رزیتا |
09-17-2009 08:35 PM |
سنگ ، شن ، آب
در آخرين روز مدرسه، معلم به زحمت جعبه سنگيني را داخل كلاس درس آورد. وقتي كه كلاس رسميت پيدا كرد، معلم يك ليوان بزرگ شيشه اي از جعبه بيرون آورد و روي ميز گذاشت. سپس چند قلوه سنگ از درون جعبه برداشت و آن ها را داخل ليوان انداخت. آن گاه از دانش آموزان كه با تعجب به او نگاه مي كردند، پرسيد:"آيا ليوان پر شده است؟" همه گفتند:" بله، پر شده." معلم مقداري سنگ ريزه را از جعبه برداشت و آن ها را روي قلوه سنگ هاي داخل ليوان ريخت. بعد ليوان را كمي تكان داد تا ريگ ها به درون فضاهاي خالي بين قلوه سنگ ها بلغزند. سپس از دانش آموزان پرسيد:"آيا ليوان پر شده است؟" همگي پاسخ دادند:"بله، پر شده"! معلم دوباره دست به جعبه برد و چند مشت شن برداشت و داخل ليوان ريخت. ذرات شن به راحتي فضاهاي كوچك بين قلوه سنگ ها و ريگ ها را پر كردند. معلم يك بار ديگر از دانش آموزان پرسيد:"آيا ليوان پر شده است؟" دانش آموزان همصدا جواب دادند:"بله، پر شده"! معلم از داخل جعبه يك بطري آب برداشت و آن را درون ليوان خالي كرد. آب تمام فضاهاي كوچك بين ذرات شن را هم پر كرد. اين بار قبل از اين كه معلم سوالي كند، دانش آموزان با خنده فرياد زدند:"بله، پر شده"! بعد از آن كه خنده ها تمام شد، معلم گفت:"اين ليوان مانند شيشه عمر شماست و آن قلوه سنگ ها هم مسائل مهم زندگي شما مثل سلامتي، خانواده، پدر و مادر و دوستانتان هستند؛ چيزهايي كه اگر هر چيز ديگري را از دست داديد و فقط اين ها برايتان باقي ماندند، هنوز هم زندگي شما پر است." معلم نگاهي به دانش آموزان انداخت و ادامه داد:"ريگ ها هم چيزهاي ديگري مي باشند كه در زندگي مهم هستند، مثل شغل، ثروت و خانه. ذر ه هاي شن هم چيزهاي كوچك و بي اهميت زندگي هستند. اگر شما ابتدا ذرات شن را داخل ليوان بريزيد، ديگر جايي براي سنگ ها و ريگ ها باقي نمي ماند. اين وضعيت در مورد زندگي شما هم صدق مي كند. در زندگي حواستان را به مسائلي بدهيد كه واقعاً اهميت دارند، به پدر و مادرتان كمك كنيد با دوستانتان بازي كنيد و به بزرگترها سر بزنيد. براي نظافت خانه يا تعمير خرابي هاي كوچك هميشه وقت هست. ابتدا به قلوه سنگ هاي زندگيتان برسيد، بقيه چيزها حكم ذره هاي شن را دارند.
|