پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   استان کرمانشاه (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=162)
-   -   زير آسمان شهركرمانشاه...امروز چي ديدي؟ (http://p30city.net/showthread.php?t=38919)

li@ 04-24-2013 07:16 AM

زير آسمان شهركرمانشاه...امروز چي ديدي؟
 
اين تاپيك رو به اين خاطر زدم كه هركدوم از اعضا بتونن اتفاقاتي رو كه در سطح شهر براشون پيش اومده بنويسن و تحليل كنن شايد !اين طرح علاوه بر اطلاع رساني شايد بتونه تأثير مثبتي بر ارتقاءفرهنگ اجتماعي داشته باشه!

li@ 04-24-2013 07:23 AM

امان از لات بازي!
 
يكي از دلايلي كه من موقع رفتن به مركز شهر ماشين نميبرم و از تاكسي استفاده ميكنم راننده هاي عجيب سطح شهره! متأسفانه فرهنگ جاهلي در سطح شهر ما بيداد ميكنه!در يه مسير كوتاه بارها مورد هتك حرمت و توهين قرارميگيري بي اونكه كسي بتونه حقت رو بگيره! اگه بروبازوي داشتي و يه قيافه خشن شايد كمي از گزند اينجور راننده ها در امان باشي وگرنه ....
غرض ذكر مصيبتي است كه ديروز اتفاق افتاد !توي يه پيكان مسافركش بودم در حال رفتن به خيابان مصوري راننده از اون جاهل هاي خوردو خمير بود! روبروي فروشگاه اتكا نميدونم چه چيز توي ماشين بغلي توجهش رو جلب كرد كه روشو برگردوند! همون موقع هم ماشين جلويي كه يه پرايد بود ترمز كرد و ايشون هم چون هواسش نبود و از طرفي فاصله طولي رو رعايت نفرموده بود كوبوند به پشت ماشين جلويي!هيچكدوم خسارت نديدن ...ولي نكته جالب ماجرا اينجاست كه ايشون با اون هيكل غول آسا پريد بيرون و شروع كرد به بي حرمتي به راننده جلويي كه يه پيرمرد نحيف با محاسن سفيد بود!طفلي پيرمرده كه چشماي ابي داشت اولش خواست اعتراض كنه ولي رفتار شنيع اون پسره رو كه ديد موضع انفعالي گرفت و سرشو انداخت پايين و رفت !موقع رفتن گفت من دلم برا خودت ميسوزه با اين طرز رانندگي ممكنه به كسي بزني !در جواب پسره ضمن فحاشي گفت:"يه كوپن جور سگ خمه بان جنازگي!!" (يه كوپن از بيمه مٍثل سگ ميندازم روجنازش!!) و كلي فحش در ادامه ...آتيش گرفتم !از اينهمه بي معرفتي ! ولي چكار ميشه كرد ..هرگز نرود ميخ آهنين در سنگ!

li@ 05-04-2013 08:05 AM

روز پنج شنبه از يكي از خيابانهاي پرت و خلوت كارمندان با ماشين رد ميشدم چشمم به يه كوپه سياه كنار خيابون افتاد !انگار يه زن داشت گدايي ميكرد !برام عجيب بود كه توي يه همچين خيابوني كه ساعتي يه نفر هم رد نميشه !چطور يه نفر نشسته گدايي ميكنه با اون هواي ابري خيلي غم انگيز بود! چون معمولاً گدا ها يا راه ميرن و گدايي ميكنن و يا اينكه ميرن توي خيابونهاي شلوغ! ماشين رو پارك كردم و رفتم طرفش يه پيرزن خيلي خيلي لاغر و نحيف بود كه از شدت ضعف اونجا مونده بود! من كه ايستادم چند تا ماشين ديگه هم انگار تحت تأثير فضا قرار گرفته بودن ايستادن و بهش كمك كردن از يه طرف خوشحال شدم كه هنوزم عاطفه و دلسوزي ميان مردم شهره از بين نرفته از طرفي ديگه دلتنگ شدم كه چرا ارگاني نيست كه اينجور آدمها رو شناسايي و تحت سرپرستي قرار بده! شايدم هست و نميدونم!

li@ 05-06-2013 07:40 AM

گاهي فكر ميكنم شهر ما كلكسيون ناهنجاري هاي اجتماعيه!_:2:...ديروز رفته بودم پاركينگ شهرداري براي يه كار پزشكي توي درمانگاه امام رضا!.....حالا بگذريم از اينكه نميدونم چرا همه پزشكاي اين شهر توي يه گوله جا جمع شدن و اونم شلوغترين قسمت شهر كه اصلاً جاي پارك ماشين پيدا نميشه و مجبورشدم با تاكسي برم...خلاصه داخل درمانگاه كه وارد شدم اولين چيزي كه به چشمم خورد رفتار نامناسب ويزيتور ها با مردم بود! اونجايي كه من رفتم دوتا ويزيتور روبروي هم بودن يكي از يكي بد اخلاق تر! نميدونم اين خاصيت ميز در كرمانشاهه! يا ريشه در باورهاي ماها داره كه وقتي پشت يه ميز هستيم حس ميكنيم مردم برده ها و غلامان ما هستن و حق هيچگونه اظهار نظر و انتقادي رو ندارن!....يه خانوم اومد جلو ميز طرف گفت آقا ببخشيد ويزيت چقدره!(اپتيومتري) مرده گفت 3500 تومن! خانومه گفت با دفتر چه چقدر؟همين رو كه گفت ويزيتور قصه ما بهش برخورد و با يه قيافه حق به جانب و عصباني رو به من گفت ميبينيد مردم چقدر ناشكرن 3500 تومن ديگه چيه كه با دفتر چه چقدر بشه و... و هي ادامه داد ....من به خاطر اينكه احساس حقانيت نكنه اصلاً محلش نگذاشتم ولي طفلي خانومه ديگه هيچي نگفت و رفت! ايشون ديگه شروع كرده بود به سخنراني براي حضار كه بعله 3500 تومن كمه و جاهاي ديگه بيشتر ميگيرن و ...از اين حرفا!...اصلاً فكر نميكرد كه شايد بيچاره همون 3500 تومن ناقابل (از نظر ايشون) رو نداره!...اصلاً ميخواستم بگم به تو چي چرا براي كسي ديگه شكم پاره ميكني؟..
همون موقع ويزيتور روبرويي با يه آقايي ديگه كه فكر ميكرد نوبت رعايت نميشه دعوا ميكرد و به خشم و غضب خودش رو عاري از هرگونه خطا ميدونست! {قاط}..خلاصه اعصابم خرد شد و از خير دكتر گذشتم و رفتم بازار خريد...وباز قصه رفتار ناشايست فروشنده ها با خريداران!...... اولش كه ميري توي مغازه خيلي ها اصلاً تحويل نميگيرن! بعضي ها هم كه تحويل ميگيرن اگه يكي دو جنس رو قيمت كني و نخري خيلي كه ملاحظه كنن ! لقز بهت نميگن!! وگرنه ديگه حتي جواب معذرت خواهيت هم نميدن و با خشم و غضب از عدم خريد بدرقت ميكنن!...البته نميخوام جمع ببندم ولي اينقدر موارد زياده كه اون موردهاي خوب و با اخلاق اصلاً به چشم نميان!

li@ 05-28-2013 12:58 PM

دیروز توی خیابان یه صحنه ای دیدم که خشکم زد! یه پژو پارس در حال فرار و یه مرد هیکلی چماق به دست داشت میکوبید توی صندوق و کاپوت ماشین! مردم هم وحشتزده و نگران !نگاه میکردن .... طرف ماشینو داغون کرد !ولی اونیکی یا از تر س یا چیز دیگه نایستاد و فرار کرد!.....ایشون هم با غرور مثل یه سردار از جنگ برگشته سوار پیکانش شد! ....جالبه همون لحظه یه ماشین پلیس راحت از اونجا گذشت انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده! شایدم ندیدن چی شده !خدا داند!!
نمیدونم دلیل اون دعوا چی بود !شاید پژوئیه و شایدم این آقا مقصر بود!ولی میخوام بدونم تکلیف اونهمه زن و بچه وحشتزده چیه؟..حق اونها رو کی باید بگیره! ...گیرم کار این دو نفر به پاسگاه کشید و یکی حقشو گرفت ولی حق عابرهای بی نوای ترسیده رو کی میگیره! ...
دادگاه های شهر ما بعد از دعوای دو نفر وقتی طرفین رضایت میدن قضیه رو تمام شده میدونن! ولی آیا این عدالته؟ ...آخه اینجور دعواهای خیابانی با اصول شهروندی مطابقت داره؟!....قضاوت با شما


اکنون ساعت 09:58 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)