خب در چند پست اخیر تمام گفتنیا گفته شد وانصافا نقدهای خوبی هستند
خود من از صبح تاحالا که سفید و آبی رو دیدم هنوز که هنوز فکر کردن به موسیقی فوق العاده ش
مانع این شده که بخوام فکر کنم در مورد این فیلم و چیزی در موردش بنویسم
واقعا موسیقی که پرایزنر نوشته در عین زیبایی و صلابت پیوند خیلی خوبی با فیلم پیدا کرده
توی این فیلم ها موسیقی هم به نوعی کمی جلوتر از داستان رو برای ما ترسیم و قابل حدس زدن میکنه
یکی دیگه از نکاتی که خیلی برام جالب بود تصویربرداری فوق العاده در صحنه ای بود که نتهای موسیقی یکی به یک اجرا و نمایش داده میشد
هرنتی که اجرا میشد در وسط صحنه قرار میگرفت و نت های کناری فید میشد
و دوربین همراه با سرعت موسیقی و در واقع کشش نت های سفید سیاه و... و حتی سکوتی که
در انتهای نتها هست جلو میرفت چیزی که من تاحالا ندیده بودم و خیلی جالب بود برام
نقل قول:
هیچ کدام از داستانک ها ,شخصیت هاوحتی نماهای فیلم بی اهمیت نیست,پس برای همه آنها باید دلیلی یافت
|
نظر شما در مورد این سکانس زیبا چیه
کسایی که دیده اند آبی رو دوس دارم نظرشونو در این مورد بگن
نقل قول:
درونيات ژولي را مي توان از تصوير تلويزيون اتاق فهميد.پيرمردي كه با طناب (كش)از بالاي پل به پايين مي پرد و بعد از فرو رفتن در آب رود خانه دوباره بالا مي آيد و بين رودخانه و پل معلق مي شود
|
در این فیلم در قسمت های مختلفی نمادهایی از وضع زندگی ژولیت رو میتونیم ببینیم
همین مورد سقوط پیرمرد
معلق موندن ریشه گل پس از شکستن گلدان و به نظر من در صحنه از کافی شاپ که یک قاشق
در یک شیشه ی نوشیدنی در حال حرکتی آونگیه و ژولیت بینوش در اون قاشق تصویر مبهم و گنگ خودشو نگاه میکنه
نقل قول:
در انتهاي فيلم تعدادي نماهاي كليپ مانند پشت سر هم ديده مي شود كه موسيقي اتحاد اروپا آنرا همراهي مي كند.اين كليپ آخر وعاقبت تمامي شخصيت هاي فيلم را نشان مي دهد.
ژولي واوليويه......آنتوني......مادر ژولي......دخترروسپي(لوسي)......هووي ژولي......اينسرتي از يك چشم......ژولي
پس از اينكه ژولي به خانه اوليويه مي رود،تصويري از آندورادرتابوتي شيشه اي مي بينيم وچسبيدن دست وصورت ژولي به شيشه نوزاد داخل رحم رابه خاطر مي آورد،انگار ژولي دوباره متولد شده است وزندگيه جديدي را پس ازمرگي نمادين شروع مي كند.
|
دقیقا حرکت های جولی در این صحنه با صحنه ای که پسر داخل رحم هوو رو نمایش میده هماهنگی داره و همونطور که گفته شد نمایانگر شروع یک زندگی جدید هست
متاسفانه نسخه ای که من دیدم تیکه هایی از اون حذف شده بود
مثلا در وایت یکی از دیالوگهای معروف اون که عشق در قلبه نه در میان پا رو نداشت
یا در همین آبی من جایی ندیدم که لوسی توصیه کرده باشه ژولی از در پشتی ووارد بشه یا
حتی اینکه در آخر فیلم جولی پشت یه شیشه ی ماشینه و ...
من که اینها رو ندیدم به همین خاطر میخوام بدونم کسایی که آبی رو دیده اند
در مورد موش و گربه آیا چیز خاصی پیش اومد ؟
ایا موشها از بین رفتند ؟ اصلا گربه هه پس داده شد ؟
چون کمی غیر منطقی به نظرم میرسه که نشون نده چی به سر اونا میاد