![]() |
سنتوری چی شد!؟
فیلم سنتوری به کارگردانی داریوش مهرجویی و بازی بهرام رادان، توانست در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر نامزد جوایز بسیاری باشد. این فیلم به اعتقاد بسیاری از منتقدین و سینماگران بهترین فیلم داریوش مهرجویی است. با تمام این تعاریف، سنتوری هنوز نتوانسته اجازه اکران عمومی را بگیرد. این در حالی است که سی دی های قاچاق فیلم با کمترین قیمت در سطح شهر به فروش می رسد. این را می توان یک ور شکستگی بزرگ برای تهیه کننده فیلم به حساب آورد.
در همین خصوص، مرتضی شایسته رئیس اتحادیه تهیه کنندگان فیلم، گفت: بهترین زمان برای اکران هر فیلم، همان موقع مشخص خودش می باشد. اگر فیلم در زمان معمول خودش اکران عمومی شود، این مشکلات پیش نخواهد آمد. فیلم سنتوری غیر از تهیه کننده در دست افراد دیگری هم بوده که طی رفت و آمدها به سرقت رفته و توزیع شده است. وی در ادامه افزود: اگر اجازه اکران فیلم را الان هم بدهند جلوی ضرر بیشتر گرفته میشود. رئیس اتحادیه تهیه کنندگان در پاسخ به چگونگی جبران ضرر تهیه کننده فیلم گفت: از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درخواست کردهایم که خسارات وارده به تهیه کننده فیلم محاسبه و پرداخت شود. وزارت ارشاد باید پیش بینی لازم را در این جور موارد داشته باشد و بودجهای برای آن در نظر بگیرد که از این بودجه خسارت وارده به تهیه کننده جبران و پرداخت شود. شایسته در ادامه گفت: بهتر است به جای تمام صحبتها پرسیده شود که چرا این فیلم تا امروز اکران نشده که حالا مجبور باشیم ضرر یک تهیه کننده را جبران نماییم. وی با بیان اینکه دلیل اکران نشدن فیلم را باید از مسئولین سینما جویا شد گفت: یکی از دلایل اکران نکردن فیلم ، مناسب ندانستن زمان بود و تصمیم بر این شد که اکران فیلم به زمان مناسب ارجاع شود. زمانی هم به بهانه نداشتن مجوز برای صدای محسن چاووشی فیلم را اکران نکردند. دست اندر کاران فیلم نیز صدای این خواننده را برداشتند و در فیلم الان فقط صدای خود رادان است. تا امروز، تمام بهانهها برای جلوگیری از اکران عمومی فیلم بهانههای واهی بیش نبوده است. |
حمایت مردمی از سنتوری
بلیت سنتوری را به این حساب واریز كنید.
http://www.aftab.ir/news/2008/feb/19...fc106c9b9e.jpg فاجعه قاچاق <سنتوری> آخرین ساخته داریوش مهرجویی همچنان نقل محافل است و واكنش تند سینماگران را در پی دارد. روز گذشته ایدهای در گروه <ادب و هنر> اعتماد ملی شكل گرفت مبنی بر اینكه هركس كه طی روزهای اخیر سیدی یا دیویدی <سنتوری> را به شكل غیرقانونی خریداری كرده، مبلغی به حساب تهیهكننده این فیلم واریز كند. یادمان هست كه كارگردان این فیلم و موكلش اعلام كرده بودند خریدن این سیدی شرعا حرام است. همچنین طی ماههای گذشته بسیاری از سینماگران، فعالان و مسوولان فرهنگی این كار را تقبیح كرده و آن را بهمثابه نوعی <سرقت> دانسته بودند. از این رو خریداران سیدی <سنتوری> كه به واسطه همین سیدی این فیلم را دیدهاند برای آنكه در <سرقت> و <قاچاق> سهیم نباشند میتوانند بهای بلیت آن را به شماره حساب مشترك تهیهكننده و كارگردان فیلم واریز كنند. این ایده روز گذشته ابتدا با داریوش مهرجویی (كارگردان <سنتوری>) و در ادامه با فرامرز فرازمند (تهیهكننده آن) در میان گذاشته شد. مهرجویی و فرازمند، هم از این ایده استقبال كردند و هم نگران بودند. استقبال آنها از این جهت بود كه معتقد بودند این حركت باعث وحدت سینماگران میشود، اما نگرانیشان از آن بابت بود كه میگفتند مبادا طرح این ایده به معنای <محتاج بودن> آنها تلقی شود. نهایتا هر دو ضمن موافقت با این ایده، اعلام كردند كه عواید احتمالی آن صرف امور خیریه خواهد شد. مهرجویی در این باره به اعتماد ملی گفت: <من شخصا با این ایده موافقم. ژست قشنگی است و یك نوع وحدت و همدلی را میرساند. ما میتوانیم شماره حسابمان را اعلام كنیم، ولی امیدوارم مردم عزیز در جریان باشند كه ما محتاج نیستیم و هرچه به حسابمان واریز شود، صرف امور خیریه میشود.> فرازمند هم كه قاچاق سیدی <سنتوری> را <ضربه به سینمای ایران> میدانست، گفت: <اینجا مساله پول در میان نیست. ما باید به ضربه روحی ای فكر كنیم كه به مهرجویی و بقیه عوامل فیلم وارد شده است. بحث من این است كه میگویم اگر قرار بود سنتوری اكران نشود، چرا پروانه ساخت دادید؟>! او همچنین درباره ایده گروه <ادب و هنر> اعتماد ملی اضافه كرد: <من قبلا هم گفته بودم كه اگر <سنتوری> فروش داشت ۵۰ درصد آن را صرف امور خیریه میكنم. حتی میتوان صرف كمك به زحمتكشان و فعالان عرصه سینما كرد كه نیازمند یاری هستند. به هر حال شخصا با این ایده موافقم و اعلام میكنم كه عواید احتمالی این طرح را صرف امور خیریه میكنیم.> فرازمند در ادامه به درخواست خبرنگار اعتماد ملی، حساب مشترك خود و مهرجویی را اعلام كرد. این حساب مشترك به نام <داریوش مهرجویی و فرامرز فرازمند> و از این قرار است: ۰۱۱۶۴۰۷۷۹۵ (بانك تجارت شعبه چهارراه پارك كد ۰۳۲.)همانطور كه كارگردان <سنتوری> گفته، این طرح میتواند قبل از هر چیز به همدلی و وفاق در سینما خصوصا سینمای فرهنگی و مستقل بینجامد؛ شاید مبلغ ۱۰۰۰ یا ۱۵۰۰ تومان بهای یك بلیت كه از سوی خریداران این سیدی یا بینندگان آن به حساب تهیهكننده و كارگردان آن واریز میشود، مبلغ چندانی نباشد و همگان، حتی آنهایی كه این سیدی را نخریدهاند، مایل به همراهی با این طرح باشند، اما باید بدانیم كه عواید این حركت بیش از هر چیز به ثبات سینمای مستقل كمك كرده و ضربهای كه به این سینما خورده را جبران میكند. تاكید میشود همانطور كه كارگردان و تهیهكننده <سنتوری> متذكر شدهاند این حركت برای كمك مالی به آنها نیست؛ بلكه هدف از آن، یادآوری پدیده زشت <قاچاق> است. |
در حمایت از فیلم سنتوری؛ یك حركت شایسته
اینكه مردم برای حمایت از فیلمهایی مانند سنتوری كه یكباره با قاچاق آن دچار شكست تجاری شدهاند، دعوت به پرداخت بلیت شوند، یك ایده و حركت شایسته از سینمای ایران است. در این شرایط بهتر است كه مردم حق بلیت خود را به حساب بانكی فرامرز فرازمند و داریوش مهرجویی پرداخت كنند.
شاید این بهترین راه برای مبارزه با قاچاق CD این فیلم باشد. به هر حال مردم مشتاق دیدن این فیلم هستند و متاسفانه سودجویان از هر راه ممكنی درصدد برخواهند آمد تا نسخهای از این فیلم را به چنگ آورند و خیلی سریع از طریق CD و DVD آن را به بازار قاچاق بسپارند. http://www.aftab.ir/news/2008/feb/19...0a0d20a4dd.jpg مردم هم نمیتوانند نسبت به این واقعه بیتفاوت باشند، همه میخواهند كه هرچه زودتر در جریان این فیلمهای ممنوعشده قرار گیرند طبیعتا این فیلمهای قاچاق، هرچند منع شرعی هم داشته باشد، توسط مردم دیده میشود. اینكه با كمك به فیلم سنتوری از طریق شماره حساب تهیهكنندگان آن ادای دینی نسبت به آنان داشته و آن را جبران كنند، این حركت تبدیل به حمایتی مثبت و سازنده برای جبران خسارتهای مالی و معنوی میشود. خود من هم كه تهیهكننده فیلم <به رنگ ارغوان> هستم، بارها شنیدهام كه این فیلم به طور قاچاق توزیع شده، اما خوشبختانه خبر صحت نداشته و فیلم دیگری به مردم داده میشود. تا امروز هم این فیلم از گزند چنین آسیبی دور نگه داشتهشده است، اما بالاخره جایی احتمال دارد كه این فیلم هم در دسترس سودجویان قرار گیرد. بهترین راه نجات، اكران فیلمهاست كه باید وزارت ارشاد مساعدت بكند، بالاخره در دنیای امروز كه همه چیز به كمك تكنولوژی به طور سریع تكثیر میشود، به زحمت میتوان از این كار پرهیز كرد.از سوی دیگر معتقدم كه باید مجلس شورای اسلامی یك قانون دقیق و مدون برای برخورد با خاطیان و قاچاق فرهنگی ارائه كند. در حال حاضر نیروی انتظامی و قوه قضاییه كه مجری این كار هستند، نمیتوانند اقدام شایستهای انجام دهند، برای آنكه قانونی در این باره وضع نشده است. در شرایط حاضر هم كه بعد از هفت هشت ماه كه از تجمع سینماگران و خانه سینما در باغ فردوس و موزه سینما میگذرد، این حركت تبدیل به برخورد قاطع نیروهای انتظامی شد. متاسفانه دوباره این قاچاق به انحای مختلف تكرار میشود و بهتر است كه هرچه سریعتر مجلس قانون محكمی برای برخورد قاطع با قاچاقچیان و سودجویان وضع كند. تهیهكننده فیلمهای چهارشنبهسوری (اصغر فرهادی) به رنگ ارغوان (ابراهیم حاتمیكیا)، دایره زنگی (پریسا بختآور) و... |
وزارت اطلاعات تكثیر غیر مجاز «سنتوری» را پیگیری میكند
به گفته دبیر «ستاد مبارزه با تكثیر و توزیع غیر مجاز محصولات سینمایی»، مكاتباتی با دادستانی، نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات برای پیگیری موضوع تكثیر غیر مجاز فیلم«سنتوری» انجام شده است.
«ابراهیم داروغهزاده» گفت: در راستای فعالیتهای بسیار خوبی كه درنیروی انتظامی، قوه قضائیه و اتحادیه تهیه كنندگان در یكسال گذشته و در تعامل با معاونت امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای مبارزه با سرقت فیلم های سینمای ایران داشتهاند، برخورد با عوامل تكثیر و توزیع غیر مجاز فیلم سینمایی «سنتوری» را در جهت احقاق حقوق مادی و معنوی تهیهكنندگان و كارگردان محترم فیلم مذكور از یكسو و مدیریت سینمای كشور و كلیت سینمای ایران از سوی دیگر، با شدت و حدت تمام از طرف ستاد مبارزه با تكثیر و توزیع غیر مجاز محصولات سینمایی ادامه خواهیم داد. http://www.aftab.ir/news/2008/feb/18...5f8a243c43.jpg دبیر ستاد مبارزه با تكثیر و توزیع غیر مجاز محصولات سینمایی و سمعی و بصری ادامه داد: با فعالیت این ستاد در معاونت امور سینمایی و سمعی و بصری در یك سال گذشته امنیت خاطر قابل قبولی برای اهالی خوب و صبور سینمای ایران ایجاد شده بود كه متأسفانه با توزیع غیر مجاز فیلم «سنتوری» كه از طریق یك فعالیت اینترنتی خارج از كشور انجام شده بود، این فضای امن بار دیگر از سوی دشمنان سینمای ایران تهدید شده است و وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، نیروی انتظامی و قوه قضائیه وظیفه خود میدانند كه با عوامل این حركت ناشایست ضدفرهنگی تا احقاق حقوق همه خسارتدیدگان اعم از تهیه كنندگان و عوامل فیلم و همچنین مدیریت سینمای كشور، مردم و مهمتر از همه، حریم فرهنگی كشور، برخورد قاطع نمایند. وی تصریح كرد: در همین راستا مكاتباتی از طرف دبیرخانه ستاد با دادستانی و نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات انجام شده است كه موضوع از طرف این عزیزان در حال پیگیری است. داروغهزاده افزود: خوشبختانه با هوشیاری و عنایت همكاران در پلیس امنیت نیروی انتظامی و اتحادیه تهیه كنندگان تاكنون توانستهایم از تكثیر و توزیع گسترده این فیلم در سطح كشور تا میزان زیادی جلوگیری نمائیم. وی در پایان به فارس گفت: امیدواریم با كمك و همیاری تمامی دستاندركاران و همچنین اصحاب رسانه و مطبوعات و اهالی خوب سینما، این مشكل با حداقل خسارت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به شكل قابل قبولی حل و فصل شود. |
سنتوری چطور وارد بازار قاچاق شد؟
محمود اربابی مقصر تهیهكننده است
http://www.aftab.ir/news/2008/feb/17...32c600f7bc.jpg عدهای میگویند جز عوامل سازنده فیلم، چه كسی توان عرضهاش را بعد از این همه وقت دارد؟ بعضیها هم معتقدند سازندگان یك اثر چطور میتوانند هزینههای میلیاردی ساخت فیلم را نادیده بگیرند و در شرایطی كه هنوز امیدی برای اكران فیلم بود، فیلم را وارد چرخه اكران قاچاق كنند. اما حق با هر كدام هم كه باشد، مدیر كل اداره نظارت و ارزشیابی سینمای حرفهای وزارت ارشاد، مسوولیت عرضه این فیلم را بر گردن تهیهكننده میاندازد و میگوید: نمیتوانیم با اطمینان بگوییم، فیلم «سنتوری» از چه مرحلهای وارد عرصه قاچاق شده است، اما در هر حال مسوولیت این ماجرا با شخص تهیهكننده فیلم است. محمود اربابی به ایسنا توضیح میدهد: به هر حال فیلمها برای آمادهسازی برای نمایش در اختیار آدمهای مختلفی قرار میگیرد، به همین دلیل اظهار نظر كه مشخصا از كجا این فیلم درآمده است، سخت است. فیلم «سنتوری» قبل و بعد از نمایش در جشنواره فیلم فجر در اختیار تهیهكننده بوده است و بارها از اداره نظارت مشخصا خود بنده مستقیما با تهیهكننده در ارتباط بودم ـ با توجه به ماده ۵ كه فعلا صلاح نیست فیلم اكران شود ـ مرتبا از آنها میخواستم مراقبتهای لازم را از نسخه فیلم انجام بدهند. اربابی میگوید: «سنتوری» در برههای زمانی پروانه نمایش داخلی داشت، اما برای خروج از كشور باید پروانه میگرفت، همه این مراحل نشاندهنده این است كه فیلم به شكل طبیعی مورد سرقت قرار گرفته است و تهیهكننده نمیدانم به چه دلایلی موضوع نمایش خارجی این فیلم را با ما پیگیری نكرده است؟! اربابی درباره پیگیریهای انجام شده توسط این اداره نظارت و ارزشیابی برای جلوگیری از نمایش غیرقانونی فیلم توضیح داد: روزی كه اطلاع یافتهایم فیلم در سایت خارجی دانلود شده است، تمام تلاش خود را انجام دادیم كه این سایت از نظر قانونی ***** بشود و از طریق مراجع قانونی در سطح شهر این سیدی غیرمجاز جمعآوری شود. ● ۱۴۰۰ كپی غیر مجاز «سنتوری» كشف شد در همین حال «فرامرز فرازمند» از كشف هزار و چهارصد سیدی قاچاق فیلم «سنتوری» خبر داد. تهیهكننده سنتوری به فارس گفت: پیش از این نیز همیشه پخش غیر مجاز فیلم را تهدید میكرد. نسخه غیر مجاز فیلم زیرنویس انگلیسی دارد كه برای ما خیلی عجیب است ،ضمن اینكه نسخه كامل فیلم است. به گفته فرازمند خیلیها تماس میگیرند و میگویند فیلم را دیدهاند و ابراز خوشحالی هم میكنند ولی چه فایدهای دارد وقتی یك فیلم ملی سوخته شده است. من حتی دوست ندارم این سیدیها را ببنیم كه چطوری است. هیچ كاری، از دست من بر نمیآید، یك فیلم ملی را سوزاندند، فیلمی كه میتوانست روی پرده اكران سینما برود و راجع به آن بحث و نقد شود. |
طرح معضل "اعتیاد" دغدغه "علی سنتوری" است
http://www.aftab.ir/news/2008/feb/18...26739abd55.jpg
اعتیاد یک مسئله بسیار مهم است که در بین خانواده ها و جوان ها رسوخ کرده و به اعتقاد من می توانست سوژه بسیار مهم و ضروری باشد. این جمله را داریوش مهرجویی سال ۷۵ در نشست نقد و بررسی فیلم "سنتوری " بیان کرد . آن روز ها هم در جشنواره صحبت این بود که آیا "سنتوری " به نمایش در می آید یا نه ، این شک و تردید ها تا روز و ساعت پخش "سنتوری " ادامه پیدا کرد و سرانجام در سینمای رسانه ها "فلسطین " تازه ترین فیلم داریوش مهرجویی به نمایش در آمد . داریوش مهرجویی در این نشست بخشی از اعتقادات خود درباره سینما را مطرح کرد و از چگونگی انتخاب مضامین در آثارش گفت : "من در همه فیلم هایم سوژه های واقعی را دنبال می کنم و دغدغه ام در فیلم ها ، سرنوشت بشر و موقعیت انسان در جامعه معاصر است و در واقع نگاهم ، نگاه اجتماعی است این فیلم از اثری دیگر تاثیر نگرفته و سعی شده ساختار شکنی در طول فیلم حفظ شود . ● فرامرز فرازمند : متاسفم چند روزی ست نسخه ی قاچاق فیلم "سنتوری " در دسترس مردم قرار گرفته است . حال این که فیلم از کجا بیرون آمده و چگونه در دسترس مردم قرار گرفته است مساله ایست که می بایست به دقت مورد بررسی قرار گیرد . فرامرز فرازمند تهیه کننده "سنتوری " درباره تلاش های گروه در مورد فیلم می گوید : " ۲ سال زحمت و مشقت و ناراحتی برای تولید و حفظ یک اثر آموزنده و تاثیرگذار دستمزدی چنین در پیداشت که از مدیران فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کردیم، مردم جواب ما را در جشنواره ۲۵ دادند و آن را انتخاب کردند." وقتی فیلم به صورت کپی غیر مجاز وارد بازار می شود جدای از این که دست اندر کاران آن اثر را دچار دلسردی می کند پیامد دیگری هم دارد و آن ورشکست شدن این نوع نگاه به تولید اثر سینمایی و از طرفی گسترش فیلم در لایه های مختلف جامعه برعکس برنامه ریزی مدیران در کشور است . چرا که اگر اثری این گونه آسیب شناسانه به اجتماع بنگرد و دچار محدودیت در پخش و نمایش شود و سپس در شکلی گسترده تر قاچاق شود نه مدیران به خواسته خود که محدود کردن است ، می رسند و نه گروه تولید به خواسته خود ( جز کارگردان که به نوعی اثرش همه گیر می شود ) . ● مهرجویی : آقای جعفریجلوه هیچ اقدامی انجام نمیدهد مهرجویی دلگیر است . او که فیلم های تاثیر گذاری از جمله "گاو"، " هامون" ، "بانو "، "پری " و ... در سینمای ایران ساخته است اکنون در آستانه نوزهمین اثر سینمایی اش اینگونه به لحاظ اقتصادی و سینمایی بایکوت مانده است.این کارگردان در یکی از گفتگوهای اش گفته : " ما چندهفته پیش نامهای به مقامات کشور نوشتیم و تمام ماجرا را توضیح دادیم. گفتند که بروید گزارش جامعی از فیلم تهیه کنید. آنها نامه اعتراضآمیز ما را تایید کرد و حق را به ما دادند. حتی من شنیدهام که وزارت اطلاعات هم با این فیلم موافق است و دائم از ما میپرسند چرا «سنتوری» اکران نمیشود؛ اما آقای جعفریجلوه هیچ اقدامی انجام نمیدهد .ما در جریان جلسهای که قبل از سوم مرداد برگزار شد، آقای جعفری جلوه به شخصه صرفاً به خاطر سلیقه و خواست خودش تصمیم گرفت جلوی نمایش این فیلم را بگیرد." ● اربابی : فیلم دانلود شده است مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی سینمای حرفهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد : روزی که اطلاع یافتهایم فیلم در سایت خارجی دانلود شده است، تمام تلاش خود را انجام دادیم که این سایت از نظر قانونی ***** بشود و از طریق مراجع قانونی در سطح شهر این سیدی غیرمجاز جمعآوری شود.فیلم "سنتوری " در برههای زمانی پروانه نمایش داخلی داشت، اما برای خروج از کشورو شرکت در جشنواره های خارجی باید پروانه میگرفت، همه این مراحل نشان این است که فیلم به شکل طبیعی مورد سرقت قرار گرفته است و تهیهکننده نمیدانم به چه دلایلی موضوع نمایش خارجی این فیلم را با ما پیگیری نکرده است در این صورت تهیهکننده خود مسئولیت آن را بر عهده داشته و هر بار که ما متوجه این کار غیرقانونی میشدیم به آنها اطلاع میدادیم که این فیلم برای خروج از کشور باید پروانه نمایش خارجی از اداره نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد بگیرد. اربابی معتقد است نمایش عمومی "سنتوری" در این شرایط ربطی به اداره نظارت و ارزشیابی ندارد و باید از طریق معاونت سینمایی این درخواست پیگیری شود. ● قاچاق توسط یک سرور ایرانی در روسیه اما حکایت بیرون آمده فیلم "سنتوری " از زبان کارگردان این است که "یک سِرور ایرانی در روسیه که قاچاق فیلم می کند سنتوری را به طور قاچاق وارد اینترنت کرده است. همین سرآغاز ورود سیدی قاچاق فیلم شده و جالب اینکه «سنتوری» از ایران به بیرون فرستاده شده است یعنی فیلم بدون زیرنویس بوده و رفته آنجا و بعد آنها کادرش را عوض کرده و یک زیرنویس جدید برایش گذاشتهاند." حالا این که چطور این فیلم به آن سایت رسیده حکایت دیگری ست و چگونه می شود این سایت را مورد معاخذه قرار داد حکایت دیگری ست . ● خلاصه داستان: علی که علاقمند به هنر موسیقی است و با مخالفت خانواده برای ادامهی کار مواجه میشود، پس از ازدواج با هانیه، با وجود عشق و علاقه به موسیقی و شهرت خود، بر اثر مشکلات به دام اعتیاد میافتد. این شروع سقوط علی "سنتوری" ست . |
سنتوری را فوراً اكران كنید!
واكنش سینماگران به فاجعه قاچاق سنتوری
http://www.aftab.ir/news/2008/feb/17...e209fc644a.jpg پس از گردهماییهای سینماگران علیه قاچاق فیلم و سپری شدن چند ماه بدون اینكه سیدی یا دیویدی فیلمهای اكرانشده به بازار بیاید، فروش دیویدی فیلم سنتوری به كارگردانی داریوش مهرجویی، موجی از نگرانی را در سینما ایجاد كرده و سینماگران برای جلوگیری از زیانهای مالی تهیهكنندگان این فیلم، خواهان اكران فوری این فیلم شدند. مرتضی شایسته میگوید: <قاچاق فیلم سنتوری ساخته داریوش مهرجویی در هفته گذشته یكی از دردناكترین، غمناكترین و شوكآورترین اتفاقهایی است كه برای سینمای ایران به وقوع پیوسته است.> او كه تهیهكننده سینما و مدیر پخش این فیلم است، اضافه میكند: فیلم سنتوری از اداره كل نظارت و ارزشیابی پروانه نمایش گرفت و برای این منظور همه پوسترها و عكسهای تبلیغاتی آن مهر تایید گرفت و قراردادها با تمام سینماداران تهران و شهرستانها منعقد شد. فقط چند روز مانده به موعد اكران فیلم، بدون آنكه هیچ دلیلی تا امروز برای جلوگیری از اكران آن به طور مكتوب ارائه شود و هیچ مقام مسوولی درباره توقف اكران آن توضیحی بدهد، فقط تاكید كردهاند كه الان زمان مناسب نیست. من از مسوولان میپرسم كه زمان مناسب كی میتواند باشد. آیا امروز كه با قاچاق این فیلم بر مال و زندگی فرازمند (تهیهكننده)، مهرجویی (كارگردان)، پخشكننده و سینمادارها آتش زده شده است، هنوز هم زمان مناسب فرا نرسیده است؟ وی در اینباره میافزاید: امروز یك سرنوشت غمناك برای فیلم سنتوری رقم خورده و جلوی اكران فوقالعاده آن گرفته شده است. در همان زمانی كه فیلم در جشنواره فجر اكران شد، مهرجویی به مقامات اعلام كرد فیلمی كه از لابراتوار بیرون آمده تحت هیچ شرایطی قابل كنترل نیست و هر آن امكان دارد كه به طریقی وارد بازار قاچار بشود، حالا این روز فرا رسیده است. این پخشكننده معتقد است با قاچاق فیلم موفق و پرفروشی مانند سنتوری كه با فاجعه قاچاق از بین رفته است، ۴، ۵ میلیارد تومان به سینمای ایران ضربه وارد شده است. از طریق قاچاق این فیلم، سینمادارها، مردم، تهیهكننده، مهرجویی و پخشكننده ضربه خوردهاند و در این رابطه هیچكس پاسخگو نیست. او به فیلمهایی مانند مكس، نقاب، ازدواج به سبك ایرانی و غیره اشاره میكند كه به سرنوشتی مانند سنتوری دچار شدهاند و این سرنوشت همچنان تكرار خواهد شد. مرتضی شایسته معتقد است كه داریوش مهرجویی یكی از بهترین و بزرگترین فیلمسازان كشورمان است كه نسبت به كشور خود تعهدش را با ساخت آثار ارزشمند ملی اثبات كرده است. با این وجود چرا باید جلوی فیلمش گرفته شود؟ و در این باره ادامه میدهد: مهرجویی و فرازمند در چند روز گذشته با مقامات بالا دیدار داشتند و نتیجه این بود كه دستور داده شد تا وزارت ارشاد در این رابطه مساعدت كند، درست در همین موعد كه باید همه چیز به نفع سنتوری تمام میشد، یكباره قاچاق فیلم آغاز شد و این گونه همه مال و زندگی تهیهكننده، كارگردان و پخشكننده آتش گرفت. جمال ساداتیان، تهیهكننده فیلم كه در جشنواره فجر امسال در اكران فیلم دایره زنگی به كارگردانی پریسا بختآور با مشكل روبهرو شد، با اظهار تاسف از این واقعه میگوید: اگر در مجلس شورای اسلامی قانونی برای جلوگیری از قاچاق فیلم (و آثار هنری) صادر میشد، امروز مراجع قانونی راحتتر میتوانستند از چنین اتفاقهای ناگواری جلوگیری كنند. وی با اشاره به حركت و تلاش نیروی انتظامی پس از خرداد ۸۶ برای جلوگیری از قاچاق فیلم میگوید: باید با قانونمندتر كردن این موضوع برخورد با قاچاق فیلم را به طور جدیتر پیگیری كرد. مرتضی شایسته هم این حركت را در حد كوتاهمدت مناسب میداند و برای آنكه مبارزه با قاچاق فیلم در درازمدت به نتیجه برسد، میگوید: نیاز به یك عزم ملی است. باید قانونی برای این موضوع وضع شود و مراجع مشخصی در قوه قضاییه و نیروی انتظامی برای این كار در نظر گرفته شود و به این منظور نیاز به حضور كارشناسان و بودجههنگفت است. ما فقط در تهران تا حدی جلوی این موضع را گرفتهایم، در حالی كه در شهرستان همچنان موضوع قاچاق فیلم كاملا آشكار وجود دارد. همچنین فیلم ایرانی در خارج از ایران به دلیل رعایت نكردن قانون كپیرایت، زینتالمجالس خیلیها شده است. جمال ساداتیان از وزارت ارشاد میخواهد كه در رابطه با اكران سنتوری با توجه به آنكه از قبل پروانه نمایش آن صادر شده است، كوتاه بیایند و با اكران این فیلم و فیلمهایی از این دست، از قاچاق فیلم جلوگیری كنند. او كه قبلا با چنین مشكلی در رابطه با فیلم به رنگ ارغوان به ظاهر مواجه شده است، میگوید: روزی به من زنگ زدند كه این فیلم در بازار قاچاق توزیع شده است، اما بعداً متوجه شدیم كه سودجویان با توجه به علاقهمندی زیاد مردم به این فیلم، فیلم دیگری را به این نام در بازار توزیع كردهاند تا از این موقعیت سود ببرند. در عین حال باید بگویم كه نمیتوان فیلم را كنترل كرد. برای آنكه نسخههایی از آن در مراحل مختلف به بیرون راه مییابد و ما الان تمام این نسخههای مربوط به دایره زنگی را جمعآوری كرده، اما نمیدانیم تا چه حد با این كار از قاچاق آن جلوگیری كردهایم. هرچند ما الان با وزارت ارشاد در رابطه با اكران عمومی دایره زنگی مشكلی نداریم و این فیلم اكران عمومی خواهد شد. مرتضی شایسته هم از وزارت ارشاد میخواهد كه طی همین هفته با یك حركت ضربالاجلی اجازه اكران سنتوری در سینماهای كشور را صادر كند تا اینگونه بشود در مقابل قاچاق فیلم ایستادگی كرد وگرنه با طولانیشدن این موضوع، فیلم كاملا ضربه خواهد خورد و هیچ راهی برای جبران آن نیست. وی همچنین تاكید كرد كه باید كمیتهای در وزارت ارشاد تشكیل شود تا طی آن خسارات وارده بر تهیهكننده، كارگردان، پخشكننده و سینمادارهایی كه در این رابطه قرارداد منعقد كردهاند، معلوم و جبران شود و میافزاید: <ما در مقام پخشكننده تا امروز ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان ضرر كردهایم. شایسته از مقامات عالیرتبه فرهنگ و هنر كشور این پرسش را دارد كه فیلمی مانند سنتوری كه در رابطه با مبارزه با اعتیاد به عنوان یك ماده خانمانسوز است و در این فیلم نشان داده میشود كه زندگی یك زوج به خاطر مواد مخدر از بین میرود، كجای این فیلم با خط قرمز روبهرو شده است؟ فیلمی كه در زمان اكران جشنواره روی خیلیها تاثیر مثبت گذاشت و حتی برخی حاضر به ترك سیگار شدند، تا چه حد میتواند به خطوط قرمز نزدیك شده باشد؟ او همچنین اعتقاد دارد در این سالها با فیلمهایی كه به احتمال قوی مردم را به سینماها میكشانند برخورد شده و به دلایلی ناگفته و نامعلوم از اكران این فیلمها جلوگیری شده است و نتیجه همین تهدیدهایی مانند قاچاق فیلم بوده كه در داخل یا خارج از كشور به انحاء مختلف به اقتصاد سینمایی كشور ضربه جبرانناپذیر وارد ساخته است. اگر پروانه نمایش وزارت ارشاد برای اكران فیلمها بیارزش است، باید این اداره تعطیل شود و به جای آن همان آقایی كه تشخیص میدهد چه زمانی برای اكران فیلمها و ساخت آنها مناسب است، نظارت بر این كار را بر عهده بگیرد تا اینگونه لطمات اقتصادی و روحی و روانی بر پیكره سینما و هنرمندان آن وارد نشود. مرتضی شایسته در پایان گفتوگوی خود از وزارت ارشاد خواست تا با سوءظن و شك با داریوش مهرجویی كه بیشترین جوایز را از جشنوارههای فیلم فجر برده است و از آن مهمتر تعهد خود را به مملكتش ثابت كرده است، نگاه نكند. همچنین این نگاه مثبت را به فرمانآرا، كیمیایی و دیگران كه جزو برترین فیلمسازان این مملكت هستند، تعمیم بدهد. چون در نبودن این نامها دیگر سینمایی هم نخواهد بود. ● نامه تهیهكننده فرامرز فرازمند، تهیهكننده سنتوری با انتشار نامهای از طریق ایسنا از مردم و علاقهمندان به سینمای ایران درخواست كرده كه سیدیهای غیرقانونی عرضهشده این فیلم را در سطح شهر خریداری نكنند و فروشندگان آن را به نیروی انتظامی معرفی كنند. |
قاچاق سنتوری؛ نظرات شما
http://www.aftab.ir/news/2008/feb/20...b6a9be44b6.jpg
پس از گذشت حدود هفت ماه از عدم نمایش فیلم "سنتوری"، به کارگردانی داریوش مهرجویی نسخه اصلاح نشده این فیلم به طور غیر قانونی در خیابانها و سایت های اینترنتی در دسترس مردم قرار گرفت. فرامرز فرازمند، تهیهکننده فیلم "سنتوری" از دوستداران سینمای داریوش مهرجویی خواسته سیدیهای غیرقانونی عرضه شده این فیلم را در سطح شهر خریداری نکنند و فروشندگان آن را به نیروی انتظامی معرفی کنند. دی وی دی با کیفیت مطلوب نسخه سانسور نشده فیلم سنتوری از هفته پیش در خیابان های شلوغ تهران توسط دستفروشانی که سی دی و دی وی دی های قاچاق می فروشند، به فروش می رسد و این دستفروشان می گویند که سنتوری یکی از پرفروش ترین فیلم های قاچاق است و هیچ فیلمی این قدر فروش نداشته است. این در حالی است که داریوش مهرجویی در گفتگو با روزنامه ها و خبرگزاری های مختلف خریدن این فیلم را "دزدی" و "حرام" عنوان کرده و از مردم خواسته است که این فیلم را نخرند. نسخه قاچاق شده سنتوری، نسخه ای کامل تر از نسخه ای است که در جشنواره بیست و پنجم فیلم فجر به نمایش در آمد. نمایش سنتوری در جشنواره فیلم فجر حواشی بسیاری داشته است. وزارت فرهنگ و ارشاد در واکنش به این ماجرا اعلام کرده، با اینکه دقیقا معلوم نیست فیلم "سنتوری" از چه مرحلهای وارد عرصه قاچاق شده است، مسئولیت این ماجرا با شخص تهیه کننده فیلم است. چون فیلم "سنتوری" قبل و بعد از نمایش درجشنوارهی فیلم فجر در اختیار تهیهکننده بوده و بارها از تهیه کننده خواسته شده، مراقبتهای لازم را از نسخه فیلم به عمل بیاورند. در همین حال روزنامه اعتماد ملی، نوشته دست اندر کاران تهیه این فیلم از کسانی که این فیلم را از هر راهی تهیه کرده و دیده اند خواسته اند، بهای بلیت آن را به حساب مشترک کارگردان و تهیه کننده واریز کنند. آقای مهرجویی گفته است که عواید احتمالی حاصل از واریز پول به این حساب را صرف امور خیریه خواهد کرد. برخی کارشناسان امور سینمایی معتقدند موضوع قاچاق فیلم در ایران ضربات بسیار مهلکی را به بدنه سینمای این کشور وارد کرده و می کند و لازم است با تمام توان با آن مبارزه شود. به نظر شما تاثیر عمل قاچاق فیلم های ایرانی که در سال های اخیر شدت گرفته بر سینمای حرفه ای ایران چیست؟ آیا خریداری و تماشای فیلم های فاقد مجوز را کاری غیر اخلاقی می دانید؟ آیا تا کنون از این دست سی دی یا دی وی دی های غیر مجاز خریداری و یا از اینترنت دانلود کرده اید؟ با حرکت کارگردان و تهیه کننده فیلم سنتوری در اعلام شماره حساب برای واریز بهای بلیت موافقید؟ |
«حجت - ف» عامل اصلی توزیع غیر قانونی فیلم «سنتوری» دستگیر شد
http://www.aftab.ir/news/2008/feb/20...ad8f078679.jpg
دیروز پس از دستگیری «حجت - ف» عامل اصلی توزیع غیر قانونی فیلم «سنتوری» مرتضی شایسته خسارت وارده به تهیهكنندگان آن را ۵ میلیارد تومان ارزیابی كرد. پس چند روز از توزیع غیر قانونی فیلم «سنتوری» ساخته داریوش مهرجویی با تلاش نیروهای انتظامی عامل اصلی توزیع غیرقانونی این فیلم در حوالی میدان انقلاب تهران دستگیر شد. پس از این دستگیری در پلیس امنیت نشستی برگزار شد و رییس اتحادیه تهیهكنندگان به خبرنگاران گفت:سالانه ۶۰۰ میلیارد تومان كه حدود ۲۵ تا ۳۰ برابر گردش مالی كل سینمای ایران است توسط توسط شبكه قاچاق كه متاسفانه هنوز به كار خود ادامه میدهد به صنعت سینمای ایران خسارت وارد میشود كه در اقدام اخیر حدود ۴ تا ۵ میلیارد تومان به تهیهكننده و صاحب فیلم "سنتوری" خسارت مالی وارد شده است. گفتنی است در یك سال اخیر با همكاری سینماگران كشور و نیروهای امنیتی -انتظامی فعالیتهای خوبی برای مبارزه با قاچاقچیان فیلم و محصولات فرهنگی صورت گرفت اما توزیع گسترده سی دی قاچاق فیلم سنتوری نشان داد این مساله نیازمند توجه جدیتر و همكاری نزدیك سینماگران و نیروهای زحمتكش انتظامی و امنیتی كشور است. |
پرسش و پاسخهایی درباره ماجرای سنتوری
http://www.aftab.ir/news/2008/feb/20...0972deabf3.jpg
از روز یكشنبه كه ایده حمایت مردمی از فیلم سنتوری در روزنامه مطرح و شماره حساب كارگردان و تهیهكننده در روزنامه منتشر شد و گفتیم هر شخصیكه سیدی یا دیویدی سنتوری را خریده، پول بلیتش را به حساب واریز كند، تلفنهای زیادی داشتیم. همچنین در سایتهای مختلف نیز این موضوع واكنشهای زیادی داشته و بحثهای زیادی مطرح شده است. یكی از خوانندگان روزنامه تماس گرفته بود كه وقتی ما پول خرید سیدی یا دیویدی را دادهایم، دیگر چه پولی باید بپردازیم؟ اول خیال كردیم سر به سرمان میگذارند، اما تلفنهای دیگری با مضمونی شبیه این تكرار شد. ما توضیح میدادیم كه شما مال دزدی خریدهاید و از دزدی بودن آن هم خبر داشتهاید، چون اگر خبر نداشتید كه سراغ سنتوری نمیرفتید. كارگردان و تهیهكننده هم اعلام كردهاند كه مال دزدی است. به هر حال این حداقل كاری است كه میشود كرد. اما برخی از تماسگیرندگان از موضع دیگری منتقد این ایده بودند و نگران بودند كه مبادا این كار قبح دزدی را بریزد و نهتنها كمكی به كارگردان و تهیهكننده نكند كه وجدانهای ما را نیز آسوده كند. ما هم وقتی این موضوع مطرح شد، این نگرانی را داشتیم، اما واقعیت تلخ این بود و هست كه به هر حال عده زیادی این فیلم را خریدهاند و میزان تماسها و واكنشها نیز خبر از این واقعیت دارد. در فراخوان هم تاكید كردیم كه این ایده به این معنی نیست كه پس حالا از این به بعد میتوانیم برویم با خیال راحت فیلم را تهیه كنیم و پولش را به حساب بریزیم و خیالمان هم راحت باشد. ما فكر میكردیم كه تعداد زیادی این فیلم را تهیه كردهاند و دیدهاند. این ایده در واقع برای جبران شركتمان در این ماجراست، نه مجوز حضور بعدی. موضوع دیگر این بود كه مگر چند نفر به این حساب پول خواهند ریخت؟ به نظر كسانی كه این بحث را مطرح میكنند، تعداد خیلی كم خواهد بود. نه ما و نه تهیهكننده و كارگردان انتظار نداریم كه از این راه بتوانیم خسارتهای واردشده را جبران كنیم، اما این راهی است برای نشان دادن همدلی و همدردی با آنان و اگر تعدادمان خیلی كم باشد (البته با توجه به تعداد كسانی كه از این راه میتوانند از موضوع مطلع شوند)، آن وقت آینهای است روبهروی ما تا خود و جامعه خود را بهتر بشناسیم. یك كنجكاوی هم در تلفنها مطرح میشود كه تا به حال چقدر پول واریز شده است؟ اگر تهیهكننده و كارگردان صلاح دانستند و اعلام كردند، ما هم اطلاع میدهیم. دوستانی معتقدند باید به جای این كار ما به وزارت ارشاد انتقاد كنیم كه چرا باید چنین فیلمی با سانسور روبهرو شود؟ یا برخی معتقدند كه باید به مساله اصلیتر یعنی عدم رعایت كپیرایت در ایران پرداخت. اما سوال ما این است كه مگر اینها با هم منافات دارد؟ مگر نمیشود همه اینها را در كنار هم مطرح كرد؟ نقد ما به وزارت ارشاد سرجای خودش، درباره بحث كپیرایت هم سر جای خودش. ما زورمان به وزارت ارشاد نمیرسد. آنها استدلالهای امثال ما را قبول ندارند، همانطور كه استدلالهای سینماگران را قبول ندارند. یادمان نرفته كه هنگام توقیف سنتوری كلی از نهادهای غیردولتی بیانیه دادند و از ارشاد انتقاد كردند، اما تاثیری نداشت. خوب در این شرایط ما خودمان باید به فكر خودمان باشیم. یكی از بحثها این است كه چرا درباره فیلمهای خارجی چیزی نمیگوییم و چرا فقط سنتوری؟ در اینكه پدیده قاچاق فیلم فقط محدود به سنتوری نمی شود و فیلمهای خارجی را نیز در برمیگیرد، تردید نداریم و در اینكه حق معنوی صاحبان اثر چه خارجی و چه ایرانی باید محترم شمرده شود هم شكی نیست، اما مگر این اقدام به معنی تایید قاچاق فیلمهای دیگر است؟ برای ما فیلم <سنتوری> یك نماد است. این فیلم پس از اینكه مجوز نمایش گرفت، به دستور وزارت ارشاد توقیف شد و پیش از اینكه اكران شود، قاچاق شده است. ما فیلم دیگری را با این مشخصات سراغ نداریم. ضمن اینكه قاچاق فیلم در ایران تنها یك معضل اقتصادی نیست و تاثیرات فرهنگی نیز دارد و میتواند به نابودی سینمای مستقل و فرهنگی بینجامد. اما بیشترین تماسها بهخصوص از روز دوم درباره شماره حساب است. خیلیها زنگ میزنند و شماره حساب را میپرسند و میپرسند باید چقدر بریزیم و گاه به كنایه میگویند <شنبهها بریزیم نصف قیمته دیگه.> مبلغش را چه بگوییم، نمیدانیم، شاید همت عالی بهتر باشد، اما شماره حساب را یك بار دیگر مینویسیم و از خوانندگان محترم میخواهیم كه به دیگران هم اعلام كنند. شماره حساب: ۰۱۱۶۴۰۷۷۹۵ (بانك تجارت شعبه چهارراه پارك كد ۰۳۲ ) به نام فرامرز فرازمند و داریوش مهرجویی |
سنتوری چی شد!؟
نقل قول:
پولم میریزم:) حالا مشکلم اینه:confused: چقدر باید بریزم:confused: و قول میدم وقتی ریختم عکس فیش رو اینجا بذارم تا زحمت شما وحید جان و البته نام فروم ما معتبر باشه و حق و حقوق هنر و هنرمند هم ضایع نشه.:53::53::53: مبلغش رو نمیدونم چقدر بریزم.:confused::confused: |
شماره حسابی از سوی استاد مهرجویی برای حداقل رفع ضرر مالی حاصل از قاچاق فیلم اعلام شده از همه شما دوستداران سینما تقاضای عاجل دارم که بهای بلیت را به شماره حساب: ۰۱۱۶۴۰۷۷۹۵ به حساب فرامرز فرازمند و داریوش مهرجویی ،بانک تجارت ،چهار راه پارک،کد 032 واریز نمایید منبع این خبر کاملا قوی است(روزنامه ی اعتماد ملی)و در ضمن می توانید زنگ بزنید به بانک یپرسید اینم لینکش:. سینمای ما - فاجعه قاچاق «سنتوري» آخرين ساخته داريوش مهرجويي همچنان نقل محافل است و واكنش تند سينماگران را در پي دارد. روز گذشته ايدهاي در گروه «ادب و هنر» اعتماد ملي شكل گرفت مبني بر اينكه هركس طي روزهاي اخير سيدي يا DVD «سنتوري» را به شكل غيرقانوني خريداري كرده، مبلغي به حساب تهيهكننده اين فيلم واريز كند. يادمان هست كه كارگردان اين فيلم و موكلش اعلام كرده بودند خريدن اين سيدي شرعا حرام است. همچنين طي ماههاي گذشته بسياري از سينماگران، فعالان و مسوولان فرهنگي اين كار را تقبيح كرده و آن را بهمثابه نوعي «سرقت» دانسته بودند. از اين رو خريداران سيدي «سنتوري» كه به واسطه همين سيدي اين فيلم را ديدهاند براي آنكه در «سرقت» و «قاچاق» سهيم نباشند ميتوانند بهاي بليت آن را به شماره حساب مشترك تهيهكننده و كارگردان فيلم واريز كنند. اين ايده روز گذشته ابتدا با داريوش مهرجويي (كارگردان «سنتوري») و در ادامه با فرامرز فرازمند (تهيهكننده آن) در ميان گذاشته شد. مهرجويي و فرازمند، هم از اين ايده استقبال كردند و هم نگران بودند. استقبال آنها از اين جهت بود كه معتقد بودند اين حركت باعث وحدت سينماگران ميشود، اما نگرانيشان از آن بابت بود كه ميگفتند مبادا طرح اين ايده به معناي «محتاج بودن» آنها تلقي شود. نهايتا هر دو ضمن موافقت با اين ايده، اعلام كردند كه عوايد احتمالي آن صرف امور خيريه خواهد شد. مهرجويي در اين باره به اعتماد ملي گفت: «من شخصا با اين ايده موافقم. ژست قشنگي است و يك نوع وحدت و همدلي را ميرساند. ما ميتوانيم شماره حسابمان را اعلام كنيم، ولي اميدوارم مردم عزيز در جريان باشند كه ما محتاج نيستيم و هرچه به حسابمان واريز شود، صرف امور خيريه ميشود.» فرازمند هم كه قاچاق سيدي «سنتوري» را «ضربه به سينماي ايران» ميدانست، گفت: «اينجا مساله پول در ميان نيست. ما بايد به ضربه روحي فكر كنيم كه به مهرجويي و بقيه عوامل فيلم وارد شده است. بحث من اين است كه ميگويم اگر قرار بود سنتوري اكران نشود، چرا پروانه ساخت داديد؟!» او همچنين درباره ايده گروه «ادب و هنر» اعتماد ملي اضافه كرد: «من قبلا هم گفته بودم كه اگر «سنتوري» فروش داشت 50 درصد آن را صرف امور خيريه ميكنم. حتي ميتوان صرف كمك به زحمتكشان و فعالان عرصه سينما كرد كه نيازمند ياري هستند. به هر حال شخصا با اين ايده موافقم و اعلام ميكنم كه عوايد احتمالي اين طرح را صرف امور خيريه ميكنيم.» فرازمند در ادامه به درخواست خبرنگار اعتماد ملي، حساب مشترك خود و مهرجويي را اعلام كرد. اين حساب مشترك به نام «داريوش مهرجويي و فرامرز فرازمند» و از اين قرار است: 0116407795 (بانك تجارت شعبه چهارراه پارك كد 032). همانطور كه كارگردان «سنتوري» گفته، اين طرح ميتواند قبل از هر چيز به همدلي و وفاق در سينما خصوصا سينماي فرهنگي و مستقل بينجامد؛ شايد مبلغ 1000 يا 1500 تومان بهاي يك بليت كه از سوي خريداران اين سيدي يا بينندگان آن به حساب تهيهكننده و كارگردان آن واريز ميشود، مبلغ چنداني نباشد و همگان، حتي آنهايي كه اين سيدي را نخريدهاند، مايل به همراهي با اين طرح باشند، اما بايد بدانيم كه عوايد اين حركت بيش از هر چيز به ثبات سينماي مستقل كمك كرده و ضربهاي كه به اين سينما خورده را جبران ميكند. تاكيد ميشود همانطور كه كارگردان و تهيهكننده «سنتوري» متذكر شدهاند اين حركت براي كمك مالي به آنها نيست؛ بلكه هدف از آن، يادآوري پديده زشت «قاچاق» است. |
همون طوری که در پستهای اولیه وحید و پست اخیر خودم ذکر شده مبلغ هزار یا هزار و پونصد تومان است
من لینک این تاپیک رو در وبلاگهای دیگه ای که در این مورد مطلب نوشتند و سایت و وبلاگ خانوم فراهانی گذاشتم تا شاید ما هم کمکی کرده باشیم |
عوامل سنتوری: رد میكنیم
حتی اعلام نام <حجت- ف> به عنوان عامل اصلی توزیع غیرقانونی فیلم <سنتوری> هم مانع از آن نشد كه وزیر ارشاد عوامل این فیلم را متهم به مشاركت در قاچاق آن نكند.
http://www.aftab.ir/news/2008/feb/23...929eace4d5.jpg روز پنجشنبه محمدحسین صفارهرندی (وزیر ارشاد) كه برای افتتاح یك فرهنگسرا به بندرعباس رفته بود، در جمع خبرنگاران گفت: <شواهد و قرائنی در دست است كه بر اساس آن میتوان نقش عوامل فیلم سنتوری را در قاچاق آن مورد بررسی جدی قرار داد.> به گزارش خبرگزاریها، او در ادامه افزود: <نسخه قاچاقی كه هماكنون در كشور پخش شده از روی نسخهای تكثیر شده كه تنها در اختیار عوامل دستاندركار این فیلم بوده است.> صحبتهای وزیر ارشاد در حالی است كه فرامرز فرازمند (تهیهكننده سنتوری) ضمن تكذیب شدید این صحبت، به اعتماد ملی گفت: <فیلم پخششده از روی پرده برداشته نشده، بلكه از روی نسخه ۳۵ میلیمتری برداشته شده است. این در حالی است كه ما اصلا فیلمی در اختیار نداشتهایم. ما نسخه VHC سنتوری را به وزارت ارشاد داده بودیم و این نسخه به مدت ۳ ماه از بهمن ۸۵ تا اردیبهشت ۸۶ در اختیار این وزارتخانه بوده است. فرازمند، ضمن ضد و نقیض خواندن صحبتهای وزیر ارشاد افزود: <وزیر ارشاد دو دفعه درباره سنتوری صحبت كردند؛ یك بار گفتند كه فیلمنامه به این فیلم نمیخورد، الان هم كه ما را متهم به نقش داشتن در قاچاق فیلم میكنند! من كه از این امر متعجبم.> تهیهكننده <سنتوری> در واكنش به بخش دیگر صحبتهای صفارهرندی كه گفته بود عوامل سنتوری، فیلم را به صورت غیرقانونی از كشور خارج كرده و آن را به نمایش درآوردهاند، گفت: <همه فیلمها در تمام جشنوارهها میتوانند شركت كنند، با این حال من مدتها دنبال پروانه نمایش این فیلم بودهام و نمیخواستم قبل از ایران در جایی پخش شود. میخواهم بگویم نمیشود به كسی تهمت زد، وقتی تهمت میزنی باید ثابت كنی. ما ۷، ۸ روز است به خاطر مساله قاچاق سنتوری زندگیمان به هم ریخته و فكر میكنم مهرجویی بیشترین ضربه را خورده است.>او غلط و اشتباه بودن زیرنویس انگلیسی <سنتوری> را دلیل دیگری دانست كه نقش عوامل این فیلم را در قاچاق آن رد میكند و در این باره تصریح كرد: <زیرنویس انگلیسی نسخههای قاچاق شده، غلط است، در حالی كه شما اگر به زیرنویس فیلمهای قبلی مهرجویی همچون <لیلا> یا <درخت گلابی> دقت كنید، میبینید كه بسیار سلیس، روان و دقیق هستند.>فرازمند همچنین در پاسخ به سوال اعتماد ملی درباره هویت فرد دستگیر شده و سرانجام او گفت: <من خودم شخصا از این افراد شكایت كردم. قاچاقكنندگان ۴ جوان بودند كه در جاده امامزاده داوود تشكیلاتی داشتند و سیدی كپی میكردند. البته این افراد مدام میگفتند ما سیدی را از شخص دیگری گرفتهایم. این را هم بگویم كه ما تا حالا سر قاچاق <سنتوری> ۴، ۵ گروه را دستگیر كردهایم، ولی متاسفانه این افراد بعد از رفتن به دادسرا ضمانتی میدهند و آزاد میشوند. معتقدم باید سختگیری بیشتری در مورد آنها لحاظ شود. |
از ساخت تا قاچاق
توزیع فیلم سنتوری در شبكه قاچاق فیلم پس از آن صورت گرفت كه حدود ۷ ماه از زمانی كه دست اندركاران قصد اكران عمومی آن را داشتند، سپری شد.
http://www.aftab.ir/news/2008/feb/24...e4c81984d3.jpg كارگردان و تهیه كننده این فیلم، به زیان وارده از عدم اكران سنتوری اشاره كرده و این سؤال را مطرح كرده اند كه به چه دلیل از نمایش فیلمی كه دارای پروانه ساخت بوده و در جشنواره فجر سال گذشته نیز جایزه دریافت گرفته، ممانعت می كنند. این در حالیست كه نگاهی به سیر دریافت مجوز ساخت برای این فیلم و كمكهای دولتی ارائه شده برای ساخت آن، حلقه هایی از زنجیره سنتوری است كه گویا عوامل فیلم به رغم مصاحبه و خبرسازی های متعدد، علاقه ای به بازگو كردن آن ندارند. "تولدی دیگر" عنوان فیلمنامه ای است كه سال ۸۱ از سوی داریوش مهرجویی برای دریافت مجوز ساخت به وزارت فرهنگ و ارشاد دولت وقت ارائه شد اما به دلیل مشكلات فیلمنامه موفق به دریافت مجوز نشد. با اعمال برخی تغییرات جزیی، فیلم در سال ۸۳، این بار با نام "علی سنتوری" به وزارت فرهنگ می رود اما بار دیگر هیأت صدور پروانه ساخت، ایراداتی را نسبت به برخی صحنه های این فیلم مطرح و بر ویرایش مجدد فیلم تأكید می كنند اما با عدم پذیرش این موضوع از سوی مهرجویی، مجوز فیلمنامه صادر نمی شود. سال ۸۴ در فاصله تغییر و تحول دولت هشتم و نهم، عوامل فیلم از فرصت استفاده كرده و با برخی چراغ سبزها از داخل مجموعه، موفق به دریافت پروانه ساخت می شوند. به دنبال دریافت این پروانه، تهیه كننده مبلغ ۷۰ میلیون تومان از بنیاد سینمایی فارابی تحت عنوان وام و حدود ۸۰ میلیون تومان هم از دبیرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر در قالب كمك بلاعوض دریافت می كند. حین ساخت این فیلم، یك نهاد امنیتی در نامه ای به وزارت ارشاد اعلام می كند كه قطعاتی از خوانندگی محسن چاوشی در فیلم وجود دارد. با تذكر این مسئله به عوامل فیلم، ادعا می شود كه این قطعات حذف شده اما پس از آن معلوم می شود قطعات مزبور حذف نشده و تنها دور نوار برای ایجاد ابهام تند شده است. رفتار ناشایست بهرام رادان در مراسم اعطاء جوایز جشنواره فجر و درج گزارش هایی از این فیلم در برخی نشریات مبنی بر وجود برخی صحنه های موهن در فیلم، موجب شد صفار هرندی پیش از اكران فیلم شخصاً نسبت به بازبینی آن اقدام كند. پس از این بازبینی و بررسی بیشتر در وزارتخانه، اكران فیلم منوط به حذف صحنه هایی از فیلم گردید. این درخواست از سوی وزارت ارشاد دقیقاً همزمان با پخش فیلم انتقاد برانگیز "نقاب" بود (مرداد ماه سال جاری) كه اكران "سنتوری" با همان وضعیت می توانست حجم انتقادات را به مراتب افزایش دهد. عوامل فیلم در عین حال كه حذف صحنه هایی از این فیلم را نپذیرفتند، شروع به شانتاژ و تبلیغات گسترده رسانه ای برای اكران فیلم كرده و رایزنی هایی را نیز با وزارت ارشاد آغاز كردند. در این رفت و آمدها، مهرجویی، فرازمند (تهیه كننده) و شریفی نیا، طی چند جلسه با معاونت سینمایی وزارتخانه به نتیجه مشخصی دست نیافتند و این معاونت نیز مراجعان را به دفتر وزیر احاله داد. در پی این ماجرا مقرر شد فیلم تا اعمال تغییرات پلمپ گردد اما مبلغی كه تحت عنوان وام به آن پرداخته شده است، جزء بدهكاریهای عوامل فیلم مسكوت بماند. همزمان با پلمپ این فیلم، صداوسیما در اقدامی عجیب، اقدام به پخش و بازخوانی برخی آثار مهرجویی كرد كه با تذكر رئیس سازمان، این روند ادامه نیافت. متعاقباً تهیه كننده و كارگردان فیلم درخواست اكران خارجی فیلم را ارائه دادند كه با این درخواست نیز مورد موافقت قرار نگرفت اما عوامل فیلم آن را با زیرنویس انگلیسی در چند جشنواره و محفل سینمایی در امریكا و انگلیس به نمایش گذاشتند. این در حالیست كه فیلمی كه با مجوز و مساعدت مالی دولت ساخته شده، بدون دریافت مجوز حق هیچگونه اكران داخلی و خارجی را ندارد. نداشتن پروانه نمایش خارج از كشور برای سنتوری، از سوی مدیركل نظارت و ارزشیابی وزارت فرهنگ نیز مورد تأكید قرار گرفته است. پس از اكران خارجی فیلم، توزیع آن در شبكه قاچاق نیز آغاز شد و عوامل فیلم با اعلام یك شماره حساب از مردم خواستند كمكهای خود را به این شماره واریز كنند. از سوی دیگر رئیس اتحادیه تهیه كنندگان سینمای ایران هم در ادعایی عجیب این پازل را تكمیل كرد و ادعای خسارت ۵ میلیارد تومانی به تهیه كنندگان سنتوری را مطرح نمود. اما اظهارات وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره نقش احتمالی عوامل فیلم در قاچاق آن برای دست اندركاران آن سنگین تمام شد، به طوری كه امروز داریوش مهرجویی در گفتگو با یك روزنامه صبح این اظهارات را رد كرده و گفته بود با هزینه ۶۰۰-۵۰۰ میلیون تومانی صورت گرفته برای ساخت، چرا باید عوامل فیلم چنین كاری انجام دهند؟ وی البته طبق روال گذشته عوامل فیلم، علاقه ای به ارائه توضیح درباره بهره برداریهای جانبی، حدود ۱۵۰ میلیون تومان كمك دولتی، اكران خارجی و مبالغ واریزی به شماره حساب اعلام شده از خود نشان نداد. همچنین رقم ۶۰۰-۵۰۰ میلیون تومانی ساخت در حالی از سوی كارگردان فیلم بیان شده است كه هزینه ساخت آن كمتر از ۴۰۰ میلیون تومان بوده است. اتهام ارتباط احتمالی عوامل فیلم با شبكه توزیع قاچاق در حالی مطرح شد كه خبر دستگیری فردی به نام "حجت- ف" به عنوان سردسته تكثیر قاچاق سنتوری نیز منتشر شد. این خبر اما با واكنش جالب "فرازمند"، تهیه كننده این فیلم همراه شد. "فراز فرازمند" بلافاصله پس از انتشار این خبر در گفتگو با یكی از خبرگزاریها اعلام كرد: «حجت- ف را نه می شناسم و نه نسبتی با او دارم.» وی در حالی كه برای نشان دادن دقت خود در نگهداری فیلم از جابجایی آن با گاوصندوق سخن می گفت و با بیان اینكه نسخه ای از آن در دفتر جشنواره فجر بوده است، تلویحاً وزارت ارشاد را به دست داشتن در قاچاق فیلم متهم می كرد، توضیح نداد چرا دقیقاً همان نسخه ای كه با زیرنویس انگلیسی در خارج اكران شده بود، در شبكه قاچاق فیلم دست به دست می شود؟ موج دوم جنجال برای اكران سنتوری كه پیش از جشنواره فجر امسال آغاز شده، در حالی همچنان ادامه دارد كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنان بر درخواست قبلی خود اصرار دارد. اگرچه این اصرار از سوی معاونت سینمایی وزارتخانه كه طبعاً بنا بر وظایف مصرح خود باید مدعی شماره یك باشد، نمود چندانی ندارد و با سكوت سؤال برانگیز مسئولان این حوزه، سیر واكنش ها و اظهارنظرها پیرامون سنتوری در بخش های دیگر دنبال می شود. |
هیاهوی بسیار برای هیچ!
http://www.aftab.ir/news/2008/feb/24...0752c2b7a1.jpg
خسارت پنج میلیارد تومانی تهیهكنندگان سنتوری، دستگیری حجت – ف؛ عامل اصلی توزیع این فیلم در سراسر ایران و جهان و پیدا كردن تازهترین نسخههای این فیلم در قطعی تازه (با زیرنویس انگلیسی و باقی مخلفات) همچنان در صدر اخبار فرهنگی و هنری رسانههای ایرانی و خارجی است. جنجالی كه میتوانست این قدر واكنش و تلالو و بازتاب نداشته باشد و با كمی درایت و هوشمندی پس از چند هفته ناقابل، همزمان با تمام شدن تب نمایش فیلم (منظورم اكران عمومی است) به پایان برسد. در صورتی كه حالا با اتفاقی كه برای این فیلم افتاده، مردم (مردمی كه سالها است تشنگی در اختیار داشتن چیزهای «ممنوعه» و «یواشكی» را در خود تقویت كردهاند) حالا تشنه خرید، «رایت» و تكثیر CD آن در سطح شهر و استان هستند. غافل از اینكه چنین فیلمی اصلا شایسته این همه توجه و دلبری كردن از فیلم دوستان نیست؛ چه رسد به اغوا كردن و فریب دادن مخاطبان سینما پیادهرو! و طفلك؛ سینمادوستانی كه با ولع و اضطراب ناشی از «مالخری در ملاء عام» (تعبیر تازهای از حرف مهرجویی درباره منتقل كردن اموال دیگران به خانه!) نسخههای ویدئویی این فیلم را تهیه میكنند و پس از یك درگیری طولانی مدت با نفس لوامه، هیجانزده به خانه میرسند و با چشمهایی وقزده از هراس و لذت توامان، مشغول تماشای چنین «شاهكار»ی میشوند؛ شاهكاری كه براساس رازهای «مگو» صدای برخواسته از حلق خوانندهاش مجوز به گوش رسیدن ندارد، خودش به بهانههای مختلف ریز و درشت توقیف شده و برای اولین بار در تاریخ سینمای پس از انقلاب، وزیر فرهنگ كشور با صراحت درباره غیرقابل نمایش بودن آن اظهار نظر كرده است. اگر حرف من را (برای سرخوردگی پس از نمایش این فیلم) باور ندارید نوشته برخی روزنامهنگاران و وبلاگنویسان كه ظرف همین چند روز گذشته موفق به تماشای سنتوری شدهاند را گیر بیاورید و بخوانید تا باورتان شود چه میگویم. اغلب این دوستان بعد از تماشای CD سنتوری كه آن را از دستفروشان خیابانی تهیه كردهاند، سرخورده شدهاند و مثل مخاطبان خیلی فیلمهای دیگر از خود میپرسند: «آخه این فیلم چی داشت كه توقیف شده بود؟!» باور كنید اگر این فیلم در موعد مقرر خود به نمایش درآمده بود شاید در میان فیلمهای مهرجویی ركوردشكن میشد ولی به طور حتم نمیتوانست ركورد اعتنای منتقدان و مخاطبان جدی سینما را پشت سر بگذارد. كسانی كه بعد از توقیف چندساله فیلم بانو به تماشای این فیلم نشستند كموبیش میتوانستند دلایل حساسیت پیرامون آن را دریابند در حالی كه سنتوری از این نظر – كه گفتم – تهی است و در واقع باید پذیرفت اصلا موضعگیری انتقادی و صریحی نسبت به جامعه اطراف خود ندارد. به نظر من كه این فیلم حتی به گرد پای درخت گلابی هم نمیرسد؛ چه رسد به هامون! همه اینها را گفتم كه به اینجا برسم؛ من نه علاقهای به دیدن CD قاچاق سنتوری دارم، نه اینطوری دیدنش را توصیه میكنم و نه مثل خیلیها پیشنهاد میكنم پس از انجام این كار نابخشودنی، كفاره گناه خود را به حساب مشترك مهرجویی و فرازمند – كه در برخی نشریات منتشر شده – بریزید. شاید باید یكبار دیگر این نكته را تكرار كرد: واقعا سنتوری ارزش این همه سر و صدا و جنجال را ندارد. باور كنید این فیلم حتی به گرد پای درخت گلابی هم نمیرسد؛ چه رسد به هامون! |
سنتوری پس از گیشهی دست فروشان منبع: ایسنا بالاخره سنتوری هم روی گیشهی دست فروشان انقلاب اکران شد تا به مرور نقدهای مثبت و منفی را یکی یکی برای خود جمع کند و نقل محفل سینما دوستان شود. نویسنده وبلاگ "مدیر" به نشانی http://modir.wordpress.com نوشته است: اگر فقط از نگاه فنی به فیلم پرداخته شود باید آن را با توجه به پخش پی در پی موسیقی یک فیلم موزیکال نامید که دارای موضوعات اجتماعی است. هم در مورد فیلم نامه و هم کارگردانی، داریوش مهرجویی به نقطه اوج فیلم رسیده است و تمام اعتقادات و باورهایی (چه غلط و چه درست) را که انتظار داشته به بیننده تزریق کرده است و بعید به نظر می رسد که بیننده نیز حداقل در نگاه اول همهی آن را نپذیرد که البته از آقای مهرجویی جز این هم انتظار نمی رفت. بهرام رادان (علی) واقعا فراتر از حد انتظار خود بازی کرده بود و بار اصلی فیلم به دوش او بود. ولی خانم فراهانی (هانیه) به نظر میرسید کمی دچار تکرار شده بود که شاید هم دلیل اصلی آن قرار گرفتن بازی او در کنار بازی بسیار فراتر از انتظار رادان باشد. داستان به طور کلی درباره اعتیاد و مشکلات اجتماعی و باورهای غلط جامعه است. آنجایی که جوان با استعدادی مثل علی مجبور است یا با هنجارهای جامعهی اطرافش همراه شود و یا با هنجار شکنی به یک جنگ نابرابر برود. در این مسیر علی راه دوم را انتخاب می کند، اما کاملا مشخص است که این انتخاب تاثیری در سیر اتفاقاتی که برای او میافتد ندارد. انتخاب راه اول حرکت در مسیری که علی نه تنها هیچ علاقهای به آن ندارد بلکه استعدادی هم در او مشاهده نمیشود و احتمالا اگر او مسیر اول را انتخاب کند باز هم در انتها با همان مشکلاتی که در صورت انتخاب راه دوم درگیر آن میشد مواجه می شود. چیزی شبیه افسوس استعداد از دست رفته، زیباییهای دنیای رنگارنگ هنر و نوعی سرخوردگی؛ که همهی اینها باز هم مسیر حرکت او را به سوی اعتیاد هموار میکرد. پس فیلم در کل علی را ناگزیر به معتاد شدن (نشان دادن اعتراض خود به هر صورتی که بتواند) نشان میدهد و دلیل اعتیاد را به طور کلی سه مشکل بدبینی علی به هانیه، ارادهی ضعیف علی و اجتماع بیماری که علی در آن زندگی می کند معرفی می کند که دو مشکل اول در واقع زیر مجموعهی مشکل سوم هستند و و لایههای سطحی و بارز مشکلات علی را به بیننده معرفی میکنند. در انتهای فیلم علی با اینکه آسیب بسیاری دیده است و در راهی که اتنخاب کرده خیلی چیزها را از دست داده است اما پیروز میدان می شود. علی سنتوری در این فیلم نماینده نسل سومیهای امروز جامعه ماست. نسلی که در برزخ توهمات گیر کرده است. از حق خودش مطمئن است و خوب میداند که مثلا حق دارد نوازنده شود، ولی در عین حال در جامعهای زندگی می کند که همه افراد آن با او موافق نیستند و چه بسا آنقدر بر این مخالفتهای خود پافشاری میکنند که افرادی مثل علی به خودشان و عزیزترین کسشان مشکوک میشوند. علی تنها با محیط اطرافش نمی جنگد، بلکه شاید جنگ اصلی او با خودش باشد و میتوان گفت اگر این دوگانگیهای فکری ( که حاصل هم زمان شدن جوانی این نسل با دوران گذار است ) در او وجود نداشت هرگز به مواد رو نمی آورد و از راههای معقولتری مشکلاتش را حل می کرد. فیلم علی سنتوری نمایشگر همین مشکلات است. نشاندهنده تفاوت نگاهها و بسته بودن راه بهروی فکر نویی که زاییده نسل نو است و شاید به مذاق نسل گذشته که فقط در ظاهر نو شده خوش نیاید. تا این جا همه چیز خوب است و وقتی در انتهای فیلم می بینیم که پدری از همان نسل گذشته به کمک پسرش می شتابد بسیار زیباست، حتی اگر او را درک نکرده باشد و هنوز هم با او موافق نباشد اما دارد تمرین میکند که به عقاید او احترام بگذارد. لحظه لحظهی فیلم به نوعی بیانگر همین مشکلات اجتماعی است و تا جایی پیش می رود که شناخت هنجار از ناهنجار مشکل می شود. البته به نظر می رسد در بعضی از صحنهها زیاده روی شده و در بعضی جاها کم گذاشتهاند. مثلا جایی که هانیه جامعه را جامعهای خشن قلمداد میکند که اجازه رشد و نمو را از هر کسی میگیرد به نظر میرسد این حرف کمی غیرمنصفانه باشد و نشود آنقدر راحت آن را به همه جامعه تعمیم داد. در جایی علی (که دیگر حسابی درگیر اعتیاد شده) لیمویی را از سبد میوه فروشی بر می دارد و انگشت شست بی جانش در خرابی میوه فرو می رود، این در حالی است که رقمهای درشت قیمت میوه در تصویر خود نمایی می کند. این صحنه واقعا حرف های زیادی برای گفتن داشت. اما بهترین و تاثیر گذارترین سکانس فیلم جایی است که علی تازه کارتون خواب شده و دارد سوسیسهایی را که سرخ کرده بین بقیهی بی خانمان ها تقسیم می کند و آنها نیز لقمهها را به هم دیگر تعارف می کنند. بسیار غم انگیز و تاثیر گذار. در هر حال علی برای رفتن راه مورد علاقهی خودش هزینههای زیادی می پردازد، اما در انتها برنده میشود... با تشکر فریبا |
اکنون ساعت 03:35 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)