نمایش پست تنها
  #7  
قدیمی 01-12-2010
مهسا69 آواتار ها
مهسا69 مهسا69 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: اهواز
نوشته ها: 730
سپاسها: : 4

18 سپاس در 16 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

جمله استادان پى اظهار كار
نيستى جويند و جاى انكسار

لاجرم استاد استادان صمد
كارگاهش نيستى و لا بود


هر كجا اين نيستى افزون‌تر است
كار حق و كارگاهش آن سر است‏


نيستى چون هست بالايين طب
بر همه بردند درويشان سبق‏


اين قدر گفتيم باقى فكر كن
فكر اگر جامد بود رو ذكر كن‏


ذكر آرد فكر را در اهتزاز
ذكر را خورشيد اين افسرده ساز


اصل خود جذب است ليك اى خواجه‏تاش
كار كن موقوف آن جذبه مباش‏


چون اميدت لاست زو پرهيز چيست
با انيس طمع خود استيز چيست؟‏


چون انيس طمع تو آن نيستى است
از فنا و نيست اين پرهيز چيست‏؟


گر انيس لانه‏اى اى جان به سر
در كمين لا چرايى منتظر


ز آن كه دارى جمله دل بر مي‌بكن
شست دل در بحر لا بر مي‌فكن‏


پس گريز از چيست زين بحر مراد؟
كه به شستت صد هزاران صيد داد
__________________


پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید