پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   تلویزیون (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=65)
-   -   مصاحبه و عکس و بررسی سریالهای ماه مبارک رمضان (http://p30city.net/showthread.php?t=28120)

سالومه 08-29-2010 11:33 PM

مصاحبه و عکس و بررسی سریالهای ماه مبارک رمضان
 
در این تاپیک قصد داریم تا به بررسی فیلم های ماه مبارک رمضان بپردازیم.
همان طور که میدانید فیلم های نون و ریحون (شبکه تهران) - جراحت ( شبکه سه) - ملکوت (شبکه دو) و سریال در مسیر زاینده رود (شبکه یک) در حال پخش در ایام مبارک رمضان هستند. این سریال ها چقدر تونسته مخاطب رو جذب کنه. اصلاً کیفیت این سریال ها تا چه حد بود. مطلبی است که در این قسمت به آن خواهیم پرداخت.

سالومه 08-29-2010 11:40 PM

شبکه تهران، طی چند سال اخیر در ماه رمضان، فقط سریال می ساخت که سریالی ساخته باشد تا از گردونه سریال سازی عقب نماند؛ سریال هایی که معمولا دیده نمی شدند و فقط می آمدند و می رفتنتد. اما سریال مناسبتی امسال شبکه تهرانی ها در حالي كه ديگر سريالها چنگي به دل نميزند، نشان می دهد که آنها حسابی به خودشان آمده اند. آنها بعد از چند سال سريال سازي متوسط، با دستی پر آمده اند تا ناکامی چند سال اخیر خود را جبران کنند.


به گزارش خبرنگار «تابناک اجتماعی»، «نون و ریحون» سریال ماه رمضانی شبکه تهرانی ها که تا پيش از پخش حتي در بخشهاي خبري با نام (از پذيرفتن خانواده معذوريم) معرفي شده بود ‏ و حالا چند قسمتی از آن روی آنتن شبکه تهران رفته تاكنون نشان داده بر خلاف فضاي ديگر سريالها سریال شاد و مفرحی است که تلاش دارد با رعایت اصول اخلاقی به نقد مسائل اجتماعی و سیاسی روز جامعه بزند؛ کاری که «گل آقا» سال های سال می کرد. او با زبان طنز و بدون آنکه اصول اخلاقی را زیر پا بگذارد، مسائل و آدم های سیاسی را مورد نقد قرار می داد، نکته ای که متاسفانه طنز پردازان تلویزیون در این سال ها از آن غافل بودند و برای خلق موقعیت کمدی به هر چیزی و هر کسی از آفتابه و کاسه دستشویی و انواع صداها گرفته تا لگدپراني و... بند می کردند و از گفتن هیچ حرف رکیکی هم برای بالا رفتن بار کمدی کارشان ابا نداشتند.

اما ظاهرا اين سريال تلاش دارد با دور نگه داشتن خود از این فضا، کمدی شریف، اما گزنده ای را ارائه دهد. ای کاش تلویزیون تحملش بالا باشد و اجازه دهد تا این سریال با حرکت روی این مسیر، مسائل روز اجتماعی و سیاسی جامعه را با روش اصولی که در پیش گرفته به نقد بکشد و اتفاق تغيير نام براي سكانسهاي سريال پيش نيايد.
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1.../65222_194.jpg

اما به باور نشاندن حرف هایی که سریال قصد بیان آن را دارد، نیازمند خلق فضایی نو و بکر بوده که فرزاد موتمن کارگردان سریال موفق به انجام این کار شده است.



او در نخستین تجربه سریال سازی خود با گرد هم آوردن تعدادی از عوامل حرفه ای سینما در پشت دوربین مثل برادران کریمی در مقام مدیر تصویربرداری و استفاده از بازیگران جوان و پر مخاطب، سریال صمیمی و گرمی ساخته تا مخاطب را در آن وقت شب بعد از بيش از 15 ساعت روزه حسابی سر حوصله بیاورد.
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1.../65223_642.jpg
با توجه به عملکرد شبکه تهران در سال های اخیر، اين سريال نشان تغییرات مخاطب طلب مدیران جدید شبکه تهران می دهد، که توانسته اند با دعوت از عوامل حرفه اي توليد و تهيه، در کنار نویسنده ای چون عباس نعمتی که در كنار تجربه چند ساله نظارت بر كليه خروجي هاي سيما سریال های پر مخاطبي چون «اولين شب آرامش، تا صبح و شب می گذرد» را در كارنامه دارد و استفاده از یکی از تکنیکی ترین کارگردان های سینما، سریالی آبرومند و مفرح را برای شبهای رمضان مردم تهران فراهم کند.

سالومه 08-29-2010 11:45 PM

همراه با مهرداد ضیایی ، بازیگر و مشاور لهجه سریال در مسیر زاینده رود


http://www.aftab.ir/news/2008/dec/08...f39d8dce24.jpg


برداشت آزاد از واقعيت اصفهان
آنهايي كه پيگير ماجراهاي سريال «در مسير زاينده‌رود» هستند، حتما مي‌دانند كه مهرداد ضيايي در اين سريال نقش فرهاد را بازي مي‌كند، البته پس از نوشتن اين جمله حتما بايد توضيح داد كه ما در سينما و تلويزيون دو تا مهرداد ضيايي داريم كه اتفاقا هر دويشان بازي را از تئاتر آغاز كرده‌اند.


آن ضيايي ديگر هماني است كه در سريال «آشپزباشي» نقش منوچهر را بازي كرد.

مهرداد ضيايي تاكنون در سريال‌هايي چون بي‌گناهان و اولين شب آرامش (احمد اميني)، راه شب (داريوش فرهنگ) و كارآگاهان (حميد لبخنده) جلوي دوربين رفته است.

اما با اين حال اين بازيگر را بيشتر با فعاليت‌هاي تئاتري‌اش مي‌شناسند. در كارنامه حرفه‌اي او نام نمايش‌هاي مطرحي ازجمله مجلس شبيه در ذكر مصائب... و افرا ( بهرام بيضايي)، رومئو و ژوليت، شازده احتجاب، كلفت‌ها (علي رفيعي) و... به چشم مي‌خورد.

با او درباره تجربه حضورش در سريال زاينده‌رود و جزئيات جنس گويش بازيگران به گفتگو نشستيم. او در اين سريال با همسرش شهرزاد جواهري (بازيگر نقش روح مادر فرهاد)‌ همبازي است.

در تيتراژ سريال نام شما به عنوان مشاور لهجه آمده است. يادم مي‌آيد زماني كه فيلم «آژانس شيشه‌اي» ساخته‌شد، مي‌گفتند رضا كيانيان درباره لهجه مشهدي به حاتمي‌كيا مشاوره مي‌داده است. يك مشاور لهجه در يك فيلم يا سريال دقيقا چه كارهايي انجام مي‌دهد؟
از روز اول حسن فتحي گفت يكي از ويژگي‌هاي مهم قصه در مسير زاينده‌رود اين است كه اتفاقاتش در اصفهان مي‌گذرد. بازيگران سريال بجز من هيچ كدام اصفهاني نبودند. نياز بود كه دوستان بازيگر با لهجه اصفهاني تمرين‌هايشان را شروع‌كنند. ما تمرينات لهجه و بيان را از اول ارديبهشت آغاز كرديم. 20 ارديبهشت هم كار تصويربرداري كليد خورد. يعني 20 روز قبل از شروع كار به طور مداوم با بازيگران اصلي تك‌تك جملات را كار كردم. جملات فيلمنامه را با لهجه اصفهاني برايشان ضبط كردم. اينها دائم جملات را گوش مي‌كردند تا با آوايش آشنا بشوند. سي‌دي يك سري كارهاي اصفهاني مثل قصه‌هاي مجيد را به آنها دادم تا گوششان به آواي اصفهاني عادت كند.
حتما شنيده‌ايد كه عده‌اي از همشهريان شما نسبت به درست ادا نشدن لهجه‌شان گلايه دارند. چرا با وجود مشاوره شما، باز هم لهجه‌ها ايراد دارند؟
هيچ وقت يك فرد غيربومي نمي‌تواند آواها را آنقدر درست بگويد كه آدم‌هاي شهر شك نكنند. اين يك واقعيت است. اصفهاني‌هايي كه الان نگران درست ادا نشدن لهجه‌شان هستند، حق دارند. ولي مطمئنا خودشان اذعان دارند كه يك غيراصفهاني نمي‌تواند بدون ايراد به اين لهجه صحبت كند. من از اول اين پروژه يك روز هم سر صحنه غيبت نداشته‌ام. آقاي فتحي اصرار داشتند كه روي اين قضيه حساسيت داشته باشيم. ولي مطمئن بوديم كه نمي‌توانيم به طور صد در صد حق مطلب را ادا بكنيم. در نهايت تنها كساني كه يك ذره ناراحت‌اند خود اصفهاني‌ها هستند. اين هم طبيعي است، چون فقط آنها تشخصيص مي‌دهند كه لهجه به طور كامل ادا شده يا نه.

به عنوان مثال، يك خانم اصفهاني صبح گفته بود مردم امروز اصفهان كلماتي مثل فرهادي و مسعودي را به كار نمي‌برند و همديگر را عادي صدا مي‌زنند.
ما يك خانواده سنتي را انتخاب كرده‌ايم. خود من بزرگ‌شده اصفهان هستم. تا 20 سالگي آنجا بودم. كاملا به فضاهاي سنتي اصفهان آشنايي دارم. همين الان هم مي‌توانم شما را در كوچه‌هاي اصفهان ببرم تا عين همين جملات را از آدم‌هاي مختلف بشنويد.
يك نكته را فراموش نكنيد. فرهادي و مسعودي مال 40 سال پيش هستند. اگر شاهرخي هم‌چنين بياني داشت مي‌توانستند ايراد بگيرند.
ما اگر مي‌خواستيم خود واقعيت را بسازيم، بايد خيلي اتفاقات را نشان مي‌داديم. ما بخشي از زندگي و واقعيت را مي‌بينيم و آن را به تصور بازيگر، نويسنده و كارگردان اجرايش مي‌كنيم.
ما وام گرفته از واقعيت هستيم و عين واقعيت را تصوير نمي‌كنيم.
يا مثلا يك خانم ديگر مي‌گفت «اصطلاح مو را خاركردن» به جاي «مو را شانه كردن» ديگر در اصفهان استفاده نمي‌شود.
خب معلوم است. آن خانم اين اصطلاح را نمي‌گويد. ما از آن خانم وام نگرفته‌ايم. ما نويسنده‌اي داشته‌ايم كه تسلط بي‌نظيري در زبان و اصطلاحات اصفهاني داشته. عليرضا نادري خودش متولد نجف‌آباد و بزرگ شده اصفهان است. ما اصرار داشتيم كه اين نوع اصطلاحات و بيان و سنتي بودن آدم‌ها را يادآوري كنند. در اين مدت خيلي‌ها از اصفهان با ما تماس گرفته‌اند كه سريال شما يك جور فضاي نوستالژيك دارد. انگار آنها را به 40 سال پيش برمي‌گرداند. من نگفته‌ام كه آدم‌هاي اصفهان بي‌ادب هستند و اين جوري حرف مي‌زنند. اين آدم‌هايي كه در سريال مي‌بينيم، اين جوري حرف مي‌زنند.
مثل اين است كه شما بگوييد آدم‌هاي امروزي مثل شخصيت‌هاي فيلم‌هاي زنده‌ياد علي حاتمي حرف نمي‌زنند.
امروز صبح يك نفر زنگ زده و گفته شما آبروي اصفهاني‌ها را برده‌ايد. گفتم اصلا فرض كنيد كه اينها غلط حرف مي‌زنند. آيا آبروي اصفهاني‌ها اين طوري مي‌رود؟ اصفهان يك شهر تاريخي با قدمت چندين هزار ساله است. تمام دنيا فرهنگ اصفهان را مي‌شناسد. اصلا آبرو به اين چيزها نيست.‌ چرا آن طرفش را نگاه نمي‌كنند كه هزار و يك عنصر زيباي اصفهان به تصوير كشيده شده است.
http://www.jamejamonline.ir/Media/im...0883428772.jpg

در بازي‌تان نوعي شيطنت و سر به هوايي ديده مي‌شود. درباره جزئيات شخصيت فرهاد توضيح بدهيد.
فرهاد يك آدم شكست خورده است كه خيلي مسيرها را رفته و به بن‌بست خورده. اين آدم خيلي موقعيت‌طلب است. كارش ذغال‌فروشي است و سياه كردن آدم‌ها.
اينقدر راه‌ها را رفته و به بن‌بست خورده كه فكر كرده شايد از راه غيرمعمول بتواند به نتيجه برسد. او به هر شاخه‌اي چنگ مي‌زند تا روي آب خودش را نگه دارد. يك جاهايي مخاطب از او دلزده مي‌شود، اما من شخصا به او حق مي‌دهم. اينها تمام تلاششان را مي‌كنند كه بتواند يك زندگي معمولي داشته باشند.
وقتي مادر فرهاد مي‌ميرد ثروت زيادي برايش مي‌ماند. آن وقت هم نمي‌تواند از اين ثروت استفاده كند. به نظر من خيلي هم كارش غيرمنطقي نيست. اگر از راه درستش مي‌رفت بهتر بود. او سعي مي‌كند از بيراهه به نتيجه برسد.
خيلي از اين آدم‌ها در دور و برمان هستند. سعي كردم فاكتورهاي خاصي برايش اضافه كنم تا شيرين‌تر شود، چون قصه تلخي‌هاي زيادي داشت. سعي نكردم فرهاد را كمدي بازي كنم. مي‌توانستم براحتي نقشش را كميك كنم. اين كمدي كردن شيريني‌هايي به قصه مي‌داد. اصلا به اين سمت و سو نرفتم، چون اين شبهه هم به وجود مي‌آمد كه خداي نكرده خواسته‌ام لهجه را مسخره كنم.
در سكانسي كه فرهاد خبر مرگ مسعود را مي‌شنود، بازي خيلي خوبي داريد. براي خودتان سخت‌ترين سكانس اين سريال كدام بود؟
از نظر حسي سكانس مواجه شدن با مرگ برادر يكي از صحنه‌هاي سخت بود. برادر من چند سال پيش متاسفانه تصادف كرد و فوت شد. صحنه خاكسپاري در قبرستان هم يكي از صحنه‌هاي دردآور بود، چون در ذهنم به آن اتفاق فلاش‌بك مي‌شد. در يكي ازسكانس‌ها كه من و خانم پرديس افكاري سوار بر موتور بوديم، اتفاقي افتاد كه تا مرز مرگ پيش رفتيم.
حسن فتحي به بازيگرانش چقدر اجازه بداهه‌پردازي مي‌دهد؟
عليرضا نادري آنقدر متن را خوب نوشته بود كه نيازي به بداهه‌گويي نبود. اما حسن فتحي اگر نياز مي‌ديد تغييراتي داده‌شود، ديالوگ‌ها را كم و زياد مي‌كرد. از نظر لهجه‌اي هم من به حسن فتحي پيشنهاد مي‌دادم. مثلا ما مي‌گوييم بيا پيشم اما اصفهاني‌ها مي‌گويند وخي بيا. اين جوري تغييرات داده مي‌شد. نه اين كه مفهوم جمله عوض شود.
يكي از ويژگي‌هاي مثبت در مسير زاينده‌رود اين است كه از لوكيشن‌هاي پايتخت دور شده و آداب و رسوم يكي از قوميت‌هاي كشور را نشان داده است. پرداختن به آداب و رسوم شهرستان‌ها چه جذابيت‌هايي مي‌تواند داشته باشد؟
ما هميشه آدم‌هاي سريال‌ها را ديده‌ايم كه روي ميز مي‌نشينند و ناهار مي‌خورند. در حالي كه خيلي‌ها سر سفره مي‌نشينند و از اين كار لذت مي‌برند. ما خواستيم آنها را نشان بدهيم. اين آدم‌هاي سريال ما مسائل همسايه و برادرشان را از ياد برده‌اند. 2 سال است كه برادر از برادر خبر ندارد. وقتي بالاي سرش مي‌آيد كه طرف دارد مي‌ميرد. نمي‌داند كه برادرش زن دارد. ما خواستيم اين روابط انساني را يادآوري كنيم. كشور ما تهران نيست. كشور ما ايران است با چندين استان و گويش‌هاي زيبا و مراسم جذاب. خيلي از اين چيزها دارد از ياد مي‌رود. ما اين سريال را براي ايران ساخته‌ايم.
تلويزيون بايد سعي كند قصه‌ها را در شهرستان‌ها ببرد. فقط اين نيست كه بياييم چند لوكيشن نشان بدهيم. بايد آدم‌ها را با تمام خصوصيات، گويش‌ها و خاطراتشان يادآوري كرد. چرا براي ايراني‌ها شهر اصفهان جذاب است؟ چهل ستون فقط آجر نيست. گذشته و فرهنگ تمام ما ايرانيان است. تخت جمشيد يك مقدار سنگ است. آن فرهنگ و سنت و انسانيت و پيشينه تاريخي‌اش است كه براي ما ارزشمندش كرده است. ما خواستيم سعي كنيم كه به آدم‌ها يادآوري كنيم به دوروبرشان بيشتر توجه كنند. يك ذره زندگي و انسانيت را بيشتر جاري كنند.

Younes 08-29-2010 11:58 PM

ممنون از اینکه همچین تاپیکی رو راه انداختین.
من که زیاد وقت نمی کنم سریال ها رو ببینم. دو تا نکته خیلی پر رنگه تو ذهنم.
1. مامانم اکثرا وقتی میشینه پای یه فیلم خارجی خفن آخرش می پرسه چی شد؟ یعنی خیلی وقت ها متوجه نمیشه آخر فیلم چی میشه. خب من فکر کنم به کمک سریال های ماه رمضان فهمیدم چرا. اون چند باری که من نشستم پای این سریال ها متوجه شدم که داستانشون به شدت ساده و قابل حدسه به طوری که خودم چند بار حدس زدم که چه اتفاقی خواهد افتاد(با وجود اینکه هر پنج، شش قسمت یک بار می بینم.) خب این باعث میشه مخاطب عادت کنه که داستان خیلی ساده و بدون پیچیدگی باشه، همیشه خوب و بدی وجود داشته باشه که خیلی راحت قابل تمیز باشن و ... .
2. تو سریال جراحت جالبه برام که فرم بازی ها بیشتر تئاتریه. به خصوص امین تارخ، آنته فقیه نصیری و علی عمرانی. با بازیه امین تارخ خیلی حال کردم. (با بازیش نه دیالوگ های آبکیش) ولی خب فقیه نصیری و عمرانی به نظرم بازی شون تو ذوق میزنه.
تیتراژ پایانی سریال جراحت

سالومه 08-30-2010 01:38 PM

گاف جدید

شبکه تهران سانسور کرد اما شبکه جهانی جام جم، سریال را بطور کامل پخش کرد؛

سینمافا-
چهارمین قسمت مجموعه تلویزیونی «نون و ریحون» ناتمام قطع شد و بصورت ناگهانی تیراژ پایانی آن پخش گردید. اتفاق جالب در این خصوص، نمایش کامل همین قسمت از شبکه جهانی جام جم سه بود.
به گزارش سینمافا، مجموعه تلویزیونی «نون و ریحون» که به صورت شبانه و به مناسبت ماه مبارک رمضان از شبکه تهران پخش می‌شود در پایان هر قسمت آن، راوی سریال بینندگان را به تماشای ادامه داستان در قسمت بعدی دعوت می کند اما قسمت چهارم آن این اتفاق نیافتد و سریال به صورت ناگهانی تمام شد.
همچنین در روز 25 مرداد، همین سریال که با یک قسمت تاخیر از شبکه جام جم سه پخش می شد، سریال بطور کامل به نمایش درآمد و ده دقیقه سانسور شده پایانی آن نیز نشان داده شد.

بنابر این گزارش، در قسمت چهارم این مجموعه که یکشنبه شب از شبکه تهران پخش شد، دختری که خود را معشوق یکی از جوان‌های قصه به نام عباس جازده بود، به جرم کلاه برداری از مردان ـ شبیه به داستان بیتا در فاصله‌ها ـ دستگیر شد.

وقتی «عباس» به ملاقات سمیرا رفت، دیالوگ‌های قابل تاملی از سمیرا شنید که آنها را نشانه تنبه او و عامل آزادی‌اش برداشت کرد و به او یک فرصت دوباره داد و او را از زندان بیرون آورد که با تذکر مامور زندان مواجه شد که به عباس گفت: «خودتون وسیله دارین یا بگم بچه‌ها با ماشین گشت برسوننتون؟»
برخی دیالوگ‌های سمیرا - که در خواب عباس حاضر شده بود ـ از پشت میله‌های زندان و در پاسخ به دیالوگ عباس مبنی بر اینکه « مگه در زندان چه اتفاقی می‌افته که همه زاهد و عابد می شن؟» قابل توجه بود و با واکنش سایت های خبری روبرو شد.
سینمافا می افزاید، در قسمت پنجم این سریال، خلاصه یی از قسمت چهارم به نمایش درآمد که انتقاد سریال به روزنامه کیهان و اطلاعات، ستون خوانندگان نشریات و کنایه به شبکه سوم سیما از آن حدف گردید و قسمت جدید آن در کمتر از بیست دقیقه – کوتاه تر از همیشه- به نمایش درآمد.
شایان ذکر است شوخی با مطبوعات هم در قسمت چهارم از سریال وجود داشت به طوری که از روزنامه های «کیهان و اطلاعات» به خاطر قطع بزرگ و مفید بودن برای استفاده‌هایی غیر از خواندن یاد شد.




سالومه 08-30-2010 01:53 PM

تصاویری از بازیگران سریال جراحت

http://aksmod.ir/wp-content/uploads/...-2-300x209.jpg


http://www.jalalpic.com/img/mordad/3..._com%20_1_.jpg

http://aksmod.ir/wp-content/uploads/2010/08/72.jpg

http://www.jalalpic.com/img/mordad/3..._com%20_7_.jpg

shokofe 08-30-2010 02:02 PM

من هم كاملا" با نظر يونس عزيز موافقم
سريال ملكوت كه مثل سريالهاي مشابه سالهاي قبله انگار حتما" بايد يه سرياي كه توش يا فرشته يا شيطان باشه پخش بشه.

ولي جراحت ومي بينم ودنبال مي كنم واقعا" بازي امين تارخ رو تو اين سريال دوست دارم.يه جوري ميشه باهاش همزاد پنداري كرد.

ولي بازي اين عروس وداماد واقعا" خوب نيست ومصنوعيه.

موضوع فيلم هم مثل بقيه فيلمهاي ايراني سياه-سفيد-خاكستري-كاملا"قابل تشخيص;)

shokofe 08-30-2010 02:05 PM

نون وريحون

















سالومه 08-30-2010 02:10 PM

انتقاد ایرنا از پخش مجموعه «جراحت» در شب‌های ماه مبارک رمضان

خبرگزاری ایرنا با تهیه گزارشی و گفتگو با چند کارشناس، پخش مجموعه «جراحت» ساخته محمدمهدی عسگرپور را در شب‌های ماه مبارک رمضان مناسب ندانست.

به گزارش خبرآنلاین، در گزارش ایرنا که با یک منتقد، یک استاد دانشگاه امام صادق(ع) و یک استاد رسانه و همچنین رییس آموزش و پرورش منطقه 9 تهران گفتگو شده است، پخش مجموعه جراحت به اطر موضوع و مضمون مناسب ماه مبارک رمضان عنوان نشده است.
وی با اشاره به موضوع طلاق تازه عروس و داماد افزود: این گره ها خیلی محکم نیست و به راحتی قابل حل است و آنقدر این گره ها را کش می دهند که این درگیری های طولانی جلوه می کند. در حالی که از همان ابتدا به جای پیش کشیدن مساله طلاق، می توانستند تدابیر دیگری را بیاندیشند. ضمن اینکه مادر امیرحافظ با بازی آتنه فقیه نصیری گذشته را فراموش کرده و صرفا به خاطر این مساله این همه درگیری در خانواده ایجاد می کند.
این منتقد با اعلام اینکه سریال «جراحت» پیامی برای ماه مبارک رمضان بینندگان ندارد، ادامه داد: هدف از پخش سریال های رمضانی این است که فضای روحانی و معنوی این ماه مبارک را برای مردم بیشتر کنند. این در حالی است که غیر از خشونت و ناامیدی چیز دیگری برای مردم ندارد.
به گفته سربخش، وقتی بیننده خسته از سر کار به منزل برمی گردد، دوست دارد بعد از افطار سریالی تماشا کند که به او آرامش و امید داده و ساعات خوشی را هدیه کند.
وی همچنین با اشاره به اینکه این سریال محتوای نازلی را به مخاطب ارائه می دهند، خاطر نشان کرد: بزرگترها در این سریال از جایگاه مشخصی برخوردار نیستند و نقش پادرمیانی که افراد مسن تر و ریش سفیدها می توانند داشته باشند، در این سریال نمی بینیم. بنابراین با توجه به هزینه های سنگینی که صدا و سیما برای ساخت این سریال متحمل شده، باید ضمن سنخیت با این ماه، از محتوای بالایی برخوردار باشد.


http://64.130.220.65/Multimedia%5Cpi...5CTv%5C145.jpg


امیر عباس انصاری 09-01-2010 05:42 PM

سلام
عنوان تاپیک رو درست کنید سریال درسته نه فیلم!
پست اول رو هم ویرایش کنید عزیزان

رزیتا 09-01-2010 10:01 PM

گفتگو با برزو ارجمند، بازيگر سريال «نون و ريحون»
 
گفتگو با برزو ارجمند، بازيگر سريال «نون و ريحون»

http://www.niksalehi.com/oghat/khabar/100884280821.jpg

شخصيت‌هايي كه تيپ نيستند
مراد (برزو ارجمند) در سريال «نون و ريحون» به خواستگاري هردختري كه مي‌رود در حقيقت بخت‌ آن دختر را باز مي‌كند و دست آخر بي‌نصيب مي‌ماند، اين بار او براي رسيدن به دختر مورد علاقه‌اش كه از ديار آذربايجان است، دوست خود را وادار مي‌كند تا با عزيمت به شهر سرعين اين اتفاق مبارك را به كام خود رقم بزند.
برزو ارجمند كه در آثار طنز و جدي مختلفي حاضر شده اين بار نيز شخصيتي نمكين را در نون و ريحون به تصوير مي‌كشد. وي تمايل چنداني ندارد درباره شخصيت مراد توضيح دهد، اما با روي باز پاسخگوي سوالات ديگرمان مي‌شود. در ضمن بازي در پروژه «قهوه تلخ» مهران مديري را نيز همزمان با اين مجموعه در دست دارد كه به همين دليل موهاي وسط سرش را تراشيده است و در «نون و ريحون» با يك تكه كلاه‌گيس گريم متفاوتي پيدا مي‌كند. او در مقابل تعجب ما كه تصور كرده‌ايم چهره واقعي برزو ارجمند نيز بدون مو است مي‌خندد و روبه ما مي‌گويد: «واقعا شما تصور مي‌كنيد من با اين شكل و شمايل در كوچه و خيابان ظاهر مي‌شوم.»

نون و ريحون، چندمين مجموعه‌اي است كه در كنار پدرتان به ايفاي نقش مي‌پردازيد؟
در كنار پدرم بازي در مجموعه‌هاي «نردبام آسمان»، «زير چتر خورشيد» و همين كار سومين همكاري‌مان محسوب مي‌شود.
در آثار اينچنيني برزو ارجمند حتي اگر صرفا كاراكتري طنز را نيز بازي نكند و يا در موقعيت‌هاي جدي و خشن ظاهر شود باز هم شيريني خاصي در نوع بازي‌اش ديده مي‌شود. اين حس آيا به شخصيت دروني شما برمي‌گردد؟
در حقيقت اين نقش‌ها هستند كه شيريني خاصي دارند و من سعي مي‌كنم اين شيرين بودن را به موازات دستيابي به ويژگي‌‌هاي دروني كاراكتر پيدا كنم. ضمن اين كه اين شيريني در زندگي معمول هر آدمي وجود دارد و من سعي مي‌كنم از آن در جاي مخصوص به خود و در آثار مختلف استفاده كنم و البته بودند نقش‌هايي كه كاملا جدي از آب درآمده‌اند مثل «زمان شوريدگي» (محمدعلي نجفي در سال 1379)‌ يا «ساعت شني»!
آيا اين اولين همكاري‌تان با فرزاد موتمن است؟
بله. البته پيش از اين قرار بود در فيلم سينمايي «هفت پرده» با ايشان‌ همكاري داشته باشم كه به دليل حضور در پروژه‌اي ديگر و گريمم كه داراي ريش بود نتوانستم در كنار آقاي موتمن حضور يابم.
طنز موقعيتي كه در اين كار وجود دارد تا چه حد در بازي شما مشهود است؟
اصولا اتفاقات موجود در كار بايد جدي باشد تا به نظر خنده‌دار برسد، يعني درست همان چيزي كه در زندگي روزمره اتفاق مي‌افتد، به همين دليل كار ما صرفا كار كمدي يا طنز نيست، بلكه يك مجموعه اجتماعي شيرين است. كاراكتر‌ها نيز حتما بايد در موقعيت‌هاي جدي قرار بگيرند تا باعث خنده شوند. براي نويسنده نيز ايجاد موقعيت‌‌هايي كه تا حدودي از طنز معمول سريالي فاصله بگيرد، سخت‌تر از نمادهايي است كه براي طنزي با تيپ‌گيري‌هاي فراوان نوشته مي‌شود.
آيا ماندگاري تيپ‌هاي شخصيتي در كار طنز نسبت به طنز موقعيت بيشتر نيست؟
كارهايي كه ماندگار مي‌شوند بيشتر به قصه ربط دارند. من به عنوان يك بازيگر به تنهايي نمي‌توانم در ماندگاري يك نقش موثر باشم و اين كار به تلاش جمعي بستگي دارد.
گاهي در ماندگاري يك اثر، تكيه كلام‌ها نيز موثرند كه به طور خاص به شخصيت‌هاي داستان مربوط مي‌شود...
اين آسان‌ترين كاري است كه مي‌توان در يك اثر طنز انجام داد. اين موضوع‌ را در زير «آسمان شهر» تجربه كردم. اما در مجموعه‌اي مثل «پشت كنكوري‌ها» هيچ كدام از شخصيت‌ها تيپيك نبودند، كار نيز طنز صرف نبود، تكه‌كلام هم در فيلمنامه وجود نداشت، اما با وجود اين به اثري ماندگار تبديل شد.
شما و رضا داوودنژاد از پشت كنكوري‌ها به نون و ريحون آمده‌ايد. فكر مي‌كنيد در پايان اين مجموعه بيشتر در كدام اثر ماندگار شويد؟
فيلمبرداري «پشت كنكوري‌ها» قبل از ماه مبارك تمام شد، اما اين مجموعه در حالي كه به نگارش درمي‌آيد، تصويربرداري هم مي‌شود. پس در قياس توليدي نيز با هم فرق‌هايي دارند. ضمن اين كه آن مجموعه را با 22 قسمت توليد شده پخش كرديم ولي نون و ريحون در زمان پخش تنها 3 قسمت كامل در دست پخش داشت. با اين كه مدت زمان كمي در اختيار داريم با زحماتي كه آقاي موتمن و گروه متحمل مي‌شوند، مطمئن هستم كه كار بسيار قابل قبولي شده است.
در نون و ريحون چالشي كه بين اين چند جوان وجود دارد، آيا از ابتدا در متن قصه به همين صورت آمده بود؟
سيناپس كلي كار از ابتدا به همين شكل بود، اما قصه‌ها قسمت به قسمت نوشته مي‌شوند و تقريبا تغييراتي در نگارش اعمال مي‌شود، اما كليت كار از ابتدا بر همين اصل بوده است.
قبل از برداشت‌ها چه توافقي بين بازيگران و كارگردان اتفاق مي‌افتد؟
قبل از هر سكانس با آقاي موتمن درخصوص ديالوگ‌ها و بداهه‌گويي‌ها صحبت مي‌كنيم، چراكه مقابل دوربين هيچ بداهه‌گويي اتفاق نمي‌افتد و اگر چنين تغييراتي از سوي بازيگر در اجراي نقش اتفاق نيفتد مثل اين است كه مخاطب رماني چاپ شده را مي‌خواند، از طرفي ايده بازيگران براي پردازش نقش‌ها ديد وسيع‌تري را در اختيار نويسنده‌ها قرار مي‌دهد.
و مهم‌ترين نكته‌اي كه در پذيرش نقش مراد داشتيد؟
قصه، قصه جالب و جذابي بود. شخصيت اين 5?جوان به طور كلي بانمك بودند و جاي كار زيادي براي بازيگران گذاشتند و اين در طنز اتفاق مهمي است كه به دنبال پردازش شخصيت رئال باشيم نه تيپ‌سازي!
آزاده خواجه نصيري

سالومه 09-01-2010 10:23 PM

متشکرم از همه شما عزیزان لطفاً تصاویر بازیگران سریال ها را هم برای این تاپیک بگزارید. از کمک همه شما متشکرم

سالومه 09-02-2010 01:31 PM

http://image.pixfa.net/images/72251899287177896704.jpg


و اما سریال ملکوت که نسبت به بقیه سریال ها حال و هواش به این روزها و شبهای رمضان نزدیکتر است. هر چند که عوامل این سریال سعی داشتند یک سریال معنوی درست کنند اما متاسفانه فضاهای خوبی به کارشون ندادن و چند تا ایراد بزرگ را بر جا گزاشتن. رفتار حاج فتاح با فرشته یا مثلاً پوشیدن چادر مهتاب جلوی عمه و شوهر عمه ولی جلو سامان توی آشپز خونه با بلوز دامنه یا اون فضا هایی که برای توصیف برزخ درست شده و آدم رو یاد کارتون ها می اندازه .
http://image.pixfa.net/images/41151484770986828996.jpg

به هر حال این سریال به مناسبت این ایام ساخته شده و بازیگر ان این سریال خوب کار کردند البته بعضی هاشون. اما این سریال تا تونسته عروس و داماد را بد توصیف کرده. و این برای دید فکری جامعه ما ضرر داره.

http://image.pixfa.net/images/92514820591093655209.jpg


http://image.pixfa.net/images/07481194506291507726.jpg


http://image.pixfa.net/images/79998099237811910087.jpg

مهدی 09-03-2010 01:36 PM

عکسهای یاسر جعفری و هستی مهدوی فر در سریال جراحت
 





























مهدی 09-06-2010 05:09 PM

سریال در مسیر زاینده رود
 









مهدی 09-06-2010 05:13 PM





























مهدی 09-07-2010 01:44 PM

مجمو‌عه‌های ماه رمضان امسال در قضاوتی عادلانه شبیه سالهای قبل بودند، هر سال یک مجموعه بهتر از سایر مجموعه‌ها است، بیننده بیشتری دارد و با وسواس و حساسیت بالاتری ساخته شده اما مجموعه‌های دیگر متوسط و زیر متوسط هستند.

پدیده تلویزیون در ماه رمضان امسال "جراحت" به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور است؛ مجموعه‌ای با فیلمنامه‌ای منسجم و جذاب که لایه‌های زیرین روابط انسانی در آن کشف می‌شود و حقایقی در آن روایت می‌شود که مشکلات خانواده‌ها در جامعه امروز را به تصویر می‌کشد.

عسگرپور در این مجموعه نسبت به کار قبلی‌اش "گلهای گرمسیری" رشد داشته، حساسیت و وسواس او را می‌شود در هر پلان "جراحت" دید. قاب بندی‌ها، میزانسن و بازی‌ها نشان می‌دهد که این کارگردان برای وجه بصری مجموعه‌اش ارزش قائل بوده است. در شرایطی که حتی مجموعه قابل قبولی مانند "در مسیر زاینده رود" از شتابزدگی لطمه خورده "جراحت" اثری شسته رفته با وجوه تصویری بالا است.

تلخی فیلمنامه و فضای قصه تحمیلی نیست و برآیند معادلاتی است که قصه آنها را مطرح می‌کند، آرامش ظاهری زندگی دو خانواده سنتی و مذهبی با مشکلاتی کوچک از بین می‌رود و این آرامش مضمحل می‌شود. تیتراژ مجموعه این فروپاشی را به خوبی عیان می‌کند. بازی‌های مجموعه "جراحت" نشان می‌دهد که عسگرپور بازیگری را می‌شناسد، بازی امین تارخ در سخت‌ترین لحظه‌ها و دشوارترین موقعیت‌ها دریادماندنی است.

تم ویرانی در مجموعه "در مسیر زاینده رود" به کارگردانی حسن فتحی هم دیده می شود، فتحی در مجموعه تازه‌اش با نقد جامعه ورزشی و ورزشکاران پوشالی شروع می‌کند و به انتقاد از فضای موجود و از بین رفتن ارزش‌های اخلاقی می‌پردازد. داستانی که علیرضا نادری روایت می‌کند جذاب است و پرکشش و پرتعلیق. بازی‌ها قابل قبول است و در بعضی موارد دور از انتظار مانند مهدی سلطانی در نقش حاج بهزاد و حسین محجوب که همیشه آنقدر خوب بوده که نمی‌توان انتظاری جز خوب بودن از او داشت.

"در مسیر زاینده رود" استفاده خوبی از فضای یک شهر سنتی کرده و برخلاف انتقادهای سطحی موجود ستایشی از فرهنگ و سنت‌های ایرانی و در نگاهی جزئی‌تر فرهنگ و تاریخ اصفهانی است. حضور مهران (اشکان خطیبی) در اصفهان و آشنایی با دختری از خانواده‌ای فرهنگی و اصیل نشان دهنده شکافی است که میان طبقه‌های مختلف اجتماعی وجود دارد. فتحی با نقد این گسست فرهنگی جامعه را به سمت بازگشت به ارزش‌های اخلاقی سوق می‌دهد.

مجموعه "ملکوت" به کارگردانی محمدرضا آهنج فضایی ماورایی و فانتزی دارد. شبکه دو پیش از این هم تجربه‌هایی مشابه "ملکوت" داشته و موج مجموعه‌های مناسبتی ماورایی در ماه رمضان با این شبکه و مجموعه‌های "کمکم کن" و "او یک فرشته بود" شروع شد. اما "ملکوت" فراتر از تجربه‌های قبلی تلویزیون در این گونه نمی‌رود. اگر حرکت‌های دوربین و قاب‌بندی‌هایی که قرار است فضای متشنج قصه را به مخاطب منتقل کنند فراموش کنیم، آهنج حتی از مجموعه ضعیف "آخرین گناه" به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده هم پیش نرفته است.
میزانس‌های تکراری در موقعیت برزخ، دیالو‌گ‌های شعاری و شخصیت‌پردازی کلیشه‌ای تماشای "ملکوت" را به تجربه‌ای زجرآور نبدیل کرده است. مجموعه‌ای که با فیلمنامه‌ای سطحی و کلیشه‌ای توانایی کارگردان و تعدادی از بازیگرانش را هم هدر داده است.

مجموعه "نون و ریحون" هم مانند "ملکوت" از ناحیه فیلمنامه ضربه خورده، فیلمنامه‌ای با موقعیت‌های تکراری، طنزی بدون حلاوت و ضرباهنگی کند و کشدار. فرزاد موتمن کارگردان خوبی است و اعتبار حرفه‌ای‌اش باعث می‌شود نوک پیکان انتقادها به سمت او باشد اما این عباس نعمتی است که با فیلمنامه "نون و ریحون" جایی برای موتمن نگذاشته تا مهارتش را نشان بدهد.

"نون و ریحون" کپی کم کیفیتی از مجموعه‌های "روزگار جوانی"، "پشت کنکوری‌ها" و نمونه‌هایی از این دست است؛ مجموعه‌ای که اگر هر شب ماه رمضان روی آنتن نمی‌رفت مخاطبی نداشت. آمار نظرسنجی‌ها هم می‌گوید که مخاطبان با "نون و ریحون" ارتباط برقرار نکرده‌اند تا جاییکه طبق آمار، بیننده‌های سریال تکراری "خانه به دوش" که در نیمه‌های شب از رسانه ملی پخش می‌شود از این مجموعه بیشتر است!

مجموعه‌های ماه رمضان امسال و میزان استقبال از "در مسیر زاینده رود" و "جراحت" نشان داد اصرار بعضی مدیران برای ساخت مجموعه‌های طنز و فاصله گرفتن آنها از تولید مجموعه‌های اجتماعی اشتباه است. مخاطب تلویزیون دوست دارد در مجموعه‌ها زندگی خود را ببیند و تصویر این زندگی با همه فرود و فرازش را می‌توان در "جراحت" و "در مسیر زاینده رود" دید.


منبع: شبکه ایران

vosh 09-07-2010 02:36 PM

متاسفانه در همه جای دنیا(الا ایران) ، سینما و تلویزیون به جای اینکه بدبختی مردم رو نشون بدند ، سعی در تلطیف و تطهیر اذهان عمومی دارن . اما در سینما و تلویزیون ما اینطور نیست . شما به سینمای دنیا نگاه کنید . در دوران رکود اقتصادی امریکا(فکر کنم دهه 40 و 50 میلادی بود) که هارولد و نورمن و ... پیداشون شد تا با خلق آثار کمدی ، کمی از غم و قصه های مردم رو بکاهند (البته اینها همه سیاست های دولت امریکا بوده) یا مثلاً در دوران جنگ سرد ، راکی و آرنولد و ... ظهور می کنند و همیشه دشمنانشون هم روس هستند(البته این ستیز با روس ها هنوز هم ادامه داره ... یه نگاه اجمالی به فیلم جدید جکی چان بندازین _ Spy next door _ یا خیلی های دیگه) و حالا هم بعضی مواقع می بینیم که فیلمهایی ساخته میشه ضد ایرانی (در سریال 24 ، چندین بار دیده شد تروریست ها ایرانی بودند یا یک بار هم یه تروریست داشت با یه نفر فارسی حرف می زد و اینکه بارها از جمهوری اسلامی اسم برده شد.مخصوصاً در Season آخر).
حالا این صدا و سیما به جای اینکه بیاد در این ایام که به "جشن ماه مبارک رمضان" و "مهمانی خدا" و... معروفه ، سریال های کمدی پخش کنه و کمتر مشکلات جامعه رو نشون بده و افطاری رو کوفت آدم نکنه ، یه سریال تخیلی می سازه با نام "ملکوت" ، یک سریال ضعیف دیگه با نام "در مسیر زاینده رود" که ضعف بازیگران در ادای لهجه ی اصفهانی داد می زنه (به ویزه بهنوش طباطبایی و مسعود رایگان) و متاسفانه سریالهاش جای آموزش ، بد آموزی هم داره.
و باز هم برای صدا و سیما تاسف می خورم که در نظرخواهی های مردمی هم صداقت رو رعایت نمی کنه و فقط اونایی که موافقند و باور کنید فیلم پدرخوانده هم اینقدر رضایت عموم رو جلب نکرد.(من نمی دونم مردم از چی این سریالها خوششون میاد ، از خاله زنک بازیشون؟)
دیشب که کلی خندیدم از دست مردم.
یه زنه اومد گفت : " سریال در مسیر زاینده رود خیلی عالیه و خوب شد که تو اصفهان بود با اون زبان شیرین اصفهانی و خیلی آموزنده بود!!!!!!"
*آخه آبجی !! ، مگر اصفهانی زبانه؟!!
*کجای این سریال آموزنده بود ها؟! همین که دلالی تو فوتباله یا فوتبالیست تازه به دوران رسیده رو چطوری نشون میده ؟! یا پیرمرده تازه فیلش یاد هندستون کرده ؟!!
این جمله ی "آموزنده بود" شده نقل دهان مردم هرچی درباره فیلم و سریال می پرسند اینو میگن.
در سریالها 90% شخصیت ها میخوان سر همدیگه رو کلاه بگذارن ، حالا اگه دو تا شخصیت خوب هم باشه ، اینقدر بد بازی می کنند که حال آدم رو به هم می زنه.

در مجموع تنها سریال خوب رمضان امسال "نون و ریحون" شبکه ی تهران هست که متاسفانه خیلی دیر پخش میشه ، نویسنده ی این سریال از اعضای تحریریه ی گل آقا بوده و همچنین کارگردانی آقای مؤتمن که بسیار اصول گرا هست و اجازه ی بداهه گویی بازیگران رو نمی ده خیلی کمک کرده ... همچنین بازی زیبای آقای رستمی در حالی که بسیار جدی هست ، اما آدم رو به خنده وا می داره.

سعید سروش 09-07-2010 03:45 PM

همتون مرسی دارین . مطالب خوفی بودن

سالومه 09-08-2010 03:13 PM

خب با تمام شدن این ماه عزیز سریال ها هم رو به اتمامه. به نظر شما کدوم سریال موفق تر عمل کرده؟
به نظر من جراحت خوب بود اما مناسب این ماه نبود.

Younes 09-08-2010 03:25 PM

من چون کامل نمی دیدم نمی تونم نظر بدم.

مهدی 09-11-2010 10:58 AM

چهره بدون گریم بازیگر سریال در مسیر زاینده رود
 
حضور یک بازیگر تحصیلکرده و دارای تجارب مختلف در تئاتر اتفاقی است که در تلویزیون کمتر می‌افتد. مهدی سلطانی بازیگری است از تئاتر که با برخی از کارگردان‌های این حوزه تجارب ارزشمندی داشته است. او پس از سال‌ها دوری از عالم بازیگری به علت تحصیل در خارج از کشور با بازی در سریال «در مسیر زاینده‌رود» به دنیای بازیگری برگشت و با ایفای نقش حاج بهزاد، شمایلی از جوانمردی و پهلوانی ایرانی را به تصویر کشید.

او دارای مدرک لیسانس در رشته بازیگری از دانشگاه هنرهای زیباو فوق‌لیسانس در رشته کارگردانی است از دانشگاه سینما، تئاتر و مدرک دکتری هم از دانشکده اوینیون فرانسه.




fada 09-11-2010 12:17 PM

حالا این صدا و سیما به جای اینکه بیاد در این ایام که به "جشن ماه مبارک رمضان" و "مهمانی خدا" و... معروفه ، سریال های کمدی پخش کنه و کمتر مشکلات جامعه رو نشون بده و افطاری رو کوفت آدم نکنه ، یه سریال تخیلی می سازه با نام "ملکوت" ، یک سریال ضعیف دیگه با نام "در مسیر زاینده رود" که ضعف بازیگران در ادای لهجه ی اصفهانی داد می زنه (به ویزه بهنوش طباطبایی و مسعود رایگان) و متاسفانه سریالهاش جای آموزش ، بد آموزی هم داره.
و باز هم برای صدا و سیما تاسف می خورم که در نظرخواهی های مردمی هم صداقت رو رعایت نمی کنه و فقط اونایی که موافقند و باور کنید فیلم پدرخوانده هم اینقدر رضایت عموم رو جلب نکرد.(من نمی دونم مردم از چی این سریالها خوششون میاد ، از خاله زنک بازیشون؟)

*کجای این سریال آموزنده بود ها؟! همین که دلالی تو فوتباله یا فوتبالیست تازه به دوران رسیده رو چطوری نشون میده ؟! یا پیرمرده تازه فیلش یاد هندستون کرده ؟!!
این جمله ی "آموزنده بود" شده نقل دهان مردم هرچی درباره فیلم و سریال می پرسند اینو میگن.
در سریالها 90% شخصیت ها میخوان سر همدیگه رو کلاه بگذارن ، حالا اگه دو تا شخصیت خوب هم باشه ، اینقدر بد بازی می کنند که حال آدم رو به هم می زنه.

در مجموع تنها سریال خوب رمضان امسال "نون و ریحون" شبکه ی تهران هست که متاسفانه خیلی دیر پخش میشه ، نویسنده ی این سریال از اعضای تحریریه ی گل آقا بوده و همچنین کارگردانی آقای مؤتمن که بسیار اصول گرا هست و اجازه ی بداهه گویی بازیگران رو نمی ده خیلی کمک کرده ... همچنین بازی زیبای آقای رستمی در حالی که بسیار جدی هست ، اما آدم رو به خنده وا می داره.[/quote]

منم با نظر شما موافقم اما دلالی تو فوتبال و فیله یاد هندوستان کنه واقعیت داره اما واقعا فیلماشون خسته کننده بود منم شدیدا طرفدار فیلم نون و ریحونم و بهش رای میدم

مهدی 09-11-2010 12:30 PM

fada گرامی
بهتر بود نوشته ات را با رنگ دیگه مشخص میکردی که بشه از نقل قول تشخیص داد.


من هیچکدوم رو نگاه نکردم غیر یکی این امین تارخ بازی میکرد یک قسمت چون مهمانی بودم و محکوم به سرگرم شدن.

مهدی 09-11-2010 01:32 PM

رتبه بندی سریال های ماه رمضان از نظر صدا و سیما
 

مجموعه «جراحت»ساخته عسگرپور
با ۷۴ درصد بیننده در رتبه اول قرار گرفت



http://aksmod.ir/dl/89.6/Malakoot.jpg
«ملکوت» ساخته محمدرضاآهنج
با ۶۵ درصد در رتبه دوم قرار گرفت




http://aksmod.ir/dl/89.6/Dar-Masir-Zayande-Rood.jpg
«در مسیر زاینده‌رود» حسن فتحی
با ۵۸ درصد در رتبه سوم




http://aksmod.ir/dl/89.6/khanebedosh.JPG
تکرار «خانه به دوش»رضا عطاران
با ۴۲ درصد در رتبه چهارم





نون و ریحون ساخته فرزاد موتمن
رتبه پنجم رو به خود اختصاص داد


اکنون ساعت 09:00 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)