نمایش پست تنها
  #25  
قدیمی 01-31-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض علی باباچاهی



علی باباچاهی

در سال 1321 در بوشهر چشم به جهان گشود.
دوره آموزشهای دبستانی و دبیرستانی را در همین شهر پایان برد و وارد دانشگاه شیراز شد و با لیسانس زبان و ادبیات فارسی فارغ التحصیل شد.
باباچاهی چندی تدریس میکرد سپس به ویراستاری روی آورد.

دفترهای شعر

1. در بی تکیه گاهی زمان 1346
2. جهان و روشناییهای غمناک زمان 1348
3. از نسل آفتاب مهرداد بوشهر و رز 1353
4. صدای شن ابن سینا تبریز 1356
5. آوای دریا مردان عصر جدید 1368
6. گزینه اشعار تهران 1369
7. رفته بودم به صید نهنگ پاندا 1383

خوشدلی

که در میانه می گذرد ؟
رودی از طلا ؟
و یا بهار
درون پیرهنی از عشق ؟
به آبشار نقره به دیدار دوست
دلم خوش است

مگر از راه دررسی

به باز آمدنت چنان دلخوشم
که طفلی به صبح عید پرستویی به ظهر بهار
و من به دیدن تو
چنان در اینه ات مشغولم
که جهان از کنارم میگذرد
بی آنکه سر برگردانم
در فصلهای خونین هم
می توان عاشق بود
به قمریان عاشق حسد می ورزم
دانه بر میچینند
و به ستاره و باران که برنیمرخ مهتابی ات بوسه میزنند
و به گلی که با اشاره تو میشکفد
در فصلهای خونین هم
می توان عاشق بود
مگر از راه دررسی
مگر از شکوفه سربزنی
مگر از آفتاب درایی
و گرنه روز تابوتی است بر شانه های ابر
که مارا به افقهای نا پیدا می سپارد
و عشق آهوی محتضری است
که سر بر شانه های باران می گذارد
بیا!
با اندامی از آتش بیا !
و جلوه ای از آذرخش
هیهات
من کجا باز بینمت ای ستاره روشن
که بی تو
تا شبگیر پیر می شوم
چندان که بازایی
ستاره ها همه عاشق میشوند
و جوانی در باران از راه میرسد


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید