امیر عباس انصاری |
11-21-2008 08:22 AM |
Kill Bill 1 & 2 معرفی و بررسی فیلم بیل را بکش نسخه اول و دوم
نقد : ارجاع های بیل را بکش : از شرق تا غرب
Kill Bill: Vol. 1
از وقتی که فیلم "بیل را بکش ، قسمت اول " اکران شده است ، همه از ارجاعات مختلف سینمایی کوئنتین تارانتینو به سنت غنی سینمای رزمی آسیایی از فیلم های کانگ فویی سینمای هنگ کنگ گرفته تا فیلم های شمشیر زنی سینمای ژاپن ، سخن می گویند .
می توان گفت که بخش اول فیلم تارانتینو بیشتر به شرق نظر دارد و بخش دوم بیشتر به غرب ، یا سنت های فیلم های انتقامجویانه اروپایی و آمریکایی و به ویژه به سینمای وسترن آمریکا .
تارانتینو با ارجاعات فراوان در مجموعه " بیل را بکش " ، در واقع هم قصد بازی دارد و هم می خواهد نکته ای را به نمایش بگذارد و نشان دهد که چگونه و طی سال ها ، فرهنگ های عامه پسند در شرق و غرب بر هم اثر نهادند و سبک جدید تولید فیلم های سرشار از اکشن ، در واقع ماحصل تلفیق این دو سبک است .
همانطور که آکـــیــراکورو ساوا گفته بود که در ساختن فیلم "هفت سامورایی " تحت تاثیر فیلم های وسترن جان فورد قرار داشت ، سرجیولئونه فیلمساز ایتالیایی نیز برای ساختن فیلم " به خاطر یک مشت دلار " خود از فیلم " یوجیمبو" ساخته کوروساوا وام گرفت و با همین فیلم بود که وسترن اسپاگتی پدید آمد .
" بیل را بکش " این دایره را کامل می کند و تاثیربرداری سینماگران آسیایی ، اروپایی و آمریکایی از همدیگر را در یک فیلم درخشان ، دیوانه وار و عمیق چند فرهنگی ، در کنار هم جمع می آورد . برای لذت بردن از " بیل را بکش " تارانتینو لازم نیست که با همه ارجاعات سینمایی او آشنا باشیم ، اما کمی اطلاعات پشت صحنه ای ، به کسب لذت بیشتر از فیلم ، کمک می کند .
شرق (بیل روبکش ، قسمت اول )
سونی چیبا (توضیح از امیر:بازیگر نقش هاتوری هانزو): در فیلمنامه ای که تارانتینو برای فیلم " عشق واقعی " نوشت ، شخصیتی که کریستین اسلیتر نقش او را بازی می کند ، وارد سینمایی می شود که دو فیلم از سونی چیبا نشان می دهد که عبارتند از " مبارز خیابانی " و " بازگشت مبارز خیابانی " ، که از خشن ترین فیلم های سینمایی ژاپن هستند . تارانتینو در این فاصله بالغ تر شده است و حضور پررنگ آقای چیبا در این فیلم ، حالا بیشتر یادآور همکاری درازمدت چیبا و کنجی فوکاساکو فیلمسازی است که چیبا را کشف کرد و ده ها فیلم سامورایی با او ساخت(بخش کوچکی از موسیقی فیلم یکی از آنها را می توان در "بیل را بکش " شنید .)
شخصیت چیبا در " بیل را بکش " استاد شمشیرسازی هاتوری هانزو است که برای " عروس " (اوماتورمن ) شمشیر خاصی می سازد و در واقع او را به سلاح انتقامجویی مسلح می کند .
نام هاتوری هانزو از یک سامورایی واقعی گرفته شده و چیبا برای اولین بار در یک مجموعه تلویزیونی در قالب این شخصیت ظاهر شده بود .
گوردن لیو (توضیح از امیر: بازیگر نقش سی فو پای می کاهن اعظم و آموزگار ارشد کانگ فوی برتر): بازیگر با استعداد و پرطرفدار فیلم های کانگ فو برای شرکت فیلمسازی برادران شاو . لیو با بازی در فیلم های برادر خود به شهرت رسید و از جمله در " سی و ششمین اتاق معبد " بازی کرد . در " بیل را بکش " او را این بار بر خلاف فیلم فوق که در آن در نقش شاگرد ظاهر شده بود ، در نقش استاد می بینیم که به عروس ، تکنیک " پنج نقطه انفجار قلب" را یاد می دهد .
او با ریش سفید خیلی بلندش ، که یادآور استادان رزم در فیلم های کانگ فویی است (نظیر سبیل سیاه برای آدم های بد فیلم های وسترن ) ، در قسمت دوم حضوری کوتاه دارد و باید بدانیم که در قسمت اول فیلم هم ، رئیس کله طاس ارتش یاکوزا در خدمت لوسی لیو (توضیح از امیر: همان او رن ای شی ئی یا مار دهان پنبه ای "نام مستعار در گروه بیل") بود .
لوسی لو (توضیح از امیر: او- رن- ای- شی- ئی نام مستعارش "مار دهان پنبه ای") : در نقش او – رن ایشی عضو سابق گروه آدمکشان و رهبر فعلی دنیای تبهکاران توکیو در نقشی ظاهر می شود که منشا ژاپنی ، چینی و آمریکایی دارد ، که از این نظر به خود فیلم " بیل را بکش " شباهت دارد .
ظاهر او شبیه شخصیت اصلی فیلم " بانوی برف خونی " است ، محصول 1973 و ساخته توشیا فوجیتا .
قهرمان زن این فیلم که در زندان متولد شده است، سوگند می خورد که انتقام مرگ والدین خود را بگیرد . تصویر درخشان چکیدن خون روی برف در پایان " بیل را بکش ، قسمت اول " ، دقیقا از روی همین فیلم برداشته شده و تارانتینو در عنوان بندی فصل های مختلف فیلم خود و نیز استفاده از سکانس های کارتونی ، از فیلم " بانوی برف خونی " تقلید کرده است .
کنجی فوکاساکو: نسخه های ژاپنی فیلم "بیل را بکش ، قسمت اول " حاوی یادداشتی بود حاکی از اینکه فیلم به کنجی فوکاساکو تقدیم می شود که از فیلمسازان صاحب نام سینمای ژاپن است و بعد از کارگردانی بیش از 60 فیلم ، در ژانویه سال 2003 درگذشت . از آثار او می توان به فیلمهای سنگین تاریخی و فیلم های خشن گنگستری ، از جمله " نبردهای بدون افتخار و انسانیت " اشاره کرد که بخشی از موسیقی متن آن در صحنه ورود اعضای گروه " 88 دیوانه " به کار گرفته شد .
چیاکی کوریاما (بازیگر نقش گوگو محافظ او رن ای شی ئی استاد مبارزه با زنجیر و کانو علیه شمشیر) که در آخرین فیلم فوکاساکو در نقش یک دختر مدرسه ای آدمکش ظاهر شده بود ، در " بیل را بکش ، قسمت اول " نیز در همان نقش بازی می کند.
" گرگ تنها و بچه شیر " : در فیلم "بیل را بکش " شاهد تلاش نادری برای تلفیق سبک های متمایز رزمی چینی و ژاپنی هستیم . اگر گوردن لیو نماینده سنت مبارزه با دست خالی کانگ فوی چینی است ، سونی چیبا هم نماینده سنت شمشیر بازی ژاپنی است . بخش اعظم خشونت استریلیزه در " بیل را بکش " – سربریدن ها ، فوران خون و نظایر آن – در سنت بسیار خشن مجموعه فیلم های ژاپنی نظیر " گرگ تنها و بچه شیر " ( که تاکنون شش فیلم از این مجموعه عرضه شده است ) و " زایتوچی ، شمشیر زن نابینا " ( تاکنون 25 فیلم ) ریشه دارد . در ضمن سرو کله فیلم " آدمکشان شوگان " که آمیزه دوبله شده به انگلیسی از دو فیلم اول مجموعه "گرگ تنها و بچه شیر " است ، در اواخر فیلم " بیل را بکش ، قسمت دوم " ، آنجا که " عروس " آن را به دخترش نشان می دهد ، پیدا می شود .
غرب ( " بیل را بکش ، قسمت دوم " )
جان فورد : کارگردان فیلم های " دلیجان " و " کلمانتاین محبوبم " و " جویندگان " در قسمت دوم فیلم تارانتینو حضوری محسوس دارد . در دقایق آغازین فیلم ، تارانتینو یکی از نماهای جاودانی فورد را تقلید می کند ، که نمای بیابان وسیع و خالی از خلال چارچوب دری باز است که فورد در پایان " جویندگان " نشان داده بود . کلیسایی که قرار است مراسم ازدواج " عروس " آنجا صورت گیرد ، یگانه خانه در بیابانی وسیع است و " عروس " در لحظه ای کوتاه در چارچوب در آن ظاهر می شود . این احتمال هم هست که چشم بند چرمی " ال درایور " ( دریل هانا ) یادآور چشم بندی باشد که فورد در سال های پایانی عمر به چشم داشت ، اما نباید فراموش کرد که می تواند نشانه ارجاعات دیگری هم باشد.
باد بتیکر: دست پرورده فورد که سینمای وسترن آمریکا را به مرحله پوچ گرایانه و طعنه آمیز آن رساند . او در دهه 1950 یک رشته فیلم های وسترن با بازی راندلف اسکات ساخت که اولین فیلم این مجموعه به نام " از حالا هفت نفر " (1956) او الگوی قصه انتقامجویی در فیلم " بیل را بکش " است . منظره بیابانی و صخره ای بسیاری از فیلم های بتیکر را در فیلم " بیل را بکش " هم شاهد هستیم . نام شخصیتی که مایکل مادسن ، یکی از اعضای گروه آدمکشان بازی می کند نیز " باد " است . " باد " همچون بسیاری از قهرمانان فیلم های بتیکر ، مبارز دلسرد شده و سرخورده ای است که می خواهد تنها باشد و زندگی خصوصی خود را ادامه دهد ، اما به اجبار دوباره دست به اقدام می زند تا کاری را که نیمه تمام مانده بود ، به فرجام برساند .
سرجیو لئونه : لئونه بارها گفته بود که تحت تاثیر طنز تلخ و سیاه و قهرمانان مزدور فیلم های بتیکر ، فیلم " به خاطر یک مشت دلار " (1964) راساخته بود . اثری از سرجیولئونه که بازتاب های متعددی در "بیل را بکش " دارد ، فیلم " روزی روزگاری در غرب " است که لئونه آن را در سال 1968 ساخت . در این فیلم ، هنری فاندا نقش یک هفت تیر کش مرموز و قدرتمند را بازی می کند که بی شباهت به بیل نیست و چارلز برانسن نیز در نقش شخصیتی انتقامجو ظاهر می شود که تاحد زیادی یادآور شخصیت "عروس " فیلم تارانتینو است . جالب اینجاست که " باد " پوستری از فیلم " آقای مجستیک " با بازی برانسن را به دیوار خانه اش زده است .
دیوید کارادین : در نقش " بیل " سردسته آدمکشان که در " قسمت اول " حضوری بسیار کوتاه داشت و در " قسمت دوم " حضوری محسوس دارد .دیوید کارادین هم به هر دو سنت عظیم پس زمینه " بیل را بکش " ارتباط دارد . پدرش جان کارادین از بازیگران فیلم های فورد بود و می دانیم که خود او نیز در دهه 1970 در نقش یک مذهبی نیمه چینی و نیمه آمریکایی به نام "کوای چانگ کین " در مجموعه تلویزیونی " کانگ فو " بازی می کرد ( شخصیت ساموئل ال جکسن در فیلم "قصه های عامیانه (پالپ فیکشن)" تارانتینو تا حدی یاد آور اوست .) در " بیل را بکش " او را می بینیم که فلوت می نوازد و جالب است بدانیم که شخصیت کوای چانگ کین نیز فلوت می نواخت.
دریل هانا : در نقش " ال درایور " ، یکی از آدمکشانی که " عروس " برای انتقامجویی به سراغ او می آید ، نماینده ارجاعاتی ورای سینمای وسترن است . چشم بند او یادآور یک فیلم انتقامجویانه سوئدی (!) به نام " او را یک چشم می نامند " است که بوآرنه ویبنیوس دستیار اینگمار برگمان در سال 1974 ساخته بود . لباس پرستاری او در " قسمت اول " یادآور لباس مشابهی در فیلم " لباسی برای کشتن " ساخته برایان دی پالما است . حضور او یادآور قهرمانان زن وسترن هایی است که در دهه 1950 ساخته شد ، که از آن جمله باید به " زنی که کم و بیش کشتند " ( ساخته آلن دوان ) و البته " جانی گیتار " ساختار نیکلاس ری اشاره کرد . اگر چه نام "ال درایور " اشاره ای به فیلم " راننده " (1978) ساخته والتر هیل و سرشار از صحنه های تعقیب و گریز با اتومبیل است ، اما خود تارانتینو گفته است که حضور دریل هانا اشاره ای است به شخصیت " سارا کلی " در فیلم " از غروب تا طلوع آفتاب " (1996) نوشته تارانتینو که در آن فیلم نام مستعار این شخصیت " ال درایور " بود .
نويسنده: دیوید کر - ترجمه رحیم قاسمیان
موضوع: Kill Bill: Vol. 1
|