يادي از «خونه مادربزرگه» به انگيزه‌ پخش مجدد از تلويزيون
 

سريال عروسكي «خونه مادربزرگه» پس از گذشت بيش از دو دهه از ساخت آن و پخش چندين باره از تلويزيون، تابستان امسال بار ديگر در باكس كودك قرار گرفت تا در كنار هدف قرار دادن مخاطبان كودك و نوجوان، بار ديگر كودكان قديمي را با خود همراه كند.

http://www.jamejamonline.ir/Media/im...0879353272.jpg

به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، اواسط دهه‌ي 60 روزهاي جمعه ساعت 11، پخش ترانه‌ي «خونه مادر بزرگه هزار تا قصه داره...خونه مادر بزرگه شادي و غصه داره»، بسياري از كودكان را پاي تلويزيون‌ها مي‌كشاند تا قصه‌اي ديگر از «نوك طلا»، «نوك سياه»، «مراد»، «مخمل» و مادربزرگه را به تماشا بنشينند و البته در اين ميان بزرگسالاني هم بودند كه همراه با كودكان خود به تماشاي اين سريال عروسكي مي‌نشستند.


سريال ماندگار «خونه مادر بزرگه» كه با عنوان «مخمل» هم شناخته مي‌شد، محصول سال 1366 است و يکي از پرطرفدار‌ترين کارهاي عروسکي در طول تاريخ تلويزيون ايران محسوب مي‌شود.


«خونه مادر بزرگه» زمان موشک باران ساخته شد وقتي تهران خالي شده بود، عوامل فيلم مانده بودند و مونتاژ مي‌کردند.


در اين سريال عروسكي هنرمندان صاحب نامي چون ايرج طهماسب، حميد جبلي، مريم سعادت و مسعود كرامتي به عنوان عروسك گردان و صداپيشه همكاري داشته‌اند. جبلي و طهماسب بعدها با ساخت سريال عروسكي ديگر با نام «كلاه قرمزي و پسر خاله» در تلويزيون محبوبيتي را كسب كردند كه به سينماها هم كشيده شد.
احمد بهبهاني و مرضيه برومند متن‌هاي سريال «خونه مادربزرگه» را نوشته‌اند. تلويزيون اول سفارش مهمان ناخوانده را داده بود، اما برومند فکر مي‌کرد که اين داستان ديگر خيلي تکراري شده‌است، بنابراين تصميم گرفت سريال «خونه مادربزرگه» را بسازد. اين سريال عروسكي يك لوكيشن اصلي داشت كه همان حياط خونه مادربزرگه بود. در اين حياط کلبه‌اي با ديوارهاي سفيد و ستون و در و پنجره‌هاي چوبي و البته خونه مرغ و خروس و جوجه‌ها و البته مخمل در گوشه‌ي ديگر حياط به چشم مي‌خورد. «آقا حنايي» و«گل باقالي خانم» هم بودند كه همراه جوجه‌هايشان(نوک سياه و نوک طلا) و البته خود مادربزرگه شخصيت‌هاي اصلي سريال را شامل مي‌شدند.


عروسک‌ها را يک تيم حرفه‌يي ساختند. عادل بزدوده مخمل را ساخت. مريم سعادت رنگش کرد و حتي عبدالله اسکندري هم نظر داد. رحيم دوستي و مرضيه محبوب هم توي ساختن بقيه عروسک‌ها کمک کردند. کامبيز صميمي‌ مفخم دکور و صحنه را ساخت. شعر «هزار تا قصه داره» را هم هنگامه مفيد و مرضيه برومند با هم گفتند. موسيقي‌اش را بهرام دهقان بار ساخت که اولين تجربه‌اش محسوب مي‌شد.

در اين سريال عروسكي هنگامه مفيد به جاي مادر بزرگه حرف مي‌زد. بامزه ترين شخصيت سريال كه پيراهن نارنجي و جليقه قهوه‌اي به تن داشت و مدام توي ايوان چرت مي‌زد، مخمل بود كه به جاي او بهرام شاه محمد لو حرف مي‌زد؛ همان بازيگري كه نقش آقاي حکايتي را سالها قبل ايفا كرد. رضا بابک به جاي آقا حنايي و فاطمه معتمد آريا، هم به جاي گل باقالي خانوم و هم به جاي نبات حرف مي‌زد. آزاده پور مختار جاي نوک سياه حرف مي‌زد كه پيراهن قرمز گلدار مي‌پوشيد. مريم سعادت هم به جاي نوك طلا حرف مي‌زد. مراد پسر مودب و لوس همسايه بود كه به جاي او راضيه برومند حرف مي‌زد. مسعود کرامتي صداي حلزون را در مي‌آورد و هرمز هدايت صداپيشگي «هاپوکومار» را بر عهده داشت.

***
من خودم عاشق شخصيت هاپوكومار و مخمل بودم! هنوزم دوست داشتنين... :)

من عاشق این سریالم
مخصوصا عاشق مخمل و نک سیاه ولی از هاپوکومار و آقای زون(!)(حلزونه)اصلا خوشم نمیاد

بابا ما ها به جهنم ! بیچاره بچه های امروز چرا هیچی ندارن ؟
پس اینا چی ببینن؟اصلا چیزی به اسم برنامه کودک هست یا بچه ها همه عصرا و صبا از نینی سالگی باید برن کلاس کنکوری ؟

مخمل شبیه یکی از اقوام ما بود که خوشم ازش نمیومد ! وقتایی که خونمون بود اینقدر مضر بود که حد نداشت وقتیم نبود مخمل به واسطه ی تلویزیون بودش
جالب اینکه هر دو شخصیتهای مضری بودند !
مادر بزرگه رو دوست داشتم
جوجه ها رو هم همینطور
هاپوکوما
همه ش ...
خونه ی مادر بزرگه شادی و غصه داره ...

چرا بچه های امروز هیچی ندارن؟؟ اینهمه خاله و عمو دارن توی تلویزیون از همه مدل رنگ و وارنگ + عروسکهای خیلی زشت که من نمی دونم یه بچه از چیه این عروسکها باید خوششون بیاد؟؟

من فقط و فقط از مخمل خوشم میومد!

بابا بچه های امروز کلی خاله ماله!! دارن تو تلویزیون کوروش جون

خاله هایی از جنس حوری وپری
فکر بد نکنید همشون متاهل هستند ها!! گفته باشم
فکر کن تازه راس ساعت نه شب سه تا خاله بیان بالاسرت واست لالایی بگن و شعر و ترانه بخونند!!!
سعادت بزرگیه واسه اون بچه نره غول که پای تلویزیون بعد بیست و سی خاله بازی ببینه و خستگیش دربره!!