پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   رشته های هنر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=73)
-   -   تاپیک فرش، آشنایی با فرش دستباف ایران و سایر کشورها،تاریخچه، اصول بافت، کلیات رنگرزی، انواع طرحها و نقشهای فرش، شناخت بازار فرش (http://p30city.net/showthread.php?t=39422)

چرو 07-05-2013 05:24 PM

تاپیک فرش، آشنایی با فرش دستباف ایران و سایر کشورها،تاریخچه، اصول بافت، کلیات رنگرزی، انواع طرحها و نقشهای فرش، شناخت بازار فرش
 
<b>
انها به قدوم ملك العرش نهادیم
ما دیده و دل در گرو فرش نهادیم
نقشی شود و بر زبر فرش در آید
هر نكته به ما از طرف عرش برآید
تاریخچه فرش

http://img.tebyan.net/big/1382/02/23...1968699249.jpg
فرش ایران دارای تاریخی بسیار طولانی است، در ایران از دیرباز بافتن انواع فرش متداول بوده و انگیزه ای اجدادی داشته است. به نوشته مورخان، جهانگردان، جنگجویان و آثار مكشوفه از گذشتگان گویای آن است كه فرشبافی به صورت هنری دستی ، مردمی ، روستایی و عشایری در ایران سابقه بس دراز دارد.
http://img.tebyan.net/big/1382/02/20...1602454587.jpg
پروفسور «رودنكو» كاشف «فرش پازیریك» معتقد است كه قالی مذكور كار مردم ماد یا پارس و پارت (خراسان بزرگ) است. توجه به نقش های مشابه و هم زمان این فرش در ستون های تخت جمشید نیز این نظریه را تایید می نماید. آثار دیگری از جمله نقاشیهای برخی هنرمندان قرون وسطی حاوی نقش قالیهایی است كه گفته اند بافت ایران بوده است . برخی مورخان در مورد حمله رومیان به ایران و غارت دستگرد قالی را از جمله غنایمی كه در این غارت به دست آورده شده، قید نموده اند و نیز منابع یونانی از قالیهای زربفت ایران یاد كرده اند. «فرش بهارستان» با آن همه هنرمندی كه به تأیید روایات مختلف، دربافت آن به كار رفته بوده اگر چه گاه در تعریف از آن راه اغراق پیموده شده اما خود نشانگر پیشرفت صنعت فرشبافی و صنایع جنبی از جمله طراحی و رنگرزی در ایران قدیم می باشد. فرش به عنوان نمودی از فكر و اندیشه بشری و متاثر از حس نوجویی او در طول تاریخ خود با نشیب و فرازهایی روبرو بوده كه گاه با فراغت فكری هنرمندان و محیط مناسبی كه برای رشد و شكوفایی هنر ایشان ایجاد گردیده به حد اعلای خود رسیده و گاه صدماتی كه بر اثر مصائب طبیعی و غیر طبیعی بر پیكر جامعه وارد شده، آن را به دوره نهفتگی و خمود سوق داده است.
http://img.tebyan.net/big/1382/02/12...4277238225.jpg
عصر مغول یعنی قرن هفتم هجری را می توان دروان بس غم انگیز برای انواع هنر ایرانی دانست و پس از آن قرون دهم و یازدهم هجری را كه عصر صفویان است زمان شكوفایی طبع هنری مردم ایران باید به شمار آورد. آغاز دوران صفوی متفارن با رشد بسیاری از هنرهای دستی و توسعه آن در كلیه شئون جامعه بوده است. بسیاری از هنرمندان ایرانی در این دوره ظهور كرده اند كه با اغتنام فرصت از آرامش و محیط مساعدی كه به وجود آمده عمر گرانبهای خود را بر سر ارتقاء سطح كیفی هنر و صنایع دستی نهاده اند وبا ابداع طرح ها و نقشه های زیبا و هنرمندانه جایگاه این صنایع به ویژه فرش را به حد اعلاء خود رسانیده اند و نام ایران را در سراسر جهان با آثار خود پرآوازه ساخته اند. با توجه به اهمیت عصر صفویه در اعتلاء هنر ایران و توجهی كه در این زمان به صنعت قالیبافی مبذول شده، جا دارد به این عصر و وضعیت هنرمندان و قالیباقی آن مشروح تر بپردازیم.
http://img.tebyan.net/big/1382/02/10...3824447189.jpg

</b>

چرو 07-05-2013 05:25 PM

فرشهای دوران صفویه را می توان متعلق به دو گروه زمانی دانست: اول: قالیهای بافته شده در دوران سلطنت شاه اسماعیل وشاه طهماسب كه به"شاه طهماسبی" معروف است و خود مكتبی خاص دارد كه به همین نام شهرت یافته. شاه طهماسب همواره به تشویق هنرمندان و قالیبافان و طراحان می پرداخت و خود از هنر بهره داشت و حتی نوشته اند، رنگرزی می دانست و مستقیمأ طراحی می نمود و بافندگان را راهنمایی می كرد. از این جهت در زمان پادشاهی او انواع صنایع ظریفه به ویژه قالی بافی راه ترقی پیمود و در طرح آن تغییرات كلی به وجود آمد. قالیهای ترنجدار جانشین آن گروه از قالیهایی شد كه تا اواخر قرن 9 هجری در ایران بافته می شد و بعدأ به طرح مغولی و تیموری شهرت یافت. علاوه بر قالیهای ترنجدار در این دوره بافتن قالیهایی با طرح حیوان و شكارگاه متداول شد. دوم: قالیهای بافته شده در زمان شاه عباس كه به مكتب " شاه عباسی" معروف است. در این دوره با اغتنام فرصت از وجود هنرمندان عصر نقشهای جدید به ویژه با استفاده از اسلیمی ها و گلهای مخصوص بوجود آمد برخی طرحهای قالی در مكتب شاه عباسی عبارتند از:/ الف – طرح ترنجدار یا لچك ترنج/ ب – طرح شكارگاه/ ج – طرح درختی/ د – طرح گلدانی .
http://img.tebyan.net/big/1382/02/72...2161603357.jpg
اینك با توجه به سهولت ایجاد ارتباط بین هنرمندان نقاط مختلف و پیشرفت تكنیك طراحی و نقش پردازی، فرش همگام با سایر هنرها و صنایع مردمی رو به تكامل رفته است، طرحهای محلّی به نقاط دیگر برای بافت فرستاده می شود و هنرمندان از نتایج تجربیات دیگر همكاران خویش كاملاً با خبر می گردند. وسایل كار طراحی پیشرفت نموده و تكنیك جدید به كمك هنرمندان آمده و ایشان به مهارت در تهیه و تكثیر طرحهای خود اقدام می كنند. بازار های فرش جهانی به ویژه از اوائل قرن بیستم میلادی رونق گرفته و این خود تشویق دست اندركاران را در پی داشته و به ویژه در تبریز، كرمان، كاشان، اصفهان، اراك ، داد و ستد این كالای ارزشمند را رونق داده و در این زمان است كه بازار صادرات فرش های نو و كهنه گرم شده و كارگاه های بزرگ برای پاسخگویی به تقاضاهای روز افزون دایر گردیده است. این قالیها به اروپا به ویژه كشور آلمان و آمریكا حمل می گردد و موجبات تقویت بنیه مالی كشور را در حد خود فراهم می سازد و تجارت خارجی را به سرمایه گذاری در تولید فرشهای مورد درخواستشان تشویق و ترغیب می نماید. مجموعه این اقدام طی قرن اخیر در جهت تقویت بنیه اقتصادی كشور مؤثر بوده، اما دخالت فروشندگان و صاحبان سرمایه در كار طرح و رنگ فرش و سفارشات غیر مسئولانه ایشان به كیفیت این دستباف لطمه وارد ساخته است. عدم نظارت صحیح بر كار بافت فرش و بسیاری عوامل دیگر از جمله قیمت ها و چگونگی صادرات طی نیم قرن گذشته، رقبای فرش ایران را به میدان رقابت كشانده واز سوی دیگر سودجویان را به سوء استفاده از غفلت دست اندركاران و انجام تقلباتی در مراحل مختلف تهیه موارد اولیه و تولید فرش وا داشته و در نتیجه موجبات سقوط كیفیت و كمیت و گرمی بازار فرش ایران را فراهم نموده است به منظور ایجاد پیوستگی ارتفاء سطح كیفی این دستباف ارزشمند و تداوم تاریخ پرآوازه ی آن هوشیاری و كوششی همه جانبه لازم است كه امید است عشق و علاقه عامه مردم به این میراث اجدادی خود آن را در ضمیر كلیه دست اندركاران بیدار سازد.

چرو 07-05-2013 05:26 PM

فرش ايراني (پازيريک) قديمي‌ترين فرش جهان

فرش‌های ایرانی در مجلل‌ترین کاخ‌های دنیا و اتاق‌های ساده و بی‌تکلف روستایی وجود دارند و زیبایی آن‌ها چشم‌ها را خیره می‌کند. فرش‌های ایرانی در تمام دوران نشان‌دهنده روح هنری کشور ایران است. هنوز مشخص نیست که اولین فرش در کجا بافته شده است. اولین فرش به احتمال زیاد به‌ وسیله افراد چادر نشین برای فرش کردن کف خاکی چادرشان بافته شده بود. ولی امکان این ‌که فرش به‌ وسیله مصری‌ها، چینی‌ها و یا حتی به‌ وسیله افراد دیگر اختراع شده باشد هست. و حتی امکان این‌ که تمام این مردم فرش را خودشان اختراع کرده باشند، بدون اینکه با هم ارتباط و یا تماسی داشته باشند نيز وجود دارد.

به طور قطع فرش‌بافی به بالاترین حد خود در پنج قرن پيش از میلاد رسیده بود. این ادعا به‌ وسیله باستان‌شناسان روسی سرگي رودنکو (Rodenko) و گریازنوف در سال 1328ش / 1949 ميلادي در دره پازیریک (دره کوچکی در شمال کوهستان آلتایی در جنوب سیبری مرکزی، در 79 کیلومتری مرز مغولستان) اثبات شد.

ايشان کهن‌ترین نمونه فرش گره‌بافت و پرزدار جهان را در دومین مرحله کاوش‌های باستان‌شناسي خود و به طور كاملا اتفاقي از درون گوری یخ زده در 5000 فوتی کوه‌های آلتایی كشف كردند و آن‌ را فرش پازیریک يا فرش "گره دار" نام نهادند. فرش پازیریک بر روی تابوت بزرگ یک پادشاه (دولت‌مرد هخامنشی) که جسدش مومیایی شده بود قرار داشت.
وقتی از کاوش‌هایی که در نخستین گور یخ زده انجام شد چیزهای مختلفی چون فرش و لباس بیرون آمد که همه قدمتی بیش از 2500 سال داشتند، نام "پازیریک" که تا آن زمان ناشناخته بود شهره آفاق شد. نتایج آزمایش با کربن رادیواکتیو بر روی این اشیا نشان می‌داد که این گورها به قرن‌های چهارم و پنجم پيش از ميلاد تعلق دارند.
اثبات ایرانی بودن فرش پازيريك
رودنکو در اثبات ایرانی بودن این فرش در کتاب خود به نام مقابر یخزده سيبری: سوارکاران عصرآهن مدفون در پازیریک می‌نویسد: در طرح پازیریک صف‌های منظم مردان و چارپایان که همگی به فاصله ای معین از پی یک‌دیگر می‌آیند به‌ روشنی یادآور رسم‌های تزیینی هخامنشی و آشوری است. هم‌چنین شیوه گره زدن دم اسب‌ها و کاکل آن‌ها به رسم ایرانیان است. هم در پیکرکنده‌های تخت جمشید و هم در فرش پازیریک ستوربانان در سمت چپ اسب گام بر می دارند و دست راست خود را بر پشت گردن اسب نهاده‌اند. آن‌چه آشکار و غیرقابل انکار است تصویر گروهی است شبیه نقش برجسته های تخت جمشید در صف‌های منظم که همگی به یک فاصلة معین از پی یک‌دیگر می‌آیند. نقش گوزن فرش پازیریک از دیگر موارد مهم است. رودنکو یادآور شده است که این گوزن‌ها از تیره گوزن زرد خال‌دار شاخ پهن و ایرانی است.
هم‌چنين مي‌نويسد:‌ بدون این‌که بتوانیم به‌طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمین‌های (ماد - پارت( (خراسان قدیم یا پارس) است، تاریخ فرش مذکور و پارچه‌هایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود. سپس اضافه می کند: تاریخ این قالی از روی شکل اسب‌سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسب‌های جنگی که به جای زین قالی بر پشت آن‌ها گسترانده‌اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوری‌ها می باشد اما در روی فرش پازیریک ریزه‌کاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسب‌ها در نقوش برجسته تخت‌جمشید نیز دیده می شود.
بعدها هم پروفسور رومن گیرشمن (ایران‌شناس فرانسوی) به هنگام معرفی چندین ظرف سیمین و نیز تصویر چند سنگ‌کنده بر طاق بستان به‌مانندگی گوزن مشهور به «گوزن بین النهرینی» و گوزن پهن شاخ ایرانی که بدن خال‌دارش با همان شاخ‌های پهناور پوشیده است توجه کرد. وی همچنین به نفوذ هنر هخامنشی بر روی اشیای متعلق به قرون چهارم و سوم پیش از میلاد در قبرهای یخ زده رؤسای قبیلة صحراگردان در پازیریک اشاره کرده و می نویسد: در قسمت مرکزی این فرش یک ردیف ستاره های چهارپر نقش شده که روی اشیای مکشوف در لرستان نیز دیده می شود. نقش حاشیه این فرش کاملا بنابر سنت‌های هخامنشی است و دو ردیف گوزن‌ها و سواره‌ها را نشان می دهد. در این فرش حتی خصوصیاتی از جل نمد منگوله‌دار یونانی و ایرانی نیز دیده می شود.

چرو 07-05-2013 05:27 PM

خصوصيات فرش پازیریک
این فرش تقریبا چهارگوش حدود دو متر مربع وسعت دارد و تصویر سوارکاران، آهوان در حال چرا، جانوران افسانه‌ای با سرعقاب و بدن شیر بر آن نقش بسته و حاشیه‌ای گل‌دار آن را زینت بخشیده است. رنگ‌هایی که در فرش پازیریک به کار رفته است عبارتند از: قرمز تیره، سبز، آبی، زرد و نارنجی کم‌رنگ.
در طراحی فرش نقش‌مایه‌ها و نگاره‌ها بسیار سنجیده با قرینه‌سازی کامل در چارچوب نقشه‌ای متوازن و یک‌دست با رعایت کلیه اندازه‌ها به چشم می‌خورد. این شکل‌ها در نقشه فرش پازیریک به‌ روشنی قابل تشخیص است؛ در حاشیه اول تکرار جانور افسانه ای بال‌دار، در حاشیه دوم 14 سوارکار، 14 ستوربان، 28 اسب، در حاشیه سوم تکرار گل چهاربرگی، در حاشیه چهارم تکرار 24 گوزن خالدار شاخ پهن، در حاشیه پنجم تکرار جانور افسانه ای (شبیه حاشیه اول) و در وسط فرش 24 چهارگوش که درون هریک نگاره هشت‌پر دیده می شود. این فرش کلا از پشم بافته و تار آن اندکی کشیده شده و پودهای آن به طور شل در شماره سه یا چهار بین هر دو ردیف گره پیچیده شده است. ریز فرش برابر 600 3 گره در هر دسیمتر مربع و نسبتا منظم و با قاعده است. فرش دارای لبه ها و کناره های کوچک 1 در 1.5 سانتی‌متری و در امتداد هر دو حاشیه دارای پرز فشرده و با ضخامت چند میلیمتر است. رنگ فرش تغییر یافته و رنگ اصلی به سایه های صورتی و سبز کم رنگ تبدیل شده است ولی در اصل می بایست رنگ بسیار روشنی داشته باشد. تزیین فرش پیچیده و حاکی از بالا بودن سطح بافندگی فرش است.
فرش پازیریک هم اکنون در موزة آرمیتاژ روسیه نگهداری می شود. در ایران نیز در 1355ش دو نمونه از این فرش در شرکت سهامی فرش ایران بافته شد که موزه فرش ایران یکی از آن‌ها را به معرض نمايش گذارده است. فرش پازیریک نمونه کم‌یاب و زیبایی از شاهكارهاي هنر فرش‌بافي ايران‌زمين مي‌باشد، که با تکنیک بسيار بالا بافته شده است.

چرو 07-05-2013 05:27 PM

<b>
مواد اوليه و مورد نياز قالي بافي
پشم
در فلات پهناور ايران علي رغم خشكي نسبي آب و هواي آن، مراتع سرسبزي براي پرورش دام وجود دارد. در دامنه هاي كوه هاي البرز و رشته جبال زاگرس به ويژه در نواحي سنندج و كرمانشاه و نواحي شمال خراسان و بلوچستان و نقاط مركزي ايران گوسفنداني پرورش مي يابند كه پشم هاي مرغوب آن ها در تهيه فرش هاي با دوام و پاخور بكار مي روند.
نژادهاي معروف گوسفندان ايران عبارتند از: قره گل، ماكوئي، سنجابي، كردي، افشاري، بلوچي، قزل، كلكوهي، مغاني، بختياري، نائيني و سنگسري.
بيشتر گوسفندان ايران از نوع نژادهاي با پشم ضخيم هستند و متجاوز از 65 تا 70 درصد پشم آن ها از نوع هتروتيپ heterotype است بر اثر اين كيفيت تار پشم زبرتر، ضخيم تر و مستحكم تر بوده و كاملاً مناسب براي قالي بافي مي باشد. قطر تار پشم نژادهاي گوسفندان ايران بين 35 تا 50 ميكرون (35 تا 50 هزارم ميلي متر) و طول آن ها حتي تا 38 سانتي متر نيز مي رسد.
گوسفنداني كه در كوهستان ها و هواي معتدل پرورش مي يابند نسبت به گوسفندان نقاط پست و مرطوب پشم هاي مرغوب تري توليد مي كنند. هم چنين پشم هائي كه در فصل بهار چيده شده باشند كيفيت بهتري نسبت به پشم هاي پائيزه دارند.
پشم هاي سفيد رنگ خاصيت رنگ پذيري بهتري نسبت به ساير پشم ها دارند لذا بيشتر مطلوب رنگرزان هستند. ناگفته نماند رنگ پشم گوسفندان نژاد سفيد روشن نيست بلكه در حقيقت نخودي و يا زرد روشن است. تنها پشم برخي از نژادها مانند گوسفندان سيستاني به طور كامل سفيد و براق هستند كه بعد از رنگرزي شفافيت و جلوه خاصي پيدا مي كنند.
پشمي كه براي بافت قالي انتخاب مي گردد بايد داراي خصوصياتويژه اي باشد. قطر پشم هاي مناسب براي قالي بافي در حدود 30 تا 40 ميكرون (30 تا 40 هزارم ميلي متر) است. از پشم معمولاً پرز و يا گوشت فرش بافته مي شود ولي بافندگان ايلياتي مانند قشقائي، بلوچ ها، تراكمه و طوايف لر تار و پود فرش هاي خود را نيز از پشم انتخاب مي كنند. به ندرت در گذشته نيز برخي از فرش هاي همداني و بلوچي با پشم شتر بافته مي شده است. تقريباً در تمام مراكز بافندگي ايران شيرازه هاي فرش را از جنس پشم انتخاب مي كنند ( به استثناي فرش هاي ابريشمي). در فرش هاي لري و بلوچي گاهي نيز از موي بز براي اين منظور استفاده مي كنند.
در موارد معدودي در گذشته برخي از سوداگران و قالي بافان متقلب از الياف سلولزي پشم نما مانند «كوپر آمونيوم ويسكوز» يا پشم هاي نامرغوبي كه از صورت نخ خارج شده و دوباره رشته شده بودند و يا از پشم مردار در بافت فرش استفاده مي نمودند. اين گونه تقلبات كه گاهي توأم با استفاده از رنگ هاي جوهري بود موجب آن شد كه تا مدتي به شهرت فرش هاي ايران لطمه وارد شود.
پشمي كه از گوسفند چيده مي شود داراي مواد خارجي زيادي است كه قبل از ريسندگي بايد آن ها را از پشم جدا كرد. اين مواد عبارتند از: چربي پشم (لانولين)، ادرار و عرق بدن حيوان كه در روي پشم خشك شده و حاوي املاح پتاسيم و سديم و اسيدهاي معدني و آلي مي باشد و هم چنين شن و خاك و خاشاك و سوخته هاي داغ و باقي مانده روغن ها و مرهم هايي كه براي التيام زخم بر روي بدن حيوان ماليده اند.
براي جدا كردن اين مواد بايد الياف پشم را شست و شو نمود. بعد از اين عمل بايد آب پشم با دقت گرفته شده و در مكاني كاملاً تميز به صورت يكنواخت خشك شود. اين قبيل عمليات را يا با دست و يا در كارخانه هاي پشم شويي كه با وسايل شستشوي مكانيكي و دستگاه هاي خشك كن مجهز هستند انجام مي دهند.
بعد از مرحله خشك شدن پشم ها را مي ريسند و سپس كلاف هاي حاصله را در كارگاه هاي رنگرزي به رنگ هاي مورد نظر در مي آورند. عمل ريسندگي را يا با دست انجام مي دهند (دست ريس) و يا اينكه در ماشين هاي مخصوص آنها را مي ريسند كه در اين صورت پشم در مقدار زياد و به صورت كاملاً يكنواخت رشته و تابيده مي شود. پشم هاي دست ريس بيشتر در روستاها و مراكز قالي بافي ايلياتي تهيه مي شوند.
كرك
كرك يكي از مواد تشكيل دهنده قالي هاي ظريف و نسبتاً گران قيمت است. كرك در اصطلاح به پشم هاي نرمي كه روي بدن گوسفند و بز و شتر روئيده و به هنگام شانه كردن بدن اين حيوانات بين دندانه هاي شانه گير مي كنند گفته مي شود.
با توجه به كثرت قاليچه هاي موجود در بازار كه به غلط به قاليچه هاي كركي معروف هستند به خوبي استنباط مي شود كه اين تعداد قاليچه قاعدتاً نمي توانند از پشم هايي كه بدين طريق مشكل بدست مي آيند بافته شود بلكه پشم هاي ظريف خارجي مانند «مرينوس» هستند كه پرز اين قبيل قاليچه ها را تشكيل مي دهند

</b>

چرو 07-05-2013 05:28 PM

<b>
پنبه
الياف پنبه اي در قالي بافي مورد مصرف زياد دارند به طوري كه تقريباً مي توان گفت كه تار و پود اكثر فرش هاي ايران از پنبه مي باشد. يكي از امتيازات رشته هاي پنبه اي نسبت به انواع پشمي آن اين است كه چون آفت بيد به خوردن آن تمايلي ندارد لذا فرش هايي كه تار و پود آن ها از پنبه مي باشد در صورتي كه در معرض بيد خوردگي قرار گيرند تنها پرز و يا گوشت آن ها از بين مي رود و سوراخ و يا حفره اي در آن ايجاد نمي شود و در نتيجه به آساني مي توان طبقه جديدي از پرز را از طريق گره زدن بر روي شبكه تار و پود فرش كه سالم باقي مانده است به وجود آورد.
الياف پنبه اي استحكام زيادتري نسبت به پشم دارند و هم چنين به دليل خاصيت كشش كمتري كه در مقايسه با الياف پشمي دارند براي تار و پود قالي مناسب تر مي باشند. پنبه ايران با خصوصيات ويژه اي كه دارد برخلاف عدم قابليتش براي بافت پارچه هاي ظريف براي تار و پود فرش هاي درشت بافت و متوسط بسيار مناسب است. از الياف پنبه اي نمي توان براي پرز قالي استفاده كرد. در موارد بسيار نادري ديده شده است كه پنبه را براق و ابريشم نما كرده و فرش هاي ابريشمي تقلبي از آن بافته اند. گاهي براي پود گذاري به جاي پنبه از الياف ويسكوز نيز استفاده مي شود. براي تشخيص پنبه از ويسكوز بهترين طريقه اين است كه الياف مشكوك را در آب خيس كنند. الياف ويسكوز بعد از اين عمل به سهولت پاره مي شوند در حالي كه پنبه مقاومت بيشتري از خود نشان مي دهد.
ابريشم
الياف ابريشم يا از پيله كرم ابريشم بدست مي آيند و يا بصورت مصنوعي توليد مي شوند كه البته نوع مصنوعي آن براي بافت فرش چندان مناسب نيست. الياف ابريشمي در نسبت مساوي به قطر به مراتب مستحكم تر از الياف پشمي مي باشند.
بافت فرش با مصالح ابريشمي كاري بسيار دقيق و پرزحمت است به اين سبب هميشه فرش هاي گرانبها و با رج شمار بالا را با آن مي بافند. گاهي از ابريشم براي برق و جلا دادن و برجسته نشان دادن طرح و نقش استفاده مي كنند مانند فرش هاي گل ابريشم نائين، كاشان، تبريز و بيرجند و يا اينكه به عنوان تار و پود آن را به كار مي برند (قاليچه هاي چله ابريشمي اصفهاني).
معمولاً نسبت وزني تار و پود و پرز در فرش هاي پشمي و ابريشمي با توجه به نوع بافت به شرح زير مي باشد. چله (تار) 20-12 درصد، خامه يا پرز 70-50 درصد. و به عنوان يك قاعده كم و بيش كلي مي توان گفت كه از صد در صد وزن فرش پانزده درصد آن چله، پانزده درصد وزن پود و بقيه (هفتاد درصد) مربوط به وزن پرز فرش مي باشد

</b>

چرو 07-05-2013 05:29 PM

نگاهي به انواع طرح‌هاي فرش


فرش، طرح‌هاي مختلفي دارد كه 14 طرح در ميان آن‌ها از همه مهم‌تر و معروف‌تر هستند:
طرح شاه‌عباسي:
اساس اين طرح را گل و بته خاصي كه به «گل شاه‌عباسي» معروف شده تشكيل مي‌دهد، اين گل به همراه اسليمي‌ها و ساير نقش‌هاي معمول در قالي، نقش اصلي حاشيه و متن قالي را به وجود مي‌آورند.
طرح اسليمي:
نقش اصل اين طرح شاخه‌هاي مارپيچي از طرح‌هاي تزئيني هستند كه با گل و برگ احاطه شده و انشعاب آن‌ها به نقش اسليمي ختم مي‌شود. معروف‌ترين اسليمي، اسليمي دهن اژدري است. در اين نوع اسليمي انتهاي هر شاخه به دو بخش متقارن منشعب مي‌شود و به صورت دهان اژدها در مي‌آيد.
طرح گلداني:
نقش اصلي اين طرح، گلداني است مزين به شاخه‌هاي گل، ممكن است يك گلدان بزرگ تمام قالي را بپوشاند يا نقش گلدان‌هاي كوچك در سراسر فرش تكرار شود.
طرح درختي:
هر چه استفاده از طرح ساده و انتزاعي شاخه‌ها در قالي ايران بسيار معمول است، اما نقش‌هاي درختي به فرم‌هاي طبيعي شباهت زيادي دارند. در اين طرح شكل درخت و شاخ و برگ و بته‌ها نقش اصلي را تشكيل مي‌دهند. گاهي در ميان شاخ و برگ درخت‌ها، پرندگان و در پاي آن‌ها حيوان‌هاي وحشي ديده مي‌شود كه در اين صورت به طرح آن، «درخت حيوان‌دار» مي‌گويند.
طرح شكارگاه:
مانند طرح درختي حيوان‌هاي موجود در اين طرح بسيار نزديك به طبيعت رسم و بافته مي‌شوند. شكارگاه خشتي، شكارگاه لچكي و شكارگاه افشان از انواع‌ طرح‌هاي فرعي اين طرح هستند.
طرح‌ بته‌اي:
اساس اين طرح را نقش سرو خميده (يا همان بته) كه از قديمي‌ترين نقش‌هاي ايراني است تشكيل مي‌دهد. در قالي ايراني اين طرح شكل‌ها و اندازه‌هاي متنوعي دارد. بعضي از طرح‌هاي مشهور بته عبارت‌اند از: بته‌ جقه، بته سرابند، بته خرقه‌اي، بته قلمدان اصفهان، بته سنندجي و بته افشاري.
طرح خشتي:
در اين طرح، قالي با شكل‌هاي هندسي مربع و لوزي شبكه‌بندي شده است و داخل هر يك از خانه‌هاي اين شبكه نقش‌هايي متنوع ديده مي‌شود، نقش‌هايي مثل گلدان گل، بته، شاخه گل، درخت‌هاي گوناگون، به خصوص سرو بيد و پرندگان، اين خانه‌ها به گونه‌اي طراحي مي‌شوند كه هر كدام از نظر شكل و محتوا از خانه‌هاي كناري‌اش كاملاً جداست.
طرح محرابي:
الهام‌بخش طراحان نقش قالي در به وجود آوردن اين طرح، شكل محراب است، متني فرش‌هاي محرابي گاهي ساده و بدون نقش و گاهي پوشيده از نقش‌ها و گل‌هاي شاه‌عباسي است. در برخي ديگر از انواع اين طرح‌، در متن محراب، نقش گلدان‌ با شاخه‌هاي گل يا قنديلي آويزان از سقف محراب ديده مي‌شود.
طرح افشان:
طرح افشان به اين صورت است كه گل و برگ‌ها و شاخه‌ها به طور پراكنده و بدون پيوستگي با يكديگر در متن فرش پراكنده شده‌اند. به همين علت است كه چنين طرحي را افشان ناميده‌اند. اما در طرح افشان نيز تنوع و تغيير زيادي داده شده و طرح‌هاي فرعي بسياري از آن منشعب شده است.
طرح‌بندي:
منظور از استعمال واژه‌بندي اين است كه يك قطعه كوچك از يك طرح در سرتاسر فرش چه از جهت طول و چه از سمت عرض تكرار شود.
طرح محرمات:
طرح محرمات به طرح‌هايي در فرش اطلاق مي‌گردد كه قطعاتي از يك نقشه در طول فرش تكرار شود و عرض فرش در متن به چند رديف تقسيم گردد و هر رديف آن از رنگ و طرح مشخصي از ابتدا تا انتهاي فرش ادامه پيدا مي‌كند و به طور راه راه ترسيم مي‌گردد. اين طرح در بعضي از نقاط ايران به نام قلمداني مشهور است.
طرح‌ ماهي درهم:
اين طرح در رديف طرح‌هاي بومي و ايلي است. بافت آن مانند ساير طرح‌هاي هندسي ذهني است و از روي نقشه به وجود نيامده است. خوشبختانه زيبايي اين طرح، طراحان را بر آن داشته است كه آن را به صورت يك طرح منظم و مدون و با حفظ ويژگي‌هاي قديمي آن، پياده نمايند. اين طرح در بيرجند (يكي از شهرهاي استان خراسان) بافته مي‌شده و به تدريج به ساير مناطق فرش‌بافي ايران راه يافت. چنانكه امروز از شرق تا غرب و همچنين در نواحي مركزي ايران يعني از استان خراسان تا آذربايجان و همدان و اراك رواج پيدا كرده است.
طرح قابي:
اين طرح از قاب‌هاي چند ضلعي به وجود آمده است و از گروه‌هاي فرعي آن قابي اسليمي قابي قرآني كرمان يا ستوني را مي‌توان نام برد.
طرح گل فرنگ:
طرح گلفرنگ تركيبي است از طرح‌‌هاي اصيل ايراني با گل‌هاي طبيعي، مخصوصاً گل‌سرخ در اين نوع قالي از رنگ‌هاي تند و روشن مخصوصاً رنگ‌هاي سرخ استفاده مي‌شود. گروه‌هاي فرعي اين طرح را گل‌سرخ (لچك ترنج)، گلفرنگ بيجار، گلفرنگ مستوفي، گلفرنگ ترنجدار و گلفرنگ گل و بلبل تشكيل مي‌دهند.

چرو 07-05-2013 05:29 PM

<b>
نقش و اسطوره در فرش دستباف ایران


در باب معنای اسطوره تعاریف بسیاری از قول بزرگترین اسطوره شناسان مطرح و ارایه گردیده است. در این میان می توان بعضی اشتراكات تفسیری این محققین را به عنوان بنیان های اسطوره شناسی در نظر گرفت . از جمله اینكه اسطوره ها ارزشهای فرهنگی هر جامعه هستند كه به همین نسبت نیز می توان آنها را در فرهنگ های مختلف مورد قضاوت قرار داد. عجیب است كـه قـدرت و نـیرومندی نفـوذ انـدیشه های اسطوره ای به قدری اعجاب بر انگیز است كه حتی در لابلای نقوش هنر صنعت فرشبافی ایرانی نیز خود را نشان داده و پرده از رازهایی بر می دارد .

</b>

چرو 07-05-2013 05:30 PM

http://www.aftab.ir/articles/art_cul...2f519952b2.jpgاسطوره بخشی از ارزش های فرهنگی هر جامعه هستند چه به قول الیاده نمادها اسطوره وآیین را باید به مثابه ارزش های فرهنگی داوری كرد. اسطوره در زبان مرسوم قرن ۱۹ هر آنچه بود كه با واقعیت تضاد داشت . در جوامع ابتدایی اسطوره بازیگر حقیقت مطلق است زیرا تاریخ مقدسی را بیان می كند پس اسطوره در اینجا واقعی و مقدس و تكرار پذیر است. آفرینش اسطوره به شرایط خاصی نیاز دارد . اندیشیدن ما دوباره اسطوره به مثابه عنصری از تمـدن است . در واقــع اسطـوره و رفتار اسطوره ای سر مشق گسستن از زمان نا مقدس و یكپارچه شدن با خاستگاه است . خلق الگو برای كل جامعه از مشخصات اسطوره است . شاید كوشش برای رها سازی انسان نوین از سر منشأ تاریخ خود، همان بازگشت به شیوه اسطوره ای زندگی محسوب شود . تنها در جوامع نوین است كه انسان خــود را دست كــار روزانـه كه هرگز گریزی از آن نیست اسیر می یابد و چون دیگر نمی تــواند در ســاعات بیكاری از زمـان بگریزد. دفاع در برابر زمان كه هر نگرش اسطوره ای ظاهر می شود در واقع از شرایط انسانی جدایی نا پذیر بوده و به طر یق گوناگون و تغییر شكل یا فته ای در جهان نو پدیدار میشود . لیكن بیش از هر چیز این موضوع در دل مشغولی ها و سرگرمی های انسانی خود را نشان می دهد .لذا این نگرش اسطوره ای را می توان در سرگرمی ها و فعـالیت های نا خود آگـاه روانـی آدمیـان نظیـــر
رویا ها وخیالبافی های انسانی دریافت.
با توجه به كلیه مفاهیم و تعاریفی كه در حوزه اسطوره ارایه می شود ،بایستی اذعان داشت كه دامنه كاربرد اسطوره درتمامی حیطه های زندگی اجتماعی وانفرادی واردشده است مصداق این كاربرد را میتوان در ورود اسطوره به ادبیات ،فلسفه ،دین ومذهب،جامعه شناسی وهنر جستجو كرد ،آمیختگی هنر و اسطوره آنگاه اهمیت خود را جلوه می دهد كه پس از دانستن وشناختن اسطوره های مختلف در می یابیم كه این مفاهیم جای پای خود را در راكان ومبانی واصول كاركردهای هنری محكم نموده اند. بحث فرش دستباف ایرانی و اسطوره تداعی بارزخود را درنقش فرش یادآور می سازد . هر چنددر این مختصر مجال نیست تا با بررسی اساس نقوش فرش های ایرانی كه تعداد آنها متجاوز از صدها نقش در كل كشور است .ارتباط آنها را با اسطوره ها مورد كنكاش قرار دهیم . لیكن تا حد مقدور و با رجوع به مطالعات و پژوهش های عمیق بزرگان فرش ایران سعی بر آرایه تعدادی از این نمونه ها در اینجاست.
طبقه بندی فرش های ایران :
طرح های ایرانی در جهان بیشتر به نام محل بافت آنها مشهور شده اند ؛ نظیر اصفهان ، كاشان ، مشهد ، ساروق ، در داخل كشور در نتیجه گردش قالیبافان و نقشه ها ، طرح ها كمتر به نام محل بافت معروف گشته اند . در واقع فرش های ایران نیاز به طبقه بندی علمی – هنری جدیدی دارند كه بر اساس این طبقه بندی بایستی تفكیك مشخصی به لحاظ دلایل شكل گیری نقش ، علل پیدایش طرح ها و نقوش و ریز نقش ها ، نوع جای گیری اشكال در متن و حاشیه فرش ، وجوه مشترك طرح های مورد استفاده و نوع تزئینات طرح انجام پذیرد.به طور خلاصه ، اسم یك فرش چنانچه فرشی ارزشمند باشد بایستی مشخص كننده اهمیت انسجام فرهنگی آن باشد . باید سنت ها و نوع سبك فرش در آن خلاصه بوده و مشخص كننده مكان بافت آن باشد و بدین ترتیب حوزه اجتماعی كه فرش در آن تعریف شده است ، آشكار شود . معذالك با مشخص شدن زادگاه هر نوع بافت ، چنانچه فرش حایز اهمیت باشد، هویت فرهنگی آن آشكار خواهد گردید . مكان و به خصوص تاریخ بافت به مشخص گردیدن حیطه فرهنگی كه از اصول طبقه بندی فرش است ، كمك خواهد نمود.طبقه بندی فعلی فرش ایران دو دهه عمر دارد و با اعتبار این تفكیك توسط شركت سهامی فرش ایران همین تقسیم بندی ،رواج داشته و در دانشگاه ها نیز تدریس می شود و عموم محققین فرش ایران بدان استناد می كنند.
ضرورت ذكر این طبقه بندی در اینجا به لحاظ تعمیم مشروح مطالب مرتبط با اسطوره و نقش در یك نوع فرش به فرشهای دیگر و تسری مفاهیم مربوط است. این تقسیم بندی فقط با توجه به نوع تزیینات طرح و چگونگی جای گیری نقوش در متن فرش صورت گرفته و كلیه فرش هایی كه بر این مبنا وجوه مشتركی داشته باشند ، در یك گروه قرار می گیرند. آقای احمد دانشگر نیز در طی سخنرانی خود در باب همین موضوع در جلساتی كه در موزه ایران ،حدود سال ۱۳۷۴ و به تولیت بخش صنایع روستایی وزارت جهاد سازندگی ایراد نمودند ، گونه ای تقسیم بندی را در مورد تفكیك فرش های ایران بر شمردند كه در نهایت آن هم به ۱۹ گروه تقسیم بندی رایج فرش ایران می انجامد.
طبق اظهارات آقای حسن بیگی كارشناسان تعداد طرح های فرش ایرانی را تا ۲۰۰۰ گروه برآورد می كنند . بعضی از این نقشه ها تغییر یافته یك نقش اصلی هستند . این ۱۹ گروه اصلی عبارتند از: نقشه های آثار تاریخی و مساجد ، نقوش شاه عباسی ، طرح های پیچ در پیچ اسلامی (اسلیمی)، طرح سراسری (تكراری)، طرح های بازوبندی (كه ضمن تكرار به قسمتی از طرح قبلی می چسبد)، طرح های بته جقه ای، طرح های اقتباسی (قفقازی ، افغانی ، گوبلن)، طرح درختی حیوان دار ، طرح تركمن ، طرح شكارگاه، قاب قابی ، گل فرنگ، گلدانی ، گل افشان ، ماهی درهم ، محرابی ، طرح های قلمدان (محرمات ، راه راهی ، ترمه ای)، طرح های هندسی ، طرح های ایلیاتی و طرح های تلفیقی.طرح های نوزده گانه شركت فرش ایران عبارتند از :
گروه ۱- طرح های آثارباستانی و ابنیه اسلامی
كلیه ی طرح هایی كه ملهم از نقوش و اشكال تزیینی بناها ، عمارات و كاشیكاری های آنها می باشند در این گروه جای دارند.البته طراحان فرش در برخی از طرح های اصلی نقوش این بناها حسب سلیقه خود تغییراتی را وارد نموده اند اما ساختار و تشابه اصلی طرح فرش با طرح اصلی بنا كاملاً حفظ گردیده است . معروف ترین طرح های این گروه عبارتند از:
گنبد مسجد شیخ لطف الله ، سر در امامزاده محروق گنبد ، مسجد امام ، تخت جمشید، طاق بستان ، مسجد جامع اصفهان و...
گروه ۲- طرح های شاه عباسی
اساس كلیه طرح های شاه عباسی بر مبنای كاربرد گل معروف شاه عباسی در این طرح است. در این طرح های گل های شاه عباسی به همراه بندهای ختایی و گاه تلفیق آنها با اسلیمی ها، انواع مختلفی از نقوش فرش را ارایه می دهند . انواع طرح های این گروه عبارتند از لچك ترنج شاه عباسی ، افشان شاه عباسی ، شاه عباسی درختی ، شاه عباسی شیخ صفی ، شاه عباسی جانوری و...
گروه ۳- طرح های اسلیمی
قالب اصلی این طرح بر مبنای گردش منظم و به غایت سنجیده بندهای اسلیمی است. از آنجایی كه اسلیمی خود دارای انواعی است لذا با توجه به نوع و شكل آن نیز می توان طرح های اسلیمی را طبقه بندی نمود . معروف ترین طرح آن ، اسلیمی دهان اژدهاست. در این نوع اسلیمی انتهای هر بند اسلیمی به دو شاخه تقسیم شده و حالتی شبیه به فكین اژدها را به وجود می آورد . انواع مختلف طرح اسلیمی عبارتند از: اسلیمی بندی ، اسلیمی افشان ، اسلیمی لچك و ترنج و...
گروه ۴- طرح های اقتباسی
گفته می شود اغلب طرح های این گروه شباهت زیادی به طرح های فرش مناطق مرزی ایران و كشورهای همسایه و حتی سایر كشورها دارد و به همین دلیل آنها را اقتباسی می نامند مانند طرح های معروف به قفقازی و گوبلنی .
گروه ۵- طرح های افشان
در این طرح كلیه بند ها و نگاره های فرش پیوستگی و ارتباط كاملی دارند، به نحوی كه به نظر می رسد نقاش از هنگام شروع طرح تا پایان آن قلم از كاغذ برنداشته و یك ارتباط مداوم بین قسمت های مختلف نقش به وجود آورده . به عبارت ساده تر همان گونه كه از نام نقوش این گروه پیداست ، تمامی گل و برگ ها و بندهای موجود در طرح ، در متن فرش پراكنده و افشان شده اند . طرح های افشان اصولاً به گونه ای طراحی می شوند كه هیچ یك از گل و برگ های قرینه نداشته و اصول قرینه نگاری در ان وجود ندارد . انواع مختلف طرح های افشان عبارتند از:افشان دسته گلی ، افشان حیوان دار، افشان ختایی و...
گروه ۶- طرح های واگیره ای (بندی)
طرح اصلی آن به گونه ای است كه سرتاسر فرش هم از جهت طول و هم ازجهت عرض به قطعات منظم تقسیم شده و هر قسمت توسط خطوط یا بندهایی به قسمت همجوار می پیوندد و به این ترتیب از به هم پیوستن این قسمت ها و بندهای آنها ، كل طرح به وجود می آید. طرح های اصلی این گروه عبارتند از: بندی اسلیمی ، بندی خشتی، بندی ترنج دار ، بندی شیر و شكری ، بندی شاخه گوزنی ، بندی دسته گلی ، بندی مبناخانی و...
گروه ۷- طرح های بته ای (بته جقه)
كلیه طرح های این گروه بر مبنای كاربرد بنه جقه است و در آن با استفاده از انواع و اقسام مختلف بته به تزیین متن و حاشیه فرش پرداخته می شود . انواع مختلف طرح های بته جقه ای كه هر یك به گونه ای شیوه یافته اند عبارتند از بته میری ، بته خرقه ای ، بته قلمكار ، بته كردستانی و...
گروه ۸- طرح های درختی
در طرح های این گروه درخت و درختچه های كوچك و بزرگ به ویژه به صورت انفرادی تركیب اصلی را تشكیل داده اند و با اجزای دیگری تركیب شده اند.معروف ترین طرح های این گروه عبارتند از درختی سبزی كار و درختی حیوان دار .
گروه ۹- طرح های تركمن
طرح های تركمن همگی درگروه نقوش هندسی قرار دارند و به صورت ذهنی بافته می شوند.معروفترین طرح های تركمن در ایران كه در این گروه نام برده می شوند، عبارتند از غزال گز ، قاشقی ، آخال و...
گروه ۱۰- طرح های شكارگاهی
بنیاد اصلی این گروه از طرح ها نمایش صحنه های شكار و شكارگاه است. به نحوی كه در قسمت های مختلف طرح یك سوار كار با وسیله ای همانند تیر و كمان یا نیزه مشغول شكار آهو و یا سایر جانوران است.
گروه ۱۱- طرح های گل فرنگ
كلیه طرح های این گروه بر مبنای گل های طبیعی به ویژه گل رز با رنگ های بسیار روشن نظیر زرد ، آبی و سرخ می باشد. انواع طرح های گل فرنگ عبارتند از: گل فرنگ بیجار ، گل فرنگ دسته گلی ، گل فرنگ دسته گلی، گل فرنگ گل و بلبل ، لچك و ترنج گل فرنگ ، افشان گل فرنگ و...
گروه ۱۲ - طرح های قابی ( خشتی)
متن فرش دراین طرح ها به قسمت ها یا قاب های مختلفی تقسیم گشته كه به طور منظم در كنار هم قرار دارند ودر داخل هر قاب با گل وبرگ های مختلفی تزیین شده است . معروفترین طرح ای قابی عبارتند از: قابی بختیار وقاب قرآنی .
گروه ۱۳- طرح های گلدا نی
ویژگی اصلی این طر ح وجود یك یا چند گلدان در اندازه های مختلف است كه تمام متن فرش را می پوشاند . اما اغلب طرح های گلدانی داری گلدانی بزرگ در یك طرف فـرش هستنـد كـه شاخه های گل هـای آن تـمام متن فـرش را می پوشاند . معروف تـریـن طرح های گلدانی عبارتند از : گلدانی هزار گل،گلدانی محرابی ،گلدانی ظل السلطانی.
گروه ۱۴- طرح ماهی درهم
طرح ماهی در هم از قدیمی ترین و رایج ترین طرح های فرش ایران است .این طرح اغلب به صورت یك واگیره می باشد وبافنده همان واگیره را در طول وعر ض فرش تكرار می كند .در این طرح یا واگیره یك حوض به صورت لوزی باچهار برگ – ماهی در اطراف آن مشاهده می شود .طرح ماهی درهم در نقاط مختلف ایران به نام های مختلفی مشهور است .مهمترین انواع آن عبارتند از:ماهی هراتی ،ماهی فراهان ،ماهی زنبوری،ماهی كردستان و زیره ماهی .
گروه ۱۵- طرح های محرابی
طرح اصلی در این گروه بر مبنای محراب است .همان مكانی كه در مساجد ،مكان نمازگذاردن امام جماعت است .دراین طرح هامعمولاً محراب را با تزییناتی از قبیل قندیل،
گلدان وحتی درختچه های كوچك می پوشانندو گاه دو طرف محراب را با ستون های بزرگی كه سقف محراب بر روی آن قرار دارد نشان می دهند . انواع طرح های این گروه عبارتند از : محرابی قندیلی ،محرابی گلدانی ومحرابی درختی .
گروه ۱۶- طرح های محرمات
در این طرح كل متن فرش از جهت طولی به چند ردیف موازی تقسیم میگردد و درون این ردیف ها با نگاره هایی همچون بته جقه، انواع اسلیمی و یا ختایی و گل و برگ های دیگر تقسیم می گردد.به عبارت دیگر متن فرش به صورت راه راه می باشد .محرمات بته جقه ای معروف ترین طرح این گروه است.
گروه۱۷- طرح های هندسی
همان گونه كه از نام های این گروه پیداست ، كلیه نقوش این گروه به صورت هندسی كف ساده، هندسی جوشقان، هندسی خاتم شیراز، هندسی لچك و ترنج و هندسی قابی .
گروه ۱۸ - طرح های ایلی وعشایری
این طرح ها عموما توسط عشایر ایران بافته می شوند واغلب نگاره ها وتزیینات طرح ملهم از ذهن قالیبافان است.دراین طرح ها قرینه بودن چندان معنا ندارد وحتی همین ویژگی وسادگی نقوش از عواملاصلی زیبایی طرح های این گروه است.
گروه ۱۹ – طرح های تلفیقی
طرح های این گروه به مرور زمان وبا ادغام شدن طرح های مختلف به وجود آمده است و ده ها و بلكه صد ها نوع از آن را می توان در میان مناطق مختلف ایران مشاهده كرد. برخی از طرح های تلفیقی به جهت تلفیق زیبا و صحیح نقوش مختلف از جذابیت بالایی برخوردارند . اما برخی از آنها ناشی از تلفیق نابهنجار چند طرح می باشند . گونه های مختلفی از طرح های تلفیقی را می توان نام برد مانند لچك و ترنج تلفیقی ، تلفیقی دسته گلی ، تلفیقی گل فرنگ ، تلفیقی هندسی و...

http://www.aftab.ir/images/article/break.gifمرکز علمی و پژوهشی فرش ایران

چرو 07-05-2013 05:31 PM

<b>
رنگ ورنگرزی در فرش

چه رنگ چه طرح و چه اندازه ای باب کدام بازار است؟
مالزی:طرح‌های مورد نظر خریداران فرش ایران در مالزی طرح‌های هندسی است که در قالب فرش ایران، خشتی، لچک ترنج یا افشان نامیده می‌شود. برای سالن سخنرانی سفارتخانه و محیط‌های دانشگاه، فرش‌های بزرگ‌پارچه و برای توریست‌ها و مردم اندازه 3×2 متر خریدار دارد. رنگ‌های مورد نظر مردم مالزی ملایم و متضاد است. کشور مالزی به دلیل مسلمان بودن مردم آن رنگ قرمز را می‌پسندند.
ایتالیا: ایتالیا به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم می‌شود. در شمال ایتالیا مردم رنگ‌های آرام را می‌پسندند. در ایتالیا به دلیل آن‌که بزرگ‌ترین طراحان جهان سکونت دارند اکثراً رنگ‌های آبی کم‌رنگ، کرم بژ و قرمز ملایم فروش دارد. در جنوب ایتالیا مردم رنگ‌های تندتر را پذیرا هستند. در مورد طرح‌ها، مردم شمال و جنوب یک نظر دارند، آنها بیشتر دنبال طرح‌های هندسی و قالی‌های بدون ترنج هستند. اندازه مورد نظر مردم ایتالیا، فرش‌های زیر 6 متر است. اندازه‌های 2.5×2 متر، 2×2 متر و 1.5×1 فروش زیادی دارد.
آلمان: رنگ‌های کرم، حاشیه خاکی خیلی کم‌رنگ، زمینه کرم، تعداد رنگ‌های به کار رفته در قالی حداکثر 6 رنگ و هر چه کنتراست تعداد رنگ‌ها کمتر باشد برای خریدار جاذبه بیشتری دارد. اندازه زیر 6 متر باشد. طرح‌های خلوت و بدون ترنج مورد نظر مردم المان است.
آمریکا: در امریکا به دلیل کثرت نژاد و فرهنگ، تمامی رنگ‌ها خواهان دارد اما در حال حاضر رنگ‌های آرام، کهنه پخته شده، قرمز مایل به قهوه‌ای و سبز پخته شده مورد پسند است. اندازه فرش باید بزرگ باشد. طرح مورد پسند مردم امریکا طرح‌های افشان با گل‌های درشت می‌باشد (هر چه زمینه خلوت‌تر و گل‌ها درشت‌تر باشد، خواهان بیشتر دارد).
دبی: رنگ‌های پر‌رنگ طلایی و رنگ‌های شاد، مورد علاقه مردم امارات است. فرش‌های 4×6 متر، 5×8 متر و 3.5×5 متر فرشهایی است که مردم امارات خریداری می‌کنند. مردم امارات، طرح‌های اصیل ایرانی چون لچک ترنج را دوست دارند.
هلند: در هلند رنگ‌های کرم خوش‌رنگ و رنگ‌های ساده که به هیچ‌وجه تند نباشد مورد پسند مردم می‌باشد. اندازه‌های فرش حتی اگر خانه‌ها بزرگ باشد باید کمتر از 6 متر باشد. نقشه‌های خلوت که در آن از شلوغی خبری نباشد و نیز هندسی باشد طرفدار دارند.

</b>

چرو 07-05-2013 05:32 PM

تقاضای فرش دستباف در بازار بلژیک به لحاظ رنگ (سلیقه رنگی بازار بلژیک)
رنگ متن:

هم‌خوانی رنگ فرش دستباف با دکوراسیون منازل، مهم‌ترین مسئله قابل تأمل در بازار فرش بلژیک است:http://www.gigaimage.com/images/knlyq9bp6byysqeqy80.gif
  1. لاکی روناسی 25.2%
  2. مسی 19.5%
  3. الوان 17.3% (منظور از الوان، طیف مختلفی از رنگ‌ها به‌صورت یکسان است.)
  4. کرم 16.4%
  5. آبی 11.4%
  6. سایر رنگ‌ها 10.2%
همنشینی و تضاد رنگی:

در این بازار، خریداران فرش دستباف، بیشتر تمایل دارند که متن و حاشیه فرش دارای همنشینی رنگی باشند:
  1. همنشینی 68.3%
  2. تضاد 31.7%
عوامل مورد نظر مشتریان بلژیکی:

خریداران فرش دستباف در بلژیک، مهم‌ترین و بهترین خصیصه فرش دستباف ایرانی را اصالت و سپس رنگ‌بندی آن می‌دانند:
  1. اصالت 37.7%
  2. رنگ‌بندی 34.2%
  3. قیمت 19.4%
  4. ابعاد 8.7%
مزیت فرش دستباف کشورهای رقیب ایران در بازار بلژیک:

در حال حاضر مهم‌ترین مزیت فرش کشورهای رقیب، طرح فرش می‌باشد. در سال‌های اخیر، کشورهای رقیب ایران در زمینه تولید فرش دستباف، با روی آوردن به استفاده از طرح‌های ایرانی و طرح‌های مورد پسند مشتریان بلژیکی، به این مهم دست یافته‌اند. پس از طرح، قیمت و سپس رنگ و ابعاد قرار دارند:
  1. طرح 33.3%
  2. قیمت 25.9%
  3. رنگ 20.4%
  4. ابعاد 20.4%
نتیجه:
اصالت و رنگ‌بندی فرش ایرانی مهم‌ترین خصیصه‌های مورد نظر خریداران بلژیکی است؛ و از آنجا که مهم‌ترین خصوصیت فرش کشورهای رقیب، طرح آنها می‌باشد (و البته طرح این فرش‌ها کپی‌برداری از فرش‌های ایرانیست)، پس با عرضه طرح‌های مورد نظر این بازار که اکثراً خواهان طرح‌های افشان و غیر لچک ترنج هستند، می‌توان بازار این کشور را مجدداً در دست گرفت.
تصویر‌سازی یک فرش با بیشترین تقاضا در بازار اتریش بر اساس سایر یافته‌های این بازار:
فرش 9 متری (3.5x2.5) با رنگ زمینه لاکی روناسی و حاشیه‌ای با تونالیته مشابه، دارای رجشمار 25 تا 35 با خامه از جنس پشم و طرح افشان شاه عباسی به‌صورت خلوت با قیمت حدود 9 تا 45 میلیون ریال (تقریباً معادل 680 تا 3400 یورو)

چرو 07-05-2013 05:33 PM

نگبندی و رنگرزی قالی نایین
رنگبندی
با وجود شاخص بودن طرح فرشهای نایین، اگر هویت واقعی این فرش را از آن رنگ آمیزی آن ندانیم، نقض غرض کرده‌ایم. این نوع رنگ آمیزی که عموماً به مدد قابلیت رنگ های طبیعی و گیاهی و به دست رنگرزان ماهر نایینی بر این فرش حاصل می شود، کاملاً از رنگ آمیزی فرش های سایر نقاط ایران، به خصوص فرش های رنگین عشایری و روستایی و نقوش پر و رنگ آمیزی متراکم فرش های تبریز و حتی اصفهان قابل تشخیص است.
مشخصه های رنگ آمیزی فرش های نایین، که قسمت عمده ی شهرت خود را مدیون آن است، زمینه ی رنگی از نوع روشن و مات است که همراه با ظرافت و دقت در بافت به نقوش متراکم و پر از پیچش سنتی، آرامشی شگفت انگیز می دهد. اگر این کیفیت را یکی از دلایل اصلی نفوذ فرش نایین در بازارهای جهان بدانیم، شاید تعبیر روان شناسانه ی این امر آن باشد که رنگ های زیبا و آرامش بخش و رؤیا گونه‌ی فرش نایین به نوعی در تعدیل هیجان های فرساینده ی زندگی امروز مؤثر است.
با توجه به این که فرش نایین فاقد قدمت، یا حداقل مدارک مستندی است که دلایل این گونه رنگ آمیزی را توجیه کند، می توان این کیفیت را مدیون آرامش حسرت‌انگیزی دانست که در فضای این شهر کوچک احساس می شود.
رنگرزی
فرش نایین از درخشان ترین مظاهر کاربرد رنگ‌های طبیعی و سنتی است و سهم بزرگی از شهرت خویش را مدیون این کیفیت است. با وجود این، باید اذعان کنیم که این فرش نیز، به دلایلی که دستاویز بسیاری از رنگرزان ناگزیر یا بی اطلاع است، در کارگاه ها و پاتیل های رنگرزی خویش را بروی انواع رنگ های شناخته و ناشناخته ی صنعتی گشوده است.
شیوه‌ی رنگرزی با رنگ های طبیعی و سنتی با جزیی اختلاف، مشابه سایر مراکز قالیبافی است، که رنگرزی های سنتی دارند و با وجود برخی رنگ های شیمیایی که به صورت کمکی مصرف می شود، هنوز رنگ های طبیعی در منطقه غالب است. تعداد رنگ های مورد مصرف در فرش 11 رنگ اصلی و 4 رنگ فرعی، به شرح زیر است:
  • رنگ های اصلی: کرم یا نخودی، خاکی باز، خاکی سیر، قهوه‌ای، عنابی، نیلی (سرمه‌ای)، لاجوردی، آبی سیر، آبی باز (آسمانی)، لاکی، فیلی (موشی)
  • رنگ های فرعی: یشمی، ماشی، سبز، مسی (صورتی)
مواد اصلی طبیعی برای به دست آوردن رنگ، پوست انار، پوست گردو، روناس، اسپرک، برگ مو، قرمز دانه است و معمولاً رنگ نیل که صنعتی است برای رنگ های آبی و لاجوردی مصرف می شود. برای رنگ زرد از اسپرک و برای رنگ های سبز از اسپرک و نیل استفاده می شود. رنگ فیلی از پوست انار به دست می آید و رنگ نارنجی از ترکیب اسپرک با روناس حاصل می شود.

رنگ قرمز دانه در گذشته کاربری بسیار زیادی در فرش نایین داشته است و اکنون نیز تا حدودی، از آن به علت شهرتی که داشته استفاده می کنند. ماده ی کمکی در رنگرزی خامه های فرش، اسید استیک است (در گذشته از پوست لیمو، لیمو عمانی، و قره قوروت استفاده می شده است). زاج سفید برای دندانه به کار می رود. به علت گرانی و کمبود قرمز دانه، استفاده از رنگ های شیمیایی به صورت کمکی یا اصلی، برای به دست آوردن رنگ لاکی رایج شده است، و دور از منطق نمی‌نماید که این زمان گرایش رنگ های شفاف و یاقوتی حاصل از قرمز دانه ی استفاده شده در فرش های گذشته ی نایین را به طرف قرمز قهوه‌ای، ناشی از این امر بدانیم.

چرو 07-06-2013 04:23 PM

<b>
شیوه کاربرد رنگها در ترکیب رنگی قالی نایین
نام رنگ
محل بکارگیری در ترکیب رنگی
بژ (خاکی) سیر
عمدتاً در بندها ونقوش و در نقشه های غلط به عنوان زمینه
بژ (خاکی) روشن
عمدتاً در حاشیه و بندها
کرم (نخودی)
زمینه قالی و بندها
آبی روشن
نقوش
آبی سیر
نقوش و زمینه قالی
سرمه ای
بندها و زمینه قالی
قهوه ای
بندها و نقوش
فیلی (طوسی)
بندها و نقوش
عنابی
بندها و نقوش
لاکی
زمینه قالی
یشمی
عمدتاً در نقوش و در نقشه های غلط به عنوان زمینه
ماشی
نقوش

بر اساس جدول زیر تا حدودی شیوه رنگبندی قالی نایین مشخص می شود.
رنگ زمینه
لچک
ترنج
حاشیه
طره
کرم
گوشه لچک عنابی و لچک دوم سرمه ای
عنابی و سرمه ای
خاکی روشن
خاکی سیر یا آبی سیر
لاکی
گوشه لچک کرم و لچک دوم آبی سیر یا سرمه ای
کرم و آبی سیر
کرم
آبی سیر یا خاکی روشن
سرمه ای
گوشه لچک کرم و لچک دوم خاکی
کرم و خاکی
خاکی روشن
خاکی سیر
آبی سیر
گوشه لچک خاکی روشن و لچک دوم عنابی
خاکی روشن و عنابی
کرم
خاکی سیر
یشمی
گوشه لچک خاکی روشن و لچک دوم عنابی
خاکی روشن و عنابی
کرم
خاکی سیر

</b>

چرو 07-06-2013 04:24 PM

تقاضای فرش دستباف در بازار اتریش به لحاظ رنگ (سلیقه رنگی بازار اتریش)
رنگ متن:
طبق سلیقه خریداران فرش دستباف اتریش، رنگ‌های کرم و لاکی بیشترین تقاضا را دارد. درصد تقاضای فرش دستبافhttp://www.gigaimage.com/images/xq9i...q5t7kfh4ll.gif بر اساس رنگ متن به قرار زیر می‌باشد:
  1. کرم 32.4%
  2. لاکی 31.1%
  3. پوست پیازی 10.4%
  4. الوان 9.3% (منظور از الوان، طیف مختلفی از رنگ‌ها به‌صورت یکسان است.)
  5. نارنجی کم‌رنگ 6.1%
  6. سایر رنگ‌ها 10.7%
همنشینی و تضاد رنگی:
در رنگ‌بندی فرش، یکی از نکات مهم، چگونگی قرار گرفتن رنگ‌ها به لحاظ همنشین بودن (مانند رنگ سرمه‌ای حاشیه و رنگ آبی تیره در متن) و یا متضاد بودن (مانند رنگ کرم حاشیه و رنگ لاکی متن) است؛ در بازار اتریش علاقه بیشتر خریداران به همنشین بودن رنگ‌هاست.
  1. همنشینی 58.1%
  2. تضاد 41.9%
عوامل مورد نظر مشتریان اتریشی:
خریداران فرش دستباف ایران در اتریش مهمترین عامل خرید فرش را کیفیت آن می‌دانند و رنگ‌بندی در رتبه دوم قرار می‌گیرد.
  1. کیفیت 38.1%
  2. رنگ‌بندی 20.9%
  3. اصالت داشتن 14%
  4. ابعاد 13.5%
  5. قیمت 13.5%
مزیت فرش دستباف کشورهای رقیب ایران در بازار اتریش:
مهم‌ترین مزیت فرش کشورهای رقیب ایران در این بازار، رنگ و سپس قیمت آنها می‌باشد. درصد این مزایا و سایر عوامل نیز بدین شرح می‌باشد:
  1. رنگ 32.2%
  2. قیمت 31.5%
  3. طرح 12.3%
  4. ابعاد 8.4%
  5. مواد اولیه 8.4%
  6. کیفیت 7.2%
نتیجه:
طبق نظر مشتریان بازار اتریش، کیفیت فرش ایرانی مهم‌ترین عامل در خرید این فرش می‌باشد، همچنین مهم‌ترین مزایای فرش کشورهای رقیب ایران، رنگ و قیمت آن است؛ در نتیجه با اصلاح رنگ‌بندی و استفاده از رنگ‌های روشن که دارای همنشینی در حاشیه و متن باشند، می‌توان بازار این کشور را برای فرش ایرانی در دست گرفت.
تصویر‌سازی یک فرش با بیشترین تقاضا در بازار اتریش بر اساس سایر یافته‌های این بازار:
فرش 6 متری (3x2) با رنگ زمینه کرم و حاشیه‌ای با تونالیته مشابه، دارای رجشمار 25 تا 35 با خامه پشمی و طرحی نظیر طرح‌های ذهنی مشابه گبه و به‌صورت خلوت با قیمت حدود ۶ تا ۳۰ میلیون ریال (تقریباً معادل ۴۵۰ تا ۲۲۵۰ یورو)
سیستم رنگ استاندارد فرش (Chromatone)
اطلس رنگ کروماتون (Chromatone) بهترین راهکار برای تولید کنندگان فرش به منظور ایجاد رنگبندی های متفاوت و متنوع می باشد. این مجموعه به عنوان یک استاندارد بین المللی، به طور مشخص برای صنعت فرش تهیه شده است. این مجموعه شامل 1080 سطح مقطع نخ (Pom) است که به صورتی آشنا و ملموس برای تمامی تهیه کنندگان فرش، رنگرزی شده است. هر Pom دارای کد رنگی مخصوص به منظور شناسایی و سفارش آن رنگ می باشد. این کدهای رنگی 6 رقمی، زبان بین المللی مشترکی را میان تولید کنندگان، مشتریان و مصرف کنندگان به وجود می آورد.اطلس رنگ کروماتون با پیاده شدن بر روی سطوح مقطع نخ ها، اثرات رنگ را علاوه بر سطح دسته نخ در عمق آن نیز نشان می دهد. سیستم رنگی کروماتون بر مبنای سه رنگ اصلی قرمز، زرد و آبی است که رنگ های میانی از آنها به دست می آید. سیستم مرجع کروماتوگرافی (اطلس) دارای 1080 رنگ می باشد که به صورت سیستماتیک به 45 فام رنگی با 24 سطح رنگی پایه تقسیم بندی می گردد. رنگ های موجود در اطلس رنگ کروماتون به طور عملی قابل تشخیص توسط چشم انسان بوده و می توانند در طراحی و تولید به کار روند.
لازم به ذکر است که این اطلس رنگی در ایران توسط شرکت بوریا از انگلستان وارد شده و توزیع می گردد؛ همچنین کدهای رنگی کروماتون توسط نرم افزار طراحی بوریا – که برای طراحی فرش به کار می رود – پشتیبانی می گردد.

چرو 07-06-2013 04:27 PM

رنگ های فرش تبریز
ايراني هستم با آرماني سبز ، كارم رنگ است و سر و كارم با رنگرزي خامه هاي قالي و تحقيق و پژوهش در كار رنگزري گياهي . هرگز راهيان فكريم در جاي ايران به من اين اجازه را نكرده اند كه به خاطر منافع مادي بهداشت جهاني را مورد تعرضقرار دهم آرمان سبز هرگز برايم اين اجازه نداده كه به خاطر منافع مادي انسانها را ازلذت وافر زيبايي پرستي وعشق ارگانيك و همزاد پنداري ، خاكي بودن و اصيل بودن جدا نمايم از طبيعت الهام گرفته و در اوج تنهايي به دنيايي وارد مي شوم كه همه از اطمينان خاطر كارم و تماس با من نهايت ملاطفت و صداقت را داشته و مي خواهم آنقدر صادقانه در بطن تاريخ ملي وطنم برگردم و راه اجداد هنرمندم را با تحقيق و پژوهش بازشناسي نمايم كه اسم ارتجاع هم بدهند ، به آن افتخار كنم ، نه تنها من بلكه بعد از من راهيان ديگر نيز. انسانها با لوازم خانه شان انس مي گيرند ، چرا ؟ خيلي ها با فرش انس مي گيرند و با آن صحبت مي كنند. اين در بطن هنر شرق است . فرش فقط كالا نيست بلكه محصولي است كه در آن روح ، توسط اشكال و رنگها دميده شده ، روزي به اوج لذت مي برد و روزي آرام بخش جان است. فرشهاي اصيل با روح ايرانيان اصيل پيوند خورده و آنان دوستان همديگرند اين روح ايراني است كه از هيچ مي آفريند و بر آفريده خود كمال عشق ورزي را دارند. نمي دانم تا حالا اين امكان برايتان بوده كه مثلا از پوست انار رنگ دلخواه خود را كه مي پسنديد استخراج نماييد يا نه؟! پوست گردو چطور؟ اسپرك ، گل ماهور، شيرين بيان يا آجي بيان ، گل بابونه ، برگ توت، مازو ، هليله ، گندال ، ناز ، قراچوت ، چيچك ، برگ مو ، برگ اوكاليپتوس، برگ به، برگ انجير ، سماق ، پوست ليمو، شاه توت ، تفاله انگور ، برگ بنه ، برگ اقاقيا ، برگ اسفند ، لاله ، ضايعات دور ريز گل محمدي سوتي بيان ، ياغلي تيكان ، قار قار صابوني ، يورقون، شوران، گون، قوزچوپي ، هميشه چوان ، گل گاو زبان ، پوست بادام،برگ پسته،برگ سيب، گزنه و ... راه كه بيفتي ترس ات مي ريزد. راهي روستاهاي آذر شهر، بناب ،عجب شير مي شوم.بر هر كجا كه پا مي گذارم آشنائي هست مي دانند به دنبال چه هستم. هميشه پير زنان روستائي مرا به نام " پسرم " صدا مي كنند.اطلاعات لازم كسب مي شود. اگر لازم باشد كسي را جهت راهنمائي به محل رويش گياهان معرفي مي كنند.استقبال آنها مايه اطمينان خاطر است. در آلقو روستائي از شهرستان بناب راهنمائي شدم به وسمر جيق كه با آن در قديم زنان برلاي رنگ مو همراه با آب ماست رنگي درست مي كردند. گل گندم را به زبان محلي به آن چدق مي گويند كه مصرف رنگ خامه داشته را خارج از اطلاعاتم برايم معرفي نمودند.در روستاي جوان دره از روستاي عجب شير خانم پيزي طرز رنگ كردن با ناز را برايم آموخت كه همان پير زن نحوه رنگرزي با قاراچوب (چيچك) و چند رنگ ديگر كه در قديم با آنها خامه پالاس رنگ مي كردند. در روستاي دين آباد از توابع آذرشهر- روستاي زادگاهم-زن عمويم اولين بار گندل و ساري چوب و روناس را برايم آموخت به زبان ساده چوب و روناس را برايم آموخت به زبان ساده گفت و بعد من آن را با زبان علمي تطبيق دادم.
پيرمردي ازروستاي هرگلان در رابطه با پخت رنگ گياهي گفت: قديم نياز نبود، بازار نبوداگر مرد هستيد كار كنيد! كارخانه خدا بزرگتر از آن است كه در مغز شما جا بگيرد . گل ماهور يا همان (سيغر قوريوغو) يا شيرين بيان را خارج از داشته ايم معرفي كرد. آيا واقعا مغزهاي كوچك ما جهت شناختن كارخانه هاي رنگ خداوند نبوده است؟ واقعا در رابطه با علفها و ضايعات گياهي دورريزي كه نه غذاي انسان است و نه غذاي حيوان مطالعه نموده ايم. چرا اين كار را نكرده ايم؟مشخص است هرگز در رابطه با شناخت خود فكر نكرده ايم و تانسيلهاي خود را باور نداشته ايم و هميشه چشمانمان را به دهان بيگانگان دوخته ايم كه برايمان چه طور خوردن ، خوابيدن و فكر كردن ، رنگ كردن، يا كار نكردن را بياموزند.
روزي در برنامه " پنجه تو خوشلار" – برنامه اي كه در راديو به زبان آذري از راديو تبريز پخش مي شد، برنامه اي را دردست اجرا داشتيم كه من به عنوان كارشناس دعوت شده بودم يك نفر از افرادي كه از اهالي فرش بود زنگ زد و گفت : آقا برگ مو را از كجا بخريم .خيلي خنده دار بود گويا ايشان خارج از ايران زندگي ميكرد. من جواب ايشان را در برنامه بعدي با آمار و ارقام دادم.هنوز هم كه هنوز است از خود مي پرسم آيا واقعا اين شخص نميداند ده درصد كل انگور ايران در شهرستان ملكان آذربايجان توليد مي شود و مقدار برگ و انگور توليدي را اگر برابر هم بگيريم با برگ انگور لازم جهت رنگرزي كل خامه هاي قالي ايران كافي خواهد بود. بگذريم از تمام ايران و تمام انگورستانهاي آذربايجان.
ملتي كه خود را نشناسد هر روز مجبور است ديگران را تعريف نمايد.آيا تا بحال با فكر پژوهشگري به استانهاي كردنشين سفر كرده ايد. مشهد يا كرمان يا خوزستان يا كردستان چطور؟ استانهاي شمالي چطور؟پس چرا نمي نويسيم كه ما صاحب بزرگترين كمپانيهاي رنگ هستيم ولي همت استفاده از آنرا نداريم .چرا نميگذاريم دنيا با خيال راحت و اطمينان خاطر از منسوجات ما استفاده نمايد و از لطافت و هارموني و همخوني رنگهاي گياهي و روح لطافت و بهداشت ذاتي دنيا از ارتباط با ما آسوده خاطر مراوده نمايد.
و اما در ارتباط با رنگ فرش تبريز بهانه هاي خيلي زيادي است. تا دلتان بخواهد اما و اگر هست! ولي آيا آن 42 رنگ بنام فرش تبريز را من ساخته ام يا در قرن حاضر طبق فرمول آورده شده توسط فلان مسئول بي سواد(در اين رابطه)از خارج اسم گذاري شده؟ ما قرنهاست با اسم 1- كرم2- خاكي 3- نخودي 4- ساري5- شويدي 6- چناري7- ياشيل 8- يشمي 9- زيتوني 10- هوائي11- آبي 12- سرمه اي 13- كاهوئي14- نارنجي15- سوغاتي 16- قره 17قرمزي18- شرابي19- گميشي20- عنابي21- طوسي22- موشو23- طلائي24- قهوه اي 25- قيزلي 26- بيراقي 27-سوتگل 28-... آشنا بوده و از منابع داخلي مان آنها را رنگ نموده ايم. اينها رنگهاي تاريخي هستند نه من و نه شما و حتي دنيا نميتواند كتمان اين حقيقت باشد. حالا اگر هنر داريم رنگهاي بينابيني براي اين رنگهاي اصيل با مقداري اضافه درصد به 120 رنگ نمي رسيم؟
يك طراح فرش تبريز اگر از محدوديت رنگ در رنگرزي گياهي حرفي بزند بهتر است دفتر و دستكش را جمع نموده به دنبال كار ديگري برود تا آبروي خود و گذشتگان هنرمندش را نبرد .ساختار فعلي فرش تبريز زير مجموعه جديدي از سيستم ارباب رعيتي يك قاعده بقول بعضي آقايان قاعده دموكرات منشي دارد. اين ديدگاه زمينه اي فراهم كرده تا هر كس در هر روستائي كه حداقل امكان استفاده از چند بافنده را داشته ،شروع به دار زدن قالي كرده و با استعانت از بي مسئوليتي بخش دولتي در سرنوشت فرش تبريز و نا آگاهي توده ها آن كاري كه نمي بايست كرده اند. بخش دولت بجاي پرداختن به اصول فني و حفظ اصالت ، اكثرا شعار هاي ايده آليستي ، زود گذر و فصلي داده است. اين بخش كه مي بايست بر حفظ اصول فني ف جه از نظر مواد، چه رنگ و چه بافت توجه نمايد اما تابع بازار و منافع و سود و سرمايه گرديد و برنامه را كساني نوشتند كه نمي دانستند كاروان را به كجا مي برند! به جرات مي توان گفت كه در حال حاضر ما هيچ كمبودي نسبت به دوره صفويه نداريم بلكه فرش اصيل خود را توليد نميكنيم تا در بازارهاي جهاني رقيب نداشته باشيم. در صورتي كه يك برنامه دقيق آم.زشس كنترل –اجرا يا داشته باشيم خيلي از كساني كه اكنون در كار فرش اند، نخواهند توانست حتي از كوچك ترين امتحان موفق بيرون آيند.اين همه بازار و اين همه آدم بيكار از قبل فرش، بدون داشتن حتي كوچكترين اطلاعا ت و فقط و فقط چند نقشه و طرح وارد بازار مي شوند و تاجران واقعي و بافندگان مظلوم بايد در اين بين تاوان بي برنامگي و بي تدبيري بخش دولتي را بدهند. از طرفي با اعطاي وام ، آن هم اگر به قالي بافان داده شود چه خواهد شد؟ پول قرضي در دست افرادي كه آموزش استفاده از آن را ندارند، چه نتايجي بدنبال خواهد داشت؟! مغازه داري كه مجبور است براي يك دار قالي كه حداقل با چهار صد هزار تومان بر پا مي شود، 5 ميليون تومان فاكتور بسازد، اگر جريان ماليات و ماليات بر درآمد را بر اساس فاكتورهاي صادره اشخاص بدبخت در نظر بگيرند و كارمند بدبخت تر از آنها نيز ضمانت اين وام را نمايد ، فردا چه اتفاقي خواهد افتاد؟!چه پيامدي به بار خواهيم آورد با اين فاكتورهاي كاذب؟! چرا اينقدر كارهايمان با شعارهايمان متضاد هست؟ مثلا ما در يك دوره افتخار خواهيم كرد كه اتحاديه تولد كنندگان فرش دست باف آذر شهر 2000نفر عضو دارد! آيا اين افراد را چه چيزي در قالب اين اتحاديه ها بر توليد چه بوده است؟ آيا فقط شعار وام؟
جامعه را به كدام سو مي بريم ؟ چرا از كيفيت توليد كاسته و بر شعارهاي عوام فريبانه و نيز هزينه هاي بيت المال مي افزاييم؟! چرا اتحاديه هاي توليدي فرش در آذربايجان شرقي داشته باشند؟ سرنوشت اتحاديه هاي گذشته و تعاوني هاي مرتبط با فرش طي سالهاي گذشته را مرور كرده و با بررسي وضعيت آنها صادقانه قضاوت كنيم! در اكثر شهرستانها ، تعاوني ها و اتحاديه ها وضعيت جالب و مناسبي نداشته اند.

چرو 07-06-2013 04:34 PM

رنگ در بافته های چینی
فرش های چینی با روشنی و سادگی نقوش و با لحن سنگین رنگ های خود که کاملا آشکار است، جامعیت و آرامش خاصی را ارائه می دهند. از نظر رنگ و طرح، فرش های قدیمی چینی نشان دهنده ی جذابیت ویژه، توازن ذاتی و در عین حال جامعیت شگفت انگیزی نسبت به تمام هنرهای چینی می باشند. رنگ های فرش معمولا در نگاه اول تأثیرگذارتر از طرح آن هستند. آمیزش هماهنگی رنگ ها در فرش باعث مطلوبیت آن می شود، حتی اگر طرح جالب توجه نباشد. در حالی که رنگ نامناسب قوی ترین طرح ها را نیز ضایع می کند. کار رنگ ها، کاری هیجان انگیز و حساس است و تصور حساس رنگ، مثل حس دقیق موسیقی، موهبتی است که به انسان داده می شود.

آنان که رنگ های غنی فرش های ایرانی، اختلاط خیره کننده رنگ های فرش های قفقازی و سازگاری با نشاط رنگ های فرش های سمرقندی را می ستایند، به سختی می توانند طرح فرش های کلاسیک چینی را تحسین کنند. رنگ های فرش های ایرانی پایان ناپذیر است. در فرش قفقازی رنگ های بسیار متضاد و درخشان در کنار یکدیگر قرار می گیرند. طرح های برجسته و رنگ های سرخ و آبی خصیصه فرش های قدیمی ختنی است. از این ویژگیها چیزی در فرش های چینی قدیمی وجود ندارد، به ویژه در فرش های اولیه، چینی ها، خود را به چند رنگ محدود کردند. برخی اوقات فقط به دو رنگ بسنده کرده اند. ولی می دانستند که چگونه آنها را به کار برند. اما گرچه فقط دو رنگ وجود دارد، یعنی رنگ آبی زیبا در زمینه خاکستری زرد فام، ولی تأثیر لذت بخش خاصی را باعث می شود. در فرش هایی که سپس تولید شده اند، چینی ها به ترکیب رنگ های فرش افزوده اند. با این حال به طورکلی تصویر متفاوتی از فرش های شرق ظاهر شده است. چینی ها به انزوا و خلوت رنگ های خود وفادارمانده اند و از خودنمایی پرهیز کرده اند. رنگ همه جا حاضر و عنصر حاکم در طرح، رنگ آبی است که آن را آبی سلطانی می خواند. فرش پکنی غالبا با متنی از رنگ آبی تیره به فرش چینی سنتی، نزدیک تر باقی ماند. اما بیشتر فرش هایی که در شهر بندری "تیان جین" و اطراف آن بافته می شدند، دارای رنگ های روشن و جدید بودند که با گذشت زمان ملایم تر شدند. فرش های قدیمی ناحیه ی ختن به رنگ های تیره هستند در صورتی که قدیم ترین نمونه های فرش با پرز پشم و منسوب به کاشغر در مقایسه با نمونه های منسوب به ختن و یارکند رنگ های کم تر و سختی و خشکی بیشتری دارند. قرمزوآبی رنگ های غالب هستند. «قدیمی ترین فرش های ابریشمی چینی متعلق به قرن هفده و هجده هستند و معمولا دارای طرح ها و رنگ هایی از شرق ترکستان هستند.» (میلانسی 172،1999)

در قرن هفدهم میلادی، رقیبی برای رنگ آبی سیر پیدا شد، یعنی آبی روشن ویژه، که به رنگ آبی تخم پرنده سینه سرخ شناخته می شود. به نظر می رسد تمام رنگ های آبی در فرش های چینی قدیمی با نیل رنگ شده اند. نیل گیاهی است که در چین و بعضی نقاط آسیا می روید و می توان تمام پرده های رنگ آبی، از کم رنگ ترین تا تقریبا سیاه را به کمک آن تولید کرد. هنری که نیل به تنهایی دارد، این است که گرچه رنگ تولیدی آن با استفاده مداوم ممکن است، کم رنگ تر شود ولی رنگ آن، شفاف تر و زیبا تر می شود. فرش های چینی ثابت می کند که رنگ ها محو می شوند، ولی آبی، آبی می ماند.با وجود وفور رنگ آبی ذرفرش های اولیه چینی، به ندرت این رنگ درزمینه آن دیده می شود و عموما این رنگ در نقوش مطرح است. فقط در یک گروه مجزای فرش، نقوش وزمینه های آبی وجود دارد. چینی ها برای زمینه نقوش آبی، رنگ های قهوه ای،سفید،زرد و نوعی قرمز ویژه را به کار می برند.

رنگ قهوه ای ممکن است، موی طبیعی شتر یا پشم گوسفند باشد. در میان رنگ های قهوه ای رنگ شده، نمونه های حنایی، قهوه ای روشن، شنی و اخرایی به ویژه مطلوبند و رنگ مسی کم رنگ که تاجران فرش در پکن آن را « کو تونگ سی (ku tung se ) » می خوانند، نیز مورد تقاضاست. "کو" به معنی کهنه، "تونگ"، مسی و "سی" به معنی رنگ است. اما پرده های رنگ خرمایی و خرمایی مایل به قرمزکمتر مشاهده می شود، چون چینی ها رنگ های قهوه ای ملایم را ترجیح می دهند، اگر چه یک رنگ قهوه ای تیره نیز وجود دارد. این رنگ قهوه ای از ماده معدنی منگنز است که به تدریج پشم را می خورد و عارضه ناخواسته ای را به وجود می آورد، به گونه ای که نقاط قهوه ای، کنده شده و الگوی خاصی را ایجاد می کنند. رنگ سفید در هر پرده رنگ ممکن، ظاهر می شود. سفید خاکستری، سفید برفی، سفید چینی، سفید عاجی، سفید پوسته تخم مرغی و سفید کاغذی، رنگ زرد در پرده های کرمی، زرد عسلی، کهربایی و نارنجی دیده می شود. زرد لیمویی قبل از قرن 19م دیده نمی شود اما بعدا در فرش های جدید، رنگ نه چندان مناسب زرد مایل به سبز ظاهر می شود. رنگ زرد امپراتوری دارای جلای طلایی است وازانواع رنگ های طلایی، درخشان ترو زردتراست. رو دوزی های ابریشمی نمونه شاخصی است که رنگ زیبا و درخشانی دارد اما رنگ زرد امپراتوری نقش غالبی در دربار پکن داشته است. نوعی رنگ قرمز معروف لاکی که در فرش های ایرانی،رنگ معمول است در فرش های چینی متداول نیست. رنگ سیاه به ندرت استفاده شده، ولی هرگاه دیده شود رنگی مؤثراست. رنگ خاکستری در حاشیه بیرونی فرش ظاهر شده وازقرن 18به بعد حاشیه بیرونی آبی رنگ است.

رنگ سبز بسیار نادر است،گر چه غالبا در فرش های نوین ترکستان شرقی دیده می شود. بعضی متون به رنگ سبز در فرش های دوره"مینگ" اشاره دارند. « تهاجم رنگ های آنیلین به چین در پایان قرن 19نتایج ویرانگری داشت. این حادثه با تولید انبوه و تبدیل فرش به یک کالای صرفا صادراتی،فرش چینی را به عنوان یک شئ هنری از بین برد». ( لورنز104،1972) در اوایل قرن بیستم فرش بافی عمدتا در شهرهای بزرگ تر و درشرق چین انجام می شد. رنگ های آنیلین،باعث شده است که رنگ های درخشان جزو اصلی فرش های چینی مدرن باشند. در فرش های تاریخی، رنگ سبز به دوصورت دیده می شود. یک گروه رنگ سبزبازکه بیش از آبی،رنگ زرد در خود دارد که رنگ یشم را هدف خود قرار داده است. گروهی دیگر رنگ سبز زیتونی است. همچنین می تواند هردو حالت وجود داشته باشد، چون رنگ های فرش درمقابل نورمتغیرهستند و یک فرش ممکن است اگردرنور روزروشن، مشاهده شود رنگ سبزباز شفافی را بروز دهد و اگر در نور اندک باشد رنگ سبز پرده زیتونی خود را آشکار می سازد. چنین تغییرات رنگ، منحصر به رنگ سبز نیست. رنگ های فرش های شرقی با تغییر نحوه نوردهی برروی آن ها متفاوت به نظر می رسند. هر گاه نور در جهت خواب پرز به آن ها بتابد، رنگ ها همواره بازترمشاهده می شوند. به طور خلاصه رنگ هایی که غالبا در فرش های چینی وجود دارند به ترتیب فراوانی آن ها چنین بیان می گردند:آبی تیره، زرد، آبی روشن، زرد آلویی، عاجی، قهوه ای تیره، کرم، قرمزکهنه، سبز، قرمز میوه ای، قرمز خرمالویی، سفید-خاکستری، آبی کبود، هلویی، رنگ ماهی آزاد، قرمز مایل به قهوه ای، زرد مایل به سبز، آبی فیروزه ای، رزمسی و سیاه، همچنین رنگ های کهربایی،قهوه ای روشن و شنی را نیز باید به ترتیب فراوانی اضافه کرد و رنگ های قرمزمیوه ای، سفید-خاکستری، رنگ ماهی آزاد، بیش از رنگ سبز معرف ویژگی فرش چینی هستند.

چرو 07-06-2013 04:36 PM

<b>
رنگ های مورد استفاده در فرش های ارمنی
ارامنه ای که در ایران به قالیبافی می پرداختند ، علاقه زیادی به رنگ های سیر با فام تیره داشتند. در زمان شاه عباس صفوی ،با توجه به این موضوع ، شاه دستور داد گیاه «گل شار» را که رنگ های سیر تولید می کند و خاص مناطق شرقی ایرانی است را به غرب (منطقه فریدن) آوردند تا ارامنه از آن استفاده کنند.

در فرش های ارمنی - بر خلاف فرش های اصیل ایرانی – از رنگ صورتی استفاده شده است این رنگ معمولا از قرمزدانه ( که شیدهای صورتی روشن تا بنفش تیره را تولید می کند ) به دست می آید. گونه ای از قرمزدانه در ارمنستان یافت می شود که در منابع تاریخی از آن یاد شده است، برای مثال در «حدود العالم» آمده است : « دون شهری عظیم است و قصبه ارمنیه است ... از وی کرمی خیزد کی از وی رنگ قرمز کنند.۱ » «ابن حوقل» در «صوره الارض» در مورد همین شهر «دون» آورده است : « ... و قرمز رنگی سرخ است که بدان پارچه مرعزی ]همان پارچه کرکی [ و پشم را رنگ کنند و اصل آن از کرمی چون کرم ابریشم است که دور خود می تند.۲ » همچنین «مقدسی» در «احسن التقاسیم» و «یعقوبی» در«البلدان» در مورد قرمزدانه ی ارمنی توضیحاتی داده اند . در ارمنستان این رنگ را Vortan karmirمی نامند.

همچنین ارامنه از رنگ قرمز دیگری که از گیاه «تورون» (مارنا) ] Toron (Marena) [ به دست می آید ، استفاده می کردند. امروزه در قالی های ارمنی باف از رنگ های قرمز روشن و آبی استفاده زیادی می شود، رنگ های طلایی و سبز هم معمولا به کار می روند ولی رنگ قهوه ای تیره به ندرت کار می رود

</b>

چرو 07-06-2013 04:37 PM

نمونه قالیچه‌های غیر ایرانی
طرح ناواهو (ناواجو): ناواهو (ناواجو) نام قبیله‌ای سرخ‌پوست می‌باشد.

طرح لاما: لاما گونه‌ای شتر است که در مناطق کوهستانی آمریکای جنوبی (به خصوص در پرو) یافت می‌شود. سرخ‌پوستان این منطقه همانند عشایر ایران برای بافت قالیچه‌هایی نظیر گبه از محیط اطراف خود الهام می‌گیرند.

طرح مار: این طرح به صورت تجرید یافته و به شکل حرف S ، در اکثر فرش‌های عشایری ایران نیز قابل مشاهده است که به گفته برخی از منابع، در اصل تجرید یافته طرح سواستیکا یا همان گردونه مهر (خورشید آریایی) می‌باشد.
طرح معبد آزتک: آزتک نام یک از اقوام باستانی سرخ‌پوستان بوده است که دارای تمدن پیشرفته‌ای در زمان خود بوده‌اند.
زین- پتوی ناواهو (ناواجو): همان‌طور که پیش‌تر نیز گفته شد، ناواهو (ناواجو) نام قومی از اقوام سرخ‌پوست است.
قالیچه کروگبراگد (Krokg‌‌‌bragd): کروگبراگد، نام منطقه‌ای در نروژ می‌باشد.


چرو 07-06-2013 04:38 PM

<b>
گره زنی قالیچه خلیج فارس
بقايي، فرنشين سازمان ميراث‌فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري به همراه كاظم شفقي، از توليدكنندگان فرش دستباف ايراني، نخستين گره اين قاليچه را زدند.
به گفته‌ي اكبر شفقي، از ديگر دست‌اندر‌كاران فرش شفقي تبريز‌، بافت فرش شاخاب‌فارس(:خليج‌فارس)، ٧ ماه به درازا خواهد انجاميد. گره‌هاي اين فرش را، هنرمندان، نمايندگان و سفراي خارجي به دعوت سازمان ميراث، قرار است، بزنند. اين فرش در ١١٧ رنگ تلفيقي و در اندازه‌ي ٧٠ در ٥٠ سانتيمتر، بافته خواهد شد.
تار و پور اين قاليچه بر پايه‌ي كهن‌ترين نقشه‌ي جغرافيايي جهان كه شاخاب‌فارس را به نمايش گذاشته، بافته مي‌شود و آرمان از بافت آن، آشنايي ايرانيان و جهانيان با شاخاب‌فارس است اما اين‌بار بر روي يك فرش.
در اين آيين، حاجي‌بابايي، هموند هيات‌رييسه‌ي مجلس و تهمينه دانيالي، معاون صنايع‌دستي و هنرهاي صنعتي سازمان ميراث نيز گره‌هايي ديگر از اين فرش را زدند.
هشتم مهرماه در کنار گره‌زنی نمادین این قالیچه، نمایشگاهی از تابلو‌فرش و فرش‌هاي شفقي تبريز نيز برپا بود. اين نمايشگاه تا ١٠ آبان‌ماه همه‌روزه از ساعت ١٠ تا ٢٢، پذيراي دوستداران است.
نمایشگاه «گره‌هاي صبور، نقش‌هاي ماندگار» به ياري سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، مجموعه فرهنگی – تاریخی نیاوران و فرش شفقی تبریز برگزار شده‌است

</b>

چرو 07-06-2013 04:41 PM

طلاعات برخی از گیاهان رنگزا

ردیف
گیاه
نام گیاه‌شناسی
سن رنگزایی
قد
رنگ گل
زمان گل‌دهی
بخش رنگزا
دندانه
رنگ روی پشم
1
غغافث (چای جنگلی)
Agrimonia eupatoria
چندساله
90 تا 120 سانتی‌متر
زرد
مرداد ماه
برگ و ساقه
زاج سفید
زرد برنجی
2
آلکانت
Anchusa offinicinalis
دوساله
30 تا 90سانتی‌متر
آبی
اواسط تابستان
ریشه

رنگ قرمز (برای غذا)
3
عرق‌الدم
Sanguinaria canadensis
چندساله
15 تا 30 سانتی‌متر
سفید
بهار
ریشه
بدون دندانه
نارنجی







ریشه
زاج سفید
زنگی







ریشه
کلرید قلع
صورتی مایل به قرمز
4
رازیانه
Foeniculum vulgare 'Purpurascens'
سالانه
90 تا 180 سانتی‌متر
زرد
تابستان
تمام قسمت‌ها
زاج سفید
زرد روشن
5
گل ژاپنی
Rudbeckia fulgida 'Goldstrum'
چندساله
60 تا 90 سانتی‌متر
طلایی
تابستان
برگ و ساقه
زاج سفید
طلایی و نارنجی کدر







گل‌های نو رس
زاج سفید
سبز زیتونی روشن
6
گل اشرفی
Coreopsis grandiflora
چندساله
30 تا 60 سانتی‌متر
زرد
اوایل تابستان
گل و ساقه
زاج سفید
زرد








کات کبود
قهوه ای
7
گل کوکب
Dahlia spp.
tender per.
25 تا 150 سانتی‌متر
تمام رنگها جز آبی
تابستان تا اواخر پاییز
گل
زاج سفید
رنگ زرد تا نارنجی
8
گل طاووسی
Genesta tinctoria
درختچه
60 تا 90 سانتی‌متر
زرد
خرداد ماه
تمام قسمت‌ها
زاج سفید
زرد
9
گل بابونه
Anthemis tinctoria
چندساله
60 سانتی‌متر
زرد
اواسط تابستان
گل
زاج سفید
زرد

(مارگریت طلایی)




گل
کلرید قلع ، دی کرومات پتاسیم
طلایی، نارنجی








برگ
زاج سفید
سبز
10
گل اشرفی طلایی
Coreopsis tinctoria
سالانه
30 تا 60 سانتی‌متر
طلایی، خرمایی، دو رنگ
اواسط تابستان
گل ، تمام بوته
زاج سفید
طلایی، نارنجی، قرمز زنگی
11
وسمه
Isatus tinctoria
دوساله
30 سانتی‌متر
زرد
بهار
برگ

آبی
12
Woodruff
Asperula tinctoria
چندساله
30 سانتی‌متر
سفید
اوایل تابستان
برگ
زاج سفید
قرمز
13
زنجبیل شامی
Inula helenium
چندساله
120 تا 180 سانتی‌متر
زرد
تابستان
ریشه
؟
آبی، بنفش
14
رویینه
Solidago species
چندساله
30 تا 150 سانتی‌متر
طلایی
اواخر تابستان
گل و ساقه
زاج سفید
زرد روشن، طلایی








chromeدی کرومات پتاسیم
brown قهوه ای
15
Heather
Calluna vulgaris
درختچه
30 تا 45 سانتی‌متر
بنفش مایل به صورتی
اواسط تابستان
برگ و جوانه گل
زاج سفید
نارنجی طلایی
16
ختمی
Alcea rosea
چندساله
120 تا 240 سانتی‌متر
سرخ تیره، قرمز، سیاه
تابستان
گل‌های با رنگ روشن
زاج سفید
زرد، طلایی، قهوه‌ای







گل‌های با رنگ تیره
زاج سفید
بنفش یاسی، ارغوانی، بنفش مایل به ارغوانی سیر
17
نیل
Indigofera tinctoria
درختچه
90 سانتی‌متر
بنفش
تابستان
برگ

آبی نیلی
18
شیر پنیر (غالیون)
Galium verum
چندساله
60 تا 90 سانتی‌متر
زرد
اوایل تابستان
ریشه
زاج سفید
قرمز، آجری، مرجانی







گل
زاج سفید
زرد ، طلایی کدر
19
Lady's Mantle
Alchemilla vulgaris
چندساله
25 تا 240 سانتی‌متر
زرد
اوایل تابستان

زرد

20
روناس
Rubia tinctoria
چندساله
60 سانتی‌متر
-------

ریشه
زاج سفید
فام‌های قرمز
21
گل همیشه بهار
Tageles erecta, T. patula
سالانه
30 تا 90 سانتی‌متر
زرد ، نارنجی
تابستان را به فراست
گل
زاج سفید
زرد، طلایی، پرتقال
22
Purple Perilla
Perilla fructescens
سالانه
90 سانتی‌متر
برنزی

برگ

قرمز (برای غذا)
23
گل همیشه بهار گلدانی
Calendula officinalia
سالانه
30 تا 90 سانتی‌متر
نارنجی، زرد
تابستان تا اواخر پاییز
گل

زرد (برای غذا)
24
باسیل بنفش
Ocimum basilicum purpurescens
سالانه
60 سانتی‌متر
صورتی
تابستان
بخش‌های بالایی گیاه
زاج سفید
قهوه‌ای تیره
25
Rose Mallow
Hibiscus moscheutos 'Lord Baltimore'
چندساله
90 تا 180 سانتی‌متر
قرمز
تابستان
گل
زاج سفید
قهوه‌ای، سیاه
26
Russian Sage
Perovskia atriplicifolia
شاخه فرعی
90 تا 120 سانتی‌متر
آبی
اواسط / اواخر تابستان
گل

آبی
27
زعفران
Crocus sativus
پیاز
20 سانتی‌متر
سفید
پاییز
کلاله

زرد (برای غذا)
28
سیتیزوس
Cytisus scoparius
درختچه
180 سانتی‌متر
زرد
اواخر بهار
گل / ساقه سبز
زاج سفید
زرد، زرد تا سبز
29
آفتابگردان
Helianthus annuus
سالانه
120 تا 180 سانتی‌متر
طلایی
تابستان / پاییز
گل‌های نو رس
زاج سفید
زرد / سبز
30
Tansy Tansy
Tanacetum vulgare
چندساله
90 سانتی‌متر
طلایی
تابستان
گل و ساقه
زاج سفید
زرد، طلایی، سبز زیتونی روشن
31
اسپرک
Reseda luteola
دوساله
60 تا 120 سانتی‌متر
زرد
اواخر بهار
گل و ساقه
زاج سفید
زرد







گل و ساقه
کات کبود
زرد مایل به سبز
32
بومادران هزار برگ
Achillea millefollium
چندساله
60 تا 90 سانتی‌متر
زرد
اوایل تابستان
گل و ساقه
زاج سفید
زرد
33
Yellow Comos
Cosmos sulphureus
سالانه
30 تا 90 سانتی‌متر
زرد
تابستان
گل و ساقه
زاج سفید
نارنجی
34
ریشه زرد
Xanthorrhiza simplicissima
چندساله
60 سانتی‌متر


ریشه و ساقه

زرد
35
گل آهاری
Zinnia elegans
سالانه
30 تا 90 سانتی‌متر
قرمز ، نارنجی صورتی
تابستان تا اواخر پاییز
گل
زاج سفید
بژ، قهوهای مایل به زرد

چرو 07-06-2013 04:42 PM

<b>
استفاده از رنگ در مصر قدمتی 4000 ساله دارد
محققان با آزمایش روی ذرات کوچک رنگدانه‌های قرمز یک تیردان باستانی دریافتند مصریان در حدود 4000 سال پیش از رنگ روناس برای رنگ‌آمیزی تجهیزات نظامی خود استفاده می‌کردند. http://www.carpetour.com/Aphotos/Image50985.jpgبه گزارش سایت میراث آریا، این اکتشاف درحالی به دست آمده است که تا پیش از این فرضیات در مورد استفاده از این گونه رنگ‌دانه‌ها به 1200 سال قبل از میلاد مسیح نسبت داده شده بود.
به گفته محققان، نحوه جدید آزمایشات انجام شده که به طیف نگاری رامان مشهور است، این امکان را برای دانشمندان به وجود می‌آورد تا بدون صدمه وارد آوردن به اجزای آثار قدیمی قدمت و نوع رنگ به کار رفته در آنها را شناسایی کنند. این تیردان که قدمت آن به سال 2124 تا 1918 قبل از میلاد می‌رسد نزدیک به 700 سال قدیمی‌تر از نمونه‌های یافت شده پیشین بوده و به عقیده محققان نشانه جدیدی از نحوه تجارت و دیگر فعالیت‌های اجتماعی مردمان این عصر را به تصویر می‌کشد.

</b>

چرو 07-06-2013 04:42 PM

<b>
رنگرزی مواد اولیه فرش با گیاهان
قالی ایران محصولی است تهیه شده از پشم، پنبه و ابریشم که توسط دست بافته می‌شود. ماده اولیه فرش پشم است. در بسیاری از روستاها برای تار و پود و گره از پشم استفاده می‌کنند؛ بنابراین در بعضی از فرش‌ها پشم و رنگ، تنها دو ماده اولیه محسوب می‌شوند. مرغوبیت فرش بسته به ظرافت الیاف و نازکی قطر آن، طول تارهای پشم، استحکام، عدم تجعد، رنگ طبیعی، قابلیت رنگپذیری و قابلیت کشش است. پشم به‌طور طبیعی به رنگ‌های مختلف سفید، سفید تیره، زرد رنگ، خاکستری تیره، قهوه‌ای و سیاه دیده می‌شود. پشم سفید بهترین و گرانبها‌ترین نوع پشم است؛ زیرا به سهولت میتوان آن را به هر رنگی درآورد. رنگ‌های مخصوص پشم و پارچه را در ایران از برگ و ریشه گیاهان مختلف تهیه می‌کردند. امروزه تهیه این رنگ‌ها با همان اسلوب قدیمی در پاره‌ای از نقاط کشورمان مرسوم است اما به دلایل خاص از جمله این‌که تهیه رنگ‌های گیاهی وقت‌گیر است و تهیه آن مشکل و بازده آن کم است، رنگ‌های شیمیایی ساخته شده خارجی نیز مصرف روزافزونی یافته است. گیاهانی که رنگ‌های ثابت از آنها به‌دست می‌آوریم عبارتند از:
  • روناس: گیاهی است خودرو. ماده رنگی از ریشه آن به‌دست می‌آید. ممکن است رنگ را از گیاه یکساله تا نه ساله به‌دست اورند. از ریشه گیاه در نتیجه جذب اکسیژن بنا به عمر گیاه رنگ قرمز آجری تا قرمز تیره به‌دست می‌آید.
  • اسپرک: در خراسان کشت می‌شود ماده رنگی از ساقه و برگ و گل آن به‌دست می‌آید و رنگ آن زرد می‌باشد.
  • گندل: علفی است که در مناطق مرکزی کشور به خصوص در ناحیه بختیاری می‌روید و از آن، رنگ زرد به‌دست می‌آید.
  • جفت: ماده جفت پوست درخت بلوط لرستان است. از آن رنگ شتری به‌دست می‌آورند. چنانچه با پوست انار مخلوط شود قهوه‌ای سیر به‌دست می‌آید.
  • مازو: از خانواده بلوط است با زاج سیاه مخلوط می‌شود و رنگ موشی یا فیلی می‌دهد.
  • سماق: با سولفات آهن آن‌را مخلوط می‌کنند تا رنگ بنفش تیره مایل به قهوه‌ای به‌دست آورند.
  • بقم: تراشه نوعی چوب است که از آن رنگ بنفش و سرخ به‌دست می‌آید.
  • بزغنج: پوست پسته گیاهی است که چون تانن دارد برای ثابت کردن رنگ قرمز‌دانه به‌کار می‌رود.
  • قرمزدانه: [گیاه نیست] این ماده در گذشته به‌نام لاک در ایران مصرف می‌شد. قرمز‌دانه لاشه حشره‌ایست که در روی شاخه درختان خانواده انجیر زندگی می‌کند. شیره گیاه را می‌مکد و از خود صمغی ترشح می‌کند که خود در آن صمغ از بین می‌رود. پس از صاف کردن صمغ قرمز دانه تجاری به‌دست می‌آید.
به‌طوری که ملاحظه می‌شود همه رنگ‌های گیاهی قابل کشت و زرع است و در ایران اکثر آنها به‌طور وفور وجود دارد.

</b>

چرو 07-06-2013 04:43 PM

<b>
هفت سین رنگزا
ردیف
نام فارسی
نام لاتین
نام علمی
رنگ اصلی
1
سرخس عقابی، کرف
Bracken
Pteridium Aquilinum
زرد طلایی، سبز زیتونی و قهوه‌ای
2
سرو کوهی (ارس)
Juniper
Juniperus Communis
زرد خردلی
3
سماق
Staghorn Sumac
Rhus Typhina
قهوه‌ای کم‌رنگ، زنگی و نارنجی
4
سمان کوهی، ون کوهی، زبان گنجشک کوهی
Rowan, Mountain Ash
Sorbus Species
رنگ طلایی مایل به سبز
5
سنجد تلخ، سیاه تنگرس، ارجنک، خار گوزن
Buckthorn
Rhamnus Species
زرد، سبز
6
سوسن چشم مشکی، گل مخروطی، کوکب کوهی
Rudbeckia, Coneflower
Rudbeckia Species
سبز، زیتونی و طلایی
7
سیب
Apple
Malus Species
سبز زیتونی و قهوه‌ای

  1. سرخس عقابی نتایج گوناگونی در حمام رنگرزی ایجاد می‌کند، گاهی مواقع زرد‌های طلایی و سبز‌های زیتونی و گاهی مواقع قهوه‌ای را تولید می‌کند. جهت رنگرزی از ساقه‌های برگ‌دار آن استفاده می‌شود.
  2. سرو کوهی درختی همیشه سبز است که در بریتانیا و آمریکای شمالی یافت می‌شود. شاخه‌های برگ‌دار و دانه‌های آن در حمام رنگرزی، رنگ زرد خردلی روشنی را به‌وجود می‌آورند.
  3. درخت و درختچه‌های سماق در شمال آمریکا، اروپا، آسیا و آفریقا یافت می‌شوند. تمام قسمت‌های گیاه به‌جز ریشه می‌تواند برای رنگرزی استفاده شود. برگ‌های سرشار از تانن، شید‌های قهوه‌ای کم‌رنگی را به‌وجود آورده و برای دندانه کردن الیاف گیاهی استفاده می‌شوند. پوست آن شید‌های زنگی و نارنجی را ایجاد می‌کند.
  4. سمان کوهی دارای برگ‌هایی به شکل پر و گل‌های سفید-کرم در اواخر بهار تا اوایل تابستان است. حمام ساخته شده از برگ و شاخه‌های پر‌برگ آن، رنگ طلایی مایل به سبز را تولید می‌کند.
  5. قرن‌هاست که دانه‌ی سنجد تلخ به عنوان ماده‌ی رنگزای زرد به کار می‌رود و زرد ترکیب شده‌ای برای به‌دست آوردن رنگ سبز در ابریشم‌های خیلی قدیمی و چاپ روی چلوار، از دانه‌های سنجد تلخ فارسی ممتاز به‌دست آمده است. ماده‌ی رنگزا در پوست و دانه‌های این گیاه می‌باشد.
  6. این گل‌های جذاب شبیه آفتاب‌گردان، منبع خوبی برای رنگ‌های سبز، زیتونی و طلایی جهت حمام رنگرزی هستند. در سرتاسر تابستان گل می‌دهند و به همین دلیل همیشه مقدار فراوانی گل، جهت رنگرزی تولید می‌کنند اما برای این‌که بتوان رنگ‌های خوبی از گل، برگ و ساقه یه‌دست آورد بایستی آن‌ها را چند روز تحت فرآیند قرار داد.
  7. پوست و برگ‌های تمام انواع درختان سیب، شید‌های مفیدی از سبز زیتونی و قهوه‌ای در حمام رنگرزی ایجاد خواهند کرد.

</b>

چرو 07-07-2013 10:42 PM

مزاياي رنگهاي گياهي درفرش


دكتر هرالد بومر يكي از فرش شناسان آمريكايي در مقاله‌اي كه در خبرنامه فرش فروشان آمريكا منتشر كرده است، به بررسي مزاياي رنگهاي پرداخته كه چكيده آن در پي مي‌آيد:

اساس زيبايي رنگهاي طبيعي در چيست؟
چگونه شد كه ظهور رنگهاي مصنوعي مجموعه رنگهاي طبيعي را در صد سال گذشته برهم زد يا حتي از بين برد؟ آيا ما بايد به دوران قبل از علمي شدن باز گرديم و قدرت اسرار آميز رنگهاي به دست آمده از گياهان وحشرات را ـ آن گونه كه امروزه در بسياري از جزوات منتشره درباره رنگهاي گياهي توصيه مي‌شود ـ احيا كنيم؟ يا ما بايد در جستجوي «روح طبيعت» برآييم تا پاسخي بر اين پرسشها بيابيم؟
رنگرزي با مواد رنگي طبيعي محدوده‌اي نيست كه قوانين طبيعت دست رد به سينه ما بزند بلكه برعكس ما مي‌توانيم دلايل منطقي زيادي بيابيم كه حاكي از كيفيت عالي رنگهاي طبيعي هستند.
صنعت قاليبافي امروزه رنگهايي را به دست مي‌دهد كه فقط از سه رنگ اصلي تشكيل شده‌اند: آبي، قرمزو زرد. مخلوط كردن يك جفت از آنها در پاتيل رنگرزي، رنگهاي ثانوي، بنفش، نارنجي و سبز به دست مي‌دهد. مخلوط كردن هر سه رنگ اصلي ـ اگر نسبت خاصي انتخاب شود ـ رنگ سياه يا مجموعه رنگهاي زيادي از رنگهاي مرتبه سوم مانند قرمزـ قهوه‌اي، زرد ـ قهوه‌اي و... مي‌دهد. اگر سه رشته نخ پشمي را كه با مواد رنگزاي مصنوعي رنگ شده‌اند كنار يكديگر بگذاريم، اكثر شاهدان اين تركيب سه رنگ اصلي آبي، قرمز و زرد را نا هماهنگ مي‌يابند و آنها را تند، بسيار بد يا زننده توصيف مي‌كنند. اما اگر سه رشته نخ پشمي را با روناس، نيل و پوست پياز رنگ كنيم، اكثر شاهدان اين تركيب، آبي نيل، قرمز روناس و زرد پياز را هماهنگ احساس مي‌كنند.
دلايل قانع كننده‌اي براي اين تفاوت در قضاوت تركيب آبي، قرمز و زرد وجود دارد. اگر به قرمز روناس در نور آفتاب نگاه كنيم، علاوه بر «قرمز»، رنگ «زرد» و با شدت كمتر حتي «آبي» نيز به ذهن خطور مي‌كند. مي‌توان گفت كه نور آفتاب از قرمز روناس نه تنها رنگ قرمز، بلكه رنگ زرد و آبي نيز ساطح مي‌كند.
همين موضوع در مورد آبي نيل و زرد پياز صادق است. آبي نيل، حاوي عنصر قرمز و عنصر كوچكي از زرد است. زرد پياز حاوي قرمز و مقدار اندكي آبي است. براي اثبات ادعايمان به تجربياتي كه با مواد رنگي مصنوعي انجام داده‌ايم مراجعه مي‌كنيم.

اگر بخواهيم از قرمز روناس تقليد كنيم. سه رنگ اصلي آبي، قرمز و زرد خالص را به رنگ قرمز، رنگ زرد و كمي رنگ آبي در پاتيل رنگ اضافه مي‌كنيم. آن هماهنگي اي كه ما در تركيب روناس قرمز، نيل آبي و زرد پياز احساس مي‌كنيم از اين واقعيت سرچشمه‌ مي‌گيرد كه اين سه رنگ عناصري را از رنگهاي همسايه در خود دارند. به عبارت ديگر مي‌توانيم بگوييم، ادغام رنگهاي همسايه در داخل هر رنگ اثر هماهنگ كنندگي دارد. رنگهاي طبيعي باعث گرايش به سياه مي‌شود كه خود از شدت رنگها كم مي‌كند. مثلا حضور هر سه رنگ اصلي در آبي نيل به اين معنا نيست كه آبي نيلي علاوه برمواد آبي شامل قرمز و زرد هم هست. در اينجا يك ماده يعني نيل است كه مسوول رنگ آبي است. اين مواد رنگي روي الياف پشمي كه در مقابل نور آفتاب گرفته شده نه فقط رنگ آبي بلكه قرمز و زرد را بازتاب مي‌دهد. فقط با نخ رنگ شده با رنگ طبيعي است كه مي‌توان رنگ توليد كرد.
تركيبي كه در ظاهر به شدت بدون هماهنگي به نظر مي‌رسيدند، هر يك كيفيت خنثي كنندگي و ملايم كنندگي را در خود تجسم بخشيده‌اند. ازطرف ديگر، مواد سه جزيي مدرن (رنگزاهاي مصنوعي) هنگامي كه يكجا استفاده شوند، ساختار مولكولهاي آنها صرفا هميشه رنگ خالص مي‌دهند و فاقد كيفيت هماهنگ كنندگي و ملايم كنندگي هستند. از اين رو امكان ندارد كه تعداد زيادي از رنگهاي طبيعي را با مخلوط كردن اين سه ماده رنگي مصنوعي ايجاد كرد.
متاسفانه امروز استفاده از رنگزاهاي طبيعي كم شده است و در بازار تلاش مي‌كنند كه رنگها را با پهن كردن فرش هفته‌ها در مقابل آفتاب سوزان تصحيح كنند يا سعي مي‌كنند با كوتاه كردن زمان قرار گرفتن خامه‌ها در پاتيل رنگ و حمام رنگ از شدت رنگها بكاهند.
دلايل ديگري وجود دارد كه ثابت مي‌كند چرا رنگهاي طبيعي جذاب و زيبا هستند. ريشه روناس داراي تعداد زيادي رنگ مختلف است. براساس اين ظرفيت گسترده از مواد رنگزا، ما مي‌توانيم طيف متنوعي از رنگها از قرمز تيره گرفته تا نارنجي و بنفش را توليد كنيم. شايان ذكر است كه دندانه‌ها، تركيب آب به كاررفته، افزوده‌هاي رنگرزي و شيوه رنگرزي همگي نقش مهمي در اين روند دارند. صدها تركيب متفاوت مواد رنگي مصنوعي قادر نخواهند بود كه اين رديف از رنگهاي روناس قرمز را كه خود حاوي بسياري از سايه‌ رنگهاي كوچك ـ كه چشم مي‌تواند آنها را ثبت و از آنها لذت ببرد ـ ايجاد كند.
متاسفانه آن از نظر توليد كنندگان اين همه سايه رنگ اصلا مطلوب نيستند وآنها تك رنگ ثابت قرمز را نشانه كيفيت مي‌دانند.
يكي از ويژگيهاي بارز رنگهاي طبيعي رنگ پس ندادن آنهاست. پشم رنگ شده با قرمز روناس يا آبي نيلي كمتر كم رنگ مي‌شوند.

چرو 07-07-2013 10:45 PM

برخی از مواد رنگزای طبیعی

http://www.golabatun.ir/images/stories/n00080979-b.jpg

تاریخچه ی روناس

http://www.daneshema.com/upload/mayo...Madder%202.jpg


از ديرباز انسان از مواد مختلف موجود در طبيعت برای رنگرزی استفاده مي كرد.ابتدايي ترين رنگ برای بشر اوليه سياه و قرمز بوده است كه به دنبال اين شناخت ،انسان از خاك زرد به عنوان رنگ زرد و از خاك سرخ به عنوان رنگ سرخ و از زغال به عنوان رنگ سياه استفاده مي كرده است . پيشينه ی رنگ سازی در ايران قدمتی چند هزارساله دارد كه نقاشيهای ابنيه ی تاريخی و منسوجات به دست آمده از قديم گواه اين مدعاست . گذشته از آثار به جا مانده از دوران هخامنشی و ساسانی كه نشان دهنده ی مهارت ايرانيان در بافت و رنگرزی فرش و منسوجات مختلف است ، عصر صفويه اوج شكوفايی اين هنر در ايران است . http://www.gigaimage.com/images/f42f...q0sojwwsju.jpg
رنگرزی در اين دوران شاد و متنوع بوده است .در برخی از مينياتورهای اين دوره قاليهايی با زمينة سبز يا زرد ديده مي شود كه نشان دهنده ی سابقه برخی از رنگ بندي های دوره ی صفوي ، مخصوصاً با زمينه ی زرد است كه البته امروزه هيچ پسنديده نيست ، زيرا متاسفانه در تاريخ معاصر ايران استفاده ازرنگهای تيره بيشتر شده است . اما با توجه به سوابق تاريخی و اين كه ملت ما بسيارشاد و اهل زندگی بوده است و با توجه به نقاشيها و نمونه های بازمانده از دوره ی صفوي ، در مي يابيم كه رنگ بندی قالی ايران مخصوصا از دوره ی صفوی به بعد تغييركرده و روز به روز تيره تر شده است . اقليم و پوشش گياهی ايران هم در تدارك رنگهای روشن كمك مي كرده است نه رنگهای تيره ، زيرا از مجموع گياهان رنگي ،تنها نيل كه در خوزستان كاشته مي شد، رنگ سرمه ای مي داد. رنگ سياه و قهوه اي تيره از آنجا كه با استفاده از دندانه های پوساننده تهيه مي شد، در قالی ايران چندان كاربردی نداشته است و اگر داشته در قاليهای پست بوده است . گياهان رنگی ايران همه رنگهای شاد ميدهند، حتی پوست گردو و حنا.
آشنايی با رنگدانه های گياهی و حيوانی بسته به قسمت رنگدار: قسمتهای رنگدار در گياهان مختلف ، متفاوت است . در بعضی از گياهان موادرنگی در ريشه ی آنها موجود است مانند روناس . در بعضی ديگر مواد رنگی در گل وجود دارد مثل اسپرك ، زعفران ، گندل و... برخی نيز در برگ آنها مانند نيل و توت و.... در برخی ديگر نيز در پوست ميوه ی آنهامانند انار، پياز و... و يا در پوست ساقه ی آنها موجود است مانند بلوط ، و برخی گياهان ،تمامی قسمتهای آنها رنگدار است بعنوان مثال تمامی قسمتهای سماق بخصوص ميوة آن دارای مواد رنگين است . همچنين از تمامی قسمتهای گزنه غير ريشه ی آن برای رنگرزی استفاده مي كنند.
«هانس ای دولف» در كتاب صنایع دستی كهن ایران بیان کرده است: «روناس در 3000 سال پیش از میلاد در درهﻯ سند در شهر «موهن جودارو» شناخته شده است و از آنجا نخست به خاورمیانه گسترش یافت.»1
در «تورات» و همچنین نوشته هایی كه از قبور فراعنه مصر به دست آمده است، مداركی در مورد رنگرزی با روناس وجود دارد. همچنین آثاری از رنگ قرمز حاصل از ریشه روناس در یکی از مقبره های مصری متعلق به 1400 سال پیش از میلاد مسیح یافت شده است. علاوه بر «تورات» در «بندهش» هم از این گیاه نام برده شده است؛ «هر چه را جامه به آن شاید رشتن ( یعنی رنگ کردن، ریسیدن، تافتن، تابیدن )، مانند سرکه و دار پرنیان و زردچوبه و روناس و نیل، رنگ خوانند.»2
در پاپیروس های مصری قرن سوم پیش از میلاد مسیح، نام این گیاه عنوان گردیده و در مورد آزمایشهای کنترل رنگ آن توضیحات زیادی آمده است. در یکی از پاپیروس های مصری در همین مورد مطلبی با این مضمون آمده است: «دانه هایی همراه با خمره ها. بوی نافذی دارد. دست های او با روناس به رنگ سرخ درآمده است، گویی که با خون آغشته شده است. مانند پرنده ای شکاری که خونین شده است، مانند اینکه گوشتش از زیر پوست نمایان شده است.»3
«دیوس کوریدس Dioscorides» ،فیزیکدان یونانی، آن را تولید کنندهﻯ رنگ قرمز دانسته است.«پلینی Pliny» ،طبیعیدان رومی، در این رابطه در کتاب «تاریخ طبیبعی» نوشته است: «دو گیاه دیگر هم وجود دارد... اولی روناس است، کاربرد آن برای رنگرزی پشم و چرم ضروری است. روناس ایتالیا با ارزش ترین آنهاست، مخصوصاً آنها که در حومهﻯ شهر می رویند؛ همچنین تقریباً در تمام شهرهای دیگر هم، به مقدار زیاد تولید می گردد. به صورت خودرو رشد می کند، ولی قابلیت کشت شدن هم دارند... ساقهﻯ آن خاردار و مفصل دار است، با پنج برگ که اطراف مفصل قرار گرفته اند. دانهﻯ آن قرمز است.»4
رنگرزان ایرانی و رومی آن را می شناختند؛ قبور یافت شده مربوط به قرون دوم و سوم میلادی در روم که در آنها پارچه های رنگ شده با نیل و روناس وجود داشتند، گواه همین مدعاست؛ ولی در دوره های بعدی و در زمان فرمانروایی رومیان استفاده از آن در اروپا از بین رفت، تنها مدرک به دست آمده، پارچه ای رنگ شده با روناس است که از گور ملکه «آرنگوندیس Arnegundis» در «سنت دنیس St. Denis» (565 تا 570 میلادی) در نزدیکی پاریس کشف شده است. در «حدودالعالم» آمده است: «و اندر دریای خزران ( یعنی دریای خزر رضوان ) دو جزیره است، یکی برابر دربند خزران است آن را جزیرة الباب خوانند از آنجا رومن خیزد که به همه جهان ببرند و رنگرزان از آن به کار برند.»5
همچنین «ابن حوقل» می نویسد: «و جزیرهﻯ بزرگ دیگری رو به روی رود کر و نزدیک باب است. این جزیره نیز بیشه ها و درختان و آبها دارد و از آن روناس به دست می آید و به همین سبب گروهی از شهر بردعه ( بردع ) بدانجا آمده، مدتی به تهیهﻯ روناس می پردازند، و آن را به ورهان و بردعه می برند و از آن بهره مند می شوند.»6
در گذشته در ژاپن هم از گیاه روناس ژاپنی برای تولید رنگ قرمز استفاده می شد، ولی به مرور زمان استفاده از آن ترک گشته است.
روناس در جنگهای صلیبی بار دیگر به اروپا آمد و به قرمز تركی معروف شد ، هلندی ها یكی از تولیدكنندگان روناس بودند، همچنین آثاری از گیاه روناس در یک کارگاه رنگرزی واقع در «یورک York» مربوط به قرن دهم میلادی یافت شده است.
«ویکتوریا افشار» عقیده دارد: «این بوته نخستین بار توسط سودا گران عرب به اسپانیا و برای دومین بار پس از قرون وسطی توسط اهالی جلفای اصفهان به اروپا برده شد.»7
بازرگانی ونیزی که در سال 913 ﻫ. ق. در ایران ساکن بوده است می نویسد: «در این شهر [خوی] رنگ سرخ لاکی به مقدار فراوان میسازند و آن را از ریشه های سرخی فراهم میکنند که در زیر زمین است و با بیل و کلنگ بیرون می آورند و سپس به هرمز میفرستند و از این ریشه ها برای ساختن و به کار بردن رنگ سرخ در غالب نقاط هندوستان بهره می جویند.»8 گیاه بیان شده همان روناس می باشد. «ویکتوریا افشار» می گوید: «صدور روناس از آذر بایجان به هندوستان به احتمال زیاد یا به دلیل کافی نبودن و یا پایین بودن کیفیت رنگ آنها بوده است.»9
«rose madder» یك رنگ هنری روی بشقابها توسط اساتید از زمان رنسانس تا كنون بوده است. «madder» نام تجاری روناس در اروپاست.
«شاردن Chardin» در سفرنامه اش به فراوانی این گیاه در ایران اشاره کرده و عنوان می کند که از این گیاه برای رنگرزی و نقاشی استفاده می شود. 10
به گفتهﻯ «ویكتوریا افشار» رنگ روناس در هر منطقه از ایران نامی متفاوت دارد، برای مثال به آذری «بویاخ» نامیده می شود که به معنی رنگ كردن خامهﻯ قالی است؛ در مناطق دیگر هم نامهای دیگری دارد که این امر نشان دهندهﻯ قدمت این رنگ در ایران و خاورمیانه است.


چرو 07-07-2013 10:46 PM

http://salamnameh.persiangig.com/image/3z0u6mh.jpg

انار به گواهی تاریخ، میوه بومی ایران است و گسترش آن به دنیا از این کانون عملی گشت. انار بین ۴۰۰۰ تا ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، در ایران کاشته می شد. در كتب مقدس چندين بار از آن نام برده شده است، مانند قرآن که 3 بار نام انار در آن ذکر شده است.
«هومر Homer» شاعر معروف يونانی در كتاب خود (ایلیاد و اوديسه) از آن نام برده است . معروف است كه حضرت سلیمان باغی پر از درخت های انار داشته كه به آن عشق می ورزيده است. طبق گفتهﻯ «دیوس کوریدس Dioscorides»(فیزیکدان یونانی)، در قرن اول میلادی از گل انار برای رنگرزی استفاده می شده است. در مورد تاریخچهﻯ انار مطالب زیادی وجود دارد ولی در مورد استفاده از آن در رنگرزی، مطالب اندکی بیان شده است.
قسمتهای مختلف این میوه، مانند گل و پوست در رنگرزی به کار برده می شوند. انار به دلیل ثبات رنگیش از دوران باستان به عنوان رنگ یا جوهر به کار رفته است. رنگ انار به آسانی پاک نمی شود و همین ثبات بالا باعث شده است که از این گیاه گاهی به عنوان دندانه هم شود. در ایران از گل ها و میوه های نارس انار رنگ قرمز و از پوست خشک شدهﻯ آن، رنگ زرد به دست می آوردند. اروپاییان از آن رنگ سیاه یا قرمز می گرفتند و به صورت جوهر از آن استفاده می کردند.
در سفرنامهﻯ «شاردن Chardin» در ادامهﻯ صحبت در مورد حرفه رنگرزی، عنوان شده که صمغ و پوست درخت انار از ازبکستان وارد می شود ولی ایران خود منبع این درخت می باشد.

چرو 07-07-2013 10:52 PM

اسپرک ( ورث )
Reseda Luteola

گیاه یک ساله یا چند ساله تا اندازه ای کرک دار ، سبز کمرنگ به اندازه 20 الی 60 سانتیمتر .
گل : زرد رنگ ، کاسه برگهای خطی ، نیزه ای گل آذین خوشه ای .
مشخصات برگ : برگهای متناوب و ساده
موسم گل فروردین و اردیبهشت .
انتشار جغرافیایی : البرز ، تهران ، اطراف کرج ، قزوین ، منجیل ، شیرین سر ، آذر بایجان ، سراب ، خراسان ، تربت حیدریه ، شیراز .
این گیاه در آسای میانه و ایران به صورت وحشی و خود رو یافت میشود و حدود پنج هزار سال است که برای رنگرزی از آن استفاده میشود و رنگ حاصل از آن دارای ثبات کم نظیری است .
اسپرک نرمی و لطافت خاصی به الیاف پشمی و ابریشمی میبخشد نوع اهلی آن که برای استفاده از ماده رنگی ان کشت میشود ، دارای بوته ای به رنگ سبز روشن و شاخه های بلند و باریک به طول یک متر و نیم است .
نوع وحشی آن دارای شاخ و برگ زیاد و گل کم است و در اراضی مرطوب و شنزاردیده میشود . بهترین مناطق برای رشد این گیاه نواحی خراسان و کرمان و یزد است .
تمام قسمتهای گیاه دارای ماده رنگی است ولی ریشه آن کمتر از سایر قسمتها دارای ماده رنگی است و گلهای آن فراوانترین منبع رنگ محسوب میشوند ماده رنگی آن جوهر کارتامیک (Carthamic) است .
در ماههای آخر بهار و اوایل تابستان تخم اسپرک را در زمین میپاشند و پس از آنکه بزرگ و بارور شد آن را میچینند و در آفتاب خشک میکنند این عمل باید پیش از ریختن شکوفه ها انجام شود . از گیاه تازه نیز میتوان برای رنگرزی استفاده کرد . قسمت ریشه را که ماده رنگی کمتری دارد جدا میکنند و از بقیه قسمتها پس از خرد کردن استفاده میکنند . برای گرفتن رنگ باید مثل اغلب گیاهان آن را ساعتی جوشانید و پس از صاف شدن مورد استفاده قرار داد.

چرو 07-07-2013 10:55 PM

گنیما - موره
مشخصات:
گنیما گیاهی است علفی، پایا و ساقۀ آن در زمستان خشک می شود و از بین می رود.
فصل رویش: این گیاه در بهار مجدداً سبز می شود.
انتشار جغرافیایی: این گیاه در سرتاسر شمال ایران و در نواحی مرطوب به فراوانی می روید. نام محلی این گیاه در مناطق نور و کجور و مازندران گنیما است. در مورد این گیاه گفته می شود که در گذشته از آن به عنوان دارو استفاده می شده است.
خواص: برای استفاده از رنگرزی ساقۀ گیاه را در فصل پاییز جمع آوری و در آفتاب خشک می کنند و سپس آسیاب می کنند و در کیسۀ نفوذدار می ریزند و در جای خشک نگه می دارند.

طرز دندانه کردن:
طریقۀ اول: دندانه کردن با زاج سفید (سولفات آلومینیوم)
طریقۀ دوم: دندانه کردن با زاج سیاه (سولفات آهن)
طریقۀ اول:
اندازه:
پشم سفید خالص 1000 گرم
آب سنگین 25 برابر وزن الیاف
زاج سفید خالص 10 گرم
ابتدا حمام رنگ را گرم کنید و زاج سفید را در حمام بریزید و در حرارت 70 درجۀ سانتی گراد پشم سفید مرطوب را وارد حمام رنگ کنید. حدود یک ساعت با حرارت 80 درجۀ سانتی گراد حرارت دهید. سپس حمام را خاموش کنید و به حال خود بگذارید تا حمام خنک شود. سپس ابتدا پشم ر با آب نیمه گرم و بعد با آب سرد شستشو دهید و خشک کنید.
طریقه دوم:
اندازه:
پشم سفید خالص 1000 گرم
آب سبک 30 برابر وزن الیاف
زاج سیاه 2 گرم
ابتدا حمام رنگ را گرم کنید و زاج سیاه را در آن بریزید؛ در حرارت 70 درجه پشم سفید خالص و نمدار را وارد حمام رنگ کنید؛ حدود 15 دقیقه با دمای 80 درجه حرارت دهید و در سایه خشک کنید.


چرو 07-07-2013 10:56 PM

تیره سرخاب
چوکی سرخاب- سرخاب کوکی (پلم ریز نقش)
گیاهی علفی، قوی و پایا به ارتفاع 50 تا 100 سانتی متر، با شاخه های فراوان.
گل: کوچک، سفید مایل به صورتی با 4-5 کاسبرگ پایا.
میوه: تقریباً کروی ار.
انتشار جغرافیایی: شمال: تقریباً در تمامی نواحی کازنداران، گیلان، گرگان که معمولاً در کنار جاده ها و در جوار پلم می روید.
مشخصات: این گیاه را می توان به سه بخش تقسیم کرد:
1. مرحلۀ گل دادن که به صورت خوشۀ انگور و گل ابریشم است.
2. مرحلۀ ریزش گل که به رنگ سبز است.
3. مرحلۀ رسیدن دانه ها و میوه که شباهت بسیاری به خوشۀ انگور دارد.
رنگ: رنگ این گیاه در تماس با دست به آسانی پاک نمی شود و 5 تا 15 پرچه ی کم و بیش پیوسته، به رنگ بنفش متمایل به سیاه.
موسم گل: اردیبهشت – مرداد علامت آن تا مدتی در دست باقی می ماند.
این گیاه از نظر دارویی مصرفی ندارد و به اعتقاد افراد بومی سمی است و حتی حیوانات از خوردن آن پرهیز می کنند. فرق این گیاه با گیاه پلم این است که دانه پلاخوم بعد از رسیدن و خشک شدن به صورت پوکی در می آید، در صورتی که دانۀ سرخاب بعد از رسیدن و خشک شدن به صورت دانۀ پر و کروی باقی می ماند.
رنگرزی با سرخاب
1. دندانه کردن
2. طریقۀ رنگرزی
دندانه کردن:
اندازه:
پشم سفید خالص 1000 گرم
آب سبک 20 تا 30 برابر وزن الیاف
زاج سفید 10 گرم
پس از گرم کردن حمام رنگ زاج سفید را اضافه می کنیم. در حرارت 70 درجۀ سانتی گراد پشم سفید مرطوب را وارد حمام رنگ می کنیم. مدت یک ساعت در دمای 80 درجۀ سانتی گراد حرارت می دهیم. بعد از خاموش کردن حمام و خنک شدن ابتدا آب کلافها را می گیریم، شستشو می دهیم و در سایه خشک می کنیم.

طرز رنگرزی:
در پایز ساقه های سرخاب را جمع آوری می کنیم و دو روز در آفتاب قرار می دهیم. دانه های رنگی را از ساقه ها و برگ ها جدا می کنیم و در ظرفی با قدری آب می جوشانیم


چرو 07-07-2013 10:57 PM

رنگ سازی سنتی
استفادهازمواد معدنی وآلی( گیاهی و جانوری)،به منظوراستفاده ازرنگ آنها درایران از سابقهای طولانی برخورداراست و حداقل جوامع ساکن درایران ازهزاره ی هشتم به بعدازموادرنگزا استفاده می کردند و همراه با تجارب انسان به تدریج دامنه استفاده ازرنگ ها گسترش یافت ودر امور مختلف بکار گرفته شد. مدارک و شواهد نشان می دهد که عمده رنگ های مورد استفاده هنرمندان درزمینه های کاشیکاری،قالیبافی ودیگرمنسوجات، تذهیب و تشعیر، شامل تعدادی رنگ مشخص است. به طورمثال مرکب خوشنویسی و طراحی را از دوده ی چراغ می ساختند؛ دوده ی چراغ را با صمغ عربی می آمیختند. مرکب ضد آب را با« توتیا» (سولفات آهن) و روغن«مازو» می ساختند. بیشتر رنگ ها ازمواد معدنی بود، مثلا شنگرف وسولفید جیوه برای ساخت رنگ های قرمز، لاجورد وآزوریت برای رنگ آبی، مرمرسبزبرای رنگسبز وانواع اخرا برای رنگ های زرد وقهوه ای وسرخ بکار می رفت؛ رنگ سفید را نیزازگچ یا کربنات سرب تهیه می کردند. برخی رنگ ها را به صورت اشکانی از قرمزدانه و«تیل» هم بکارمی بردند. تمام رنگها را با ماده کمکی از صمغ عربی به هم می آمیختند واز طلا به شکل «زرورق» یا براده ای آمیخته با چسب حیوانی استفاده می شد.
مهم ترین رنگ سرخ مورد مصرف دررنگ سازی «روناس» است که ازریشه بوته روناس بدست می آ ید. ریشه روناس از وقتی دو ساله شد مورد استفاده قرارمی گیرد. این گیاه در هفت سالگی دارای مقداررنگ بیشتری است و رنگ آن ارغوانی سیر است و هرچه گیاه جوانتر باشد رنگ آن به قرمزسفالینه ای می گراید.از دیگر رنگ های قرمز مایل به ارغوانی، رنگی است که ازریشه هوایی گیاه چوبه می گیرند. رنگ سرخ تند ویژه ای نیزازلاک بدست می آید که محصول فرعی صمغ لاک است.
یکی از رنگ های زرد، گل رنگ است که از گلبرگ خشک شده وکوبیده ی آن جهت ساخت زرد لیمویی استفاده می شود، ازدیگرزردها زرد زعفران است که ازکلاله زعفران بدست می آید که بسیارگران بوده وبیشتر برای ابریشم بکار می رود. یکی دیگرازانواع زرد، زردچوبه است که به آن زعفران هندی نیزمی گویند از شیره پوست انارنیززرد ملایمی بدست می آید. دیگر زردهای مورد استفاده دررنگرزی سنتی زردی است که ازگل میمون بدست می آید یا ازتوتهای کوهی نرسیده که مایل به نارنجی است. زرد«گندل» نیزاز گیاه«گندلاش» و زرد پاییزی ازبرگ مو بدست می آیند.

رنگ آبی، تقریبا منحصرا از«نیل» بدست می آید که ازبرگهای گیاه رنگ «وسمه» تولیدمی شود. دیگر آبیها برگ قیطران به رنگ ارغوانی-آبی که ازبرگ گیاه گرفته می شود و درصورت ثابت شدن بوسیله اوره، رنگ آبی فیروزه ای بدست می دهد.
سبزچینی ازدوگیاه از خانواده خولان بدست می آید. ازترکیب زرد گل میمون و «نیل» نیزسبزی بدست می آید که به سبز«نبی» معروف است.

از پوست گردو رنگ قهوه ای بدست می آید و اگراین قهوه ای مجددا با روناس رنگ شود رنگ شتری بدست می آید. رنگ شتری دیگرازپوست کوبیده اناروپوست بلوط بدست می آید. اگر الیافی را که قبلا با نیل سورمه ای کرده اند با ترکیب جوهرمازو و زاج زرد رنگ درست کنند رنگ مشکی سیربدست می آید.


چرو 07-07-2013 10:58 PM

نام فارسی، لاتین و علمی رنگزاهای گیاهی و رنگ آنها




نام فارسی


نام لاتین


نام علمی


رنگ تولیدی


1


اسپرک


Weld


Reseda Luteola


زرد - طلایی


2


برگ درخت تبریزی


Lombardy Poplar


Populous Nigra Italica


قهوه ای روشن - لیمویی


3


برگنو - مندارچه


Privet


Ligustrum Vulgare


زرد طلایی


4


بلوط سیاه


Black Oak


Quercus Velutina


نارنجی – نخودی - طلایی


5


پیاز


Onion


Allium Cepa


مسی


6


ترشک - حماض


Dock


Rumex Obtusifolius


زرد تیره


7


تمشک


Blackberry


Rubus Species


خاکستری روشن


8


جعفری


Marigold


Tagetes Varieties


زرد- نخودی- طلایی


9


چای جنگلی - غافث


Agrimony


Agrimonia Eupatoria


زرد


10


روناس


Madder


Rubi Tinctrum (Rubia Tinctoria)


قرمز


11


رویینه


Goldenrod


Solidago Species


زرد طلایی


12


ریش بز - اسپیره


Queen of the Meadow


Filipondula Ulmaria


زرد مایل به سبز


13


زعفران


Saffron


Crocus Sativus


زرد - نارنجی


14


ژنیستا رنگرزی


Dyer’s Broom


Genista Tinctoria


زرد


15


سرخس عقابی


Bracken


Pteridium Aquilinum


سبز مایل به زرد


16


سماق


Sumac


Rhus Glabra


خرمایی تا قهوه ای - خاکستری


17


سیتیزوس


Scotch Broom


Cytisus Scoparius


زرد


18


عرق الدم


Bloodroot


Sanguinariab Canadensis


قرمز


19


علف چای - هوفاریقون


St. John’s Wort


Hyperlcum Perforatum


زرد


20


غالیون - شیر پنیر


Ladies Bedstraw


Gallium Verum


قرمز - زرد


21


فلفل آبی - هفت بند


Smartweed


Polygonum Hydropiper


زرد طلایی


22


گردو


Walnut


Juglans Nigra


قهوه ای تیره


23


گزنه


Nettle


Uritica Dioica


زرد مایل به سبز


24


گل اشرفی


Coreopsis Calliopsis


Corecopsis Tinctoria


نارنجی سیر -


زرد روشن


25


گل بابونه - ستاره سفید


Golden Margurite


Anthemis Tinctoria


زرد – طلایی - خاکی


26


گل برف


Lily of the Vally


Convallaria Majalis


زرد مایل به سبز - طلایی


27


گل رنگ - کافشه


Safflower


Carthamus Tinctorius


زرد


28


نیل


Indigo


Indigofera Tinctoria


آبی

چرو 07-07-2013 11:00 PM

http://www.kishtpc.com/trade/Images%...n-carpet-4.jpg


اصالت وارزش هنري فرش ايراني همچنان مورد توجه فرش شناسان خبره دنيا است



فرش ايران با در اختيار داشتن حدود ‪ ۴۰‬درصد از بازار جهاني فرش دستباف موقعيت خود را در تجارت جهاني اين كالا حفظ كرده و از لحاظ اصالت و ارزش هنري نيز همچنان فرش ايراني مورد توجه فرش شناسان خبره دنياست.
به گزارش ايرنا، جزيره كيش، از امروز(سه*شنبه) تا روز ‪ ۱۴‬ارديبهشت ماه جاري شاهد برگزاري پنجمين نمايشگاه بين*المللي فرش دستباف است.
در اين نمايشگاه كه در مساحتي به وسعت ‪ ۱۴‬هزار متر مربع برگزار مي*شود انواع فرش، قالي، تابلو، گليم، ورني، شرماك و ديگر دست بافته*هاي توليد كنندگان نقاط مختلف ايراني در بيش از ‪ ۱۰۰‬غرفه به نمايش گذاشته مي*شود.
هزاران تخته فرشهاي نفيس و صادراتي، تابلو فرشهاي چشم*نواز و كم نظير، گليم*هاي رنگارنگ، ورني و جاجيم، گبه*هاي صادراتي و ديگر دستبافته*هاي توليد كنندگان ايراني شامگاه روز جاري در معرض ديد بازديدكنندگان ايراني وخارجي قرار مي*گيرد.
هم*اكنون از محل فروش فرش دستباف ايراني در بازارهاي جهاني سالانه ‪۵۰۰‬ ميليون دلار نصيب ايران مي*شود و دست*اندركاران ايراني با ارايه راهكارهاي تجاري مناسب بايد ميزان فروش فرش دستباف ايراني را افزايش دهند.
تا پيش از دو دهه ‪ ۱۰۰‬درصد بازار فروش جهان در اختيار ايران بود اما به تدريج با پايين آمدت كيفيت فرش ايراني و ورود كشورهاي چين، هندوستان، پاكستان، افغانستان، نپال، تركيه سهم ايران در بازار فرش جهان به كمتر از ‪ ۵۰‬درصد كاهش يافته است.
كارشناسان اقتصادي معتقد هستند: به علت پايين بودن كيفيت فرش ايراني به تدريج سهم ايران در بازار جهاني فرش كاهش يافت اما درسالهاي اخير با تلاش دست*اندركاران جايگاه ايران در اين صنعت تاحدودي حفظ شده است.
رييس مركز ملي فرش ايران چندي پيش عنوان كرد: فرش ايراني در بازارهاي جهاني در حال افول است و يكي از عوامل مهم اين افول، بي*توجهي به نقش حمايتي نظام مالكيت فكري در عرصه*هاي ملي و بين*المللي است.
"مرتضي فرجي" معتقد است: فرشهاي ايراني داراي طرحها و نقشه*هاي متفاوت و بي نظيري است اما متاسفانه نام منطقه فرشها در ايران به ثبت نمي*رسد.
وي سرقت طرحها و نقشه*هاي اصيل فرش ايران توسط ساير كشورها را از ديگر دلايل افول فرش ايراني ذكر كرد و افزود: يكي از شركتهاي صادركننده فرش كشورهاي همسايه، نام فرش ورامين را به نام خود ثبت كرده و تجار ما در اين زمينه در خارج از كشور دچار مشكل شده*اند.
هرچندكه در سالهاي اخير بازار جهاني فرش با ركود مواجه شده اما بر اساس بررسيهاي انجام شده تقاضاي جهاني فرش تا سال ‪ ۲۰۱۰‬با رشد سالانه ‪ ۴/۱‬درصد به ‪ ۱۴/۷‬ميليارد متر مربع مي*رسد كه رقمي بالغ بر ‪ ۱۰۰‬ميليارد دلار ارزش خواهد داشت.
با افزايش خريد و فروش فرش در سطح جهان پيش*بيني مي*شود طي چند سال آينده ميزان خريد و فروش جهاني فرش به بيش از ‪ ۱۰۰‬ميليارد دلار در سال افزايش يابد و ايران مي*تواند درآمدهاي ارزي خود را كه هم*اكنون سالانه حدود ‪۵۰۰‬ ميليون دلار است با بازاريابي مناسب بيش از پيش افزايش دهد.
كارشناسان اقتصادي عقيده دارند: با ارتقا كيفيت فرش دستباف ايراني و تنوع آن بر اساس خواست مشتريان روند نزولي فروش فرش ايران تا سال ‪۲۰۱۰‬ بايد افزايش قابل توجهي پيدا كند.
آنها اعتقاد دارند، تبليغات فرش ايران مي*تواند بر افزايش فروش آن در بازارهاي جهاني تاثيرگذار باشد و در اين رابطه نقش دولت به عنوان حمايت كننده اين صنعت بسيار حايز اهميت است.
بيشتر توليدكنندگان فرش دستباف نمي*توانند در بازارهاي جهاني محصول خود را تبليغ كنند اما دولت مي*تواند براي حمايت بيشتر از اين صنعت در اين زمينه نقش فعالي را ايفا كند. پوشش بيمه فرشبافان، مديريت توانمند و كارآ و يافتن شركاي معتبر جهاني مي*تواند به فروش فرش دستباف ايراني در بازارهاي اروپايي، آمريكايي و ژاپن كمك كند. بهينه*سازي ابزارهاي بافت فرش دستباف و نيز توليد رنگهاي طبيعي، گسترش مراكز توليد فرش دستباف، بازاريابي مناسب و تبليغ كيفيت فرش ايراني و برگزاري دوره*هاي آموزشي مورد نياز براي قالي بافان، زمينه*هاي افزايش صادرات فرش ايراني را فراهم مي*كند. مديرعامل مركز توسعه تجارت كيش چندي پيش به خبرنگار ايرنا، گفت : ‪۱۰۰‬ شركت داخلي و ‪ ۱۰‬شركت توليدكننده فرش دستباف خارجي در پنجمين نمايشگاه بين*المللي فرش دستباف كيش حضور دارند. "مهدي فتحعلي" افزود: آمار شركت*كنندگان در اين نمايشگاه در مقايسه با سال گذشته ‪ ۱۹‬درصد و در مقايسه با دو سال قبل ‪ ۱۰۰‬درصد رشد داشته است. وي بهار را فصل ركود بازار فرش عنوان كرد و گفت: به همين علت سعي شده در فصل ركود بازار فرش ايران، برگزاري اين نمايشگاه بين*المللي در كيش زمينه خروج بازار فرش از حالت ركود را مهيا كند. همچنين برگزاري نمايشگاه فرش در كيش در ارديبهشت ماه جاري فرصتي است تا تجار فرش در خارج از ايران براي خريد فرشهاي مورد نياز خود به كيش سفر كنند. پنجمين نمايشگاه بين*المللي فرش دستباف كيش با همكاري مر كز توسعه تجارت سازمان منطقه آزاد كيش، اتحاديه صادركنندگان فرش دستباف استانها، مركز ملي فرش ايران، اتحاديه روستايي و تعاوني و شركت سهامي فرش ايران روزهاي ‪ ۱۱‬تا ‪ ۱۴‬ارديبهشت ماه سال جاري در محل دايمي نمايشگاههاي بين*المللي كيش برگزار مي*شود


چرو 07-07-2013 11:01 PM

سهم 22.7درصدی ایران از بازار جهانی فرش
بر اساس آمار 2007 منتشر شده توسط itc سهم ایران از بازار جهانی فرش دستباف مقدار 101 هزار و 676 تن به ارزش 284هزار و 282دلار است که 75/22 درصد از سهم بازار جهان است. این در حالی است که تا به امروز سهم ایران از بازار جهانی فرش توسط وزارت بازرگانی حدود 40 درصد عنوان می شد. در عین حال وزیر بازرگانی معتقد است روند کاهشی صادرات فرش تنها به ایران اختصاص ندارد بلکه سهم جهانی صادرات فرش دستباف از دو میلیارد دلار به یک میلیارد دلار تنزل یافته است اما براساس گزارش itc براساس آمار comtrade که توسط شرکت توسعه صادرات سنجش فرش منتشر شده است، ارزش واردات سال 2007 نسبت به سال 2006 مبلغ 10 میلیون و 961 هزار دلار بود که کمتر از یازده میلیون دلار، در کل جهان کاهش نشان می دهد.
سلیمان مددپور مدیرعامل شرکت توسعه صادرات فرش در گفت وگو با «سرمایه» با اشاره به آنکه مدت زیادی صرف به دست آوردن این آمار، از منابع رسمی شده است، تصریح کرد: «متاسفانه سیاست های غلط باعث شده است تا ایران رفته بازارهای خود را از دست دهد و به همان اندازه که ایران از بازارهای جهانی فرش دستباف عقب نشینی می کند کشورهای رقیب و به خصوص کشور هند به عنوان رقیبی جدی خود نمایی می کنند.» به گفته وی بزرگ ترین مشکل صادرات فرش دستباف ایران، عدم مدیریت درست تجارت آن از طرف برخی مسوولان دولتی است. عدم آگاهی این افراد نسبت به تجارت فرش، ضربات جبران ناپذیری را به این کالای ارزشمند صادراتی و بازارهای آن وارد کرده است. متاسفانه نوعی خوان سالاری بدون توجه به نیازهای فرش دستباف کشور شکل گرفته است و با توجه به این موضوع آینده فرش دستباف ایرانی بسیار تار به نظر می رسد. وی تاکید کرد: «حمایت کم از تولیدکنندگان، عدم برنامه ریزی صحیح و بی سرمایه بودن بسیاری از تولیدکنندگان فرش دستباف تولید فرش های با کیفیت ایرانی را تحت الشعاع قرار داده است و متاسفانه منابع مالی در نقاطی خرج می شود که برای فرش سودی دربرندارد.» براساس گزارش itc هند با مقدار هشت هزار و 976 تن و ارزش 274هزار و 751 دلار 98/21 درصد از سهم بازار جهان را به خود اختصاص داده است و اختلاف سهم بازار ایران با هند کمتر از یک درصد، (یعنی77/0 درصد) است. البته مقادیر اعلامی گمرک ایران با مقادیر سال 2007 همخوانی دارد اما از نظر ارزش، به نظر می رسد سیاست های تغییر نرخ پایه صادراتی فرش دستباف تاثیر مثبتی بر اعداد و ارقام محاسباتی بین المللی که بر اساس داده های واردکنندگان محاسبه شده، نداشته است.
براساس این گزارش در فاصله سال های 2003 تا پایان 2007 آمار واردات و صادرات کشورها نشان می دهد مقدار کاهش یافته صادرات در هر بازار با افزایش سهم بازار رقبای ایران همراه بوده است. به عنوان نمونه سهم کشور هند از سال 2003 از162 میلیون دلار به 275 میلیون دلار در سال2007 افزایش یافته است. سلیمان مددپور مدیرعامل شرکت توسعه صادرات سنجش فرش به «سرمایه» گفت: «اخیراً اگر سخنی از رقبای فرش ایران به زبان آید مرتب اشاره می شود که سهم چین کاهش یافته است چرا از کاهش سهم بازار ایران حتی در بازارهای سنتی صادراتی و افزایش سهم رقبا در همان بازار سخنی گفته نمی شود؟ »
به گفته او نکته قابل ذکر دیگر اینکه از سال 86 بین 10 تا 15درصد ارزش صادراتی فرش به درخواست مرکز ملی فرش توسط سازمان توسعه تجارت افزایش داده شده که این افزایش؛ کاهش تغییر ارزش فرش صادراتی را کمتر نشان می دهد ولی کاهش وزنی شدید موجود؛ بیانگر واقعیت انکارناپذیر کاهش صادرات فرش دستباف ایران است. همچنین ارزش واردات فرش دستباف جهان با تعرفه 570110 در سال های 2003 تا 2007 به شرح «جدول یک» بوده است. این آمار نشان می دهد ارزش واردات سال 2007 نسبت به سال 2006 مبلغ 10961000دلار یعنی کمتر از 11 میلیون دلار، در کل جهان کاهش داشته است. نکته قابل توجه دیگر افزایش سهم رقبا به عنوان نمونه هند است که آمار صادرات آن طی سال های 2003 تا 2007 به شرح جدول(2) بوده است.
همچنین براساس آمارهای itc سهم ایران از میزان صادرات فرش دستباف ایران نسبت به کشورهای رقیب به کشورهای عمده واردکننده فرش دستباف کاهش قابل ملاحظه ای یافته است بر این اساس در سال 2007 ایران بعد از هند و چین سومین کشور صادرکننده فرش دستباف به کشور آمریکا محسوب می شود. در مورد صادرات فرش دستباف به آلمان نیز ایران بعد از هند و نپال قرار دارد. جدول (3) وضعیت کشورهای عمده واردکننده فرش دستباف را به تفکیک پنج کشور عمده صادرکننده در سال 2007 نشان می دهد. همچنین براساس آمار گمرک ایران صادرات از سال 1383 تا هفت ماهه سال 87 به شرح جدول (4) است. لازم به توضیح است درصد تغییرات براساس آمار اصلاح شده هر سال در سال بعد محاسبه شده و بنابراین میزان کاهش ها کمتر از ارقام اعلامی گمرک در همان سال است


چرو 07-07-2013 11:02 PM

قاليبافي در آذربايجان شرقي

سوابق تاريخي


آذربايجان شرقي در شمال غربي ايران قرار دارد از شمال به دره رود ارس و قفقاز و از غرب به درياچه اروميه و استان آذربايجان غربي، از جنوب به استانهاي آذربايجان غربي و زنجان و از شرق به استان گيلان و اردبيل محدود است. شهرهاي مهم آن، سراب،اهر، مراغه، مرند و ميانه مي باشد.
آب و هوا آذربايجان شرقي كلا*ً سرد و خشك بوده كوهستاني بودن منطقه و عرض جغرافيايي بالا از عوامل برودت قسمت اعظم استان و كمي ارتفاع و اثرات ملايم كننده درياي مازندران از عوامل اعتدال پاره اي از مناطق استان به شمار مي روند. به طور كلي آب و هواي معتدل، كوهستاني بودن منطقه و ساير اختصاصات طبيعي و جغرافيايي، تبريز و نواحي آن را براي كشاورزي و دامداري مستعد ساخته و فراورده هاي دامي خود مردم هنردوست و صنعتگر آن را به جانب صنايع دستي بويژه هنرهاي دستي از جمله فرشبافي سوق داده است.
سرزمين آذربايجان بنابه اسناد تاريخي و يافته هاي باستان شناسي با قدمتي در حدود (عصر ديرينه سنگي) يكي از مناطق باستاني ايران محسوب مي شود. شايد مهم ترين حادثه در تاريخ آذربايجان در قرن يازدهم اتفاق افتاده باشد چه در اين زمان تركان سلجوقي بر ايران غلبه كردند و ايالات آذربايجان و همدان را به عنوان اقامتگاه دائمي خود برگزيدند. در اندك زماني در اين دو ناحيه زبان تركي جايگذين زبان فارسي و عربي شد و تبريز نيز بصورت شهر ترك زبان درآمد كه تاكنون نيز بهمين حال باقي مانده است.
در قرن چهاردهم و هفتم و هشتم هجري، زمان سلطه مغول، اين ايالت رشد فوق العاده اي يافته و تقريباً به صورت مركز سياسي و فرهنگي ايران در مي آيد.
قالي بافي مي بايست در آذربايجان ريشه كهن داشته باشد. تأمين مواد اوليه و سهولت دستيابي به ضرورتهاي اين حرفه نسبت به ساير مناطق ايران بيشتر بوده و تبريز را نه تنها بازار فرش بلكه بازار مناسبي براي ساير توليدات در قرون ميانه ساخته بود.
تبريز از زمان هلاكوخان مغول از مراكز عمده توليد و دادوستد قالي بوده است. پا به پاي شهر هرات (در خراسان قديم و حاليه افغانستان) قالي بافي در آن مراحل تكاملي خود را مي پيموده است. بخصوص در زمان صفويان با ايجاد كارگاههاي بزرگ قالي بافي، بافندگان طراز اول گردهم آمده به بافت نمونه هاي ارزنده اي دست يافتند كه از آن جمله مي توان به موارد زير اشاره كرد:
•قالي مشهور مسجد اردبيل (1539م) كه اكنون در موزه ( ويكتوريا و آلبرت) لندن از آن نگهداري مي كنند.
•قالي ديگري كه مربوط به همين مسجد بوده و آن نيز در شهر لندن (مؤسسه دوين MAISAN DUVEEN) است.
•يك تخته قالي كه به امپراطور چالز كوئينت( Charles Quint) تعلق داشته است
•دو تخته قالي بسيار زيباي موزه پولدي (Poldi) ميلان كه اولي مربوط به سال 1522 م و داراي امضاي غياث الدين جامي و دومي مي بايست بدون ترديد مربوط به نيمه دوم قرن 16 باشد.
مدت چندين قرن از قالي ايران به عنوان كالاي تجاري استفاده مي شد ولي ميزان اين تجارت ناچيز بود تا اينكه در قرن 15، مردم كشورهاي مغرب زمين آنرا شناختند و براي آن ارزش قايل شدند و از قرن 17 به بعد هم پس از آنكه قالي ايران به خارج از كشور راه يافته بود صنعتكاران تبريز با دريافت سليقه مردم اروپا و آمريكا دست به بافتن قالي هايي زدند كه بازار آن كشورها را به خود اختصاص دادند.
تبريز كه در موارد بسياري همواره علمدار نهضتهاي مختلفي بوده است در اعتلاي هنر فرشبافي ايران نقش به سزايي داشته و رونق دوباره و احياي هنر فرشبافي را در اواخر دوره قاجاريه و اوايل سلطنت پهلوي و راهيابي فرش ايران را به بازارهاي جهان و گسترش اين حرفه در تمام نقاط ايران را تنها مرهون هوش و ذكاوت بازرگانان و قاليبافان صبور اين منطقه بايد دانست
.


چرو 07-07-2013 11:03 PM

تاريخ طراحي فرش تبريز
طراحي قالي آن هم در تبريز به خاطر بروز حوادث تاريخي و تحولات اجتماعي سياسي دست خوش تغييرات و فراز و نشيب هايي بوده است و گاه اين تحولات باعث قدرت گرفتن و اهميت يافتن نقش شهر تبريز در عرصه هنر طراحي فرش گرديده است كه مختصراً به آن اشاره مي كنيم.
پايه ريزي مدارس و مكاتب فرهنگي و هنري كه حتي در عصر پر آشوب تيمور نيز ادامه يافت شهر تبريز را همراه با شهرهاي آباد ماوراءالنهر، قطبي پر جاذبه در دنياي قديم ساخت.
پس از سقوط هرات به دست شاه اسماعيل صفوي، تبريز پايتخت پر قدرت ايلخانيان و مكتب دوم هنرهاي ايراني، مركز شايسته اي براي تجمع هنرمندان و نشر آثار بي نظير فرهنگي و هنري در دنياي آن روز مي شود. حضور نقاشان بزرگ ايراني نظير بهزاد و سلطان محمد و همچنين كتابخانه سلطنتي در تبريز، به رشد شكوفايي هنرهايي نظير كتاب آرايي و نقاشي كمك بسيار كرد. در اين مكتب، هنر طراحي فرش، بدون ترديد جاي خاصي داشته و طرحهاي آن بوسيله نقاشان بزرگي كه در تبريز زندگي مي كردند ترسيم مي شد و همينطور اين موقعيت ويژه باعث شد كه هنرمندان طراح قالي در تبريز با اهتمام بيشتري به اين هنر بپردازند.
مكتب دوم هنر ايران در تبريز عمر چنداني نيافت و اين پايگاه هنري به قزوين و اصفهان منتقل شد. در آغاز كه هنوز فرش جنبه كالاي تجاري نيافته بود، توسط نقاشان و مينياتوريستها طراحي مي شد كه عمدتاً به سفارش سلاطين و افراد ثروتمند بود و به مرور زمان كه تجارت فرش رونق گرفت و با ورود اروپائيان در دوره صفويه و خواستار شدن آنان از فرشهاي ايراني با طراحي سنتي، طراحي فرش به شكل شغلي خاص، ابتدا با حمايت سلاطين صفوي و سپس بصورت شغلي مستقل درآ*مد و تبريز محل مناسبي براي اين هنر اصيل گرديد.
بعدها انتقال پايتخت و جنگها و آشوبهاي بسيار، تا حدودي از رونق شهر تبريز كاست ولي اين شهر قبل از هر شهر ديگري در دوره قاجار شروع به تجديد حيات در زمينه طراحي نقشه فرش كرد.
از آنجا كه شهر تبريز، شهري تقريباً مرزي محسوب مي شود، با كشورهاي همجوار ارتباط فرهنگي و اقتصادي داشت و همچنين روح نوجويي و پيشرفتي كه در اين شهر وجود داشت باعث گرديد كه به زودي هنرهاي مختلف، از جمله هنرهاي گذشته و به خصوص فرش در آنجا احياء شود.
با ايجاد شعباتي از كمپاني هاي خارجي خريدار فرش و طهور تجار ايراني، بازارهاي خارجي به روي فرش تبريز گشوده شد. شهر تبريز به علت سابقه قبلي بافت فرش و طراحي آن و نزديكي به كشورها و بازارهاي خارجي شرايط مساعدي براي بافت فرشهاي مختلف و با كيفيت خوب داشت. طراحي فرش تبريز با پيروي از گذشته پر رونق خود، كم كم به شكل رشته اي قابل ارائه در آموزشكده ها و كارگاههاي طراحي قالي درآمد تا اينكه پا به پاي مدرسه هنرهاي زيباي تهران، مدرسه صنايع مستظرفه تبريز با وضعيت مشابهي تأسيس و شروع به فعاليت كرد. اين مؤسسه فرهنگي به زودي محل كار و فعاليت هنرمندان برجسته تبريز در رشته هاي مختلف هنري گرديد. بسياري از هنرمندان برجسته تبريز نظير ميرمنصور و رسام ارژنگي و برخي از طراحان بزرگ ديگر تبريز در آن زمان در ايجاد اين مدرسه و اعتلاي هنر طراحي سنتي و طراحي قالي به شيوه كنوني تلاش فراواني نمودند و همينطور در طراحي فرشهاي با ارزش كه براي كاخ هاي سلطنتي و عمارات حكومتي بافته مي شد، مشاركت داشتند.


چرو 07-07-2013 11:04 PM

ساختار
ريز بافت ترين فرشهاي ايران در تبريز بافته مي شود. گره با قلاب و از نوع متقارن (تركي) و پودگذاري بصورت دو پوده (مانند كليه نواحي ترك زبان) است.
تار فرش تبريز اغلب پنبه اي و بسياري مستحكم و با دوام و پود و پرز پشم است. اما فرشهاي ابريشمي نيز بصورت گل ابريشم، تمام ابريشم و يا چله ابريشم بافته مي شود و قاليچه هاي چله ابريشم تبريز در نوع خود از بهترين فرشهاي ايران است كه قسمت عمده ابريشم آن از خراسان و تهران تهيه مي شود.
قسمت عمده پشمي كه در صنعت قاليبافي تبريز مورد استفاده قرار مي گيرد از منطقه ماكو، كه كوهپايه باريكي است، تهيه مي گردد. ماكو در شمال غربي ايران بين تركيه و جمهوري نخجوان كه جزء اتحاد جماهير شوروي سابق است، قرار گرفته است. پشم ماكو مرغوب است ولي قدري خشن تر و زبرتر از مناطق ديگر شمال غربي و غرب كشور است. همين مختصات سبب شده كه قاليهاي تبريزي قدري خشن شود. زماني بخشي از پشم تبريز از اروميه و مهاباد، دشت مغان. خوي و سلماس نيز تأمين مي شد.
در مورد پرز فرشهاي تبريز بايد به اين ويژگي اشاره كنيم كه حالت ظاهري اين پرزها نه درخشان است و نه ابريشمين، و اين موردي است كه درباره ساير گونه هاي فرش ايران نيز صادق است. اين عدم شفافيست و خشكي را نمي توان به كيفيت به پشم نسبت داد كه كاملاً عكس اين قضيه است و پشمها بخصوص وقتي كه از ماكو و يا از دشت طالش آورده مي شوند داراي كيفيت بسياري عالي هستند. اين پديده را در قالي هاي جديدي كه داراي بافت بسيار ظريفي هستند و حتي در قالي هاي قديمي نيزمي بينيم. عدم شفافيت و خشكي اين قاليها ناشي از رنگرزي آن و استفاده از آب شور تبريز است كه داراي نمك فراواني است.
نخ هاي پود قالي هاي تبريز، از دو رشته تشكيل شده اند: يكي از آنها ضخيم و ديگري نازك است. اولين رشته (سفيد يا خاكستري) كه براي حجيم كردن كردن قالي و انعطاف پذيري آن در نظر گرفته شده است بصورت كشيده از ميان نخ هاي تار كه در دو سطح زير و رو قرار دارند عبور مي كند. رشته دوم نيز كه غالباً به رنگ آبي نفتي يا قرمز است، از ميان همين تارها مي گذرد. با اين تفاوت كه نخ هاي تاري را كه رشته پود اول از هم جدا كرده بطور محكم به يكديگر پيوند مي دهد. يعني رشته نخ هاي تارهاي زيرين در رو و تارهاي رويي در زير قرار مي گيرند. با توجه به پشت قالي ها، متوجه مي شويم كه قالي هاي جديد تبريز، با قالي هاي قديمي آن تفاوت دارند، زيرا كه پشت قالي هاي جديد بيش از قالي هاي قديمي داراي خطوط برجسته تري است. اگر قالي هايي را كه براي گره هايشان از خامه نازكتري استفاده مي كنند مستثني كنيم، قالي هاي تبريز بطور قابل توجهي،*ضخيم، سنگين و بادوام هستند


چرو 07-07-2013 11:05 PM

قالي هايي كه در تبريز بافته مي شوند از لحاظ رج شمار به شرح زير هستند:

25×25، 30×30، 35×35، 40×40، 50×50، 60×60 ( گره در هر پنجره 7 سانتي متري).
نوع 25×25 قاليهاي ارزان قيمت است كه براي فروش در بازار بافته مي شود. نوع 30×30 نوعي معمولي و بازاري است. 35×35 معمولاً نوعي است كه شركتهاي اروپايي سفارش مي دهند تا مطابق با سليقه و با طرح مورد علاقه شان بافته شود. رج شمارهاي بالاتر فرشهايي با فشردگي و تراكم بالا نظير فرش هاي ابريشمي هستند.
تقسيمات حاشيه در تبريز خارج از معيارهاي قديمي و سنتي مي باشد و به نوعي طراحان آن را متحول ساخته و كم و زياد مي*كنند. به طور كلي در اكثر مناطق مخصوصاً تبريز، اندازه بندي حاشيه را بدين گونه انجام مي دهند كه پهناي كل حواشي حدوداً يك ششم كل عرض فرش باشد و در محدوده مشخص شده براي حاشيه، پهناي حاشيه اصلي دو برابر حاشيه فرعي باشد. حاشيه معروف تبريز، حاشيه سماوري يا توسباغي است كه در آن دو اسليمي در كنار هم قابي را تشكيل داده اند كه شكل سماور را تراعي مي كند. به نقش سماور هراتي نيز مي گويند.
قالي هاي قديمي تبريز داراي حاشيه هاي با قاعده تر و متناسب تري بودند. حاشيه اين قاليها معمولاً بسيار عريض است و رنگ آن با رنگ زمينه تفاوت دارد. اين حاشيه ها هم داراي نقش هاي آشفته پيچيده اي از شاخه هاي گلدار است كه در بين آن برگهاي بزرگي از نخل با فاصله معيني از يكديگر قرار گرفته اند. كاربرد كتيبه در طرح هاي امروز حاشيه تبريز، رواج زيادتري دارد و استفاده از گل فرنگ در درون اين كتيبه ها نيز ديده مي شود.
همچنين طراحان تبريزي نوعي حاشيه كار مي كنند كه در آن نقشهاي حاشيه اصلي وارد حاشيه هاي فرعي شده و يا گاهي طرحهاي حاشيه فرعي داخل حاشيه اصلي مي شوند كه نام حاشيه مرافل برآن نهاده اند. در كل حاشيه قاليهاي غني و پربار است و اين حاشيه تا هفت عدد قاب ثانوي مي تواند داشته باشد كه با ظرافت خاصي مزين به برگهاي چرني يا گل هايي هستند كه توسط زينت هاي مارپيچي يا شاخه هاي كوچك گل دار به هم متصل شده اند.
ترنج نقشي است كه در وسط فرش قرار مي گيرد و شكل آن ممكن است دايره، بيضي، لوزي و يا چند پره باشد. اندازه ترنج در فرشهاي تبريز معمولاً تا حدودي بزرگتر از حد معمول است و ترنج هاي اين شهر از تنوع و گوناگوني زيادي برخوردار هستند و انواع نقش مايه ها را در آنها مي توان پيدا كرد، ازجمله نقوش پرندگان و حيوانات مختلف و دسته گل هاي فرنگ كه شامل گل هاي طبيعي هستند در متن ترنج تبريز ديده مي شود. گلدان و نقوش زير خاكي نيز از عمده نقش هاي ترنج هاي تبريز هستند.
طراحان تبريز همه نوع ابداع و نوآوري را در لچك ها بوجود آورده اند به طوري كه لچك هاي اين شهر نسبت به ساير شهرها متنوع تر و رنگارنگترند. حركت آزادانه اسليمي ها كه باعث ايجاد اشكال قابي شكل و تودرتو مي شوند در لچك قالي هاي تبريز مانند ساير مناطق كاربرد فراوان دارند. هم چنين به كارگيري اسليمي هاي دهن اژدري با شاخه هايي مزين با برگهاي نوك تيز در تبريز رايج مي باشد و به طور كلي اكثر اسليمي ها از جمله خرطومي، دهن اژدري، ساده و شكسته، گلدار، اسليمي هاري در طرح هاي فرش تبريز به خوبي نمايانگر است و شايد تبريز به علت تنوع طرح هايش تنها شهري باشد كه از اين همه اسليمي ها در قاليهاي لچك و ترنج و حاشيه و خصوصاً متن استفاده مي كند.


چرو 07-07-2013 11:05 PM

تجهيزات اختصاصي
•دار تبريزي
دار تبريزي يا عمودي را از اين رو تبريزي مي نامند كه ظاهراً در تبريز اختراع شده است. در شهر تبريز انواع ديگر دار استفاده نمي شود چون اين دستگاه ساده است و به كار بردن آن آسان و در عين حال ارزان نيز هست. در اغلب مراكز قاليبافي واقع در شهرهاي شمال غربي و مركزي ايران نيز اين نوع دار به كارمي رود. اين دار نسبت به دار روستايي از چندين لحاظ برتري دارد. كار خسته كننده كلاف كردن چله ها و گره زدن آنها به تير فوقاني و دوختن قسمت بافته شده قالي به تير زيرين در اين دستگاه حذف گرديده است. هنگام پايين كشيدن قالي مي توان با بيرون كشيدن چهارگوه از شكاف باهوها چله ها را به سرعت رها ساخت. به اين ترتيب قالي پايين مي آيد و قسمت بافته شده را طوري بر روي دار قرار مي دهند كه به سهولت مي توان آن را مورد بازرسي قرار داد.
•قلاب تبريزي
در شهر تبريز كارد مخصوص به كار برده مي شود كه با كاردهاي ديگر اختلاف مهمي دارد. اين كارد تركيبي است از يك تيغه تيز و قلابي شبيه قلاب دكمه انداز كه در انتهاي تيغه تعبيه شده است. از قلاب براي گره زدن و به جاي گره زدن بوسيله دست، و از تيغه براي بريدن نخ پس از بستن گره استفاده مي كنند.
در سراسر ايران نوعي شيوه قاليبافي تقلبي رواج يافته كه به شهرت نيك قالي ايران بسيار لطمه زده است. اين روش زيان آور اين است كه به جاي گرفتن دو رشته تار و بستن گره به آن، گره را به چهار تار مي بندند، به اين ترتيب فرشي كه بافته مي شود تنها نصف گره هايي را كه بايد داشته باشد دارد. شهر تبريز يكي از مراكز معدود قاليبافي است كه اين بيماري در آن شايع نشده است علت اين امر به اين دليل است كه قاليبافان تبريز چون براي بستن گره به جاي انگشت از قلاب استفاده مي كنند، بستن گره با قلاب امكان پذير نمي شوند. نتيجه اين مصونيت به طور كلي به نفع قاليبافان تبريز تمام مي شود.


چرو 07-07-2013 11:06 PM

طرح هاي رايج
امروزه در تبريز همه نوع طرح را مي توان پيدا كرد كه البته بررسي همه آنها امكان پذير نيست و به زمان زيادي احتياج دارد هر چند با گسترش طرح ها و نقش ها در نقاط مختلف كشور، ديگر نمي توان به طور يقين طرحي و يا نگاره و موتيفي را متعلق به نقطه اي خاص دانست و به همين ترتيب نمي توان فرش منطقه اي را با ديدن طرحي و يا نگاره اي تشخيص داد. به طور مثال در تبريز نمونه فرشهايي بافته مي شود كه جدا از بافت و رنگبندي، داراي طرحي از منطقه كرمان است كه در تبريز به طرح كرمان قلم مشهور است.
به طور كلي طرح و نقشه فرش هاي تبريز بيشتر از سليقه خريداران تبعيت مي كند. طراحان تبريز اگرچه در اصول از طرح هاي معروف و قديمي پيروي مي كنند اما به اين طرح ها جان مي دهند و زيبايي مي بخشند و نوآوري دارند.
در طبقه بندي كه شركت سهامي فرش ايران از لحاظ طرح و نقش فرشها صورت داده نقشه هاي قالي ايراني در 19 بخش طبقه بندي شده است كه شهر تبريز نيز به جهت تنوع طراحان و كثرت آنها در اغلب اين بخش ها آثار و نمونه هايي دارد از جمله نقشه آثار باستاني و ابنيه اسلامي نقشه شاه عباسي، نقشه اسليمي، نقشه افشان، نقشه بندي خشتي، طرح درختي، طرح شكارگاه، نقشه قابي، طرح گلفرنگ، طرح گلداني و طرح ماهي درهم (هراتي) به خصوص لاك پشتي و همينطور طرح محرابي و نقش محرمات و طرح هندسي و قاليها و قاليچه هاي تصويري و طرح بوته اي.


چرو 07-07-2013 11:07 PM

رنگ بندي
در تبريز و اكثر مناطق آذربايجان بر روي نقشه شطرنجي، به شيوه كدگذاري و شماره نويسي رنگبندي مي شود و هر طراح و رنگ بند براي خود مسطوره اي دارد و براي هر رنگ شماره اي در اختيار دارد كه بر روي نقشه نوشته مي شود.
اغلب فرشهاي ايران داراي رنگهاي بخصوص هستند كه بيشترشان در محل بافت متداول است و با توجه به رنگها مي توان محل بافت را تا حدودي تشخيص داد. ولي در تبريز برخلاف ديگر نقاط ، رنگهاي متنوعي براي بافت فرشها مورد استفاده قرار مي گيرد. رنگ فرش تبريز مانند طرح آن از سليقه هاي مختلف سفارش دهندگان پيروي مي كند اما داراي هماهنگي خاص است. 80 درصد اهميت فرش تبريز مربوط به رنگ و بافت آن است.
قالي تبريز به جهت تنوع توليد كه به خاطر كسرت طراحان و تنوع طرحهاست در زمينه رنگ نيز متنوع تر و گسترده تر از نقاط ديگر مي باشد. كمتر جايي را مي توان سراغ گرفت كه به اندازه تبريز داراي تنوع رنگي باشد. اين تنوع رنگ در تبريز تا جائيست كه حتي به جرأت مي توان گفت كه هنوز بعضي از اين رنگها نامگذاري نشده است.
تبريز علاوه بر رنگ، اكثر سبكهاي بافتي هم كه ديگر نقاط كشور دارند، آزمايش كرده است. سبكهايي مانند تك پود، لول باف، نيم لول، سنه باف و... و در تمام اين نوع بافتها، ابتكار و تغيير و تحول به عمل آورده است.
در گذشته طرحهاي اصيل تبريز داراي رنگهايي با تضاد زياد بوده است. مثلاً در كنار يك رنگ، رنگي ديگر كه هيچ سنخيتي و تشابهي با آن نداشت آورده مي شد. ولي امروزه بدليل افزايش تعداد رنگها و نزديك شدن آنها به يكديگر رنگبنديها داراي تضاد كمتري مي باشند .به طور كلي رنگبندي فرش تبريز را مي توان در سه بخش خلاصه كرد:
•رنگبندي كه در آن رنگها داراي كنتراست بالايي با يكديگر هستند كه اكثراً در طرحهاي اصيل گذشته رايج بوده است.
•استفاده از رنگهايي با والورهاي متوسط كه فاصله رنگها از يكديگر كمتر شده و تضاد رنگها نيز به همان نسبت كاهش يافته است.
•بكارگيري تناليته هاي رنگي نزديك به هم و مشابه كه در زبان تركي به اين رنگها (أولورنگ) مي گويند و نام ديگرش (كهنه رنگ) مي باشد. به عنوان مثال در كنار يك رنگ كرم، رنگ قهوه اي روشني بكار مي رود كه بسيار مشابه كرم است اين روش به فرش حالت كهنگي و يكنواختي مي بخشد.
اكثر توليدات فرش تبريز امروزه از نظر رنگبندي از نوع دوم و سوم هستند.
با توجه آنچه گفته شد فرشهاي تبريز داراي تنوع رنگي بسيار است اما با اين حال باز هم رنگهاي خاصي وجود دارند كه بعضي از فرشهاي تبريز را به خوبي از ديگر فرشها متمايز مي كند كه شايد تنها استفاده كننده اين رنگها تبريز باشد. مثلاً در تبريز نسبت به مناطق ديگر خاكستري هاي رنگي به وفور ديده مي شود.
امروزه در فرش تبريز علاوه برخاكستريهاي رنگي، از رنگهاي صورتي و پوست پيازي زياد استفاده مي شود. در فرشهاي قديم تبريز رنگهاي مورد استفاده شامل رنگ كرم، روناسي، قهوه اي، آبي، سورمه اي و ... بوده است.
در حال حاضر رنگهاي مورد مصرف در صنعت فرش تبريز، اكثراً رنگهاي شيميايي و از نوع كرمي و آنيليني مي باشد كه از خارج كشور تأمين مي شود. گرچه بعضاً و بويژه در فرشهاي هنري از رنگهاي طبيعي نيز استفاده مي شود.
نكته قابل ذكر ديگر اينكه امروزه رنگ فرشهاي تبريز را بازار خارجي تعيين مي كند و آنها در انتخاب رنگ فرشهاي مورد نظرشان روانشناسي رنگ را مد نظر قرار مي دهند كه اين امر باعث نزول نگرش روانشناسي رنگ طراحان و نقاشان داخلي شده است
.



اکنون ساعت 11:27 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)