پی سی سیتی - وقتی پریدم پایین فهمیدم ....

وقتی پریدم پایین فهمیدم ....
http://xs.to/image-FF5F_4B76C6E8.jpg

زوج خوشبخت طبقه 10 را دیدم که با هم زد و خورد میکردند.

http://xs.to/image-03B2_4B76C7A6.jpg

پیتر محکم و قوی را دیدم که داره گریه میکنه.!

http://xs.to/image-8F19_4B76C7A6.jpg

طبقه 8، "آمی" نامزدش رو می دید که با بهترین دوستش خوابیده.!

http://xs.to/image-DB72_4B76C7A6.jpg

آقای خیلی محترم "وانگ" در طبقه 5 سعی میکنه لباسای خانومش رو بپوشه.!

http://xs.to/image-C423_4B76C94D.jpg

طبقه 6، "دن" قرصای روزانه ضدافسردگیش رو می خوره

http://xs.to/image-254F_4B76C94D.jpg

طبقه5 "هنگ" بیکار هنوز هفت تا روزنامه در روز می خره تا یه کار پیدا کنه.

http://xs.to/image-1DE3_4B76CB44.jpg

طبقه 4، "لیلی" هنوز به عکس شوهرش که از شش ماه پیش گم شده خیره میشه.!

http://xs.to/image-DD47_4B76CB44.jpg

طبقه3 "رز" دوباره داره با دوست پسرش دعوا میکنه!

http://xs.to/image-AF9B_4B76CB44.jpg

قبل از اینکه از ساختمون بپرم فکر می کردم بدشانس ترین آدمم!

http://xs.to/image-4332_4B76CB44.jpg

الآن فهمیدم هرکسی مشکلات و نگرانی های خودش رو داره!

http://xs.to/image-73C0_4B76CB44.jpg

آدمایی که دیدم الآن دارن به من نگاه می کنن

http://xs.to/image-834B_4B76CB44.jpg

فکر کنم الآن که من رو می بینن، احساس می کنن وضعشون اونقدرا هم بد نیست.!