
01-04-2010
|
 |
کاربر فعال 
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: اهواز
نوشته ها: 730
سپاسها: : 4
18 سپاس در 16 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
رو به دريايي که ماهيزادهاي
همچو خس در ريش چون افتادهاي
خس نهاي دور از تو رشک گوهري
در ميان موج و بحر اوليتري
بحر وحدانست جفت و زوج نيست
گوهر و ماهيش غير موج نيست
اي محال و اي محال اشراک او
دور از آن دريا و موج پاک او
نيست اندر بحر شرک و پيچ پيچ
ليک با احول چه گويم هيچ هيچ
چونک جفت احولانيم اي شمن
لازم آيد مشرکانه دم زدن
آن يکيي زان سوي وصفست و حال
جز دوي نايد به ميدان مقال
يا چو احول اين دوي را نوش کن
يا دهان بر دوز و خوش خاموش کن
يا به نوبت گه سکوت و گه کلام
احولانه طبل ميزن والسلام
چون ببيني محرمي گو سر جان
گل ببيني نعره زن چون بلبلان
چون ببيني مشک پر مکر و مجاز
لب ببند و خويشتن را خنب ساز
دشمن آبست پيش او مجنب
ورنه سنگ جهل او بشکست خنب
با سياستهاي جاهل صبر کن
خوش مدارا کن به عقل من لدن
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|