نمایش پست تنها
  #60  
قدیمی 01-24-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

اختلاف در ميان دشمن

در جريان جنگ خندق ده هزار سپاهى مدينه را محاصره كردند.
يهود بنى قريضه نيزپيمان با پيامبر اكرم (ص ) را شكستند و به مشركين پيوستند.
در اين زمان شخصى به نام نعيم بن مسعودنزد رسول خدا آمد و گفت :
اى رسول خدا من اسلام آورده ام اما قبيله من هنوز از اسلام من بى خبرند به هر چه مصلحت مى دانى مرا دستور ده .
رسول خدا فرمود:
تا مى توانى دشمن را از سر ما دور ساز.
نعيم نزد بنى قريضه كه در جاهليت نديمشان بود رفت و گفت :
قريش و غطفان مانند شمانيستند.
آنها اگر فرصتى بدست آوردند كار محمد را مى سازند و اگر جز آن پيش آيدبه سرزمين خود بازمى گردند و شما را در شهر خود با محمد تنها مى گذارند و شمااگر تنها مانديد قدرت مقاومت با او را نداريد پس در جنگ با قريش و غطفان همراه شان نباشيد.
مگر اينكه اشرافيان را گروگان بگيريد كه به عنوان وثيقه نزد شما باشند.
بنى قريضه گفتند:
راست مى گويى سپس نزد قريش آمد و گفت :
از دوستى من با خود ومخالفت من با محمد نيك باخبرند.
اكنون مطلبى شنيده ام كه مى خواهم با شما بگويم . امابايد اين راز را نهفته داريد و مرا رسوا نسازيد.
گفتند: بسيار خوب ،
گفت : بدانيد كه يهوديان از عهد شكنى با محمد پشيمان شده اند و نزد وى فرستاده اند كه ما پشيمان شده ايم ، آيا ممكن است كه از دو قبيله قريش و غطفان مردانى از اشرافشان را بگيريم و آنها راتحويل دهيم كه گردن زنند و سپس عذر ما را بپذيرى ماقول مى دهيم تا پايان جنگ و نابود ساختن بقيه با تو همراه باشيم .
محمد هم پيشنهادشان را پذيرفته است .
مواظب باشيد كه اگر از طرف يهود مردانى به عنوان گروگان از شما خواستند، يك مرد هم به آنان تسليم نكند.
سپس نزد غطفان رفت و آنچه به قريش گفته بود به آنها نيز گفت و آنها را ازتحويل مردان به بنى قريضه بر حذر داشت .
ابوسفيان با چند نفر از بزرگان قريش نزد بنى قريضه آمدند و گفتند:
ما مانند شما در خانه خويش نيستيم و اسب و شترمان ازدست مى رود پس در كار جنگ شتاب كنيد و با ما همراهى كنيد تا همداستان بر محمد بتازيم .
يهوديان پاسخ دادند:
امروز شنبه است و ما در چنين روزى دست به كارى نمى زنيم وعلاوه بر اين ما با محمد نمى جنگيم مگر آن كه عده اى از مردان خود را بعنوان گروگان به ما بدهيد تا در دست ما باشند و ما با آسودگى خيال با محمد به جنگ پردازيم .
ابوسفيان به نزد قريش آمد و جريان را بگفت و قريش و غطفان گفتند:
نعيم بن مسعودراست مى گفت و آنگاه نزد بنى قريضه فرستادند و گفتند:
ما يك مرد هم از مردان خود به شما گروگان نمى دهيم بنى قريضه با شنيدن اين پيام با خود گفتند:
راستى كه نعيم بن مسعود راست مى گفت و اينان مى خواهند ما را به جنگ وادار كنند و اگر فرصتى به دست آورند از آن استفاده كنند و اگر جز آن بود به ديار خود بازگردند و ما را درمقابل مسلمين بگذارند.
پس به قريش و غطفان پيام فرستادند تا گروگان ندهيد همراه شما نمى جنگيم و بدين ترتيب خداى متعال آنها را از يارى يكديگر باز داشت و كفارناگزير به مكه بازگشتند و يهود بنى قريضه نيز به دست مسلمين قتل عام گرديدند.

آيتى تاريخ پيامبر اسلام ص 400.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید