
01-26-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بار گناهان...
روزی درویشی مستجاب الدعوه( که دعاهایش مستجاب می شد) وارد بغداد شد.
حجاج ابن یوسف (1) خبردار گشت و او را احضار کرد.
به او گفت:
ای درویش، برایم دعای خیری بکن.
درویش گفت: خدایا جانش را بگیر.
حجاج گفت: تو را به خدا، این چه دعائی است؟
درویش جواب داد:
این دعای خیری است برای تو و همۀ مسلمانان، چون تو هرچه زودتر بمیری،هم از بار گناهانت کمتر می شود و مردم هم زودتر از دست ظلم و ستم تو راحت می شوند.
ای زِبَر دستِ زیردست آزار
گرم تا کِی بماند این بازار
به چه کار آیدت جهانداری؟
مُردنت بِه، که مردم آزاری
----------------------------
1- حجاج بن یوسف ثقفی = تولد 29 ه – وفات 95 ه – حاکم ظالمی بود که مکّه را ویران کرد و مدّت 24 سال با ظلم و ستم بر عراق حکومت کرد.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|