
01-24-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
حوض جواهر
حوض جواهر
روزى مستضر بالله خليفه عباسى با يكى از مخصوصا در بيوتات خزائن خويش سير مى كرد ناگاه به سر حوضى رسيد كه از دراهم و دنانير مملو بود.
گفت: آيا مرااجل چندان امان مى دهد كه اين اموال را طبق دلخواه صرف نمايم ؟
آن مقرب از شنيدن اين سخن متبسم گشت ،
خليفه از سبب خنده پرسيد.
جواب داد:
كه نوبتى در خدمت جد تو الناصرالدين الله بدين مقام محل رسيدم و مقدار دو وجب از اين حوض خالى ديدم .
ناصر گفت : كه آيا چندان مهلت يابم كه آنچه را از اين حوض خالى مانده پر گردانم ؟اكنون به جهت استماع اين دو، راى مختلف مرا خنده آمد.
هجوم اردوى مغول به ايران ص 214.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|