انجمن منتظران مهدی صاحب الزمان (عج)، یا رب المهدی بحق المهدی اشف صدر المهدی بظهور الحجت (آمین یا رب العالمین)
بنام او که خالق یاس ونرگس است
یا رب المهدی بحق المهدی اشف صدر المهدی بظهور الحجت ای روح دعا سلام مهدی کی می آیی که کران تا بیکران دلم را برایت چراغانی کنم وچشمانم را فرش قدومت نمایم؟ 1170 بهار وخزان گذشت ونیامدی0سالهاست نگاهم پشت پنجره ای که متعلق به فرداست قاب گردیده وگرد وغبار هجران برآن سایه افکنده0 عمری است که برای آمدنت بی قرارم0 یابن الزهرا،ببین از فراقت سخت بارانیم0 ببین ثانیه ها چگونه از هجر تو بغض کرده وبه هق هق افتاده اند0 آقا جان!حیف نیست ماه شب چهادره پشت ابرهای تیره وپاره پاره پنهان بماند،حیف نیست دیده را شوق وصا ل باشد ولی فروغ دیده نباشد0 بیا وقرار دل بیقرارم شو0 بیا وصداقت آینه را به زلال آبی نگاهت پیوند بزن0 بیا تا سر به دامانت بگذارم وعقده های چندین ساله ام را باز کنم0 تو که معنای سبز لحظه هایی بیا تو که ترنم الطاف حق تعالی بیا0 بیا که از هجرت چون اسپندی بر آتشم0 یوسف فاطمه!کی طنین دلنواز انا بقیه ا000 تو از کعبه مقصود جانها را معطر می نماید0 کی کعبه به خود می بالد وزمین بر قامت دلربایت طواف عشق می گزارد وجان در سعی وصفای نگاه تو محرم می شود ومناسک حج وقربان را بجای می آورد0 برای آمدنت تمام دلهای عشاق دنیا را به ضریح چشمهای قشنگ وعباس گونه ات گره زده ایم ودر مراسم اعتکاف شبهای فراق برای گرفتن حاجتمان دست به دعا برداشته ایم0 آقا جان برای آن لحظه که سبز پوش با پرچم یالثارات الحسین در انتهای افق غباری بپا می شود وتو با ذوالفقار حیدر وسوار بر اسب سفید قصه ها می آیی لحظه ها را بدست باد می سپارم0 بگذار صادقانه بگویم که کهانسالترین آرزوی دلم آرزوی وصال توست!آرزویی که برای بدست آوردنش تمام کلافهای عمرم را به بازار معشوق فروشان برده ام وخودم را در جرگه خریداران یوسف زهرا(س) قرار داده ام0 نازنینم!تو زیبا ترین دلیل برای شبهای قدر وشب زنده داریهای منی تو ضیاعین ودلیل امن یجیب منی 0 آقا جان! می خواهم برایت قصه بگویم 0 قصه سیب وگندم ومردی که سالهاست در میان مردم چشمم ایستاده،قصه خوشه خوشه انتظار وچشمانی که درو میکنند،قصه باران وسطرهایی که دلواپس پونه هاست،قصه اسب وخیال آمدن تو در باران،قصه هایی که مشق هر شب من است0 کاش می شد واژه ها را شست وانتظارراتفسیر کرد ولی افسوس000 میدانی مرز انتظار کجاست!؟آنجا که قطره اشک منتظری سدی از دلواپسی ساخته وقطره قطره انتظار را ذخیره می کند،آنجا که وجودش چون جرعه ای آب از تشنه ای رفع عطش می کند آنگاه که می فرماید اگر شیعیان ما مرا به اندازه قطره ای آب بخواهند هر لحظه ظهور من نزدیکتر می شد0 حس می کنم نزدیکی آنقدر نزدیک که با آمدن یک نسیم تو را احساس کرد وبویید0 خوب می دانم که آخر دل سنگ وطلسم نحس قصه را می شکنی وآنگاه زمان وصل وجان نثاری می رسد0 پس بیا از پس کوچه های انتظار ،بیا که شعرهایم بی قافیه مانده اند،بیا که با آمدنت گم میشود در تبسم تو بغض چندین ساله ام،بیا که غزلهایم مضمون ندارند ومثنوی عشق نا تمام است0 محبوبم!هر روز که میگذردبیشتر از قبل دلم برایت تنگ می شود0 عشق تو سراسر وجودم را فرا گرفته و اگر دلم را بشکافی بر لوح آن نام تو هگ گردیده وکنون ای بهار عشق!می ترسم از خزان عمرترسم از ندیدن است بگو که تا خزان من آیا فرصت بهار دیدن است؟ یابن الزهرا!"لیت شعری أین استقرت بک النوی"0 کاش میدانستم که کجا وکی دلها به ظهور تو آرام خواهند گرفت0 بنفسی أنت! به جانم سوگند که تا طلوع صبح صادق به انتظارت خواهم ماند ولحظه ها را با تمام سنگینی به دوش می کشم وسکوت ثانیه ها را به ازای فریاد زمان تحمل می کنم فقط برای رسیدن به لحظه با شکوه وصا لت0 آقا جان! دروادی انتظار زمان را بنگر که چگونه از هجر تو همچون شمع ذره ذره آب می گردد0 کی می آیی که قطره ها به دریا بپیوندند؟خیبر گشای فاطمه(س) کی می آیی؟ بیا که بهار بی صبرانه مشتاق آمدن توست وقلبم جویبار اشکهایی که هرروز وشب برای فراق تو ریخته می شوند0 یاس سفیدم!بیا که با ظهورت آیه"والنهار اذا تجلی" تأویل گردد0 بیا که چشمه سار وجودم سخت خشکیده وفریاد العطش برآورده،بیا تا از نرگس چشمانت عطری برای سجاده ام بگیرم0بیا ومرا زائر شهر قاصدکها کن،بیا000 دلم برای ورود هر عشقی غیر از عشق تو بن بست است ودیده ام جز برای فراق تو نمی بارد0 بیا که هجر توآیه"ان عذابی لشدید" را تفسیر می نماید0 آقا جان!بحق کوچه وچادر خاکی بیا،بیا که سید علی ماتنهاست وچاهی ندارد که غصه هایش را بااو در میان بگذارد0 بیا ورأس سبز شاپرکهایی باش که در جستجوی قبر یاس سرگردان کوچه های هاشمیند0 ای پیدا ترین پنهان من! تا تو بیایی مروارید چشمانم رابرای سلامتیت صدقه می دهم وبرای آمدنت روزه سکوت می گیرم وبا جام وصال تو افطار می نمایم0 نذر کرده ام که بیایی تا جان شیرین را فرش قدمها یت نمایم0 پس بیا که نذر خود را ادا کنم0 ای آفتاب عمر! تا تو بیایی انتظار را قاب میکنم وبر لوح دلم می کوبم0 فریاد را حبس می کنم وبه سکوت اجازه حضور می دهم0 در نبود تو جام تلخ فراق را سر می کشم وسر به دوش هجران می نهم وبرای آمدنت دعا می کنم0 به امید آنروز هزار وصد وهفتادمین شمع را روشن می کنیم ومنتظرت می مانیم0 به خدای کعبه می سپارمت وسبد سبد نرگس ویاس چشم براهی میکنم0 کاش می شد که خدا اجازه ظهورت می داد کاش می شد که در این دیار غربت ومیان موج غمها به سکوت سرد وسنگین رخصت خاتمه می داد کاش می شد جمعه ما شاهد ابروی زیبای تو می شد دیده نا قابل ما فرش کیسوی تو می شد کاش می شد انتظار منتظر بپایان رسد وهوا میزبان یاسها و نسترنها خاک پای مهدی زهرا شود کاش می شد تو هم از انتظار خسته شوی و برای فرج دعا کنی کاش می شد000 |
دعاهایی که به توصیه امام باید بخوانیم
دعاهایی که به توصیه امام باید بخوانیمتوصیه به خواندن زیارت آل یاسین |
وظایف منتظران درعصرغیبت
.اهمیت پایداری دردین .
عبدالله بن سنان گوید:حضرت امام صادق (ع)فرمودند:"به زودی زمانی فرامیرسدکه حق وباطل برشمامشتبه میشودوباقی می مانیدبدون نشانه ای که ظاهرباشدوامامی که شماراهدایت کند.ازان فتنه نجات پیدا نمی کندمگرکسی که بادعای غریق خدارابخواند. من عرض کردم دعای غریق چگونه است؟ حضرت فرمودند:میگویی"یاالله یارحمن یارحیم یامقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک" 2.تهذیب نفس . اابوبصیرمیگوید"امام صادق فرمودند:هرکس دوست داردازیاران حضرت مهدی (ع)باشدبایدمنتظراوباشدودرهمان حال انتظارعمل خودراباپرهیزکاری ونیکوییهای اخلاقی همراه سازد. پس اگرازدنیارفت وحضرت مهدی پس ازمرگ اوظهورکرد به اوهمانندکسی که دررکاب ان حضرت است پاداش میدهند. پس تلاش کنیدومنتظرباشید.گوارابادبرشما!ا ی گروهی که درسایه رحمت الهی قرارگرفته اید." 3.اجتناب ازحرام. امام صادق (ع)فرمودند:"زاهدترین مردم کسی است که حرام راترک کند. همچنین فرمودند:نخوردن یک لقمه حرام نزدخداوندمحبوب تراست از2000رکعت نمازمستحبی!!" 4.اجتناب ازشنیدن موسیقی حرام. "همانا گوش وچشم ودل همگی موردسوال واقع میشوند"(اسرا36) امام صادق (ع)درتفسیراین ایه فرمودند:"ازگوش ازانچه شنیده شنیده میپرسندوازچشم ازانچه دیده وازقلب ازانچه باورداشته است." 5.اهمیت حجاب برای بانوان. رسول خدا(ص)فرمودند:"زنانی که پوشیده وبرهنه اند.به گناه مایلندودیگران رانیزبه گناه میکشانند.انان واردبهشت نمی شوندوبوی ان رانیز استشمام نمیکنند.بویی که ازفاصله پانصدسال راه استشمام میشود." ایات"30-31سوره نورو59احزاب "نیزحدودوشرایط حجاب رابه وضوح بیان کرده است. 6.طلب روزی حلال. ... پیامبرگرامی اسلام(ص)فرمودند:"کسی که برای روزی حلال ازخانه خارج میشودهمانندمجاهددرراه خداست." درحدیث قدسی امده است :ا"ی احمد!هماناعبادت ده قسمت است که نه قسمت ان جستجوی روزی حلال میباشد.پس چون خوردنی ونوشیدنی ات راپاکیزه گرداندی درحفظ وحمایت من هستی." 7.شناخت امام. فضیل بن یسارگوید:ازامام باقر(ع)شنیدم که فرمود"هرکس ازدنیابرودوپیشوایی نداشته باشدبه مرگ جاهلیت(کافر)مرده است وهرکس ازدنیابروددرحالی که امام خودرابشناسدبرای اوزیانی نداردکه امر(ظهور)زودانجام شودیابه تاخیرافتد...وهمانندکسی است که درخیمه امام زمان(عج)همراه ان حضرت باشد." 8.پیروی ازامام. امام سجاد(ع)فرمودند:"برای عرب وقریش شرافتی نیست مگربه تواضع.وبزگواری نیست مگرباتقوی.وعملی نیست مگربانیت وعبادتی نیست مگربافهم عمیق دردین. اگاه باشیدکه همانامبغوض ترین مردم نسبت خداوند کسی است که خودراپیرومرام امامی بداندولی ازکارهی اوپیروی نکند |
وظایف منتظران:
http://images.persianblog.ir/400394_FfoZ87NW.JPG
1.پایداری دردین. ٢.تهذیب نفس. ٣.اجتناب ازحرام. ۴.اجتناب ازشنیدن موسیقی حرام. ۵.حجاب کامل برای بانوان. ۶.طلب روزی حلال. ٧.شناخت امام(ع). ٨.پیروی ازامام(ع). ٩.مراقبه باامام عصر(عج). ١٠.شناسایی عالم ربانی وپیروی ازاو. ١١.اشکارکردن علم توسط علما. ١٢.تقیه. ١٣.حضوردرمجالس حدیث وذکرفضایل اهل بیت(ع). ١۴.مطالعه کتب ارزشمنددرموردمهدویت. ١۵.انتظارفرج. ١۶.تسلیم بودن وعجله نکردن درامرفرج. ١٧.اجتماع شیعیان برای یاری ان حضرت. ١٨.عدم تعیین وقت. ١٩.دعابرای قرارگرفتن درزمره یاران ان حضرت. |
محل زندگى امام زمان (ع) کجاست؟
محل زندگى امام زمان (ع) کجاست؟
قبل از جواب، لازم است این نکته بیان شود که آیا منظور از غیبت حضرت حجت (ع) غیبت شخصى است، یعنى آن حضرت به گونهاى زندگى مىکند، هیچ گاه با مردم در تماس نیست و امکان ندارد کسى مکان ایشان را پیدا کند یا اینکه منظور از غیبت امام، غیبت عنوانى است، بدین معنا که حضرت با مردم حشر و نشر دارد با آنان زندگى مىکند لکن به گونه ناشناس، او مردم را مىشناسد ولى مردم ایشان را نمىشناسند. در عین حال مکانى را براى سکونت برگزیده است. روایاتى که در این مورد وجود دارد چند دسته است: 1. برخى از روایات محل خاصى را تعیین نمىکند و جایگاه آن حضرت را در بیابانها و کوهها معرفى مىکند: که از آن جمله حدیثى است که امام (ع) به پسر مهزیار مىفرماید: «. پدرم امام حسن (ع) از من پیمان گرفت. و فرمان داد که براى سکونت کوههاى سخت و سرزمینهاى خشک و دور دست را برگزینیم»، (کتاب الغیبه شیخ طوسى صفحه ۲۶۶نقل از کتاب چشم به راه مهدى (ع) جمعى از نویسندگان حوزه، ص ۳۵۰). 2. دستهاى روایات است که منطقه خاصى را به عنوان محل سکونت آن حضرت نام مىبرند: الف: مدینه طیبه «ابى بصیر مىگوید از امام باقر (ع) شنیدم که فرمود: صاحب الزمان را عزلت و غیبتى است. که خوب جایگاهى است مدینه طیبه» ب: کوه رضوى در بعضى از روایات جایگاه آنحضرت را در غیبت صغرى و کبرى کوه رضوى دانسته است. ج: کوه ذى طوى (جائى است در پیرامون مکه)، (همان). 3. در بعضى از روایات براى آن حضرت جایگاه خاصى را نام نمىبرد، ولى وى را به عنوان فردى که با مردم حشر و نشر دارد و به گونه ناشناس زندگى مىکند معرفى مىنماید: بنابراین بین این روایات تضاد و تنافى نیست و نام بردن مکان خاص با زندگى به شکل ناشناس قابل جمع است و در حال ضرورت و نیاز امرى است طبیعى و موافق با اصل تقیه. |
سوز دل (غزلی در فراق آقا امام زمان “عج” )
این ره ، به عشق روی تو آغاز کرده امhttp://www.hankh.ir/wp-content/uploa...01-300x261.jpg
اصلا ، ز شوق کوی تو پرواز کرده ام دیدی سریر حجب و حیاء مانع ام نشد اسرار دل گشوده و ابراز کرده ام اصحاب غصّه ، ذکر تو را بانک می زنند من عاجزانه ، نام تو آواز کرده ام گم گشته ام ، به کوچه و بازار سرنوشت با یاری تو ، بابِ رها باز کرده ام همگام با جماعت نیکو خصالها مصداقهای سوز دلت ، ساز کرده ام دیگر گریز می زنم از حصر ما و من شاید ، مقام بندگی احراز کرده ام آیا شود ، بگوش (مهاجر) صلا دهی با اذن حق ، اراده ی اعجاز کرده ام |
http://meysam3000.persiangig.com/ent...c/01/be01_.png http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/...tan/mahdi2.jpg اشك ناب امروز صدای گریههای مرا آسمان شنید و با من همراه شد آنقدر گریه میكنیم تا چشمهایمان پاك شود از اشك نابمان چه زیبا میشود فردا دیگر چشم از همه چیز خواهیم شست و مینگریم به تو، با چشم دل؛ فردا دیگر عشق، نوازشگر گیسوان بی تابمان خواهد شد و اشك شادی مهمان گونههایمان و لبخند قرین لبهای دعا گویمان فردا جمعه است، جمعه خوشبو |
باز هم جمعه شدو غصّه ی من تازه شده درد این بی خبری بی حد و اندازه شده باز هم جمعه شد و چشم به ره مانده شدم باز از دوری تو خسته و درمانده شدم باز هم جمعه شد و از تو خبر نشنیدم باز از بی خبری های دلــــم نالــیدم باز هم درد فراقـت کـمرم را خم کرد باز دوری تو چشمان مرا پر نم کرد باز هم جمعه شد و چشم به در منتظرم شاید آورد صبا از مه رویت خبرم |
اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً |
یاران مهدی (عج) بیشتر کجا هستند؟ در روایات بسیاری آمده که دستهجات یاران مهدی (عج) از مشرق زمین بپا میخیزند، رسول اکرم (ص) فرمودند : " هنگام ظهور پرچمهای سیاه از طرف مشرق نمودار شود، پس با وی (امام قائم - عجل الله تعالی فرجه الشریف-) بیعت کنید که او خلیفه خدا، مهدی (عج) است ". و نیز فرمودند: " جمعی از مردم از طرف مشرق خروج کنند و مقدمات حکومت مهدی (عج) را فراهم سازند ". امیر مومنان (ع) فرمودند: " آفرین بر طالقان که خداوند در آن گنجهایی نهاده که از طلا و نقره نیست، بلکه مردان مؤمنی هستند که به طور شایسته خدا را شناختهاند و در آخرالزّمان، یاوران حضرت مهدی -عجل الله تعالی فرجه الشریف- خواهند بود ". |
1. چگونه ميتوان امام زمان(عج) را شناخت؟ شناخت بر دو قسم است: «شناخت تاريخي» و «شناخت واقعي» كه از قسم نخست مهمتر است. مسئله مهم اين است كه ما آن حضرت را به حقيقت بشناسيم و ايشان نيز ما را ببيند؛ نه اينكه ما حضرت را ببينيم. در زمان پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم (كه مقامش از همه امامان بالاتر است) عده زيادي آن وجود مبارك را ميديدند، اما خداي سبحان درباره آنها فرمود: ﴿و تراهم ينظُرُون اِليك و هُم لايُبصرون﴾[5]؛ آنها را ميبيني كه به تو مينگرند؛ ولي تو را نميبينند. اهل نظر هستند، اما اهل بصيرت نيستند. هنر اين است كه به گونهاي باشيم كه وجود مبارك امام زمان(عليهالسلام) ما را ببينند. در قرآن كريم آمده است: خدا كه بر همه چيز بصير است، در روز قيامت به عدهاي نگاه نميكند: ﴿ولايُكلّمهم اللّه و لاينظرُ اِليهم يومَ القيامةِ و لايزكّيهم﴾[6] و نگاه تشريفي خود را نسبت به عدهاي اعمال نميكند. اگر ما در مسير صحيح حركت كنيم، آن حضرت ما را ميبيند. 2. دليل قرآني وجود حضرت حُجّت (عج) چيست؟ مرحوم كليني (رضوان اللّه عليه) در كتاب شريف كافي[4] طي بابي از ائمه(عليهمالسلام) نقل كرده است كه به سوره قدر احتجاج كنيد، زيرا در سوره قدر آمده است، هر سال ليلة القدري دارد و فرشتگان در شب قدر، هر سال با همراهي روح (جبرئيل سلام اللّه عليه)، همه احكام و امور را به زمين نازل ميكنند. وقتي فرشتگان احكام و امور را به زمين ميآورند، بايد آن را به كسي بسپارند، چون افراد عادي نميتوانند ميزبان فرشتگان باشند و احكام صادره را تحويل بگيرند، پس تنها كسي كه در روي زمين مهماندار فرشتگان و تحويل گيرنده اين امور و مقدّرات است، وجود مبارك ولي عصر(عليهالسلام) است، بنابراين با توجه به رواياتي كه مرحوم كليني نقل كرد، از نظر قرآن، در شب قدر كه همه فرشتگان به همراهي جبرئيل(سلام اللّه عليه) يا روح، مقدّرات امور را نازل ميكنند، بايد آن را به كسي بسپارند و به او گزارش بدهند؛ گيرنده اين امور وجود مبارك ولي عصر(ارواحنا فداه) است. 3. حيات حضرت ولي عصر(عليهالسلام) از نظر علمي چگونه توجيه ميشود؟ حيات طولاني امام زمان(عليهالسلام) بر خلاف عادت است، نه بر خلاف علّيّت؛ يعني به طور عادي كسي نميتواند، هزار يا ده هزار سال زندگي كند؛ اما به صورت غير عادي (خرق عادت) اين كار ممكن است. دوم. اگر بدانيم انسان چيست و چه كسي بدن او را اداره ميكند، اصلاً اين پرسش براي ما مطرح نميشود؛ براي مثال براي عرفا و حكماي بزرگ، اصلاً چنين پرسشهايي مطرح نميشود. بنده زماني به دندانپزشك محترمي مراجعه كردم. او ميگفت دندانهاي بعضي صد سال سالم ميماند و نميپوسد؛ ولي اگر فولاد صد سال شب و روز كار كند، فرسوده ميشود. چون اگر فولاد و آهن فرسوده شود، ديگر چيزي جايگزين آن نميشود؛ امّا دندان انسان هر روز عوض ميشود و هر روز سلولهاي جديدي جاي سلولهاي مرده و قديمي را ميگيرد. با اين توضيح، همه ذرات بدن در حركت و تعويض است و روح آدمي همه حركات اين ذرات را تحت كنترل دارد. حال اگر روح انسان كاملي، بر خلاف عادت (نظم عادي)، بهترين سلولها را جايگزين كند و دقيق ترين كنترلها را روي قسمتهاي مختلف بدن داشته باشد، يك انسان كامل ميتواند، ميليونها سال زنده بماند (اين مطلبي است كه در علم پزشكي امروز به اثبات رسيده است). مُلاي رومي طي مثالي ميگويد: اگر شما روز يا شبي در كنار نهر رواني كه آب آن به آرامي در حركت است، بنشينيد و تصوير خورشيد يا ماه را در آن ببينيد، متوجه ميشويد كه صدها عكس ميآيد و ميرود و شما همچنان خيال ميكنيد كه ساعتها با عكس نخست روبهرو بودهايد، در حالي كه آينهها و عكسهاي متعدد، هر لحظه ميآمدند و ميرفتند. آب مبدَل شد در اين جو چند بار عكس ماه و عكس اختر برقرار[1] اين بزرگوار در جاي ديگر ميگويد: اي برادر تو همان انديشهاي ما بقي تو استخوان و ريشهاي[2] بنابراين، اگر كسي روح و سلطه آن بر بدن خود را بشناسد، و سَيَلان، حركات و تعويض ذرات بدن را تحت كنترل روح بداند و نيز كمي با حكمت و عرفان آشنا شود، اين اشكال كه چگونه يك انسان ميتواند يك يا دو ميليون سال يا بيشتر بماند، براي او مطرح نميشود. اگر پيوند روح با خالق جهان هستي به اندازهاي بود كه قدرت خاصي ما فوق قدرت افراد عادي يافت، ميتواند همان طور كه بدن خود را ميگرداند، خارج از بدن خود را هم اداره كند، زيرا خارج از روح او هم حكم بدن او را دارد. وجود مبارك اميرمؤمنان(سلام اللّه عليه) در خطبه قاصعه نهجالبلاغه ميفرمايد: من در حضور پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم بودم كه مشركان حجاز به پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم گفتند، اگر تو پيامبري معجزهاي (حسّي) بياور تا تو را بپذيريم. آنگاه گفتند: دستور بده نيمي از درختي كه روبروي تو است، از نيمه ديگر جدا شود و به حضور تو بيايد. حضرت فرمود: اگر اين كار را انجام بدهم، ايمان ميآوريد؟ گفتند: بلي. حضرت علي(عليهالسلام) در ادامه ميفرمايد: من ديدم كه اين درخت دو نيم شد و نيمي از آن در جاي خود ايستاد و نيم ديگر حركت كرد و جلو آمد، به طوري كه شاخههاي آن روي دوش ما قرار گرفت. مشركان گفتند: دستور بده نيمه ديگر آن هم از جاي خود حركت كند و نزد تو بيايد. پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم اين كار را هم انجام دادند. بعد گفتند: دستور بده دو نيمه درخت به هم متصل شود و در جاي اول قرار گيرد؛ با اين همه، مشركين باز هم ايمان نياوردند.[3] همه كرامات محال عادي هستند؛ نه محال عقلي كه محال عقلي (مانند 2*2=5) كرامت يا اعجازبردار نيست؛ به هر حال، حيات حضرت وليعصر(عج) محال عادي است؛ نه محال عقلي. 4. مسئله وجود مقدس امام زمان(عج) از نظر فلسفي چگونه توجيه ميشود؟ آيا دليل فلسفي بر اثبات وجود آن حضرت وجود دارد؟ درباره وجود مبارك حضرت حجّت(عج) «برهان عقلي بر امكان» اقامه ميشود؛ يعني بر اساس حكم عقل، ممكن است انسان كاملي عمر طولاني داشته باشد.ما به ديدن عمرهاي كوتاه عادت كرديم. اما اگر شخصي، از همه علل و عوامل طبيعي آگاه باشد و آنچه براي او سودمند است، فراهم كند و از آنچه براي او زيانبار است بپرهيزد، ميتواند عمر طولاني داشته باشد. اين مسئله خارق عادت است؛ نه خارق عقل. معجزه هم چيزي خارق عادت است، نه خارق عقل. علم نيز به چنين چيزي راه نيافته است، زيرا علم به امور عادي راه دارد؛ نه امور غير عادي. كرامت نيز در امور خلاف عادت جاري است. |
چه انتظار عجیبی
تو بین منتظران هم عزیزمن چه غریبی عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت! چه کودکانه سپردیم دل به بازی قسمت! چه بی خیال نشستیم چه کوشش و چه وفایی فقط نشستیم وگفتیم خدا کند که بیایی" |
الا که راز خدایی، خدا کند که بیایی تو نور غیب نمایی، خدا کند که بیایی شب فراق تو جانا خدا کند به سرآید سرآید و تو برآیی، خدا کند که بیایی دمی که بی تو سر آید خدا کند که نیاید الا که هستی مایی، خدا کند که بیایی فسرده غنچه گلها فتاده عقده به دلها تو دست عقده گشایی، خدا کند که بیایی ز چهره پرده بر افکن به ظلم شعله در افکن تو دست عدل خدایی، خدا کند که بیایی نظام هر دو جهانی امام عصر و زمانی یگانه راهنمایی، خدا کند که بیایی تو مشعری عرفاتی، تو زمزمی تو فراتی تو رمز آب بقایی، خدا کند که بیایی دل مدینه شکسته حرم به راه نشسته تو مروه ای تو صفایی، خدا کند که بیایی به سینه ها تو سروری به دیده ها همه نوری به دردها تو دوایی، خدا کند که بیایی ترا به حضرت زهرا، بیا ز غیبت کبری دگر بس است جدایی ، خدا کند که بیایی |
دل را پر از طراوت عطر حضور کن آقا تو را به حضرت زهرا ظهور کن اخر کجایی ای گل خوشبوی فاطمه برگرد و شهر را پر از امواج نور کن شب های جمعه یاد تو بیداد میکند ادینه ای زکوچه دنیا عبور کن آقا چقدر فاصله اندوه انتظار فکری برای این سفر راه دور کن زین کن سمند حادثه را تکسوار عشق جان را پر از شراره غوغا و شور کن آقا چقدر ضجه زنیم و دعا کنیم یا بازگرد یا دل ما را صبور کن |
خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است شاید این جمعه بیاید...شاید پرده از چهره گشاید...شاید دست افشان...پای کوبان می روم بر در سلطان خوبان می روم میروم بار دگر مستم کند بیسر و بیپا و بیدستم کند میروم کز خویشتن بیرون شوم در پی لیلا رخی مجنون شوم هر که نشناسد امام خویش را بر که بسپارد زمام خویش را با همهی لحن خوش آواییم در به در کوچهی تنهاییم ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر نغمهی تو از همه پر شورتر کاش که این فاصله را کم کنی محنت این قافله را کم کنی کاش که همسایهی ما میشدی مایهی آسایهی ما میشدی هر که به دیدار تو نایل شود یک شبه حلال مسائل شود دوش مرا حال خوشی دست داد سینهی ما را عطشی دست داد نام تو بردم لبم آتش گرفت شعله به دامان سیاوش گرفت نام تو آرامهی جان من است نامهی تو خط امان من است ای نگهت خاست گه آفتاب در من ظلمت زده یک شب بتاب پرده برانداز ز چشم ترم تا بتوانم به رخت بنگرم ای نفست یار و مددکار ما کی و کجا وعدهی دیدار ما دل مستمندم ای جان، به لبت نیاز دارد به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد به مکه آمدم ای عشق تا تو را بینم تویی که نقطهی عطفی به اوج آیینم ببوسم خاک پاک جمکران را تجلی خانهی پیغمبران را خبر آمد خبری در راه است سر خوش آن دل که ار آن آگاه است شاید این جمعه بیاید...شاید پرده از چهره گشاید...شاید |
سلام محمد آقای عزیز انشاالله همیشه پاینده باشی وهمیشه دعای مولایمان امام زمان(عج) بدرقه راهت باشد.
|
سلام علی جون مرسی همچنین برای خودتون و خانواده محترمتون
|
http://mahdi.etudfrance.com/wp-content/imam%20emam.JPG بقیّه اللّه: باقیمانده خدا در زمین. خلیفه اللّه: جانشین خدا در میان خلایق. وجه اللّه: مظهر جمال وجلال خدا، سمت و سوى الهى که اولیاى حق رو به او دارند. باب اللّه: دروازه همه معارف الهى، درى که خدا جویان براى ورود به ساحت قدس الهى، قصدش مى کنند. داعى اللّه: دعوت کننده الهى، فرا خواننده مردم به سوى خدا، منادى راستین هدایت الى اللّه. سبیل اللّه: راه خدا، که هرکس سلوکش را جز در راستاى آن قرار دهد سر انجامى جز هلاکت نخواهد داشت. ولى اللّه: سر سپرده به ولایت خدا و حامل ولایت الهى، دوست خدا. حجة اللّه: حجّت خدا، برهان پروردگار، آن کس که براى هدایتِ در دنیا، و حسابِ در آخرت به او احتجاج مى کنند. نور اللّه: نور خاموشى ناپذیر خدا، ظاهر کننده همه معارف و حقایق توحیدى، مایه هدایت ره جویان. عین اللّه: دیده بیدار خدا در میان خلق، دیدبان هستى، چشم خدا در مراقبت کردار بندگان. سلالة النّبوّه: فرزند نبوّت، باقیمانده نسل پیامبران. خاتم الاوصیاء:پایان بخش سلسله امامت، آخرین جانشین پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم). علم الهدى: پرچم هدایت، رایت همیشه افراشته در راه اللّه، نشان مسیر حقیقت. سفینة النّجاه: کشتى نجات، وسیله رهایى از غرقاب ضلالت، سفینه رستگارى. عین الحیوة: چشمه زندگى، منبع حیات حقیقى. القائم المنتظر: قیام کننده مورد انتظار، انقلابى بى نظیرى که همه صالحان چشم انتظار قیام جهانى اویند. |
بسم رب المهدی السلام عليک يا ربيع الأنام و نضره الأيام سلام بر تو اي بهار خلايق و خرمي روزگار! مولایم ما را ببخش که یک عمر چه کودکانه نشستیم و انتظار کشیدیم تا صدای شلیک یک توپ ، نوید آمدن بهار را سردهد. ای صد افسوس که تو بهار بودی ومن بی تو هر فروردینم دی بود و نمی دانستم. صادق (ع) آل محمد(ص) فرموند: که نوروز و اول بهار روزی است که ما توقع فرج حضرت مهدی (عج) را داریم. http://narjes313.persiangig.com/image/Jpg/88-1-7.jpg کودک که بودم پدرم جمعه ها صبح درب خانه را آب و جارو می کرد تا اگر مولا از آن حوالی عبور کند ... و نو روز هر باره این حس را در من زنده می کند مردمی را می بینم که سراسر شوق و شورند ، خانه تکانی می کنند و لباس های نو برتن... اما برای چه ؟ برای که ؟ اینان منتظرند تا بهار شود ؟ سالهاست می اندیشم که هنگام بهار مگر چه می شود که اینگونه به هم می ریزیم ، مهربان می شویم، به سراغ هم می رویم و از همه مهمتر منتظر می شویم... انتظار ... سالهاست به لحظات سال تحویل و یک دقیقه ای که قبل از حلول سال نو همه ساکتند و نفس ها را در سینه حبس می کنند می اندیشم! و هر ساله هیچ اتفاقی نمی افتند!!! کجایی ای ربيع الأنام و نضره الأيام نمی دانم ، شاید از گذشته به ایرانیان اینگونه آموختند تا رزمایش ظهور برگزار کنند ... وصد افسوس که ره گم کردیم و انتظار خورشید را کشیدیم و حال آنکه تو خود خورشید بودی و ما ندانستیم. ای کاش دقایقی تمام نفس ها برای تو حبس می شد و همه با هم زمزمه می کردند دعای عهد و ندبه و فرج را ... و ای کاش هفت سین مان را در جمکران می گستردیم و در آن به جای سفره ، "سجاده ای" می انداختیم به گستردگی زمین... و"ستاره ای" از آسمان به زیر می کشیدیم به یاد تو... و "ساعتی" برای شمار ثانیه هایی که بی تو گذشت و "سدر" را به یاد سدره المنتهی مصطفی (ص) بر سجاده می ریختیم! و "سیصد و سیزده سرباز و سلاحی" به نشان پایبندی بر سوگندی که با تو بسته ایم تا خونی که در رگهایمان است نذر تو باشد که چه نیکو در عهد آموختیم بسراییم " شاهِراً سَيْفي ، مُجَرِّداً قَناتي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَ الْبادي " و با شميشر آخته ، و نيزه برهنه ، پاسخ گويان به نداى آن خواننده بزرگ در شهر و باديه ایم. و سین ششم سجاده مان را از خدا می خواهیم تا "سرمه" کشد چشمانمان را به وصال دیدارش... و شنوا سازد شنوایی مان را به نوای انا المهدی... اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ و سین هفتم را نیز من بر این سجاده می نشانم " سلام علی آل یاسین". به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجه ابن الحسن العسکری (عج) که صد البته نزدیک است. |
من گلی دارم که عالم را گلستان می کند گل من را بهاری بی خزان است گل من مهدی صاحب زمان است اللهم عجّل لولیک الفرج … آمد بهار و گل رخ من در سفر هنوز خندید و ابر چشم من از گریه تر هنوز آمد درخت گل به بر امّا چه فایده؟ کان سرو گلعزار نیامد به بر هنوز اللهم عجّل لولیک الفرج |
http://www.sibtayn.com/fa/images/stories/imam_zaman.jpg http://www.mihanblog.com/public/publ.../smiles/53.gifاللهم عجل لولیک الفرجhttp://www.mihanblog.com/public/publ.../smiles/53.gif عاشقان عیدتا ن مبارك التماس دعا |
با همه بار گناهم آقاجون دوست دارم |
هنوزم انتظارم پایان ندارد |
او می آید... |
الهم عجل لولیک الفرج
|
|
خدایا! |
|
یاران منتظر
یاران منتظر اللهم عجل لولیک الفرج |
مولا جان يگانه محبوبم |
عشق من ...
|
بهار در راه است . . .
|
ایشالله قسمتتون بشه برید مکه و مدینه..................من این شعرو از یه حاج خانوم کوچیک 8 ساله زمان طواف شنیدم که کلی باهاش گریه می کرد و همه مارو گریه انداخته بود:::::::::::::
یه روز صبح جمعه.....بعد از دعای ندبه من و مامان و بابا......رفته بودیم به صحرا رفته بودیم بیابون......تا وابشه دلامون کناره سبزه و رود...... گلهای خوشبویی بود یه وقت دیدم جلوتر....با چشمای خیس و تر بابام مثل یه بلبل .....زل زده بود به یک گل منو گرفت بوسید.....میون گریه خندید اون گل داد نشونم...گفت ای عزیز جونم بین تموم گلها........نرگس این گل بابا اسم یه بانوییه.......مادر اقامونه حیف که تنها مونده....غایب رخ پوشونده تا نرگس دیدم اونجا.....دیگه دل از کف دادم.....اقا اومد بیادم اقا عزیز همه است................او مهدی فاطمه است.......او مهدی فاطمه است.......... منو مامانو بابا...دستامونو گرفتیم.....روسوی قبله گفتیم جان علی وزهرا..........ای گل نرگس بیا ......ای گل نرگس بیا........ اقای مهربونم....درد و بلات بجونم تا وقتی زنده هستم......منتظرت نشستم....................................... گفتم بخدا مرا مرادی بفرست.........................طوفان زده ام راه نجاتی بفرست......................فرمود که بازمزمه یا مهدی ..........بهر گل نرگس صلواتی بفرست.............. |
امن یجیب واقعی!!
امن یجیب واقعی!! |
من از قبیله شبم ولی تو روشنی تبار
ببین چه ساده روز را نشسته ام به انتظار چه فصل سرد و ساکتی پناه برتو ای بزرگ چرا نمی رسم به تو چرا نمی شود بهار؟ غمت به روی شانه ام دوباره گریه می کند بیا وتسلیت بگو به شانه های سوگوار ازاین سکوت خسته ام بیا صدا بزن مرا و مرهمی به روی زخم های کهنه ام گذار به آسمان نمی رسم به حجم سبز خانه ات دلم به انتظار تو، تو برستاره ها سوار!!!!!!!! |
اعوذ بالله من الشیطان رجیم بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلا برحمتک یا ارحم الراحمین ****** اعوذ بالله من الشیطان رجیم بسم الله الرحمن الرحیم اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِى الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانى فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِب الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ آمین یا رب العالمین |
http://fasle-entezar.plogger.ir/uplo...4225072454.jpg چه روزها که یک به یک غروب شد، نیامدی * چه بغضها که در گلو رسوب شد، نیامدی خلیل آتشین سخن، تبر بدوش بت شکن * خدای ما دوباره سنگ و چوب شد، نیامدی برای ما که دلشکسته و خسته ایم نه * ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام * دوباره صبح، ظهر، نه غروب شد، نیامدی الهم کن لولیک الفرج http://www.kheymeh-entezar.ir/wp-con.../YA_MAHDI1.jpg |
|
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر
|
شعر اقای برقعی این جمعه هم گذشت ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت مانند مرده ای متحرک شدم بیا بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت دنیا که هیچ,جرعه ی آبی که خورده ام از راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم از خیر شعر گفتن,حتی قلم گذشت تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم یک گوشه بغض کرده,که این جمعه هم گذشت... مولا شمار درد دلم بی نهایت است تعداد درد من به خدا از رقم گذشت حالا برای لحظه ای آرام می شوم ساعات خوب زندگی ام در حرم گذشت بیا یوسف زهرا شب هجران سحر کن |
اکنون ساعت 02:04 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)