![]() |
پیشینه رقص در ایران
«پیشینه رقص در ایران» http://parsplanet.com/sokhan/image/S-t-Raghs-0001.jpg بازی ها و رقصها با هر نام و عنوانی که زیر پوشش آن حضور خود را در فرهنگ اقوام ایرانی تداوم بخشیده اند از منظر تاریخ موسیقی و نمایش، دارای اهمیت فراوانی هستند. چه بسا از آنها با حفظ برخی صورتها و اشکالی که به حرکات نمایشی انبوه و ریتمیک تعلق دارند، تحت نام پایکوبی، رقص، بازی، ذکر، تواجد و سماع، بخش قابل توجهی از داشتههای ما در زمینه فوق محسوب میشوند. اساسا واژه رقص عنوانی است که پس از اسلام جهت این سازه به کار رفته است. در متون و منابع ادبی ایرانی و همچنین در گروه زبانهای شفاهی مردم نواحی ایران، واژگانی چون بازی، وازی، وازیک و واژیک با ابعاد و جنبههای عام تر از رقص، حوزه ای نسبتا وسیع از آیینی توسعه یافته را شامل میشده اند؛ حوزه ای که علاوه بر رقص، برخی حرکات شبه ورزشی، رفتار و اعمال رزمی، پانتومیم، نمایش، شعر و موسیقی در آن جایگاهی مشخص و شناخته شده داشته اند. در واقع بازیها، مجموعه ای کوچکتر از بالندهترین و ماندگارترین عناصر یک آیین بوده اند چنانکه اگر برخی آداب، مناسک و مراسم، اوراد و ادعیه را بر عناصر یک بازی بیفزاییم، شکلی آیینی متصور است. بنابراین اگر رقص را در هیات اصلی و منشا اولیه آن، به عنوان جزیی از یک آیین تلقی کنیم، میتوان پذیرفت که در پی تکامل و بسط و توسعه ی آیینها، رقص و پایکوبی، شامل جنبشهای موزونی شد که "در آن اندامهای گوناگون تن آدمی هماهنگ با یکدیگر به حرکت در آمده و خواستها و هیجانهای ویژه ای را بازگویی و حالهای روحی معینی بیان میکردند. از این رو، رقص و پایکوبی در میان مردمان دورههای باستانی و نوین معنی و مفهوم و صورتهای گوناگونی از قبیل ورزشی، جنگی، جذبه ای و مذهبی، تقلیدی و نمایشی، تفریحی و شهوانی به خود گرفته، کم و بیش در میان همه مردم جهان، دورههای دگرگونی و تکامل را پشت سر نهاده است". در آغاز رقص و حرکات موزون به شکل کنونی و منتزع از آیین، اساسا زمینه ای برای ابراز وجود نداشته است. بر این اساس تاریخ رقص را در فلات ایران به سه دوره کلی، یعنی دوره ی آغازین عهد باستان، دوران تشکیل امپراطوریهای بزرگ تا پیدایش اسلام و دوران پس از اسلام طبقه بندی نمود. سماع: جریان اول در ارتباط با پیدایش فرق و به ویژه تصوف است که در طول دوران پرفراز و نشیب خود، با تمسک به برخی روایات، احادیث و با استنباط فرقه ای از اسلام، به طور سرسختانه، از نوعی رقص به نام سماع به دفاع پرداخت. بی تردید این گونه جریانات، لااقل از نظر صورت بندیهای رفتاری، پیوند غیر قابل انکاری با فرهنگ ایرانی داشته اند. سرگذشت کلیه فرقی که پس از اسلام، در فلات ایران به نشو و نما پرداختند و بعدها بسیاری از آنها به گمراهان (غلات) شهره شدند و شیوه اجرای مناسک و آیینهای آنان و استقبال محتاطانه، اما باطنی برخی اقوام و طوایف ایرانی از آنان و آداب و اعمال این گونه فرق چنین برداشتی را مورد تایید قرار میدهند. در طول تاریخ جانب داری گروههای قابل اعتنا و تاثیرگذار اجتماعی و مذهبی از این جریان، موجب شد تا ما درباره رقصهایی که با محمل عارفانه، به سماع شهره شدند، حجم نسبتا گسترده ای از اسناد و شواهد را در اختیار داشته باشیم. اسنادی که یکسره به چگونگی حالات و ساز و کارهای این هنر دلالت دارند. بخش قابل ملاحظه ای از ادبیات ایران، به ویژه ادبیات مربوط به قرن هفتم، هشتم و نهم هجری، علاوه بر گرایش و ابراز علاقه به این جریان، سماع درویشان را به عنوان درجه ای متعالی از عبادات مطرح نموده و آن را جلوه ای بی چون و چرا از مظاهر حق دانسته اند. ... |
رقص در ایران
:::.. رقصهای آیینی جریان دوم شکلی از رقص است که به طور آشکاری از جوهرهی آیینی برخوردار است؛ رقصی که قرنهاست در سراسر آسیای میانه، بخشی از افغاستان و قسمتهایی از غرب شبه قاره هند رواج داشته و همچنین گروهها و اقوام پرشماری از ساکنان سواحل جنوب و جنوب شرقی ایران مبادرت میورزیده اند. قدیمیترین سند موجود مربوط به این گونه رقصها با ذکر جزییات قابل توجه در تاریخ جهانگشای جوینی و در ذکر خروج تارابی آمده است که به شکلی نسبتا روشن از عمومیت آیینی، توام با حرکات موزون در شرق فلات ایران سخن به میان آورده است. تعدادی از پژوهشگران ریشه این رقصها را که از قدیم الایام به پری داری اشتهار داشته، از اعتقادات و باورهای شمنها دانسته و آن را منتسب به شمنیزم میدانند. اگر چه این برداشت، به نوبه خود از جایگاه محققانه ای برخوردار است اما در تعریفی جامعتر، ریشه این گونه حرکات موزون را که اصالتا در ارتباط با تسخیر ارواح و درمان بیماران روحی بوده، باید در ردهی باورهای جادو دینی قرار داد. دلایل ما بر این مدعا، وجود گسترهی جریاناتی مشابه، در میان اقوام مختلفی از جمله اغوز، مغول، تنگوز، سرخپوستان آمریکای شمالی و برخی اقوام آفریقایی است. http://parsplanet.com/sokhan/image/S-t-Raghs-0002.jpg :::.. رقصهای آیینی در مناطق مجموعه تظاهرات و حرکاتی که در گذشته با عنوان رقص، در محافل و مجالس درابریان، اشراف، اعیان شهری و نیمه شهری و فرهنگ وابسته به آن شکل یافته بود به فراخور این فرهنگ هر روز تا روزی دیگر، از خصیصهها و جوهرهی هنری خود دور میگشت، اما در اقصی نقاط کشور اقوام و طوایف مختلف همچنان به اجرای رقصهایی میپرداختند که از یک سو، ریشه در تاریخ زندگی اجتماعی آنها داشته و از دیگر سو سرشار از روح زندگی حرکت، تپش و پویایی بود. این رقصها همانند همه پدیدهها و خلاقیتهای هنر فولکلور برآمده از ریشه ای ترین مفاهیم حیات بوده اند و درنتیجه در انطباق کامل با ساختار معیشتی، فکری، اخلاقی، زیباشناسی و ذوق قومی قرار داشته اند؛ بنابراین مهم ترین خصیصه این گروه از رقصها، خاستگاه اجتماعی انهاست. :::.. پر خوانی پر خوانی آیینی مربوط به شرق فلات ایران است. آیینی که در حال حاضر دست یابی به نمونهی زندهی آن تقریبا غیر ممکن ردیده است. در وهله اول چیزی که در این آیین جلب نظر میکند عدم وجود هر نوع ساز کوبه ای است. حتی حضور ساز و آواز در ابتدای مراسم، به هیچ وجه ارتباطی با رقص و حرکات موزون آن ندارد. بنابراین عامل دیگری میباید وظیفه ایجاد وزن و هماهنگی در ریتم رقص را به عهده داشته باشد. این وظیفه به گونه ای نامرئی، از طریق اصوات ته حلقی و غیر مفهومی، اجرا شده به عنوان آکسان، هماهنگی و جهش مستمر مجریان و حرکات موزون دستها و پاها را به عهده دارد و با این که شعر و آواز، به طور متناسب از سوی پرخوان و رقصندگان شنیده میشود اما باز همین اصوات نامفهوم، عامل اصلی در انسجام و گردش حرکات موزون هستند. حرکات موزون در دو حالت نشسته و ایستاده اجرا میشوند. :::.. مولودی خوانی در گروهی از مولودیها که توسط ساکنان بنادر و جزایر جنوب و تنها به مناسبت میلاد پیامبر اسلام به اجرا در میآید، ریتم اشعار و آوازها، به همراه سمه که آشکارا نام آن برگرفته از سماع فرق است در واقع دایره نقشی کلیدی در هماهنگی و توازن رقصندگان دارد. بازتاب درونی و جسمانی در رقصندگان پرخوان و ترکمن و مولودی خوانان جنوب نیز دوگانه است. .... |
رقص در ایران
:::.. رقص در نواحی عناوین رقص نواحی را از شمال البرز آغاز میکنیم. ¤. گیلان: رقص مردانه گیلان در پی پیروزی کشتی گیران و نواختن رقاصی مقام یا رقصی مقام، توسط سرنا و نقاره از سوی مردان به اجرا در میآید. رقصنده دستها را بر کمر میگذارد و تنها با پیش و پس کردن پاها، به اجرای رقصی میپردازد که "پابازی" نام دارد. رقص رایج زنان این منطقه قاسم آبادی است. رقصنده دو لیوان یا استکان را با هر دست خود برداشته که در اصطلاح به آن دس سنج گفته میشود. در واقع تنظیم ریتم رقصنده، توسط ضربات استکانها یا اشیا فلزی دیگری صورت میگیرد. دیگر رقص زنانه این منطقه، رقص چراغ است که مجری با قرار دادن پایه چراغ گردسوز روشن بر دندانهای خود و ایجاد حالتی خاص، به رقص میپردازد. رقص در گیلان انفرادی است. ¤. مازندران: سما، لاک سری سما یا چکه سما، تقریبا رایج ترین و در حال حاضر یگانه رقص همه مناطق طبری زبان است. این رقص، عموما به صورت فردی و گاه به صورت جمعی به اجرا در میآید. اگر چه سما رقصی زنانه است ولی گاه مردان نیز در اجرای رقص شرکت میکنند. لاک سری سما رقصی تند و پرشتاب است که با لرزش مواج و عمودی اعضای بدن همراه است. این رقص، عاری از فیگورهای متنوع است و در اجرای دسته جمعی آن، افراد رقصنده به طور مستقل و بدون ارتباط با یکدیگر عمل مینمایند. چکه سما اگر چه رقصی متعلق به شمال البرز است، اما در اکثر آبادیهای کوهستانی و کوهپایه ای جنوب البرز نیز مورد استفاده است. http://parsplanet.com/sokhan/image/S-t-Raghs-0003.jpg ¤. کردستان، کرمانشاه و لرستان: رقص در کردستان، هریره نامیده میشود، نامی که در شمال خراسان با تحریف، به نوع خاصی از رقص گفته میشود. کردستان نیز از مناطق کم نظیر تنوع رقص در ایران محسوب میشود. رقصهای گروهی مردانه، زنانه و انفرادی از گونههای مختلف رقص در این منطقه هستند. در کرمانشاه نیز رقصهای سه چار، گردیان(گریان)، چپی، فتاپاشایی و خان امیری، تنها چند نمونه از مجموعه رقص این منطقه به شمار میآید. در لرستان نیز تنوع رقص قابل توجه است؛ علاوه بر شمشیربازی و ترکه بازی، نوعی چپی، همانند چپی کرمانشاهی نیز متداول است. ... .. . |
رقص در ایران
¤. بلوچستان: در بلوچستان رقصهایی چون دولت، چاپ زابلی، رقص زابلی، گران چاپ، سه چاپ، کلمپور، چوچاپ، شمشیر بازی و دوچوبه رواج دارد. مرکزیت این گروه از رقصها در دلگان است. در منطقه میرجاوه نیز رقصهایی چون چاپ سرحدی، یک لت، دو لت و سه لت رایج است که همانند چوب بازی خراسانی است. ¤. سواحل جنوبی: تا چند دهه پیش، در بنادر و سواحل جنوبی کشور، رقصهای متفاوتی رایج بوده است. معمول شدن انواع رقصهای عجیب و غریب و مفصل عربی و آفریقایی مانند رقصهای رزیف، کووایی، شابوری لافت و ذاکری از نمونه این گونه رقصها هستند. ¤. آذربایجان: در آذربایجان گروه رقصندگان با انطباق تحرک و مهارتی مثال زدنی حرکاتی را به نمایش میگذارند که این درجه تعالی و ترتیب را به سختی میتوان در رقصهای دیگر اقوام فلات جستجو کرد. رقصندگان به گروههای متعدد و چند نفره تقسیم شده سپس هر یک به نوبت گوشه یا بخش خاصی از رقص خود را به اجرا در میآورند. ورزیدگی، چستی و چابکی، از ملزومات کار رقصندگان است."یاللی" بازگو کننده موضوعات تاریخی، مورد تجاوز قرار گرفتن، احساس خطر، بازگشت به خود و ایجاد وحدت برای دفاع است. "قایتاغی" در بردارنده مفاهیمیچون رفع اختلافات درونی، گرفتن دستور مقاومت و بیعت از سردسته، بسیج عمومیبرای راندن دشمن، سوار بر اسب به سوی میدان جنگ است." لزگی" با مضامینی چون جنگ، مبارزه با دشمنان در دو جبهه، رشادت و از جان گذشتگی، کسب پیروزی، شور و شوق پیروزی، وحدت و همبستگی ابدی همراه است. .. |
رقص در ایران
¤. خراسان: رقص چوب یا به گفته بومیان خراسان چوب بازی از رقصهای جمعی و پرتحرک است و حالات و پزهای آن، بر جنبههای رزمیو حماسی آن حکایت دارد. این بازی از آغاز تا پایان با سرنا و دهل همراهی میشود. http://parsplanet.com/sokhan/image/S-t-Raghs-0005.jpg ¤. عشایر: در میان ایل قشقایی مشهورترین رقص هلی نام دارد که در سه قسمت و با سه ریتم متفاوت به اجرا در میآید. آخرین قسمت این رقص که دارای شتاب و سرعتی فوق العاده است به لکی و کلواری مشهور است. بختیاریها علاوه بر رقص چپی از دو نوع رقص حماسی سود میبرند که یکی از آنها با شمشیر و دیگری با ترکه است. .... |
رقص در ایران
محتوای رقص عشق است عشقی كه كل كائنات را به حركت وا می دارد..... تاریخ هنر گواه است كه بشر از ابتدای خلقت به كمك رقص و ریتم موفق گردید به كارهای خود نظم بخشد . رقص و موسیقی به طبیعت آدمی جلوه انسانی می بخشد.. گزنفون در كوروش نامه به دوران ماد اشاره دارد و می نویسد كه شاه خود نیز گاه گاه به پایكوبی و دست افشانی برمی خواسته است . همچنین در تاریخ شاهنشاهی هخامنشی نوشته اولمستد آمده است : سالی یك بار در جشن مهرگان فرمانروای هخامنشی می بایست میگساری كرده و رقص پارسیانه كند .. كه این رقص بازمانده ای از رقص جنگی ادوار پیش از هخامنشی بوده است بابا كرم http://4.bp.blogspot.com/_WWjgmyc58t...baba+karam.jpg در میان رقص های فلوکلور ایرانی، رقص " باباکرم " از رقصهای ایرانی است که ویژگیهای خاصی دارد ومنحصرا توسط مردان اجرا میشود. در " بابا کرم " از رقص شانه و کمر استفاده میشود و رقاص لباس سیاه و سفید جاهلی بر تن میکند و معمولا لنگی را بر گردن آویزان کرده و از آن در طول اجرای رقص استفاده میکند. رقص بابا کرم بازمانده از دهه 1320 شمسی و از رقصهای به اصطلاح " کوچه بازاری " و " تخته حوضی " است که بسیار مورد محبوبیت قرار گرفته. هایده کیشی پور، استاد رقص ایرانی داستان بابا کرم را اینطور تعریف می کند : « داستان بر می گردد به زمان رضا شاه و ماجرای کشف حجاب. یکی از این خانم های شازده، باغبان مسنی داشت به نام بابا کرم. هر وقت خانم به باغ می آمد باغبان را صدا می کرد: بابا کرم چطوری؟ این باغبان به تدریج عاشق این خانم می شود و بعد از مدتی که خانم به فرنگ سفر می رود ، بابا کرم از عشق اون می میرد. همین می شود که در اذهان مردم بابا کرم به عنوان یک مرد عاشق شكل می گیرد و آن رقص هم در آن زمان نشان دهنده حرکات یک مرد عاشق بوده... در واقع بابا کرم از نمادهای نشان دهنده عشق مرد ایرانی به معشوقه اش هست کسی که بخاطر دوری از دختر مورد علاقه اش جانش را از دست میدهد.... ... .. . |
رقص در ایران
رقص كردی (هه لپرکی ) واژه ؛هه لپه رکی ؛از کلمه هه لپر به معنی جنبش و تکان و در اصل به معنی حمله کردن است که نمادی ازحرکات جنگی است كه از گذشته های دور به یادگار مانده است و چیزی فراتر از رقص عادی می باشد . رقص های كردی یكی از سنتهای دیرینه و یادگارهای ارزشمند آریا یی ها ست كه همچنان محفوظ مانده وحتی دررقص های سنتی بعضی از اقوام همجوار همچون آشوری ها تا ثیر كرده است حركا ت "هه لپه ركی" در چها ر نوع مراسم عرفانی مذهبی شادی و عروسی و عزا و غم اجرا می شود اما رقص های فولكلور كردی عبا رتند از : چه پی یا چوپی- سی پی - روینه - گه را نه وهكه مخصوص شكاك است .دووپی یی- داغه كه ویژه كردستان تركیه است .گه ریان - پشت پا - فه تاح - فه تا پاشایی- خانه میری -سی جار - شه لان -زه نگی - و چه مه ریواما فلسفه این حركا ت شكل بخصوصی كه این "هه لپه ركی"دارد. این رقص به صورت دسته جمعی انجام می شود و در دست نفر اول كه به عنوان رهبر و پیشوای گروه و نفر آ خر "چوپی "دستمالی است كه به جای شمشیر استفاده میشود .و نظم و انظباط گروه را هم بر عهده دارد .امروزه به علت پیشرفت و پیچیدگی در سبك زندگی از دستمال سفید به جای شمشیر و سپر استفاده می شود. دستمال سفید نشانه صلح و آشتی با اقوام دیگر است كوبیدن پا بر زمین به این معنی است كه این خاك موطن من است. هورای هنگام مراسم در حین حركات به منظور ترساندن دشمن است . نشستن در هنگام رقص نشانه تسلیم برای جمع منفور است . یكسری مقام ها هم وجود دارند كه در این مراسم استفاده میشوند .هوره كه از نظر لغوی از واژه خور به معنای خورشید گرفته شده مورد استفاده گا توهای زرتشتی و در مراسم راز و نیاز با خداوند بوده است رقص كردی را یك رقص رزمی میدانند كه دارای صلابت و متانتی خاص بوده و یاد آور یكپارچگی این مردمان غیور در تمامی ادوار میباشد رقصهای محلی با موسیقی كردی پیوندی ابدی داشته و معمولاً زنان و مردان عشایر در مراسم شادی به دور از ابتذال دایره وار دست یكدیگر را گرفته به پایكوبی میپردازند، در اصطلاح محلی این حالت را گندم و جو(یعنی گندم و جو) مینامند( در منطقه مهاباد به آن رَشبَلك میگویند در این رقصها معمولاً یك نفر كه حركات رقص را بهتر از دیگران میشناسد نقش رهبری گروه رقصندگان را به عهده گرفته و در ابتدای صف رقصندگان میایستد و با تكان دادن دستمالی كه در دست راست دارد ریتمها را به گروه منتقل كرده و در ایجاد ایجاد هماهنگی لازم آنان را یاری میدهد. این فرد كه سر چوپی كش نامیده میشود با تكان دادن ماهرانه دستمال و ایجاد صدا بر هیجان رقصندگان میافزاید در این هنگام دیگر افراد بدون دستمال به ردیف در كنار سر چوپی كش به گونهای قرار میگیرند كه هر یكی با دست چپ دست راست نفر بعد را میگیرد اصطلاحاً این حالت را گاوانی نامیده میشود در رقصهای كردی تمامی رقصندگان به سر گروه چشم دوخته و با ایجاد هماهنگی خاصی وحدت و یكپارچگی یك قوم ریشه دار را به تصویر میكشند برخی رقصهای كردی دارای ملودیهای خاصی بوده و توسط گروهی از زنان ومردان اجرا میشوند و در برخی از رقصها یكی از رقصندگان از دیگران اجرا شده و در وسط جمع به تنهایی به هنرنمایی میپردازند و در این حالت معمولاً رقصنده دو دستمال رنگی در دستها نگه داشته و با آنها بازی میكند كه اصطلاحاً به این نوع رقص دو دستماله میگویند و بیشتر در كرمانشاه مرسوم است.. .. |
رقص كردی
نمایشها و رقصهای كردی را میتوان به چند قسمت اصلی ذیل تقسیم كرد.. ۱- گه ریان ۲- پشت پا ۳- هه لگرتن ۴- فه تاح پاشا ۵- لب لان ۶- چه پی ۷- زه زنگی ۸- شه لایی ۹- سی جار ۱۰- خان امیری گهریان گهریان در زبان كردی به معنی گشت و گذار و راه رفتن بوده و حركات مختص این رقص نیز معنای گشت و گذار در ذهن تداعی میكنند گه ریان دارای دو مقام بوده كه یكی متعلق به مناطق روستایی و دیگری مناطق شهری میباشد این رقص نرم و آهسته و با لطافتی خاص شروع شده و به تدریج تندتر میشود. ملودی مربوط به این رقص با تنوع در ریتم و نوساناتی در اجرا تا پایان ادامه مییابد... در این رقص در واقع تاثیر گشت و گذار در زندگی كردها به نمایش گذاشته میشود و تنوع ریتم در این رقص گویای تجربیاتی است كه در گشت و گذار به دست میآیند و میتوان گفت این رقص زیبا تبلیغی است برای خوب نگریستن در اشیاء و طبیعت تقریباً در كل مناطق كردنشین ملودی این رقص به شكلی یكسان نواخته میشود و در این رقص نخستین حركت با پای چپ آغاز شد و حركت پای دیگر همواره با سر ضربهای دهل كه معمولاً باریتم دو تایی اجرا میشوند عوض میشود پشت پا. پشت پا رقصی است كه كمی تندتر از گه ریان اجرا شده و در بیشتر مناطق كردنشین مخصوص مردها میباشد رقص پشت پا همانطور كه از نامش پیداست انسان را به هوشیاری و به كارگیری تجارب میخواند تا مبادا شخص در زندگی از كسی پشت پا بخورد... ههلگرتن هه لگرتن در لغت به معنای بلند كردن چیزی میباشد. این رقص بسیار پر جنب و جوش و شاد اجرا میشود كه با شور و جنب و جوش بسیار به سوی هدف روانه است. ریتم تند ملودی مخصوص این رقص هر گونه كسالت و خمودی را نفی كرده و بر اهمیت نشاط و هدفمندی در زندگی تاكید دارد... فتاح پاشایی فتاح از نظر لغوی به معنی جنبش و پایكوبی است... ملودی این رقص در سر تاسر كردستان به شكلی یكنواخت و با ریتمی تند اجرا میشود و لذا این رقص بسیار پر جنب و جوش میباشد بیشتر مردم كردستان از این رقص استقبال میكنند. این رقص نشانگر انسانی است كه به شكرانه كسب موفقیتها و استفاده از نعمتهای خداوندی خوشحالی خود را به نمایش گذاشته است لب لان این رقص با ریتمی نرم و آهسته پس از فتاح پاشا اجرا میشود و میتوان در آن لزوم تنوع در زندگی را مشاهده كرد. پس از اجرای پر جنب و جوش رقصها گه ریان، پشت پا، هه لگرتن و فتاح پاشا به ضرورت، رقصندگان لب لان میرقصند تا كمی استراحت كرده و تجدید قوا كنند رقص لب لان در واقع انسان را از غلبه احساسات زودگذر نهی كرده، وی را پس از طی مرحله ضروری شور و مستی به قلمرو تفكر دور اندیشی و باز نگری رهنمون میسازد در این رقص، شركت كنندگان آرامش خاصی را احساس میكنند ... |
رقص آذربایجانی
رقص آذربایجانی http://duzluoglan.azeriblog.com/publ...reqs_azeri.jpg تاریخ از دو تا سه هزار سال قبل از میلاد، شاهد حضور رقص در سرزمین آذربایجان بوده است. رقص ابتدائی، با ایماء و اشاره (پانتومیمی) که در ارتباط متقابل با محیط کار، جان گرفت و هموار تحت سلطه شرایط معیشتی قرار داشت قومی که با شکار حیوانات گذران زندگی می کردند، رقصی از خود به نمایش می نهادند که حرکات نرم و جذاب به کار رفته در آن رنگی از سحر و جادو داشت حرکات آروزمندانه کشاورزان برای وفور محصول، که همواره با نوای ساز همراه بوده، حالاتی مشابه برداشت گندم یا چیدن انگور را به نمایش می گذاشت و این دلیلی است روشن برای استمرار چند هزار ساله رقص در آذربایجان. رقصی که پیوندی عمیق با دگرگونی های مادی و معنوی مردم دارد و بازتاب قاطع خصوصیات ملی اوست زندگی مردم آذربایجان از دیرباز با رقص عجین بوده است. تاریخ انواع حركات موزون در آذربایجان از نظر فرم و نحوه اجرا، به صورت انفرادی یا دسته جمعی ، اعم از مردانه یا زنانه و تعداد ایفاكنندگان به قدری متنوع و مبسوط است كه در فرهنگهای تركی، كردی، ارمنی، گرجی و … با نامهای گوناگون تبلور یافته و در بسیاری از موارد حركات موزون فرهنگهای مختلف در پایه مشترك و در جزئیات باهم تفاوت دارند. با این حال می توان صدها نوع از حركات موزون را بنا به نام محل یا فرد شهیر، مفهوم زبانی، نحوه اجرا به صورت حركات موزون غنایی و لیریك پهلوانی و حماسی و … تقسیم بندی كرد اعم از رقص لیریك: یاللی، شالاخو، اوزون دره، تره كمه، واغزالی، سیندیرما، توراجی، گولوم آی،قیتقیلدا، آلما، لاله، دستمالی، یئری- یئری رقص پهلوانی و جنگی: قزاقی، قفقازی، لزگی، قایتاغی، كوراوغلونون قایتارماسی، كوراوغلونون باغیرتیسی، میصری، زوتی- زوتی، زنجیر توتماق، تار آباسی رقص مراسمی: كوسا- كوسا، آذربایجان، میرزهیی، آسماكسمه، آغیرقاراداغی و اشاره ای هر چند اندك در مورد هر كدام یاللی: از رقص ریشه دار و باستانی است كه در فرهنگهای آذربایجانی، كردی، ارمنی گرجی، و برخی دیگر از فرهنگهای آسیای مركزی بطور گستردهای رواج دارد . اشعار حكیم نظامی گنجوی در منظومه خسرو و شیرین، در توصیف حركتهای پای ایفاگر- به مانند گردش زخمه بر چنگ – به یاللی می باشد یاللی با مشایعت نوازندگان سورنا و دهل در صفی طولانی، دست در دست، با دستمال یا چوبی در دست رهبر صف، بصورت جمعی اجرا میشده است یاللی در دو نوع بصورت رقص مستقل و حركات موضوعی بصورت تاترونمایش – هك در حین رقص موتیفهای قهرمانی و روحیات ایلی، جوانی و چابكی خود را مییابد- اجرا می شود از یاللی در قسمتی از اپرای كوراوغلو ساخته ئوزیر حاجی بیگوف در قسمتی از اپرای نرگس ساخته مسلم ماقامایف در قسمتی از باله گلشن ساخته سلطان حاجی بیگوف در اثری به نام یاللی ساخته جهانگیر جهانگیروف، در قسمتی از باله قوبوستان كولگهلری ساخته قاراقارایف و آهنگسازان روسی و بعضاً اروپایی استفاده شده است لزگی: رقصهای قفقاز و ماورا آن به شمار می رود كه به شكل گسترده ای در آذربایجان متداول است. لزگی، حماسی، باوقار، پرتحرك و ریتمیك است كه توسط مردان بصورت جمعی و با هنرنمایی تك تك ایفاگران با حركات پا، پنجه پا، بصورت سریع با تمثیلی از حالت تاخت و سوار بر اسب و غالباً با خنجری در دست یا دستهای مشت كرده، با حركاتی بدیع و گاه اكروباتیك، چرخش روی زانوها، پرشها اجرا می شود قایتاغی: نوع دیگری از رقص است كه در آذربایجان با عناوین اوج دوست، یئددی قارداش ، اوغلانلار رقصی اجرا می گردد كور اوغلو: از رقصهای قدیمی است كه توسط سورنا و دهل اجرا می شود. كوراوغلو، پرصلابت،حماسی، رزمی و پهلوانی است كه در ابتدا با سرعتی آرام شروع شده و تدریجاً تند میشود كه به یادبود قهرمان افسانهای دوران فئودالی یعنی كوراوغلو نامیده می شود... .. گلچيني از چندين سايت زيباي فارسي پارس پلانت فرهنگ و هنر کردستان پي سي پارسي ...:53:.. |
اکنون ساعت 03:36 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)