نمایش پست تنها
  #416  
قدیمی 01-10-2010
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

عاقبت روز وداعش سر رسيد





خون دل از ديدگان من چکيد





در نگاهش مهرباني بود و بس


عاشقي با هم زباني بود و بس





گر چه لب بربسته بود از گفتگو


در درونش ناله بود و هاي و هو





با سکوتش گريه را بيچاره کرد


اشک غم را بي دل و آواره کرد





مانده بودم خيره در چشمان او


بي صدا بودم ولي حيران او





کاش فريادي ز دل بيرون شدي


ليلي من از جنون مجنون شدي





گريه ميکردم بدون اشک و آه


ناله ها در سينه اما با نگاه





دست خود آهسته او بالا گرفت


از دل مجنون دل ليلا گرفت





گوشه چشمش روان شد چشمه اي


چشمه را در چشم ليلا ديده اي ؟





دل ز کف دادم منم گريان شدم


همنوا با اشک او نالان شدم





با نگاه آخرش پرپر شدم


همچو برگ لاله ي احمر شدم





رفتن او رفتن جان من است


ديدن او دين و ايمان من است





هر کجا باشد خدا يارش بود


دست حق يار و نگهدارش بود ...


__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید