من تو را دوست ندارم ....
نه دوستت ندارم
اما هنگامی که نیستی غمگینم
و به آسمان آبی بالای سرت
و ستارگانی که تو را می بینند
رشک می برم
تو را دوست ندارم
اما نمی دانم چرا
آنچه می کنی در نظرم بی همتا جلوه می کند
تو را دوست ندارم
اما هنگامی که نیستی
از هر صدائی بیزارم ....
حتی اگر صدای کسانی باشد که دوستشان دارم
زیرا صدای آنها
طنین آهنگ صدایت را در گوشم می شکنند
دوست ندارم تو را ; آه میدانم که دوستت ندارم
اما افسوس که دیگران دل ساده ام را
کمتر باور میدارند
و چه بسا به هنگام گذر می بینم که بر من نمی خندند
زیرا آشکارا می بینند
که نگاهم به دنبال توست ....
|