 |
|
behnam5555 |
12-05-2009 04:48 PM |
موسيقی در تركمن صحرا
موسيقی در تركمن صحرا
موسيقی در تركمن صحرا از ديرباز به عنوان يك ركن معنوی در زندگی مردم منطقه حضور داشته، و عمدتاً بوسيلهی بخشیها كه سند زندهی تاريخ و قوميت مردم اين خطه هستند، حفظ و اشاعه يافته است.
مردم تركمن با موسيقی زندگی میكنند نه اين كه بر حسب تفنن بدان روی آورند. عموماً موسيقی تركمن به واسطهی ويژگیهای خود عاری از لهو و لعب بوده و نوعی آرامش به شنوندگان القا میكند و شنوندگان درحالی كه گرداگرد بخشیها نشستهاند در سكوت كامل به نغمههای موسيقی گوش فرا میدهند.
موسيقی تركمنی كه در رديف موسيقیهای مقامی شناخته میشود در مقايسه با موسيقی غير مقامی از محتوای عميقتر و گستردگی يشتری برخوردار است . موسيقی بزرگ تركمن راموقام ( مقام ) میگويند.
مقامات به دو گروه خلق موقامی ( مقامات مردمی ) و حان موقامی ( مقامات درباری ) تقسيم میشوند.
« خلق موقامی » يعنی هنر عامّه، تجلی ذوق، فكر و احساس انسان عامی به صورت آثار هنری بدون هيچ تكلف و در نهايت ساده انديشی . هنری كه بر واقع گرایی و بیپيرايگی و انديشهی جمعی استوار است.
« خان موقامی » يعنی هنر خاصّه، هنر تفاخر و مدح و ستايش خانها و بيگها، هنر قراردادی و واقع گريز كه بر انديشه و خصلت فردی و سليقهی شخصی متكی است.
لازم به ذكر است كه خود خلق موقای ( مقامات مردمی ) نيز به بخشهای مختلف و متفاوتی تقسيم میشوند كه عبارتند از :
1- مقامات حماسی خلق موقامی
2- مقامات تاريخی
3- مقامات عاشقانه موقام لر
4- مقامات عارفانه
5- مقامات طبيعت گرایی
خان موقامی : مدح و ستايش خانها وبيگها
يوسپنسكی Uspenskiyيكی از بزرگترين محققين موسيقی كه تمامی موسيقیهای اقوام ترك زبان آسيای مركزی را به نت درآورده و تحقيقات گستردهای در انواع موسيقی اين مناطق نيز به عمل آورده پس از مطالعات فراوان در فولكلور تركمنی « آيدم » (مقامات ) را به انواع زير تقسيم كرده است :
1- آثار دينی و اخلاقی
2- آثار پر مضمون و حزن انگيز هجران و شكوه و شكايت از زندگانی
3- آثار جنگی و شكارچیگری
4 - آثار عاشقانه
5 - آثار درمانی
6 - آثار تاريخی
در موسيقی تركمن مقامات و قطعات فراوانی وجود دارد كه تعداد آنها حدوداً به پانصد مقام میرسد كه هركدام از حادثه و حكايتی سخن میگويند. اسامی برخی از اين مقامات تركمنی عبارتند از :
1-گوك دفه موقامی
2- بال صاياد موقامی
3- بيكه حالان موقامی
4- كچ پلك موقامی
5- آت چاپان موقامی
6- آزاد لئق موقامی
كه پرداختن به اين مقامات از حوصلهی اين سخن خارج میباشد.
موسيقی تركمن در چهار دستگاه « مخمس ، قرق لار و تشنيد و نوایی » اجرا میگردد.
موسيقی تركمنی را از نظر نقش پيام رسانی و تأثيرگذاری میتوان به گونههای زير طبقهبندی نمود :
الف- موسيقی عاطفی : اجرای اينگونه موسيقی به صورت آوازی است. مادر با آوایی حزين
احساسات و آرزوها و تمايلات عاطفی خود را به فرزندش ابراز میدارد. اينگونه موسيقی را لالایی و در اصطلاح تركمنی « هودی » Hudi مینامند.
ب- موسيقی تغزلی : در اين گونه موسيقی خواننده سوز و گداز عاشقانه و شرح هجران و فراق معشوق را بيان میدارد. موسيقی تغزلی را میتوان به دو شكل « لأله » خوانی و چوپانی خوانی تقسيم كرد. لأله را دختران جوان در جمع همسالان میخوانند. در اين جمع معمولاً يكی از دختران سازی به نام « قاوز » Gavuz كه همان زنبورك است مینوازد و يكی از دختران كه از صدایی خوش بهرهمند است میخواند و شوری بر میانگيزد.
ساير انواع را میتوان به موسيقی حماسی- رزمی ،موسيقی بزمی و موسيقی آيينی اشاره كرد.
در يك نگاه كلی میتوان گفت موسيقي تركمن از طبيعت و جغرافيای منطقه الهام گرفته است.
صدای حركت ايل ( صدای سم اسبان، هی هی مردان، همهمهی گلهی گوسفندان ) ،
صدای آب و باد و باران، صدای نفس صيادان و نمد مالان، صدای چرخ نخ ريسی و شانهی قالی بافی، صدای خنده و گريهی كودكان، همهی اين صداها در برخورد با احساسات و ذهنيات يك نوازندهی تركمن، به صورت اصوات موسيقی درمیآيند.
به ديگر سخن، نوازندهی هنرمند تركمن همچون هر نوازندهی بومی ديگر آهنگها و نغمههايش را با الهام از محيط زيست طبيعی و اجتماعی و فرهنگی خود میآفريند.
________________________________________
فولكلور Folklore : مجموعهی آداب و رسوم و افسانهها و ترانههای محلی و تصنيفهای عوامانه راگويند.
dootar.blogfa.com
|
behnam5555 |
12-05-2009 04:56 PM |
موسيقی تركمن
موسيقيدانان خراسان قديم برای اجرای موسيقی تا دربار اكبرشاه، پادشاه مغول تبار هندوستان دعوت میشدند.
رسالههای تئوريك موسيقی به زبان فارسی بر وجود ارتباط با هندوستان در اين زمينه گواهی میدهند.
مدتها بعد دورهی تغيير شكل و تاثير متقابل موسيقیهای منطقه بر يكديگر فرا رسيد. اما پس از دگرگونیهای سياسی در منطقه و تبديل جمهوریهای آسيای مركزی به جمهوریهای شوروی سوسياليستی سنن موسيقی هريك از آنها به طور مستقل تكامل يافت به طوری كه قزاقها، تركمنها و قيرقيزها توانستند موسيقی سنتی خود را حفظ كنند و تكامل بخشند.
برخی ادوات موسيقی مانند عود با دو يا سه تار، سيم و پوشش چوبی مورد استفادهی همهی خلقهای چادرنشين بوده است. همين امر در مورد كمانچه كه تارهای آن از موی دم اسب ساخته میشود نيز صدق میكند.
باربد يا باربت مدتها پيش از اين كه در هندوستان، ايران و چين رواج يابد، يعنی در حدود 200 سال پيش از ميلاد در آسيای مركزی وجود داشته است.
در منطقهی باختر افغانستان سازهای زيادی حفظ شده كه يادآور ادوات موسيقی يونانی است.
در يك اثر يونانی كه در تركمنستان يافت شده و مربوط به 200 سال پيش از ميلاد است، صحنهای از افسانههای يونانی با طبل و نوعی فلوت تصوير شده است.
چنگ يونانی همچنين در قرن ششم ميلادی در نقاشیهای روی ديوار شهر باستانی افراسياب مربوط به دورهی سغديان نيز قابل تشخيص است.
در مجسمههای بودايی در باختر افغانستان مربوط به حدود سال 200 ميلادی نيز ابزار موسيقی خاص شرق، مانند طبل خمرهای دو طرفه، چنگ زاويه دار و چنگ دسته كوتاه تصوير شده اند.
در آثار بدست آمده از شهر افراسياب، سازهای ديگری متعلق به سدهی يك تا چهار به همراه دوتار و تنبور رايج در خوارزم ديده میشوند.
در تركستان شرقی نگارهای نوازندگان موسيقی مانند فلوت بلند، فلوت كليددار، بربط و نوعی طبل با ميمونی در حال نواختن متعلق به سدهی دوم يا سوم بعد از ميلاد يافت شدهاند.
چنين تصويرهایی متعلق به قرن هفتم ميلادی در باخترستان و توخارستان نيز كشف شدهاند. آرشه چنگ باستانی، چنگ زاویهدار و باربد كه توسط زنان نواخته میشدند، در قرن هفتم و هشتم ميلادی در پندشكند (تاجيكستان) پديدار میشوند. اين سازها در دوران تسلط تيموريان در هرات و سمرقند رونق بيشتری يافتند.
|
behnam5555 |
12-05-2009 05:00 PM |
موسيقی تركمن :
محسن داورزنی
موسيقی تركمن :
موسيقی تركمنی همانند موسيقی ساير ملل كه ريشه در عقايد مردم دارد. از ذهن مردم و آمال و آرزوهای آنها الهام میگيرد. بخشیها، زبان گويای مردم تركمن بوده و در ايامی كه نگارش كتبی وجود نداشت رسالت عظيم ادامه دادن روايات، داستانها ، نقلها و اساساً حركت تاريخی " فرهنگی را مردانه بدوش كشيدند. نخستين گروه از اين مردان را میتوان " بابا قورد " قهرمان دوره اوغوزی و پيشگوی قوم دانست، وی با " قوپوز " / دو تار / خود داستانهای عاميانه اوغوزها را برای نسلهای بعد از خود به يادگار گذاشته تحت عنوان " اوزان " مطرح است .
بخشیهای تركمن در طول تاريخ سراسر رنج و زحمت، شاديها، دردها، آمال و آرزوهای مردم را با " دوتار " خود كه اصطلاحاً به آن " تامدره " نيز میگويند باز گو كردهاند .
دربارهی پيدايش " دوتار " اطلاع دقيقی در دست نيست ، طبق روايات گويا نخستين بار شخصی به نام " بابا قنبر " كه از مريدان حضرت علی (ع) بوده از تارهای نازك دم اسب آلت طربی شبيه دو تار تركمنی بوجود آورده كه بتواند با آوای خوش خود اسب را به وجد آورد .
در ادوار گذشته از ابريشم تابيده به جای سيم دوتار استفاده میكردند و از آلات موسيقی تركمن میتوان از كمانچه ( قجق )، نی ( توتيك ) كه خود نی به دو قسمت " داش توتيك " ( نی سنگی ) و ديگری " قرقی توتيك " ( نی معمولی ) میباشد. علاوه بر آن قووز ( زنبورك ) نيز از وسايل موسيقی تركمنها میباشد.
بخشیهای تركمن اشعار خود را از شعر شاعران تركمن چون مختومقلی فراغی، كمينه، ملانفس، كوراوغلی، میگيرند، موسيقی بزرگ تركمن را " مقام " میگويند. كه در حدود 500 مقام تركمنی وجود دارد كه هر كدام سبك و ميزانهای خاصی دارد.
مقامهای تركمنی هر كدام از حادثهای سخن میگويند، مثلاً " گوك دفه مقام " اشاره به منفجر كردن قلعهی تركمنها توسط روسها يا " بال صاياد " اشاره به زندگی عاشقانه " صاياد " همراه " میباشد. برخی از مقامهای تركمنی عبارتند از : 1- قونقر باش 2- گوك دفه 3- اوچرا ديم 4- بال صايد 5- آت چاپار
محسن داورزنی
WWW.GoodarziDotar.com
|
behnam5555 |
12-05-2009 05:11 PM |
سازهای شمال خراسان
1- دوتار
دوتار جزء سازهای اندرونی محسوب شده، توسط بخشیها نواخته می شود، ظاهرا دوتار تركمنی قدمت بيشتری نسبت به دوتار خراسانی دارد، دوتار در شمال خراسان دارای دو كوك است: يكی با نسبت چهارم و ديگری با نسبت پنجم.
با كوك تركی میتوان آهنگهای گرايلی، تجنيس، شاختا، نالش، دوست محمد، غریب و... و با كوك كردی آهنگهای اللهمزار، لو، درنا، جعفرقلی و...را اجرا كرد، معمولاً در مجالس شادی اول شب برای ايجاد هيجان و رقص از سورنا و دهل و قشمه استفاده میشود و در پايان شب بخشی ها در اندرون دوتار مینواختند، دوتارهای قديمی در شمال خراسان از ساز های امروزی كوچكتر بودهاند، كاسه و صفحهی دوتار از چوب توت و دسته آن معمولاً از چوب زردآلو ساخته میشود، در قديم به جای سيم از ابريشم استفاده ميشده است، دوتار در شمال خراسان از نظر اندازه دارای استاندارد معينی نيست، دوتارهای فعلی دارای 11 و گاه 12 پرده است، پردههای آن در فواصل نيم پردهی نه چندان دقيق بسته ميشود و فواصل كوچكتر ازنيم پرده، در پرده بندی آن وجود ندارد.
2- سورنا ( پيق )
سورنا نيز از خانوادهی سازهای برونی در شمال خراسان است كه توسط عاشقها نواخته میشود. ظاهرا ًدر قديم سازی بزرگتر و شبيه به سورنا وجود داشته كه به آن كرنا میگفتهاند اين ساز امروز ديده نمیشود بعضی از قديمیها به همين سورنا، كرنا میگويند، از سورنا در مراسم عروسی و بيشتر برای اجرای آهنگهای رقص و نيز مراسم كشتی، با اجرای شاخههای «كوراوغلی » و همچنين در سوگواری با اجرای آهنگهای سردارها، لو، و « هرای» استفاده ميشود، ساز كوبهای همراه سورنا دهل است.
3- قشمه
قشمه كه مشابه دوزلی (2 نی ) متداول در كردستان و كرمانشاهان است از ديگر سازهای برونی است كه توسط عاشقها نواخته میشود. در شمال سه نوع قشمه ديده ميشود: قشمه های 5 سوراخه، 6 سوراخه و 7 سوراخه ( كه همگی بدون سوراخ پشت است ) قشمه بيشتر در عروسیها به همراهی دايره و يا دهلی كه با دست نواخته ميشود، به اجرای آهنگهای رقص میپردازد. قشمه معمولا از استخوان بال قرهقوش يا درنا و گاهی از نی و حتی از فلز ساخته میشود كه صدای حاصله از قشمه استخوانی بهتر و پخته است. قشمه سازی است مضاعف و اندازه آن بستگی به كوچك و بزرگی استخوان پرنده دارد. بر روی هركدام از لولههای صوتی آن يك سر پيكه ( قميش ) سوار میشود، دو لولهی صوتی قشمه معمولاً به طور هم صدا كوك ميشود. اما ممكن است به ندرت شاهد كوكهای مأنوس ديگری مانند كوك سوم و حتی گاه دوم باشيم. اين كوكها كه اغلب توسط نوازندگان زبردست قشمه استفاده ميشود، در نظر اول ممكن است به حساب ناتوانی نوازنده در كوك كردن دقيق ساز گذاشته شود در حاليكه استفاده از اين كوكهای نامأنوس كاملاً آگاهانه و برای ايجاد تحرك و كسب ديناميسم بيشتر صورت میگيرد همچنين نوازندگان قشمه باز به منظور ايجاد تحرك و ديناميسم گاه دو صدای مختلف و اغلب مجاور يكديگر را توسط لوله های صوتی مضاعف ساز ايجاد میكنند.
4- كمانچه
كمانچه نيز از جمله سازهايی است كه توسط عاشقها نواخته ميشود. كمانچه هم به عنوان سازی بيروني و هم اندرونی مورد استفاده قرار می گيرد، از كمانچه گاه در مراسم سوگواری نيز استفاده میشود، كمانچه بيشتر در شمال خراسان ديده میشود، رد پای كمانچه تا نيشابور هم ديده شده، اما هرچه در استان خراسان پايينتر ميرويم يا كمتر ديده می شود و يا اصلاً ديده نمیشود.
كمانچههای خراسان دارای سه سيم است و گاه از كمانچههای دارای چهار سيم نيز امروز استفاده میشود. ساز ضربی همراهی كننده كمانچه دايره يا دهلی است كه با دست نواخته ميشود.
5- دهل
دهل ساز همراهی كنندهی سورنا است، زمانی كه با چوب و تركه نواخته میشود و ساز همراهی كننده قشمه و كمانچه است، زمانی كه با دست نواخته ميشود. دهل شمال خراسان دو طرفه است و در اندازه های مختلف ديده میشود. نواختن آن نيز توسط عاشقها صورت می گيرد.
6- نی
نی ساز هميشگی چوپانان شمال خراسان است نی به غير از زمان چرای گوسفند، در جشنها، مجالس شاد و در سوگ نيز استفاده میشود. توسط نی در شمال خراسان مقامهای مختلفی از جمله: گوسفند چرانی، فریادكوهستان و... اجرا ميشود.
7- دپ ( دف، دايره )
دايره، ساز همراهی كنندهی قشمه و كمانچه است و معمولاً توسط عاشقها و در قديم لوطیها اجرا شده و میشود. دايره تنها وسيلهی دست لوطیها بود. امروز كه نسل لوطیها در شمال خراسان منقرض شده است، اين ساز كماكان در دست عاشقها زنده مانده است، در بجنورد به دپ يا دايره، ديزه گفته میشود.
WWW.GoodarziDotar.com
|
behnam5555 |
12-05-2009 05:27 PM |
موسيقی شمال خراسان
http://www.goodarzidotar.com/images/pic1.jpg
حاج قربان (روایت گر جاودان فرهنگ خراسان )
شمال خراسان كه در بر گيرندهی شهرهای بجنورد، اسفراين، شيروان، درگز و قوچان است از جمله مناطقی است كه موسيقی در آن از انواع و اقسام مختلف، حضوری قابل تأمل دارد.
بخش عمدهای از ساكنين شمال خراسان را مهاجرين كرد و ترك تشكيل میدهند، قسمتی از موسيقی شمال خراسان موسيقی كوهپايه است.
كوهپايههای هزار مسجد، الله اكبر، دامنههای اتك و منطقهی لائين موسيقی كوهپايه توأم با فریاد است و در مقايسه باموسيقی جلگه قوی تر، رساتر و گاه تندتر است. در كنار موسيقی كوهپايه، موسيقی جلگه و دشت وجود دارد:
جلگهی قوچان، موسيقی جلگه معمولاً ملايمتر و درونیتر است، اگر به پايين و مركز نزديك شويم، به جلگهی نيشابور و سبزوار میرسيم كه تقریباً حاشيه كويرند و موسيقیشان نيز ملايمتر شده، از نرمش بيشتری برخوردار است، در منطقهی لائين، بين كلات و درهگز و نيز دامنههای هزارمسجد، عرفان قوی بوده است، جعفرقلی، هروخان تيرگانی و هیمحمددرهگزی از عرفا و شعرای بزرگ اين منطقه بودهاند،
ابن غریب از شعرای قبل از قاجار است كه دارای اشعاری عرفان ی است، شعرا و عرفای اين منطقه گاه زبانهای فارسی، كردی، تركی و عربی را برای انتقال مقاصد و احساسات خويش به كار می گرفتند.
جعفرقلی شايد آخرین عارف و شاعر كرد شمال خراسان است كه هنوز اشعاری هم سنگ شعرهای او سروده نشده است. 11 آهنگ به جعفر قلی منسوب است كه خود جعفرقلی آنها را از كسان ديگری دریافته، اما به شيوهی خود در آورده است، از آنجا كه كردهای شمال خراسان همواره ازمرزبانان قيور ايرانزمين بودهاند، پاسداری ازمرزوبوم در مقابل اقوام مهاجم، كشتارها، غارتها، اسارتها و آوارگیها از ويژگیهای اين گونه زندگی بوده است و اين ويژگی،تأثير مستقيمی بر موسيقی اين خطه گذاشته است:
لله مزار
آهنگی است كه پس از غارت و كشتار و اسارت بر بالای مزار عزيزان از دست رفته خوانده میشده: الله مزار، وا چی روزگاره.... ؟
دو قرسه
پس از قتل عام و كشتار، مردهها را در وسط جمع میكردند و دور اجساد دور میزدند و مشغول ذكر میشدند و اين مبدأ رقص و آهنگ دو قرسه بود.
اناركی
مربوط به لحظات پس ازهجوم بيگانگان و كشتار و انباشت اجساد است زنان دور اجساد جمع میشدند و نار میزدند و گریه ميكردند.
هرای
فریاد كوهستان است و گویای زندگی پرحادثه و پرسوز وگداز و آوارگی مردم كرد است، به طور كلی، بسياری از آهنگهايی كه در شمال خراسان زمانی برای سوگ اجرا میشد، پس ازگذشت ساليان دراز، آرام آرام تغيير شخصيت داده، از آنها گاه به عنوان آهنگهای رقص نيز استفاده ميشود، مثلاً آهنگ رشيدخان كه ابتدا برای سوگ بوده، امروزه يك موسيقی شاد و برای رقص است موسيقی كردی شمال خراسان را موسيقی كرمانجی نامند. كلاً كرمانج شمالی، كردهای خراسان، آذربايجان غربی و تركيه و شمال عراق و سوریه و كرمانج جنوبی به كردهای جنوب دریاچهی اروميه و مهاباد و كردستان و كرمانشاهان و سليمانيهی عراق گفته میشود كه از نظر گويش با هم متفاوتند.
تفاوت ميان كرمانج شمالی و جنوبی در عرصهی موسيقی نيز مشهود است. به عنوان مثال میتوان به آهنگ لو اشاره كرد كه از اصيلترين. باستانی ترین نغمات ايرانی است و وجه تمايز كرمانج شمالی و جنوبی نيز هست. بدين معنی، كسی كه بتواند لو بخواند میتواند از كرمانج شمالی باشد.
موسيقی كرمانج شمالی همچنين در جمهوری تركمنستان كه سابق به سرزمين خوارزم معروف بود و تا فبل از قرارداد 1299 جزء ايران محسوب میشد نيز وجود دارد (در دوران صفويه بخشی از اكراد را در خوارزم استقرار دادند). اشعار كردی اغلب به شكل هجايی است كه تعداد هجا ها میتواند از 8 هجا تا 16 هجا باشد.
ترانههای عاشقانه بيشتر در قالب های 8 هجايی است. آهنگ لو اغلب در برگيرندهی قالبهای 11 تا 16 هجايی است، نوازندگان شمال خراسان را میتوان به سه گروه اصلی تقسيم كرد كه عبارتند از: عاشقها، بخشیها، لوطیها.
به این سه گروه میتوان دو دستهی ديگر را نيز افزود كه عبارتند از:نینوازان و لولو چیها.
1- عاشقها
عاشقها قديمیترین و اصيلترین هنرمندان اين منطقهاند.عاشقها نوازندگان سازهايی مثل سورنا، دهل، قشمه، كمانچه و دايرهاند و همچنين از رقصندگان بزرگ شمال خراسانند. تنها مردمی كه در قديم از پرداختن ماليات معاف بودهاند هنرمندان بودند. چه عاشق، بخشی يا لوطی.
اما تنها گروههايی كه حق انتقاد داشته، مجازات نمیشدند عاشقها و لوطیها بودند، عاشقها مجری توره هستند، توره به معنی تأتر و نمايشنامه است. در توره از خان انتقاد میشده. توره نمايش های طنز آلود و انتقادی بوده همراه با موسيقی، متن نمايش به شكل محاوره ای اجرا میشده،
نوازندگان در كناری مینشستند و موسيقی نقش فضا سازی را در طول نمايش به عهده داشته است. گاه ممكن بود درتوره بر حسب نياز آواز نيز خوانده شود. گرچه خواندن آواز از وظايف عاشقها نيست و از جمله هنرهای بخشیها به شمار میرود.
2- بخشیها
بخشیها نوازندگان دوتار، آوازخوان و داستان سرا بودند، شهرهای بجنورد، شيروان و قوچان مراكز عمدهی بخشیهای شمال خراسان بوده است ( شهرهای اصلی و مراكز قدرت در شمال خراسان قديم )روايات عاميانه در تعريف عنوان بخشی بر اين باور است كه بخشی كسی است كه خداوند به او بخششی ياموهبتی عطا فرموده و او را فردی استثنائی كردهاست،
برطبق همين روايات، بخشی بايد بتواند بخواند، بنوازد، شعر بگويد، داستان بسرايد و ساز خويش را نيز بسازد، بدين ترتيب، هر نوازنده ی دوتاری بخشی نيست و جدای از تسلط برساز، شخص بايد از نظر دانش و شرايط درونی به مرحلهای برسد كه عنوان بخشی را زیبندهی خود گرداند،
البته در اين زمينه استثناء نيز بوده است. مثلا ً استاد رحيم خان بخشی گرچه دارای صدايی نارسا بوده، اما به خاطر تسلط زیاد در ساز و نيز دانش او، باز از طرف مردم به عنوان بخشی معروف بوده است.
رحيم خان بخشی در نقل داستانها بهجای آواز از بيان محاورهای استفاده میكرده است. انتخاب آهنگ و شعر از طرف بخشی، بستگی به تشخيص او از موقعيت مجلس دارد،
بخشیها معمولاً در عروسیها و بطور كلی مجالس شاد مینواختند و در مراسم سوگواری رسم بر اجرای موسيقی توسط بخشیها نبوده است، در قديم هر خان، بخشی خاص خود را داشت. يكی از هنرهای بخشیها داستانسرايی است، همراه با موسيقی دوتار، آواز، دكلمهی آواز و بيان محاورهای و نقلی،
بخشی میتوانسته آهنگهای رقص را تا جایی كه سازش اجازه میداده بنوازد، منتهی در اندرونی و در جمعی محترمانه و بسيار خودمانی.
3- لوطیها
لوطیها در حكم روابط عمومی يا پيام رسانان جامعه خود بودهاند. وسيلهی آنها يك دايره بوده است. آنها نيز مانند عاشقها حق انتقاد داشتند، لوطیها دائماً در حال سفر بودند و ناقلان اخبار و وقايع، وقايع و اخبار توسط آنان به صورت شعر در میآمد، آهنگين ميشد و درهمه جا اجرا ميشد بسته به محتوای شعر، لوطیها يكی از قالبهای موسيقی كردی را انتخاب میكردند، لوطیها نيز ممكن بود آهنگهای رقص را بخوانند يا بنوازنند، اما كارشان طبعاً به زیبایی كارعاشقها نبوده است. هم اكنون درشمال خراسان نسل لوطیها منقرض شده است و تنها ياد آنها زنده مانده است.
رقص
رقص در شمالخراسان شامل: يك قرسه، دو قرسه، شش قرسه، اناركی و... است كه معمولاً موسيقی آنها توسط عاشقها با سورنا و دهل و قشمه و دايره و نيزكمانچه اجرا میشود، رقصها در شمال خراسان معمولاً دارای حالتی از رزماند – چوب بازی جای نيزه بازی و شمشيربازی قديم را گرفته است، همچنين در مراسم كشتی از شاخه های كوراوغلی استفاده میشود كه بسيار رزمی است و توسط سورنا و دهل نواخته میشود.
WWW.GoodarziDotar.com
|
behnam5555 |
12-05-2009 05:36 PM |
تصاویر شادروان حاج سلیمان قربان
جهت مشاهده تصاویر روی انها کلیک کنید
تشیع جنازه بزرگ مرد موسیقی خراسان
روحش شاد
WWW.GoodarziDotar.com
|
اکنون ساعت 11:02 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
|
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)