پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره واژه ای (http://p30city.net/showthread.php?t=3981)

kalantar48 05-14-2008 10:21 AM

خواجه

ای خواجه ترا غم جمال و جاهست
و اندیشه‌ی باغ و راغ و خرمنگاهست
ما سوختگان عالم توحیدیم
ما را سر لا اله الا الله است


haj_amir 05-15-2008 03:23 AM

جمال

ز عشق ناتمام ما جمال يار مستغني است
به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روي زيبا را

NeGin 05-15-2008 04:37 AM

آب

با عقل آب عشق به يک جو نمي‌رود
بيچاره من که ساخته از آب و آتشم

haj_amir 05-15-2008 08:36 AM

عشق

عشق کهن به کوي تو مي‌آردم هنوز
واندر صف سگان تو مي‌داردم هنوز

NeGin 05-16-2008 12:53 AM

کوی

در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی‌پسـندی تـغییر کـن قـضا را

haj_amir 05-16-2008 02:08 AM

نام

از ننگ چه گويي که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسي که مرا ننگ ز نام است

kalantar48 05-16-2008 09:59 AM

ما

ما نام خود ز صفحهء دلها سترده‌ایم
در دفتر جهان ، ورق باد برده‌ایم
از صبح پرده سوز ، خدایا نگاه دار
این رازها که ما به دل شب سپرده‌ایم


NeGin 05-16-2008 02:58 PM

شب

بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم
شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق ديوانه كه بودم

SonBol 05-16-2008 09:05 PM

چشم

دوباره دیده امت زل بزن به چشمانی
که از حرارت من دیده ام تو را گرم است

NeGin 05-17-2008 01:23 AM

دیده

زدست دیده و دل هردو فریاد
که هرچه دیده بیند دل کند یاد

kalantar48 05-17-2008 10:45 AM

فریاد

فریاد ز دست فلک بی سر و بن
کاندر بر من نه نو بهشت و نه کهن
با این همه نیز شکر میباید کرد
گر زین بترم کند که گوید که مکن؟


NeGin 05-17-2008 03:51 PM

دست

ندارم چشم من، تاب نگاه صحنه سازيها
من يكرنگ بيزارم، از اين نيرنگ بازيها
زرنگي، نارفيقا! نيست اين، چون باز شد دستت
رفيقان را زپا افكندن و گردن فرازيها

haj_amir 05-18-2008 02:26 AM

مستي به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپرده‌اند به مستي زمام ما

kalantar48 05-18-2008 05:27 AM

مستی

مستیم و مستی ما از جام عشق باشد
وین نام اگر برآریم از نام عشق باشد

haj_amir 05-19-2008 03:13 AM

از جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح!
نصيحت گوش کردن را دل هشيار مي‌بايد

kalantar48 05-19-2008 10:25 AM

ناصح

ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق
برو ای خواجهء عاقل هنری بهتر از اين؟ ...


haj_amir 05-19-2008 08:11 PM

ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح!
نصيحت گوش کردن را دل هشيار مي‌بايد

امیر عباس انصاری 05-20-2008 02:37 AM

روش فعالیت در این تاپیک:
از شعر و پست نفر قبلی یک واژه را انتخاب کرده و بیت یا شعر کوتاهی با آن درج کنید. در ادامه نفر بعدی از درون متن پست شما (همانند شما) انتخابی آزاد کرده و الی ته خط.
البته فقط کافیه که کلمه انتخابی کاربر در شعر موجود باشه و لازم نیست حتما اول یا ردیف و یا قافیه باشد.

هشیار

هشیار شو که مرغ چمن مست گشت هان
بیدار شو که خواب عدم در پی است هی


kalantar48 05-20-2008 06:39 AM

مست

من مست و تو دیوانه ، ما را که برد خانه؟
صد بار تو را گفتم ، کم خور دو سه پیمانه


امیر عباس انصاری 05-22-2008 08:46 PM

صدبار

صدبار شدم عاشق و مردم صدبار
تابوت خودم به قعر گور بردم صدبار
من غره از اینکه صدنفر گول زدم
غافل از اینکه خود گول خوردم صدبار

(از کارو)

haj_amir 05-23-2008 02:56 AM


عاشق
من ار چه عاشقم و رند و مست و نامه سياه
هزار شکر که ياران شهر بي‌گنهند

kalantar48 05-23-2008 10:25 AM

گنه

گنهکار اندیشه ناک از خدای
به از پارسای عبادت نمای


NeGin 05-24-2008 05:30 PM

خدا

دل می​رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

kalantar48 05-25-2008 09:22 AM

دل

آدمی بسرشته از یک مشت گِل
برگذشت از چرخ و از کوکب به دل


haj_amir 05-25-2008 04:37 PM

بسرشتند گل

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

NeGin 05-25-2008 06:33 PM

دوش

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

دانه کولانه 05-25-2008 07:53 PM

دوش دوش دوش كه آن مه لقا
خوش ادا با صفا با وفا


از برم آمد و بنشست
برده دين و دلم از دست


باز باز باز مرا سوي خود
مي كشد مي برد مي خرد

haj_amir 05-25-2008 08:14 PM

وفا
وفا کنیم ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریق ما کافریست رنجیدن

امیر عباس انصاری 05-25-2008 11:41 PM

رنجیدن

ز زندگی آموختم هزار راه نرسیدن و رنجیدن
چه شام تاری ست زندگی را به عشق فهمیدن

امیر عباس انصاری


haj_amir 05-26-2008 03:28 AM

عشق
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما

kalantar48 05-26-2008 10:22 AM

عالم

جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی
که سلطانی عالم را طفیل عشق می بینم


NeGin 05-26-2008 03:46 PM

ساقي

جز با دل ساقی و به جز ساقی بی دل
نه عهد ببستیم و نه عهدی بشکستیم

چون جام تن ما به پشیزی نخریدند
از جام و هم از دانه و از دام برستیم

دانه کولانه 05-26-2008 05:25 PM

حافظ
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
صفای خلوت خاطر از آن شمع چگل جویم
فروغ چشم و نور دل از آن ماه ختن دارم

haj_amir 05-26-2008 09:59 PM

کوی

امشب به کویت آمدم دانم که در وا می کنی
رحمی به این خونین دل رسوای رسوا می کنی

NeGin 05-27-2008 11:45 AM

دل

لب دريا رسيدم تشنه، بي تاب،
ز من بي تاب تر، جان و دل آب،
مرا گفت : از تلاطم ها مياساي
كه بد دردي است جان دادن به مرداب

SonBol 05-27-2008 07:05 PM

دل

در سینه ی هر سنگ دلی در تپش است
از این همه دل چه سود اگر عشق نبود؟
بی عشق دلم جز گرهی کور نبود؟
دل چشم نمی گشود اگر عشق نبود
از دست تو در این همه سرگردانی
تکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود؟

haj_amir 05-27-2008 09:59 PM

سنگ

سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
دلبر که در کف او موم است سنگ خارا

kalantar48 05-30-2008 12:39 AM

غیرت

ساقی به جام عدل بده باده تا گدا
غيرت نياورد که جهان پربلا کند ...


haj_amir 05-30-2008 04:21 AM


جهان
حافظا ترک جهان گفتن طريق خوشدليست
تا نپنداري که احوال جهان داران خوش است

امیر عباس انصاری 05-30-2008 04:51 AM

مشاعره واژه ای
 
احوال

بی دلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد


این همه شعبده خویش که می‌کرد این جا
سامری پیش عصا و ید بیضا می‌کرد


گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد


اکنون ساعت 05:43 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)