![]() |
رضا موزونی....
|
يي شه و ئه گر بچيدن باله و گرم له شوند كه ش و كيوه و بياوان يه ك يه ك برم له شوند كوشه شره كه مو پا ريو نه م له اي هه نا زه يا گه ر ره سم وه پيدا ياگه ر مرم له شوند مدت ها بود دنبال شاعر اين شعر مي گشتم واقعا زيبا و دلنشين و با مسمي است |
هنای تیدن
ارا لام ایوشم- خوزیوو تمام چویل دنیا هن مه بود... وقتی که تو پیشم میای...آرزو میکنم ای کاش...تمام چشم های دنیا.....مال من باشه -------------------------- هر چی فکری کم آسمان بیوچگ نیه ته گورای- چاریگ نیه مگر له تنیای خوم جید بکمو بالا برز! هرچند میدونم که آسمان کوچیک نیست..ولی تو بزرگتر از آسمانی...مگر اینکه فقط در تنهایی خودم جا بشی! بالا برز! ---------------------------- هنای واران وارید و بو خاک کیوچه گان پیچید له ناو دیکه ی دلم... یکی دیونم- فره خونم له لی جوشید یکیگه شیوی له تم ها وری پریزیگ ها وپی- پر له خوزیو سر بریای... چمو نزیک «چرمی... لیره لاوا کید» دیونم خومم... وقتی که باران میاد بوی خاک نم خورده کوچه ها توی دهکده دلم میپیچه یکی رو میبینم که انگار میشناسمش یکی که لباسش از جنس مه هست و بفچه ای داره... چر از آرزو...آرزوهایی که بهشون نرسیده نزدیک تر میرم صداش میکنم... وقتی به طرفم برمیگرده میبینم که خودمم... ------------------------------- «من خیلی این شعرا رو دوس دارم» |
اکنون ساعت 09:01 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)