پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   پارسی بگوییم (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=63)
-   -   ديوانه در اشعار پارسی (http://p30city.net/showthread.php?t=24148)

behnam5555 03-31-2010 02:01 PM

ديوانه در اشعار پارسی
 

ديوانه در اشعار پارسی

عاقل مباش تا غم ديوانگانخوري
ديوانه باش تا
غم تو عاقلان خورند
شجاع كاشي


زهشياران عالم هركه راديدم غمي دارد

دلا ديوانه شو ديوانگي هم عالمي دارد

زني بنام آقا بيگم


از
براي امتحان چندي مرا ديوانه كن
گر به از مجنون نباشم باز عاقل كن مرا

صائب تبریزی


كجا دربزم اوجاي چومن ديوانه‌اي باشد

مقام همچومن ديوانه اي ويرانه اي باشد

وحشي بافقي


حيلت رهاكن عاشقاديوانه شوديوانه شو

واندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو

مولوي


گرد باد
بي سرانجامم كه از ديوانگي
بر سر خود ريزم از حسرت غبار خويشتن

بهادر يگانه


باز اگر
راحت جاني بود افسانة تست
بازهم عقل،كسي رااست كه ديوانة تست

عماد خراساني


اي
همچو پري از من ديوانه رميدي
صد
بار مرا ديده و گوئي كه نديدي
هلالي جفتائي


يا
رب آن سوز فكن در دل ديوانه ما
كه
كليم آيد و آتش برد از خانة ما
باقر خرده


تاسرزلف توشد سلسله جنيان جنون

كس نديدم به همه شهر كه ديوانه نبود

فروغي بسطامي


اگرسوداي ليلي برسرت افتاده مجنون شو

كه هرشهري به صحراي
جنون دروازده دارد
مجذوب تبريزي


هوسي
كرده‌ام امروز كه ديوانه شوم
دست دل گيرم و از خانه به ويرانه شوم

نشاط اصفهاني


كار جنون
ما به تماشا كشيده است
يعني تو هم بيا كه تماشاي ما كني

فروغي بسطامي


از
بزم طرب باده گساران همه رفتند
از كوي جنون سلسله داران همه رفتند

نه كوه كن بي سر وپا ماند نه مجنون

ما با كه نشستيم كه ياران همه رفتند

غزالي شهدي


جائي
نه كه گيرد دل ديوانه قراري
ويران شود
اين شهر كه ويرانه ندارد
مجمر اصفهاني


جنون
را گر به عالم حاصلي بود
به
دست ما و مجنون هم دلي بود
قطره اصفهاني


اي عقل اگرديوانه اي زنجيرگيسويش نگر

اي عشق
اگر شوريده‌اي درچشم‌جادويش نگر
بهادريگانه


ديوانگي است چارة دل چون گرفته شد

اين
قفل با كليد دگر وا نمي شود
صائب تبریزی


اي خواجه كه روز وشب پي سيم وزري

دنيا
طلبانه هر طرف در به دري
گنجت
به پسر رسد عذابش بر تو
بالله
كه ز ديوانه تو ديوانه تري
مهدي سهيلي


گرنمي چينم گل
شاديخوشم باخارغم
زآنكه من ديوانه ام گل رانمي دانم زخار

بابا فغاني شيرازي


دلم ديوانه شد ديوانه شد
ديوانه ديوانه
دگر از خويشتن بيگانه‌ام بيگانه بيگانه

عماد خراساني


از
سينة تنگم دل ديوانهگريزد
ديوانه
عجبنيست كه از خانه گريزد
دولتشاه قاجار


من
از دل و دل از من ديوانه گريزان
ديوانه
نديديم زديوانه گريزد
دولتشاه قاجار


ياد آن شب كه به
ديوانگيم قهقهه زد
ريخت آن سلسلة زلف چوبرشانه مرا

اطهري كرماني


كسي ديوانه باشدكزسركويت رودجائي

دل
اينجا،دولت اينجا،مدعي اينجا،اميداينجا
عالم شيرازي


با آنكه مي از شيشه به پيمانه نكردي

در بزم، كسي نيست كه ديوانه نكردي

فروغي بسطامي


جنون راكارهاباقي است بامشت غبارمن

كه بازي گاه
طفلان مي شود خاك مزار من
حزين لاهيجي


من مست وتو دیوانه ما را که برد خانه؟

صد بار تو را گفتم کم خور دو سه پیمانه

مولوی



اکنون ساعت 12:38 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)