![]() |
زندگینامه ی یوهان ولفگانگ گوته
زندگینامه ی یوهان ولفگانگ گوته |
جملات گابریل گارسیا مارکز
جملات گابریل گارسیا مارکز ۱۳۸۵ - بهترین داستانهای کوتاه گابریل گارسیا مارکز، احمد گلشیری. انتشارات نگاه. ۱۳۸۶ - خاطرهٔ دلبرکان غمگین من. (به اسپانیایی: Memoria de mis putas tristes) (خاطرات روسپیان غمگین من.). کاوه میرعباسی. |
دیوان غربی-شرقی نوشته Johann Wolfgang von Goethe
کتاب دیوان غربی-شرقی نوشته یوهان ولفگانگ فون گوته Johann Wolfgang von Goethe http://i45.tinypic.com/2lx8nxe.jpg کتاب دیوان غربی-شرقی نوشته یوهان ولفگانگ فون گوته Johann Wolfgang von Goethe متولد: ۲۸ اوت ۱۷۴۹ در فرانکفورت ؛ درگذشت: ۲۲ مارس ۱۸۳۲ در وایمار گوته در این دیوان به شعر و فرهنگ ایرانی بسیار پرداخته است. گفتار های 12گانه این کتاب چنین هستند Moganni Nameh مغنی نامه Hafis Nameh حافظ نامه Uschk Nameh عشق نامه Tefkir Nameh تفکر نامه Rendsch Nameh رنج نامه Hikmet Nameh حکمت نامه Timur Nameh تیمور نامه Suleika Nameh زلیخا نامه Saki Nameh ساقی نامه Mathal Nameh مثل نامه Parsi Nameh پارسی نامه Chuld Nameh خلد نامه {پپوله} |
دیوان غربی-شرقی نوشته Johann Wolfgang von Goethe
نماد حافظ-گوته در شهر وایمار آلمان http://www.restaurant-hafis.com/biog...ie-goethe.html اصل کتاب http://books.google.de/books?id=FG0H...page&q&f=false |
دیوان غربی-شرقی نوشته Johann Wolfgang von Goethe
بخش هایی از کتاب دیوان شرقی اعتراف چه چیز را دشوار می توان پنهان داشت؟ آتش را که در روز دودش از راز نهان خبر می دهد و در شب شعله ای پرده می درد. عشق نیز چون آتش است که پنهان نمی ماند زیرا هرچه عاشق در راز پوشی بکوشد باز نگاه دو دیده اش از سر ضمیر خبر می دهد. ولی آنچه از این دو دشوار تر پوشیده است شعر شاعر است:زیرا شاعر که خود دل در بند سخن خویش دار.ناچاز جهانی را شیفته ی آن می خواهد.لاجرم آن قدر برای کسانش می خواند و تکرار می کند که خواه سخنش بردل نشیند و خواه جان بفرساید همه ی آن را بشنونددر خاطر نگاه دارند. تقلید حافظا دلم می خواهد از شیوه ی غزب سرایی تو تقلید کنم چون تو قافیه پردازم و غزل خویش را به ریزه کاری های گفته ی تو بیارایم به معنی اندیشم و آنگاه بدان لباس الفاظ زیبا پوشانم.هیچ کلامی را دو بار در قافیه نیاورم مگر آنکه با ظاهری یکسان معنایی جدا داشته باشم.دلم می خواهد همه ی این درستور ها را به کار بندم تا شعری چون تو.ای شاعر شاعران جهان سروده باشم. ای حافظ هم چنان که جرقه ای برای آتش زدن و سوختن شهر امپراتوران کافی است از گفته ی شور انگیز تو چنان آتشی بر دلم نشسته که سراپای مرا در تب و تاب افکنده است. حافظا خویش را با تو برابر نهادن جز نشان دیوانگی نیست. تو آن کشتی که مغرورانه بادبان در افکنده است تا سینه ی دریا شکافته و پای بر سر امواج نهد و من آن تخته پاره ام که بی خودانه سیلی خور اقیانوسم.در دل سخن شور انگیز تو گاه موجی از پس موج دگر می زاید گاه دریایی ز آتش تلاطم می کند ام این موج آهنین مرا در کام فرو می برد و غرقه می کند. با این همه جرئت آن است که خویش را مریدی از مریدان تو شمارم:زیرا که من نیز همچون تو در سرزمینی غرق نور زیستم و عشق ورزیدم....{پپوله} |
اکنون ساعت 11:38 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)