نمایش پست تنها
  #4  
قدیمی 01-25-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض



فارابى و موسيقى

اين خلكان مى گويد در هنگامى كه ابونصر بن سيف الدوله وارد شد در حضور اوجمعى از علما و فضلا در تمام علوم گرد آمده بودند،
فارابى به طور ناشناس و متفكرابه جمع آنها در آمد، به هنگام ورود كمى درنگ نمود و سيف الدوله خطاب به تازه وارد كه فارابى بود گفت : بنشين ،
فارابى در پاسخ گويد: آنجا كه شاءن من است بنشينم ياآنجا كه تو مى گوئى ،
امير گفت : آنجا كه شاءن توست ،
فارابى از ميان جمعيت به صدر مجلس رفت تا رسيد به جايگاه امير، آنگاه امير را كنار زد و جايش نشست . سيف الدوله به غلامان و خدمتگزاران كه بر بالاى سرش ايستاده بودند به زبان محلى كه فقط امير و غلامان بدان واقف بودند گفت : اين شيخ اسائه ادب نمود من از او سؤ الاتى خواهم كرد اگر از جواب عاجز ماند شماها او را از مجلس برانيد،
فارابى خطاب به همان زبان كرد و گفت : اى امير كمى درنگ نما كه امور به عواقب آنهاست .
سيف الدوله در شگفت آمد و به فارابى گفت :
مگر تو اين زبان را مى دانى ،
گفت : بلى و هفتاد زبان ديگر...
آنگاه بحث علمى از فنون مختلف شروع گرديد در هر مورد فارابى با آرامى اظهار نظرمى نمود چنانكه سخن او از نظر عمق و استدلال فوق سخنان ديگران از علماء حاضر درمحضر بود...
سيف الدوله امر به احضار هنرمندان و موسيقى دانان نمود.
بنابراين استادان در هر رشته از موسيقى در محضر امير گرد آمدند و به انواع ملاهى و آهنگ ها در دستگاههاى مختلف مشغول شدند ولى در هر قسمت فارابى بر نوازندگان خرده گرفت .
امير به او گفت : تو اين صنعت را مى دانى ؟
فارابى گفت : بلى ،
سپس از خريطه خود قطعاتى بيرون آورد، از آنها تركيبى خاص بساخت و به نواختن شروع نمود آن طور كه همه حاضران در جلسه به خنده آورد و سپس آهنگ بنواخت كه همه را به گربه آورد، بعدا تركيبى ديگر از قطعات ساخته و به نواختن مشغول شد چنانكه همگى به خواب عميق فرو رفتند حتى غلامان و دربانان كه دراين موقع همه را ترك نمود و از مجلس خارج شد، مورخين مى نويسند اين همان قانونى است كه از ابتكارات و اختراعات فارابى است .

نام آوران ايران ، دانشگاه اصفهان ص 103.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید