نمایش پست تنها
  #30  
قدیمی 01-20-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض بيست هزار جفت چشم

بيست هزار جفت چشم


در سال 1208 لطفعليخان زند شهر كرمان را تصرف نمود.
اين خبر چون به
گوش آقا محمد خان قاجار رسيد كرمان را به محاصره درآورد.
لطفعليخان مدت چهار ماه
شهر را حفظ كرد اما بر اثر خيانت دوستانش دروازه هاى شهر به روى آقا محمد خان بازشد و لطفعليخان شبانه سپاه دشمن را شكافت و به بم گريخت ، در آنجا حاكم بم بانيرنگ او را دستگير كرده به آقا محمد خان تحويل داد.

آقا محمد خان پس از تصرف كرمان با نهايت قساوت و بيرحمى كه به تصور نمى گنجيد رفتار نمود به اين دليل كه ابتدا زنان آنجا را بين سپاهيان تقسيم كرد وسربازان را تشويق كرد كه هتك حرمت ناموس آنان كنند و بعد به قتلشان برسانند وسپس دستور داد كه بيست هزار چشم به او تقديم نمايند.
آقا محمد خان به دقت چشمها را مى
شمرد و به افسر ماءمور اجراى اين عمل وحشيانه گفت :
اگر يك جفت از چشمها كم باشد
چشمان خودت كنده خواهد شد!!
سپس دستور داد ششصد نفر اسير را گردن زنند و سرهاى آنها را توسط سيصد نفراسير ديگر كه آنها را بعدا كشتند به بم حمل كردند و در نقطه اى كه لطفعليخان دستگير شده بود از سرهاى آنان دو مناره ساختند تا خاطره دستگيرى لطفعليخان به شكل مناسبى محفوظ بماند.


ژنرال سايكس تاريخ ايران ج 2 ص 418.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید