موضوع: خرابات
نمایش پست تنها
  #21  
قدیمی 12-24-2009
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دی پیر من از کوی خرابات برآمد
وز دلشدگان نعرهٔ هیهات برآمد
شوریده به محراب فنا سر به برافکند

سرمست به معراج مناجات برآمد
چون دردی جانان به ره سینه فرو ریخت

از مشرق جان صبح تحیات برآمد
چون دوست نقاب از رخ پر نور برانداخت

با دوست فرو شد به مقامات برآمد
آن دیده کزان دیده توان دید جمالش

آن دیده پدید آمد و حاجات برآمد
مقصود به حاصل شد و مطلوب به تعین

محبوب قرین گشت و مهمات برآمد
بد باز جهان بود بدان کوی فروشد

واقبال بدان بود که شهمات برآمد
دین داشت و کرامات و به یک جرعه می عشق

بیخود شد و از دین و کرامات برآمد
عطار بدین کوی سراسیمه همی گشت

تا نفی شد و از ره اثبات برآمد

عطار
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید