موضوع: مشاعره سنتی
نمایش پست تنها
  #233  
قدیمی 03-03-2008
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Talking ***مشاعره سنتی***

نقل قول:
نوشته اصلی توسط kalantar48 نمایش پست ها
جواب امیر جان
نازم به دل نیمه کبابم جانا
گر عود شود لذت بویش ببری


جواب کلانتر عزیزم:
نازم به دل نیمه کبابم جانا
گر عود شود لذت بویش ببری


یا سیخ کنی دل و جگر را با هم
یا از خم بازار ... حاضر بخری

چیزیست کباب دل که در وصف او
صد روضه اگر بخوانم و باز کم است

شور عجیبی ست این آتش عشق
سوزاندنش از هیزم اندوه و غم است

این بیت بدان جهت ز بهرت گفتم
تا خوب بدانی که قانون این است

گر حکم شود که مستان ببری
در شهر هزار دل به دستان ببری


( تقدیم با یه نوشابه اضافه... حال کردی؟:D؟ فقط سه دقیقه)


نقل قول:
نوشته اصلی توسط shabhaye_mahtabi نمایش پست ها
ياد باد آنكه ز ما وقت سفر ياد نكرد
به وداعي دل غمديده ما شاد نكرد
با تشكر فريبا
جواب مشاعره فریبای بسیار عزیز!!!

ياد باد آنكه ز ما وقت سفر ياد نكرد
به وداعي دل غمديده ما شاد نكرد


در ره رفتن ز کــــویـــم، با کمال ادعا
برنگشت و یک نگاه بر من علاف نکرد!

چند روز سیخ نشستم زبرش تا بلکه
باز گردد او، ولی هیچ زما یاد نکرد!

بر همه جد و جلالش لعنت آن نکبت
یک نگاه پشت سرش، سوی من و ماه نکرد!

وه اگر دست رسانم به دو چشم نازش
کور گردد ز دو چشم و دگرش باد نکرد!

اینهمه فیس و افاده که برایم در کرد
باد لاستیک فولکس بود که انفاق نکرد!!

بیت بعدی احتمالا خون و خونریزی شود
بهتر آنکه این شعر هم بیش از این داغ نکرد!




ارادتمند... امیر عباس... بچه تهرانپارس!!
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید