عشق و شوق و اشتیاق
عشق به كمال در موجودات یك حقیقت ذاتی و عمومی است. این كمال
اگر بالقوه باشد، عشق با شوق همراه خواهد بود و اگر بالفعل بوده باشد، در آن صورت
عشق بدون شوق خواهد بود. با این لحاظ در جهان ماده، كه كمال موجودات هرگز
صورت فعلیت كامل پیدا نمیكند، عشقها همیشه همراه با درد و رنج عاشق خواهد شد.
پس در جهان ماده عشق همیشه با درد و رنج همراه است.
بنابراین، شوق مانند عشق عمومیت و سریان نخواهد داشت.
و اما اشتیاق عبارت است از: حالتی كه پس از وصول به معشوق حاصل میشود. در
صورتی كه شوق، به پیش از وصول مربوط است و این اشتیاق عبارت است از تلاش
عاشق برای رسیدن به نهایت اتحاد و فنا در معشوق.
عرفای بزرگ گفتهاند: «شوق
با دیدار خاموش میشود، اما اشتیاق فزونی میگیرد.»
حضرت مولانا در اين باب چنين گفته :
تا تو مشتاقی بدان کاین اشتیاق تو بتی است
چون شدی معشوق از آن پس هستیی مشتاق نیست
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear