![]() |
جشن اسپندگان یا اسفندگان یا سپندارمذگان یکی از جشنهای ایرانی
|
جشن اسپندگان یا اسفندگان یا سپندارمذگان یکی از جشنهای ایرانی
|
29 بهمن جشن سپندارمذگان خجسته باد
29 بهمن جشن سپندار مذگان.روز زن و پاسداشت مهر و شیدایی خجسته باد.
درود در سالنامه ایرانی 3745 این روز بنام جشن سپندارمگان نامگذاری شده است. ریشه واژه نام این روز به اوستایی(سپنته ارمئیتی)یا (سپنه ارمنی)است که واژه ارمئیتی به معنی فروتنی و فداکاری و پیشوند سپنته آن به معنی مقدس در پارسی است. به این روز درهلوی سپندار مذ میگویند. سپندار مذ کیست؟ سپندار مذ پنجمین امشاسپند در اوستا است و در گاهان از او چون پرورش دهنده آفریدگار یاد می شود و مردم در راستای او است که پارسایی می یابند. او یزد بانوی زمین است و زمین نماد شیدایی است چون با فروتنی.فداکاری و گذشت به همه مهر می ورزید .زشت و زیبا را به یک چشم مینگرید و همه را چون مادری در دامان خود میپرورانید و آرامش میدهد . از همین روی در فرهنگ کهن ایرانیان .سپندار مذ را نماد زمین و گرامی داشت مهر و شیدایی می پنداشتند.چون این دو در کنار هم رنگ پیدا میکردند. انگیزه جشن سپندار مذگان همسانی زن و مرد.در ایران باستان یکی از آیین سپند و جدایی ناپذیر فرهنگ ایران بود. زنان ایران باستان پادشاه.فرمدار(وزیر)مهسار(مهندس)و سر کرده سپاه میشدند.ولی این همسانی تنها به کارنامه امپراتوری گذشته ایران بسنده نمی شود و ریشه های کهن فرهنگی داشت. در اوستا.زن از جایگاه بلند و ارجمندی برخوردار است. برای نمونه در اوستا می خوانیم.دختران در گزینش همسر آزادند و پدر و مادر نمی توانند دخترانشان را وادار به پیوند با کسی که او دوستش نمیدارد کنند. از همین روی چون در آیین کهن ایران .زن از جایگاه والایی برخوردار بود ایرانیان قدیم این روز را برای بزرگداشت زن. سپند مذ.ایزد بانوی زمین برگزیدند.و جشن سپندار مذ را هر سال برگزار کردند. چگونه جشن سپندار مذ برگزار میشود در ایرانیان باستان در این روز زنان به شوهران خود مهر ارمغان میدادند و مردان .زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده و به آنها پیشکشی میدادند. این پیشکشی میتوانست از یک شاخه گل تا هر چیز دیگر باشد. گزیده گفتار این جشن نشان از ارزش و جایگاه زن در فرهنگ کهن ایران است. کوتاه سخن .این جشن دیدگاه روشن ایرانیان باستان به زن در زمانی است که او در جهان از جایگاهی برخوردار نبود و به او همچون کنیز نگاه میکردند. اینگونه بود که گروهی مردم توانستند سده های دراز .جهان را شیفته و گیرای فرهنگ فرهیخته و زیبای خود کنند. امروزه نیز زرتشتیان همچنان گذشته این روز را به نام روز زن و روز مادر جشن میگیرند. جشن سپندار مذگان برهمگان و به ویژه بانوان ایران زمین خجسته باد. |
جشن والنتاین و سپندار مذگان
[img]سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد تنها مدت کمی به اواخر بهمن ماه و اواسط ماه فوریه باقی مانده که روز عشق فرنگی (ولنتاین) و روز عشق ایران باستان (سپندارمذگان) به فاصله ی چهار روز از هم قرار دارند ۲۵ بهمن ماه (ولنتاین) را به عشقمان تبریک بگوییم یا ۲۹ بهمن ماه (سپندارمذگان) را؟[/img][img]ولنتاین چیست؟ در قرن سوم میلادی که مطابق می شود با اوایل امپراطوری ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده است به نام کلودیوس دوم . کلودیوس ، عقاید عجیبی داشت، از جمله اینکه سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد؛ از این رو ازدواج را برای سربازان امپراطوری روم قدغن می کند. کلودیوس به قدری بی رحم و فرمانش به اندازه ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان نداشت. اما کشیشی به نام والنتیوس (ولنتاین)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می کرد. کلودیوس دوم از این جریان خبر دار می شود و دستور می دهد که ولنتاین را به زندان بیاندازند. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق با قلبی عاشق اعدام می شود. بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق می دانند و از آن زمان نهاد و سمبلی می شود برای عشق. اما متاسفانه و با کمال تعجب، ایرانیان ِ امروز، با بیش از چهارهزارو پانصد سال تمدن، برگزاری جشنها و مناسبتهای بیگانه را نشانه ی تمدن و فخر می دانند! همه اسم "ولنتاین" را شنیده اند و مراسم آن را مانند سایر بیگانگان بجا می آورند، ولی تا به حال جشن"سپندارمذگان" شایدبه گوششان نخورده است . "سپندارمذگان" چیست؟ در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، که از بیست قرن پیش از میلاد، یعنی حدودا دوهزار سال پیش از تولد ولنتاین، میان آریائیان روزی موسوم به روز عشق (سپندارمذگان یا اسفندارمذگان) بوده است. این روز در تقویم زرتشتی مصادف است با پنجم اسفند ماه و در تقویم جدید ایرانی، که شش ماه اول سال سی و یک روز حساب میشود، شش روز به جلو آمده و دقیقا مصادف میشود با ۲۹ بهمن، یعنی چهار روز پس از روز ولنتاین فرنگی. زرتشیان جشن سپندارمذ (سپندارمذگان – روز زن و روز زمین) را هرساله در پنجم اسفند ماه برگزار میکنند در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب میکردند و علاوه بر اینکه ماه ها اسم داشتند، هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. بهعنوان مثال روز اول «روز اهورامزدا»، روز دوم، روز بهمن (سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است، روز سوم اردیبهشت یعنی «بهترین راستی و پاکی» که باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهریور یعنی «شاهی و فرمانروایی آرمانی» که خاص خداوند است و روز پنجم «سپندارمذ» بوده است. "سپندارمذ" لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق میورزد. زشت و زیبا را به یک چشم مینگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان میدهد. به همین دلیل در فرهنگ ایران باستان "سپندارمذ" را بهعنوان نماد عشق میپنداشتند. پسوند "گان" هم به معنی "جشن" است، و در نتیجه "سپندارمذگان" به معنی "جشن سپندارمذ" (جشن روز زن و زمین) است. در باور ایرانى مرد داراى قدرت مردانگى و تفکر و خردورزى بیشترى است، در برابر آن زن نیز داراى مهر ورزى، عشق پاک، پاکدامنى و از خودگذشتگى فراوان ترى است که هر یک از این دو به تنهایى راه به جایى نبرده و حتى روند پویایى گیتى را هم به ایستایى مى کشانند. اگر مردان بدنه هواپیماى خوشبختى اند، زنان موتور آن اند که پیکره بى موتور و موتور بى بدنه هیچ کدام به تنهایى به اوج سعادت نمى رسند بلکه ذره اى حرکت و جنبش هم برایشان ناممکن است. اشوزرتشت خوشبختى بشر را وابسته به میزان دانش و خرد انسان مى داند نه جنسیت و قومیت و رنگ و نژاد و از دیدگاه وى همه انسان ها _ همه زنان و مردان _ داراى حقوق برابرند. او دختران را در گزینش همسر آزاد شمرده و عشق پاک و دانش نیک را دو معیار اصلى مى داند و خوشبختى همسران جوان را در زندگى زناشویى در این مى داند که هر یک بکوشند تا در راستى از دیگرى پیشى جویند. ملت ایران از جمله ملت هایی است که زندگی اش با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته است، به مناسبت های گوناگون جشن میگرفتند و با سرور و شادمانی روزگار میگذرانده اند. این جشن ها نشان دهنده فرهنگ، نحوه زندگی، خلق و خوی، فلسفه حیات و کلاً جهانبینی ایرانیان باستان است. سپندار مذگان |
ولنتاین یا سپندارمزگان؟
دو مطلب قبلی را به بیان مصادیقی از جمله ی پر معنای اینجا ایران است پرداختم . برای بیان آنها ناچار به استفاده از زبان طنز بودم که اگر می خواستم به جد بنویسم چیزی جز گلایه و نغ و نوغ ( نمی دانم املایش را درست نوشتم یا نه ) از کار در نمی آمد . اما در این یادداشت طنز را به کنار می نهم و با زبانی جدی به بیان وجه ای دیگر از اینجا ایران است می پردازم ، البته اگر این قلم آتش پاره بگذارد . چند سالی است که 25 بهمن ماه در بین جوانان به روز ولنتاین ملقب گشته است . روز ولنتاین یا به عبارت درست تر سنت ولنتاین به عنوان روز عشاق معرفی گردیده و به همین مناسبت عشاق جوان در این روز به هم هدایایی تقدیم می دارند که رایج ترین هدیه ی پسرها به دختر ها در ایران عروسک شده است . رایج ترین هدیه دختر ها هم که مشخص نیست چرا که هنوز هدیه دادن زن به مرد هنوز آنچنان باب نشده است حتی در میان ولنتاینی های ایرانی اما چرا ؟ در ایران باستان هر روز را نامی بوده است و دسته بندی روزها به صورت هفتگی وجود نداشته است . هر سال از 12 ماه 30 روزه تشکیل می شد به همراه 5 روز پایانی که به پنجه ی دزدیده نامیده شده است . بدین ترتیب روز اصلی نوروز یا روز اول سال در باستان روز ششم نوروز بوده است . هر کدام از 12 ماه هم نام هایی داشتند که با نام های 12 روز از ماه ها یکسان بود. مثلا روز دوم هر ماه بهمن (وهومن) به معنای اندیشه نیک نام داشته است و ماهی هم به همین نام تا امروز در سال شمار ایرانی وجود دارد . حال در هر ماه روزی که نام آن با نام آن ماه یکی می شده است ، روزی خجسته به حساب می آمد و جشن گرفته می شد . بر همین شیوه بوده است که روز پنجم هر ماه که سپندارمز ( مهر ، عشق ، فروتنی ) نامیده می شده است در ماه سپندارمز(اسفند) جشن و آداب مخصوص به خود را داشته است . سپندارمز فرشته ای است در جهان مینوی ( جهان غیر مادی در اندیشه باستان ) آراسته به صفات عشق و فروتنی و بردباری و جانبازی و فداکاری و در جهان مادی پاسبان زمین و زنان نیک و پارسا و همه خوشی ها در دست اوست . این روز در سالشمار شمسی معادل 29 بهمن ماه است . مهرورزی همیشگی ، زایندگی و فروتنی صفات مشترکی است که در نظر نیاکان برای زمین و مادر برشمرده می شده است . از این رو این روز ، روز زمین و روز زن توامان تلقی می شده است . در این روز مردمان به جشن و سرور می پرداختند و مرد به زنش هدیه ای پیشکش می کرده است . از این رو به این جشن « مژدگیران» یا « مزدگیران» می گفتند . در کتاب اندرزنامه آتورپات (آذربد) آمده است که : « سپندارمت روچ ورزی دمیک کن » یعنی در روز سپندارمز ( زمین ) زمین را شخم بزن . که موید مطالبی است که در رابطه با روز زمین بودن سپندارمز گفته شد . اما برگردیم به اصل موضوع این نوشتار . با مطالعه در جشن های سالیانه ی باستان متوجه این نکته می شویم که هیچ روزی به عنوان روز مرد تلقی نمی شده است . در واقع مرد تنها هزینه آور خانه بوده است و هیچ وقت انتظار دریافت پاداشی از همسرش را نداشته است . تا به امروز هم که ما به یمن اسلام هم روزی برای زن داریم و هم روزی برای مرد هنوز هم همین روحیه در مرد ایرانی حاکم است . حتی روز ولادت امیرالمومنین علی (ع) هم روز مرد نامیده نمی شود و روز پدر رایج است که با کمی دقت متوجه تفاوت در برگزاری مراسم های روز پدر و مادر هستیم . روز پدر هیچوقت به اندازه روز مادر/زن جدی گرفته نمی شود و برای خیلی از خانواده ها عملا به حساب نمی آید . از دلایل فلسفی و اجتماعی این امر که بگذریم باید به این نکته توجه داشته باشیم در عرف جامعه ی سنتی ایرانی همواره این مرد است که به عنوان عاشق در نظر گرفته می شود و باید به معشوق(زن) هدیه ای تقدیم کند . برای همین است که ولنتاین عملا هیچ وقت در ایران به سان غربی اش وجود نداشته چرا که ولنتاین روابط رومانتیک قرن نوزدهمی را می طلبد و عملا کمتر از 15 سال است که در ایران این نوع روابط عاطفی پیش از ازدواج یا به بیانی دیگر دوست دختر ، دوست پسری شکل گرفته است . و همین جاست که می بینیم جوانان بیگانه با فرهنگ کهن نیاکان به دنبال راه های تازه ای برای استحکام این روابط تازه می گردند و به ناچار آن را از فرهنگی که مدت هاست این نوع از روابط را در خود پرورش داده تقلید می کند . سنت ولنتیان روزی است که در فرهنگ غربی نمادی از هویت فرهنگیشان به شمار می رود و برایش افسانه و تاریخ ساخته اند . مهم نیست که این تاریخ صحت داشته باشد چرا که از دل مردم یک فرهنگ در آمده است و همین زیباست . اما این زیبایی وقتی بخواهد بدون ریشه در فرهنگی دیگر تقلید شود نشان از ضعف فرهنگ مقلد خواهد بود و بسیار نازیباست . وقت آن است که به خود آییم و کمی در راه درست نیاکان گام برداریم . نمی گوییم به جای ولنتاین ، سپندارمزگان را گرامی بدارید ( هر چند هیچ اشکالی ندارد ) ولی حداقل می توان همان روزهایی که به هر دلیلی روز زن نامیده شده است را گرامی داشت . هرچند این نفوذ ولنتاین تفسیرهای دیگری هم دارد . مثل این نکته ای که در داستان تاریخچه ی آن نهفته است . کشیشی دو عاشق را به هم می رساند ! و این نکته شاید بیانگر برخی خواسته های نسل جوان و شاید کنایه ای به حکومت مذهبی باشد و یا حتی حرکتی که نوعی اعتراض را با خود به همراه دارد. باید بیشتر در این نکات اندیشه کنیم و ببینیم واقعا به کدام سو می رویم . این ها را نگاشتم تا بگویم این جا ایران است معانی دیگری هم دارد |
اکنون ساعت 10:33 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)