نمایش پست تنها
  #91  
قدیمی 01-24-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض سر مصعب

سر مصعب

ابومسلم نخعى گويد:
روزى به دارالاماره كوفه وارد شدم سر مصعب بن زبير راپيش روى عبدالملك مروان ديدم پس گفتم :
اى امير من در اينجا امر عجيبى را مشاهده كردم .
گفت : چه ديده اى ؟گفتم : روزى سر حسين (ع ) را نزد عبيدالله بن زياد ديدم و روز ديگر سر عبيدالله بن زياد را پيش روى مختار و آنگاه سر مختار را پيش روى مصعب و امروز سر مصعب را پيش روى تو،
عبدالملك برخاست و از دارالاماره بيرون رفت و دستور داد آن را خراب كنند تاديگر ابومسلم نخعى سر او را مقابل ديگرى نبيند.؟!

احمد بن ابى يعقوب ترجمه محمد ابراهيم آيتى شركت انتشارات علمى و فرهنگى تهران چاپ پنجم 1366 ج 2 ص 212.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید