نمایش پست تنها
  #447  
قدیمی 01-29-2010
Omid7 آواتار ها
Omid7 Omid7 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14

95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آه... !

باز گفتم تنها !

پوزشم را بپذیر !

دیر گاهیست که دگر گله ام را

به شب و پنجره و این همه باران نکنم !

دیرگاهیست که هر شب دل تو می گیرد

چشم من با غـــــم تو همدرد است

جه بگویم؟

تنها؟

باز هم ناشکری؟

گرچه جســـمم بی توست...

روح من تنها نیست!

روح من گرمی دستان تو را حس کرده است

و...

صدایی آرام ...

مثل لالایی باران در شب!

این همه آرامش در صدای تو و من ...

باز گویم : " تنها !" ؟

روح من تنها نیست...روح من خسته این دوری هاست...روح من خسته ز هر تردیدی است...

اسمان ابری است و تو اینجایی...
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم‌‌‌٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...

======================================

مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )

ویرایش توسط Omid7 : 01-29-2010 در ساعت 10:50 PM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید