![]() |
بیماری سرطان(دور از جونه همتون)
بیماری سرطان.......
سرطان یعنی رشد ، تکثیر و گاهی انتشار غیر طبیعی سلولهای بدن. جسم انسان از میلیونها میلیون سلول تشکیل شده است که در کنار هم ، بافتهایی مانند ماهیچه ها ، استخوان و پوست را می سازند. اغلب سلولهای طبیعی بدن در پاسخ به تحریکاتی که از داخل و خارج بدن به آنها وارد می شود، رشد و تولیدمثل می کنند و در نهایت می میرند. اگر این فرآیند در مسیر تعادل و صحیح خود اتفاق بیفتد ، بدن سالم می ماند و عملکرد طبیعی خود را حفظ می کند. اما مشکلات ، زمانی شروع می شود که یک سلول طبیعی دچار " جهش " و یا تغییر شده و به سلول سرطانی تبدیل می شود. یک سلول طبیعی ممکن است بدون هیچ دلیل واضحی به یک سلول سرطانی تبدیل شود ، ولی در اغلب موارد ، تبدیل در اثر مواجهه مکرر با مواد سرطان زا مانند الکل و دخانیات صورت می گیرد. شکل ظاهری و نیز عملکرد سلولهای سرطانی شده با سلولهای طبیعی تفاوت دارد. جهش یا تغییر ایجاد شده در Dna یا ماده ژنتیکی سلول اتفاق می افتد . Dna همان مسئول کنترل شکل ظاهری و عملکرد سلول است. وقتی Dna یک سلول تغییر می کند ، آن سلول با سلولهای سالم کنار خود تفاوت می یابد و دیگر کار سلول های طبیعی بدن را انجام نمی دهد. این سلول تغییر یافته از سلولهای همسایه اش جدا می شود و نمی داند چه زمانی رشدش باید به پایان برسد و بمیرد . به عبارت دیگر سلول تغییر یافته از دستورها و علائم داخلی که سلولهای دیگر در کنترل آنها هستند ، پیروی نمی کند و به جای هماهنگی با سلولهای دیگر خودسرانه عمل می کند. این سلول " جهش یافته " تقسیم و به 2 سلول جدید " جهش یافته " تبدیل می شود و این فرآیند به همین ترتیب ادامه می یابد تا همان یک سلول موذی به توده ای از سلولها که " تومور " نامیده می شود، تبدیل می گردد. گاهی این تومورها خوش خیم بوده و رشد نمی کنند. ولی در صورتی که سلولهای تومور رشد کنند و تقسیم شوند و سلولهای طبیعی اطراف خود را از بین ببرند و به نقاط دیگر بدن هم دست اندازی کنند ، تومور بدخیم محسوب می شود. بزرگترین خطر تومورهای بدخیم ، توانایی آنها در حمله به بافتهای سالم و پخش شدن در بدن است. هر چه تومورها رشد کنند و بزرگتر شوند ، جلوی رسیدن مواد غذایی و اکسیژن را به سلولهای سالم می گیرند و با پیشرفت سرطان ، سلولهای سالم می میرند و عملکرد و سلامت بیمار از بین می رود . اگر جلوی این فرآیند گرفته نشود، سرطان به مرگ می انجامد . انواع سرطانها اغلب سرطانها به سه دسته تقسیم می شوند : کارسینوم : شامل سرطانهایی می شود که از سلولهایی که سازنده پوست هستند ( مثل سرطان پوست ) و یا لایه داخلی اعضا را می پوشانند ( مثل سرطان ریه ) و یا سازنده غدد هستند ( مثل سرطان سینه ) منشا می گیرد. سارکوم : این دسته سرطانهایی هستند که از بافت همبند مثل غضروف ، استخوان و ماهیچه منشاء می گیرند. از این رو سرطان استخوان یا سرطان ماهیچه را در هر نقطه از بدن سارکوم می گویند. لوسمی و لنفوم ها : شامل سرطانهایی است که از سلول های تشکیل دهنده خون و سلولهای ایمنی منشاء می گیرد. در کشورهای غربی، سرطان پوست شایع ترین سرطان است و پس از آن سرطان سینه، ریه ، پروستات، روده بزرگ ، مثانه و رحم قرار دارد. راههای پیشگیری : عدم استفاده از مشروبات الکلی و دخانیات صرف غذاهایی که به صورت آب پز تهیه می شود. عدم استفاده از غذاهایی که آثار سوختگی در آنها نمایان است . استفاده از سبزیجات و انواع میوه ها استفاده کمتر از گوشت قرمز رعایت کامل امور بهداشتی |
سرطان حنجره نوعي بيماري است که حاصل رشد خارج از کنترل و نامنظم ياختههاي بدخيم در حنجره و بافتهاي اطراف اين عضو است. اين بيماري اغلب در افراد بالاي 40 سال شايع است و تظاهر آن در افراد زير 25 سال بسيار نادر است. مردان تقريبا به ميزان 4 برابر زنان به اين بيماري مبتلا ميشوند. حنجره بخشي از مجراي تنفسي و عضو اصلي توليد صداست که در جلوي گردن و پايين زبان قرار دارد و متشکل از چندين غضروف است که در تنفس، تکلم و بلع نقش مهمي را ايفا ميکند. علائم هشدار دهنده سرطان حنجره - گرفتگي طولاني مدت صدا و يا تغييرات آهنگ صوتي بدون وجود علت بارز - احساس وجود تودهاي در گلو - برآمدگي در ناحيه گردن - تنگي نفس در اثر فعاليت - سرفه مزمن - سختي و يا احساس درد هنگام بلع - سرفه همراه با خلط خوني - غدههاي لنفاوي متورم و سفتي در گردن - احساس درد در هنگام لمس گلو - تنفس صدادار - بوي بد دهان - گوش درد ( بدون وجود علت عفونت ) - کاهش وزن عامل مستعد در تظاهر سرطان حنجره مانند هر سرطان ديگري تداخل در نظم تقسيم ياختهها است. تحقيقات آماري و باليني روند بدخيمي بيماري سرطان حنجره با عوامل زير ارتباط ميدهند: - استعمال دخانيات - زياده روي در نوشيدن مشروبات الکلي - استنشاق گرد وغبار فلزات و چوب - تماس با آلايندههاي شغلي مانندآزبست،( پنبه نسوز)، اسيد سولفوريک، نيکل - پوليپها (ضايعات) تارهاي صوتي - التهاب مزمن تارهاي صوتي - سن - افراد بالاي 40 سال بيشتر در معرض ابتلا به سرطان حنجره هستند - جنس - مردان تقريبا به ميزان 4 برابر زنان به اين بيماري مبتلا ميشوند - نژاد- سياه پوستان درصد بالاتري را نسبت به سفيد پوستان در ابتلا به سرطان حنجره نشان ميدهند الگوهاي تشخيص سرطان حنجره با توجه به وضيعت عمومي سلامت فرد، بررسي هاي تشخيص سرطان حنجره ممکن است شامل: - معاينه ساده حنجره، غدههاي لنفاوي و ناحيه گردن توسط پزشک - پرتو نگاري از حنجره با تابش اشعه ايكس - راديوگرافي از حنجره توسط دستگاهي بنام فلورسکوپ جهت بررسي شکل و حرکت ساختار حنجره - معاينه سطح داخلي حنجره با استفاده از دستگاهي بنام لارنگوسکوپ (لارنگوسکوپي) - عکسبرداري ساده قفسه سينه - سي تي اسکن: در اين روش دستگاه سي تي اسکن با گرفتن تعدادي عکس توسط اشعه ايکس، تصويري سه بعدي از بدن را نشان مي دهد و از اين طريق محل و اندازه دقيق ضايعه و پراکندگي تومور به بخش هاي ديگر مشخص مي شود. - پرتونگاري با استفاده از تشديد ميدان مغناطيسي – اين آزمايش مشابه سي تي اسکن است با اين تفاوت که به جاي تابش اشعه ايكس از مغناطيس جهت عکسبرداري از اعضاي بدن استفاده ميشود. در اين آزمايش بيمار به مدت 30 دقيقه به طور ساکن درون اتاقک اين دستگاه مي ماند و تصاوير مقطعي از بدن او تهيه مي شود. - نمونه برداري يا بيوپسي: بررسي ميکروسکوپي از نمونه بافت مورد نظر. اين آزمايش بسيار مهم است زيرا مطمئن ترين روش براي تشخيص سرطان به حساب ميآيد. الگوهاي درماني سرطان حنجره انتخاب نوع الگوي درمان بستگي به سابقه بيماري شخص، نوع و محل سرطان حنجره و وضعيت سلامت عمومي بيمار دارد. معمولترين الگوي درمان سرطان حنجره پرتو درماني است. درمان در مراحل پيشرفته بيماري مستلزم جراحي و خارج کردن ضايعه بدخيم و بافتهاي درگير و يا پرتو درماني پس از جراحي است. در عمل جراحي بخشي يا تمام حنجره (لارينژکتومي ) داشته ميشود. در شرايطي که تمام حنجره به طور کامل برداشته ميشود، گلوگاه را ميبندند تا عمل بلع به طور طبيعي انجام شود و بالاي ناي به منفذي از پوست بخيه زده ميشود (تراکستومي) تا هوا از اين راه وارد ريه شود. در چنين شرايطي تنفس به جاي دهان و بيني از طريق اين منفذ يا شکاف صورت ميگيرد. در صورت برداشتن کامل حنجره روش صحبت کردن از راه مري به بيمار آموزش داده ميشود و يا از حنجره مصنوعي (مکانيکي يا الکتريکي ) استفاده مي شود. هنگامي که سرطان حنجره مهاجم شده و به ديگر بافتهاي بدن و غدد لنفاوي سرايت کرده باشد غدههاي لنفاوي و بافتهاي تراريخته اطراف گردن هم برداشته ميشود. سرطان مهاجم و پيشرفته حنجره بيشتر نواحي گردن را در بر ميگيرد تا نقاط دورتر بدن، از اين رو شيمي درماني، الگوي معمول درمان سرطان حنجره به شمار نمي آيد. معمولا پس از درمان، فعاليتهاي طبيعي بدن به تدريج از سر گرفته مي شود و رژيم غذايي خاصي ضروري نيست اگر چه پس از جراحي براي مدتي از رژيم درماني مايعات استفاده ميشود تا التيام بافت آسان تر صورت گيرد. پس از درمان، مراقبتهاي منظم پزشکي الزامي است تا پيشرفت احتمالي بيماري تحت کنترل باقي بماند |
نگاهي به مرگبارترين بيماريهايي كه خانمها را تهديد ميكند
سرطان ريه و سرطان سينه كشندهترين سرطانها در زنان محسوب ميشوند سرطان ريه جايگاه اول را در ميان 3 سرطان كشنده بزرگ به خود اختصاص داده است و در حال افزايش در ميان زنان است. معمولاً زنان از سرطان پستان بيشتر ميترسند و در واقع بيشتر نيز به آن مبتلا ميشوند تا به سرطان ريه، ولي مهم است كه بدانيد سرطان ريه ميتواند جان تعداد بيشتري را بگيرد و به همين دليل در ميان كشندهترين سرطانهاي زنان، گوي سبقت را از سرطان پستان ربوده است. نشانهها: سرفه دايم (اغلب همراه با خلط خوني)، تنگي نفس، درد قفسه سينه و ذاتالريه عودكننده، از علامتهاي مهم سرطان ريه هستند. اين سرطان ميتواند به مغز، استخوان، كبد و غدد فوقكليوي نيز انتشار يابد كه در اين صورت اين اعضا نيز مشكلات و علايمي را نشان خواهند داد. درمان: جراحيهاي جديدتر و كمتر تهاجمي، به همراه تركيبي از اشعه درماني و شيمي درماني قبل و بعد از عمل جراحي، ميزان بقاء مبتلايان را افزايش داده است. به عنوان مثال، پزشكاني كه <لوبكتوميويدئوسكوپيك> انجام ميدهند كه در آن تومور به همراه يك لوب از ريه برداشته ميشود، ميزان بقاي 5 ساله براي مرحله اول تومورها را تا 92 درصد گزارش ميكنند. جراحيهاي باز قفسه سينه براي برداشتن تومورهاي مرحله اول، معمولا ميزان بقاي 65 درصدي دارند كه در حال حاضر پزشكان، بيشتر جراحي باز انجام ميدهند و تعداد جراحاني كه بتوانند جراحي با كمك ويدئوسكوپي انجام دهند، اندك است. در قديم پس از عمل جراحي براي بيماران سرطان ريه، شيمي درماني انجام نميشد و پزشكان فكر ميكردند كه در صورت عود سرطان، با پيگيري و كنترل بيماران ميتوانند مجدداً تومور سرطاني را بردارند ولي طبق اين مطالعه، شيمي درماني بيماران ريه، حتي اگر پس از جراحي، بيماري نداشته باشند، پيامدها را به مراتب بهتر كرده است. پيشرفت ديگري در زمينه درمان، اشعهدرماني و شيميدرماني است كه با آن تومورهاي سرطاني مرحله 3، پيش از عمل با اشعه و شيمي درماني ضعيف ميشوند و با اين كار ميزان بقاي پنج ساله از 5 درصد به 35 درصد افزايش مييابد |
سرطان تخمدان
چهارمين علت مرگ ناشي از سرطان در ميان زنان، سرطان تخمدان است كه در گروه سرطانهاي دستگاه توليدمثل، كشندهترين آنهاست. هيچ روش استاندارد غربالگري براي آن وجود ندارد و تا زماني كه به مراحل آخر نرسد، قابل تشخيص نيست، در نتيجه 60 درصد از زنان مبتلا به آن، جان خود را از دست خواهند داد. با وجود اينكه خيلي ترساننده است ولي مهم است كه بدانيد سرطان تخمدان هنوز هم فقط 4 درصد از تمام سرطانهاي زنان را شامل ميشود و حتي طبق تحقيقات انجمن سرطان آمريكا، ميزان بروز آن در حال كاهش است. البته باز هم اگرچه ميزان بروز سرطان تخمدان نسبت به ديگر سرطانها كم است ولي ميزان مرگومير بالاي آن باعث ترس زيادي در زنان ميشود. نشانهها: دل پيچه، نفخ، ترشح واژينال، تغيير در عادات گوارشي، اضطرار و تكرر ادرار و يك احساس كلي ناخوشي، تماماً نشانههايي از سرطان تخمدان هستند. متاسفانه، هنگامي كه اين نشانهها بهوجود آيند، سرطان تقريباً به فراتر از تخمدانها گسترش يافته است. سه چهارم سرطانهاي تخمدان در مراحل تقريباً پاياني تشخيص داده ميشوند و دليل آن اين است كه آناتومي ناحيه لگن زن به گونهاي است كه تودهاي ميتواند در آن رشد كند و فضاي زيادي را اشغال كند، بدون اينكه علايمي از خود نشان بدهد. مشكل از آنجا ناشي ميشود كه افراد زيادي اين علايم غير اختصاصي را دارند و پزشكان نميخواهند آنها را به خاطر احتمال داشتن يك سرطان وحشتناك، ناراحت كنند. از سوي ديگر افراد هم نميخواهند از يك مشكل بالقوه شديد كه سلامتشان را تهديدميكند، غافل شوند در نتيجه ايجاد توازن بين اين دو مشكل است. پس اگر اين علايم كه غيراختصاصي هستند، ادامه يابند، حتماً به پزشك مراجعه كنيد. درمان: درمان سرطان تخمدان، جراحي براي برداشتن تخمدانها، رحم، لولههاي رحمي است كه متعاقب آن بايد اشعه درماني و شيمي درماني انجام شود |
~> سرطان تيروئيد <~ سرطان تيروئيد زنان را 3 برابر مردان مبتلا ميكند و جالب است كه متخصصان نميدانند كه چرا اين سرطان با بيشترين سرعت در حال افزايش در ميان زنان است. نظريه ديگر اين است كه افرادي كه در گذشته، از مقادير زيادي اشعه X براي عكسبرداري از سروگردنشان استفاده شده است، مانند كودكاني كه التهاب لوزه داشتهاند يا افرادي كه آكنه داشتهاند، يا افرادي كه در اثر آزمايشهاي هستهاي در معرض مواد راديواكتيو قرار گرفتهاند، هم اكنون دچار سرطان تيروئيد شدهاند. نشانهها: يك توده يا ندولبزرگ يا كوچك كه معمولا دردناك است و در كناره گردن و زير سيب آدمي قرار دارد و طي چندين هفته يا ماه بوجود آمده است و هنگام بلعيدن به بالا و پايين ميرود، ميتواند نشانگر سرطان تيروئيد باشد. نشانههاي ديگر، خشونت صداي دايمي، سرفه خوني و اختلال در عمل بلع هستند. وجود اين نشانهها يك توده تيروئيدي را نگران كنندهتر ميسازند ولي فقدان آنها الزاماً به معني آن نيست كه اين توده، سرطان نيست. درمان: اگر سرطان تشخيص داده شد، غده تيروئيد به روش جراحي برداشته ميشود و بعد از عمل جراحي، بافت تيروئيد باقيمانده توسط يد راديواكتيو كه به صورت يك قرص استفاده ميشود و نيازي به بستري در بيمارستان ندارد، از بين ميرود . اين كار به اين خاطر است كه حتي بعد از برداشتن كامل غده تيروئيد، 90 درصد افراد هنوز بافتهاي باقيمانده تيروئيدي دارندو بايد نابود شود، در غير اين صورت حاوي سلولهاي سرطاني خواهد بود و باعث عود سرطان ميشود و همچنين باعث اختلال در نتيجه آزمايشهاي تشخيصي ميشوند. آزمايشها ممكن است در صورت باقيماندن بافت تيروئيد، به اشتباه مثبت شوند زيرا معلوم نيست كه بافت تيروئيد نرمال است و يا عود سرطان. پس از جراحي، زنان بايد از داروي تيروكسين استفاده كنند كه معادل همان هورمون طبيعي تيروئيد است. تيروكسين عملكرد طبيعي تيروئيد را انجام ميدهد و با مهار كردن رشد مجدد تيروئيد، باعث جلوگيري از عود سرطان ميشود. ولي با اين وجود تقريباً يك سوم از نجات يافتگان سرطان تيروئيد در ادامه زندگيشان با عود سرطان مواجه ميشوند، بنابراين بايد تا آخر عمرشان به پزشك مراجعه كنند و پيگير شوند |
~> سرطان رحم <~ اين سرطان شايعترين سرطان دستگاه توليد مثل است. سرطان رحم (سرطان آندومتر60 ) درصد از كل سرطانهاي زنان را به خود اختصاص ميدهد و هر سال جان 7 هزار نفر را ميگيرد. اين سرطان معمولا در زنان 50 سال به بالا روي ميدهد و ميزان ابتلا در زناني كه براي برطرف كردن مشكلات يائسگي از درمان جايگزيني با استروژن (بدون پروژسترون) استفاده ميكنند و يا زناني كه به دليل سرطان پستان از داروي تاموكسيفن استفاده ميكنند، بيشتر است. عوامل خطرساز ديگر شامل سفيد پوست بودن، اضافه وزن و ديابت، داشتن فشارخون بالا، اختلال باروري، قاعده شدن زودرس، يائسگي ديررس (پس از 55 سالگي) و نداشتن فرزند هستند. نشانهها: خونريزي غيرطبيعي رحمي مهمترين علامت است. زنان بالاي 35 سالي كه در فواصل قاعدگيهاي خود، خونريزي غيرطبيعي دارند، بايد اطمينان حاصل كنند كه بهدليل سرطان رحم نيست. خونريزي نامنظم به معني سرطان است مگر اينكه خلاف آن ثابت شود. درمان: اگر بيوپسي (نمونهبرداري) از رحم، خوشخيمي را نشان داد، خونريزي نامنظم ميتواند به دليل يك فيبروئيد سرسخت يا رشد پوليپهاي غيرسرطاني يا، يك افزايش ضخامت پوشش رحم كه هيپرپلازي آندومتر ناميده ميشود، باشد. مورد آخر ميتواند با كورتاژ كه در آن پوشش بيش از حد رشد يافته رحم برداشته ميشود، يا با تجويز پروژسترون كه باعث ريزش پوشش رحم ميشود، درمان شود. فيبروئيدها ميتوانند با دارو، جراحي يا ديگر روشها درمان شوند. ولي اگر نتيجه بيوپسي (نمونهبرداري) بدخيم بود، درمان استاندارد شامل برداشتن رحم، تخمدانها، لولههاي رحمي احتمالاً غدد لنفاوي لگن و متعاقب آن اشعه درماني ميشود. در مورد سرطاني كه بدخيمتر باشد ممكن است شيمي درماني يا هورمون درماني با پروژسترون نيز لازم باشد. ميزان بقاي 5 ساله براي تومورهاي اوليه بيش از 95 درصد است و خوب است بدانيد كه دو مورد از هر سه بيماري كه سرطان رحم دارند، در مراحل يك يا دو سرطان شناخته ميشوند و بنابراين پيشآگهي آنان خوب خواهد بود. با آزمايشات به موقع از بيماري هاي حاد جلوگيري كنيم دكتر پاتريس جواهري پور |
توضيح كلي
سرطان دهان رشد سلولهاي بدخيم در دهان يا زبان. اين نوع سرطان نادر ولي در عين حال خطرناك است. سرطان دهان ممكن است است لبها، كام، زبان، غشاهاي دروني لب يا گونه، يا ناحيه لوزهها را درگير سازد. اين سرطان در بزرگسالان بالاي 40 سال شايعتر است، ولي شيوع آن در بين جواناني كه از تنباكوي جويدني استفاده ميكنند در حال افزايش است. علايم شايع يك برآمدگي رنگ پريده و معمولاً بدون درد با حاشيه سخت كه در جاي دهان يا زبان ممكن است ظاهر گردد. خصوصيات اين ضايعه عبارتند از: اين ضايعه بزرگ شده، زخمي ميشود و به آساني خونريزي ميكند. وجود اين ضايعه ممكن است مانع جا افتادن مناسب دندانهاي مصنوعي گردد. اين ضايعه ممكن است باعث سفت شدن زبان و اشكال در كنترل آن گردد و از اين طريق، تكلم و بلع را دچار اختلال سازد. علل ناشناخته عوامل افزايشدهنده خطر مصرف تنباكو به هر شكل (از جمله نوع جويدني) سابقه خانوادگي سرطان دهان سابقه قبلي سرطان دهان سوءمصرف الكل تماس با آفتاب (در مورد سرطانهاي لب تحتاني) پيشگيري عدم مصرف تنباكو؛ در صورت مصرف الكل، ميزان آن در حد متوسط باشد. عواقب مورد انتظار با تشخيص و درمان زودرس ممكن است قابل علاج باشد. پس از برداشت ضايعه نماي طبيعي صورت را ميتوان با جراحي ترميمي باز گرداند. عوارض احتمالي التيام كُند پس از جراحي گسترش سرطان به گرههاي لنفاوي گردن كه جراحي برداشت همه گرههاي لنفاوي سر و گردن را ايجاب ميكند. بدشكلي دايمي صورت اختلال دايمي تكلم اختلال بلع پايدار درمان اصول كلي - بررسيهاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايشهاي خون، نمونهبرداري (برداشت مقدار كمي از بافت يا مايع براي بررسي آزمايشگاهي) از توده، و راديوگرافي سر باشد. همچنين سيتي اسكن يا ام.آر.آي به بررسي گسترش بدخيمي كمك ميكند. هر چه توده در زمان تشخيص بزرگتر باشد، احتمال گسترش آن به ساير نواحي بيشتر است. - درمان بسته به محل سرطان (لب، زبان، كام يا...) متفاوت است. - جراحي براي برداشت ناحيه سرطاني در صورتي كه قابل عمل باشد انجام ميشود. پس از جراحي، دهان را 4-3 بار در روز با محلول شستشوي آب نمك (يك قاشق چايخوري نمك در 250 سيسي آب گرم (معادل يك بطري نوشابه) شستشو دهيد. - اشعه درماني و يا داروهاي ضدسرطان ممكن است تجويز شود. - گفتار درماني در مواردي كه جراحي باعث اختلال تكلم شده باشد توصيه ميشود. داروها داروهاي ضدسرطان (شيمي درماني) مسكنها در دوره پس از جراحي آنتيبيوتيكها، در صورت وجود عفونت همزمان فعاليت پس از جراحي به تدريج فعاليتهاي طبيعي خود را از سر بگيريد. رژيم غذايي رژيم مناسب به وسعت بيماري و توانايي بيمار در جويدن و بلعيدن بستگي دارد. ممكن است لازم باشد بيمار از غذاهاي نرم استفاده كند. تا چند روز پس از جراحي ممكن است لازم باشد از رژيم مايعات استفاده شود. در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم تومور دهان يا زبان باشيد. بروز موارد زير پس از جراحي: ـ درد افزايش يابنده ـ تب ـ بروز تودههاي جديد ـ خونريزي زياد |
توضيح كلي
سرطان پوست، سرطان سلول پايهاي نوعي سرطان پوست درگيركننده غشاي پايه پوست. سرطان سلول پايهاي پوست به بافتهاي زيرين دستاندازي ميكند ولي بهندرت به نواحي دوردست گسترش مييابد. اين سرطان معمولاً پوست صورت، گوشها، پشت دستها، شانهها و بازوها را درگير ساخته و بيشتر در بزرگسالان بالاي 40 سال بروز ميكند. علايم شايع يك ضايعه پوستي كوچك كه در عرض 3 هفته بهبود نيافته و داراي خصوصيات زير است: اين ضايعه مسطح و مرواريدمانند است. كنارههاي آن نيمهشفاف و مدور يا پيچيده است. در كنارههاي ضايعه ممكن است عروق خوني جديد كوچك منحني شكل وجود داشته باشد. مركز زخم مذكور فرو رفته است. اندازه ضايعه بين 6-4 ميليمتر متغير است، ولي در صورت عدم درمان ممكن است بزرگتر شود. ضايعه مذكور در پوست نواحي در معرض آفتاب كه داراي شواهدي از آسيب ناشي از آفتاب هستند، رخ ميدهد. رشد اين ضايعه آهسته است. سوزش يا خارش ندارد. ممكن است ضايعه بهطور متناوب دلمه بسته و التيام يابد. علل آسيب پوستي ناشي از آفتاب كه سالها قبل از بروز اين سرطان رخ داده است. عوامل افزايشدهنده خطر سن بالاي شصت سال تماس زياد با آفتاب پوست رنگ روشن پيشگيري محدود كردن تماس با آفتاب. محافظت پوست در برابر آفتاب با استفاده از كلاه، لباسهاي محافظ و تركيبات ضدآفتاب با قدرت (SPF) 15 يا بالاتر معاينه ماهيانه پوست توسط خود فرد پيشگيري در صورت امكان از تماس اجتناب نمائيد. عواقب موردانتظار با درمان مناسب قابل علاج است. بيش از 13 بيماران در عرض 5 سال دچار يك ضايعه جديد ميگردند. عوارض احتمالي بدون درمان، سرطان ممكن است بزرگتر شده، زخمي گردد و بافتهاي اطراف را تخريب نمايد. در كمتر از 1% موارد گسترش سرطان به ساير نواحي بدن رخ ميدهد، ولي اين ضايعات بههرحال براي جلوگيري از تخريب موضعي بايد برداشته شوند. درمان اصول كلي - بررسيهاي تشخيصي ممكن است شامل بررسي آسيبشناسي بافت پس از برداشت ضايعه براي تأييد تشخيص باشد. - انتخاب درمان بسته به ظاهر ضايعه، وسعت و محل آن متفاوت است. - برداشت ضايعه سرطاني با يكي از روشهاي زير انجام ميگيرد. روش درماني با توافق پزشك و بيمار انتخاب ميشود: 1- كورتاژ و خشكاندن محل ضايعه با الكتريسيته. پس از بيحسي موضعي، ضايعه بريده يا تراشيده شده و سپس با حرارت حاصل از جريان برق با فركانس بالا بافت محل ضايعه تخريب ميگردد. 2- برداشت ضايعه با جراحي. پس از بيحسي موضعي، ضايعه با استفاده از چاقي جراحي برداشته ميشود. 3- روش جراحي موه (Moh's sugery). نوع تخصصي برداشت ضايعه با جراحي كه براي برداشت سرطانهاي پرخطر بهكار ميرود. 4- جراحي با سرما ـ استفاده از نيتروژن مايع جهت منجمد كردن و از بين بردن سلولها. گاهي از بيحسي موضعي استفاده ميشود. 5- ليزردرماني. در برخي مراكز درماني براي تخريب ضايعه از ليزر استفاده ميشود. 6- اشعهدرماني. در مواردي كه موقعيت تومور ايجاد ميكند استفاده ميشود مثلاً در مورد تومورهاي نزديك لب و پلك. پس از جراحي: - روزي دوبار محل جراحي را با آب اكسيژنه رقيق يا محلول سالين استريل شستشو دهيد. - در طي روز بر روي زخم جراحي از پانسمان چسبي استفاده كنيد. هنگام شب روي زخم را باز بگذاريد. - شستشوي پوست را طبق روال عادي انجام دهيد. پس از حمام كردن يا شنا پوست را بهآرامي و بهطور كامل خشك نماييد. داروها براي درد خفيف، استفاده از داروهاي بدون نسخه نظير استامينوفن يا آسپيرين ممكن است كافي باشد. پماد آنتيبيوتيك براي جلوگيري از عفونت زخم ممكن است تجويز گردد. فعاليت محدوديتي وجود ندارد. رژيم غذايي رژيم خاصي نياز نيست. در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم سرطان سلول پايهاي پوست باشيد. خونريزي زخم پس از جراحي كه با اعمال فشار موضعي بهمدت 10 دقيقه متوقف نميشود. بروز علايم عفونت در زخم نظير درد، قرمزي، تورم يا افزايش دردناكي هنگام لمس سرطان پوست، سرطان سلول سنگفرشي |
توضيح كلي
سرطان پوست، سرطان سلول سنگفرشي رشد بدخيم لايه اپيتليالي (سطح خارجي) پوست. اين سرطان معمولاً پوست نواحي در معرض آفتاب، نظير صورت، گوشها، دستها يا بازوها را درگير ساخته و بيشتر در بزرگسالان بالاي 40 سال بروز ميكند. علايم شايع يك برآمدگي يا گرهك كوچك، قرمزرنگ و پوستهدار بر روي پوست كه دلمهبسته و نهايتاً زخمي ميگردد. اين ضايعه سوزش يا خارش ندارد. علل تماس زياد با آفتاب آسيب پوستي ناشي از تابش اشعه ضعف دستگاه ايمني ناشي از بيماريها يا داروها تماس با قطران، ساير مشتقات نفت و ذغال سنگ عوامل افزايشدهنده خطر سن بالا 60 سال پوست روشن بيماري اخير همراه زخمهاي پوستي مزمن بههر علت كار در محيط باز مشاغل يا درمانهايي كه مستلزم تماس با اشعه ايكس هستند. كراتوز اكتينيك پيشگيري براي محافظت پوست در برابر آفتاب از كلاه، لباسهاي محافظ يا تركيبات ضدآفتاب با قدرت (SPF15) يا بالاتر استفاده كنيد. معاينه ماهيانه پوست توسط خود فرد بهخصوص اگر سابقه قبلي سرطانهاي پوست را داشته باشد. عواقب موردانتظار با درمان مناسب قابل علاج است. عوارض احتمالي در 10% موارد درمان مجدد لازم است. در صورت عدم درمان، سرطان به ساير نواحي بدن گسترش مييابد (بهندرت) درمان اصول كلي - بررسيهاي تشخيصي ممكن است شامل بررسي آسيبشناسي بافت نمونهبرداريشده جهت تأييد تشخيص انتخاب نوع درمان بسته به ظاهر ضايعه، وسعت و محل آن متفاوت است. 1 ـ كورتاژ و خشكاندن محل ضايعه با الكتريسيته ـ پس از بيحسي موضعي، ضايعه بريده يا تراشيده شده و سپس با حرارت حاصل از جريان برق با فركانس بالا بافت محل ضايعه تخريب ميگردد. 2 ـ برداشت ضايعه با جراحي ـ پس از بيحسي موضعي، ضايعه با استفاده از چاقي جراحي برداشته ميشود. 3 ـ روش جراحي موه (Moh's surgery) ـ نوع تخصصي برداشت ضايعه با جراحي كه براي برداشت سرطانهاي پرخطر بهكار ميرود. 4 ـ جراحي با سرما ـ استفاده از نيتروژن مايع جهت منجمد كردن و از بين بردن سلولها. گاهي از بيحسي موضعي استفاده ميشود. 5 ـ ليزردرماني ـ در برخي مراكز درماني براي تخريب ضايعه از ليزر استفاده ميشود. 6 ـ اشعهدرماني ـ در مواردي كه موقعيت تومور ايجاد ميكند استفاده ميشود، مثلاً در مورد تومورهاي نزديك لب و پلك. پس از جراحي: - روزي دوبار محل جراحي را با آب اكسيژنه رقيق يا محلول سالين استريل شستشو دهيد. - در طي روز بر روي زخم جراحي از پانسمان چسبي استفاده كنيد. هنگام شب روي زخم را باز بگذاريد. - شستشوي پوست را طبق روال عادي انجام دهيد. پس از حمام كردن يا شنا پوست را به آرامي و بهطور كامل خشك نماييد. داروها براي درد خفيف، استفاده از داروهاي بدون نسخه، نظير استامينوفن يا آسپيرين ممكن است كافي باشد. پماد آنتيبيوتيك براي جلوگيري از عفونت زخم ممكن است تجويز گردد. فعاليت پس از درمان فعاليتهاي طبيعي خود را هرچه زودتر از سر بگيريد. رژيم غذايي رژيم خاصي نياز نيست. در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم سرطان سلول سنگفرشي پوست باشيد. بروز موارد زير پس از درمان: ـ قرمزي، تورم، خونريزي يا دردناكي هنگام لمس در محل جراحي ـ عدم كنترل درد با مسكنهاي بدون نسخه. - عدم التيام زخم تا 3 هفته پس از جراحي. |
توضيح كلي
سرطان حنجره رشد خارج از كنترل سلولهاي بدخيم در حنجره و بافتهاي اطراف. اين عارضه معمولاً بزرگسالان بالاي 40 سال را مبتلا ساخته و در آقايان شايعتر از خانمهاست. علايم شايع خشونت صدا كه با استراحت دادن به صدا برطرف نميشود. احساس توده در گلو بلع دردناك يا اشكال در بلع گرههاي لنفاوي متورم و سفت در گردن كاهش وزن احساس درد هنگام لمس كردن سرفه مزمن علل استعمال دخانيات يا سوءمصرف الكل عوامل افزايشدهنده خطر سيگار كشيدن زياد مصرف بيش از حد الكل پوليپهاي تارهاي صوتي التهاب مزمن تارهاي صوتي به هر علت پيشگيري ترك استعمال دخانيات خودداري از استفاده بيش از حد از صدا عواقب مورد انتظار با تشخيص و درمان زودرس اغلب قابل علاج است. در حال حاضر اين عارضه در مراحل ديررس غيرقابل درمان محسوب ميگردد ولي علايم آن قابل تسكين يا كنترل است. تحقيقات علمي درباره علل و درمان اين بيماري همچنان ادامه دارد و بنابراين اين اميدواري وجود دارد كه در آينده درمانهايي مؤثرتر و در نهايت علاجبخش عرضه گردند. عوارض احتمالي عوارض شايع ناشي از درمانهاي اين سرطان (اشعهدرماني و جراحي) كه بر صدا، بلع يا عملكرد لوله گوارش تأثير ميگذارند. گسترش تومور به ساير نواحي بدن كه تهديدكننده حيات است. درمان اصول كلي - بررسيهاي تشخيصي ممكن است شامل معاينه لارنكوسكوپي با نمونهبرداري از تارهاي صوتي (برداشت قسمت كوچكي از بافت جهت بررسي آزمايشگاهي كه به تشخيص كمك ميكند) باشد. ساير بررسيهايي كه براي تشخيص گسترش احتمالي تومور به ساير نواحي بدن صورت ميگيرند عبارتند از سيتي اسكن، ام.آر.آي، اسكن استخواني و عكس ساده قفسه سينه. - اين بيماري اگر در مراحل اوليه تشخيص داده شود، درمان بهصورت اشعهدرماني يا برداشت تارهاي صوتي با ليزر به صورت سرپايي قابل انجام است. - درمان مراحل پيشرفته بيماري مستلزم جراحي جهت خارج كردن تومور و بافتهاي درگير (لارنژكتومي) و اشعهدرماني پس از جراحي است. - در صورتي كه جراحي ضرورت يابد، پس از برداشت تارهاي صوتي، تكلم درماني جهت آموختن نحوه صحبت كردن بدون تارهاي صوتي ممكن است لازم باشد. - در صورتي كه تارهاي صوتي شما با جراحي برداشته شده است، به يك گروه حمايتي كه افراد داراي وضعيت مشابه شما را تحت پوشش قرار داده است بپيونديد. اين اقدام نگراني شما را به حداقل رسانده و به انطباق شما با شرايط جديد كمك ميكند. داروها براي اين بيماري معمولاً نياز به دارويي نيست. داروهاي ضدسرطان معمولاً در اين مورد تجويز نميشوند؛ و بهجاي آن از اشعهدرماني استفاده ميشود. فعاليت فعاليتهاي طبيعي خود را به تدريج پس از درمان يا جراحي از سر بگيريد. رژيم غذايي رژيم خاصي نياز نيست مگر اينكه جراحي انجام شده باشد؛ در اين صورت تا التيام ناحيه مبتلا بايد از رژيم مايعات استفاده كنيد. در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم سرطان حنجره باشيد. |
توضيح كلي
رشد خارجي از كنترل سلولهاي سرطاني در راستروده يا سرطان روده بزرگ كولون (روده بزرگ). اين سرطان از شايعترين سرطانها محسوب. اين سرطان هر جايي از روده بزرگ شامل سكوم، كولون صعودي، كولون عرضي، كولون نزولي، كولون سيگموييد و راست روده (كه 50% كل سرطانهاي روده بزرگ را به خود اختصاص ميدهد) را ميتواند درگير سازد. اين سرطان بيشتر بزرگسالان بالاي 40 سال را مبتلا ميسازد. علايم شايع بدون علامت در مراحل اوليه (اغلب) دفع مدفوع خوني يا سياهرنگ درد كرامپي شكم (دلپيچه) احساس پري شكم تغيير در اجابت مزاج به صورت اسهال، يبوست يا باريك شدن قطر مدفوع كاهش وزن بدون علت درد مقعد كم خوني از دست رفتن كنترل مدفوع (گاهي) علل نامشخص عوامل ژنتيكي و محيطي هر دو در ايجاد آن ممكن است دخالت داشته باشند. عوامل افزايش دهنده خطر سن بالاي 40 سال كوليت اولسرو و برخي اختلالات مزمن ديگر لوله گوارش رژيم غذايي نامتناسب به صورت كم فيبر و پرچربي سابقه پوليپهاي راست روده سابقه خانوادگي پوليپهاي راست روده يا سرطان روده بزرگ پيشگيري مصرف رژيم غذايي پرفيبر و كمچربي اگر شما در گروه پرخطر از نظر احتمال ابتلا به اين بيماري قرار داريد، به طور ساليانه جهت معاينه فيزيكي و بررسي كولون و راستروده به پزشك خود مراجعه نماييد. اگر شما هر يك از عوامل خطرساز ذكر شده در بالا را دارا هستيد، از داروخانه يك كيت تشخيصي جهت شناسايي خون در مدفوع تهيه كنيد. وجود خون در مدفوع را هر دو ماه يك بار بررسي كنيد. كيتهاي داراي كاربرد آسان براي استفاده در منزل در اين زمينه در دسترس است. عواقب مورد انتظار پيامد كلي بيماري بسته به مرحله بيماري در هنگام تشخيص متغير است. بيش از 50% بيماران تا 5 سال از جراحي زنده ميمانند. اين تومور هرچه سريعتر تشخيص داده شود شانس بهبود كامل آن پس از درمان بيشتر است. عوارض احتمالي گسترش تومور به ساير نواحي بدن و سرانجام مرگ عوارض مربوط به جراحي (عفونت، پنوموني، آبسه) درمان اصول كلي - بررسيهاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايشهاي خوني، سيگموييدوسكوپي (روشي براي بررسي راست روده و قسمت تحتاني كولون با استفاده از يك وسيله بصري با چراغي در نوك آن)، كولونوسكوپي (روشي براي تشخيص بيماريهاي كولون با مشاهده داخل كولون از طريق يك كولونوسكوپ قابل انعطاف، يك وسيله فيبرنوري با چراغي در نوك آن)، تصويربرداري با اشعه ايكس از كولون (باريم انما) و كليه (پيلوگرام وريدي)، سيتياسكن و سونوگرافي باشد. - جراحي جهت برداشت تومور. گاهي لازم ميشود كه مسير روده به سمت يك سوراخ تعبيه شده در شكم توسط جراحي منحرف گردد (كولوستومي). اگر براي شما كولوستومي انجام شده است، به آموزشهاي ويژهاي جهت مراقبت از سوراخ آن نياز خواهيد داشت. - اشعه درماني قبل و بعد از جراحي داروها مسكنها داروهاي تنظيمكننده حركات رودهاي داروهاي ضدسرطان، هر چند معمولاً خيلي مؤثر نيستند. فعاليت خودداري از ورزشها يا فعاليتهايي كه ممكن است به سوراخ تعبيه شده در شكم براي كولوستومي را آسيب برساند. فعاليتهاي طبيعي خود، شامل مقاربت جنسي را هرچه سريعتر پس از جراحي ميتوانيد از سر بگيريد. كولوستومي نبايد مانعي براي مقاربت در نظر گرفته شود. رژيم غذايي مصرف رژيم پرفيبر و كمچربي. خودداري از مصرف غذاهاي توليدكننده گاز روده (كلم، لوبيا، پياز) ممكن است به تخفيف علايم كمك كند. در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم سرطان روده بزرگ به ويژه خونريزي از مقعد يا تغيير قابل توجه اجابت مزاج به مدت پيش از 7 روز باشيد. بروز علايم كمخوني (خستگي، رنگ پريدگي و تندي ضربان قلب) |
پایگاه اطلاعرسانی پزشکان ایران زماني تصور ميشد كه رژيمهاي غذايي نقشي در مرگهاي ناشي از سرطان ندارند. امروزه محققان ثابت كردهاند كه رژيم غذايي روزانه افراد نقش مهمي در پيشگيري، بروز و درمان انواع سرطانها ايفا ميكند. با پذيرش اين حقيقت كه انسان هر روزه ملزم به مصرف غذا ميباشد و به دليل تعداد و تنوع سرطانهايي كه بطور بالقوه با رژيم غذايي در ارتباط هستند، ميتوان گفت كه در حدود يك سوم سرطانهايي كه در نهايت منجر به مرگ ميشوند با آنچه كه ميخوريم در ارتباط هستند. تاثير تحولاتي كه امروزه در نوع زندگي و عادات غذايي مردم صورت گرفته است را نميتوان در ايجاد چنين بيماريهايي ناديده گرفت. بدون شك استعدادابتلا به سرطان در افراد مختلف به دليل تفاوتهاي زمينهاي و ذاتي با يكديگر متفاوتاست و علاوه بر ويژگيهاي وراثتي، عوامل بيروني نيز در ايجاد سرطانها تاثيربسزايي دارند. با وجود شيوع روزافزون سرطان در سراسر دنيا هر روزه خبرهاي اميدواركنندهاي درباره اين بيماريها ميشنويم. اگر نميتوانيم در عوامل محيطي خود تغييريايجاد كرده و يا اگر نميتوانيم بر محيط زيست و عوامل تهديدكننده موجود در آن غلبهكنيم، اما ميتوانيم با اصلاح و متعادل ساختن الگوهاي غذايي خود در طول زندگياحتمال ابتلا به سرطان را در خود به ميزان قابل ملاحظهاي كاهش دهيم. مطالعهجمعيتهايي كه از يك منطقه به منطقه ديگر مهاجرت ميكنند و در نتيجه مهاجرت، فرهنگغذايي خود را نيز تغيير ميدهند، نشان داده است كه اين مردم در اثر تغيير الگويغذايي و پذيرش الگوي جديد، در معرض ابتلا به سرطانهاي شايع در منطقه قرارميگيرند. بين تغذيه ورژيم غذايي با سرطان ارتباطي پيچيده وجود دارد. غذايي كه ميخوريم به طور بالقوهميتواند حاوي مواد سرطانزا و پيشساز سرطان و يا بالعكس داراي مواد ضدسرطانيباشد. ماهيت سرطان و ارتباطآن با رژيم غذايي در مناطق مختلف متفاوت است. از اين رو نميتوان دستورالعملهاييكسان را براي تمام مردم پيشنهاد كرد. به طور مثال در كشورهاي صنعتي شمال آمريكا واروپا مشكل بيشبود تغذيهاي (over nutrition) در بروز سرطانهامطرح ميباشد و بنظر ميرسد كه رژيمهاي پرچربي و پركالري رايج در اين كشورها باشيوع روزافزون انواع مختلف سرطانها در ارتباط باشد. در مقابل، ماهيت مشكل دركشورهاي در حال توسعه اساساً متفاوت است. آنچه كه در اين كشورها مسالهساز ميباشدكمبودهاي تغذيهاي (Under Nutrition) و محدوديت تنوع در الگوي غذايياست. در چنين الگويي ميزان ويتامينها و مواد مغذي كه براي سلامت افراد ضروري هستندناكافي است. علاوه بر آن مشكلات مربوط به انبار و نگهداري غذا نيز كيفيت غذاي مصرفياين مردم را به ميزان قابل توجهي كاهش ميدهد. تفاوت در ماهيترابطه سرطان و رژيم غذايي بين ملل مختلف ايجاب ميكند كه دستورالعملهاي اجراييبراي هر ملتي با توجه به خصوصيات آن جمعيت پيشنهاد شود. در ادامه خلاصهاي ازدستورالعملهاي توصيه شده توسط سازمانهاي حمايتي، محققان، آژانسهاي دولتي وارگانهاي بهداشتي كه قابل استفاده براي عموم مردم ميباشد، آورده شده است. 1 ـ رژيميمتنوعداشته باشيد. به خاطر داشته باشيد كه مواد مغذي مورد نياز شما تنها از يك يا دومنبع تامين نشود. در رژيم روزانه خود از تمام گروههايغذايي: ميوهها،سبزيها، غلات، گوشت، محصولات لبني و… استفادهكنيد. 2 ـ وزن خون راهمواره در حد متعادل نگهداريد. چاقي عامل اصلي بوجود آورنده بسياري از بيماريهااز قبيل بيماريهاي قلبي، عروقي، فشارخون، ديابت و زمينهساز بعضي از سرطانهااست. 3 ـ مصرف چربيزياد، غذاهاي حاوي چربي اشباع شده و كلسترول را محدود كنيد. رژيميكه چربي آنبالاست ميتواند خطر ابتلا به سرطانهاي پستان، پروستات، كولون و ركتوم را افزايشدهد. 4 ـ ميزانغذاهاي نشاستهاي و فيبري را در رژيم خود افزايش دهيد. به آساني ميتوان مقدارنشاسته و فيبر رژيم را با خوردن ميوهها، سبزيها، سيبزميني، دانهها، نانها وغلات كامل افزايش داد. يك رژيم پرفيبر احتمال ابتلا به سرطان كولون و ركتوم را كاهشميدهد. 5 ـ مصرف شيرينيرا محدود كنيد. الگوهاي غذايي حاوي شيريني و غذاهاي شيرين، اغلب پرچرب، با كالريزياد و تهي از مواد مغذي و معدني ميباشند كه چنين رژيميزمينهساز بروز بعضي ازسرطانها است. 6 ـ نمك رژيمغذايي خود را تا حد ممكن كاهش دهيد. 7 ـ مصرفنوشابههاي الكلي را قطع كنيد. مصرف الكل ميتواند منجر به سرطان دهان، حلق، مري وكبد شود. ميزان ابتلا به سرطان در الكليهايي كه سيگار ميكشند چندين برابر است. با انتخاب و گنجاندن غذاهاي زير در الگوي غذايي روزانه خود ميتوانيد احتمال ابتلا به سرطان را كاهش دهيد. |
سرطان یعنی رشد ، تکثیر و گاهی انتشار غیر طبیعی سلولهای بدن. تمامی سرطانها دارای الگوی رشد مهارگسیخته و تمایل به جدا شدن از منشا اصلی و متاستاز هستند.
دید کلی جسم انسان از میلیونها میلیون سلول تشکیل شده است که در کنار هم ، بافتهایی مانند ماهیچهها ، استخوان و پوست را میسازند. اغلب سلولهای طبیعی بدن در پاسخ به تحریکاتی که از داخل و خارج بدن به آنها وارد میشود، رشد و تولیدمثل میکنند و در نهایت میمیرند. اگر این فرآیند در مسیر تعادل و صحیح خود اتفاق بیفتد ، بدن سالم میماند و عملکرد طبیعی خود را حفظ میکند. اما مشکلات ، زمانی شروع میشود که یک سلول طبیعی دچار " جهش " و یا تغییر شده و به سلول سرطانی تبدیل میشود. نحوه پیدایش سرطان یک سلول طبیعی ممکن است بدون هیچ دلیل واضحی به یک سلول سرطانی تبدیل شود، ولی در اغلب موارد ، تبدیل در اثر مواجهه مکرر با مواد سرطانزا مانند الکل و دخانیات صورت میگیرد. شکل ظاهری و نیز عملکرد سلولهای سرطانی شده با سلولهای طبیعی تفاوت دارد. جهش یا تغییر ایجاد شده در DNA یا ماده ژنتیکی سلول اتفاق میافتد. DNA همان مسئول کنترل شکل ظاهری و عملکرد سلول است. وقتی DNA یک سلول تغییر میکند، آن سلول با سلولهای سالم کنار خود تفاوت مییابد و دیگر کار سلولهای طبیعی بدن را انجام نمیدهد. این سلول تغییر یافته از سلولهای همسایهاش جدا میشود و نمیداند چه زمانی رشدش باید به پایان برسد و بمیرد. به عبارت دیگر سلول تغییر یافته از دستورها و علائم داخلی که سلولهای دیگر در کنترل آنها هستند، پیروی نمیکند و به جای هماهنگی با سلولهای دیگر خودسرانه عمل میکند. بدخیم شدن سرطان وقتی سلول " جهش یافته " تقسیم میشود ، به 2 سلول جدید " جهش یافته " تبدیل میگردد و این فرآیند به همین ترتیب ادامه مییابد تا همان یک سلول موذی به تودهای از سلولها که تومور نامیده میشود، تبدیل میگردد. گاهی این تومورها ، خوش خیم بوده و رشد نمیکنند. ولی در صورتی که سلولهای تومور رشد کنند و تقسیم شوند و سلولهای طبیعی اطراف خود را از بین ببرند و به نقاط دیگر بدن هم دستاندازی کنند، تومور بدخیم محسوب میشود. بزرگترین خطر تومورهای بدخیم ، توانایی آنها در حمله به بافتهای سالم و پخش شدن در بدن است و این همان متاستاز سرطان است. هر چه تومورها رشد کنند و بزرگتر شوند، جلوی رسیدن مواد غذایی و اکسیژن را به سلولهای سالم میگیرند و با پیشرفت سرطان ، سلولهای سالم میمیرند و عملکرد و سلامت بیمار از بین میرود. اگر جلوی این فرآیند گرفته نشود، سرطان به مرگ میانجامد. علائم هشدار دهنده سرطان
انواع سرطانها اغلب سرطانها به سه دسته عمده تقسیم میشوند:
راههای پیشگیری پیشگیری اولیه از سرطان با اجتناب از عامل مسبب یا مصرف مادهای که مانع از پیدایش فرایند بدخیمی میشود ، صورت میگیرد و شامل اقداماتی برای کاهش خطرات شیوه زندگی (اجتناب از توتون ، مصرف غذاهای کم چرب و غنی از فیبر ، استفاده از کرم ضد آفتاب) و مصرف عوامل پیشگیری شیمیایی است. عوامل پیشگیری شیمیایی داروها یا ریز مغذیها (مواد معدنی یا ویتامینها) هستند. عوامل زیر نیز در پیشگیری از سرطانها موثرند.
امروزه اکثر سرطانها درمان قطعی ندارند اما برای جلوگیری از رشد و پیشرفت آنها از روشهای جراحی ، پرتو درمانی ، شیمی درمانی ، هورمون درمانی ، پیوند مغز استخوان و ... استفاده میشود. البته یافتههای جدید زیست شناسی سلولی تومور در روشهای درمانی ترکیبی طی یک برنامه هماهنگ مورد بهره برداری قرار میگیرند |
توضيح كلي
سرطان ريه رشد بافت بدخيم در ريه. اين بيماري لولههاي نايژهاي و ريهها را درگير ميسازد. سرطان ريه به حنجره، كبد، مغز، استخوانها و كليهها گسترش يافته و بزرگسالان (معمولاً سنين 70-40 سال) از هر دو جنس را مبتلا ميسازد. سرطان ريه شايعترين عامل مرگ ناشي از سرطان بوده و ميزان بروز آن باز هم در حال افزايش است. اين بيماري تقريباً بهطور انحصاري با سيگار كشيدن در ارتباط است. علايم شايع سرفه مقاوم خلط كه ممكن است حاوي خون باشد خسخس درد سينه خستگي و ضعف كاهش وزن درد شانه، بازو يا استخوانها گاهي بدون علامت علل سيگار كشيدن آلايندههاي هوا نامشخص (در برخي موارد) تماس با آزبستوز گسترش سرطان از نواحي ديگر بدن به ريه پنومونيت ميانبافتي مزمن تماس با گاز رادون عوامل افزايشدهنده خطر سن بالاي 60 سال استعمال دخانيات. احتمال بروز سرطان ريه در يك فرد سيگاري 22 برابر افراد غيرسيگاري است. تماس محيطي با آزبستوز، اورانيوم، نيكل، كروماتها، بيسكلرومتيلاتر يا آلايندههاي هوا. پيشگيري دوري از آلايندهها. استفاده از ماسك محافظ در صورت تماس شغلي با آلايندهها. عدم استعمال دخانيات. از آنجا كه سالها طول ميكشد تا در اثر سيگار كشيدن سرطان ريه ايجاد شود، افراد سيگاري در هر زمان ميتوانند اقدام به ترك سيگار كرده و خطر بروز سرطان ريه را بهطور قابلتوجهي كاهش دهند. اقدام به ارزيابي منظم وضعيت سلامتي كه در صورت مصرف زياد سيگار عكس ساده ريه را نيز ممكن است شامل شود. بررسي محيط خانه از نظر وجود گاز رادون عواقب موردانتظار اين بيماري بدون جراحي در حال حاضر غيرقابل علاج محسوب ميگردد. تنها 25% تومورها با جراحي قابل برداشت هستند. با اين حال، علايم اين بيماري قابل تسكين يا كنترل است. ميزان زنده ماندن بيماران پس از 5 سال كمتر از 10% است. عوارض احتمالي گسترش مخرب تومور به ساير نواحي بدن، از جمله مغز كلاپس ريه (روي هم خوابيدن بافت ريه) تجمع مايع در ريه درمان اصول كلي بررسيهاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش خون، آزمايش خلط، برونكوسكوپي (استفاده از يك وسيله بصري با چراغي در نوك آن كه از داخل ناي عبور داده شده و وارد برونشها ميگردد)، نمونهبرداري (برداشت مقدار كوچكي از بافت يا مايع براي بررسي آزمايشگاهي)، سيتي اسكن، و آزمونهاي عملكرد ريه باشد. مراحل درماني بسته به ميزان گسترش تومور تعيين ميشود. اگر سرطان در مراحل اوليه باشد، جراحي برداشت كل ريه (پنومونكتومي) يا قسمتي از ريه (لوبكتومي) ممكن است توصيه گردد. اشعهدرماني و داروهاي ضدسرطان براي متوقف كردن گسترش تومور يا تخريب سلولهاي سرطان ممكن است توصيه شود. داروها براي درد خفيف، مصرف داروهاي بدون نسخه نظير استفامينوفن يا آسپرين احتمالاً كفايت ميكند. داروهاي ديگري جهت درد شديدتر، تهوع يا اضطراب ممكن است تجويز شود. داروهاي ضدسرطان فعاليت فعاليت در حد توان. در صورت انجام جراحي، از سرگيري فعاليت را بر اساس توصيه پزشك انجام دهيد. رژيم غذايي رژيم خاصي نياز نيست در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم سرطان ريه باشيد. بروز موارد زير پس از جراحي يا در طي درمان دارويي: درد غيرقابل تحمل تهوع يا استفراغ بيخوابي اگر دچارعلايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند. |
تغذيه و پيش گيري از سرطان در عادات غذايي مردم ، گسترش شهرنشيني و افزايش مصرف غذاهاي آماده موجب افزايش بروز سرطانها شده است . بعضي از عواملي كه در بروز سرطان مؤثرند مانند ارث يا عوامل محيطي، غيرقابل تغييرند ولي اگر نمي توانيم در عوامل محيطي خود تغييري ايجاد كنيم، مي توانيم با اصلاح و متعادل ساختن الگوهاي غذايي ، احتمال ابتلا به سرطان را به ميزان قابل توجهي كاهش دهيم. دلايل ابتلا به سرطان در كشورهاي مختلف متفاوت است . در جوامع شهري و جوامع پيشرفته ، مصرف بيش از حد مواد غذايي (ovrnutrition) و در جوامع فقير، كمبودهاي تغذيه اي (undernutrition) موجب بروز سرطان مي شود. چربي ها چربي ها و روغن ها از بخش هاي مهم و بحث برانگيز تغذيه و رژيم غذايي افراد است . اينكه چه نوع روغني براي مصرف كردن مناسب است يا اينكه كداميك از انواع روغن بيشتر موجب بروز بيماري، سكته و يا چربي خون مي شود همه جاي سئوال دارد. حتماً مي دانيد چربي ها انواع متعددي دارند ، مثل چربي هاي اشباع كه از آن جمله ، چربي متصل به گوشت و روغن حيواني است كه در دماي محيط به صورت جامد هستند. نوع ديگر، چربي هاي غيراشباع است مثل روغ زيتون كه در دماي محيط به صورت مايع مي باشد. تأثير مصرف چربي در بروز سرطان بدين ترتيب است كه هم نوع و هم مقدار چربي مصرفي مهم است . اگربيش از حد چربي مصرف كنيم، به دليل ترشح زياد صفرا در روده براي هضم چربي ها ، بخشي از آن تبديل به اسيد آپكوليك( Apcholic Acid ) مي شود كه در ايجاد سرطان روده بزرگ نقش مهمي دارد، و اگر با مصرف بيش از حد كلسترول ، سطح كلسترول مضر خون يا LDL افزايش يابد، خطر رشد سلول هاي سرطاني و خطر ابتلا به گرفتگي عروق بسيار زياد مي شود. از اينرو : 1- كل چربي مصرفي را كاهش دهيد اكثرغذاهايي كه ما ايراني ها مصرف مي كنيم، پر روغن تهيه مي شوند. آن وقت به دنبال دلايل چاقي هاي بيش از حد و سكته هاي زودرس هستيم. براساس محاسبات مبتني بر تحقيقات تغذيه اي، در حدي مصرف چربي مناسب است كه سي درصد انرژي روزانه را تأمين كند. چون با سوختن چربي در بدن دو برابر قندها و پروتئين ها انرژي ايجاد مي شود، بنابراين ميزان مصرف چربي براي افراد عادي نبايد از هشتاد گرم در روز تجاوز كند. اين ميزان چربي شامل چربي هاي پنهان در غذا و چربي هاي اضافه شده توسط خودمان به آن مي باشد. با توجه به اينكه گوشت ها، لبنيات و دانه ها و... داراي روغن هستند، مجاز هستيم 30 تا 40 گرم روغن به غذاهاي مصرفي مان در طور روز اضافه كنيم كه برابر است با پنج تا هفت قاشق غذا خوري روغن مايع . 2- از روغن هاي خوب استفاده كنيد در فرهنگ ما روغن خوب را روغن حيواني تلقي مي كنند، در صورتي كه از ديدگاه تغذيه اي روغني خوب است كه داراي باندهاي غيراشباع و مايع باشد. اين روغن در بدن بر توليد كلسترول بي تأثير است يا توليد آن را كاهش مي دهد. در صورتي كه با مصرف روغن هاي جامد حيواني، چربي هاي متصل به گوشت و دنبه ، توليد كلسترول در بدن افزايش مي يابد كه از عواقب بد آن آگاه هستيد. تحقيقات نشان داده كه به دليل مصرف زياد روغن زيتون در يونان ، شيوع سرطان پستان و سرطان پروستات بسيار كمتر است. از اينرو: در جيره غذايي روزانه خود براي تأمين پروتئين، فقط به مواد گوشتي پرچربي اكتفا نكنيد. سعي كنيد ( خصوصاً در سنين بالا ) از گوشت هاي سفيد و قرمز( 3 بار در هفته) به علاوه حبوبات بهره بگيريد. سعي كنيد روغن زيتون و روغن كانولا( گلزا) را جايگزين روغن هاي نباتي جامد كنيد. البته اين روغن ها نبايد تحت حرارت بيش از 130 درجه قرار بگيرند. غذاهاي دريايي را فراموش نكنيد كه حاوي چربي هاي نوع امگا3 هستند و از بروز سرطان و بيماري هاي قلبي جلوگيري مي كنند. زنان اسكيمو به دليل مصرف زياد ماهي، به ندرت مبتلا به سرطان سينه مي شوند. 3- از مصرف چربي هاي بد اجتناب كنيد روغن هاي مضر، چربي هاي اشباع هستند مثل روغن نخل، روغن نارگيل، روغن نباتي جامد، دنبه و چربي هاي متصل به گوشت. توجه به اين نكته مهم است كه در اغلب غذاهاي آماده مثل انواع ساندويچ و تنقلاتي چون چيپس و پيراشكي از روغن هاي جامد و مانده استفاده مي شود. از اينرو به شما توصيه مي كنم از مصرف مكرر اين مواد غذايي اجتناب كنيد و به ندرت و به صورت تفريحي آنها را استفاده كنيد زيرا مصرف زياد چربي موجب تجمع بافت چربي در بدن مي شود كه خود عاملي مهم در بروز سرطان است. گوشت قرمز و تهديد سرطان خوردن گوشت قرمز مولكول بالقوه خطرناكي را وارد بافت هاي بدن مي كند.خوردن گوشت قرمز مي تواند باعث بيماري قلبي و سرطان با ايجاد يك واكنش خطرناك در سيستم ايمني بدن شود. بدن انسان نمي تواند مولكول فوق را - يك نوع شكر - توليد كند اما در گوشت گوسفند ، گاو و خوك فراوان است. در گذشته نيز مصرف گوشت قرمز عامل ايجاد سرطان و بيماري هاي قلبي معرفي شده بود اما تمركز آن مطالعات روي چربي هاي اشباع شده و مواد شيميايي توليد شده در طول آشپزي بود. تمركز مطالعه جديد روي ماده اي به نام ان - گليكوليل نيورامي نيك است. آزمايش ها روي سه فرد داوطلب - همگي اعضاي اين گروه تحقيق - تاييد كرد اگر ماده فوق در غذا باشد جذب بافت هاي بدن مانند رگهاي خوني مي شود. اين آزمايش ها همچنين نشان داد كه چون مولكول فوق بطور طبيعي در بدن نيست سيستم دفاعي بدن آن را مهاجم به حساب مي آورد و دست به دفاع مي زند. اين مولكول به احتمال بسيار زياد بلافاصله سمي نيست و احتمال دارد كه تحمل انسان پس از صدها هزار سال مصرف گوشت در برابر آن افزايش يافته باشد. احتمالا لطمه وارده پس از سالها مصرف گوشت آشكار مي شود. سبزيجات سرطان روده را علاج مي کند سبزيجاتي مانند کلم و گل کلم مي تواند در مبارزه با سرطان روده موثر باشد. ماده اي به نام «اي.آي.تي.سي» هنگام آماده کردن برخي سبزيجات از آنها آزاد مي شود که سلولهاي سرطاني روده را نابود مي کند و مي تواند مانع انتشار بيماري در بدن شود. مصرف اين سبزيجات براي دو تا سه بار در هفته ، مي تواند از بدن در مقابل اين بيماري محافظت کند. اي.آي.تي.سي زماني آزاد مي شود که اين دسته از گياهان ، ريز، جويده ، پخته ، پردازش و هضم مي شوند. اين سبزيجات از جمله شامل خردل ، کلم ، جوانه و گل کلم است. |
توضيح كلي
سرطان كبد رشد خارج از كنترل سلولهاي بدخيم در كبد، سرطان كبد ممكن است بهطور اوليه از سلولهاي غيرطبيعي كبدي يا مجاري صفراوي منشأ گرفته يا از گسترش سرطان عضوي ديگر به كبد ناشي گردد (متاستاز). شايعترين اين سرطانهاي گسترش يابنده به كبد عبارتند از سرطانهاي ركتوم، كولون، ريه، پستان، پانكراس، مري و پوست (ملانوم بدخيم). سرطان كبد در همه سنين ممكن است بروز كند ولي در مردان بالاي 60 سال شايعتر است. علايم شايع كاهش اشتها و كاهش وزن وجود تودهاي دردناك در طرف راست بالاي شكم درد قسمت فوقاني شكم تب خفيف، معمولاً زير 3/38 درجه سانتيگراد زردي چشمها و پوست (گاهي) تورم شكم در اثر احتباس مايع (گاهي) خواب آلودگي علل نامشخص. اين سرطان در جمعيتهايي كه ميزان بروز هپاتيت ويروسي و ساير بيماريهاي مزمن كبدي در آنها بالاست شايعتر است. عوامل افزايشدهنده خطر بيماري اوليه كبد نظير سيروز كبد مصرف استروييدهاي آنابوليك مصرف بيش از از حد الكل سابقه عفونت هپاتيت ب مصرف طولانيمدت قرصهاي ضدبارداري هموكروماتوز اختلالات متابوليسمي سنگ صفراوي، كيست كلدوك، كلونوركيازيس (آلودگي با يك كرم كبدي شايع در خاور دور( شرق آسيا) پيشگيري واكسيناسيون هپاتيت ب و ارائه آموزش در مورد پيشگيري براي جمعيت پرخطر از نظر ابتلا غربالگري سرطان و تشخيص زودرس در مورد جمعيت پرخطر (با آزمايشي كه آلفافيتوپروتئين يا Afp ناميده ميشود) عواقب موردانتظار اين سرطان در حال حاضر غيرقابل علاج بوده و در مدت كوتاهي منجر به مرگ ميگردد. با اين حال درد بيماران با درمان قابل كنترل است. معمولاً براي درمان اين بيماري اقدام ميشود، اگرچه احتمالاً ناموفق است. تحقيقات علمي درباره علل و درمان اين سرطان ادامه دارد و اين اميد وجود دارد كه درمانهايي مؤثرتر و نهايتاً علاجبخش در آينده ارايه گردند. عوارض احتمالي احتباس سديم، كه باعث تجمع مايع در شكم و قسمتهاي پاييني بدن ميگردد كه اين خود تهديدكننده حيات است. نارسايي كليه مرگ در اثر اختلال عملكرد كبد گسترش سرطان به اعضاي ديگر درمان اصول كلي بررسيهاي تشخيصي گوناگوني براي اثبات تشخيص اين بيماري ممكن است استفاده شود كه عبارتند از آزمايشهاي خون، نمونهبرداري كبد، عكس ساده، سونوگرافي، سيتي اسكن، امآرآي، آرتريوگرافي، آنژيوگرافي و آزمونهاي راديواكتيو. در مراقبت اين بيماران، مراقبتهاي حمايتي طبي جامع و حمايتهاي رواني هر دو بايد مدنظر قرار داشته باشد. داروهاي ضدسرطان و اشعهدرماني اغلب تجويز ميشود. اين درمانها ممكن است تا حدودي تسكينبخش باشند ولي علاجبخش نيستند (درمانهاي تسكيني). بسته به نوع و گسترش تومور جراحي جهت برداشت تومور ممكن است توصيه گردد. پيوند كبد براي بعضي بيماران ممكن است در نظر گرفته شود. داروها داروهاي ضدسرطان كه ممكن است سرعت پيشرفت بيماري را كاهش دهد. مسكنها آنتيبيوتيكها در صورت عفونت زمينهاي كبد فعاليت محدوديتي وجود ندارد. تا حد توان به فعاليتهاي سابق خود ادامه دهيد. با پيشرفت بيماري ممكن است مراقبتهاي آسايشگاهي بهصورت سرپايي يا بستري توصيه گردد. رژيم غذايي رژيم پرانرژي و كم پروتئين در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم سرطان كبد، به ويژه كاهش وزن توجيه نشده، تب خفيف يا وجود توده شكمي، باشيد. بروز تورم شكم در طي درمان اگر دچار علايم جديد وغيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند |
توضيح كلي
سرطان گردن رحم عبارت است از يك سرطان شايع ولي قابل معالجه در گردن رحم (يكسوم تحتاني رحم، كه به درون مهبل باز ميشود). سن متوسط تشخيص اين سرطان در زنان، 45 سالگي است، اما اين سرطان ميتواند در تمام سنين رخ دهد. علايم شايع در مراحل اوليه كه معالجه به راحتي انجام ميگيرد: بدون علامت در مراحل بعدي: خونريزي بدون توجيه از راه مهبل ترشح مداوم از مهبل درد و خونريزي پس از نزديكي در مراحل انتهايي: درد شكمي نشت مدفوع و ادرار از راه مهبل بياشتهايي و كاهش وزن كمخوني علل ناشناخته است. احتمالاً با عفونتهاي ويروسي ارتباط دارد، از جمله ويروس پاپيلوماي انساني (زگيل ناحيه تناسلي) عوامل افزايش دهنده خطر انجام اولين نزديكي در سنين پايين داشتن چند شريك جنسي حاملگيهاي متعدد عفونت با ويروس پاپيلوماي انساني (زگيل ناحيه تناسلي) عفونتهاي مكرر در مهبل (باكتريايي يا ويروسي، از جمله هرپس ناحيه تناسلي و زگيل ناحيه تناسلي) سيگار كشيدن پيشگيري حتيالامكان از خطراتي كه در بالا ذكر شد پرهيز كنيد. به طور منظم براي معاينه پزشكي مراجعه كنيد. به طور منظم پاپ اسمير انجام دهيد (آزمايشي كه براي شناسايي سرطان گردن رحم در مراحل اوليه و قابل معالجه انجام ميشود) انجام منظم معاينه پزشكي و پاپ اسمير، در شناسايي تغييرات پيش سرطاني يا سرطان گردن رحم در مرحله بدون علامت، بسيار مؤثر است. عواقب مورد انتظار در صورتي كه پيش از گسترش تومور تشخيص داده شود معمولاً قابل معالجه است. عوارض احتمالي اگر سرطان گردن رحم زود درمان نشود، به خارج از رحم گسترش يافته و ديگر بخشهاي بدن را بيمار ميكند و منجر به مرگ ميشود. درمان اصول كلي امكان دارد آزمايشات تشخيصي عبارت باشند از معاينه پزشكي لگن و پاپ اسمير، و نمونهبرداري در صورتي كه ضايعه مشكوكي وجود داشته باشد. جراحي براي برداشتن ناحيه سرطاني. در مراحل اوليه، سرطان ممكن است تنها ناحيه كوچكي از گردن رحم را متأثر كرده باشد، كه در اين صورت توانايي بچهدار شدن حفظ شده است. در مراحل پيشرفتهتر ممكن است نياز به برداشتن اعضاي توليدمثل و ساير بافتهاي درگير باشد (هيستركتومي، برداشتن رحم) شيمي درماني و اشعه درماني (داخلي، خارجي، يا هر دو) از جمله درمانهاي قابل انجام در مراحل پيشرفته هستند. داروها اگر اين سرطان زود تشخيص داده و درمان شود، معمولاً دارو براي آن لازم نيست. اگر نياز به جراحي گسترده و درمان كمكي وجود داشته باشد، امكان دارد از داروهاي ضد سرطان استفاده شود. فعاليت هيچ محدوديتي براي آن وجود ندارد. با نظر پزشك ميتوان فعاليت جنسي را مجدد از سر گرفت. رژيم غذايي رژيم خاصي توصيه نميشود. در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد اگر شما يا يكي از اعضاي خانوادهتان خونريزي مداوم از راه مهبل يا ساير علايم سرطان گردن رحم را داريد. اگر بيش از يك سال است كه معاينه نشدهايد يا پاپ اسمير براي شما انجام نشده است. |
اطلاعات اوليه
توضيح كلي سرطان لوزالمعده رشد مهار نشده سلولهاي بدخيم در لوزالمعده. اين سرطان از مهمترين علل شايع مرگ ناشي از سرطان به شمار ميآيد. لوزالمعده عضوي است در قسمت فوقاني شكم كه توليدكننده آنزيمهاي رودهاي براي كمك به هضم غذا و نيز انسولين براي كنترل قندخون ميباشد. سرطان لوزالمعده بزرگسالان سنين 70-35 سال را مبتلا ساخته و در آقايان شايعتر از خانمهاست. علايم شايع كاهش وزن سريع و بدون توجيه درد كمر و قسمت فوقاني شكم كه اغلب با خم شدن به جلو تخفيف مييابد. لخته شدن خون در وريدها به خصوص وريدهاي اندام فوقاني و تحتاني. اين علامت اغلب يكي از اولين نشانههاي اين سرطان است. يرقان (زردي پوست و چشمها) در اثر انسداد مجاري صفراوي مجاور تومور. اين يرقان معمولاً با خارش شديد همراه است. افسردگي مراحل پيشرفته: افسردگي علل ناشناخته عوامل افزايشدهنده خطر پانكراتيت مزمن ديابت شيرين عوامل ژنتيكي: اين سرطان در نژاد سياهپوست شايعتر از سفيدپوستان است. استعمال دخانيات سوء مصرف الكل تغذيه نامناسب، به خصوص رژيم غذايي پرچربي و پروتئين و غذاهاي آماده حاوي مقادير زياد ادويهجات تماس با مواد شيميايي صنعتي نظير اوره، نفتالين يا بنزيدين پيشگيري قابل پيشگيري نيست. تا حد امكان از عوامل افزايشدهنده خطر ذكر شده در بالا دوري كنيد. عواقب مورد انتظار اين بيماري در حال حاضر غيرقابل علاج محسوب ميشود. زنده ماندن بيماران بيش از 2-1 سال نامحتمل است. با اين حال علايم بيماري با درمان قابل تسكين يا كنترل است. تحقيقات علمي درباره علل و درمان اين سرطان ادامه دارد و اين اميد وجود دارد كه درمانهايي مؤثر و نهايتاً علاجبخش ارايه گردند. عوارض احتمالي خونريزي به داخل روده عفونتهاي لوزالمعده گسترش سرطان به كبد، ساير اعضاي شكمي و ريهها (اين گسترش معمولاً در زمان تشخيص بيماري رخ داده است) ديابت شيرين درمان اصول كلي بررسيهاي تشخيصي ممكن است شامل بررسيهاي شيميايي خون از نظر عملكرد لوزالمعده، كبد و كيسه صفرا، آزمايشهاي قندخون، نمونهبرداري سوزني كبد، جراحي تفحصي شكم، راديوگرافي شكم، كبد، كيسه صفرا و عروق خوني (آنژيوگرافي)، و نيز سونوگرافي و سيتي اسكن لوزالمعده، باشد. نوع درمان بسته به وضعيت سلامت عمومي بيمار، ميزان گسترش سرطان، و موقعيت و اندازه تومور متفاوت است. روان درماني يا مشاوره رواني براي كمك به بيمار در جهت تطبيق دادن خود با اين بيماري غيرقابل علاج توصيه ميگردد. شيمي درماني و / يا اشعه درماني گاهي تجويز ميشود. جراحي براي برداشت تومور، در صورت كوچك بودن اندازه آن، با هدف كاهش انسداد صفراوي و كاهش انسداد دوره يا پيشگيري از آن ممكن است انجام گيرد. داروها آنتيبيوتيكها براي درمان عفونت همراه مسكنها داروهاي ضدسرطان آنزيمهاي لوزالمعده براي جبران كمبود توليد آنزيمها در لوزالمعده داروهاي خوابآور در صورت نياز داروهاي ضداسيد معده ممكن است مفيد باشد فعاليت در حد توان به فعاليتهاي طبيعي خود ادامه دهيد. رژيم غذايي رژيم خاصي نياز نيست. در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد: اگر شما داراي علايم سرطان لوزالمعده باشيد. بروز موارد زير در طي درمان: - تب و سردرد - درد عضلاني و خستگي - تهوع و استفراغ - درد شديد شكم و تورم شكم - دفع مدفوع سياه قيري - اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند |
توضيح كلي
سرطان مري عبارت است از رشد بافت سرطاني در مري كه در آن سلولها بدون كنترل شروع به تقسيم ميكنند. سرطانهايي كه در مري آغاز ميشوند معمولاً در 13 پاييني مري در جايي كه مري در قفسه سينه طي مسير ميكند رخ ميدهند. سرطان مري در افراد بيشتر از 50 سال و در هر دو جنس ايجاد ميشود اما در مردان شايعتر است. علايم شايع مشكل يا درد بههنگام بلع كاهش وزن سريع استفراغ مخاط خونآلود علل ناشناخته هستند. اكثر سرطانهاي مري از خود مري آغاز ميشوند، اما در بعضي موارد هم، سرطان از جاي ديگر به مري گسترش مييابد. سرطان مري ارثي نيست. عوامل افزايشدهنده خطر سيگار كشيدن سوء مصرف الكل سابقه وجود تومور در سر و گردن بيماري سلياك فتق معده تنگي مري كمبود آهن ترش كردن مزمن پيشگيري سيگار نكشيدن هرگز الكل ننوشيد. در صورت بروز هرگونه اختلال گوارشي كه بيش از 5 روز طول بكشد به پزشك مراجعه نماييد. عواقب موردانتظار اين بيماري در حال حاضر علاجناپذير است. تشخيص زودهنگام و درمان تهاجمي تنها شانس بقاي فرد بهشمار ميروند. در هر صورت، ميتوان علايم را رفع نمود يا تحت كنترل درآورد. تاكنون چند مورد سرطان مري وجود داشته كه سرطان بدون هيچ دليل مشخصي خوب شده است. تحقيقات در رابطه با علل و روشهاي درماني اين بيماري ادامه دارند، بنابراين اميد ميرود كه درمانهاي روزبهروز بهتري ابداع شوند و نهايتاً بتوان اين سرطان را معالجه نمود. عوارض احتمالي اگر درمان فوراً آغاز نشود، سرطان مري سريعاً به ريهها و كبد گسترش مييابد. درمان اصول كلي براي تشخيص اقدامات زير ممكن است انجام شوند: نمونهبرداري از تومور؛ عكسبرداري از دستگاه گوارش فوقاني (از جمله مري)؛ سيتي اسكن؛ ازوفاگوسكوپي (با استفاده از يك نوع وسيله براي ديدن داخل مري كه سر آن يك منبع نوري قرار دارد). درمان سرطان مري عبارت است از جراحي، اشعهدرماني، شيميدرماني، يا تركيبي از آنها داروها امكان دارد داروهاي ضد درد يا مخدرها براي رفع درد تجويز شوند. آرامبخشها براي كم كردن اضطراب گاهي داروهاي ضد سرطان آنتيكولينرژيكها يا مسدودكنندههاي كانال كلسيم براي اسپاسم (گرفتگي) مري فعاليت تا آنجا كه ميتوانيد فعاليت خود را حفظ كنيد. رژيم غذايي غذاهاي نرم تا مايعات. از خوردن شكلات، الكل، و چربي پرهيز كنيد. پيش از جراحي امكان دارد نياز به حمايت مخصوص تغذيهاي وجود داشته باشد (گذاشتن لوله تغذيه در معده و دادن رژيم اختصاصي از اين راه). در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد اگر شما يا يكي از اعضاي خانوادهتان علايم سرطان مري را داريد، خصوصاً مشكل در بلع اگر عليرغم درمان، درد بدتر و غيرقابل تحمل شود. اگر دچارعلايم جديد وغيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي بههمراه داشته باشند. |
در سير هپاتيتهاي مزمن دو بيماري خطرناك ممكن است ايجاد شوند. اين دو بيماري عبارتند از سيروز و سرطان كبدي.
هپاتيت B معمولاً مسير بيضررتري داشته و درصد كمي از هپاتيتهاي مزمن ناشي از آن به سيروز و حتي درصد كمتري به سرطان كبدي ميرسند. اما در هپاتيت C اين ميزان بالاتر است. بين 30 تا 50% موارد هپاتيتC پس از سالها به مرحله سيروز ميرسند. در حدود 50% موارد نيز سرطان كبدي ايجاد ميشود. در كشور ايران برخلاف غرب شايعترين علت سيروز و سرطان كبدي عفونت با ويروسهاي هپاتيت است. به همين علت انتظار ميرود با سد كردن راههاي انتقال هپاتيتهاي B و C روز به روز موارد كمتري از سيروز و سرطان كبدي ايجاد شود. آيا سيروز همان هپاتيت مزمن است؟ خير، هپاتيت مزمن يعني وجود ويروس بيش از 6 ماه در خون فرد مبتلا در حالي كه سيروز تعريفي براساس علائم بيمار و تغييرات ساختماني كبد دارد. هپاتيتهاي مزمن ممكن است در سير خود به سيروز تبديل شوند. من ناقل هپاتيت B هستم كه در پيگيري شش ماهه آنزيمهاي كبديم بالا رفته است. آيا به سيروز مبتلا شدهام؟ بالا رفتن آنزيمهاي كبدي نشانهاي از فعال شدن ويروس و آغاز تخريب كبدي ميباشد كه بدان هپاتيت مزمن گويند. سيروز نتيجه نهايي چنين تخريبي است. خوشبختانه درمانهاي فعلي تا حد زيادي جلوي تخريب كبدي را گرفته و مانع تبديل هپاتيت مزمن به سيروز ميشوند. سيروز يعني چه؟ $ بافت سالم كبدي مجموعهاي از سلولهاست كه كاركرد مشخصي دارند در اثر ويروسهاي هپاتيت به سلوهاي كبدي آسيب ميرسد. در كبد نيز مثل بقيه ارگانها وقتي سلولها از بين بروند بافت همبندي يا فيبروز به وجود ميآيد. بافت فيبروز تقريباً شبيه بافتي است كه در صورت به وجود آمدن زخم در پوست ايجاد ميشود. وقتي بافت فيبروز جايگزين سلولهاي سالم كبدي شود ساختمان اين عضو نماي گرهي پيدا ميكند. به حالت جانشيني بافت فيبروز در كبد و ايجاد حالت گره گره در كبد، سيروز گويند. سيروز چگونه تشخيص داده ميشود؟ تشخيص سيروز بر مبناي علائم باليني، تصاوير راديولوژي و نمونهبرداري كبد است. معمولاً در سونوگرافي كبد نماي گرهي ديده ميشود. در مطالعه ساختمان كبد با ميكروسكوپ كه روي نمونه بيوپسي انجام ميشود ميزان فيبروز به وجود آمده تعيين كننده سيروز است. شكل علائم باليني سيروز چيست؟ علائم باليني سيروز وابسته به اختلالاتي است كه ناشي از عدم توليد برخي مواد حياتي در كبد ميباشد. از جمله اين علائم ميتوان به آب آوردن شكم (آسيت)، تورم پاها، زرد شدن چشم، تمايل به خونريزيهاي سطحي و كبودي، خونريزيهاي گوارشي در اثر واريس مري، قرمز شدن كف دست، بزرگ شدن سينهها در مردان، كوچكي بيضهها و كاهش ميل جنسي در مردان برجسته شدن رگهاي سطحي در صورت و شكم، بزرگي طحال، اختلالات هشياري و آنسفالوپاتي و برخي علائم ديگر اشاره كرد. آيا سيروز هميشه علائم دارد؟ در مورد وجود علائم چند نكته مهم وجود دارد. اولاً ظرفيت كاركرد كبدي بسيار بالاست. چنان كه حتي اگر 15 تا 20% سلولهاي كبدي سالم بمانند هيچ علامتي بروز نكرده و فرد متوجه بيماري خود نميشود. بنابر اين ممكن است سيروز 50% كبد را از بين برده باشد ولي علامتي بروز نكند. از طرف ديگر حتي در تخريبهاي 70 تا 80% سلولهاي باقي مانده فعاليت بقيه سلولها را جبران ميكنند كه به اين حالت سيروز جبران شده گويند. در سيروز جبران شده علائم حاد وجود ندارد و برخي علائم معمولي از قبيل كوچكي كبد و بزرگي طحال و سينهها ديده ميشوند. در صورت پيشرفت بيماري و تخريب بيشتر يا عدم رعايت رژيم غذايي و دستورات دارويي كه بار بيشتري به سلولهاي باقي مانده تحميل شود اين حالت جبراني از بين رفته و علائم حاد بروز ميكند كه به آن سيروز جبران نشده ميگويند. اغلب علائم حاد مثل آب آوردن شكم، زرد شدن و اختلالات هشياري در صورت عدم جبران كبدي بروز ميكنند. چرا در سيروز شكم و پاها متورم ميشوند؟ در بيماري سيروز توليد پروتئين آلبومين مختل ميشود. وظيفه اين پروتئين نگهداشتن مايع داخل رگهاست. در نتيجه در سيروز مايع از داخل رگها به بيرون نشت ميكند كه باعث تورم در شكم و پاها ميشود. براي جلوگيري از آسيت (آب آوردن شكم) و تورم پاها چه بايد كرد؟ رعايت دستورات غذايي مهمترين اصل است. عدم مصرف نمك و محدوديت مصرف مايعات كمك بزرگي در جهت عدم ايجاد آسيت ميكند مصرف داروهاي ادرارآور نظير اسپيرنولاكتون (آلداكتون) و فوروسمايد (لازيكس) مانع تجمع مايع ميشود. يكي از راههاي مناسب بررسي آب آوردن شكم وزن كردن روزانه بيمار است. در صورت افزايش ناگهاني وزن بيمار بايد به پزشك خود اطلاع دهد تا با دستورات مناسب مايع اضافي از بدن دفع شود. من بيمار سيروزي هستم. پوست بدنم به راحتي و با ضربههاي جزيي تغيير رنگ داده و كبود ميشود. آيا اين مسئله ربطي به سيروز دارد؟ در بيماري سيروز به دو علت تمايل به خونريزي وجود دارد: از يكطرف به علت اختلال كاركرد كبد عوامل انعقادي ساخته نميشوند. از طرف ديگر به علت عدم تصفيه سموم خون توسط كبد محيط نامناسبي در بدن ايجاد ميشود كه پلاكتها (سلولهاي ريزي كه مانع خونريزي ميشوند) از بين ميروند. بنابر اين تمايل زيادي براي خونريزيهاي سطحي و كبود شدن وجود دارد. 2 هفته پيش متوجه بزرگي ناگهاني شكم شدم كه در بررسي معلوم شد كبدم از كار افتاده و به سيروز مبتلا هستم. طبق تجويز پزشك بايد تحت آندوسكوپي قرار بگيرم ولي تا بحال هيچ علائم گوارشي مثل درد معده و غيره نداشتهام آيا انجام آندوسكوپي لازم است؟ آندوسكوپي روشي است كه دوربين كوچكي از طريق دهان وارد مردي و معده شده و محيط داخلي مري و معده و ابتداي روده مستقيماً مشاهده ميشود. در بيماران سيروزي گردش خون كبد بدرستي انجام نميشود به همين علت خون به سمت ارگانهاي قبل از كبد مثل معده و طحال پس ميزند. تجمع خون در عروق معده باعث بيرونزدن رگهاي خوني در مري ميشود كه به آن واريس ميگويند. دقيقاً مثل واريس پا كه در اثر ايستادن طولاني مدت ايجاد ميشود. اين واريسها معمولاً بدون علائم هستند ولي آمادگي زيادي براي پاره شدن و خونريزي گوارشي به صورت استفراغ خوني، مدفوع قيري و خونريزي همراه مدفوع دارند. بنابر اين هر بيماري كه تشخيص سيروز دارد بايد آندوسكوپي شده و وضعيت واريسها معلوم شده و درمان مناسب را دريافت كند. شكل مرد 38 سالهاي هستم كه به دنبال زرد شدن تحت بررسي قرار گرفتم و معلوم شد سيروز دارم. در حين معاينه پزشك اشاره كرد كه سينههايم بزرگتر از حد معمول است چرا در بيماري سيروز اين تغييرات به وجود ميآيد؟ ايا با عمل جراحي ميتوانم سينهها را كوچك كرد؟ كبد محل سوخت و ساز برخي هورمونهاي جنسي است. در بدن همه مردم هر دو نوع هورمونهاي مردانه و زنانه توليد ميشود. ولي در بيماران سيروزي تخريب هورمونهاي زنانه كمتر ميشود. در نتيجه مردان مبتلا به سيروز تحت تأثير هورمونهاي زنانه قرار ميگيرند و سينههاي بزرگ و بيضههاي كوچك پيدا ميكنند. همچنين ميل جنسي آنها كاهش مييابد. قرمزي كف دست نيز به علت بالا رفتن همين هورمونهاست. بنابر اين برداشتن آنها هم چاره كار نيست و سينهها مجدداً رشد ميكنند. چند سال است كه به علت سيروز تحت درمان هستم. معمولاً درد خفيف و احساس سنگيني در سمت چپ شكم دارم با توجه به اين كه كبد در سمت راست است چرا در در سمت چپ احساس ميكنم؟ بايد توجه داشت كه در طي سيروز اصولاً دردي در ناحيه كبد احساس نميشود همچنين كبد كوچكتر ميشود. بنابر اين بيمار سيروزي درد و احساس سنگيني در سمت راست برخلاف هپاتيتهاي حاد نخواهد داشت. در عوض به علت تجمع خون در طحال اين عضو بزرگ ميشود. طحال در سمت چپ قرار دارد و بزرگي آن سبب احساس درد خفيف و سنگيني در سمت چپ شكم ميشود. آيا بزرگي طحال خطرناك است؟ وظيفه طحال ذخيره خون و فعاليتهاي ايمني است. بزرگي طحال باعث تجمع بيشتر خون در آن و در نتيجه از بين رفتن سلولهاي خوني مثل گلبولهاي قرمز و سفيد و به ويژه پلاكتهاست. البته اين عارضه خيلي خطرناك نيست و درمان جدي مثل برداشتن طحال در اين شرايط لازم نيست. پدرم سيروز دارد. 2 روز است بسيار بد اخلاق شده و شبها نميخوابد آيا اين مسئله ربطي به بيماري او دارد؟ تغييرات رفتار و دوره خواب از مهمترين علائم بيماران سيروزي است. در صورتي كه بنا به عللي سيروز وارد مرحله جبران نشده گردد سموم موجود در خون توسط كبد تصفيه نشده و در شخص باعث تغييرات ميشوند. در مراحل اوليه خلق و خوي بيمار تغيير ميكند ممكن است گوشهگير و پرخاشجو شود. شبها بيدار ميماند و روزها ميخوابد. در صورت عدم درمان افت هشياري پيدا كرده و شناسايي او مختل ميشود. رفتارهاي عجيب ميكند. كم كم خوابآلود ميشود و در مرحله نهايي به كما ميرود. اين حالت را آنسفالوپاتي (آسيب مغزي) كبدي مينامند. بنابر اين به محض بروز چنين علائمي مثل تغييرات رفتاري و دورههاي خواب بايد به پزشك مراجعه شود تا علت آن معلوم و درمان مناسب انجام شود. كدام علل سبب سيروز جبران نشده و آنسفالوپاتي (آسيب مغزي) كبدي ميشوند؟ 2 دسته علت بزرگ وجود دارند. از يكطرف تجمع سموم در خون و از طرف ديگر مصرف برخي داروها باعث ايجاد آنسفالوپاتي ميشوند. مهمترين سموم آمونياك است كه از مصرف مواد پروتئيني حاصل ميشود. بنابر اين عدم رعايت رژيم غذايي و مصرف گوشت قرمز زمينهساز كماي كبدي است. خونريزيهاي گوارشي نيز سبب افزايش آمونياك خون و كماي كبدي ميشوند. هرگونه عفونت به ويژه عفونتهاي داخل شكم از جمله ساير علل كماي كبدي هستند. داروهايي كه بر اعصاب اثر ميكنند نيز به علت عدم تصفيه در كبد ميتوانند بيمار را به سمت كماي كبدي هدايت كنند. مهمترين اين داروها عبارتند از داروهاي آرامبخش نظير ديازپام و فلورازپام، مسكنهاي مخدري مثل داروهاي كدئيندار، مرفين و پتيدين. مصرف مستقيم مواد مخدر مثل ترياك هم ميتوانند سبب ايجاد كماي كبدي در بيمار سيروزي شود. آيا داروهاي متعددي كه بيماران سيروز مصرف ميكنند باعث برگشت سلولهاي كبدي ميشوند؟ متأسفانه پس از به وجود آمدن سيروز معمولاً بازگشتي وجود ندارد. داروهايي كه بيماران سيروزي مصرف ميكنند براي حفظ كيفيت زندگي و جلوگيري از پيشامدهاي خطرناك مثل خونريزيهاي گوارشي، آسيت و كماي كبدي است. در بيماران سيروزي كه علت از كار افتادن كبد ويروس باشد داروهاي ضدويروسي هم به رژيم دارويي اضافه ميشود تا از پيشرفت بيشتر بيماري جلوگيري كند. گرچه شايد مصرف داروهاي ضدويروسي فيبروز كبد در بيماران سيروزي را كاهش داده و تعداد سلولهاي سالم كبد را بيشتر كند. مدت كوتاهي است كه بيماري سيروز در بردارم تشخيص داده شده است چه داروهايي براي اين بيماري وجود دارد؟ داروهاي يك بيمار سيروزي مشتمل بر تعداد زيادي داروهاي مختلف است. اين داروها عبارتند از شربت لاكتولوز، قرصهاي پروپرانولول، ايزوسوربايد، اسپيرنولاكتون، لازيكس، مولتي ويتامين و در برخي شرايط آلبومين، انواع آنتي بيوتيك و داروهاي ضدويروسي (انترفرون، لاميوودين). شربت لاكتولوز چه مصرفي در بيمار سيروزي دارد؟ لاكتولوز سه كاركرد عمده دارد: اولاً اين دارو يك ملين قوي است و مانع يبوست در بيمار سيروزي ميشود. اجابت مزاج از راههاي عمده دفع سموم است. بنابر اين براي احتراز از كماي كبدي حداقل روزانه يك نوبت بايد دفع مدفوع وجود داشته باشد. به همين جهت روزانه مصرف حداقل يك قاشق شربت لاكتولوز به بيماران سيروزي توصيه ميشود. در صورتي كه يبوست به وجود آيد بايد مصرف شربت افزايش يابد. زير نظر پزشك حتي تا 12 قاشق در روز ميتوان از شربت لاكتولوز استفاده كرد. ثانياً لاكتولوز محيط اسيدي در رودهها ايجاد ميكند و مانع تجمع ميكروبها و توليد سموم ميشود. ثالثاً مستقيماً ميتواند اثر آمونياك توليد شده در روده را خنثي كند به همين علت است كه در صورت يبوست شديد و يا كماي كبدي لاكتولوز را تنقيه هم ميكنند. يكي از دوستانم به علت سيروز دو داروي پروپرانولول و ايزوسوربايد مصرف ميكند. مگر اين دو دارو مربوط به قلب و عروق نيستند؟ اين دو دارو در اصل براي بيماريهاي قلب و عروق ساخته شدهاند ولي با كاهش فشار خون احتمال پاره شدن واريسهاي مري و خونريزي گوارشي را كاهش ميدهند. بنابر اين از داروهاي عمده بيماران سيروزي هستند كه واريس مري دارند. جايگاه داروهاي ادرارآور در بيماران سيروزي چيست؟ براي جلوگيري از تجمع مايع در شكم و پاها از داروهاي افزاينده ادرار استفاده ميشود. اين داروها همچنين به حفظ تعادل داخلي بدن مثل ميزان سديم و پتاسيم خون كمك ميكنند. داروي مناسب در اين شرايط اسپيرنولاكتون (آلداكتون) ميباشد. تحقيقات اخير نشان ميدهد كه مصرف يكجاي اين دارو تأثير بهتري از دوزهاي منقسم در طول روز دارد. مثلاً بجاي مصرف هر 6 ساعت يكبار بهتر است 4 قرص يكجا صبح مصرف شود. فوروسمايد (لازيكس) معمولاً فقط در شرايط حاد مثل آب آوردن شكم و تورم پاها استفاده ميشود. آيا استفاده از قرصهاي مكمل ويتاميني اثر درماني بر سيروز دارد؟ خير، با توجه به رژيم غذايي دريافت برخي ويتامينها محدود ميشود. بنابر اين جهت ممانعت از عوارض كمبود ويتامين از داروهاي مكمل مثل مولتي ويتامين استفاده ميشود. هيچ يك از داروهاي بيماران سيروزي از جمله مولتي ويتامين تأثير درماني بر سيروز ندارند بلكه به جهت بهبود كيفيت زندگي و پيشگيري به كار ميروند. پدرم سيروز دارد و طبق دستور پزشك در مصرف مواد پروتئيني احتياط ميكند. ولي 3 روز است كه پزشك براي او تجويز سرم آلبومين كرده است آيا مگر آلبومين هم جز پروتئينها نيست؟ اجتناب در مصرف مواد پروتئيني مثل گوشت قرمز به علت حضور انواع پروتئينهاست كه ميتواند تبديل به آمونياك يا برخي ديگر سموم شود. آلبومين يكي از پروتئينهاي اساسي در جريان خون است و وظايف مهمي دارد. در بيماران سيروزي به علت اختلال كار كبد توليد آلبومين كاهش مييابد و بيمار احتياج به تزريق آلبومين پيدا ميكند. معمولاً همراه با سرم آلبومين براي جلوگيري از تجمع آب اضافي از آمپول لازيكس هم استفاده ميشود. بايد توجه داشت كه سرم آلبومين جزو داروهاي هميشگي بيمار سيروزي نيست در شرايط خاصي مثل عدم تغذيه صحيح، تورم شكم و پاها و پايين آمدن سطح آن در خون ضرورت مييابد. 2 سال است سيروز دارم و مرتب دارو مصرف ميكنم از 3 روز پيش متوجه افزايش وزن و بزرگ شكم شدهام كه پزشك بجز افزايش داروهاي ادرارآور، آنتيبيوتيك هم تجويز كرد. با توجه به اين كه علائم عفونت در هيچ قسمتي از بدن ندارم چرا بايد آنتيبيوتيك مصرف كنم؟ يكي از علل زمينهساز كماي كبدي عفونتها به ويژه عفونتهاي شكمي است. به همين علت در هر شرايطي كه احتمال عفونت باشد بايد با مصرف آنتيبيوتيك از به وجود آمدن آن پيشگيري كرد. يكي از محيطهاي مناسب براي رشد باكتريهاي آب جمع شده در شكم (آسيت) است بنابر اين در بيماري كه آسيت دارد تا موقعي كه آب اضافي دفع نشده بايد از آنتيبيوتيكها استفاده كرد. از طرف ديگر آنتيبيوتيكها با ريشهكن كردن تجمعهاي ميكروبي روده از تجزيه پروتئينها و توليد آمونياك و سموم ديگر توسط آنها جلوگيري ميكنند. به همين منظور معمولاً از آنتيبيوتيكهاي قوي كه روي عده زيادي از ميكروبها اثر ميكند مثل سيپيروفلوكساسين و مترونيدازول استفاده ميشود. پدرم دچار بزرگي ناگهاني شكم و زردي و رفتارهاي عجيب شده كه پس از بررسي كامل تشخيص سيروز ناشي از هپاتيت C داده شد. شنيدهام دارويي به نام انترفرون براي هپاتيت وجود دارد پس چرا براي پدرم داروهايي بجز آن تجويز شد؟ انترفرون داروي مناسبي براي هر دو هپاتيت B و C است ولي به علت تغييراتي كه در سيستم ايمني ميدهد مصرف آن در بيماران سيروزي با اما و اگرهايي همراه است. در بيماري كه سيروز جبران نشده دارد مصرف انترفرون ممنوع است ولي در سيروز جبران شده يعني بيماري كه علائم باليني حاد و افت هشياري ندارد ميتوان از انترفرون استفاده كرد. خواهرم سيروز ناشي از هپاتيت B دارد آيا مصرف داروي لاميوودين براي او ضرر دارد؟ لاميوودين برخلاف انترفرون در بيمار سيروزي منعي نداد و بدون ترس قابل استفاده است. البته با توجه به آن كه اين دارو تازه به بازار آمده نتايج قطعي آن معلوم نيست ولي به نظر ميآيد در بهبود علائم بيماران سيروزي ناشي از هپاتيت B تأثير بسزايي دارد و در مقابل قطع آن با بازگشت ناگهاني و شديدتر علائم همراه بوده است. آيا داروهاي ضدويروسي سيروز را درمان ميكنند؟ داروهاي ضدويروسي مانع تخريب بيشتر كبد توسط ويروس ميشوند و تأثير اندكي بر بافتهاي فيبروز شده دارند. اگرچه مطالعات نشان داده كه انترفرون تا حدودي از ميزان فيبروز ميكاهد ولي اين به معني بازگشت قطعي به شرايط عادي و بهبود كامل سيروز نيست. رژيم غذايي مناسب براي بيماران سيروزي، چه نوع غذاهايي است؟ بيماران سيروزي بايد از دو عامل پرهيز كنند يكي تجمع مايعات و ديگري مصرف موادي كه منجر به توليد سموم و بار اضافي كار كبد ميشوند. نمك از عناصر مهمي است كه مانع دفع مايعات ميشود بنابر اين بيمار سيروزي بايد محدوديت شديدي نسبت به مصرف نمك اعمال كند. در واقع مصرف نمك چه در موقع طبخ و چه موقع مصرف غذا و يا همراه ميوه و همچنين مصرف تنقلاتي كه حاوي نمك ميباشند براي فرد سيروزي ممنوع است. در شرايط عادي و سيروز جبران شده مصرف مايعات براي بيماران در حد معمول ممنوع نيست ولي در صورتي كه علائم تجمع مايع مثل تورم شكم (آسيت) و تورم پا به وجود آيد بايد در مصرف مايعات هم محدوديت قائل شد. در مورد تجمع سموم بيمار سيروزي بايد از مصرف پروتئينهاي حيواني پرهيز و بيشتر از پروتئينهاي گياهي و مواد نشاستهاي استفاده كرد. من بيمار سيروزي هستم و پزشك گفته در مصرف پروتئينهاي حيواني دقت كنم در چه غذاهايي پروتئينهاي حيواني يافت ميشود؟ پروتئينهاي حيواني در گوشت قرمز (گوسفند و گوساله) و فرآوردههاي مشابه (جگر، كله پاچه، سوسيس و كالباس) و گوشت سفيد (مرغ و ماهي) و تخم مرغ يافت ميشود. گوشت قرمز شامل انواعي از پروتئينهاست كه بيشتر تبديل به مواد سمي ميشوند. بنابر اين پرهيز اصلي بيماران سيروزي عدم مصرف گوشت قرمز ميباشد. در صورتي كه وضعيت بيمار مناسب بوده و علائمي نداشته باشد در حد 2 تا 4 وعده در ماه ميتواند گوشت قرمز مصرف كند. گوشت سفيد خطر كمتري در ايجاد آمونياك و ساير سموم داشته و بيمار ميتواند هفتهاي 3 وعده از مرغ يا ماهي تغذيه كند. تخممرغ منبع خوب آلبومين است. در صورتي كه بيمار از نظر چربي و كلسترول منعي نداشته باشد هفتهاي دو وعده سفيده تخممرغ ميتواند جزو رژيم غذايي او قرار گيرد. براي جايگزيني پروتئينهاي حيواني بايد از چه غذاهايي استفاده كرد؟ ميتوان منابع پروتئين گياهي را جايگزين نمود. حبوبات (لوبيا، ماش و عدس)، سويا و قارچ از منابع غني پروتئينهاي گياهي هستند و ميتوانند تأمين كننده بقيه نياز بيمار سيروزي به پروتئين باشند. البته بيمار سيروزي در روز نبايد بيشتر از يك وعده از پروتئين (چه حيواني و چه گياهي) استفاده كند. شكل آيا مصرف ميوه و سبزيجات براي بيمار سيروزي ضرر دارد؟ برعكس با توجه به محدوديتهاي اعمال شده در زمينه فرآوردههاي غذايي و مصرف داروهاي متعدد و اختلال كار كبد، بيمار سيروزي بايد به حد كافي از ميوه و سبزيجات بهره ببرد تا توازن و تعادل مواد مغذي و ويتامينها در بدن وي حفظ شود. آيا بيمار مبتلا به سيروز هم مثل هپاتيت حاد بايد از مصرف چربيها پرهيز كند؟ با توجه به اختلال كاركرد كبد، هضم و جذب چربيها ممكن است در بيمار سيروزي مختل باشد بنابر اين بهتر است از مصرف غذاهاي چرب به ويژه غذاهاي سرخ كردني و روغنهاي جامد بپرهيزد. يك رژيم مناسب غذايي براي بيماران سيروزي شامل چه غذاهايي است؟ بايد درصد عمدهاي از رژيم بيمار مبتلا به سيروز را مواد نشاستهاي تشكيل دهند. مثلاً استفاده از نان، برنج، سيب زميني و ماكاروني به بيمار سيروزي توصيه ميشود. در طول يك هفته بيمار ميتواند سه وعده (مثل ناهار روزهاي زوج) از مرغ يا ماهي استفاده كند. بقيه وعدهها ميتواند شامل پروتئينهاي گياهي و ميوه و سبزي و مواد نشاستهاي باشد. يك وعده در هفته يا دو هفته هم ميتواند گوشت قرمز ترجيحاً به صورت كباب استفاده كند. آيا مصرف لبنيات در بيمار سيروزي محدوديت دارد؟ مواد لبني هم از پروتئين غني هستند و بايد در مصرف آنها دقت شود. البته پروتئين مواد لبني مثل تخممرغ بيضرر بوده و باعث ايجاد سموم نميشود. بنابر اين مصرف روزانه و در حد متوسط شير، پنير يا ماست ضرري براي بيمار ايجاد نميكند. پسرم مبتلا به سيروز است. شنيدهام كه ميتوان كبد را هم مثل كليه پيوند زد. آيا اينكار امكانپذير است؟ پيوند كبد راه حل قطعي درمان سيروز است ولي چند مشكل عمده بر سر راه آن وجود دارد: اولاً عضو اهدايي جهت پيوند شدن كم بوده و فقط در موارد مرگ مغزي با رضايت اوليا دم ميتوان از كبد متوفي استفاده كرد و مانند كليه، فرد زنده نميتواند كبد خود را اهدا كند. بنابر اين بيمار منتظر پيوند بايد مدتها در ليت انتظار بماند. البته در حال حاضر از پيوند قسمتي از كبد فرد زنده به خوبي استفاده شده است. ثانياً جراحي پيوند كبد طولانيتر و مشكلتر از كليه بوده و به همين نسبت نتايج ضعيفتري از پيوند كليه دارد. ثالثاً بيماران پيوندي مدتها براي جلوگيري از رد عضو پيوندي بايد تحت درمان با داروهايي كه سيستم ايمني را ضعيف ميكنند قرار بگيرند بنابر اين در معرض عفونتهاي فرصت طلب قرار دارند. به همين جهت مراقبت بعد از پيوند بسيار حياتي بوده و گاه هزينهاي بيشتر از خود پيوند دارد. به هرحال در صورت وجود امكانات مالي و عضو لازم، پيوند شدن راه حل مناسبي براي درمان بيماران سيروزي است و در ايران هم در دسترس ميباشد. آيا بيمار سيروزي ناشي از هپاتيتهاي ويروسي پس از پيوند باز هم در معرض خطر دارد؟ پس از پيوند، ويروس هنوز در خون فرد وجود دارد پس باز هم كبد پيوندي را درگير ميكند. ولي مطالعات اخير نشان داده كه مصرف داروهاي ضدويروسي پس از پيوند از تخريب كبد پيوند شده جلوگيري ميكند. به هر حال تحقيقات در اين زمينه بسيار نوپاست و بايد در انتظار آينده بود. من ناقل هپاتيت B هستم چند درصد ممكن است به سرطان كبد دچار شوم؟ گرچه ابتلا به ويروسهاي مزمن هپاتيت ( C و B) يكي از عوامل زمينهساز سرطان كبدي است ولي شانس ابتلا بسيار پايين است. در واقع درصد قليلي از بيماران هپاتيتي به سرطان كبدي دچار ميشوند. بنابر اين ترسي از اين مورد نبايد وجود داشته باشد. پيگيري دائمي فرد ناقل و انجام دورهاي آزمايشات لازم باز هم شانس ابتلا به سرطان را كاهش ميدهد. علائم سرطان كبد چيست؟ مهمترين علامت تشديد علائم سيروز و زرد شدن و عدم پاسخ به درمانهاي معمولي است. علائم عمومي نظير كاهش وزن و اشتها نيز ممكن است ديده شوند. براي تشخيص، روشهاي تصويربرداري مثل سونوگرافي يا Ctscan و نيز برخي يافتههاي آزمايشگاهي مثل بالا رفتن پروتئيني به نام آلفافيتوپروتئين در خون نيز كمك كننده است. آيا درماني براي سرطان كبدي وجود دارد؟ متأسفانه سرطان كبد جزو گروهي از سرطانهاست كه به درمانهاي رايج سرطان مثل شيمي درماني و پرتودرماني خوب جواب نميدهد. انجام اقدامات حمايتي براي بهبود كيفيت زندگي بيمار تنها درمان موجود فعلي براي سرطانهاي كبدي است. آيا احتمال ابتلا به سرطان در تمام هپاتيتهاي مزمن يكسان است؟ عوامل مختلفي در ابتلا به سرطان كبد دخيل هستند. يكي از مهمترين عوامل سيروز است بنابر اين چون هپاتيت C بيشتر به سيروز منجر ميشود احتمال ابتلا به سرطان هم در آن بيشتر از هپاتيت B است. در صورتي كه سيروز ناشي از مواد شيميايي باشد شانس ابتلا به سرطان كبدي بيشتر ميشود. عوامل منطقهاي و نژادي و خانوادگي (مثل سابقه ابتلا بستگان نزديك به سرطان كبد) نيز در ابتلا به سرطان مؤثرند. |
گاهى هاى مردم در مورد سرطان ها بسيار كم و نامناسب است. پژوهشى كه اخيراً از سوى انجمن سرطان امريكا منتشر شده است نشان مى دهد 70% مردم به غلط تصور مى كنند كه در ابتلا به سرطان، سابقه فاميلى مهمتر از سن است، در حالى كه سن مهم ترين عامل منفرد سرطان است. 38% مردم معتقد بوده اند كه سرطان نخستين عامل تهديد كننده آنان است در حالى كه پژوهش هاى علمى مهم ترين عامل مرگ و مير را بيمارى هاى قلبى معرفى مى كنند. 87% ادعا كرده اند كه در مورد سرطان به اندازه كافى اطلاعات دارند، در حالى كه بسيارى نمى دانستند كه براى بيماريابى سرطان از چه موقع و هر چند وقت يكبار بايد به پزشك مراجعه كنند. پس از 40 سالگى طبق يك برنامه منظم بايد براى معاينه و آزمايشات در مورد سرطان به پزشك مراجعه كرد.
از جمله ناآگاهى هاى ديگر آنكه 32 درصد افراد نمى دانستند كه مردان بيشتر از زنان در طول عمر خود در معرض ابتلا به سرطان هستند. همه اينها لزوم اطلاع رسانى بيشتر به مردم در زمينه هاى بهداشتى را نشان مى دهد. از جمله بايد بدانند عدم مصرف سيگار و مشروبات الكلى، محدود كردن غذاهاى چرب، مصرف بيشتر ميوه و سبزيجات، ورزش منظم، حفظ وزن مناسب و دورى از آفتاب در پيشگيرى از سرطان مؤثرند. سرطان سرطان نوعي اختلال در سرعت تكثير و تمايز سلولي است كه مي تواند در هر بافتي از بدن و در هر سني رخ دهد و با حمله به بافت هاي سالم بدن موجب بيماري شديد و در نتيجه مرگ شود . سالانه در اثر ابتلا به انواع سرطانها افراد بسياري از بين مي روند اين بيماري پس از اختلالات قلبي عروقي دومين علت شايع مرگ و مير در جهان و ايران است . از مهمترين عوامل موثر در ايجاد سرطان مي توان به موارد زير اشاره نمود كه در اين بين برخورداري از عادات غذايي خاص به طور روز افزوي به عنوان علت سرطان مطرح ميشود . 1 – عوامل فيزيكي بخصوص اشعه ماوراي بنفش ( نور آفتاب ) و پرتوهاي يونيزه كننده ( تصوير برداري تشخيصي و انفجارات اتمي ) . 2 – عوامل شيميايي موادي مثل آهن ، نيكل ، كروم ، آرسنيك ، هيدروكربورها ، آروماتيك ، قطران ، پنبه نسوز ، بعضي از رنگها ، حشره كش ها ، نگهدارنده هاي مواد غذايي مانند نيتريت ، بعضي از قارچها مثل آسپرژيلوس ، بعضي از داروها مثل Des ، سيگار و ذرات معلق موجود در هواي شهرهاي صنعتي و مدرن . 3 – عوامل ارثي استعداد خانوادگي و آمادگي ژنتيكي بخصوص در ابتلا به سرطان هاي معده ، پستان ، روده بزرگ ، ريه و رحم موثرند . خطر سرطان بيشتر است مثل سندرم داون يا منگوليسم كه شانس ابتلا به سرطان خون در اينها بيشتر است . 4 – عوامل ويروسي بخصوص سرطان هاي دهانه رحم ، حلق و بيني و نوعي از سرطان خون . 5 – سن فرد در افراد مسن ، به علت اينكه هم سيستم ايمني ضعيف مي شود و هم به مرور زمان تغييراتي در هسته سلو لها حاصل مي شود ، شيوع سرطانها افزايش مي يابد . البته بعضي از سرطان ها فقط در سنين پايين بروز مي كند و برخي ديگر نيز فقط مختص سنين جواني هستند . 6 – منطقه جفرافيايي ديده شده است كه بعضي از انواع سرطانها در يك منطقه جغرافيايي بيشتر ديده مي شوند ، به عنوان مثال سرطان مري در شمال ايران و سرطان معده در كشور ژاپن شايع تر است . 7 – نحوه تغذيه و وضعيت فرهنگي و اقتصادي ازدواج در سنين پايين يكي از عوامل مهم در ايجاد سرطان دهانه رحم است . بر عكس سرطان پستان در افرادي ديده ميشود كه ازدواج و حاملگي در سنين بالا داشته اند . قابل ذكر است كه عمل شيردهي جنبه محافظتي در برابر سرطان پستان دارد . سرطان آلت تناسلي در مرداني كه ختنه نشده اند ديده مي شود . بيشتر سرطان ها با شيوع بالتري در مردان ، طبقات پايين اجتماع ، جوامع شهر وافراد مسن روي مي دهند . تغذيه نامطلوب و نا مناسب در ايجاد سرطان هاي روده بزرگ مقعد و پستان نقش بسزايي دارد . سيگار كشيدن ، تغذيه بد و ورزش نكردن ، همه باعث ضعف سيستم ايمني مي شوند . يك زندگي پر از جنجال واسترس نيز همين اثر را دارد . اكثر افراد با اگاه شدن از ابتلا به سرطان دچار ترس زيادي مي شوند ، بطوري كه در اثر فلج احساسس و رواني حاصله ضعف ايمني آنها تشديد مي يابد . اميدوار بودن به زندگي و داشتن روحيه اي بالا حتي مي تواند يك بيماري بدون علاج را بهبود بخشد . در جمعيت هايي كه ميزان سبزي ها و فيبر ( سلولز غيرقابل جذب ) در رژيم غذايي آنها كم است . ميزان بروز سرطان روده بزرگ افزايش مي يابد . شواهد نشان مي دهد كه احتمال بروز اين سرطان ها در بين افرادي كه از رژيم گياهي تبعيت مي كنند ، پايين تر است . چربيها احتمالاً خطر سرطان روده بزرگ ، پستان و پروستات را افزايش مي دهند ، اما در اين بين ، رابطه سرطان پستان با رژيم هاي پرچرب محتمل تر است . عده اي عقيده دارند كه برخي افزودنيهاي خوراكي ( مواد شيميايي خاص براي ايجاد رنگ و طعم غذاها ) سرطان زا هستند و عده اي ديگر اثر آنها را محافظتي مي دانند . مصرف غذاهاي دودزده مانند ماهي دودي كه حاوي بنزوپروپن مي باشد ، با بروز سرطان و برعكس كمبود كالري دريافتي از آن پيشگيري نمايد . چاقي ممكن است خطر بروز سرطان رحم را افزايش دهد و مصرف زياد مشروبات الكلي با پيدايش سرطانهاي دهان ، حلق ، حنجره و مري در ارتباط است . البته از آنجا كه افراد معتاد به مشروبات الكلي اغلب به مصرف دخانيا نيز عادت داشته و از كمبودهاي تغذيه اي و ويتامين ها برخوردارند ، نقش الكل در ايجاد سرطان را تقويت مي كنند . اعتقاد بر اين است كه الكل و كمبودهاي تغذيه اي ناشي از مصرف آن ، احتمال بروز سرطان را با افزايش سرطان زايي تنباكو بالا مي برد . كمبود برخي از مواد غذايي نيز ممكن است احتمال بروز سرطان را . به عنوان مثال ، سرطانهاي روده بزرگ و پستان با كمبود ويتامينهاي A,b ( ريبوفلاوين ) و C در ارتباط مي باشند . بعضي از غذاها ممكن است اثر محافظتي در برابر سرطان داشته باشد كه از جمله اينها مي توان به افزودنيهاي غذايي مثل هيدروكسي تولوئن بوتيله و هيدروكسي آنيزول بوتيله اشاره نمود . عده اي از محققين عقيده دارند كه ويتامين هاي A ,b,c در حقيقت اثرات ضد سرطاني دارند ، هر چند گزارشهاي منتشر شده در اين مورد ضد و نقيض هستند . همچنين مشخص شده كه ميكرو ارگانيسم هاي لاكتو باسيلوس بوولگاريس و استروپتوكوكوس ترموفيلوس كه در ماست يافت مي شود ، تكثير سلولهاي توموري رامهار مي كنند . مصرف ويتامين E فولات ها و شبه كاروتن ها ( وابسته هاي شيميايي ويتامين A ) نير توصيه شده است . سرطان چيست ؟ سرطان يك بيماري است . اين بيماري وقتي ايجاد مي شود كه سلولهاي يك عضو يا بافتي از بدن به طور غير طبيعي رشد و تكثير پيدا كنند . اين سلولهاي غيرطبيعي معمولاً توده اي ايجاد مي كنند كه غده ناميده ميشود . اما گاهي هم اين سلولها بدون ايجاد رشد و تومور رشد و گسترش پيدا مي كنند ، بدين ترتيب كه از طريق گردش خون يا لنف به نقاط ديگر بدن تهاجم نموده و موجب پيشرفت بيماري مي شوند . آيا همه تومورها بدخيم ( سرطاني ) هستند ؟ نه . تومورهايي كه فقط در يك نقطه از بدن ايجاد شده و به ديگر نقاط تهاجم نكنند ، سرطاني نيستند . اين تومورها خوش خيم ناميده مي شوند . اما آنها هم مي توانند به طور جدي ايجاد بيماري كنند . مثل وقتي كه در مغز يا ديگر سطوح بسته ي بدن ايجاد مي شوند . تومورهايي كه تمايل به تهاجم و خراب كردن سلولها و بافتهاي مجاور را داشته و به سرعت در تمام بدن گسترش پيدا مي كنند ، سرطاني هستند . اين تومورها بدخيم ناميده مي شوند . آيا سرطان فقط يك بيماري است ؟ نه كله سرطان به بيش از 100 بيماري كه در آنها سلولها رشد و تكثير غيرطبيعي و خارج از كنترل دارند ، اطلاق مي شود . خيلي از سرطانها اگر زود تشخيص داده شده و تحت معالجه قرار گيرد . قابل درمان مي باشند . لوسمي چيست ؟ لوسمي يك نوع سرطان خون است كه در آن گلبولهاي سفيد خون بسيار زياد مي شوند . آيا بچه ها هم سرطان مي گيرند ؟ بله ، اما نه به اندازه ي بزرگسالان . لوسمي بيشترين سرطان را در بچه ها شامل مي شود . سرطان چهارمين علت مرگ در كودكان بعد از بيماريهاي نوزادي ، ناهنجاريهاي ارثي و تصادفات مي باشد . آيا سرطان در زنان و مردان يك جور است ؟ بله ، به جز سرطان هايي كه در اندام هاي جنسي به وجود مي آيد . اما ميزان ابتلا به سرطان هاي مختلف در زنان و مردان ، ممكن است به يك اندازه نباشد . آيا خانمهايي كه زايمان كرده اند كمتر از آنهايي كه بچه دار نشده اند ، به سرطان مبتلا مي شوند ؟ به نظر مي رسد كه در مواردي اين طور باشد . خانمهايي كه هرگز زايمان نكرده اند در ابتلا به سرطان سينه مستعدتر از خانمهاي بچه دار مي باشند . خانمهايي كه رابطه جنسي زيادي دارند . بيشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان دهانه رحم هستند . سرطان با چه سرعتي پيشرفت مي كند ؟ اين فرق مي كند . انواع مختلف سرطانها رشد و گسترش متفاوتي دارند . حتي سرعت پيشرفت يك نوع بيماري از يك شخص تا شخص ديگر ، ممكن است متفاوت باشد . سرطان چطو در نقاط ديگر بدن پخش ميشود ؟ گسترش سرطان در بدن كه متاستاز ناميده مي شود به صورت هاي زير اتفاق مي افتد : 1 – سلولهاي سرطاني از بافت يا عضو منشاء به بافتهاي مجاور حمله كرده و آنها را مبتلا مي كنند . 2 – سلولهاي سرطاني از طريق رگهاي لنفاوي به عقده هاي لنفي رسيده و از آنجا به نقاط مختلف بدن مي رسند . 3 – سلولهاي سرطاني وارد دستگاه گردش خون شده و در تمام بدن پخش مي شوند . آيا سرطان در حال افزايش است ؟ درصد موارد جديد سرطان تشخيص داده شده در جهان ، در حال افزايش سالانه است . براي مثال بين سالهاي 1970 تا 1988 موارد ابتلا به سرطان به ميزان 2/1% در مردان و 3/0% در زنان افزايش سالانه داشته است . يک علت اين افزايش احتمالاٌ تغيير ميانگين عمر مردم است . بدين معتي كه مردم بيشتري امكان زندگي طولاني تري پيدا كرده اند ، بنابراين به سنيني كه سرطان شيوع بيشتري دارد ، مي رسند. جالب است كه توجه شود در طول اين دوره 18 ساله ، سرطانهاي ريه ، ملانوما و سرطانهاي لنفاوي در زنان و مردان افزايش پيدا كرده است . درصد سرطان كولوركتال در مردان تغييري نداشته اما در سرطانهاي معده در ميان زنان و مردان و به مقدار كمي سرطان دهانه رحم دربين زنان كاهش مشاهده مي شود . آيا ميزان مرگ در اثر سرطان در زنان ومردان متفاوت است ؟ بر طبق بررسي سال 1991 ، به نظر مي رسد مردان بيشتر از زنان به علت ابتلا به بيماري سرطان ، جان سپرده اند ، آمار به دست آمده به صورت زير مي باشد : چگونه ميزان مرگ و مير ناشي از سرطان با علل ديگر مرگ مقايسه مي شود ؟ سرطان دومين عامل مرگ و مير در کشور های توسعه يافته بعد از بيماريهاي قلبي – عروقي مي باشد و در کشورهايی مانند کشور ما علت سوم يا چهارم است.. چه مقدار احتمال دارد كه من سرطان بگيرم ؟ با فرض اينكه روند شيوع سرطان در همين حد بماند حدود 35% احتمال دارد كه شما در طول زندگي تان به يكي از انواع سرطان مبتلا شويد . اين برآورد شامل سرطانهاي پوست نمي شود . اگر شما زن هستيد ، حدود 10% خطر مبتلا شدن به سرطان سينه ، 6% خطر ابتلا به سرطان كولوكتال و بيش از 3% خطر ابتلا به سرطان ريه شما را تهديد مي كند . اگر مرد هستيد ، 8% خطر ابتلا به سرطان پروستات ، حدود 6% خطر ابتلا به سرطان كولوركتال و حدود 9% خطر ابتلا به سرطان ريه ( بخصوص اگر سيگار مي كشيد ) شما را تهديد مي كند . عوامل ايجاد كننده و ممانعت كننده ي سرطان چه چيزي موجب سرطان مي شود ؟ علل ايجاد بسياري از انواع سرطان هنوز نا شناخته است . اما تحقيقات به طور قوي اين فرض را تأئيد مي كنند كه حدود 80% از همه ي انواع سرطان ، بستگي به شيوه زندگي دارد . براي مثال عاداتي مانند سيگار كشيدن شما ، غذايي كه مي خوريد و مدت زماني كه در معرض نور خورشيد قرار مي گيريد ، هم همي توانند بسيار مهم باشند . سرطانهايي كه به اين علل ايجاد مي شوند ، ممكن است با تغيير شيوه و عادات و انتخاب روش سالمتر زندگي ، كاهش پيدا كنند . مواد شيميايي صنعتي مانند ، پنبه ي نسوز ، ميتل كلرايد و بنزن خطر ابتلا به بعضي از انواع سرطانها را افزايش مي دهند . چه ارتباطي بين رژيم غذايي و سرطان وجود دارد ؟ رژيم غذايي شامل فيبرهاي گياهي ، سبزيجات و ميوه ها مي توانند خطر ايجاد بعضي از سرطانها را كاهش دهند . رژيم غذايي پرچربي ، الكل و سيگار ، غذاهاي كنسرو شده ، كه داراي نيتريت هستند ، و غذاهاي نمك سود به افزايش بعضي از انواع سرطان ها منتهي مي شوند . تحقيقات نشان مي دهد كه افزايش سرطان سينه و كولوركتال به رژيم غذايي پرچربي مربوط است . چاقي در خانمها به خصوص در دوران بعد از يائسگي ، باعث افزايش ابتلا به سرطان آندومتر ( جسم رحم ) مي شود . ورود مقدار زيادي الكل به بدن همراه با سيگار ، خطر ابتلا به سرطانهاي دهان ، حلق ، ناي ، مري و مجاري فوقاني تنفسي را به مقدار زيادي افزايش مي دهد . سيگار ، مواد داراي نيتريت و غذاهاي نمك سود ، موجب افزايش خطر ابتلا به سرطان معده مي شوند . از طرف ديگر، غذاهايي با مقدار زياد الياف گياهي مي توانند باعث محافظت بدن در مقابل سرطان كولوركتال ، معده و مري و در درجه ي بعد سرطانهاي ريه ، دهان ، حلق و مثانه باشند |
الگوهای درمانی سرطان گردن رحم
الگوهای درمانی بيماری سرطان گردن رحم بستگی به نوع سرطان، وضعيت بيماری در شروع درمان، سن، وضعيت سلامت عمومی و چگونگی واکنش بيمار به نوع درمان دارد. با توجه به سن و وضعيت سلامت بيمار ممکن است يک يا ترکيبی از الگوهای درمانی زير بکار گرفته شود: ۱- جراحی – الگوی درمانی محل ضايعه است و با توجه به وضعيت و دامنه گسترش ضايعه اعمال میشود. در شرايطی که سرطان هنوز محدود به ناحيه گردن رحم باشد و بيمار تمايل به تشکيل خانواده داشته باشد تنها ناحيه تراريخته گردن رحم با عمل جراحی برداشته میشود. در جراحی "هيستروکتومی ساده" (خارج کردن رحم) محل ضايعه مورد درمان قرار می گيرد و طی آن، تمامی رحم برداشته می شود و يا با توجه به دامنه گسترش ياخته های سرطانی مهاجم، شيپور و تخمدانها نيز برداشته می شود. در برخی موارد رحم، شيپور و تخمدان و غدد لنفاوی اطراف رحم نيز برداشته می شود که به آن "هيستروکتومی ورتهام" (Wertheim) گفته می شود. ۲- پرتو درمانی يا راديوتراپی: اگر تومور، بافتهای مجاور را در بر گرفته باشد و يا انجام جراحی برای بيمار مناسب نباشد، الگوهای درمانی وسيع تری مانند راديوتراپی پی گيری می شود. هدف از راديوتراپی کنترل رشد سلولهای سرطانی است. تابش اشعه به محل تومور ممکن است به صورت خارجی يا داخلی باشد: • راديوتراپی خارجی: در اين روش بيمار در معرض تشعشع قرار می گيرد. اشعه از چند زاويه مختلف از خارج از بدن به تومور هدايت می شود. اين روش کاملا بدون درد است و به مدت ۷ تا ۸ هفته ادامه دارد. ولی بيمار از عوارض جانبی مانند تحريک پذيری مقعد، اسهال و خستگی مفرط ناشی از تابش پرتو شکايت می کند. اثرات اشعه ممکن است واکنشهای پوستی به صورت التهاب، خارش، سوزش، ترشح يا پوسته پوسته شدن پوست را به دنبال داشته باشد. تهوع، استفراغ، بی اشتهايی و آسيبهای عروقی و تنفسی می تواند از ديگر عوارض جانبی راديوتراپی باشد. همچنين راديوتراپی ممکن است باعث سرکوب سيستم خونساز بدن و کاهش گلبولهای سفيد و ضعف سيستم ايمنی بدن و نهايتا بروز عفونت شود. • راديو تراپی داخلی يا براکی تراپی (Brachytherapy): براکی تراپی برای رساندن مستقيم مقدار زيادی اشعه به ضايعه بدخيم است. در اين روش، در اتاق عمل با استفاده از سرنج های نازک مواد يونيزه به بدن بيمار تزريق می شود. اين نوع راديو تراپی نيز بيشتر عوارض جانبی راديوتراپی خارجی را دارد. راديوتراپی داخلی يا خارجی اغلب قبل از اقدام به عمل جراحی جهت کوچک کردن ضايعه اشعه تجويز می شود. ۳- شيمی درمانی: يک درمان عمومی است و جهت از بين بردن ياخته های سرطانی پراکنده مورد استفاده قرار می گيرد. شيمی درمانی جهت پيشگيری از عود بيماری و مواردی که سرطان در بدن پخش شده تجويز می شود. استفاده از داروهای شيميايی منجر به انهدام سلولهای سرطانی می شود. عوارض جانبی شيمی درمانی عبارتند از: حالت تهوع و استفراغ، ريزش موی سر و ابرو، کاهش گلبولهای سفيد خون، ضعف سيستم ايمنی و دفاعی بدن، عفونت، احساس درد، خشکی دهان و پوکی استخوان، کمخونی، و کاهش تعداد گلبولهای قرمز خون که ممکن است سبب خستگی، سرگيجه و احساس سرما در بيمار شود. اسهال و يبوست، و سفتی و خشکی مفاصل از ديگر عوارض جانبی شيمی درمانی است. روشهای نوين در تشخيص و درمان سرطان گردن رحم همانطور که پيشتر اشاره شد، سرطان گردن رحم ارتباط شناخته شده ای با آلودگی ويروس پاپيلومای انسانی (Human Papilloma Virus) دارد. اين ويروس ازطريق رابطه جنسی منتقل می شود و شرايط رفتاری ناسالم جنسی احتمال آلودگی به آن را افزايش می دهد و اغلب به عنوان يک پيامد عفونت ويروسی تلقی می شود. ويروسهای پاپيلومای انسانی ويروسهای القا کننده سرطان هستند که قابليت تغيير دادن شکل سلولی را که آلوده میکنند، دارند و در نتيجه منجر به تکثير خارج از کنترل سلولهای مورد نظر میشوند. اين تکثير فزاينده موجب تومور يا سرطان میشود. ويروسهای پاپيلومای انسانی مجاری تناسلی به دو دسته "کم خطر" و "پر خطر" تقسيم می شوند و تنها گروه "پر خطر" ويروس پاپيلومای انسانی مجاری تناسلی توانايی ايجاد ديسپلازی و يا سرطان گردن رحم را دارند. از روشهای نوين در تشخيص و درمان سرطان گردن رحم آزمايش "هيبريد" است که نوع ويروس را مشخص می کند و از آن برای تصميم گيری درباره نوع درمان سرطان گردن رحم استفاده میشود. از ديگر پيشرفتهای پيشگيری از سرطان گردن رحم توليد واکسن عليه ويروسهای "پرخطر" است که در حال حاضر مرحله دوم کارآزمايی بالينی را گذرانده و اميد است در چند سال آينده برای عرضه و استفاده گسترده آماده شود. سرطان گردن رحم يکی از شايعترين علل مرگ ناشی از سرطان در زنان است در حالی که در صورت تشخيص به موقع، قابل درمان است. معاينات منظم و دوره ای آزمايش پاپ اسمير يکی از موثرترين اقدامات پيشگيرانه سرطان رحم و يا تراريختگی پيش سرطانی ياختههای گردن رحم (ديسپلازی) است و الگويی موفق در کاهش ميزان بروز و تلفات ناشی از سرطان گردن رحم بشمار می رود. |
سرطان چیست؟
|
فلفل تند قاتل سلولهای سرطان پروستات دکتر پرويز قديريان سه شنبه, ١۵ ارديبهشت ١٣٨٨ مواد موجود در فلفل تند می تواند با قدرتی زیاد سلولهای سرطان پروستات را از بين ببرد . دانشمندان آمریکایی در تجر به ای علمی ثا بت کردند که این ماده تند و سوزان می تواند تا حدود ٨٠ درصد سلولهای سرطان پروستات را در آزمایشگاه از بين ببرد. در ضمن خورانيدن مقداری از فلفل تند به موشهای آزمایشگاهی که به سرطان پروستات دچار بود ند سبب از بين رفتن تقریبا همه سلولهای سرطانی گردیده و سلولهای باقيمانده را نيز به صورتی کنترل می کند که نمی توانند تکثير نمایند. پژوهشگران اسپانيایی با استفاده از یافته های مورد بحث دنباله تحقيقات علمی را در زمينه مصرف فلفل تند و از نقش Capsaicin بين رفتن سلولهای سرطانی ادامه دادند و دریافتند که پنج ژن مخصوص در بدن انسان در عملکرد دارند و در نهایت از بروز یا پيشرفت سرطان جلوگيری می کنند . در این ميان مقدار و چگونگی فعاليت هورمون موثر PSA مردانه تستوسترون نيز نقش دارد و در تقليل آنتی ژن است. پژوهشگران دیگر هم اثراتcaspsain را بر روی دیگر سرطانها مانند سرطان ریه، سينه و نو عی سرطان بدخيم پوست بررسی نموده اند که همگی حاکی موفقيت هایی است در درمان این سرطانها. در ضمن این بررسيها نشان می دهد افرادی که در رژیم غذایی روزانه خود مقداری فلفل تند منظور می دارند کمتر به سرطان دچار می شوند. تحقيقات علمی دیگر ثابت نموده که خوردن فلفل تند به همراه صبحانه سبب می گردد که شخص در وعده های بعدی غذا در روز، کمتر غذا بخورد و همين موضوع نه تنها از زیاد شدن وزن جلوگيری می کند بلکه باعث کم شدن وزن بدن می گردد . جالب این که در بعضی از پروژه های تحقيقاتی معلوم گردیده که خوردن فلفل در درمان زخم د ستگاه گوارش مو ثر است و گردش خون را در معده افزایش می دهد . علاوه بر این مصرف فلفل تند در درمان عفونت های سينوس ها موثر بوده و در ضمن سبب تقویت قلب و عروق می شود . فلفل ادویه ایست که در تغيير مزه غذا نقشی مهم دارد و کيفيت آن را بالا می برد. خانمها! گردو بخورید تا به سرطان سينه دچار نشوید در یکصدمين سالروز انجمن تحقيقات سرطان آمریکا یکی از پژوهشگران دانشگاه مارشال اعلان کردند که خوردن مقداری گردو در روز می تواند از بروز سرطان سينه جلوگيری کند . در یک بررسی علمی بر روی دو گروه از موشهای آزمایشگاهی معلوم گردید که رژیم غذایی حاوی مقداری گردو فلفل تند قاتل سلولهای سرطان پروستات بروز سرطان سينه را در موشهای آزمایشگاه به تعویق می اندازد یکی از دلائل مهم ضد سرطانی مغز گردو، وجود اسيدهای چرب امگا ٣ با کيفيت بالا در آن است . در ضمن دانشمندان این بررسی علمی معتقدند که علاوه بر اسيد چرب امگا ٣ ترکيبات ضد سرطانی موجود در مغز گردو می توانند در پيشگيری سرطان موثر باشد. در مغز گردو آنتی اکسيدان و نوعی هورمون گياهی به وجود دارد که به این غذا مقام مخصوصی می دهد. Phytosterols نام گردو همچنين می تواند در سوخت و ساز قند در بدن مفيد بوده و از بيماری قند جلوگيری نماید و با تمام خواص ذکر شده در بالا می تواند در سلامتی قلب و عروق نقش آشکاری داشته و از مرگ و مير زودرس جلوگيری کند. دانشمندان ژاپنی با مطالعه ای بر روی مغز گردو ثابت کرده اند که پلی فنول مو جود در مغز گردو قادر است از صدمه بافت های کبد که در اثر سموم غذایی و روش زندگی نا سالم و محيط زیست به بدن وارد می شود، جلوگيری نماید . خوردن سالاد سبزی به همراه مقداری مغز گردو می تواند در هضم و جذب مواد غذایی موجود در است و سلينيوم غذا به همراه E سالاد، مخصوصا سلينيوم کمک نماید چون گردو حاوی مقدار زیادی ویتامين و مقداری چربی بهتر جذب بدن می گردد . برای جدا کردن پوست قهوه ای رنگ روی مغز گردو که حاوی E ویتامين مقدار زیادی تاتن است و در جذب آهن اختلال به وجود می آورد، بهتر است مغز گردو را برای مدتی در آب نيم گرم و نمک خيس کرد تا این پوست به راحتی جدا شود. |
اکنون ساعت 01:28 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)