
01-26-2010
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
كو فرصت ؟!
كوه بكوه نميرسه، آدم به آدم ميرسه !
كوه ، موش زائيده !
گابمه و آبمه و نوبت آسيابمه !
گاو پيشاني سفيده !
گاوش زائيده !
گاو نه من شير !
گاه باشد كه كودك نادان --- بغلط بر هدف زند تيري !
گاهي از سوراخ سوزن تو ميره گاهي هم از دروازه تو نميره !
گدارو كه رو بدي صاحبخونه ميشه !
نرمي ز حد مبر كه چو دندان مار ريخت ---- هر طفل ني سوار كند تازيانه اش ! [[ صائب]]
گذر پوست به دباغخانه ميافته !
گر بدولت برسي مست نگردي مردي !
گر بري گوش و گر زني دمبم --- بنده از جاي خود نمي جنبم !
گربه براي رضاي خدا موش نميگيره !
گربه تنبل را موش طبابت ميكنه !
گربه دستش به گوشت نميرسه ميگه بو ميده !
گربه را دم حجله بايد كشت !
گربه را اگر در اطاق حبس كني پنجه بروت ميزنه !
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|