ميباشند. 2- ساختمانهاي فلزي: اسكلتاين نوع ساختمانها (پلها و ستونها) از پروفيلهاي فولادي بوده و اتصالات آن درايران معمولاً از جوش استفاده ميشود. سقفاين نوع ساختمانها به صورت تيرچه بلوك ، كمپوزيت و يا طاق ضربي ميباشد از ويژگيهاياين ساختمان ميتوان به زنگزدگي در برابر رطوبت، تغيير شكل در برابر آتش سوزي هاي شديد، اجراي اسكلت سريع صورت ميگيرد، فضاي كمتري اشغال ميكند. 3- ساختمانهاي آجري: ساختمانهايي كه تحمل بارهاي مرده و يا زنده به عهده ديوارهاي آجري باربري باشد، سقفاين ساختمانها از طاق ضربي و يا سقف تيرچه بلوك با استفاده از شناژهاي افقي روي ديوارهاي باربر و شناژهاي قائم حداقل در 4 گوشه ساختمان در حالت بتن مسلح استفاده ميشود ضخامت ديوارهاي باربر 35 سانتيمتر و ديوارهاي غير باربر 11 سانتيمتري و 5 سانتيمتري استفاده ميشود. 4 - ساختمانهاي خشتي و گلي: اين ساختمانها با گل و يا خشت ساخته ميشوند به علت ضعف مصالح مقاومت چنداني در برابر زلزله ندارند و به طور كلي بايد از احداث آنها خودداري گردد. ب) ساختمان از لحاظ كاربرد: ساختمانها از لحاظ كاربرد به انواع ساختمانهاي مسكوني، اداري، بيمارستانها، انبارها، مدارس و مكانهاي عموميمانند باشگاهها و ورزشگاهها و غيره تقسيم ميشوند. منابع و ماخذ: 1- نشريه شماره 55 سازمان مديريت و برنامهريزي. 2- نشريه 4311 سازمان مديريت و برنامه ريزي. 3- اجزاي ساختمان، تاليف مهندس سياوش كباري. |
اکنون ساعت 07:57 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)