amir ahmadi |
04-04-2010 09:14 AM |
ادم ابلیس و بهشت
پس فرمود :سجده کنید بر ادم همه سجده کردند مگر ابلیس که خود بزرگ بینی او را فرا گرفت و بدبختی و شقاوت بر او چیره شد و به اینکه افرینش او از اتش است بر خود بالید و ادم افریده شده از گل خشک و خام را خوار شمرد.پس خداوند هم او را مهلت داد تا غضب و خشم او شامل حالش گردد .و امتحان و ازمایش او تمام شود و وعده ای که به او داده محقق شود و روزگار فرصت به سر اید:تو از جمله مهلت داده شده گانی تا روز معلوم.
|
amir ahmadi |
04-04-2010 09:25 AM |
سپس خداوند سبحان ادم را در سرایی ارام داد و در انجا روزگارش را با شادکامی قرین گردانید و سکونتش را با اسودگی و ایمنی همدم ساخت و او را از ابلیس و دشمنی های او بر حذر داشت .اما دشمن بر جایگاه او در دارالمقام و همنشینی او با نیکان حسد برد و او را بفریفت .ادم یقین خود را به شک فروخت و عزم و تصمیم خود را به سست رایی بباخت و شادی خود را به ترس و وحشت مبدل ساخت و فریب برایش پشیمانی ببار اورد .انگاه خدای سبحان در توبه را به روی ادم گشود و کلمه رحمت را بر زبان او نهاد و او را به بازگشت به بهشت وعده داد سپس اورا به این دنیا که برای ازمایش و محل زادن فرزندان است فرود اورد.
|
amir ahmadi |
04-04-2010 09:31 AM |
هر کس که با طمع خو گیرد پست شود و هر کس که از روزگار سخت و پریشان خود پرده بردارد به خواری تن در دهد و هر کس که زبانش بر او فرمانروایی کند بی مقدار گردد
|
amir ahmadi |
04-04-2010 09:41 AM |
همانا هر کس که عبرتهای روزگار بر او اشکار شود و کیفرهایی که پیش چشم اوست پند گیرد .پرهیزگاری او را از افتادن در شبهه ها باز دارد.بدانید که بلایا و ازمایشها در شکل و هیات ان روز که خدا پیمبر ص خود را بر انگیخت به شما روی اورده است .سوگند به خدایی که او را به راستی برانگیخت .چنان سخت درهم امیخته گردید و از غربال بگذرید و چون حبوبات دیگ زیرو رو گردید که پست ترین شما سرور شود و سرور شما پست ترینان .انان که در روزگار گذشته واپس مانده بودند پیش افتند و پیشگامانی که پیش افتاده بودند عقب مانند .به خدا سوگند کلمه ای از حق را نپوشاندم و هیچ سخنی به دروغ نگفتم که مرا به این حال بر این روز اگاهی داده بودند.
|
amir ahmadi |
04-04-2010 09:47 AM |
اگاه باشید که گناهان همچون اسبان بدرکابند که صاحبانشان را بر انها سوار می کنند و لگام های انها را بر می کنند .پس ان اسبان عنان گسیخته سواران خویش را به اتش می افکنند .اگاه باشید که پارسایی مرکب های رامی است که صاحبانش را بر خود می نشاند و زمام خود را به دست ایشان می سپارد و انان را وارد بهشت می کند.حقی است و باطلی و هر یک را مردمی و طرفدارانی است.
|
amir ahmadi |
04-04-2010 10:07 AM |
اگر خدا می خواست که ادم را از نوری بیافریند که روشنی اش دیدگان را برباید و زیبایی ان بر خردها غالب اید از بوی خوشی که نفس ها را فرا گیرد حتما چنین می کرد .اگر چنین می کرد گردن ها در برابر او خم می شد و ازمایش در باره او بر فرشتگان سبک می گردید.اما خدای سبحان بندگان را به پاره ای چیزها که اصل ان را نمی دانند .می ازماید می ازماید تا به وسیله ازمایش انان را از یکدیگر تمییز دهد و گردنکشی را از انان باز دارد و خود پسندی را از انان براند.
|
amir ahmadi |
04-04-2010 11:23 AM |
پس از کار خدا در باره ابلیس عبرت گیرید که به علت گردنکشی یک ساعت کردار درازمدت و کوشش فراوان او را تباه گردانید.حالی که شش هزلر سال که معلوم نیست از سالهای دنیا بود یا سالهای اخرت خدا را عبادت کرده بود.پس از ابلیس کیست که با نافرمانی چون گناه او از کیفر خدا به سلامت رهد ؟هرگز نخواهد شد که خدای سبحان بشری را با وجود انجام کاری به بهشت وارد کند که به سبب ان کار فرشته ای را از ان خارج فرمود .فرمان خدا در باره اهل اسمان و اهل زمین یکی است و میان خدا و هیچ یک از افریدگانش در مورد روا داشتن چیزی که ان را بر جهانیان حرام فرموده است.رخصتی نیست.
|
amir ahmadi |
04-04-2010 11:29 AM |
بسا کسا که به سبب احسان خدا به انان گرفتارند و بسا کسا که فریب پنهان ماندن گناهان خورده اند و بسا کسا که شیفته ستایش مردمان در باره خود هستند.و خدای سبحان هیچ کس را مانند کسانی که انان را مهلت دهد نمی ازماید.
|
amir ahmadi |
04-04-2010 11:48 AM |
اگر مردم در بزرگی قدرت و بسیاری نعمت او می اندیشیدند هر اینه به راه باز می گشتند و از عذاب اتش می ترسیدند اما دلها رنجور است و بینشها عیب ناک.ایا به افریده های حیوانی کوچک نمی نگرند که چگونه افرینش ان را محکم فرموده و پیوند ان را اتقان بخشیده و برای ان گوش و چشم پدید اورده و استخوان و پوست افریده است ؟به مور بنگرید که با ان جثه خرد و لطافت اندام که نه با نگاه سطحی دیده و نه با اندیشه ادراک می شود -چگونه زمین را می پیماید و روزی خود را می جوید و دانه را به لانه خود منتقل می کند و ان را در جایگاهش اماده می کند و در گرما برای سرمای خود و به هنگام توانایی برای روزگار ناتوانی اش گرد می اوردروزی او کفایت شده و مناسب حالش و به هنگام فرا می رسد.
|
amir ahmadi |
04-04-2010 11:57 AM |
خدای منان از او غافل نیست و پروردگار حساب رس او را از رزق و روزی محروم نمی کند هر چند در سنگ خشک و سخره سخت باشد.اگر در بالا و پایین اندام گوارشی این حیوان لایه های شکم او که در اندرونش است و چشم و گوشش که در سر اوست .از افرینش او به شگفتی در ایی و از چگونگی ان متحیر شوی.پس برتر است خدایی که ان را بر دست و پایش بر پای داشت و بر ستونهای بدنش بنیان نهاد .در سرشتن ان افریننده ای با او مشارکت نداشته و در افرینش ان هیچ صاحب قدرتی او را یاری نکرده است
|
amir ahmadi |
04-04-2010 12:27 PM |
سپس خداوند از قسمتهای سخت و نرم زمین و از خاکهای مستعد شیرین و شوره زار ان -خاکی جمع کرد و بر ان ابی افزود تا گل خالص و اماده مرطوب و چسبناک شد .و از ان صورتی با اعضاء و جوارح وبندها و پیوندها افرید.انها را چنان جامد کرد تا محکم شود و صاف و خشک ساخت تا وقتی معلوم و انجامی مشخص -و انگاه از روح خود در ان دمیدو به صورت انسانی درامد که نیروی عقل وی را به تکاپو می اندازد و نیروی تفکری که با ان در موجودات تصرف نماید.
|
amir ahmadi |
04-04-2010 12:30 PM |
به او اعضاء و جوارحی بخشید که به خدمتش پردازد و ابزاری که او را به حرکت در اورد و معرفتی که میان حق و باطل تمییز دهد.
|
amir ahmadi |
04-04-2010 12:38 PM |
و چشیدنی ها و بوییدنی ها و رنگها و جنس ها را از یکدیگر تشخیص دهد .افرینش او به رنگهای گوناگون امیخته گردیده و موادی موافق و حالاتی ناموافق برای او قرار داد و او را معجونی از اخلاطی جدا از هم و متضاد چون گرمی و سردی و تری و خشکی (صفرا بلغم خون سودا)ساخت .سپس از فرشتگان خواست تا انچه در عهده دارند ادا کنند و عهدی را که پذیرفته اند با سجده به ادم و فروتنی در برابر عظمت و بزرگی ا. وفا نمایند.
|
amir ahmadi |
04-04-2010 12:52 PM |
با این انسان که پروردگار او را در تیرگی زاهدانها و پرده های تاریک به صورت نطفه ای جهنده و سپس خونی لخته و ناتمام و بعد جنینی و سپس شیرخواری و انگاه کودکی و نوجوانی افرید.سپس به او دلی فراگیر و زبانی گویا و دیده ای نگرنده بخشید تا به عبرت بیندیشد و از نافرمانی باز ایستاده دوری کند.تا این که وقتی به اعتدال جوانی رسید و قامتش راست گردید -با گردنکشی از حق رمید و بی باکانه به گمراهی افتاد.
|
amir ahmadi |
04-04-2010 12:58 PM |
در لذتهای خوشی خود و نیازهایش با سطل بزرگ هوا و هوس اب کشاد و تمام سعی خود را برای دنیایش بکار برد -نه حساب ناکامی می کرد و نه پرهیز کرده از خدا ترسید-.پس فریب خورده در ازمایش ان جان سپرد و اندک زمانی در لغزش خویش به سر برد.نه عوضی به دست اوردهو نه واجبی را ادا کرده -و در اواخر سرکشی و هنگام راحتی اش رنجهای مرگ او را فرا گرفت.
|
amir ahmadi |
04-05-2010 09:04 AM |
سختی مرگ و دریغ دنیای از دست رفته بر انان جمع گردید -دست و پاهاشان سست گردید و رنگهاشان دگرگون .سپس مرگ هر چه بیشتر به درونشان وارد شد تا میان هر یک از انان با گویایی او حایل شود و او در میان کسان خود با چشم خویش می نگرد و با گوش خویش می شنود .با عقل سالم و خرد بر جا می اندیشد که عمر خود را در چه راهی تباه کرد و باخت .و روزگارش را در چه حالی گذراند .به یاد اموالی می افتد که جمع کرد و در به دست اوردنش از حلال و حرام چشم پوشید و ان را از جاهایی که حلال و حرام ان اشکار یا شبهه ناک بود به چنگ اورد .زیانهای جمع اوری ان گریبانگیر او گشته و از جدایی ان اگاه شده است.برای بازماندگانش می ماند تا در نعمت ان به سر برند و از ان بهره گیرند .پس برای دیگری گواراست و بر پشت او بار گران و شخص پای بسته گروگان ان است.
|
amir ahmadi |
04-05-2010 11:13 AM |
از انچه به هنگام مرگ از حقیقت کارش بر او اشکار می گردد -دست پشیمانی می گزد و نسبت به انچه در روزهای عمرش خواستار بود بی میل می شود و ارزو می کند که ای کاش کسی که به ان اموال رشک می برد و حسد می ورزید ان را جمع کرده بود نه او.پیوسته مرگ در کالبدش پیشروی می کند تا زبانش نیز مانند گوشش از کار بیفتد.
|
amir ahmadi |
04-05-2010 11:17 AM |
از انچه به هنگام مرگ از حقیقت کارش بر او اشکار می گردد -دست پشیمانی می گزد و نسبت به انچه در روزهای عمرش خواستار بود بی میل می شود و ارزو می کند که ای کاش کسی که به ان اموال رشک می برد و حسد می ورزید ان را جمع کرده بود نه او.پیوسته مرگ در کالبدش پیشروی می کند تا زبانش نیز مانند گوشش از کار بیفتد.
|
amir ahmadi |
04-05-2010 11:33 AM |
پس در میان کسان خود چنان می شود که نه با زبانش سخن می گوید و نه با گوشش می شنود.نگاه او از چهره ای به چهره دیگر می گردد.جنبش زبانشان را می بیند و سخنشان را نمی شنود سپس مرگ بیشتر در او چنگ می زند .انگاه چشمش همانند گوشش از کار می ماند و روان از تنش بیرون می رود .پس در میان کسان خود مرداری می شود که از اطرافش می رمند و از نزدیک شدن به او دوری می جویند .نه گریه کننده ای را یاری می کند و نه فراخواننده ای را پاسخ می گوید.
|
amir ahmadi |
04-05-2010 11:39 AM |
ایا هنگامی که فرشته مرگ به خانه ای درامد از امدن او اگاه می شوی ؟ایا هنگامی که جان کسی می ستاند او را می بینی ؟چگونه جنین را در شکم مادر می میراند ؟ایا از راه بعضی اعضای مادر به درون او وارد می گردد یا روح به فرمان پروردگار او بدو پاسخ می دهد؟یا او همراه جنین در اندرون مادر جای دارد؟چگونه کسی که از وصف افریده ای همانند خود ناتوان است خدای خود را توصیف تواند کرد.
|
amir ahmadi |
04-05-2010 11:46 AM |
و اما در هیچ یک از توشه های دنیا خیری نیستجز پرهیزگاری.کسی که از دنیا اندک گیرداز چیزی که موجب ایمنی اوست بهره بسیار برده و کسی که از ان بهره بدست اورد -از چیزی که موجب هلاک اوست بسیار بدست اورده و در اندک زمانی از او زایل می شود.
|
amir ahmadi |
04-05-2010 11:52 AM |
بسا اعتماد کننده به دنیا که دنیا او را دردمند ساخته و بسا ارام یافته بدان که او را به خاک درافکنده است و بسا صاحب بزرگیی که او بی مقدار گردانده و بسا خودپسندی که او را خوار کرده است.سلطنت ان گردنده عیش ان تیره گوارایش شور -شیرینش تلخ-غذایش زهرو ریسمان هایش پوسیده است.زنده ان در معرض مرگ و تندرستش در معرض بیماری است-ملک ان از دست رفته و نیرومند ان مغلوب و توانگرش نکبت زده و همسایه اش غارت شده است.
|
amir ahmadi |
04-05-2010 11:57 AM |
پس نمودارهای فتنه و نشانه های بدعت ها مباشید و ملازم امری باشید که رشته جماعت بر ان بسته شده و ارکان طاعت بر ان بنا گردیده و ستمدیده بر پیشگاه خدا وارد شوید نه ستمکار و از راههای شیطان و جایگاههای دشمنی بپرهیزید و لقمه های حرام را وارد شکم های خود مکنید زیرا شما در نظر کسی هستید که معصیت را بر شما حرام کرده و راههای طاعت را برای شما اسان ساخته است.
|
amir ahmadi |
04-05-2010 12:46 PM |
خدا شما را بیامرزد پس به سوی منزلهای خود که به تعمییر ان فرمان یافته اید و به ان ترغیب شده و به سوی ان خوانده شده اید پیشی گیرید.نعمت های خدا را با شکیبایی بر پیروی او و خویشتنداری از نافرمانی اش برخود تمام گردانید که فردا به امروز نزدیک است .چه شتابان است ساعت های روز و روزهای ماه و ماههای سال و سالهای عمر.
|
amir ahmadi |
04-05-2010 01:01 PM |
عمل کنید حالی که در فراخی زندگانی هستید و دفترها برای ثبت اعمال گشوده و در توبه گشاده است و روی گرداننده از طاعت را فرا می خواند و به بدکار امید می دهند پیش از ان که چراغ عمل خاموش گشته و فرصت از دست برود و مدت به سر اید و در توبه بسته شود و فرشتگان بالا روند .پس باید که انسان از خودش برای خود نتیجه گیرد و از زنده برای مرده و از فانی برای باقی و از رونده برای ماندگار -رستگار کسی است که از خدا ترسید در حالی که تا اجلش به او عمر داده و تا انجام عملش به او مهلت داده اند .کسی که نفس خود را لگام زده و با مهار ان را می کشد و خود را با لگام ان از نافرمانی خدا باز می دارد و با زمامش خود را به پیروی خدا می کشاند.
|
amir ahmadi |
04-06-2010 09:04 AM |
از انچه به هنگام مرگ از حقیقت کارش بر او اشکار می گردد -دست پشیمانی می گزد و نسبت به انچه در روزهای عمرش خواستار بود بی میل می شود و ارزو می کند که ای کاش کسی که به ان اموال رشک می برد و حسد می ورزید ان را جمع کرده بود نه او.
|
amir ahmadi |
04-06-2010 11:35 AM |
انان که مقامهای ارجمند و وسایل فخر و سرافرازی داشتند حال انکه برخی پادشاه و برخی رعیت بوده اند راهی را در دل برزخ پیمودند که زمین در ان بر انان مسلط گردید -از گوشتشان خورد و از خونشان اشامید .پس در شکاف گورهاشان به صورت جمادی در امدند که نمو نمی کنند و پنهان و گمشده ای هستند که پیدا نمی شوند.نه پیشامد ترسها انها را می ترساند و نه زشتی احوال اندوهناکشان می گرداند.از زلزله نگران نمی شوند و غرش رعد را نمی شنوند .غایبانی که در انتظارشان نیستند و شاهدانی که در محافل حاضر نمی شوند.گرد هم بودند پراکنده شدند -پیوسته بودند از یکدیگر جدا گشتند .از درازی زمان و دوری جایگاه انان نیست که اخبارشان پوشیده مانده و خانه هاشان خموش گشته است.بلکه به انان جامی نوشانده اند که گویایی شان را به گنگی شنوایی شان را به کری و حرکاتشان را به سکون بدل کرد.
|
amir ahmadi |
04-06-2010 11:43 AM |
گویی به هنگام وصف حالشان بی هوش به خاک افتاده خوابیده اند .همسایگانی اند که با یکدیگر انس نمی گیرند و دوستانی که به دیدار هم نمی روند-رابطه های اشنایی در میانشان کهنه و رشته های برادری شان بریده شده است.پس همه تنهایندحالی که گرد همند و از یکدیگر دورند .نه برای روز شامی می شناسند و نه برای شب روزی .هریک از شب و روز که در ان کوچ کردند برایشان همیشگی است .خطرهای سرای خود را سخت تر از انچه از ان می ترسیدند مشاهده کردند و نشانه های ان را تزرگتر از انچه می سنجیدند دیدند.
|
amir ahmadi |
04-06-2010 11:52 AM |
پس اگر مردگان به سخن در می امدند از وصف انچه مشاهده کرده اند در می ماندند -و اگر چه نشانه هاشان ناپدید و اخبارشان بریده شده اما دیدگان عبرت اموز انان را می بینند .انان ازغیر راه های گویایی سخن می گویند.پس گویند:چهره های شکفته و خندان درهم و زشت شده و بدنهای نرم فرسوده و جامه های پوسیده در بر داریم و تنگی گور ما را به رنج افکنده وحشت را به ارث بردیم و منزلهای خاموش بر ما فرو ریخته است و زیباییهای انداممان نابود و چهره های خوش اب و رنگمان ناخوشایند گردیده و ماندنمان در خانه های وحشتزا به درازا کشیده است.
|
amir ahmadi |
04-06-2010 12:04 PM |
زمین چه بسیار پیکری ارجمند و خوش اب و رنگ را خورده است که در دنیا نعمت خوار و پرورده شرف بود هنگام اندوه خود را به شادی وا می داشت و به هنگام مصیبت خود را سرگرم می داشت تا صفای عیش او تیره نگردد حالی که دنیا به خوشی زندگانی انان بخل ورزید و به لهو لعبشان چشم تنگی نشان داد.پس در این میان که در سایه پر غفلت او به دنیا می خندید و دنیا به اوناگهان زمانه با خار و خسک خود را لگدکوب ساخت و روزگار نیروهایش را در هم شکست و مرگ از نزدیک به او چشم دوخت.
|
amir ahmadi |
04-08-2010 09:08 AM |
.سوگند به خدایی که او را به راستی برانگیخت .چنان سخت درهم امیخته گردید و از غربال بگذرید و چون حبوبات دیگ زیرو رو گردید که پست ترین شما سرور شود و سرور شما پست ترینان .انان که در روزگار گذشته واپس مانده بودند پیش افتند و پیشگامانی که پیش افتاده بودند عقب مانند
|
shomal |
04-08-2010 10:39 AM |
خیلی عالی بود،مؤفق باشی :41::41::41::53:
|
amir ahmadi |
04-10-2010 09:18 AM |
من به تو می گویم دنیا تو را نفریفته است بلکه تو به ان فریفته شده ای.پندها بر تو اشکار کرده و به عدل و برابری اگاهت ساخته است .او به وعده هایی که به فرود امدن بلا در جسمت و کاهش نیرویت به تو می دهد راستگوتر و با وفا تر از ان است که به تو دروغ بگوید یا تو را بفریبد و بسا نصیحتگویی برا دنیا که نزد تو مهم است و بسا راستگویی از خبر دنیا که او را دروغگو پنداری!و اگر بخواهی دنیا را در خانه های ویران و سرزمین های خالی بشناسی حتما او را از خوبی یاداوری و رسایی پندش به تو مانند یاری مهربان که نمی خواهد به تو اسیبی رسد خواهی یافت و چه نیکو سرایی است برای کسی که به ان از حیث سرا خرسند نباشد و نیکو محلی است برای کسی که ان را وطن نگیرد !و نیکبختان دنیا فردا کسانی هستند که امروز از ان گریزانند.
|
amir ahmadi |
04-10-2010 09:20 AM |
گردش روزگار بدن ها را بفرساید و ارزوها را تازه گرداند و مرگ را نزدیک و دستیابی به امیدها را دور کند .هر که به ان دست یافت خسته شود و هر که به ان نرسید رنج برد.
|
amir ahmadi |
04-11-2010 03:50 AM |
هر کس در انجا که نباید و بر ان که استحقاقش نداردنیکی نماید در کار خود حظی نمی برد
|
اکنون ساعت 11:40 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
|
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)