پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

Hamed 10-25-2007 05:20 PM

مشاعره سنتی
 
با سلام
این تاپیک برای مشاعره کردن به سبک سنتی است و با حرف آخر بیت نفر قبل باید بیتی جدید گفته شود
ممنون

تو که دستت با نوشتن آشناست
دلت از جنس دل خسته ماست

براي ديدن آخرين شعر به صفحه آخر برويد

SonBol 10-25-2007 05:22 PM

تو یه حرف تازه بودی واسه من
قصه دو نیمه و یکی شدن

Hamed 10-25-2007 07:08 PM

نثار روی تو هر گل که در چمن است
فدای قد تو هر سروبن که بر لب جوست

SonBol 10-25-2007 07:22 PM

تو بزرگترین سوالی که تا امروز بی جوابه
نه تو بیداری نه تو خواب نه تو قصه و کتابه

Hamed 10-25-2007 07:26 PM

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را

SonBol 10-26-2007 10:58 PM

این ناگزیره واسه ما سیر صعودی تا سقوط
همیشه قصه ی صدا تمومه با حرف سکوت

Hamed 10-27-2007 05:41 AM

تنور لاله چنان بر فروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد

دانه کولانه 10-27-2007 02:45 PM

دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت

ابر چشمم بر رخ از سودای دل سيلاب داشت

امیر عباس انصاری 10-27-2007 04:03 PM

***مشاعره سنتی***
 
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

SonBol 10-28-2007 06:50 PM

هیچی جز شعر شکستن قصه ی فردای من نیست
این ترانه ی زواله این صدا صدای من نیست

====================
از اونجایی که دیده شده دوستان تازه وارد ما وقتی به این تاپیک
وارد میشن و قصد میکنن که مشاعره رو شروع کنند به اشتباه فکر میکنن این شعر آخرین شعری هست که نوشته شده و باید با آن "ت" مشاعره کنند
این توضیحات رو اینجا عرض میکنم
شما باید به صفحه آخر این تاپیک برید وببینین آخرین شعر چی هست وبا اون شروع کنین
کمی پایینتر از همین نوشته رو نگاه کنین خواهید دید که صفحات رو نمایش داده "صفحه آخر" رو بزنین تا به صفحه آخر برید
با تشکر


VAHID 10-29-2007 07:16 PM

تورا سریست که با ما فرو نمی آید
مرا دلی که صبوری از او نمی آید

SonBol 10-30-2007 04:05 PM

دلم گرفته از این روزها دلم تنگ است
میان ما و رسیدن هزار فرسنگ است

دانه کولانه 10-31-2007 09:07 AM

این شعر به زبان کردیه

تا کی دانیشم له سای داری بی ؟
تا کی بیکیشم دردی غریبی ؟
تا کی ناله ی دل چو ناله ی نی بو ؟
رنگ رخسام چو زرده به-ی بو ؟

VAHID 10-31-2007 05:27 PM

این شعر هم به زبان کردی است:
و فدای بالات بام آزیزم روزی چوار جاره
صبح و نیمه رو باوانم عصر و ایواره

amin354 10-31-2007 06:41 PM

در هوايت بي قرارم روز و شب
سر ز پايت بر ندارم روز و شب
روز و شب را همچو خود مجنون کنم
روز و شب را کي گذارم روز و شب

دانه کولانه 10-31-2007 11:01 PM

وحید جان فکر کنم به کلماتی مثل عازیزم و یا باوانم و .... که در وسط اشعار آواز یا تصنیف میان
تحریر گفته میشه (یا حالا هر اسم دیگه ای هم که داشته باشه ) که این در اصل شعر وجود نداره و فقط در آوازه برای مثال شعری که در پست اخیر من نقل شده اگه بخوای تحریراشو حذف نکنی
این میشه
تا کی ناله ی دل آخ چو ناله ی نی بو ؟
رنگ رخسام آی چو زرده به-ی بو ؟





بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم

VAHID 11-01-2007 12:28 PM

ميا بي دف به گور من زيارت
كه در بزم خدا غمگين نشايد

Hamed 11-02-2007 07:40 AM

دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست

SonBol 11-02-2007 04:13 PM

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همی سپرم

Hamed 11-03-2007 07:57 AM

میان گریه می خندم که چون شمع اندر این مجلس
زبان آتشینم هست لیکن در نمی گیرد

VAHID 11-03-2007 05:39 PM

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

amin354 11-03-2007 09:35 PM

درد لیم آخ درد لیم درد بالاگی برزد لیم
درد لیم درد لیم درد چاویل مسد لیم

دانه کولانه 11-03-2007 10:03 PM

مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمان است اینو دیگر گون نخواهد شد

شایدم تکراری باشه یادم نیست

من ترک مهر اینان بر خود نمیشناسم
بگذار تا بیاید بر من جفای آنان

Hamed 11-04-2007 06:15 AM

نیست در بازار عالم خوشدلی ور زان که هست
شیوه رندی و خوش باشی عیاران خوش است

amin354 11-04-2007 01:18 PM

تا نيابم آنچه در مغز من است***يک زماني سر نخارم روز و شب

تا که عشقت مطربي آغاز کرد***گاه چنگم، گاه تارم روز و شب

SonBol 11-04-2007 01:41 PM

به شکر آنکه شکفتی به کام بخت ای گل
نسیم وصل ز مرغ سحر دریغ مدار

دانه کولانه 11-04-2007 04:49 PM

رفتم در میخانه خوردم دو سه پیمانه
من مستم و دیوانه ما را که برد خانه

Hamed 11-05-2007 03:28 AM

هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
کس را وقوف نیست که انجام کار چیست

SonBol 11-05-2007 08:01 AM

تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار
که توسنی جو فلک رام تازیانه تست

Hamed 11-05-2007 09:13 AM

تو شمع انجمنی یک زبان و یک دل شو
خیال و کوشش پروانه بین و خندان باش

دانه کولانه 11-05-2007 01:44 PM

شراب تلخ میخواهم که مرد افکن بود زورش
مگر یک دم براسایم زدنیا وشر وشورش

SonBol 11-05-2007 01:46 PM

شکسته دار به در گاهت آمدم که طبیب
به مومیایی لطف توام نشانی داد

amin354 11-05-2007 05:16 PM

چیزی که من مینویسم شعر اما یه چیز تازست تا یک نو اوری هم شده باشه تو این تاپیک.در حقیقت شعر نو کردی که در مجالس هل پرگه کاربردی رایج داره:
شاواز شاواز پی سی سیتی هوا خوی نمرید کاربریل فعال

دانه کولانه 11-05-2007 09:48 PM

طنز بود قشنگ بود دستت درد نکنه

لاله بوی می نوشین بشنید از دم صبح
داغ دل بود به امید دوا بازآمد

لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسق
داوری دارم بسی یا رب که را داور کنم

Hamed 11-06-2007 04:07 AM

من ار چه عاشقم و رند و مست و نامه سیاه
هزار شکر که یاران شهر بی گنهند

SonBol 11-06-2007 09:23 AM

در نظر بازی ما بی خبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند

Hamed 11-06-2007 09:57 AM

دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

VAHID 11-07-2007 04:12 PM

ای که بوی باران شکفته در هوایت
یاد از آن بهاران که شد خزان به پایت

SonBol 11-07-2007 05:51 PM

تا بی سر و پا باشد اوضاع فلک زین دست
در سر هوس ساقی در دست شراب اولی

Hamed 11-08-2007 07:18 AM

یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که می شنوم نامکرر است


اکنون ساعت 11:00 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)