نمایش پست تنها
  #7  
قدیمی 12-26-2009
sheida.m آواتار ها
sheida.m sheida.m آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: TeHrAn
نوشته ها: 1,485
سپاسها: : 1

54 سپاس در 24 نوشته ایشان در یکماه اخیر
sheida.m به Yahoo ارسال پیام فرستادن پیام با Skype به sheida.m
پیش فرض

می گفتم با خودم دیگه بریدم

دیگه به آخر جاده رسیدم
نفس های ضعیف آخرین بود

فقط غم تنهائی هامو می آلود

تموم لحظه هام حسرت و افسوس

من و بغض و شب و سوسوی فانوس

تو وقتی که همه تنهام گذاشتند

دلم کندن ز جا ..... پا روش گذاشتن

تو روزای همه دوری و دوری

هزار سال خستگی عمری صبوری

تو روزی که حتی سایه م دشمنم بود

تو لحظه ای که وقت مردنم بود

یکی پیدا شد و قفس رو وا کرد

تو اوج بی صدائی ها صدام کرد

یکی اومد که دوست داشتن می فهمید

من و از اون من مرده جدا کرد

نمیخوام که بره هیچوقت ز دستم

فقط اون میدونست که خیلی خسته م

همه گلدونا رو دوباره جون داد

گلای بی زبون و باز زبون داد

تو روزای که وقت مردنم بود

روزای تلخ حسرت خوردنم بود

تو وقتی که نفس یاری نمی کرد

همش اشک و همش رنج و همش درد

تو روزای همه دوری و دوری

هزار سال خستگی عمری صبوری

روزی که حتی سایه م دشمنم بود

تو لحظه ای که وقت مردنم بود

یکی پیدا شد و قفس رو وا کرد

تو اوج بی صدائی ها صدام کرد

یکی اومد که دوست داشتن می فهمید

من و از اون من مرده جدا کرد


__________________

♥SheidA♥


تو همان مهربانی هستی؟! یا مهربانی همان توست؟!
نمی دانم … می دانم بی شک با هم نسبت نزدیکی دارید
!! آسمونـــ ــ منـــ ــ همیشهـــ ــ !! ابریـــ ــ !! چترتو با خودتــ ــ آوردیـــ ــ !!

پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از sheida.m به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید