عشق در پرستش
عرفا با گروههای فكری دیگر، در روش شناخت و ابزار شناخت فرق دارند به این معنا كه
در كنار عقل، بصیرت را مطرح میكنند و رسیدن به بصیرت و معرفت را نتیجه مجاهده و
ریاضت میشمارند. اما در جنبه عبادت و پرستش نیز خود را از عابدان و زاهدان، در
چگونگی و اهداف عبادت، جدا میدانند. اینان عابدان و زاهدان را سوداگرانی میشمارند
كه عبادت را به خاطر اجر و پاداش، انجام میدهند با این تفاوت كه عابدان، هم دنیا را
میخواهند و هم آخرت را و زاهدان از دنیا چشم میپوشند و تنها آخرت را میخواهند.
اما عارفان، خدا را نه به خاطر دنیا و آخرت بلكه بدان جهت میپرستند كه او را دوست
میدارند.
چنانكه از مولای متقیان علی(ع) نقل شده كه: «ما عبدتك خوفاً من نارك و لا
طمعاً فی جنتك لكن وجدتك اهلاً للعبادة فعبدتك.»
تو را نه از بیم دوزخ، و نه به طمع بهشت میپرستم، بلكه از آن جهت كه
شایسته پرستش هستی میپرستمت.
در متون عرفانی هم از رابعه نقل است كه میگفت:
«الهی، ما را از دنیا هر چه قسمت كردهای، به دشمنان خود ده. و هر چه از آخرت
قسمت كردهای، به دوستان خود ده، كه مرا تو بسی.
و
خداوندا، اگر تو را از بیم دوزخ میپرستیم، در دوزخم بسوز و اگر به امید بهشت
میپرستیم، بر من حرام گردان. و اگر تو را برای تو میپرستیم، جمال باقی دریغ مدار.»
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear