![]() |
هه رچه ند کرماشانیم به لام هیچیک له کرماشان نازانم
تا بگات به محله کانی!!! چون له کرماشان نه بووم مناله کان پیم ئیژن کرماشانی پاکتی:d |
نقل قول:
|
تقریبا میشه گفت اکثر محله های جدید توی این لیست هست.اگه جایی بازم محله های جدیدتری بودن سعی میکنم اینجا توی تالار بزارم.
|
من یکی از دوستام شهرک باهنر زندگی میکنه...
|
در داخل پرانتز ها تلفظ محلی رایج در کرمانشه رو براتون نوشتم.
آبشوران (عاشورا) اربابی (ارواوی) بازارزرگرها (بازار طلا فروشا) باغ دلگشا (دلگشا) چال حسنخان (چاله سه خان) چنانی در مورد چنانی من 2 تعبیر شنیدم. 1. میگن چون در قدیم نانوایی بزرگی بوده و مردمی که توی نوبت بودن از هم میپرسیدن که چن نانی (یعنی چند تا نان میخوای؟)، این محله بعدا معروف شده به چنانی. 2. تعبیر دیگه میگه که چون اولین جاهایی که تاکسی داشته در زمان قدیم،این محله بوده و در واقع پاتوق تاکسی ها بوده و رانندگانی که منتظر مسافر بودن،هرگاه عده ایی رو میدیدن از اونا می پرسیدن که چنانی؟( یعنی چند نفرین). سراب قنبر (سرآو قمر) کاشی کاری (تی بی تی) کلحواس (کله واس) محله های جدید : آریاشهر (شهرک سجادیه) چقامیرزا (چیا میرزا) شش بهمن ( 22 بهمن) |
هیوا خان اگه اسمای قدیمیشون رو هم بنویسی خیلی جالب میشه
مثلا شریعتی اسم قدیمش پهلوی بوده و خیلی جاهای دیگه که اسمشون جالب بوده |
چشم،اما متاسفانه زیاد اسمهای قدیمیه بلد نیستم.امیدوارم بقیه دوستانی که اطلاعاتی دارن در اختیار همه بزارن.
اما میدانم میدان غدیر همون میدان شهنازه! میدان جهاد = میدان شهرداری |
ممنون خیلی زحمت کشیدی:53:
|
میدان جمهوری اسلامی > میدان تاجگذاری
میدان آیت الله کاشانی > میدان مصدق میدان انقلاب(اگر اشتباه نکنم)>میدان شهرداری میدان آزادی>میدان گاراژ حالا یادم بیاد اینو ویرایش میکنم |
كوچه ثبت از محله هاي قديم كرمانشاه رو فراموش كرديد! البته الان كوچه نيست يه بلواره ولي معروف بود به كوچه ثبت!
|
و بالا ترین قسمتش هم میگن بالای تپه
بالای پل هم بین چار راه اجاق و شهناز ه هنوز میگن بالای پل .فک کنم اونجا آبشوران بوده و پلی روی آب بوده که میگن بالای پل |
آفرين فرانك خانوم! معلومه اونجا ها رو خوب ميشناسيد! آره بالاي تپه بهش ميگن!!از اونجا به بعد يادمه ديگه بيابون بود همون جايي كه الان شهرك بعثت هست ! و منبع آب اون موقع نبود!(قبل انقلاب)يادمه انقلاب كه پيروز شد يه روز صبح مردم ريختن همه زمينها رو قطعه بندي كردن!! حتي كوچه هم نگذاشته بودن!!!...همسايمون به پدرم ميگفت شما هم بيان !! پدرم مسخرشون ميكرد ...بعد از ظهر همون روز ارتش ريخت همه رو بيرون كرد...زمينها متعلق به پادگان صالح آباد بود آخه!!ايام كودكيمون توي اون بيابونا گذشت !! سيزده بدر هم گاهي ميرفتيم توي بيابوناي اونجا! پر از پيچك و شنگ و ...اينا بود...يادش بخير!!..
|
نقل قول:
|
اسم قدیم خیام هم سنگ معدن بوده
|
خانم روناک محله ما غصب نکو برای خودت سعدی سنگ معدن بوده
(اشتباه میکنم؟ ) راستی کسی میدونه قدیما خیابان سعدی بین چارای حسین اباد و شیرخورشید دو طرفه بوده ؟ الان یه طرفه س او موقع ها دو طرفه بوده فکر کنم خیامم دو طرفه بوده .. چون او موقع ماشینا کم بوده .. |
تکیه معاون الملک کجاست؟
تا حالا نرفتم، خیلی مشتاقم که یه روز برم و از نزدیک ببینم کسی آدرس دقیقشو میدونه؟ |
والا من میگم اگه بیگلربیگی رو ندیدی اول اونو بری ...
معاون .... میری وزیری یه مسیر هست که منتهی میشه به حدفاصل میدان شهناز و قسمتی که میخوره به کتابفروشی دانشمند شما برو وزیری تابلو زدن از مردمم بپرس به نظرم بهترین سیستمیه که میتونی اینجا رو پیدا کنی . |
خیلی ممنون امپراطور |
بله درسته دانشمند پشت پاساژ سعیده همون پاساژه که واسه مامانا زیاد مغازه دوست داشتنی داره و برای بچه ها هیچ نداره و نصف دوران کودکی من در بازار در پاساژای اینچنین سپری شد !
حالا از اون خیابون بیا به انتهاش سمت چپ (بالا) میره به میدون شهناز درسته ؟ سمت راست میره 4رای اجاق مستقیم میره به یه خیابونی که بازار عمده فروشاست اخر اون بازار میخوره به وزیری اما شما نرسیده به وزیری توی همین راسته سمت راست به معاون الملک میخوری.. بیگلربیگی ... برو سبزه میدون .... یا مسجد جامع بپرس راهنماییت میکنن توی کوچه س . |
منم گمش کردم کوروش چه سخت آدرس میده
آدرس سر راست از چهار راه اجاق مستقیم به طرف شهناز میای بالا سمت چپ بریدگی. اسمش هست بالای پل آبشوران .چند صد قدم میری میرسی تکیه معاون داستان ساختشم قسمت شهر من کرماشان گذاشتم جالبه . |
نقل قول:
|
يادش بخير بالاي تپه !! نميدونم كسي يادش مياد يانه توي محله ما(همونن بالاي تپه) و اطراف كوچه ثبت! البته بايد بگم همه مناطق كرمانشاه وسيله نقليه رايج الاغ(خر ) بود كه به صورت كارواني و يا تكي در محله هاي كرمانشاه ديده ميشدن اگه آدم سر به زيري بودي در جاي جاي كوچه ها پهن الاغ زمين رو منقش كرده بود و بوي فاجعه باري ميداد!! يادمه بچه هاي شيطون محلمون اغلب از الاغهايي كه خسته و كوفته از جايي كه بار آورده بودن بر ميگشتن ،سواري ميگرفتن و من هميشه غبطه ميخوردم كه چرا نميتونم اين كار رو بكنم!! نفت ،هندوانه ،سبزي ، مصالح ساختماني ....و هر آنچه فكرشو بكنيد توسط اين الاغهاي ربان بسته به درب منازل حمل ميشد!! ابراهيم گچي يكي از مصالح فروشان نزديك محله مابود كه تخصصش فروش گچ بود و يكي از اون كاروانها رو هدايت ميكرد!!!
اونايي كه هم سن من هستن يادشونه كه سوراخ بيني الاغها رو اغلب پاره ميكردن !! من اون موقع ها از بزرگترا شنيده بودم كه به خاطر تنفس بهتر اين كارو ميكردن! ولي من هميشه به خاطر اين كار دلم براي الاغها ميسوخت !! خيلي قيافه هاي مظلومي داشتن!! مخصوصاً اون دسته از الاغهايي كه باهاشون نفت كوره هاي نانوايي ها حمل مي شد!! آخه اون موقع ها گاز نبود و نانوايي ها با نفت كوره كار ميكردن!! چه كثافت كاري بود!! اون الاغهاي بيچاره هميشه بوي نفت ميدادن!! موقعي كه توي صف اون نانوايي ها ساعتها منتظر بودم توجهم بيشتر به الاغها جلب مي شد ميديدم مگسهايي رو كه روي بدنشون مي نشستن رو با دمهاشون مي پروندن و يا با لرزش پوست بدنشون اونا رو فراري ميدادن!!! باور كنيد ديونه نشده ولي هر بار كه به اين تالار ميام ياد قديما ميافتم و تصاوير يكي پس از ديگري از جلو چشمام رد مي شه!! |
اکنون ساعت 03:45 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)