
01-24-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
گوش عمروعاص
گوش عمروعاص
معاويه روزى عمروعاص را به كاخ خود دعوت نمود و گفت :
من رازى دارم كه تاكنون پنهان كرده بودم . اكنون تصميم گرفتم آن را بگويم .
گوشت را نزديك دهان من آر تابگويم .
عمروعاص سر را پيش برد و گوشش را نزديك دهان معاويه قرار داد.
معاويه گوشش را به دندان گرفت و سخت گزيد كه صداى نعره عمروعاص بلند شد و در دم گفت :
اى عمروعاص با همه حكمت و تدبير تو كه بدان شهرت دارى ديدى چگونه فريبت دادم ؟
تو هيچ فكر نكردى كه جز من و تو كسى در اين اطاق نيست پس چرا در اين اطاق كه هيچكس نيست ، رازى بيخ گوش تو بگويم و بلند نگويم خواستم عملا به تو بفهمانم كه در اين امر هم مثل ساير امور من از تو زيرك تر و باهوش تر هستم .
زندگانى امام حسين ج 2 ص 110
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|