- -
بهاريّه
(
http://p30city.net/showthread.php?t=23705)
behnam5555 |
03-17-2010 01:04 PM |
بهاريّه
بهاريّه
بهار، تجلّي بيداري و دوباره زيستن است . فصل آشتي و انس انسان با طبيعت و فصل جلوگري ها و دلبري ها و جوان شدن هاي مكرّر زليخاي طبيعت است . سردي نسيم بهاري روح نواز و سر سبزي طبيعت در اين فصل دل گشا و حيات بخش است .
توصيه به غنيمت شمردن بهار و روح و جسم خود را در معرض خنكاي نسيم روح پرور آن قراردان دركلام پيامبر اسلام آن جا كه مي فرمايند « اغتنموا برد الربيع » و هم چنين در شعر و ادب فارسي و كردي نمود و تجلّي خاصي يافته است .
مولانا هم در ابيات زير به اين سخن پيامبر نظر دارد و زينهار مي دهد كه مبادا تن خود را از باد و نسيم هاي بهاري در اين فصل دريغ داشت .
گفت پيغمبر به ياران زينهار تن مپوشانيد از بــــــاد بهار
زآنكه با جان شما آن مي كند كان بهاران با گلستان مي كند
تجلّي بهار در شعر شاعران و تابلوها و تصوير ها ي آن ها حقيقتاً ديدني ، شنيدني و جذّاب است .
روي زيباي بهار در اين توصيفات به قول سهراب دو برابر شده است ، چون علاوه بر نقش آفريني نقاش طبيعت، شاعران و هنرمندان هم با قلم دقت و ظرافت خود تنها به توصيف صرف طبيعت بسنده نمي كنند بلكه آن را باز آفريني كرده و زيبايي ديگري به طبيعت مي بخشند .
اگرچه بهار در شعر اكثر شعراو نويسندگان انعكاس يافته است امّا با توجّه به جهان بيني و سبك و نگاه شاعر به طبيعت شيوه ي توصيف و هدف ايشان هم از اين توصيفات متفاوت است .
در شعر فارسي دركي كه مثلاً شاعري چون رودكي و منوچهري ، كسايي و ...
از بهار دارند و درسي كه از آن مي گيرند با شاعراني چون مولوي و سعدي و.... تفاوت دارد .
شعراي نخست بيش تر نگاه و توصيفاتشان آفاقي است ولي شعرايي گروه دوم از تغيير فصول و حيات مجدد طبيعت درس قيامت ، معاد و ... را مي گيرند چنانكه سعدي مي نويسد.
" گو نظر باز كن و خلقت نارنج ببين
اي كه باور نكني« في الشُّجر الاخضرّ نار »
در ادبيات مشروطه ي ايران نگاه شاعران به بهار و طبيعت متفاوت بود .
آن ها وقتي از بهار و نوروز و ... سخن مي گفتند بيش تر به جوشش ، شورش ، انقلاب و طغيان هاي مردمي نظر داشتند .
آن ها زمستان را نمادخفقان و استبداد سياسي مي دانستند ؛ استبدادي كه در سايه ي سرماي آن روح مردم افسرده و منجمد مي گرديد و مي بايست بهاري مي آمد تا اين انجماد و فسردگي ها به طراوت و شادابي تبديل مي شد .
طبيعت زيباي كردستان و كوه ها و چشمه هاي جوشان و رودخانه هاي خروشان آن برافكار و احساسات شاعران كرد زبان هم موثر افتاده است و حجم كثيري از دواوين شعر كردي هم به توصيف بهار و طبيعت اختصاص يافته است و شعراي چون مولوي كرد ، گوران ، هه ژار، هيمن ، قانع ، زاري ، بي كه س ، په شيوو... در اين زمينه طبع آزمايي كرده اند و سروده هاي زيبايي را در معرض عرضه كردن قرار داده اند . نگاه شعراي كرد هم نسبت به طبيعت و بهار ، بسته به موقعيّت جفرافيايي ، سياسي و تاريخي آن ها متفاوت بود . نگاه ها و توصيفات شاعران نخستين كرد از بهار بيش تر ابژكتيو و عيني است و هرچه به دوران متأخرتر نزديك مي شويم سياست بيش تر خود را به شعر نزديك و عجين مي كند و از خميرمايه هاي شعر بسياري از شاعران مي گردد .
مولوي كرد
وه هارن ، سه وزه ن ، ئاوه ن ، سه ر كاوه ن
هــــاژه ي وه فراوه ن ، شاخه ي شه تاوه ن
ساقي يه ن، باده ن ، نه سيمه ن ، باده ن
بـــــــــولبول جه ده وري گولان ئازاده ن
به زمه ن، شاديه ن ، عه يشه ن ، نيشاته ن
که يفه ن ، شوخي يه ن ، شه وقه ن ، حه ياته ن
:53::53::53::53:
|
اکنون ساعت 09:23 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
|
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)