جدال عقل و عشق
در میان پرده خون عشق را گلزارها
عاشقان را با جمال عشق بیچون کارها
عقل گوید شش جهت حدست و بیرون راه نیست
عشق گوید راه هست و رفتهام من بارها
عقل بازاری بدید و تاجری آغاز کرد
عشق دیده زان سوی بازار او بازارها
ای بسا منصور پنهان ز اعتماد جان عشق
ترک منبرها بگفته برشده بر دارها
عاشقان دردکش را در درونه ذوقها
عاقلان تیره دل را در درون انکارها
عقل گوید پا منه کاندر فنا جز خار نیست
عشق گوید عقل را کاندر توست آن خارها
هین خمش کن خار هستی را ز پای دل بکن
تا ببینی در درون خویشتن گلزارها
شمس تبریزی تویی خورشید اندر ابر حرف
چون برآمد آفتابت محو شد گفتارها
.......................................................... اين شعر مولانا واقعا ديوانه كنندس
فقط از حافظ نيست sorry.........تاپيكي كه مرتبط تر از اينجا باشه پيدا نكردم.....
__________________
There's a fire starting in my heart Reaching a fever pitch and It's bringing me out the dark Finally I can see you crystal clear
ویرایش توسط آريانا : 12-23-2009 در ساعت 04:42 AM
|