نمایش پست تنها
  #70  
قدیمی 12-26-2009
مجتب آواتار ها
مجتب مجتب آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: ساری
نوشته ها: 2,922
سپاسها: : 18

36 سپاس در 28 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من زن گرفتم تو نگیر...شعر طنز
زن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیر
من گرفتم تو نگیر
چه اسیری که ز دنیا شده ام یکسره اسیر
من گرفتم تو نگیر
بود یک وقت مرا با رفقا گردش و سیر
یاد آن روز به خیر
زن مرا کرده میان قفس خانه اسیر
من گرفتم تو نگیر
یاد آن روز که آزاد ز غمها بودم تک و تنها بودم
زن و فرزند بستند مرا با زنجیر
من گرفتم تو نگیر
بودم آن روز من از طایفه ی درد کشان...بودم از جمع خودشان
خوشی از دست برون رفت و شدم لات و فقیر
من گرفتم تو نگیر
ای مجرد که بود خوابگهت بستر گرم
بستر راحت و نرم
زن مگیر!!!
ارنه شود خوابگهت لای حصیر
من گرفتم تو نگیر
بنده زن دارم و محکوم به حبس ابدم
مستحق لگدم چون در این مسئله بود
از خود مخلص و تقصیر
من گرفتم تو نگیر
من از آن روز شوهر شده ام
خر شده ام خر همسر شده ام
میدهد یونجه به من جای پنیر
من گرفتم تو نگیر
__________________
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم
.
.
.

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید