نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 01-29-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض یادت هست بابایی پرویز پرستویی


یادت هست بابایی
از سپیدارهای کنار راه که با باد می رقصیدند گفتیم...
از کاج های کوچک خشک شده کنار نارون پیر،
از اردیبهشت عشق و از سهراب
از سهراب که گفتم،
گفتی میخواهی دلم را بشکنی و به گریه ام بندازی؟!
گفتم بخدا نه ...
گفتی در این صبح قشنگ نمی توانی از زخم ها نگویی
بابایی من از غزل بگو نکند از یاد برده ای آن همه قول و غزل را؟!
گفتم این خورشید عالم تاب خیلی خوب می داند که عشق
با کوله باری از غزل به خانه دل من می آید
گفتی تو ماه را دوست نداری بابایی؟!
گفتم خیلی دوستش دارم
گفتی از ماه آسمان دلت بگو ..
گفتم برای اینکه از ماه تمام دلم بگویم بگذار دمی و درنگی ببینمت
پرده توری را کناره ای زد و من دیدمش
همان ماه من بود که می خندید
خندیدم و قلم برداشتم و به یادگار بر روی ستون سنگی نوشتم
موسم اندوه که می رسد ماه را نگاه کنید...
و همان جا نشستم و یک دل سیر دیدمش دیدمش...
دیدم..
...
..
.



__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید